مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات - علی امیرخانی
مقدمه
با نزول قرآن و رحلت حضرت ختمی مرتبتصلیاللهعلیهوآله، باب وحی بسته شد. لازمه خاتمیت شریعت محمدیصلیاللهعلیهوآله، حفظ و بقای تعالیم قرآن تا برپایی قیامت است؛ از اینرو، بررسی صحت و سلامت قرآن، مصونیت آن از تحریف و حوادث روزگار، و عدم نفوذ مخالفان و منكران در متن كتاب خداوند، بسیار حائز اهمیت است.
نوشتار حاضر، به پرسشهای مطرح در خصوص چگونگی تدوین قرآن، پاسخ میگوید.
1. «بسم الله» جزء همه سورها است یا فقط جزء سوره حمد بوده و یك بار نازل شده است؟
پاسخ
در مورد «بسم الله» سه نظریه وجود دارد:
1. برخی از اهل تسنن قائلاند كه «بسم الله الرحمن الرحیم» جزء هیچ سورهای نیست و به جهت تبرك، در اول هر سورهای آمده است.
2. برخی از پیروان مسلك شافعی و حمزه، قائل به تفصیل شدهاند و میگویند: فقط جزء سورة حمد است.
3. شیعیان و بسیاری از علمای اهل تسنن مانند: جلال الدین سیوطی، ابن مبارك، محمد بن عمر فخر رازی (1) و... معتقدند كه «بسم الله الرحمن الرحیم» در تمامی سورهها به استثنای سوره توبه، جزء سوره است.
بر اینكه «بسم الله الرحمن الرحیم» جزء تمام سورهها است، دلایل فراوانی ارائه شده است؛ از جمله:
الف. احادیثاهلبیتعلیهمالسلام؛ كه صحیحه و در حد تواتراند.
در حدیثی آمده است:
«عَنْ یحْیى بْنِ أَبِی عِمْرَانَ الْهَمْدَانِی قَالَ كَتَبْتُ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍعلیهالسلام جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا تَقُولُ فِی رَجُلٍ ابْتَدَأَ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فِی صَلَاتِهِ وَحْدَهُ فِیام الْكِتَابِ فَلَمَّا صَارَ إِلَى غَیرِام الْكِتَابِ مِنَ السُّورَةِ تَرَكَهَا فَقَالَ الْعَبَّاسِی لَیسَ بِذَلِكَ بَأْسٌ فَكَتَبَ بِخَطِّهِ یعِیدُهَا مَرَّتَینِ عَلَى رَغْمِ أَنْفِهِ یعْنِی الْعَبَّاسِی؛ (2) یحیی بن ابی عمران همدانی میگوید: «به امام باقرعلیهالسلام نوشتم فدایت شوم! درباره مردی كه نمازش را با بسم الله الرحمن الرحیم شروع كرده و آن را فقط به سوره حمد محدود نموده و وقتی به سورهای غیر از سوره حمد میرسد، بسم الله را ترك میكند، چه میفرمایید»؟ خلیفه عباسی گفت: «اشكالی ندارد.» امامعلیهالسلام با خط خودش نوشت: «باید بسم الله الرحمن الرحیم را تكرار كند. (یعنی برای هر سوره جداگانه بسم الله را بخواند.) بر خلاف میل او، یعنی خلیفة عباسی!»
فخر رازی، صاحب تفسیر كبیر نیز میگوید:
«به حد تواتر رسیده است كه «بسم الله الرحمن الرحیم» كلام خدا است كه بر پیامبر نازل شد و در قرآن ثابت است.» (3)
قرطبی در تفسیرش از امام صادقعلیهالسلام نقل میكند كه:
«بسم الله الرحمن الرحیم تاج سورهها است؛ تنها در سوره توبه بسم الله الرحمن الرحیم نیامده... .» (4)
ب. سیرهمسلمانان؛ خواندن «بسم الله» در ابتدای سورهها ـ به جز سوره توبه ـ مرسوم بوده و به تواتر ثابت شده است كه پیامبر اكرمصلیاللهعلیهوآله نیز در ابتدای سورهها آن را قرائت میكردند. اگر «بسم الله الرحمن الرحیم» جزء قرآن نبود، باید پیامبر اكرمصلیاللهعلیهوآله كه در مقام بیان بود، به آن تصریح میفرمود، تا اغراء به جهل لازم نیاید.
نویسنده تفسیر المنار نیز میگوید:
«مسلمانان اجماع دارند كه «بسم الله الرحمن الرحیم» در تمام سورهها، آیهای از قرآن است؛ (5) زیرا در آغاز هر سوره ـ به جز توبه ـ آمده است، در حالیكه صحابه توصیه میكردند قرآن را از آنچه جزء قرآن نیست دور نگه دارند و وارد قرآن ننمایند؛ به همین دلیل «آمین» را در آخر سوره فاتحه ذكر نكردهاند.»
ج. مصحفهایتابعینوصحابه؛ قرآنهای نوشته شده در قبل و بعد از عثمان، مشتمل بر «بسم الله» بوده است و اگر «بسم الله» جزء قرآن نبود، نباید آن را در مصاحف مینوشتند.
بنابراین، وجود «بسم الله» در قرآنها دلیل بر این است كه این آیه، مثل آیات دیگری كه در قرآن تكرار شده، جزء قرآن است. (6)
2. آیا كتابت قرآن بر اساس ترتیب نزول آیات و سورهها بوده است؟
پاسخ
الف. ترتیبآیات
كاتبان وحی، آیات را پی در پی و به ترتیب نزول مینوشتند و هرگاه «بسم الله» نازل میشد، در مییافتند كه سوره قبل پایان یافته و سورهای دیگر آغاز گشته است؛ چنانكه امام صادقعلیهالسلام میفرماید: «كَانَ یعْرَفُ انْقِضَاءُ السُّورَةِ بِنُزُولِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ابْتِدَاءً لِلْأُخْرَى؛ (7) پایان هر سورهای به واسطه نزول بسم الله الرحمن الرحیم در آغاز سوره دیگر شناخته میشد.»
به این ترتیب، آیات قرآن بر اساس ترتیبی طبیعی كه همان ترتیب نزول بود، در قالب سورهها مرتب شدهاند؛ آیات مكی در سورههای مكی و آیات مدنی در سورههای مدنی. هر چند گاهی ممكن بود تكمیل سورهای كه آیاتش بخش بخش نازل میشد، مدتی طول بكشد.
سیوطی میگوید:
«اجماع و نصوص فراوان، دلالت بر توقیفی بودن ترتیب آیات دارند و در این امر تردیدی نیست.» (8)
ب. ترتیبسورهها
اكثر مفسران و دانشمندان علوم قرآنی معتقدند كه ترتیب سورههای قرآن به اجتهاد و رأی صحابه بوده است.
علامه طباطباییرحمهالله میگوید:
«ترتیب سورهها از ناحیه صحابه بوده است؛ چون اولاً عثمان، سوره برائت را بعد از سوره انفال قرار داد و ثانیاً مصاحف در ترتیب با یكدیگر، اختلاف و مغایرت داشتهاند؛ چنانكه روایت شده است مصحف حضرت علیعلیهالسلام بر اساس نزول بوده و نخستین سوره آن سوره علق و سپس سوره مدثر و... بوده است.» (9)
جلال الدین سیوطی نیز، ترتیب سورههای قرآن را به اجتهاد صحابه میداند و میگوید:
«جمهور علما معتقدند كه ترتیب سورهها به اجتهاد صحابه است.» (10)
برخی نیز معتقدند كه ترتیب سورههای قرآن، توقیفی است و پیامبر اكرمصلیاللهعلیهوآله با اشاره جبرئیلعلیهالسلام سورهها را مرتّب نموده و در ادامه نیز سورهها بر همین اساس مرتب میشدند. (11)
علامه خوییرحمهالله علاوه بر ترتیب آیات، ترتیب سورهها را نیز توقیفی دانسته و معتقد است كه اجتهادی بودن نسبت ترتیب آیات و سورهها توسط صحابه، امری موهوم است و با كتاب، سنت، اجماع و عقل مخالف است؛ زیرا عظمت قرآن فی نفسه، اهتمام پیامبر گرامیصلیاللهعلیهوآله به حفظ و جمع آن، تلاش و اهتمام مسلمانان به توصیهها و تلاشهای پیامبر اكرمصلیاللهعلیهوآله و نیز كسب ثواب در جمعآوری قرآن در زمان آن حضرتصلیاللهعلیهوآله، با اجتهادی بودن ترتیب آیات و سورهها به دست صحابه منافات دارد. (12)
به نظر برخی از مفسران مانند: علامه طباطباییرحمهالله و آیت الله معرفترحمهالله با اینكه ترتیب آیات بیشتر سورههای قرآن كریم، توقیفی است، ولی تعداد سورههایی كه تنظیم بعضی از آیات آنها به اجتهاد و رأی صحابه صورت گرفته، كم نیست، و وقوع برخی از آیات كه به صورت متفرق نازل شده، در جایی كه فعلاً قرار دارند، خالی از مداخله اجتهادی صحابه نبوده است و ا ین مسأله از ظاهر روایات جمع در زمان خلیفه اول به خوبی به دست میآید. (13)
دانشمندان علوم قرآنی درباره ترتیب سورهها نیز اختلاف نظر دارند. برخی مانند: سید مرتضی علم الهدیرحمهالله و آیت الله خوییرحمهالله معتقدند كه سورههای قرآن كریم به همین ترتیب كنونی، در زمان حیات پیامبر اكرمصلیاللهعلیهوآله و به دستور و عنایت خود آن حضرتصلیاللهعلیهوآله مرتب شده است؛ بعید به نظر میرسد كه پیامبر اكرمصلیاللهعلیهوآله مسئلهای به این مهمّی را كه تا روز قیامت تعلیم دهنده و روشنگر راه سعادت و خوشبختی انسانها است، به حال خود رها كرده باشد، تا پس از ایشان، دیگران نظم و ترتیب دهند! همچنین هیچ كس ترتیب سورهها توسط پیامبرصلیاللهعلیهوآله را رد نكرده است. چه اشكالی دارد كه پیامبر اكرمصلیاللهعلیهوآله سورهها را نیز مانند آیات مرتب كرده باشد؛ به این صورت كه هرگاه سوره جدیدی نازل میشد، جایگاه آن را در بین دیگر سورهها معین میفرمود؛ چون لازم نیست بعد از نزول كامل قرآن، سورهها مرتب شوند. پس ترتیب سورهها نیز به دستور پیامبرصلیاللهعلیهوآله و بدون اجتهاد صحابه صورت گرفته است. (14)
3. آیا آشنایی به ترتیب نزول سورههای قرآن فایدهای هم دارد؟
پاسخ
در مفید بودن فهم ترتیب واقعی سورهها باید گفت:
اگر ترتیب سورههای قرآنی كه اكنون در دست مسلمانان است را توقیفی بدانیم، برخی از دانشمندان قایل به تناسب و ارتباط میان سورههای قرآن كریم شده و مثلاً میگویند:
الف. آغاز سوره «حمد»، مناسب با پایان سوره مائده است كه در مورد پایان یافتن امر حسابرسی به حكم خداوند است؛ زیرا بین قضاوت در بین مردم و حمد و سپاس خداوند به عنوان «رب العالمین» تناسب و هماهنگی كاملی وجود دارد.
ب. سوره «بقره» كه با «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَیبَ فیهِ» آغاز گشته، به آیه «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» در سوره حمد اشاره دارد؛ زیرا همین كه خواستار هدایت از درگاه ربوبی شدند، در جواب آنان فرمود: «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَیبَ فیهِ» و... . (15)
امّا اگر ترتیب سورههای قرآن را به اجتهاد صحابه بدانیم، فایده چندانی بر آن مرتب نمیشود؛ زیرا نظم و ترتیب ظاهری موجود بین سورهها را صحابه پیامبر اكرمصلیاللهعلیهوآله پس از رحلت آن حضرتصلیاللهعلیهوآله به وجود آوردهاند و هرگز برگرفته از وحی و مستند بر آن نیست و تلاش و كوشش برای اثبات وجود تناسب میان آخر سوره با آغاز سوره بعد، بیثمر است. (16)
پینوشـــــــــــــتها:
(1). ر. ك: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، الطبعة الثانیة، 1414 ق، ج 1، ص 331.
(2). الكافی، محمد بن یعقوب كلینی، تهران، دارالكتب الاسلامیه، چ چهارم، 1365 ش، ج 3، ص 313.
(3). تفسیر كبیر، محمد بن عمر فخر رازی، انتشارات اساطیر، 1386 ه ش، ج 1، ص 173 ـ 174.
(4). تفسیر قرطبی، عبد الله بن محمد بن احمد انصاری قرطبی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 1، ص 108.
(5). المنار، شیخ محمد عبده، دار الكتب العربی، بیروت، الطبعة الرابع عشر، 1407 ه ق، ج 1، ص39.
(6). البیان فی علوم القرآن، سید ابو القاسم خویی، دار الفكر، قاهره، 1980 م، ص 438.
(7). مستدرك الوسائل، محدث نوری، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، چ اول، 1420 هـ. ق، ج4، ص 165.
(8). ر. ك: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ج 1، ص 132 ـ 133.
(9). ر. ك: المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین طباطبایی، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1379 هـ. ش، ص 123.
(10). ر. ك: الاتقان فی علوم القرآن، ص 135.
(11). ر. ك: علوم القرآن عند المفسرون، جمعی از محققان، انتشارات مكتبة الاعلام الاسلامی، قم، 1416 ه ق، ص 451 ـ 460.
(12). ر. ك: التبیان فی تفسیر القرآن، حسن بن علی طوسی، دار احیاء التراث العربیة، بیروت، بیتا، ص 253 ـ 257.
(13). ر. ك: المیزان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص127؛ الاتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 214.
(14). ر. ك: البیان فی علوم القرآن، سید ابو القاسم خویی، بیروت، دار الزهرا، چاپ پنجم، 1408 هـ. ق، ترجمه: محمد صادق نجفی و هاشم زاده هریسی.
(15). ر. ك: البرهان فی علوم القرآن، سید هاشم بحرانی، انتشارات آفتاب، تهران، بیتا، ج 1، ص270 ـ 272.
(16). ر. ك: تناسب آیات، محمد هادی معرفت، ترجمه: عزت الله مولایینیا همدانی، نشر بنیاد معارف اسلامی، 1375 ش، ص 163 ـ 170.