چهره گل باغ و صحرا را گلستان میكند
دیدن مهدی علیه السلام هزاران درد، درمان میكند
مُدّعی گوید كه با یك گل نمیگردد بهار
من گلی دارم كه عالم را گلستان میكند
نشاط آورترین و خوشایندترین فصل سال و محبوبترین و دوست داشتنیترین فصول در نزد همه انسانها و حتّی حیوانات و پرندگان فصل بهار است.
و از طرف دیگر، زیباترین جلوههای زندگی انسان در دوران جوانی ظهور و بروز میكند؛ دورانی كه او سرشار از انرژی و قدرت و نشاط است و در واقع، جوانی نیز بهار عمر انسان به حساب میآید.
تمامی این بهارها كوتاه و محدود است و به قطعه خاصّی از زمان و دوران بستگی دارد كه حداكثر چند ماه و یا چند سال به طول میانجامد؛ اما همین دوران كوتاه نیز بدون بهار آفرین حقیقی غمزا و بی نشاط است.
آمد بهار و گل رخ من در سفر هنوز خندید و ابر چشم من از گریهتر هنوز
آمد درخت گل به بر امّا چه فایده؟ كان سرو گلعزار نیامد به بر هنوز
آنچه بشر آرزو دارد و در پی دست یابی به آن است، بهار طولانی و همگانی و نشاط فراگیر و عمومی است؛ بهاری كه تمام نقاط زمین را فرا گیرد و تمام موجودات را زیر بال خود قرار دهد و تمام دلها را نشاط بخشد و تمام جانها را سرسبز سازد.
در متون دینی ما به این آرزوی بشری و تحقق آن اشاراتی شده است. از جمله، درباره جان جانان، حضرت صاحب الزمان، (روحی له الفداء) چنین تعبیری آمده است: «اَلسَّلامُ عَلی رَبیعِ الاَْنامِ وَنَضْرَةِ الاَْیامِ؛ (1) سلام بر بهار مردم و شادی روزگار.»
گل من را بهاری بی خزان است گل من مهدی صاحب زمان است
و در برخی روایات نیز از روزگار ظهور مهدی علیه السلام تعبیر به «نیروز» (نوروز) كه آغاز بهار است، شده، از جمله: امام صادق علیه السلام فرمود: «یومُ النَّیروزِ هُوَ الْیومُ الَّذی یظْهَرُ فیهِ قائِمُنا اَهْلَ الْبَیتِ... وَ ما مِنْ یومِ نَیروزٍ اِلاّ وَ نَحْنُ نَتَوَقَّعُ فیهِ الْفَرَجَ؛ (2) روز نوروز روزی است كه قائم ما اهل بیت در آن ظهور میكند... و هیچ روز نوروزی نیست، مگر اینكه ما در آن روز منتظر فرج میباشیم.»
ای دل بشارت میدهم خوش روزگاری میرسد با درد و غم طی میشود آخر بهاری میرسد
این تعبیر فقط یك تعبیر ذوقی و ادبی شعر گونه عاری از حقیقت نیست، بلكه از واقعیت بس ژرفی حكایت دارد كه تنها در دوران مهدی موعود علیه السلام تحقق پذیر خواهد بود.
آنچه پیش رو دارید تحلیل كوتاهی است از این مطلب كه در دوران مهدی علیه السلام بهار همه جانبه و فراگیر میشود، و نشاط و شادی عمومی و جهانی خواهد شد.
اگر آن گل به تنهایی نماید چهره بر عالَم شود بر مدّعی پیدا كه با یك گُل بهار آید
1. بهار دلها
ای مایه ناز! جمله كار تو خوشست مانند بهار روزگار تو خوشست
اوّلین گامی كه برای بهار همه جانبه و نشاط دلها در دوران آن بهار آفرین به وجود میآید، زنده شدن قرآن و سنّت است. وقتی قرآن زنده شد، دلها نیز با نشاط و بهاری میشود.
علی علیه السلام فرمود: «یعْطِفُ الْهَوی علَی الْهُدی اِذا عَطَفُوا الْهُدی عَلَی الْهَوی و یعْطِفُ الرَّأْی عَلَی الْقُرْآنِ اِذا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَی الرَّأْی؛ (3) امام مهدی علیه السلام زمانی كه مردم هدایت الهی را به خواستههای نفسانی برگردانده اند، هوای نفس را به هدایت الهی برمی گرداند و آن گاه كه مردم قرآن را تفسیر به رأی كنند، او آراء و نظریات را به قرآن گرایش دهد.» و در ادامه فرمود: «وَ یحْیی مَیتَ الْكِتابِ وَالسُّنَّةِ؛ (4) و آنچه از قرآن و سنّت مرده [و بدان عمل نمیشود] ، زنده میكند.»
آن گاه كه قرآن بر تمام امور حاكم گشت، دلها بهاری خواهد شد؛ چرا كه امام علی علیه السلام فرمود: «تَعَلَّمُوا كِتابَ اللّهِ تَبارَكَ وَ تَعالی فَاِنَّهُ اَحْسَنُ الْحَدیثِ وَاَبْلَغُ الْمَوْعِظَةِ وَ تَفَقَّهُوا فیهِ فَاِنَّهُ رَبیعُ الْقُلُوبِ؛ (5) كتاب خدای بلند مرتبه را فراگیرید؛ زیرا بهترین سخن و رساترین موعظه است و در قرآن اندیشه كنید كه به راستی قرآن بهار دلها است.»
و قرآن نیز همیشه بهاری است؛ چنان كه از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چرا قرآن همیشه تازه و زنده است و هرگز كهنه نمیشود؟ فرمود: «لاَِنَّ اللّه تَبارَكَ وَ تَعالی لَمْ یجْعَلْهُ لِزَمانٍ دوُنَ زمانٍ وَلا لِناسٍ دُونَ ناسٍ فَهُوَ فی كُلِّ زَمانٍ جَدیدٌ، وَ عِنْدَ كُلِّ قَوْمٍ غُضٌّ اِلی یومِ الْقِیامَةِ؛ (6) برای اینكه خداوند تبارك و تعالی آن را برای زمان خاصی و برای مردم معینی قرار نداده. در نتیجه، قرآن در هر زمانی، تازه و در نزد هر گروهی، جدید خواهد بود تا روز قیامت.»
نكته دیگری كه باید بدان توجه نمود این است كه خود قرآن نیز بهاری دارد؛ چنان كه فرمود: «لِكُلِّ شَی ءٍ رَبیعٌ وَ رَبیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضانَ؛ (7) هر چیز بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.» و اوج آن شب قدر است و شب قدر را پیوند محكمی است با حجّت الهی؛ چرا كه تقدیرات در بهار معنوی الهی بر بهاریترین دلها، كه حجّت الهی است، نازل میشود. البته، وقتی این حجّت آشكار گردد، با وجود بهاری خویش تمام هستی را با قرآن كه بهار دلها است، بهاری خواهد كرد.
2. بهار عقل و خرد
در گام بعدی، حضرت عقلها و خردها را رشد داده، سبز و بهاری میكند. امام صادق علیه السلام فرمود: «اِذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ یدَهُ عَلی رُؤُوسِ الْعِبادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ اَكْمَلَ بِهِ اَخْلاقَهُمْ؛ (8) چون قائم ما قیام كند، دستش را بر سر بندگان میگذارد و عقول آنها را به وسیله آن متمركز ساخته و اخلاقشان را به وسیله آن به كمال میرساند.»
در كنار بهاری شدن دلها و عقلها، و پایدار شدن شادیها، گرفتاریها و اختلافات را نیز از جامعه برخواهد داشت. درباره گرفتاریها، حضرت زین العابدین علیه السلام فرمود: «اِذا قامَ قائِمُنا اَذْهَبَ اللّهُ عَنْ شیعَتِنَا الْعاهَةَ؛ (9) زمانی كه قائم ما اهل بیت قیام كند، خداوند متعال از شیعیان ما سختی و گرفتاری را بر میدارد.» و همین طور كینهها كه نشاط و شادی را از دل میبرد، در آن زمان از بین خواهد رفت. علی علیه السلام فرمود: «لَوْ قَدْ قامَ قائِمُنا... لَذَهَبَتِ الشَّحْناءُ مِنْ قُلوبِ الْعِبادِ؛ (10) اگر قائم ما قیام كند... عداوت و كینه از سینههای بندگان [خدا] بیرون میرود.»
و امام صادق علیه السلام در مورد رفع اختلاف فرمود: «فَوَ اللّهِ یا مُفَضَّلُ لَیرْفَعُ عَنِ الْمِلَلِ وَالاَْدیانِ الاِْختِلافُ وَ یكُونُ الدّینُ كُلُّهُ واحِدا؛ (11) ای مفضّل! به خدا سوگند كه از میان ملّتها و ادیان اختلاف برداشته میشود و كلّ دین یكی میباشد.»
3. رشد و شكوفایی اقتصاد
گام دیگر حضرت مهدی علیه السلام در ایجاد بهار فراگیر، ایجاد وضعیت اقتصادی مطلوب در جامعه است كه نشاط و شادی را در آحاد جامعه به ارمغان میآورد.
امام باقر علیه السلام فرمود: «وَیسَوّی بَینَ النّاسِ حَتّی لا تُری مُحْتاجا اِلَی الزَّكاةِ؛ (12) [امام مهدی علیه السلام] اموال را میان مردم چنان به تساوی تقسیم میكند كه دیگر نیازمند به زكات یافت نمیشود.»
و پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «خداوند بزرگ در زمان حضرت ولی عصر علیه السلام گنجها و معدنهای زمین را برای آن حضرت ظاهر میسازد.» (13)
یقینا شكوفایی اقتصاد و ایجاد عدالت فراگیر و گسترده، جامعه را سرشار از نشاط و شادی نموده و زندگی بوی بهاری میگیرد.
4. بهار همه جانبه در طبیعت
در دوران ظهور حضرت همچنان كه بهار معنوی با بهاری شدن دلها و خردها به اوج خود میرسد، طبیعت نیز سرسبز و شكوفا و بارور میگردد. این را از روایاتی میتوان استفاده كرد كه به برخی از آنها اشار ه میشود:
وفور گنجها و معادن
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «یخْرِجُ لَهُ الاَْرْضُ اَفْلاذَ كَبِدِها وَ یحْثُو الْمالَ حَثْوا وَلا یعُدُّهُ عَدّا؛ (14) زمین پارههای جگر خود را برای آن حضرت ظاهر میسازد و ثروت فزونی مییابد [به حدی] كه قابل شمارش نمیباشد.»
جگر گوشههای زمین كنایه از گنجهای نهفته است و امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز در خطبهای به آن اشاره میكند:
«وَ تُخرجُ لَهُ الاَْرْضُ اَفالیذَ كَبِدِها وَ تُلْقی اِلَیهِ سِلْما مَقالیدَها فَیریكُمْ كَیفَ عَدلُ السّیرَةِ وَ یحْیی مَیتَ الْكتابِ وَ السُّنَّةِ؛ (15) زمین پاره جگرهای خود را برایش بیرون میریزد و تمام كلیدهایش را به وی میسپارد. او به شما نشان خواهد داد كه روش دادگری چیست و بخش مرده كتاب و سنّت را احیا خواهد كرد.»
بارندگی فراوان و سرسبزی زمین
علی علیه السلام فرمود: «لَوْ قَدْ قامَ قائِمُنا لاََنْزَلَتِ السَّماءُ قَطْرَها، وَلاََخْرَجَتِ الاَْرضَ نَباتَها... وَاصْطَلَحَتِ السِّباعُ وَالْبَهائِمُ حَتّی تَمْشِی الْمَرأَةُ بَینَ الْعِراقِ اِلَی الشّامِ لا تَضَعُ قَدَمَیها اِلاّ عَلَی النَّباتِ، وَ عَلی رَأْسِها زینَتُها لا یهَیجُها سَبُعٌ؛ (16) اگر قائم ما قیام كند، آسمان بارانش را نازل میكند و زمین گیاهان خویش را بیرون نماید، پرندگان و چهارپایان در آشتی به سر برند تا آنجا كه زنی از عراق به شام میرود و هر جا پا میگذارد سر سبز است، و در حالی كه زینت او بر سرش میباشد، هیچ درندهای مزاحم او نمیشود.»
رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: امّت من در دوران مهدی علیه السلام از نعمتهایی بهره مند میشوند كه هرگز قبل از آن متنعم نشده بودند، آسمان بارانش را پی درپی میفرستد و زمین نیز چیزی از گیاهان را در خود نگه نمیدارد، بلكه آن را بیرون میفرستد.» (17)
و در جای دیگر آن حضرت فرمود: «یخْرُجُ فی اخِرِ اُمَّتِی الْمَهْدِی، یسْقیهِ اللّهُ الْغَیثَ وَ تَخرُجُ الاَْرضُ نَباتَها، وتَكْثُرُ الْماشِیةُ و تَعْظَمُ الاُْمَّةُ؛ (18) در پایان امّت من مهدی خروج میكند، خداوند برای او باران میفرستد، و زمین گیاه خویش را بیرون میكند،... و گلّهها فراوان شده، و امّت [اسلامی [بزرگ خواهد شد.»
و راستی كه باید گفت: سلام بر بهار مردم و جانها، سلام بر بهار آفرین هستی و سلام بر نشاط بخش روزگار!
- پاورقــــــــــــــــــــی
1. مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب الامر، ص 1006؛ بحار الانوار، ج 99، ص 101.
2. بحار الانوار، ج 52، ص 308؛ مستدرك الوسائل، ج 16، ص 356.
3. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج 9، صص 40 ـ 41؛ نهج البلاغة، خ 138؛ میزان الحكمة، محمدی ری شهری، ج 1، ص 187، ح 1246.
4. همان مدارك.
5. تحف العقول، علی بن شعبه، ص 150؛ میزان الحكمة، محمدی ری شهری، ج 6، ص 2518، ح 16430؛ وسائل الشیعة، حر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث، ج 4، ص 82.
6. بحار الانوار، ج 92، ص 15، ح 8 و 9؛ میزان الحكمة، ج 6، ص 2519.
7. وسائل الشیعة، ج 6، ص 227.
8. بحار الانوار، ج 52، ص 336، ح 71.
9. الخصال، شیخ صدوق، ج 2، ص 541، ح 14.
10. همان.
11. كشف الغمّة، اربلی، ج 2، ص 464.
12. بحار الانوار، ج 51، ص 390، 323، 335، 338، و 339.
13. همان،ص 326 و ر. ك: شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج 9، صص 40 ـ 41.
14. بحار الانوار، ج 51، ص 68، ح 9.
15. نهج البلاغة، خطبه 138.
16. بحار الانوار، ج 10، ص 104، ح 1.
17. همان، ج 51، ص 83.
18. كنز العمال، 38700؛ میزان الحكمة، ج 1، ص 187، ح 1245.