امشب دل تنگ مرا اشكم روایت میكند امشب خدیجه با توای اسماء وصیت میكند
اسماء بهار عمر من امشب به پایان میرسد زهرا سرش بر سینهام من بر لبم جان میرسد
اسماء ببر از من پیام بر خاتم پیغمبران بر گو كنار تربتم امشب بیا قرآن بخوان
در سال دهم بعثت دو حادثه دردناك و جانسوز بر پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله وارد گشت، چنان كه در تاریخ آمده است: «وَردَ عَلَی رَسولِ الله أمْران شدیدانِ عَظیمانِ وَجَزَعَ جَزَعاً شدیداً؛ دو امر بزرگ وسخت بر پیامبر وارد شد به گونهای كه فریاد و ناله شدید حضرت بلند شد.» آن دو امر یكی رحلت جانسوز ابوطالب بود که در 26 رجب سال دهم بعثت و یا هفتم رمضان، همان سال واقع شد، و دیگری وفات یار فداكار آن حضرت، خدیجه كبری بود كه در دهم رمضان همان سال اتفاق افتاد.
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله خدیجه را با دستان خویش در محلّی به نام «حجون» (قبرستان ابوطالب فعلی) دفن نمود. او به قدری از این دو حادثه غمناك بود كه از خانه كمتر بیرون میآمد و در واقع خانه نشین شده بود و به همین جهت آن سال را، «عامُ الحُزْن» و سال غصّه و غم نامگذاری نمود. [1] و علی علیه السلام در رثای آن دو بزرگوار چنین فرمود: «ای چشمان من! آفرین بر شما! بر آن دو رفتهای كه دیگر مانندشان را نمیبینند؛ بر بزرگ بطحاء و بر بانوی بانوان؛ آن نخستین كسی [از زنان] كه نماز گذارد، بر آن زن پیراسته و خجستهای كه خداوند او را پاك داشت و برتریاش داد، اشك بریزید. مرگ این دو، روز را بر من تاریك ساخته و از این پس، شبها را در اندوه و سوگ آن دو سر میکنم. آن دو در برابر ستمکاران به دین، آیین محمد را یاری كردند و پاس پیمان خویش داشتند.» [2]
آنچه در پیش رو دارید نگاهی است گذرا، به مقامات خدیجه كبری، بانوی فداكار و صبور اسلام، در پیشگاه الهی و نزد پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله. [3]
ضرورت بیان فضائل زنان شایسته
قرآن بر خلاف تصور برخی افراد كه فقط مردان را الگوی افراد و جامعه میدانند، آنجا كه میخواهد الگوها و اسوهها را معرّفی كند، در كنار اسوه بودن حضرت ابراهیم علیه السلام و پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله، الگوها و نمونههایی از زنان وارسته و همچنین زنان گمراه را نیز به جامعه و مؤمنان معرّفی مینماید، از جمله میفرماید: «ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلذین كَفَروا امْرَأة نوحٍ وامْرأةَ لوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَین مِنْ عِبادِنا صالِحین فَخانَتاهُما فَلَمْ یغْنِیا عَنْهُما مِنَ الله شَیئاً وَقیلَ ادْخلا النّار مَعَ الدَاخِلینَ وَضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذین آمَنوا إمْرَأةَ فِرْعَوْنَ إذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَكَ بَیتاً فی الجَنَّةِ وَنَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنی مِنَ القَوْمِ الظَّالِمینَ وَمَرْیمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتی اَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فیه مِنْ روحِنا وَصَدَّقَتْ بِكَلِماتِ ربِّها وكُتُبه وَكانَتْ مِنَ القانِتِین [4] ؛ خداوند برای كسانی كه كافر شدند، به همسر نوح و همسر لوط مثل زده است، كه آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند؛ ولی به آن دو خیانت كردند و ارتباط با این دو [پیامبر] در برابر خداوند سودی به حالشان نداشت و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه كسانی كه وارد میشوند». و خداوند برای مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است، در آن هنگام كه گفت: «پروردگارا! خانهای برای من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!.» و همچنین به مریم دختر عمران كه دامان خود را پاك نگه داشت و ما از روح خود در آن دمیدیم و او كلمات پروردگار و كتابهایش را تصدیق كرد و از مطیعان فرمان خدا بود.»
آیات فوق نشان میدهد كه زنان بزرگ نه تنها الگو و اسوه برای زنان میباشند، بلكه مثال و نمونه برای كل جامعه میباشند. در همین راستا بیان فضائل و مقامات خدیجه سلام الله علیها میتواند برای كل جامعه اسلامی راهگشا باشد و الگوی زیبائی برای جامعة ایمانی قرار گیرد؛ چرا كه به شهادت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله خدیجه از كاملترین زنان وبهترین الگوهایی است كه فضائل و مقامات او به حد كمال رسیده است. این معنی را رسول اعظم با بیانات مختلفی مطرح نموده است. در یك جا فرمود: «خَیرُ نِساءِ العالَمین مَرْیمُ، آسِیةُ، خَدیجَةُ وَفاطِمَةُ علیها السلام؛ برترین زنان عالم، مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه علیها السلام هستند.» [5]
در جای دیگر فرمود: «إنَّ اللهَ اخْتارَ مِنَ النِّساءِ أرْبَعاً: مَرْیمَ وآسِیةَ وخَدیجَةَ وفاطِمَةَ [6] ؛ براستی خداوند از زنان عالم چهار زن بر گزید: مریم، آسیه، خدیجه، وفاطمه علیها السلام.»
ریشه مقامات و فضائل خدیجه
قطعاً فضائل و مقامات حضرت خدیجه بدون اسباب و علّت نمیتواند باشد. عقل و عنایات و الطاف الهی، ریشه فضائل و مقامات اوست.
در كلمات برخی موّرخان به این جملات برمی خوریم: «کانَتْ خَدیجَةُ إمْرَأةً عاقِلَةً شَریفَةً مَع ما أرادَ اللهُ بِها مِنَ الكرامَةِ وَالْخَیرِ وَهِی یوْمَئذٍ أفْضَلُهُمْ نَسَباً وَأعْظَمُهُم شَرَفاً وَأكْثَرُهُمْ مالاً؛ خدیجه با آنچه خداوند از بزرگی و خیر كه نسبت به او اراده كرده بود، بانوی خردمند شریفی بود. او در آن دوران از برترین افراد در نسب و بزرگترین شخصیت درشرف و ثروتمندی بود. [7] »
ایمان خدیجه به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و انتخاب او به عنوان همسر آینده، در كنار درایت و لطف الهی نقش تعیین كنندهای در فضائل و مقامات خدیجه سلام الله علیها دارد.
جالب این است كه راهب نصرانی این مسئله را قبل از رسالت پیامبر و ازدواج او با خدیجه به خوبی پیش بینی كرد كه اگر خدیجه پیغمبر را رها نكند به مقامات و فضائل عظیمی دست خواهد یافت؛ آنجا كه به میسره غلام خدیجه گفت: «یا مَیسَرَةُ إقْرَأ مَوْلاتَكَ مِنّی السّلام وَاعْلِمْها أنَّها قَدْ ظَفَرّتْ بِسَیدِ الاَنامِ، وَأنَّهُ سَیكونُ لَها شَاْنٌ مِنَ الشَّاْنِ وتَفْضُلُ عَلی سائِرِ الخاصِّ والْعامِ وَاحْذَرْها أنْ تَفوتَها القربَ مِنْ هذا السَّید فَإنَّ اللهَ تعالی سَیجْعَلُ نَسْلَها مِنْ نَسْلِهِ وَیبْقی ذِكْرُها إلی آخِرِ الزَّمانِ...؛ [8] ای میسره به خانم و مولای خود سلام مرا برسان و به او اعلام كن كه به آقای مردم [حضرت محمد] دست یافته است. وبه زودی برای او (خدیجه) شأن و جایگاهی خواهد بود و بر تمامی خاص و عام برتری مییابد و بترسان او را از اینكه نزدیك شدن به این آقا (محمد صلی الله علیه و آله) را از دست بدهد؛ زیرا خداوند بلند مرتبه بزودی نسل او را از نسل محمد قرار خواهد داد و نام [نیكش] تا آخر الزمان خواهد ماند.»
این پیش بینی نشان میدهد كه در كتب آسمانی گذشته و یا در بیانات انبیاء، كاملاًً مقام و منزلت خدیجه سلام الله علیها بیان شده بود، از این رو راهب نصرانی به خوبی و با دقّت تمام آن را بیان و پیش بینی كرد. و جالبتر اینكه زنان قریش از جمله صفیه دختر عبدالمطلب در شب ازدواج خدیجه و جشن عروسی او نیز به این امر اشاره كرد كه: «یا خَدیجَةُ! لَقَدْ خَصَصْتَ هذه اللَّیلَةَ بِشَیءِ ما خَصَّ بِهِ غَیرُكَ، وَلا نالَهُ سِواكَ مِنْ قَبائِلِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ، فَهَنیئاً لَكِ بما أوتِِیتَهُ وَوَصَلَ إلَیكِ مِنَ العِزِّ والشَّرَفِ [9] ؛ای خدیجه! در این شب به چیزی اختصاص یافتی كه هیچ كس غیراز تو بدان دست نیافته است، و جز تو از قبائل عرب و عجم به آن نرسیده است، پس گوارایت باد به آنچه به تو داده شد و از عزّت و بزرگی به تو رسید.»
البته خدیجه هم به خوبی برای استقبال از این مقام و منزلت سرمایه گذاری نمود. در آغاز، تمام اموال و هستی خویش را تقدیم محمد صلی الله علیه و آله نمود. خدیجه به عمویش ورقه گفت: « این اموال را بگیر و نزد محمد ببر و به او بگوهمه این اموال هدیه است برای او و ملك او میباشد، هر گونه خواست در آن تصرف نماید، و به او بگو كه تمام اموال و بردههای من، و تمامی كنیزها و آنچه در تحت تصرّف من است به محمد صلی الله علیه و آله هبه كردم، بخاطر احترام و تجلیل از او. پس ورقه بین زمزم و مقام (ابراهیم) ایستاد و با صدای بلند اعلام كرد:ای گروه عرب! خدیجه شما را شاهد گرفته است بر اینكه خود و مالش، و بردگان و كنیزان و خادمان، و چهار پایان و مهریه و هدایای او همه برای محمد صلی الله علیه و آله است، و این هدیه بخاطر تجلیل و تعظیم از او و به جهت علاقه به اوست، شما نیز بر این امر شاهد باشید.» و بعد از بعثت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله با ایمان خویش، مقامات و فضائل خود را ب یمه نمود.
الف. مقام خدیجه در پیشگاه الهی
خداوند متعال بارها موقعیت و مقام خدیجه را از طرق گوناگون آشكار نموده، و از منزلت رفیع او در درگاه الهی پرده برداشته است كه به نمونههایی اشاره میشود:
1. سلام خاص الهی
بارها سلام سفارشی و مؤكّد ربوبی توسط جبرئیل به محضر خدیجه رسیده است. ابو هریره نقل كرده است كه: «أتی جَبْرَئیلُ النَّبی صلی الله علیه وآله، فَقالَ: هذِهِ خَدیجَةُ قَدْ أتَتْكَ مَعَها إناءٌ مُغطّی فیه إدامٌ أوْ طَعامٌ أوْ شَرابٌ فَإذا هِی أتَتْكَ فَاقْرَأ عَلَیها السَّلامَ مِنْ رَبِّها، وَمِنِّی السَّلام...؛ [10] جبرئیل نزد پیامبر آمد و گفت: خدیجه همراه با ظرفی سر پوشیده كه در آن خورشت یا غذا یا نوشیدنی است نزد تو میآید، پس هر گاه آمد، سلام پروردگارش و سلام من را به محضر او برسان.»
در روایت دیگری میخوانیم: «إنَّ جَبْرَئیلَ أتی النَّبِی صلی الله علیه و آله فَقالَ إقْرَءْ خَدیجَةَ مِنْ رَبِّها السَّلامَ فَقالَ رَسولُ الله صلی الله علیه و آله: یا خَدیجَةُ هذا جَبْرَئیلُ یقْرِئُكَ مِنْ رَبِّكِ السلامَ، قالَتْ خَدیجَةُ: اللهُ السَّلامُ وَمِنْهُ السَّلامُ وَعَلی جَبْرئیلَ السَّلامُ [11] ؛ به حقیقت جبرئیل نزد پیامبر آمد پس گفت: به خدیجه از طرف پروردگارش سلام برسان، پس حضرت فرمود:ای خدیجه این جبرئیل است كه از طرف پروردگارت سلام میرساند. خدیجه گفت: خدا سلام است و سلام [و سلامتی] از اوست و بر جبرئیل سلام باد.»
امّا سلام سفارشی جبرئیل علاوه برآنچه كه در ضمن روایات قبلی اشاره شد در روایت دیگری با سند صحیح از طریق بزرگان رواة شیعه، به این صورت نقل شده است: «عَنْ زُرارة وَحَمْران بنِ أعْینْ وَمُحَمَّد بن مُسْلِمْ عَنْ أبی جَعْفَر علیه السلام، قالَ: حَدّثَ أبو سَعید الخِدِری أنَّ رَسولَ الله قال: إنَّ جَبْرَئیلَ أتانی لَیلَةً اُسری بی فَحینَ رَجَعْتُ قُلْتُ: یا جَبْرَئیلُ هَلْ لَكَ مِنْ حاجَةِ؟ قالَ: حاجَتی أنْ تَقْرَءَ عَلی خَدیجَةَ مِنَ اللهِ وَمِنِّی السّلامَ وَحَدَّثَنا عِنْدَ ذلِكَ أنَّها قالَتْ حینَ لَقِیها نَبی الله فَقال الَّذی قالَ جَبْرَئیلُ فقالَتْ: إنَّ الله هُوَ السَّلامُ وَ مِنْهُ السَّلامُ وَإلَیهِ السَّلامُ وَعَلَی جَبْرَئیلَ السَّلامُ [12] ؛ امام باقر علیه السلام به زراره و حمران و محمد بن مسلم چنین روایت كرد كه ابو سعید خدری نقل كرد كه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آن شبی كه در معراج بودم، به هنگام بازگشت جبرئیل نزد من آمد. به جبرئیل گفتم:ای جبرئیل! آیا حاجتی داری؟ پاسخ داد: حاجت من این است كه از طرف خدا و من به خدیجه سلام الله علیها سلام برسانی. و نقل كرد كه: چون رسول خدا پیغام جبرئیل را به خدیجه رسانید، خدیجه پاسخ داد: همانا خدا سلام است و سلام] و سلامتی] از اوست و سلام به سوی اوست و بر جبرئیل سلام باد.»
2. فرستادگان ویژه الهی
هر كس در مسیر الهی حركت كند، خداوند هرگز او را رها نكره و تنها نخواهد گذاشت. نمونه بارز آن سرگذشت خدیجه كبری سلام الله علیها است. هنگامی كه وضع حمل آن بانو نزدیك گشت، به زنان قریش و بنی هاشم پیغام داد كه مرا در این امر یاری نمایید، ولی آنان پاسخ دادند:ای خدیجه! چون تو در ازدواجت از سخنان ما سرپیچی نمودی، و محمد یتیم را به همسری بر گزیدی، ما نیز تو را یاری نمیكنیم. خدیجه از این جواب سخت غمگین گشت، در این هنگام چهار زن همانند زنان بنی هاشم وارد شدند در حالی كه خدیجه از دیدن آنان هراسان بود، یكی از آن چهار زن به خدیجه گفت: غمگین مباش، پروردگارت ما را برای یاری تو فرستاده است. ما خواهران و یاوران تو هستیم. من «ساره» هستم، این «آسیه دختر مزاحم.» رفیق بهشتی تو است و این هم «مریم دختر عمران» است و این یكی «كلثوم خواهر موسی بن عمران» است. خدا ما را برای كمك به تو فرستاده است تا یاور و پرستار تو باشیم [13] ...» راستی كه باید گفت: هألَیسَ اللهُ بِكافٍ عَبْدَهُه [14] ؛ آیا خداوند برای [حمایت و دفاع از] بندهاش كافی نیست؟»
3. كفن بهشتی
خدیجه كبری سلام الله علیها در لحظات احتضار « اسماء بنت عمیس.» را به نزد خویش طلبید و در مورد دخترش فاطمه زهرا سلام الله علیها به او سفارشاتی كرد. آنگاه فاطمه را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله واسطه قرار داد كه از رسول خدا، خواهش كند تا یكی از لباسهای خود را كفن خدیجه قرار دهد. وقتی فاطمه نزد پدر رفت و درخواست مادر را مطرح كرد، اشك از چشمان حضرت جاری گشت، چیزی نگذشت كه جبرئیل نازل شد در حالی كه كفنی از بهشت همراه خویش داشت كه خداوند آن را برای خدیجه فرستاده بود. [15]
آری انسانی كه تمام ثروت خویش را دو دستی در راه خدا تقدیم نموده است، در پیشگاه الهی این عظمت را پیدا میكند كه خداوند كفن بهشتی برای او بفرستد، و اینگونه از ایثار و انفاق او تقدیر به عمل آورد.
4. درقصری از بهشت
قبل از رحلت خدیجه كبری، خداوند متعال بارها توسط پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله از جایگاه ویژة خدیجه در بهشت خبر داد، از جمله «عکرمه» از «ابن عباس» نقل میكند كه رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اَفْضَلُ نِساءِ أهْلِ الجَنَّةِ خَدیجَةُ بِنْتُ خویلدْ، وَفاطِمَةُ بِنْتُ مُحمَدٍ وَمَرْیمُ ابْنَتَ عِمْرانَ وَآسِیةُ بَنْتُ مزاحِمْ...؛ بهترین زنان بهشت اینانند، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمّد و مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) .» [16]
و از عبد الله جعفر نقل شده است كه رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «أمِرْتَ أنْ أُبَشِّرَ خَدیجَةَ بِبَیتٍ مِن قَصَبٍ لاصَخَبَ فیهِ ولا نَصَبَ؛ دستور داده شدهام كه خدیجه را به خانه طلایی كه در آن زحمت و خصومت، وجود ندارد بشارت دهم.» [17] و همین مضمون نیز از عبدالله بن ابی اوفی از رسول اكرم صلی الله علیه و آله نقل شده است. [18]
آنگاه كه رسول اكرم صلی الله علیه و آله درحال احتضار قرار گرفت، فاطمه زهرا علیها السلام دربارة جایگاه آن حضرت در قیامت پرسشهایی كرد، از جمله پرسید: «أینَ والِدَتی خَدیجَةُ؛ [در آن روز] مادرم خدیجه كجاست؟» حضرت فرمود: «فی قَصْرٍ لَهُ أرْبَعَةُ أبْوابٍ إلی الجَنَّةِ؛ [خدیجه] در قصری است كه چهار درب به سوی بهشت دارد. [19] »
ب. منزلت خدیجه در نزد پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله
هر گاه انسانی در پیشگاه الهی از چنان مقامی برخوردار باشد، نگفته پیدا است كه در نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نیز دارای منزلتی است رفیع چنانكه تاریخ نیز گواهی میدهد كه محبوبترین همسران پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نزد او، خدیجه كبری علیها السلام بود. [20]
حضرت 24 سال با حضرت خدیجه زندگی كرد و تا زنده بود به احترام او همسر دیگری اختیار نكرد.
«جان دیون پورت انگلیسی» میگوید: «با وجود اینكه خدیجه در چنان سن و سال [بالایی] بود و به حسب قائده بایستی زیبایی دوران جوانی خود را از دست داده باشد، با این حال محمد تا آخرین دقیقه حیات خدیجه، نسبت به او وفادار ماند و تا زنده بود همسر دیگری اختیار نكرد.» [21]
بعد از رحلت آن بانوی گرامی نیز پیامبر صلی الله علیه و آله او را فراموش نكرد و دائماً به یاد او بود كه به نمونههایی اشاره میشود:
1. یاد خدیجه
«عَنْ عائِشَةَ: كانَ رَسولُ الله صلی الله علیه و آله لایكادُ یخْرُجُ مِنَ الْبَیتِ حَتّی یذكُرَ خَدیجَةَ فَیحْسُنَ الثَّناءَ عَلَیها
وَالاسْتَغْفارَ لَها. فَذَكَرَها ذاتَ یومٍ فَحَمَلَتْنی الْغَیرَةُ فَقُلْتُ عَوَّضَكَ اللهُ مِنْ كَبیرَةِ السِّنِّ قالَتْ فَرَأیتُ رَسولَ اللهِ غَضِبَ غَضَباً شَدیداً...؛ عائشه گوید: رسول خدا از خانه بیرون نمیرفت، مگر اینكه خدیجه را به نیكی یاد میكرد و برای او استغفار مینمود. روزی از او یاد كرد من حسد بردم و گفتم: خداوند جایگزین آن پیرزن به تو عطا کرده است!! پیامبرشدیداً خشمگین شد.»
و ادامه میدهد كه: رسول خدا فرمود: «خَدیجَةُ وَأینَ مِثْلُ خَدیجَةَ، صَدَّقَتْنی حِینَ كَذَّبَنی النَّاسُ وَوَازَرَتْنی عَلی دینِ اللهِ وَأعانَتْنی بِمالِها؛ خدیجه و كجاست مثل خدیجه علیها السلام؟ او مرا تصدیق كرد آن گاه كه مردم مرا تكذیب نمودند و با مال خود مرا بر دین خدا كمك و یاری كرد.» [22]
این قضیه بارها تكرار شده است؛ از جمله روزی پیامبر اكرم در جمع همسران خویش حضور داشت و از خدیجه یاد نمود و در فراق او گریست. عائشه گفت: بر پیرزن سرخ روی از تیره بنی اسد میگریی؟ رسول خدا فرمود:
«صَدَّقَتْنی اِذا کَذَّبْتُمْ وَ آمَنَتْ بی اِذْ کَفَرْتُمْ وَ وَلِدَتْ لی اِذْ عَقِمْتُمْ. قالَتْ عائِشَةُ: فَما زِلْتُ اَتَقَرَّبُ اِلی رَسُولِ اللهِ صلّی الله علیه و آله بِذِکْرِها؛ [23] خدیجه روزی كه شما مرا تكذیب كردید، تصدیق نمود و روزی كه كفر ورزیدید او به من ایمان آورد و فرزند برای من آورد و شما نازا بودید. عایشه اضافه میكند: همیشه این گونه بود كه من با بیان خوبیهای خدیجه به پیامبر خدا تقرّب میجستم.»
2. اظهار محبّت به دوستان خدیجه
از آنجا كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله شدیداً به خدیجه محبّت و ارادت داشت، نسبت به دوستان و آشنایان او نیز اظهار محبّت و دوستی میكرد. به همین جهت هنگام ذبح قربانی میفرمود: از گوشت آن برای دوستان خدیجه نیز ببرید؛ چرا كه «إنّی لَأُحِبُّ حَبیبَها؛ من دوستان خدیجه را نیز دوست میدارم. [24] »
و نیز روایت شده روزی پیرزنی بر پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله وارد شد، پیامبر او را مورد لطف و مهربانی قرار داد، پس از رفتن او عائشه علّت آن همه لطف را جویا شد، حضرت فرمود: این بانو در زمان خدیجه بر من وارد میشد. [25]
آری آنهایی كه در راه خدا قدم برداشتند و تلاش خود را در مسیر او قرار دادند، هرگز از یادها و خاطرهها نمیروند.
هرگز نمیرد آنكه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما
به همین جهت به اعتراف عائشه، هرگز پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله از یاد خدیجه و گفتن مدح او خسته نشد. «قالَتْ: كانَ رَسولُ اللهِ إذا ذَكَرَ خَدیجَةَ لَمْ یسْأَمْ مِنْ ثَناءٍ عَلَیها وَاسْتِغْفارٍ لها؛ عائشه گفت: رسول خدا همیشه این گونه بود كه هرگاه خدیجه را یاد میكرد، از گفتن ثنای او و استغفار برای او خسته نمیشد.» [26]
بحث را با این زبان حال پیامبر اكرم در سوگ خدیجه علیها السلام به پایان میبریم:
یار شكسته بال من، به حال من نظر نما دلدار خسته حال من، به جمع ما گذر نما
بنگر به سوز سینهام، كه سوزد از برای تو سوزد دُخت حزینهام، به یاد آن وفای تو
- پاورقــــــــــــــــــــی
[1] . ر. ك: منتهی الامال، شیخ عباس قمی، كتابفروشی اسلامیه، چاپ افست، ج1، ص36.
[2] . دیوان امام علی، قطب الدین حسن بیهقی نیشابوری، ص360.
[3] . قابل ذکر است که در شماره 59 مجله مبلّغان بخش اول مقاله، تحت عنوان «فضائل خدیجه کبری سلام الله علیها» بیان، و اکنون در بخش دوم، مقامات آن حضرت بیان میشود.
[4] . تحریم / 12 ـ 11.
[5] . خصال صدوق، باب خصال اربعه، ج1، ص 96.
[6] . بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج16، ص2، ح4.
[7] . تاریخ خمیس، ج1، ص263.
[8] . بحار الانوار، همان، ج16، ص44.
[9] . همان، ج16، ص 71، ذیل صفحه.
[10] . همان، ج16، ص8، به نقل از مسند احمد بن حنبل.
[11] . همان، ص 11، روایت ابن هشام، و ر. ك: ص 8.
[12] . بحار الانوار، ج18، ص385، ح90.
[13] . همان، ج16، ص80، و ج43، ص2 ـ 4؛ امالی، الصدوق، ص 475.
[14] . زمر / 36.
[15] . به نقل از واعظ محترم جناب آقای یثربی.
[16] . همان، ج16، ص 2؛ اسد الغابة، ج5، ص 437؛ استیعاب، ج4، ص 1821.
[17] . بحار الانوار، همان، ج16، ص7، ح 12.
[18] . همان، ص 7.
[19] . بحار الانوار، ج 22، ص 510.
[20] . همان.
[21] . عذر تقصیر به پیشگاه محمد، ص 25.
[22] . سفینة البحار، ج1، باب خاء، ص 380؛ قاموس الرجال، ج10، ص 432.
[23] . بحار الانوار، ج 16، ص 8؛ كشف الغمة، ج2، ص 131.
[24] . ریاحین الشریعة.
[25] . سفینة البحار، ج1، ص 379 ـ 381.
[26] . بحار الانوار، همان، ج 16، ص 12.