جایگاه و عملكرد روحانیت شیعه‏

سخنرانى حجت الاسلام والمسلمین نبوى‏

معاون محترم تبلیغ و آموزشهاى كاربردى‏

 

روحانیت به لحاظ جایگاه، مجموعه‏اى است كه نسبت به عالمان دینى ادیان و فرقه‏هاى دیگر در مجموع، از آستانه گذشت و ایثار بیش‏ترى برخوردار است. مثلاً در تاریخ، عالمان مسیحى مى‏بینیم كه زمانى در آفریقا پیش قراول استعمار بوده‏اند، یا در خیلى از كشورها توجیه‏گر استعمار بوده‏اند و زمانى هم مى‏بینیم كه توجیه‏گر استبداد بوده‏اند مثل الآن؛ در جنگ عراق و افغانستان، هزاران انسان كشته مى‏شوند، واتیكان هم گاهى رسماً دفاع مى‏كند. حتى روحانیت اهل سنت هم همینطور است. روحانیت اهل تسنن الآن در بخشى كه تبلور پیدا كرده و جایگاه جدى هم در دنیا دارد، روحانیت دولتى محض است. من یك شب اتفاقى موقع نماز به طرف مسجد الحرام مى‏رفتم، نماز را در یك مسجد خواندم. امام جماعت در دعاى قنوت دعاهایى كرد، بعد كه به مسجد دیگرى رفتم، دیدم امام جماعت آنجا نیز عین همانها را مى‏خواند، فهمیدم كه این ابلاغ شده كه باید اینها را بگویید. و لذا از آن چهارچوب اصلاً تخطى نمى‏كنند.

در تركیه حزب عدالت و توسعه یا حزب فضیلت و امثال اینها برخى اقدامات اجتماعى و سیاسى انجام مى‏دهند و حداقل یك دسته مسلمانها را با خودشان همراه مى‏كنند؛ اما آخوندهاى تركیه هیچ تكانى نمى‏خورند. در خود استانبول تعداد زیادى روحانى و مسجد وجود دارد؛ اما در عین حال حضورشان در معادلات سیاسى صفر است؛ یعنى واقعاً مى‏شود در حد صفر گفت.

روحانیت شیعه با گرفتن خط فكر از امام حسین‏علیه‏السلام، واقعاً در طور تاریخ یك روحانیت مهار ناشدنى، هم براى استعمارگران و هم استبداد بوده‏اند. در عراق انگلیسیها را آخوندها بیرون مى‏كنند. در ایران در ادوار مختلف تاریخ، ممكن بوده 4 تا آخوند دولتى هم پیدا بشوند؛ ولى روحانیت این‏جور نبوده كه تبعیت از رضا شاه بكند؛ حتى در سخت‏ترین شرایط. این امتیازى است براى روحانیت شیعه تا امروز.

دشمنى با روحانیت‏

امروز به دلیل آنكه جایگاه روحانیت شیعه از طرف استعمار احساس شده است، خط تبلیغى دشمن بر كوبیدن این جایگاه است. كوبیدن از آنجا نیست كه فلان آقا یك آدم بدى است. اگر این كار را مى‏كردند اشكالى نداشت؛ چون در میان روحانیت آدمهاى ناجور هم هست؛ ولى خط روحانیت كوبیده مى‏شود نه یك روحانى خاص؛ به خاطر اینكه این خط و جایگاه، براى آنها خیلى مهم است و براى كوبیدن آن سرمایه‏گذارى جدى مى‏كنند. از همین جهت ما اگر مى‏خواهیم در عرصه تبلیغ دشمن‏شناسى كنیم، باید ببینیم دشمن روى چه چیزهایى سرمایه گذارى مى‏كند؟ دقیقاً باید برویم و همان را خنثى كنیم.

اگر سنجشى به عمل آید و مقدار سرمایه گذارى تبلیغى دشمن رصد شود، مهم‏ترین شاخصى كه دشمن روى آن سرمایه گذارى كرده، كوبیدن روحانیت است؛ به نحوى كه در وسط تهران روحانیت ناشناخته است. من یك مثال عرض مى‏كنم.

در نیاوران تهران كلاسى داشتم براى رؤساى بانكهاى ملى، پس از كلاس یك آژانس گرفتم تا مرا تا ترمینال ببرد. آژانس، یك پیكان بود هر چه تلاش كردم دیدم درب جلو آن باز شود، نشد، مثل اینكه گیر داشت، من خیال كردم قفل است و راننده اصلاً نگاه نمى‏كرد كه من توانستم در را باز كنم یا نه؛ از آنجا كه دید كه یك آخوند مسافر اوست ناراحت شد و این محسوس بود. در عقب را باز كردم و نشستم و گفتم: آقا معذرت مى‏خواهم عقب نشستم، درب جلو باز نشد، حس كردم قفل است. گفت: آقا باز بود. گفتم: در هر صورت ببخشید. راه افتادیم، در بین راه كه مى‏آمدیم آرام دو سه تا نكته گفتم؛ مثلاً یك ماشین آمد جلوى ماشین ما را گرفت. یك آدم سبیل كلفتى بود، به او گفتم بببن آقا كوتاه بیا! بیا عقب. اون سبیل كلفت اگر كه بیاد پائین برات مشكل درست مى‏كند. آمد عقب و یك لحظه خندید و تو آینه هم یك نگاه كرد و... .

بعد همین جور كه مى‏رفتیم، نكته دیگر را گفتم و او شروع كرد خندیدن به نحوى كه توى بزرگراه كه مى‏رفت گفت: حاج آقا صبر كن من شقیقه‏هام درد گرفته؛ چون چند ساله است اینقدر نخندیدم كه امروز خندیدم و بعد از چند دقیقه گفت: اگر از من بپرسند بهترین خاطرات دوران آژانست كِى هست، من مى‏گویم یك روز كه یك آخوند را بردم.

ولى ما احساسمان بر این است كه آخوندها خیلى بد اخلاق هستند، چرا این‏جورى است؟ گفتم: تو خودت چه حدس مى‏زنى؟ حس نمى‏كنى كه دشمن این‏قدر علیه روحانیت كار كرده كه تو كه در تهرانى انگار یك موجود ناشناخته دیده‏اى؟ چقدر با آخوندها ارتباط دارى كه فهمیدى بد اخلاق و یا خوش اخلاق هستند؟ گفت: راست مى‏گویى من اصلاً نزدیك آخوند نمى‏رفتم؛ امّا حالا كه با هم رفیق شدیم این مطلب را مى‏گویم: امروز كه آمدى سوار بشى گفتم: واى! من این را چه جورى تا ترمینال تحمل كنم؟ امّا الآن خواهشم این است هر وقت خواستى جایى بروى، بگو من بیایم. نوبتم هم نبود مى‏آیم. آمد ترمینال و گفت حاج آقا پول هم نمى‏خواهم، اجازه بدهید من مجانى شما را به قم ببرم.

جاى شگفتى نیست كه وسط تهران، آژانسى كه ارتباطات اجتماعى‏اش هم زیاد است و منزوى نیست، این قدر آخوند برایش ناشناخته است؟

من نمى‏گویم كل روحانیت امام زمانند؛ لیكن مى‏گویم معدل خطاهاى دینى طلبه‏ها از دیگران كم‏تر است؛ ولى دشمن خیلى بى‏رحمانه حمله مى‏كند و دلیل هم دارد. دلیلش هم سیاسى است و اصلاً دینى نیست.

دفاع از روحانیت‏

در دانشگاه شیراز براى اساتید مدیریت مقدارى راجع به حوزه با نگاه مدیریتى حرف زدم. تا جلسه تمام شد یكى از اساتید آمد و گفت: آقا بیش‏ترین ظلم را به روحانیت، خودتان مى‏كنید، گفتم: چرا؟ گفت: چرا نمى‏آیید اینها را در تلویزیون بگویید؟ چرا مردم باید این قدر بى‏خبر باشند؟ من در آن سخنرانى با یك نگاه كلى به دنیاى روحانیت مطالبى را برایشان گفتم، خیلى برایشان حیرت‏آور بود.

ما الآن كل نیروهاى انسانیمان در ایران به اندازه یكى از دانشگاههاى دست سوم ایران است و امكانات و بودجه‏هائى هم كه مصرف مى‏كنیم در كل ایران كم‏تر از آنها است؛ ولى هر جا مشكلى ایجاد مى‏شود یا نیاز جدى وجود دارد مى‏گویند روحانیت چه كرده‏اند. جنگ مى‏شود مى‏گویند آخوندها كجا هستند؟ مى‏دانید معدل شهداى روحانیت به نسبت از تمام اقشار ایران بیش‏تر است؟ خارج از كشور مشكلى پیش مى‏آید، توى سیستان و بلوچستان مشكل پیش مى‏آید، هر جا مشكلى به وجود مى‏آید مى‏گویند روحانیون كجایند؟

ما الآن حدود 2600 روحانى در سراسر ایران داریم كه در مناطق محروم با زن و بچه مستقر شده‏اند. از قم رفته‏اند؛ حتى سیستمهاى نظامى كه از همه قوى‏تر هستند ببینید چند نفر نیرو را این گونه مى‏توانند ببرند توى روستا مستقر كنند؟ از یك جایى مثل قم كه براى یك طلبه نان خشك هم كه باشد به لحاظ فضاى علمى از همه جا پرجاذبه‏تر است، با زن و بچه ببرند توى یك روستا مستقر كنند. مثلاً این اتفاق كه افتاده چه كسى مطلع است؟ چقدر مردم مى‏دانند؟ و ما بودجه‏اى كه پرداخت مى‏كنیم چقدر است؟

اثرگذارى روحانیون‏

اى كاش رسانه‏ها بروند و یك گزارش از هر روستایى تهیه كنند و بپرسند چه كسى آمده؟ از كجا آمده؟ زن و بچه و زندگى‏اش چگونه اداره مى‏شود؟ چه كارهایى در روستا كرده؟ بامردم مصاحبه شود. از قبل از آمدن ایشان تا حالا چه فرقهایى كرده است؟ تأثیر ایشان چه بوده است؟

یك فرماندار در اطراف یزد گفته بود: به محض اینكه روحانى فلان محل از منطقه بیرون مى‏رود، من مى‏فهمم بیرون رفته. یكى از مسئولین پرسیده بود چطور؟ گفته بود: به خاطر اینكه اختلافات محلى و دعواى گروهى و... افزایش پیدا مى‏كند. به محض حضور روحانى در اینجا آسیبها پایین مى‏آید. تا روحانى مى‏رود مى‏فهمند رفت. فقط از عملكردش مى‏فهمند.

طلبه‏اى به یكى از مناطق آسیب‏پذیر رفته بود و گزارش فعالیتهاى خود را نمى‏داد، مى‏گفت ریا مى‏شود. ایشان سه تن از اشرار مسلح را اصلاح كرده بود و آمده بودند پشت سر ایشان نماز مى‏خواندند و وقتى به او مى‏گفتى كه اینها را بگو، مى‏گفت: ریا مى‏شود. من گفتم آقا ما كه نمى‏گوییم این كار را شما كرده‏اى. وقتى گزارش را به رهبرى مى‏دهیم مى‏گوییم آخوندهایى كه براى هجرت رفته‏اند این آثار را داشته‏اند و آقا هم بدانند این بودجه‏اى كه خرج مى‏شود هدر نمى‏رود. تا این را گفتم، گفت گزارش مى‏دهم.

امیدوارم بتوانیم این فضا را در حد توانمان منعكس كنیم تا مردم عزیزمان بیش‏تر با میزان اثرگذارى روحانیت در جاى جاى این مملكت آشنا شوند.

والسلام علیكم و رحمت الله‏

356 دفعه
(0 رای‌ها)