زندگى نامه آیت الله قاضى طباطبایی (ره)

ولادت

سید علی قاضی طباطبایی در سیزده ذی الحجة سال 1285، پا به عرصه وجود گذاشت.

پدر ایشان، سید حسین قاضی رحمه الله انسانی بزرگ و وارسته بود كه از شاگردان بنام و برجسته آیة اللّه العظمی میرزا محمّد حسن شیرازی رحمه الله به شمار می‌آمد و از ایشان اجازه اجتهاد داشت. (1)

درباره ایشان آمده: زمانی كه قصد داشت سامرّا را ترك كند و به زادگاهش تبریز بازگردد، استادش میرزای شیرازی به او فرمود: «در شبانه روز یك ساعت را برای خودت بگذار!‌» مرحوم آقا سید حسین در تبریز چنان مشغول امور الهیه می‌گردد كه یك سال بعد چند نفر از تجّار تبریز به سامرّا مشرّف می‌شوند و با آیة اللّه میرزا محمّد حسن شیرازی رحمه الله ملاقات می‌كنند؛ وقتی ایشان احوال شاگرد خویش را استفسار می‌كنند، آنان در جواب می‌گویند: یك ساعتی كه شما نصیحت فرموده اید، تمام اوقات ایشان را گرفته و در شب و روز با خدای خود مراوده دارند(2)

آغاز تحصیلات

سید علی قاضی از همان ابتدای جوانی تحصیلات خود را نزد پدر بزرگوارش سید حسین قاضی و نیز در نزد میرزا موسوی تبریزی و میرزا محمّد علی قراچه داغی آغاز نمود.

پدر به علم تفسیر علاقه و رغبت خاصّی داشت؛ چنان كه خود میرزا علی تصریح می‌كند كه تفسیر كشّاف را نزد ایشان خوانده است. همچنین ادبیات عربی و فارسی را نزد شاعر نامی و دانشمند معروف، میرزا محمّد تقی تبریزی، متخلّص به «نیره‌» خواند و از ایشان اشعار بسیاری به عربی و فارسی نقل می‌كرد. (3)

سید علی در سال 1308 ه. ق، با آتشی از شوق و عشق برای زیارت امام العارفین علی علیه السلام همراه با كاروانی كه به نجف اشرف مشرّف می‌شد، به این دیار وارد شدند و تحت تربیت مرحوم آیة الحق آقای سید احمد كربلایی تهرانی رحمه الله قرار گرفتند و با مراقبت ایشان طی طریق می‌نمودند. بدین گونه تا آخر عمر نیز نجف اشرف را موطن اصلی خویش قرار دادند. (4)

كسب درجه اجتهاد

آیة اللّه قاضی رحمه الله پس از اقامت در نجف اشرف، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی چون فاضل شربیانی، شیخ محمّد دامغانی، آقای شریعت و ملّا آخوند خراسانی ادامه دادند و سرانجام، تلاشهای خستگی ناپذیرشان در راه كسب كمال و دانش در سنّ 27 سالگی به ثمر نشست و در عنفوان جوانی به درجه اجتهاد نائل آمدند. (5)

اساتید عرفان

جوهره حركت معنوی و سلوك عرفانی آیة اللّه قاضی بر گرفته از پدر بزرگوارشان مرحوم سید حسین قاضی بود؛ زیرا ایشان از سنّ نوجوانی تحت تربیت والد ارجمندشان بودند و بعد از ورود به نجف، نزد آیة اللّه شیخ محمّد بهاری و آیة اللّه سید احمد كربلایی معروف به «واحدالعین‌» كه هر دو از شاگردان مبرّز مرحوم ملّاحسینقلی همدانی رحمه الله بودند، به كسب مكارم اخلاقی و عرفانی پرداخت. (6)

وی آن چنان شیفته اساتیدش بود كه می‌فرمود: «چنانچه كسی كه طالب راه و سالك طریق الهی باشد، اگر برای پیدا كردن استاد این راه، نصف عمر خود را در جستجو و تفحّص بگذراند تا پیدا نماید، ارزش دارد. كسی كه به استاد رسید، نصف راه را طی كرده است.‌» (7)

جامعیت علمی

جناب آقای حاج سید هاشم حدّاد از شاگردان برجسته مكتب عرفانی ایشان بوده است كه می‌فرماید: «مرحوم آقای قاضی یك عالمی بود كه از جهت فقاهت بی نظیر بود. از جهت فهم روایت و حدیث و از جهت تفسیر و علوم قرآنی هم بی نظیر بود. همچنین از جهت ادبیات عرب، لغت و فصاحت بی نظیر بود؛ حتّی از جهت تجوید و قرائت قرآن. در مجالس فاتحه‌ای كه احیاناً حضور پیدا می‌نمود، كم‌تر قاری قرآن بود كه جرأت خواندن در حضور ایشان را داشته باشد؛ چرا كه اشكالهای تجویدی و نحوه قرائت آنها را می‌گفت.» (8)

شاگردان

آیة اللّه قاضی رحمه الله سه دوره، اخلاق و عرفان اسلامی را با كلام نافذ و عقل صالح خویش تدریس نمودند و در هر دوره شاگردانی پرورش دادند كه هر كدام، از بزرگان وادی عرفان و اخلاق محسوب می‌شوند. تعدادی از آنان عبارت اند از: آیة اللّه شیخ محمّد تقی آملی، آیة اللّه سید محمّد حسین طباطبایی، آیة اللّه سید محمّد حسن طباطبایی، آیة اللّه محمّد تقی بهجت فومنی و حاج سید هاشم حدّاد. (9)

عرفان و تنعمات مادّی

آیة اللّه قاضی رحمه الله انسانی بسیار بزرگ، وارسته و عارفی بی بدیل بودند و می‌فرمودند: «دنیایتان را داشته باشید؛ همسر، فرزندان و تنعّمات مادی خدادادی باشند و در همین زندگی طبیعی و عادی سیر و حركت به سوی خدا و معنویت هم وجود داشته باشد. این است مشرب نمونه عرفانی.‌» (10)

ایشان از این رو ظاهری بسیار مرتّب و تمیز داشتند؛ موها و دستهایشان را حنا می‌زدند، به تمیزی كفش خیلی اهمیت می‌دادند و عطر و بوی خوش استعمال می‌نمودند و این گونه بودن هنر می‌خواهد؛ اینكه انسان از لحاظ معنوی در آن عوالم عرفانی باشد و آن چنان شهودات و تجلیات توحیدی برایش منكشف باشد و باز به عالم كثرت كه می‌رسد، زندگی طبیعی و عادی خود را داشته باشد و بر آن تأكید نماید.

ویژگیهای عرفانی

1. خودسازی

آیة اللّه قاضی رحمه الله در نهایت فقر به سر می‌برد؛ به طوری كه توان پرداخت اجاره خانه را نداشت. روزی در نجف اشرف صاحب خانه وسایل و اثاث ایشان را بیرون ریخته بود. آقای قاضی مجبور شد با خانواده‌اش به كوفه برود. در مسجد كوفه، یك بالاخانه‌ای بود كه برای افراد غریب ساخته بودند. ایشان در آنجا سكونت گزیدند. علّامه طباطبایی رحمه الله می‌فرمودند: «به مسجد كوفه رفتم. دیدم مرحوم قاضی و همه خانواده‌اش تب كرده اند و مریض هستند. هنگام نماز شد. علی آقا قاضی طبق معمول در اوّل وقت به نماز ایستاد و بعد از نماز عشاء آن چنان با توجّه كامل آیه شریفه «آمَنَ الرَّسُولُ‌» (11) را تلاوت می‌فرمود كه مثل آنكه اصلاً هیچ مشكلی پیش نیامده است. با آرامش وصف ناپذیر و شگفت انگیز به ذكر دعا مشغول بود.» (12)

آری، در چشم عارفان، همه حوادث تلخ و شیرین معامله است با حضرت دوست، با این زمزمه روحانی:

در بلا هم می‌كشم لذّات او                                                 مات اویم مات اویم مات او

و این محو و مات در یار شدن است كه سبب می‌شود وقتی آقای قاضی جلوی منزلشان می‌رسند و اسباب و اثاثیه شان را می‌بینند كه صاحبخانه در كوچه ریخته، می‌فرمایند: «خدا گمان كرده كه ما هم آدمیم كه با ما چنین معامله می‌كند.» (13)

تنگی معیشت و فقر در بعضی از مقاطع زندگی، آن چنان آقای قاضی و خانواده‌اش را تحت فشار قرار می‌دهد كه بعضی از كتابهایشان را می‌فروشند تا از پول آن امرار معاش كنند؛ تحمل این مشكلات است كه افرادی چون قاضی را می‌سازد.

چون تیر عشق جا به كمان بلا كند                                         اوّل نشست بر دل اهل ولا كند

در حیرت اند خیره سران از چه عشق دوست                           احباب را به بلند بلا مبتلا كند

2. نشانه‌های تشرّف

امام مهدی علیه السلام محور عالم هستی و قطب قلوب عارفان است؛ او كه زمزمه عاشقان در رهش چنین است:

سویدای دل من تا قیامت                                                   مباد از شور سودای تو خالی

ما حقیقتاً از تشرّفات آقای قاضی به محضر امام زمان علیه السلام، خبر نداریم؛ امّا گویی اُنس و قرابتی نزدیك با حضرت داشتند و درباره زندگی مهدی موعودعلیه السلام می‌فرمودند: «عَیشَةً طَبیعَةً‌» یعنی زندگی عادی و طبیعی، مانند سایر انسانها دارند و وقتی پسر ایشان از محضرشان می‌پرسند كه چگونه می‌شود؟ می‌فرمایند: «بیش‌تر از این از من نپرسید.»

آقا سید هاشم حدّاد می‌فرمودند: «آقای قاضی در قیام و قعود و در تغییر از حالتی به حالت دیگر خیلی می‌فرمودند: یا صاحب الزّمان! و یك بار وقتی از ایشان پرسیدم: آیا شما خدمت حضرت ولی عصر - ارواحنا فداه - شرف یاب شده اید؟ فرمودند: كور است هر چشمی كه صبح از خواب بیدار شود و در اوّلین نظر نگاهش به آقا امام زمان - عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف - نیفتد.» (14)

دیده را فایده آن است كه دلبر بیند                                        ور نبیند چه بود فایده بینایی را

3. روح لطیف

آیة اللّه سید عبد الكریم رضوی كشمیری رحمه الله می‌فرمود: «آقای قاضی تمام مكاشفه بود و در اواخر عمرش، بسیار لطیف و رقیق شده بود و با دیدن آب به یاد امام حسین علیه السلام افتاده، می‌گریست.» (15)

4. دعای اثر بخش

آیة اللّه سید عبّاس حسینی كاشانی نقل نموده اند:

«روزی در محضر مرحوم آقای قاضی نشسته بودیم كه ناگهان شخصی با عجله و ناراحتی بسیار، خود را به مجلس ایشان رسانید و با نگرانی بسیار گفت: همسرم در حال احتضار است و نزدیك است بمیرد. اگر او بمیرد، من هیچ كس را ندارم. خواهش می‌كنم دعایی بفرمایید حالش خوب شود و از مرگ نجات یابد.

آقای قاضی پس از گوش دادن به حرفهای آن شخص، به آرامی و نزدیك گوش او فرمود: چرا با حالت جنب به اینجا آمده ای؟ برو اوّل غسل كن! دوباره به اینجا بیا تا دعا كنم. مرد عرب در حالی كه از تعجّب حیرت زده شده بود، با عجله بلند شد و به منزلش رفت و پس از مدّتی باز گشت و در مقابل آقای قاضی مؤدّبانه نشست.

مرحوم قاضی دو انگشت سبّابه‌اش را به دو شقیقه پیشانی آن مرد گذاشت و به قرائت دعا مشغول شد و در این مدّت مدام اشك چشمانش بر محاسن سفیدش می‌ریخت. طولی نكشید كه دعا تمام شد و مرد عرب به منزلش رفت. من دیگر او را ندیدم تا اینكه چند روز بعد در صحن حرم مطهّر او را ملاقات نمودم و از نتیجه دعا پرسیدم. او گفت: وقتی به منزل رسیدم، دیدم همسرم سالم و تندرست بیدار شده و از خطر مرگ رهایی یافته و مشغول امورات منزل است.‌» (16)

5. طی الأرض

علامه بزرگوار سید محمدحسین طباطبایی رحمه الله فرمودند:

«مرحوم قاضی همیشه در ایام زیارتی، از نجف اشرف به كربلا مشرف می‌شدند. هیچ گاه كسی ندید كه او سوار ماشین شود و از این سرّ احدی مطلع نشد، جز یك نفر از كسبه بازار ساعت (بازار بزرگ) كه به مشهد مقدس مشرف شده بود و مرحوم قاضی را در آنجا دیده بود و از ایشان اصلاح امر در گذرنامه خود را خواسته بود و ایشان هم اصلاح كرده بودند. آن مرد به نجف آمد، افشا كرد كه من آقای قاضی را در مشهد دیدم. مرحوم قاضی خیلی عصبانی شدند و گفتند: همه می‌دانند كه من در نجف بوده‌ام و مسافرتی نكرده‌ام.» (17)

ارتحال

سرانجام آیة الحق، مرحوم میرزا سید علی قاضی، پس از سالهاتدریس معارف عرفانی و تربیت شاگردانی الهی، در روز دوشنبه چهارم ماه ربیع الاول سال 1366 ه. ق مطابق با هفتم بهمن ماه 1324 ه. ش در نجف اشرف وفات یافتند و از این دنیای فانی رخت بربستند و در وادی السّلام نزد پدر گران قدرشان مدفون گردیدند. مدّت عمر شریف ایشان هشتاد و سه سال بود. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد! (18)

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن                  من خود به چشم خویشتن دیدم كه جانم می‌رود

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) گنجینه دانشمندان، محمّد رازی، تهران، كتابفروشی اسلامی، چاپ اوّل، 1352 ش، ج 2، ص 228.

2) مهر تابان، سید محمّد حسین حسینی تهرانی، تهران، انتشارات باقر العلوم، چاپ اوّل، بی تا، ص 18.

3) صفحات من تاریخ الأعلام فی النجف، محمدحسن قاضی، بدون ناشر، چاپ اوّل، صص 19 - 20.

4) صُلح كُل، ناگفته‌هایی درباره زندگانی مرحوم آیة اللّه سید میرزا علی قاضی رحمه الله، جمعی از نویسندگان، تهران، انتشارات شمس الشموس، چاپ اوّل، بهار 1382، صص 10 - 11.

5) دریای عرفان، هادی هاشمیان، قم، مؤسسه فرهنگی طه، زمستان 1379، چاپ اوّل، ص 30.

6) همان، ص 29؛ تاریخ حكما و عرفا، سُها صدوقی، ص 140.

7) سیر و سلوك منسوب به بحرالعلوم، نجف اشرف، مطبعة الاعلمی، بی تا، ص 176.

8) روح مجرّد، سید محمدحسین حسین تهرانی، مشهد، انتشارات علامه طباطبایی، چاپ اوّل، 1417 ق، ص 501.

9) صُلح كُل، ناگفته‌هایی درباره زندگانی مرحوم آیة اللّه سید میرزا علی قاضی رحمه الله، ص 12.

10) صُلح كُل، ناگفته‌هایی درباره زندگانی مرحوم آیة اللّه سید میرزا علی قاضی رحمه الله، ص 21.

11) بقره / 285.

12) نقل از آیة اللّه خسروشاهی كرمانشاهی، 25 ماه رمضان 1418 ه. ق، سیمای جمهوری اسلامی.

13) ز مهر افروخته، علی تهرانی، تهران، انتشارات صدا وسیما، چاپ اوّل، 1381 ش، ص 21.

14) روح مجرّد، آیة اللّه سید محمّد حسین حسینی تهرانی، ص 513.

15) اسوه عارفان، گفته‌ها و ناگفته‌ها درباره مرحوم علّامه سید علی آقا قاضی رحمه الله، صادق حسن زاده و محمود طیار مراغی، قم، انتشارات آل علی علیه السلام، چاپ اوّل، 1380 ش، ص 176.

16) همان، ص 166.

17) همان، ص 112.

18) صُلح كُل، ناگفته‌هایی درباره زندگانی مرحوم آیة اللّه سید میرزا علی قاضی رحمه الله، صص 12 - 13.

421 دفعه
(0 رای‌ها)