اول ذی القعدة الحرام (173ه. ق) در مدینه منوره و در بیت هفتمین امام شیعیان، حضرت موسی بن جعفرعلیهما السلام، از مادری به نام نجمه خاتون (مادر امام رضاعلیه السلام) دختری پا به عرصه وجود گذاشت كه او را فاطمه نامیدند. (1) وی به «معصومه»، «ستّی» و «فاطمه كبری» ملقّب شد.
انتساب این بانوی كرامت به خاندان رسالت و ولایت كه هم دختر رسول خداست و ولی او و هم خواهر و عمه ولی خداست، (2) عامل اساسی در تعالی روح و تكامل درجات علمی و عملی آن حضرت بوده است كه كریمه اهل بیت علیهم السلام را الگو و اسوهای از فضایل این خاندان ساخته است.
او عالمهای است بلند مرتبه و محدّثهای است بزرگوار كه رجال علوم حدیث بدون هیچ درنگی احادیث و روایات رسیده از آن حضرت را قبول و به آن استناد مینمایند. او یادگار صاحبان آیه تطهیر (3) و نمونه عالی از طهارت و پاكی است كه خاص و عام وی را ملقب به «معصومه» نموده اند. چنانچه حضرت امام رضاعلیه السلام فرموده اند: «مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زارَنی؛ (4) كسی كه فاطمه معصومه را در قم زیارت كند، مثل آن است كه مرا زیارت كرده است.»
او شفیعهای است كه بزرگ و كوچك از او طلب شفاعت مینمایند. در زیارت حضرت میگوئیم: «یا فاطِمَةُ اشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ؛ (5) ای فاطمه [معصومه] مرا در داخل شدن به بهشت شفاعت كن.» و انشاءاللَّه طبق فرمایش امام صادق علیه السلام كه فرموده است: «تَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شیعَتِی الْجَنَّةَ بِاَجْمَعِهِم؛ (6) به شفاعت او [فاطمه معصومه علیها السلام] همه شیعیانم وارد بهشت خواهند شد»، شیعیان وارد بهشت میشوند، به خاطر اینكه برای آن سیده جلیله در محضر الهی منزلت وصف ناپذیری است. در زیارت آن حضرت آمده است: «فَاِنَّ لَكِ عِندَ اللَّهِ شَأْنَاً مِنَ الشَّأنِ؛ (7) [اینكه ما از تو طلب شفاعت مینماییم به خاطر این است كه] تو در محضر الهی شأن و منزلت وصف ناپذیری داری.»
او بانوی با جلالتی است كه از شدّت علاقهای كه به برادر والا مقام خود داشت،پس از یك سال از سفر تبعید گونه حضرت رضاعلیه السلام به شهر «مرو» به همراه عدهای از برادران خود جهت دیدار برادر و تجدید عهد با امام زمان خویش راهی دیار غربت شد (8) و زینب وار با سفر پربركتش سند گویایی بر حقانیت امامت رهبران راستین و افشاگر چهره نفاق و تزویر مأمونی گردید و همانند شیر زن كربلا پیام آور خون سرخ برادری شد كه این بار مزوّرانه به قتلگاه «بنی عباس» برده شده بود.
ناگاه تقدیر الهی بر این تعلق میگیرد كه حامی بزرگ ولایت به علت بیماری نابهنگام در بین راه - كه گفته شده است زنی در شهر ساوه ایشان را مسموم نمود (9) - و جو نامساعد آن شهر، در حال بیماری، با سرعت به سوی شهر قم حركت كند و در میان
استقبال بزرگان و مردم قم وارد آن شهر شده و در منزل شخصی «موسی بن الخزرج» اجلال نزول فرماید. (10)
سرانجام نجمه آسمان عصمت و طهارت - كه معروف به ستّیه و ستّی و به معنای خانم و بیبی است (11) - بعد از هفده روز اقامت در قم و عبادت و بندگی خاضعانه و خاشعانه در برابر ذات پاك الهی در بیت النور در سن 28 سالگی به سال 201 ه. ق. در روز دهم (12) یا دوازدهم (13) ربیع الثانی افول میكند و در محله «بابلان» مدفون میگردد. و تربت پاك آن بانوی بزرگ اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهل بیت علیهم السلام و دارالشفای دلسوختگان عاشق امامت و ولایت میگردد.
كرامت چیست؟
كرامت كار خارق العادهای است كه توسط اولیاء الهی بدون اینكه با ادعای نبوت همراه باشد، انجام میگیرد. كرامتی كه از اولیاء الهی بروز میكند با معجزه انبیاء الهی از جهتی مشترك و از جهتی متفاوت است.
اشتراك معجزه با كرامت در این است كه هر دو كار خارق العادهای هستند كه دیگران از انجام آن عاجزند، با این تفاوت كه معجزه همراه با ادعای نبوّت است ولی كرامت چنین نیست. (14)
از دیر باز آستان قدس فاطمی منشاء هزاران كرامت و عنایت ربّانی بوده است، چونكه او از خاندانی است كه در زیارت آنها میخوانیم: «عادَتُكُمُ الاِْحْسانُ وَسَجِیتُكُمُ الْكَرَمُ؛ (15) عادت شما نیكی و فطرت شما كرم و بخشش است.»
«هر كه را ره در حریم بضعه موسی دهند روز محشر جایش اندر جنة المأوی دهند
در رواق حضرت معصومه اخت الرضاعلیه السلام پاس خدمت حوریان عالم بالا دهند
گربهشت جاودانی طالبی در قم بیا چون برات جنّت فردوس را این جا دهند
در یكی بخشش به هنگام عطای فاطمه صد هزاران مُلك جم، دارایی دارا دهند
گرشهنشاهان عطای دنیوی بنموده اند اندر این دربار هم دنیا و هم عقبی دهند
در سحرگاهان به هنگام مناجات و اذان خلق را گویی ندا از عالم اعلی دهند
دوستان جای شما خالی كه به زوّار او ای بسا منشور آزادی كه با امضاء دهند
حوزه علمیهاش پرورده صدها مجتهد كاندر عالم داد علم و دانش و تقوی دهند
در رواق دختر باب الحوائج فاطمه حاجت مردم به امر مادرش زهرا دهند
«واصلا» گرمعرفت باشد كسی را در حقش كور اگر باشد، زلطفش دیده بینا دهند (16)
آری! چه قلبهای ناامیدی كه سرشار از امید به فضل و كرم الهی و چه دستهای تهی كه سرشار از رحمت ربوبی و چه انسانهای بریده از همه جا و ناامید از همه كس كه با دلی شاد و روحی پیوسته به ابدیت به درگاه پر فیض و كرم كریمه اهل البیت علیهم السلام برگشته ومورد لطف و عنایت كریمانه این بانوی كرامت قرار گرفته اند. در ذیل به نمونههایی از این كرامات اشاره شود.
1 - كریمه اهل بیت و حل مشكلات علمی
الف - مرحوم محدث قمی، در شرح حال صدر المتألهین شیرازی نوشته اند:
«از بعضی از مشایخ خود شنیدم كه مرحوم ملاصدرا به واسطه بعضی از ابتلاءات از اقامتگاه خود به دارالایمان قم - كه عشّ آل محمّد و حرم اهل بیت است - مهاجرت كرد و به حكم «اِذا عَمَّتِ البُلْدانَ الْفِتَنُ وَالْبَلایا فَعَلَیكُمْ بِقُمْ وَحَوالیها فَاِنَّ الْبَلایا مَدْفُوعٌ عَنْها؛ (17) هنگامی كه فتنهها [و ابتلاءات] ، شهرها را فرا گرفت، بر شما باد به قم و حوالی آن، زیرا فتنهها از آن جا رفع گردیده است.» به قریهای از قرای قم كه در چهار فرسخی آن شهر واقع و موسوم به كهك است، پناه برد و گاهگاهی كه بعضی مطالب علمی بر او مشكل میگردید، از كهك به زیارت حضرت سیده جلیله، فاطمه بنت موسی بن جعفرعلیهم السلام تشرّف مییافت و از آن حرم مطهر بر او افاضه فیض میگردید و مشكلاتش حل میشد.»
ب - یكی از علمای برجسته و پرهیزگار در حاشیه كتاب مكاسب [ی] كه از روی آن تدریس میكرده اند در ص 143 (بحث ترتّب عقود متعدّده بر مال مجیز) نوشته اند:
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم. دیروز هر چه روی این قسمت، مطالعه و فكر نمودم برایم روشن نشد و موقع مباحثه شد؛ بابناء بر اینكه با تصریح به ابهام مطلب در این قسمت، درس را بگویم، آماده حركت شدم و هنگام خروج از منزل، با توسل به حضرت معصومه (خزینه غیر منقوصه الهی علیها السلام) دعا نمودم و بیرون رفتم. دیگر حتی [در] فكر مطالب هم نبودم، امّا همین كه نزدیك صحن مطهر رسیدم، ناگهان خصوصیات مطلب از اول: «ولِلعُقُودِ اللاَّحِقَة...» تا «عَلَی الْمعوّضِ ابتداءً» به ذهنم به اذن اللَّه تعالی وبركت سیدتنا فاطمه معصومه علیها السلام القاء شد و روشن گردید. (18)
2 - كریمه اهل بیت و حلّ مشكلات مادی
الف - شخصی به نام حاج شیخ اسماعیل از اهالی اصطهبانات شیراز نقل میكند:
«در ایام جنگ تحمیلی، اقامتم در محل مشكل شد، به قم آمده و حضور مرحوم آیت اللَّه العظمی گلپایگانی رسیدم. پرسیدند: آمده اید بمانید یا برگردید؟ عرض كردم: آمدهام در زیر سایه بی بی، حضرت معصومه، بمانم، ولی احتیاج به سرپناهی دارم كه خانوادهام صدمه نخورد، و هیچ امكاناتی ندارم. البته به محضر مقدس مولایمان، صاحب الزمان، متوسل شده و عرض حاجت كردهام. مرحوم آیت اللَّه العظمی گلپایگانی فرمودند: البته حضرت بقیة اللَّه «ارواحنا فداه» حجة اللَّه است و تمام جهان تحت فرمان اوست. ولی این جا صاحب خانه حضرت معصومه علیها السلام میباشد. شما بر كریمه اهل بیت وارد شده اید. به حرم مطهر بروید و از صاحب خانه بخواهید كه سرپناهی به شما عنایت كنند.
حاج شیخ اسماعیل میگوید: به حرم مطهر رفتم و از كریمه اهل بیت علیهم السلام تقاضای سرپناهی نمودم كه عنایت فرمایند. از حرم كه بیرون آمدم با شخصی مصادف شدم و مرابه خانهای كه مناسب وضع من بود راهنمایی نمود و آن را به مبلغ صد و چهل هزار تومان معامله كردم.
به خدمت آقای گلپایگانی رسیدم و شرح ماجرا را گفتم. معظم له مبلغی در حدود سی هزار تومان مرحمت كرده و فرمودند: كسی را پیدا كنید و از او قرض نمایید، خدا كریم است.
دوباره به محضر بی بی شرفیاب شدم و عرض كردم: بی بی جان از شما كسی را میخواهم كه بقیه پول را به من قرض دهد. از حرم كه بیرون آمدم، نرسیده به وسط صحن با یكی از آشنایان روبرو شدم. گفت: شما را محزون میبینم! ماجرا را گفتم، گفت: من برای قرض دادن حاضرم. همان روز پول را از ایشان قرض كرده و خانه را تحویل گرفتم و راحت شدم.
روزی كه قول داده بودم قرضم را ادا كنم، چیزی در بساط نداشتم، باز به محضر ولی نعمت خود مشرف شدم و عرضه داشتم:ای بی بی دو عالم! من خود به این جا نیامدهام، مرا فرستاده اند و امروز موعد قرضهای من است. از شما كسی را میخواهم كه آن را تبرّعاً به من بدهد. از حرم بیرون آمدم. داخل صحن، یكی از آشنایان در رسید وگفت: فلانی، شما را محزون میبینم! گفتم: من چنین داستانی دارم، گفت چقدر بدهكاری؟ گفتم: نود هزار تومان، گفت: من میدهم و همه پول را یكجا به من داد و قرضم را به عنایت بی بی سر موعدش پرداخت كردم و برای همیشه راحت شدم.» (19)
ب - مرحوم حاج میرزا محمد تنكابنی، صاحب بیش از دویست جلد اثر ارزنده، در یكی از تالیفات خود مینویسد: «سالی كه برای زیارت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام به قم مشرف شده بودم، كیسهای داشتم كه مخصوص پول طلا بود و همواره مقدار معینی طلای مسكوك در آن گذاشته و همراه خود میبردم. شب جمعهای، دو اشرفی در آن كیسه نهاده و به آستان بوسی دختر باب الحوائج مشرف شدم. در حرم مطهر به دلم افتاد كه به یكی از خادمین هدیهای بدهم، چون هوا تاریك بود، به جای دو روپیه، اشرفیها را به او داده بودم. هنگامی كه به منزل مراجعت كردم، كیسه پول را خالی یافتم و متوجّه اشتباهم شدم. هنگام صبح موقعی كه میخواستم از منزل خارج شوم، كیسه را برداشتم كه تعدادی اشرفی در آن گذاشته و همراه خود داشته باشم. با كمال تعجب مشاهده كردم كه دو سكه اشرفی داخل كیسه موجود است. مطمئن بودم كه آن شب كیسه خالی بود و احدی به آن دسترسی نداشت و سپس ایشان اضافه میكند كه این قضیه دوبار برایم اتفاق افتاده است (20) .»
3 - كریمه اهل بیت و حل مشكلات جسمی
صاحب كتاب زندگانی حضرت معصومه مینویسد: «جهت عیادت به محضر مرحوم آیت اللَّه حاج سید محمد محقق یزدی (داماد) مشرف بودیم و از كرامتهای حضرت معصومه علیها السلام سخن به میان آمد. ایشان فرمودند: چیزی را كه من به چشم خود دیدم، این است كه: روزی در مدرسه فیضیه مقابل پلههای ورودی صحن مطهر، شخصی را دیدم كه از ناحیه پا ناتوان است و جهت تشرف به حرم توانایی بالا رفتن از پلهها را ندارد، یكی از رفقا كه آن جا حاضر بود، صدایش كرده و گفتم: این بنده خدا میخواهد به زیارت بی بی برود ولی توانایی ندارد. بیا او را كمك كنیم. كمك نموده و او را از پلهها بالا بردیم و به صحن مطهر رساندیم. آنگاه او را به حال خود گذاشته و از او جدا شدیم. فردا نقّاره خانه صحن به خاطر شفای شخصی به صدا در آمد. همان شخص ناتوان را دیدم كه صحیح و سالم بر روی پاهای خود ایستاده است و خادمین حرم اصرار مینمودند كه او را نزد متولی باشی ببرند. ولی او نمیپذیرفت و میگفت: من از اطراف شهر قزوینم، آمده بودم كه شفا بگیرم، الحمدللَّه گرفتم. با متولی باشی چكار دارم و بالاخره هر چه اصرار كردند به تولیت آستانه نرفت.» (21)
این بود شمهای از الطاف بی شمار و عنایات و كرامات فراوان این بانوی بزرگ كه به واسطه وجود پاكش سرزمین قم مأوای عاشقان و ساكنان طریق هدایت و قبله آمال عارفان حقیقت گشته است.
بدان امید كه حضرتش همه را از راه لطف مورد عنایت قرار داده و به راه هدایت رهنمون گردد.
این بارگه كه خاك درش مشك ازفر است بویش چو بوی خلد برین روح پرور است
دارالشفاء و عقده گشا و فرح فزاست باب امان زمحنت فردای محشر است
طور حضور و مطلع نور و مطاف حور آرامگاه دختر موسی بن جعفر است
خاتون دین پناه كه برهان عزتش هر صبح و شام صیحه اللَّه اكبر است
هر كس دری به خانه و راهی گزیده است چشم امید لطفی صافی بر این در است (22)
- پاورقــــــــــــــــــــی
1) وسیلة المعصومیه، ص 65.
2) مفاتیح الجنان، زیارت حضرت معصومه علیها السلام.
3) احزاب/ 33.
4) ناسخ التواریخ، ج 7، ص 337.
5) مفاتیح الجنان، زیارت حضرت معصومه علیها السلام.
6) سفینة البحار، ج 2، ص 376.
7) بحار الانوار، ج 102، ص 266.
8) زندگانی حضرت معصومه علیها السلام، منصوری، ص 14، به نقل از ریاض الانساب، ملك الكتاب شیرازی.
9) الحیاة السیاسیه للامام رضاعلیه السلام، ص 428.
10) تاریخ قدیم قم، ص 213.
11) منتهی الآمال، ج 2، ص 162.
12) وسیلة المعصومیة، ص 65.
13) مستدرك سفینة البحار، ج 8، ص 257.
14) شرح كشف المراد، علی محمدی، ص 366.
15) مفاتیح الجنان، زیارت جامعه كبیره؛ بحارالانوار، ج 102، ص 132.
16) سروده شاعر معاصر «محمد واصل.»
17) بحارالانوار، ج 57، ص 217، ح 44.
18) همان، ص 113.
19) كریمه اهل بیت، ص 232.
20) قصص العلماء، ص 74.
21) زندگانی حضرت معصومه، سید محمد صحفی، ص 45.
22) سروده آیت اللَّه العظمی شیخ لطف اللَّه صافی گلپایگانی مد ظله العالی.