بلاها و مصائب از دیدگاه اسلام (2)

اشاره

در بخش نخست این مقاله، از عوامل متعددی كه قرآن كریم و معصومین‏علیهم‏السلام برای گرفتاریها ذكر نموده‌اند، آزمایش، شكوفایی و تكامل، تقویت ایمان و پیشگیری را مطرح كردیم. در ادامه بحث، سه عامل دیگر از این عوامل را یادآور می‌شویم، سپس عكس‌العملهای مردم در قبال این مشكلات، و سفارشات دین مبین اسلام در این موارد را بررسی می‌كنیم.

5. اجر و پاداش‏

امام صادق‏علیه‏السلام درباره پاداش برخى مصائب در زندگى انسان مؤمن مى‏فرماید: «لَوْ یعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا لَهُ مِنَ الْأَجْرِ فِی الْمَصَائِبِ لَتَمَنَّى أَنَّهُ قُرِّضَ بِالْمَقَارِیضِ؛ (1) اگر مؤمن مى‏دانست كه در برابر مصائب چه پاداشى دارد، آرزو مى‏كرد بدنش با قیچی قطعه‌قطعه شود!‌»

در حدیثی دیگر می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَیتَعَاهَدُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ إِمَّا بِمَرَضٍ فِی جَسَدِهِ أَوْ بِمُصِیبَةٍ فِی أَهْلٍ أَوْ مَالٍ أَوْ مُصِیبَةٍ مِنْ مَصَائِبِ الدُّنْیا لِیأْجُرَهُ عَلَیهَا؛ (2) خداوند تبارك و تعالى، با گرفتاریها به مؤمن توجه مى‏كند؛ یا تن او را بیمار مى‏كند، یا او را در سوگ یكى از اهل [خانه‏اش] مى‏نشاند و یا یكى از سختیها و رنجهاى دنیا را بر او چیره مى‏كند. تا او را بر آنها پاداش دهد.‌»

روزى به رسول خدا‏صلی‏الله‏علیه‏وآله خبر دادند كه یكى از فرزندان معاذ از دنیا رفته و به شدت غمگین است. آن حضرت، نامه‏اى به این مضمون براى او نوشت: «از محمد فرستاده خدا به معاذ بن جبل، سلام بر تو باد! سپاس گویم خداوندى را كه جز او معبودى نیست، امّا بعد: خبر بی‌تابى در اندوه مرگ فرزندت به من رسید. همانا پسرت از هدایاى ارزنده الهى و از سپرده‌هایى بود كه به‌طور موقّت در دست تو بود، و خداوند تو را به او تا زمانى معین بهره‏مند ساخت، و به وقت رسیدن اجل، جان او را ستاند، فإنّا لِلّه وَ إنّا إلَیه رَاجِعون (زیرا ما از آن خدائیم و به سوى او باز مى‏گردیم)، مبادا بی‌تابیت موجب تباهى پاداش تو گردد، و در صورتى كه پاداش [بر] مصیبت را دریابى؛ خواهى دانست كه این مصیبت، در مقابل پاداشى كه خداوند براى اهل تسلیم و پایدارى فراهم ساخته، بسیار ناچیز است. و آگاه باش كه بی‌تابى، مرده را باز نگرداند، و سرنوشت را تغییر ندهد، بنابراین، صبر را نیكو دار و تحقّق وعده الهى را بجوى، مبادا بر آنچه كه بر تو و همه مردم حتمى است و در زمان و موعد خود نازل شدنى است تأسف بخورى! سلام و رحمت و بركات خداوند بر تو باد.‌» (3)

در روایتى امام صادق‏علیه‏السلام مى‏فرماید: «فَإِنَّ عَظِیمَ الْأَجْرِ لَمِنْ عَظِیمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُمْ؛ (4) پاداش بزرگ، در مقابل گرفتارى بزرگ مى‏باشد، و خداوند هر گاه قومى را دوست بدارد، آنها را مبتلا مى‏كند.‌»

6. ارتباط با خدا

آنچه مسلم است اینكه؛ بلا و سختى موجب ارتباط بیش‌تر بین انسان مؤمن و معبود بى همتا مى‏شود. طبق روایات بسیارى از ائمه اطهار‏علیهم‏السلام انسان مصیبت زده، آن قدر به خدا نزدیك مى‏شود كه خداوند دعاى او را در حق دیگران مستجاب مى‏كند.

امام صادق‏علیه‏السلام مى‏فرماید: « مَنْ عَادَ مَرِیضاً فِی اللَّهِ لَمْ یسْأَلِ الْمَرِیضُ لِلْعَائِدِ شَیئاً إِلَّا اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ؛ (5) كسى كه براى خدا به عیادت بیمارى برود، آنچه را كه بیمار در حق او دعا كند خداوند آن را مستجاب مى‏فرماید».

به همین خاطر، آن حضرت به یاران خود سفارش مى‏فرمود: «عُودُوا مَرْضَاكُمْ وَ سَلُوهُمُ الدُّعَاءَ فَإِنَّهُ یعْدِلُ دُعَاءَ الْمَلَائِكَةِ؛ (6) به عیادت بیمارانتان بروید و از آنها بخواهید كه [براى شما] دعا كنند، چون دعاى آنها با دعاى فرشتگان برابر است».

7. وسیله توجه و محبّت

رسول خدا‏صلی‏الله‏علیه‏وآله مى‏فرماید: «إذَا أَحَبَّ اللهُ عَبْداً اِبْتَلَاهُ فَإِذَا أَحَبَّهُ الْحُبَّ الْبَالِغَ افْتَنَاهُ؛ آن هنگام كه خداوند، بنده‏اى را دوست بدارد، او را گرفتار مى‏كند. و اگر محبت خداوند به او بیش از اندازه باشد، او را گرفتار فنا مى‏كند.‌»

از حضرت پرسیدند: گرفتار فنا شدن چگونه است؟ فرمود: «أَلاَّ یتْرُكَ لَهُ مَالاً وَ لَا وَلَداً؛ (7) این گونه كه نه مالى براى او باقى مى‏گذارد و نه فرزندى.‌»

عكس العمل مردم در مقابل بلا

همانگونه كه میزان شناخت انسانها از دین متفاوت است، عكس العمل آنها در مقابل حوادث و مشكلات نیز متفاوت است. با توجه به قرآن و روایات، برخورد انسانها را در قبال بلاها و مصائب این‌گونه مى‏توان بیان كرد:

الف: جزع

عده‏اى در مقابل بلاها جزع كرده و بى‌تابى مى‏نمایند. چنانچه قرآن كریم مى‏فرماید: «إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا»؛ (8) «به یقین انسان، حریص و كم طاقت آفریده شده است، هنگامى كه بدى به او رسد بی‌تابى مى‏كند.‌»

همچنین مى‏فرماید: «وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزْقَهُ فَیقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ»؛ (9) «و اما هنگامى كه براى امتحان، روزیش را بر او تنگ مى‏گیرد [مأیوس مى‏شود و] مى‏گوید: «پروردگارم مرا خوار كرده است!»

امام صادق‏علیه‏السلام مردى را دید كه براى فرزندش بی‌تابى مى‏كرد فرمود: «یا هَذَا جَزِعْتَ لِلْمُصِیبَةِ الصُّغْرَى وَ غَفَلْتَ عَنِ الْمُصِیبَةِ الْكُبْرَى لَوْ كُنْتَ لِمَا صَارَ إِلَیهِ وَلَدُكَ مُسْتَعِدّاً لَمَا اشْتَدَّ عَلَیهِ جَزَعُكَ فَمُصَابُكَ بِتَرْكِكَ الْاِسْتِعْدَادَ أَعْظَمُ مِنْ مُصَابِكَ بِوَلَدِكَ؛ (10) اى مرد، برای مصیبت كوچك بى‌تابى مى‏كنى و از مصیبت بزرگ، غافلى. اگر تو براى راهى كه فرزندت رفته آماده بودى این قدر بر او بی‌تابى نمى‏كردى. مصیبت آماده نبودنت بزرگ‌تر از داغ فرزندت است.‌»

شهید مطهرى؛ در این باره مى‏فرماید: «از این نكته نباید غفلت ورزید كه مصائب، وقتى نعمت هستند كه انسان از آنها بهره‌بردارى كند و با صبر واستقامت و مواجهه با دشواریهایى كه مصائب تولید مى‏كنند، روح خود را كمال بخشد؛ اما اگر انسان در برابر سختیها، فرار را انتخاب كند و ناله و شكوه سر دهد، در این صورت بلا از براى او واقعاً بلاست.

حقیقت این است كه نعمتهاى دنیا نیز مانند مصائب، ممكن است مایه رقاء و سعادت باشد، و ممكن است مایه بدبختى و بیچارگى گردد. نه فقر، بدبختى مطلق است نه ثروت خوشبختى مطلق، چه بسا فقرهایى كه موجب تربیت و تكمیل انسانها گردیده، و چه بسا ثروتهایى كه مایه بدبختى و نكبت قرار گرفته است. امنیت و ناامنى نیز چنین است. برخى از افراد یا ملتها در هنگام امنیت و رفاه، به عیاشى و تن پرورى مى‏افتند و در نتیجه، در پرتگاه خوارى و ذلت سقوط مى‏كنند و بسیارى دیگر از ملتها از شلاق بدبختى و گرسنگى به جنبش در مى‏آیند و به آقایى و عزت مى‏رسند.

سلامت و بیمارى، عزت و ذلت، سایر مواهب و مصائب طبیعى نیز مشمول همین قانون است. نعمتها و همچنین شدائد و بلایا، هم موهبت است؛ زیرا از هر یك از آنها مى‏توان بهره برداریهاى عالى كرد، و نیز ممكن است بلا و بدبختى شمرده شوند، زیرا ممكن است هر یك از آنها مایه بیچارگى و تنزل گردند. هم از راه فقر مى‏توان به سعادت رسید و هم از راه ثروت، و از هر دو راه نیز ممكن است آدمى به بدبختى برسد.

علیهذا نعمت بودن نعمت، بستگى دارد به نوع عكس العمل انسان در برابر آن نعمت، كه شاكر باشد یا كفور، و همچنین نقمت بودن نقمت، بستگى دارد به نوع عكس‌العمل انسان در برابر آن‌كه صابر و خویشتن دار باشد یا سست عنصر و بى‏اراده. (11)

ب: صبر

بعضی از افراد در مقابل بلاها، صبر و استقامت را پیش خود می‌سازند. در اسلام براى صابرین در مقابل بلاها اجر بسیارى شمرده شده است. قرآن كریم مى‏فرماید: «وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ»؛ (12) «و بشارت ده به استقامت كنندگان! آنها كه هر گاه مصیبتى به ایشان مى‏رسد، مى‏گویند: ما از آن خداییم و به سوى او باز مى‏گردیم!»

همچنین مى‏فرماید: «إِنَّمَا یوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیرِ حِسَابٍ»؛ (13) «صابران اجر و پاداش خود را بى حساب دریافت مى‏دارند.‌» (14)

ج: شكر و رضا

رسول خدا‏صلی‏الله‏علیه‏وآله مى‏فرماید: «إِذَا أَحَبَّ اللَّهُ عَبْداً ابْتَلَاهُ فَإِنْ صَبَرَ اجْتَبَاهُ وَ إِنْ رَضِی اصْطَفَاهُ؛ (15) چون خدا بنده‏اى را دوست بدارد او را [در دنیا] مبتلا مى‏گرداند، پس اگر صبر كرد او را بر مى‏گزیند و اگر راضى [و خشنود] شد او را خالص می‌گرداند.‌»

در زیارت عاشورا مى‏خوانیم: «اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِینَ لَكَ عَلَى مُصَابِهِمْ؛ (16) بار خدایا تورا ستایش مى‏كنیم ستایش سپاس‏گزاران بر مصیبتى كه بر آنان وارد مى‏شود.‌»

وظیفه مؤمنین در قبال مصائب

اگر چه بلاها در زندگى انسانها به‌خصوص مؤمنین امرى طبیعى است و باعث ترفیع درجه، پاك شدن گناهان و... مى‏شود؛ اما باید دانست خود را در دام سختیها انداختن و یا رنج و بلا را از خداوند متعال درخواست كردن، مورد نكوهش بسیار قرار گرفته است.

چنانكه روزى رسول گرامى اسلام‏صلی‏الله‏علیه‏وآله براى عیادت بیمارى بر بستر او حاضر شد و از او احوالپرسى كرد. آن بیمار عرض كرد: «نماز مغرب را به امامت شما به جا آوردم و شما در نماز سوره قارعه را خواندید. پس از آن با خود گفتم پروردگارا! اگر من گناهى كرده‏ام كه مى‏خواهى در آخرت مرا به كیفر آن برسانى، پس از تو مى‏خواهم كه تعجیل كنى و در دنیا مرا پاك گردانى. پس از این دعا بود كه چنین بیمار شدم.

رسول خدا‏صلی‏الله‏علیه‏وآله به او فرمود: «بِئْسَمَا قُلْتَ أَ لَا قُلْتَ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ فَدَعَا لَهُ حَتَّى أَفَاقَ؛ (17) چیز بدى گفتی، چرا چنین دعا نكردى كه: پروردگارا، نیكی دنیا و آخرت را نصیب ما كن و ما را از عذاب آخرت در امان بدار. پس از آن، رسول خدا- صلى الله علیه وآله-براى آن مرد بیمار دعا كرد و او بهبود یافت».

امام صادق‏علیه‏السلام نیز به اصحاب خود سفارش مى‏فرمودند كه: «سَلُوا رَبَّكُمُ الْعَفْوَ وَ الْعَافِیةَ فَإِنَّكُمْ لَسْتُمْ مِنْ رِجَالِ الْبَلَاءِ فَإِنَّهُ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ شُقُّوا بِالْمَنَاشِیرِ عَلَى أَنْ یعْطُوا الْكُفْرَ فَلَمْ یعْطُوهُ؛ (18) از پروردگار خود عفو و عافیت درخواست كنید چون شما مرد [میدان حوادث و] بلیات نیستید. امتهاى پیش از شما از گروه بنى اسرائیل، افرادى بودند كه بدنشان را با اره نجارى دو نیم مى‏كردند كه [آنها تسلیم شوند و] كفر را [بر ایمان] ترجیح دهند؛ ولى آنان به هیچ وجه كفر را بر نمی‌گزیدند.‌»

سیره انبیا و اولیاى الهى بر این بوده است كه هیچگاه از خداوند، بلا و مصیبت نخواسته‏اند و همواره درخواست رفع بلا و طلب عافیت بوده است.

پس؛ مؤمن نباید خود را (براى رسیدن به ثواب) در معرض بیمارى و بلا قرار دهد؛ چنانكه امام سجاد‏علیه‏السلام در دعاهاى خود، رهایى از بلا و بیمارى را طلب كرد: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْبِسْنِی عَافِیتَكَ، وَ جَلِّلْنِی عَافِیتَكَ، وَ حَصِّنِّی بِعَافِیتِكَ، وَ أَكْرِمْنِی بِعَافِیتِكَ، وَ أَغْنِنِی بِعَافِیتِكَ، وَ تَصَدَّقْ عَلَی بِعَافِیتِكَ، وَ هَبْ لِی عَافِیتَكَ وَ أَفْرِشْنِی عَافِیتَكَ، وَ أَصْلِحْ لِی عَافِیتَكَ، وَ لَا تُفَرِّقْ بَینِی وَ بَینَ عَافِیتِكَ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَافِنِی عَافِیةً كَافِیةً شَافِیةً عَالِیةً نَامِیةً، عَافِیةً تُوَلِّدُ فِی بَدَنِی الْعَافِیةَ، عَافِیةَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ؛ (19) بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، و تندرستیت را بر من بپوشان، و مرا به تندرستیت فرو بر، و به تندرستیت نگاهدار، و به تندرستیت گرامى‌ام فرما، و به تندرستى بى نیازم گردان، و تندرستیت را به من عطا كن، و تندرستیت را به من ببخش، و تندرستیت را برایم بگستران، و تندرستیت را به من شایسته نما، و میان من و تندرستیت در دنیا و آخرت جدایى میانداز. بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، و مرا تندرستى ده، تندرستى كه مرا [از پزشكان یا از درخواست] بى نیاز كند و [بیماریهاى ظاهرى و باطنى را] بهبودى ببخشد و بالاتر و برتر [از بیماریها بطوریكه بر هر مرض تسلّط داشته] و افزون شونده باشد، تندرستى كه در تنم تندرستى دنیا و آخرت بیاورد‌»

آنچه از آیات و روایات ائمه اطهار‏علیهم‏السلام بدست مى‏آید در مقابل بلا و مصائب، چند چیز مورد سفارش قرار گرفته است.

1. صبر و شكیبایى‏

امام صادق‏علیه‏السلام مى‏فرماید: «مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ هُوَ مُبْتَلًى بِبَلَاءٍ مُنْتَظِرٌ بِهِ مَا هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ فَإِنْ صَبَرَ عَلَى الْبَلِیةِ الَّتِی هُوَ فِیهَا عَافَاهُ اللَّهُ مِنَ الْبَلَاءِ الَّذِی ینْتَظِرُ بِهِ وَ إِنْ لَمْ یصْبِرْ وَ جَزِعَ نَزَلَ بِهِ مِنَ الْبَلَاءِ الْمُنْتَظِرُ أَبَداً حَتَّى یحْسِنَ صَبْرَهُ وَ عَزَاءَهُ؛ (20) هیچ مؤمنى نیست مگر اینكه به بلائى گرفتار است و بلاى بزرگ‌تر و گرفتارى شدیدترى هم به دنبال او در انتظار است. اگر در همان بلا صبر و شكیبایى داشته باشد خداوند آن بلاى بزرگ‌تر را برطرف مى‏نماید و اگر صبر نكرده و بى‌تابى نماید بلاى بزرگ‌تر كه در انتظار او است فرا مى‏رسد و مرتب گرفتاریها بیش‌تر مى‏گردد تا وقتى كه صبر نیكو و شكیبائى را انتخاب كند.‌»

2. دعا

امام على‏علیه‏السلام مى‏فرماید: «وَلَوْ أنَّ النَّاسَ حِینَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعُوا الَى رَبِّهِمْ بِصِدْقٍ مِنْ نِیاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ لَرَدَّ عَلَیهِمْ كُلَّ شَارِدٍ وَ أَصْلَحَ لَهُمْ كُلَّ فَاسِد؛ (21) اگر مردم به هنگام نزول عذابها، و گرفته شدن نعمتها، با درستى نیت و با قلبهای پر از محبّت در پیشگاه خدا زارى كنند، آنچه از دستشان رفته را باز خواهد گرداند، و هر گونه فسادى را برای آنان اصلاح خواهد كرد.‌»

3. صدقه‏

«صدقه» از سفارشات اسلام است و علاوه بر اینكه براى پیشگیرى از گرفتارى و دور كردن بلاهاى مقدر شده، بسیار مؤثر است براى خلاصى از بلا نیز مورد سفارش قرار گرفته است.

رسول خدا‏صلی‏الله‏علیه‏وآله مى‏فرماید: تَصَدَّقوُا وَ دَوُوا مَرْضَاكُمْ بِالصَّدَقَةِ فَاِنّ‏الصَّدَقَةَ تَدْفَعُ عَنِ الْاَعْرَاضِ وَ الْاَمْرَاضِ وَ هِىَ زِیادةٌ فِى اَعْمَارِكُمْ وَ حَسَنَاتِكُمْ؛ (22) صدقه بدهید و بیماران خود را با صدقه درمان كنید؛ زیرا صدقه، از پیشامدهاى ناگوار و بیماریها جلوگیرى مى‏كند و بر عمر و حسنات شما مى‏افزاید.‌»

4. اندیشه و عبرت‏

موعظه دادن به مؤمنان از حكمتهاى نزول بلا است. پس باید در هنگام رسیدن بلا و مصیبت، براى پى بردن به حكمت آن تلاش كنیم؛ تا اگر عقوبت است، استغفار كنیم، اگر تأدیب و هشدار است هشیار شویم، و اگر یادآورى وظیفه است، به یاد آن بیفتیم... .

5. تسلیم در برابر خواست خدا

از جمله سفارشهاى اولیاى دین تسلیم شدن در برابر خواست خداوند متعال مى‏باشد. حكایت شده است كه؛ «فردى درون چاه افتاده بود و مرتب تقاضاى كمك مى‏كرد. مردى كه از كنار چاه مى‏گذشت به كمك او رفت و به آن فرد گفت: صبر مى‏كنى تا طنابى بیابم و باز گردم؟ فرد درون چاه گفت: اگر صبر نكنم چه كنم».

صبر بر بلا و سختیها زمانى با ارزش است كه با رضایت كامل در مقابل خواست الهى باشد نه با ناراحتى و شكایت از اوضاع موجود. امیر المؤمنین‏علیه‏السلام مى‏فرماید: «أوحَى اللَّهُ‏ُِ تَعاَلَى اِلَى دَاوُدَ یا دَاوُودُ تُرِیدُ وَ اُرِیدُوَلَا یكُونُ اِلَّا مَا اُرِیدُ فَاِنْ أسْلَمْتَ لِمَا اُرِیدُ أَعطَیتُكَ مَا تُرِیدُ وَ اِنْ لَمْ تُسْلِمْ لِمَا أُرِیدُ أَتْعَبْتُكَ فِیمَا تُرِیدُ ثُمَّ لَا یكُونُ اِلَّا مَا اُرِیدُ؛ (23) خداوند متعال به داوود‏علیه‏السلام وحى فرمود: ‌ای داوود! تو مى‏خواهى و من مى‏خواهم؛ ولى فقط آن چیزى واقع مى‏شود كه من مى‏خواهم. پس، اگر تسلیم خواست من شوى، خواست تو را هم تامین مى‏كنم؛ اما اگر تسلیم خواست من نشوى، تورا در راه خواسته ات به رنج و زحمت مى‏افكنم و آنگاه همان مى‏شود كه من مى‏خواهم.‌»

نتیجه

1. بلا و مصیبت، علل مختلفى دارد و لازم است انسان مؤمن با دقت، عوامل آن‌را بررسى كرده و در قبال آن به وظیفه خود عمل نماید.

2. باید به خاطر سپرد كه انسان مؤمن مورد بلا و مصیبت قرار مى‏گیرد؛ چرا كه حكمت نزول بلا براى بندگان خالص، آسایش سراى جاویدان است.

3. صبر و تسلیم، راز پیروزى در امتحان الهى است؛ و مصائب، هدیه‏اى الهى براى افراد پرهیزگار است.

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

(1). مستدرک الوسائل، ج2، ص434.

(2). بحارالانوار، علامه مجلسي، ج64، ص236.

(3). مستدرک الوسائل، ج2، ص353.

(4). کافی، ج2، ص109.

(5). وسائل الشیعۀ، شیخ حر عاملی، قم، موسسه آل البیت‏علیهم‏السلام، 1409، هـ . ق، ج2، ص420.

(6). همان، ص421.

(7). شرح نهج البلاعۀ، ابن ابی الحدید، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، 1404هـ ق، ج18، ص318.

(8). معارج / 19 - 20.

(9). فجر / 16.

(10). امالی، شیخ صدوق، ص358.

(11). عدل الهی، مرتضی مطهری، ص164 - 165.

(12). بقره/155 - 156.

(13). زمر/10.

(14). ترجمه آيت الله العظمي مكارم شيرازي.

(15). مسکن الفواد عند فقد الأجبۀ و الأولاد، شهید ثانی، قم، کتابخانه بصرتی، ص84.

(16). کامل الزیارات، ابن قولویه، قم، انتشارات مرتضویه، 1356 ق، ص179.

(17). بحار الانوار، علامه مجلسی، ج78، ص174.

(18). المحاسن، احمد برقی، قم، دار الکتب الاسلامیه، 1371ق، قم، دوم، ج1، ص250.

(19). صحیفه سجادیه، دعای 23، قم، دفتر نشر الهادی، اول، 1376، ص112.

(20). شیخ حر عاملی، قم، مؤسسه آل البیت‏علیهم‏السلام، ج2، ص422.

(21). همان، ج5، ص184.

(22). کنز العمال، علامه علاء الدین هندی، بیروت، موسسۀ الرساله، 1405ق، چ پنجم، ج6، ص371.

(23). بحار النوار، علامه مجلسی، ج5، ص104.

421 دفعه
(0 رای‌ها)