از شبهات جدّی که وهابیت بسیار به آن دامن میزنند، مربوط به سجده کردن شیعیان بر مهر است که آن را شرک میدانند و گاه، آن را بتپرستی قلمداد میکنند و به کسانی که در مسجد النبیصلیاللهعلیهوآله یا مسجد الحرام مهر میگذارند با خشونت تمام برخورد میکنند. جا دارد این مسئله را با توجه به آیات قرآن و روایات وارده از اهلسنّت و سیره پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله بررسی کنیم؛ آنگاه روشن میشود که نه تنها شیعه در این مسئله بدعتگذار و مشرک نیست؛ بلکه این اهل سنّت است که در واقع، یک حقیقت مسلّم اسلامی را انکار کرده و وهابیت نیز با اهداف سیاسی و انحرافی به این مسئله دامن زدهاند.
پاسخ نقضی
اوّلین پاسخ که به وهابیت میتوان داد این است که اگر سجده بر مهر و امثال آن، شرک و بتپرستی باشد، سجده بر سجّاده و فرش و امثال آن نیز شرک و بتپرستی است.
جواب حلّی: سجده بر زمین در روایات اهل سنّت
برای مقدمه به این نکته توجّه شود که در زمان پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله مسجد مدینه (مسجد النبیصلیاللهعلیهوآله) نه فرش داشت و نه سقف. مردم روی خاک کف مسجد سجده میکردند؛ مثل مسجد الحرام فعلی که نه سقف دارد و نه فرش و همه مسلمانان از شیعه و سنّی بر سنگها سجده میکنند و نیازی به مهر نیست؛ ولی بعدها که مساجد فرش شد این نیاز به وجود آمد که سجده بر زمین چگونه باید تحقق یابد یا باید در حال نماز، فرشهای مسجد را جمع کرد که کاری پرزحمت است و یا باید تدبیری دیگراندیشید. تدبیر شیعیان، این است که سنگی و یا مهری همراه داشته باشند تا بر آن سجده کنند؛ ولی اهل سنّت بر همان فرشها سجده میکنند که این انحراف است؛ حتی از روایات صحیحه موجود در منابع آنها دلایلی وجود دارد که سجده بر زمین را لازم شمرده است و فرش و سجاده و امثال آن، زمین شمرده نمیشود؛ و حتی روایاتی داریم که از سجده بر پارچه نهی شده است که ما به نمونههایی از این روایات در چند بخش اشاره میکنیم:
سجده بر زمین
روایات فراوانی در منابع فریقین آمده که میرساند سجده باید بر زمین و آنچه از آن میروید باشد.
1. رسول خداصلیاللهعلیهوآله فرمود: «وَجُعِلَت لِیَ الاَرضُ مَسجِدارً وَطَهُوراً و أَیُّما رَجُلٍ مِن اُمَّتِی اَدرَکَهُ الصَّلاةُ فَیُصَلِّ»؛ (2) «خداوند زمین را برای من سجدهگاه و پاک قرار داده است. پس هر یک از امّت من هنگامی که وقت نماز فرا رسید [هر جا باشد] پس نماز بگذارد.»
2. سجده رسول خداصلیاللهعلیهوآله بر زمین
براء بن عازب نقل کرده است، با رسول خداصلیاللهعلیهوآله نماز میخواندیم، با او به رکوع میرفتیم و با او سر از رکوع برمیداشتیم و با او ذکر میگفتیم، هنوز ما ایستاده بودیم «حَتَّی نَرَاهُ قَد وَضَعَ وَجهَهُ عَلَی الاَرضِ ثَمَّ نَتبَعَهُ...؛ که دیدیم آن حضرت صورت (و پیشانی) خود را بر زمین نهاده بود؛ آنگاه ما از او تبعیّت کردیم [و سجده میکردیم].» بعد اضافه میکند که مسلم، روایت را با سند صحیح نقل کرده است. (3)
3. ابی سعید خدری نقل کرده است: «اَنَّ رَسُولَ اللّهصلیاللهعلیهوآله رُأِیَ عَلَی جَبهَتِهِ وَعَلَی اِرنَبَتِهِ اَثَرُ طِینٍ مِن صَلاَةٍ صَلَّاها بِالنَّاسِ؛ (4) هرگاه رسول خداصلیاللهعلیهوآله با مردم نماز میخواند آثار خاک و غبار بر پیشانی و بینی آن حضرت دیده میشد.»
4. بیهقی از رفاعه نقل کرده است که من در محضر رسول خدا نشسته بودم. ناگهان مردی وارد مسجد شد و شروع به نماز کرد. وقتی نمازش تمام شد خدمت رسول خداصلیاللهعلیهوآله آمد و به آن حضرت و گروهی که اطراف آن حضرت بودند سلام کرد. سپس رسول خدا فرمود: «سلام بر تو باد، برگرد نماز (را دوباره) بخوان... اِلَی اَن قَالَ: ثَمَّ یُکَبِّر فَیَسجُدُ فَیُمَکِّنُ جَبهَتَهُ مِنَ الاَرضِ حَتَّی تَطْمَئِنَّ مَفَاصِلَهُ وَتَستَوِی؛ (5) تا اینجا که فرمود: نمازگزار تکبیر میگوید، سپس به سجده میرود و پیشانی خود را بر زمین مینهد تا مفاصل بدنش آرام گرفته، و متمایل به چپ و راست نیست.
5. خباب بن ارت میگوید: «شَکَونَا اِلَی رَسُولِ الله شِدَّةَ الرَّمضَاءِ فِی جَبَاهِنا وَاکْفِنَا فَلَمْ یَشُکْنَا؛ (6) ما از شدّت گرما بر پیشانی و کف دستهایمان [در حال سجده بر ریگهای داغ] شکوه کردیم. که حضرت به این شکوه توجّه نکرد.»
معلوم میشود سجده بر زمین لازم و ضروری بوده است، و گرنه حضرت اجازه میداد بر فرش و امثال آن سجده کنند.
6. سجده ابو بکر بر زمین
«عن ابی امیّة قال: بَلَغَنِی سَمِعْتُ اَنَّ اَبَا بَکر الصِّدیقَ کَانَ یَسْجُدُ وَیُصَلِّی عَلَی الاَرضِ مُفضِیاً اِلَیهَا؛ (7) از ابی امیّه نقل شده که گفته است: به من رسید [و شنیدهام] که ابو بکر صدیق بر زمین سجده میکرد و نماز میخواند به طوری که [پیشانیاش] به زمین میچسبید.
عبد الرزاق از ابی عبیده نقل فرموده است: «کَانَ اِبنُ مَسعُود لاَ یَسجُدُ اَو قَالَ لاَ یُصَلِّی اِلَّا عَلَی الاَرضِ؛ (8) ابن مسعود اینگونه بود که هیچگاه بر غیر زمین سجده نمیکرد یا بر غیر زمین نماز نمیخواند.»
عمل ابن مسعود مستقلاًّ برای ما حجّت نیست؛ ولی حکایت از این دارد که این دستور رسول خداصلیاللهعلیهوآله بوده است که حتماً سجده بر زمین باید باشد.
در منابع شیعیان، روایات فراوانی آمده است که سجده باید بر زمین باشد؛ از جمله:
1. امام صادقعلیهالسلام فرمود: «اُسْجُدُوا عَلَی الاَرضِ اَو عَلَی مَا اَنبَتَت الاَرضَ، اِلَّا عَلَی مَا اَکَلَ اَو لَبِسَ؛ (9) بر زمین یا آنچه از زمین میروید سجده کنید؛ مگر آنچه خوردنی و پوشیدنی است [که سجده بر آن جایز نیست].»
2. امام صادقعلیهالسلام فرمود: «لَا یَسجُدُ اِلَّا عَلَی الاَرضِ اَو مَا اَنبَتَت الاَرضُ اِلَّا المَأکُولِ وَالقُطنِ والکَتَّانِ؛ (10) سجده نکنید مگر بر زمین و آنچه از آن میروید، جز خوردنی و پنبه و کتان.»
3. امام رضاعلیهالسلام فرمود: «فَاِذَا سَجَدتَ فَلیَکُن سُجُودَکَ عَلَی الاَرضَ اَو عَلَی شَیءٍ یَنبُتُ مِنَ الاَرضِ مِمَّا لَا یَلبُس؛ (11) هر گاه سجده کردی، باید سجدهات بر زمین باشد یا آنچه از زمین میروید و پوشیدنی نیست.»
سجده بر سنگ یا مهر و...
مجموع این روایات نشان میدهد که سجده باید بر زمین باشد، منتهی خوردنیها و پوشیدنیها استثنا شده است. اکنون این پرسش مطرح میشود که اجزای زمین حتماً وصل و متصل به زمین باشد و یا میتوان بخشی از اجزای زمین را از زمین جدا کرد و بر فرشی و یا سجادهای قرار داد و روی آن سجده کرد؟ این نکته را نیز از روایات فریقین میتوان استفاده کرد که سجده بر بخشی از اجزای زمین نیز جایز و روا است.
1. حافظ بیهقی با ذکر سند از ابوولید نقل کرده است كه از پسر عمر پرسیدم: «اوّلین بار، چه کسی این سنگها را که در مسجد است به مسجد آورد؟» گفت: «نَعَم مَطَرنَا مِنَ اللَیلِ فَخَرجنَا الصَّلَاةَ الغَدَی فَجَعَلَ الرَّجُلُ یَمُرَّ عَلَی البَطحَاءِ فَیَجعَلُ فِی ثَوبِهِ مِنَ الحِصبَاءِ فَیُصَلِّی عَلَیهِ. قَالَ: فَلَمَّا رَایَ رَسُولُ اللهصلیاللهعلیهوآله ذَلِکَ قَالَ: مَا اَحسَنَ هَذَا البَسَاطَ فَکَانَ ذَلِکَ اَوَّل بُدئِه؛ (12) آری! شب بارانی به قصد نماز صبح از خانه بیرون شدیم. پس مردی که از بطحاء (مسیر سیلاب) میگذشت سنگ مناسبی را برداشت و روی جامه خود قرار داد و بر آن نماز گذارد. پس وقتی که رسول خداصلیاللهعلیهوآله این صحنه را دید [نه تنها نهی نکرد]؛ بلکه فرمود: این چه گستردنی نیکو و جالبی است [که جامه پهن و بر آن سنگ نهاده و بر آن سجده میکنی] این شروع سنگ [و مهر] گذاری بود.»
این حدیث نشان میدهد که آغاز سنگ و مهرگذاری در زمان خود رسول خداصلیاللهعلیهوآله بوده است و از آنجا که تقریر پیامبر نیز همچون قول و فعل او حجّت است. این روایت هم مشتمل بر تقریر پیامبرصلیاللهعلیهوآله است که نهی نفرموده است و هم قول پیامبر که صریح فرمود این، چه عمل نیکو و جالبی است. 2. بیهقی از انس بن مالک نقل فرموده است که ما در گرمای شدید با رسول الله نماز میخواندیم «فَیَأخُذُ اَحَدُنَا الحِصبَاءَ فِی یَدِهِ فَاِذَا بَرَدَ وَضَعَهُ وَسَجَدَ عَلَیهِ؛ (13) پس برخی از ما (نمازگزاران) ریگهایی را در دست خود میگرفتند تا سرد شود و [در وقت نماز] بر آن سجده کنند.»
این روایت هم میرساند که سجده باید بر اجزای زمین باشد و هم میرساند که میشود سنگی را و یا خاک و امثال آن را برداشت و روی چیزی گذاشت و بر آن سجده کرد. حتماً لازم نیست که سنگ، متصل به زمین باشد.
ابو داود نقل کرده است: «کَانَ رَسُولُ اللهصلیاللهعلیهوآله یَسجُدُ عَلَی الاَرضِ کَثِیراً وَعَلَی المَاءِ وَالطِّینِ وَعَلَی الخُمرَةِ المُتَّخِذَةِ مِن خَوصِ النَّخلِ وَعَلَی الحَصِیرِ المَتَّخِذِ مِنهُ؛ (14) رسول خدا چنین بود که اکثر مواقع بر زمین سجده میکرد و [در مواردی ضروری و اتفاقی] بر آب و گل و بر سجاده و حصیری که از شاخ و برگ خرما تهیه میشد سجده میکرد.»
این روایت هم میرساند که بر اجزای زمین به صورت جدا شده از زمین میتوان سجده کرد. از این گذشته، این روایت مقیِّد به روایاتی است که در منابع اهل سنّت به صورت مطلق آمده است که پیامبرصلیاللهعلیهوآله بر «خمرة» یعنی سجاده سجده میکرد. معلوم میشود آن خمرة، از شاخ و برگ خرما ساخته شده بود.
در منابع شیعه هم بر حصیری که از خرما و... ساخته شده باشد، سجده جایز شمرده شده است؛ ولی افضل، سجده بر زمین است.
از امام صادقعلیهالسلام درباره سجده بر حصیر و بوریا سؤال شد؟ حضرت فرمود: «لَا بَأسَ وَاَن یَسجُدَ عَلَی الاَرضِ اَحَبَّ اِلَیَّ...؛ (15) اشکالی ندارد؛ ولی اگر بر زمین سجده کند در نزد من بهتر است.»
3. از جابر بن عبد الله انصاری نقل شده است: «کُنتُ اُصَلِّی مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلاَةَ الظُّهرِ فَآخَذتُ قَبضَةً مِنَ الحِصَی فِی کَفِّی حَتَّی تَبرُدَ وَاَضَعُها بِجَبهَتِی إِذَا سَجَدتُ مَن شِدَّةِ الحَرِّ؛ (16) من با رسول خدا نماز ظهر میخواندم. پس یک مشت سنگریزه در دستم گرفتم که سرد شود [و حرارتش کاهش یابد] تا در وقت سجده پیشانیم را بر آن بگذارم و این عمل را به خاطر شدّت گرما انجام میدادم.»
این روایت هم مانند قبلی دلالت بر لزوم سجده بر زمین دارد و هم میرساند که میشود سنگی را همراه برداشت و بر آن سجده کرد و این مطلب را نیز میرساند که بر سجّاده و فرش نمیتوان سجده کرد، و گرنه لازم نبود که سنگ را نگه دارند تا سرد شود و بر آن سجده کنند.
4. ابن ابی شیبه نقل میکند که؛ ابن سیرین گفته است: با خبر شدیم که «اَنَّ مَسروقاً اِذَا سَافَرَ حَمَلَ مَعَهُ فِی السَّفِینَةِ لِبنَةً یَسجُدُ عَلَیهَا؛ مسروق [ابن اجدع] هرگاه مسافرت [دریایی] میکرد، خشت خامی با خود [به داخل کشتی] میبرد تا [در وقت نماز] بر آن سجده کند.» (17)
5. ارزقی از رزین غلام ابن عباس نقل کرده است که او میگفت: علی بن عبد الله بن عباس، برای من نوشت که «اَن اُبعَثَ اِلَیَّ بِلَوحٍ مِن حِجَارَةِ المَروَةِ اَسجُدُ عَلَیهِ؛ سنگی (مُهری) از سنگهای مروه برای من فرستاده شود که روی آن سجده کنم.» دو روایت فوق نشان میدهد که مُهرسازی به زمان صدر اسلام برمیگردد و همینطور عنایت به خاک و سنگ مروه، حاکی از عنایت به تقدّس آنهاست که این مسئله، به خوبی توجیه کننده مقدّس بودن سجده بر خاک و تربت امام حسینعلیهالسلام است.
6. ابن حجر نقل کرده است که عمر بن عبد العزیز «کَانَ یُؤتَی بِتُرَابٍ فَیُوضَعُ عَلَی الخَمرَةِ فَیَسجُدُ عَلَیهِ؛ (18) همیشه بر مقداری خاک - که آورده میشد و روی سجاده گذاشته میشد ـ سجده میکرد.» هر چند عمل عمر بن عبد العزیز بنفسه برای ما حجّیت و اعتبار ندارد؛ ولی حکایت از این دارد که در ذهن او و دیگران دو امر مسلم بوده است: 1. سجده باید بر زمین و اجزای آن باشد و بر فرش و سجّاده نمیتوان سجده کرد؛ 2. میشود بر جزئی از زمین مثل خاک و سنگ که از زمین جدا شده و بر سجاده و فرش قرار دارد سجده کرد. این همان عملی است که امروزه شیعیان انجام میدهند و خاک را و یا خاک کربلا را به صورت مهری در میآورند و بر آن سجده میکنند. اگر این عمل شیعیان، شرک و بتپرستی به حساب آید درواقع، شخص پیامبر و صحابی آن حضرت این بنا را پایهگذاری کردهاند و آیا میشود آنان را بتپرست و مشرک دانست؟
سجده بر غیر اجزای زمین ممنوع
از آنچه تا کنون گفتیم به خوبی ثابت شده که اوّلاً: سجده باید بر زمین باشد؛ ثانیاً: میتوان اجزای زمین مثل سنگ و خاک و... را برداشت و روی سجاده و امثال آن قرار داد و بر آن سجده کرد. اکنون باید دید آیا بر غیر زمین نیز میتوان سجده کرد؟ روایات نقل شده از منابع شیعه صریح بود که فقط باید سجده بر اجزای زمین باشد؛ آن هم اجزای غیر مأکول و غیر ملبوس. در نتیجه سجده بر فرش و لباس و امثال آن، جایز نیست و روایات منقوله از کتب اهل سنّت نیز لازمهاش نفی سجده بر غیر اجزای زمین بود؛ ولی با این حال به روایاتی در منابع آنها برمیخوریم که سجده بر لباس و عمّامه و امثال آن را نفی میکند که به نمونههایی اشاره میشود:
1. حافظ بیهقی از صالح بن حیوان السبائی نقل کرده است «اَنَّ رَسُولَاللهِصلیاللهعلیهوآله رَأی رَجُلاً یَسجُدُ بِجَنبِهِ وَقَد اِعتَمَّ عَلَی جَبهَتِهِ فَحَسَرَ رَسُولُ اللهُ عَن جَبهَتِهِ؛ (19) رسول خدا مردی را در کنارش دید که سجده میکند در حالی که عمامه او پیشانیش را پوشانده. پس آن حضرت عمامه او را از پیشانی او بالا زد.» اگر سجده بر پارچه و فرش و امثال آن جایز بود جا نداشت که پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله شخصاً وسط نماز، به کنار زدن عمّامه او اقدام کند.
2. از عیاض بن عبد الله قرشی نقل شده است که «رَأی رَسُولُ اللهِصلیاللهعلیهوآله رَجُلاً یَسجُدُ عَلَی کُور عِمَامَتِهِ فَاَومَأ بِیَدِهِ اِرفَع عِمَامَتَک وَاَومَأ اِلَی جَبهَتِهِ؛ (20) رسول خداصلیاللهعلیهوآله مردی را دید که روی پر عمامهاش سجده میکند. حضرت با دست مبارک به وی اشاره کرد که عمامهات را بالا ببر و [نیز] اشاره کرد به پیشانی [که آن را باز بگذارد و هنگام سجده مپوشان].» این روایت هم به خوبی نشان میدهد که بر پارچه و فرش و امثال آن نمیتوان سجده کرد؛ و گرنه لزومی نداشت پیامبر، وسط نماز، توجّه او را به خود جلب و حواس او را از نماز به سوی خود توجّه دارد و به او اشاره کند که عمّامه را کنار بزن.
3. حافظ بیهقی از ابی لیلا از علیعلیهالسلام نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «اِذَا کَانَ اَحَدُکُم یُصَلِّی فَلیَحسَر العَمَامَةَ عَن جَبهَتِهِ؛ هرگاه یکی از شما نماز گزارد، عمامه خود را از پیشانی بالا برده [و محل سجده را نمایان کند].» حضرت امیر به عنوان اوّلین مسلمان و همراه همیشگی پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله وقتی به عنوان یک قانون کلّی میفرماید در حال نماز، عمّامه بر پیشانی قرار نگیرد، این نشان میدهد که سجده بر پارچه، لباس و فرش جایز نیست؛ وگرنه جا نداشت به عنوان یک قانون کلّی بیان شود. (21)
4. از عبد العزیز ابی حازم از کنیزی به نام عزّه نقل شده است که «خَطَبَنَا اَبُو بَکرُ فَنَهَانَا اَو نَهَی اَن نُصَلِّیَ عَلَی البَرَادِعِ؛ (22) ابو بکر خطبه خواند و ما را از نماز خواندن [و سجده کردن] روی برادع و پلاس [که روی زین اسب میاندازند] نهی کرد.»
این روایت نمیتواند مربوط به استفاده از برادع و یا نماز خواندن و ایستادن روی آن برای غیر نماز باشد؛ چون هیچ کس چنین سخنی را نگفته است. معلوم میشود منظور، نهی از سجده کردن بر آن است؛ چون از جنس و اجزای زمین نبوده است.
مجموع این روایات که در منابع اهل تسنن آمده است و امثال آن نشان میدهد که سجده بر غیر اجزای زمین مثل فرش و لباس و سجادهای که از خرما و امثال آن نباشد، جایز نیست؛ از این رو اگر روایتی هم دیده شد که سجده بر لباس را جایز شمرده با این روایات نفی میشود و یا مقیّد میشود به آنجایی که روی جامه، سنگ و خاک قرار داشته و یا در حال اضطرار بوده و جنس لباس از کتّان و امثال آن بوده است که میشود در حال اضطرار بر آن سجده کرد.
راستی با این همه دلایل در منابع اهل سنّت مبنی بر اینکه سجده باید بر زمین و اجزای آن باشد و جواز مهر قرار دادن سنگ و خاک و امثال آن، باز میتوان شیعه را به شرک و بتپرستی متهم کرد؛ برای اینکه تلاش میکند به دستور پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله عمل کند و با قرار دادن مهر، سجده بر زمین را تحقق بخشد؟
پینوشـــــــــــــتها:
(1). قابل ذکر است در تهیه این مقاله از تحقیقات آقای عطائی اصفهانی در کتاب مهر نماز اختراع شیعه یا انکار اهل سنّت، الهام گرفتهایم.
(2). صحیح البخاری، دار احیاء طبع العربی، کتاب الصلاة، ص 97، حدیث 428.
(3). صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، بیروت، دار الفکر، ج 2، ص 46 و سنن داود، حدیث 894.
(4). السنن البیهقی، دار الفکر، ج 4، ص 392، باب یرکع برکوع الامام ویرفع برفعه.
(5). همان، ج 2، ص 103.
(6). همان، ج 2، ص 104، باب کشف الجبهة و صحیح مسلم، همان، ج 2، ص109.
(7). کنز العمّال، متقی هندی، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1409 ق، ج 8، ص 127، حدیث 22222 و المصنف، عبد الرزاق، ج1، ح1547.
(8). المصنف عبد الرزاق، نشر تحفة الاحوزی، ج 1، ص 273، ح 1553.
(9). مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، بیروت، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، سوم، 1411 ق، ج 4، ص 5، باب 1، ح1.
(10). وسائل الشیعه، حرّ عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چهارم، 1391، ج 3، باب من ابواب ما یسجد علیه، روایت 3.
(11). همان، ص 6، حدیث 3.
(12). السنن الکبری، همان، ج 2، ص 441، باب ما یقول اذا دخل المسجد.
(13). السنن الکبری، بیهقی، همان، ج 2، ص106، باب من بسط ثوباً فسجد علیه.
(14). زاد المعاد فی هدی خیر العباد، الامام الحافظ ابی عبد الله بن القیّم الجوزی، بیروت، دار الفکر، ج 1، ص 59.
(15). وسائل الشیعه، همان، باب 17، ما یسجد علیه، ج 3، ص 609، ح 4.
(16). همان، ج 2، ص 105، باب مَن بَسَطَ ثَوباً فَسَجَدَ عَلَیهِ.
(17). المصنف، ابن شیبه، بیروت، دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، 1409 هـ 1989 م، چاپ اوّل، باب من کان یحمل فی السفینة شیئاً، ج 2، ص 172.
(18). فتح الباری، ابن حجر، بیروت، دار الفکر للطباعة والنشر، چاپ دوّم، ج 1، ص 410، باب الصلاة علی الحصیر.
(19). السنن الکبری، باب الکشف عَنِ الجبهَةِ فِی السُجُود، ج 2، ص 105 و شبیه این روایت در زاد المعاد ابن القیم الجوزی، ج 1، ص 59 نقل شده است.
(20). السنن الکبری، ج 2، ص 105، باب الکشف عن الجبهة.
(21). همان.
(22). المصنف، عبد الرزاق، ج 1، حدیث 1547 و کنز العمّال، همان، ج 8، ص 196.