فلسفه و حکمت وضو

مقدمه

تاریخ پرداختن به فلسفه و علل احكام به قرن دوم هجری،‌ یعنی همزمان با انتقال حكومت اموی به عباسی و زمان امام صادق و امام رضا‏علیهما‏السلام باز می‌گردد.

حكومت اسلامی در آن دوران از نظر جغرافیایی،‌ گسترش یافت و فرهنگ و اندیشة اسلامی با فرهنگهایی رویارو شد كه به لحاظ جغرافیایی، تحت حاكمیت و حكومت اسلامی قرار داشت. در آن دوره، یك نهضت علمی، فكری، فرهنگی بزرگ به راه افتاد و نحله‌ها و مذهبهایی در اصول و فروع دین پدید آمد.

همچنین شور و اشتیاق مسلمانان برای فهم و تحقیق در مسائل دینی، ظهور افكار انحرافی و افراد منحرف و زندیق، گرایش مسلمانان به ترجمة آثار دیگران، علاقة مأمون عباسی به بحثهای عقلی و حِكَمی، زمینه را برای پرسش از احكام شرعی و عقاید فراهم كرد؛ از اینرو امامان معصوم‏علیهم‏السلام و شاگردان ایشان به نقد افكار انحرافی و دفاع از حقایق و معارف دینی پرداختند.

در این میان، سؤالهایی نیز از محضر مبارك ائمة اطهار ‏علیهم‏السلام در باب فلسفة احكام پرسیده شده است و ایشان به این پرسشها پاسخ داده‌اند.

شیخ صدوق‏رحمه‏الله محدث بزرگ شیعی با تألیف «علل الشرایع» سعی كرده است كه این روایات را جمع‌آوری كند و به بحث از علل و فلسفة احكام بپردازد.

روشن است از آنجا كه خداوند متعال، حكیم و عالم مطلق است، همة احكام الهی نیز كه از ناحیة او صادر شده‌اند، دارای مصلحت هستند و هیچ حكمی از احكام الهی، بدون حكمت نیست؛ چنان كه هم در قرآن و هم در روایات به برخی از علل آنها اشاره شده است.

همان‌گونه كه می‌دانید، علت تمام اعمال در منابع دینی نیامده است. در این موارد ما نمی‌توانیم حكمتهایی را برای آن اعمال بتراشیم؛ چرا كه عقول انسانها به سبب نقصان ذاتی خود به هر درجه‌ای از مراتب علوم رسیده باشند، باز هم از درك و فهم همة علل و حكمت احكام عاجزند.

اسرار این احكام را فقط معصومان‏علیهم‏السلام می‌دانند كه مصداق اتمّ «راسخون فی العلم» هستند و علمشان از ناحیة خدا افاضه شده است؛ اما شاید بتوان گفت كه عقل جزئی بشر با پیشرفت و توسعة علوم، به‌ویژه در این قرون اخیر می‌تواند به بخش بسیار كوچكی از برخی چراییها در احكام شرعی دست یابد و برخی از آنها را حدس بزند و استحسان كند. نوشتار حاضر هم با این هدف تألیف شده است. در نتیجه، پرداختن به فلسفه و علل احكام را نباید با علم‌زدگی مترادف دانست.

غرض از این نوشتار، این نیست كه به دنبال علمی‌كردن دین و احكام شریعت باشیم و توجیهات علمی و تجربی برای آن فراهم كنیم؛ بلكه اعتقاد بر این است كه گستره و قلمرو دین، دیانت احكام دینی و شریعت فراتر از هر نگاه سطحی‌بین است و عقل معاش و جزیی كه مقوّم علوم تجربی جدید است، نه تنها صلاحیت، بلكه شأنیت اظهار نظر و ورود به احكام شریعت الهی را نداشته و ندارد. چنین عقلی، صرفاً محدود و منحصر به پدیده‌های حسی و تجربی است.

كسانی كه می‌خواهند دین را به ساحت علم ببرند و به زعم باطل خویش به دنبال علمی‌كردن دین هستند، «عِرض خود می‌برند و زحمت ما می‌دارند.‌» نگارنده به هیچ وجه، همگام با چنین روشنفكرنماهایی نیست و این نوشته چنین غرضی را ندارد؛ بلكه صرفاً استحسانات و حدس و گمانهایی است كه علم تجربی می‌تواند در حوزة برخی احكام دینی داشته باشد. و گاهی در مورد برخی افراد، خصوصاً جوانان، می‌تواند عامل و مشوّقی برای جذب بیش‌تر آنها به احکام الهی شود.

وضو

وضو، از جملة عبادات به شمار می‌رود و نیز شرط صحت نماز و بعضی امور دیگر است.

وضو در روایات،‌ باعث صحت، طول عمر و نورانیت باطن معرفی شده است.

فلسفة وضو هم مثل سایر عبادات، بالاتر از فواید مادی و نتایج جسمانی است؛ بلكه فایدة آن، معنوی و روحانی و برای قرب به مبدأ است. حدیث نبوی‏صلی‏الله‏علیه‏وآله «اَلْوُضُوءُ‌ نُورٌ‌‌ وَ‌ اَلْوُضُوءُ‌ عَلَی الْوُضُؤءِ‌ نُورٌ عَلَی نُور؛ وضو نور است و وضو [گرفتن] با [داشتن] وضو، نوری اضافه بر نوری دیگر است.‌» نیز اشاره به همین معنا دارد.

مراد از نور در فایدة وضو، صفای قلب، حصول قرب و چراغی است كه مؤمن را از ظلمات ماهیات و مادیات نجات می‌دهد و برای رسیدن به معنویات و ورود به ساحت قدس حضرت احدیت رهبری می‌كند.

وضو افزون بر فواید روحی، روانی، معنوی و حقیقی، حاوی فواید جسمانی، مادی، طبیعی و بهداشتی زیادی است. در ذیل به بعضی از حکمتها و فوائد مادی و معنوی وضو اشاره می‌شود:

1. یكی از شرایط وضو این است که اعضا باید شسته شود و باید برای رسیدن به این مقصود، همة آلودگیهای بدن، مانند آلودگیهای اطراف ناخنها رفع شود. (1)

این سفارش،‌ یك دستور بهداشتی مهم برای همة طبقات شهری و روستایی است كه با رعایت آن در همة عمر، پاكی بخشی از اعضای بدن را ـ كه به طور مستقیم با آنها تماس دارند‌ ـ حفظ كنند.

غیر از اعضای وضو، دیگر اعضای بدن، زیر لباس است و كم‌تر به میكروب و كثافات محیط آلوده می‌شود؛ از اینرو مردم باید چند بار در شبانه روز وضو بگیرند و دست و صورت را بشویند؛ زیرا در معرض آلودگی قرار دارد.

اگر چركهای سر و پا و اطراف ناخنها به قدری باشد كه مانع رسیدن آب به پوست شود،‌ مسح، درست نیست. باید محل مسح پاكیزه باشد؛ به گونه‌ای كه مانعی برای مسح وجود نداشته باشد

چه محركی بالاتر از این پیدا می‌شود كه مردم مجبور باشند در شبانه روز چندین بار وضو بگیرند و وادار شوند كه بدن و سر خود را پاك و تمیز نگه دارند؟ (2)

2. هنگامی كه با آب پاكیزه و خنك وضو می‌گیرید، صورت و دستهایتان را می‌شویید و بر این اعضا دست می‌كشید. (3)

در این صورت، جریان خون در سطح بدن تقویت می‌شود و همین امر، عكس‌العمل سریعی را در همة بدن سبب می‌شود. نتیجة فوری و محسوس آن، خرمی و تازگی است كه بیش‌تر افراد پس از وضو در خود احساس كنند. این احساس، نشانة سلامت افراد است.

3. دست را می‌شوییم؛ چون محل تجمع میكروبها و راه نفوذ آن به بدن است. شستن صورت و استنشاق نیز راه نفوذ میكروبها و باكتریها را از بینی و دهان مسدود می‌كند.

4. امام رضا‏علیه‏السلام دربارة فلسفه وضو می‌فرماید: «وضو برای این است كه بنده در مقابل خداوند، پاكیزه باشد و از كثافت و نجاست پاك شود و خواب از چشم او بیرون رود.

سبب وجوب شستن صورت، این است كه با صورت، سجده و خضوع می‌كند و علت شستن دست، این است كه با دست خود، حاجت خود را عرضه می‌كند و علت مسح سر، این است كه سر خود را در حالت نماز رو به قبله می‌كند و علت مسح پا این است كه قیام و قعود نماز را با آن انجام می‌دهد.‌» (4)

5. موسیو شارل مسیمیر دربارة وضو در اسلام و اسرار بعضی از احكام مسلمانان چنین می‌گوید:

«شستن روی چشم در وضوی شرعی، حاوی نكاتی در حفظ صحت عمومی است؛ چنانچه اروپاییان به شستن چشم و روی خودشان فوق‌العاده اهمیت می‌دهند و برای زایل‌كردن سنگینی ذهن و سر، رفع ركود و به كار انداختن اعصاب باز مانده از كار، مسح كردن سر را لازم می‌دانند. همچنین مسح، مانع از هجوم خون به دماغ است.

مسح سر در صورت اشتغال به كارهای دشوار و غلبه قوة فكریه بر سایر قوا بسیار اهمیت دارد و مسح پاها نیز در نظافت و رفع بوی پا مدخلیت شایانی دارد.

ماساژ سوئدی، به معنای مالش (مشت مال) بدن است. امروز خاصیت و فواید ماساژ برای همه طبقات ثابت شده است؛ به ویژه دانشمندانی كه مطلق ماساژ، به‌ویژه ماساژ سوئدی (5) را باعث تقویت و تسریع گردش خون می‌دانند و آن را در مباحث ورزش در رأس قرار می‌دهند.

وضوی اسلامی، همان خاصیت ماساژ را به نحو اتمّ در بردارد؛ زیرا وقتی آب سرد به سطح اعضای وضو رسید، محل آن، سرد می‌شود و جریان خون به آن سمت، شدت می‌یابد. سپس دستگاه گردش خون برای حفظ درجة طبیعی بدن و جبران حرارت از دست رفتة اعضا، به سرعت فعالیت می‌كند و در نتیجه، در دستگاه گردش خون، نشاط به وجود می‌آید.‌» (6)

6. دكتر عفیف می‌نویسد:

«قبض و بسط در رگهای پوست بر اثر جریان آب وضو،‌ باعث افزایش حركت قلب و نشاط جسمی می‌شود و حركات تنفسی (جذب اكسیژن و دفع كربن) را آسان می‌كند. همچنین سبب تمدد اعصاب می‌شود و شخص را از ابتلا به بیماریهای مختلف مصون می‌دارد.

شستشوی دست برای وضو، روزانه حداقل 5 بار، عامل نظافت دست و پیشگیری از ورود میكروبهای مختلف به دهان و ابتلا به بیماریهای گوارشی و سایر امراض سخت می‌شود.‌» (7)

7. بعضی دیگر از آثار جسمی وضو این است كه شستن قسمتهایی از بدن، آن هم روزی چند بار و با فواصلی خاص، باعث استراحت و آرام‌سازی عضلات و تخفیف تشنجات جسمی و روانی می‌شود. این سخن، شاید بتواند توضیحی ساده باشد برای این سفارش پیامبر‏صلی‏الله‏علیه‏وآله كه فرمود: «برای فرونشاندن خشم، وضو بگیرید.‌» (8)

8. مهم‌ترین نقش وضو، پیشگیری از بیماریهای مختلفی است كه تعداد آنها را 17 بیماری ذكر كرده‌اند. مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: وبا، تیفویید، سیاه‌سرفه، تراضم، مسمومیتهای غذایی و... . (9)

حسن ختام این قسمت از بحث را حدیثی از نبیّ مکرّم اسلام قرار می‌دهیم.

پیامبر‏صلی‏الله‏علیه‏وآله به انس فرمود:

«یا انسُ اَكثِرْ مِنَ‌الطَّهُورِ یزدِ اللهُ فی عُمُرِكَ‌فَإنِ استَطَعْتَ اَنْ تَكُونَ بِاللَّیلِ و النَّهارِ عَلی طَهارَةٍ فافَعل فإنَّكَ‌ تَكُونُ اِذَا مِتَّ عَلی طهارَةٍ مِتَّ شهیداً؛ (10) ‌ای انس! از آب، زیاد استفاده كن (همیشه با وضو باش) كه در این صورت خداوند عمرت را طولانی می‌كند. پس اگر بتوانی در شب و روز، این کار را بكن؛ زیرا اگر با طهارت بمیری، شهید مرده‌ای.‌»

از این روایت و مانند آن، چنین بر‌می‌آید كه شرع مقدس اسلام، آن اندازه به پاكیزگی اهمیت می‌دهد كه شایسته است مردم، حتی هنگام كارهای روزانة دنیوی نیز با وضو باشند تا بدین ترتیب علاوه بر ایجاد حالت معنوی برای انسان، بر محیط اجتماعی و كاری آنان، پاكیزگی حكم‌فرما شود.

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

(1). وسائل الشيعه،‌ حر عاملي،‌‌ مؤسسه آل البيت،‌ ج1،‌ ص 377.

(2). پاكيزگي و بهداشت در اسلام، سيد محمد صانعي،‌ قم،‌ بوستان كتاب، اول، 1385ش، ص 183.

(3). عروة الوثقي، سيد محمد كاظم طباطبايي، تهران، مكتبة الاسلاميه، ج 1، ص 200. من‌الافعالِ المستحبه أَن يكونُ ذلكَ مَعَ اِمدادٍ اليَد علي تِلكَ المَواضِعِ.

(4). علل الشرایع، شیخ صدوق، ترجمه سیدمحمد جواد ذهنی تهرانی، مؤمنین، ‌سوم،.1382 ش، ج1، ص885.

(5). ماساژ سوئدي آن است كه تمام اعصاب را به كار مي‌اندازد.

(6). فلسفه احكام، احمد اهتمام،‌‌ اصفهان، چاپخانه اسلام، 1344ش، ج 1،‌‌ ص 233.

(7). پرستش آگاهانه، ص 59، به نقل از: روح الصلوة في الاسلام، دكتر عفيف عبدالفتاح، ترجمه دكتر محمد رضا رضوان طلب، قم،‌‌‌ ستاد اقامه نماز دوم، 1375، ص 82.

(8). با استفاده از مقاله مندرج در ويژه نامه دانشگاه علوم پزشكي آذربايجان غربي به مناسبت برگزاري هفتمين اجلاسيه نماز در اروميه، مهر 1376ش.

(9). الابداعات الطيبه لرسل الانسانيه، سالم مختار، بيروت، مؤسسة المعارف، 1995 م، ص 54.

(10). وسائل الشيعه، ج 1، ص 383، استحباب وضو.

2099 دفعه
(1 رای)