اشاره
در این شماره، آخرین قسمت محوریت آیات و روایات را ارائه میكنیم. در سه شماره پیشین مطالبی را در مورد «اهمیت و چرایی» محوریت آیات و روایات و «چگونگی تحقیق و پژوهش» در آنها و «زمینه سازی» برای طرح آنها، كه فصل اول و دوم راهكارهای عملی بیان آیات و روایات بود، مطرح كردیم. در این قسمت، میخواهیم فصل سوم را با عنوان «نكات به كارگیری آیات و روایات» بیان كنیم.
فصل سوم: نكات به كارگیری آیات و روایات
در به كارگیری آیات نور و روایات روح بخش اهل بیت علیهم السلام، نكاتی را باید مد نظر داشت كه به برخی از آنها میپردازیم:
1. شناختها
شناخت، مقدمه عمل است. اگر شناخت ضعیف یا قوی، نادرست یا صحیح باشد، عمل نیز این چنین خواهد بود.
مولای متقیان، امیر مؤمنان، علی علیه السلام میفرماید: «یسِیرُ الْمَعْرِفَةِ یوجِبُ فَسَادَ الْعَمَلِ؛ (1) كمی شناخت، موجب تباهی عمل میشود.»
در به كاربردن آیات و روایات، شناختهایی لازم است كه به برخی از آنها اشاره میكنیم؛ البته ناگفته نماند كه این شناختها باید در پژوهش و انتخاب موضوع و مطلب نیز مورد توجه قرار گیرد:
شناخت مخاطب
در مخاطب شناسی علاوه بر جنبه علمی و تئوری آن، جهت مهارتی آن نباید مورد غفلت قرار گیرد. پس اگر بخواهید مخاطب را به خوبی بشناسید، علاوه بر مطالعه و مشورت و فكر، به تجربه و كار عملی نیز نیازمندید.
مربّی برای شناخت بهتر مخاطبین، باید آنها را از جهات فردی و اجتماعی مورد دقّت قرار دهد:
با توجه به شناختی كه از مخاطب دارید و پژوهشی كه انجام داده اید، مطالب عمیق دینی را با شیوههای جذاب و در خور فهم و درك مخاطب، بیان كنید.
صادق آل طه كه عالیترین درودها بر او باد، فرمودند: «مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ وَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِیاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلَی قَدْرِ عُقُولِهِمْ؛ (2) قطعاً رسول خداصلی الله علیه وآله با مردمان از عمق عقل و كنه درایت خود سخن نگفته است.
سپس فرمودند: فرستاده خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد!) فرمودند: ما، قشر انبیاء، امر شدیم به اینكه با مردم به اندازه عقل و دركشان صحبت كنیم.»
شناخت جامعه
گاهی در جامعه و اجتماعی، طرز تفكّرات، آئین و سنن، آداب و رسوم و پیشینههایی ذهنی وجود دارد كه به هنگام مطرح كردن آیه و روایت باید آنها را دانست. شناخت محل تبلیغی را حتماً در برنامههای خود قرار دهید تا با شناخت بهتر، بحث مناسبتر و آیه و روایت دقیق تری را مطرح نمایید.
پیشوای راستین، امام صادق علیه السلام میفرماید: «فِی حِكْمَةِ آلِ دَاوُدَ عَلَی الْعَاقِلِ أَنْ یكُونَ عَارِفاً بِزَمَانِهِ؛ (3) در حكمت آل داود آمده است: بر عاقل سزاوار است كه به زمانه خویش آگاه و دانا باشد.»
شناخت محیط
فرض كنید جنجالی بین دانش آموزان رخ داده است و دانش آموزان عصبانی و ناراحت هستند یا فیلم مهیجی برای آنها پخش شده و هیجانات فیلم در اعمال و رفتارشان هویداست، یا سخنران موفّقی قبل از شما برای آنها صحبت كرده و ذهن مخاطبین را در فضای خاصّی سیر داده است و...
اگر بدون در نظر گرفتن محیطی كه در آن قرار گرفته اید و برخی مسائل جانبی آن، شروع به صحبت كنید و آیه و روایت بخوانید، گاهی به طور مستقیم و غیر مستقیم، اثرات نامطلوبی را بر شنونده گذاشته اید؛ مثلاً وقتی دانش آموزان به خاطر دعوای فیزیكی، عصبانی یا ناراحت هستند، خواندن آیه و گفتههای امامان معصوم علیهم السلام در مورد صبر، دوستی و... به بعضی از آنها این نكته را القاء میكند كه شما صبور یا با محبّت نیستید و طبیعی است كه مخاطب، در این شرائط روحی، از شنیدن این توصیهها ناراحت میشود؛ خصوصاً اگر نوجوان یا جوان باشد.
پیامبر بزرگ اسلام كه زیباترین سلامها به او و خاندانش باد، میفرماید: «إِذَا حَدَّثْتُمُ النَّاسَ عَنْ رَبِّهِمْ فَلَاتُحَدِّثُوهُمْ بِمَا یفْزِعُهُمْ وَ یشُقُّ عَلَیهِمْ؛ (4) هنگامی كه با مردم از پروردگارشان سخن میگویید؛ به آنچه كه آنها را ناراحت میسازد و بر آنها سخت میآید، صحبت نكنید.»
یا هنگامی كه دانش آموزان فیلم مهیجی را دیده و به شوخی و تحرّك مشغول اند، بیان كلام حقّ و نورانی قرآن و ائمه اطهارعلیهم السلام در مورد تحصیل و درس خواندن، گاهی مضحكه و شوخی با مفاهیم دینی را به ارمغان میآورد و تفكّر و تأمّل پیرامون بحث مطرح شده به بی خیالی و سطحی نگری مبدّل میگردد.
امیر متقیان و امام شیعیان، علی علیه السلام میفرماید: «لِكُلِّ مَقَامٍ مَقَالٌ (5) ؛ برای هر مقامی، كلامی سزاوار است.»
پس شناخت محیط را از لحاظ روحی و معنوی مدّ نظر داشته باشید.
2. جایگاه طرح آیات و روایات
یك نكته قابل توجه، بسیار مفید و حسّاس در استفاده از آیات و روایات این است كه بعد از طرح سؤال و زمینه سازی، جواب را از زبان خداوند متعال و ائمه اطهارعلیهم السلام بیان كنیم. (6)
اكثر اوقات، وقتی سؤالی مطرح میشود، ابتدا جواب را به سلیقه و بیان خود یا از كلام دانشمندان و متفكّران بیان میكنیم، سپس آیه یا روایت مربوط را ذكر میكنیم؛ در حالی كه معنا و مفهوم چنین روشی این است كه ما پاسخ را به دست آورده ایم و آیه و روایت شاهد صحّت و مؤید حرف ماست و اگر سخن خدا و معصومین علیهم السلام هم نبود، مشكلی پیش نمیآمد.
مثلاً نوجوانی از شما میپرسد: «من پدرم رو از دست دادم و هنوز چهل روز از وفات او نگذشته. گاهی بسیار دلگیر، ناراحت و افسرده میشَم. شما برای آرامش روحی بنده چه پیشنهادی دارید؟»
اگر جواب را بر طبق پیشنهاد آنتونی رابینز ذكر كنید و بگویید:
«راههای شادمانی عبارت اند از:
1. پخش نوار موسیقی و هم آواز شدن با آن؛
2. تماشای فیلم خنده دار؛
3. رفتن به كنسرت؛
4. گوش دادن به نوارهای آموزنده؛
5. مطالعه كتاب؛
6. گرفتن دوش آب گرم؛
7. ورزش؛
8.... (7) .»
همچنین یاد خوشیها و خاطرات شاد، شما رو شاداب میكنه؛ این چنین تلقین رو ادامه بده و به خوبیها فكر كن تا افسردگی ات تموم بشه؛ البته در قرآن هم اومده: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّكُمْ» (8) ....» مخاطب چه تصوری از پاسخ شما پیدا میكند؟ به گفته چه كسی عمل میكند؟ اگر بار دیگر مشكلی برایش پیش آید، برای جواب به كجا میرود؟ از چه كسی طلب و در چه كتابی جستجو میكند؟
امّا اگر پس از طرح سؤال، در همان ابتدا، جواب را با خواندن آیه و روایت به مخاطب برسانیم، عملاً این امر را به وی القاء كرده ایم كه جواب از كلام وحی به دست آمده است، نه از ذهن خودمان یا كلام د انشمندان.
از طرف دیگر، مخاطب نیز اثر مفاهیم اسلام ناب را در متن زندگی خود ملموستر حس میكند؛ مثلاً شما میتوانید در مورد سؤال آن نوجوان، این چنین جواب دهید:
«امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرماید: «مَوْتُ الْوَالِدِ قَاصِمَةُ الظَّهْرِ؛ (9) مرگ پدر، كمر شكن است.»
واقعاً این مصیبت برای آدم خیلی سنگینه، اما باید چه كنیم تا راحتتر این مصیبت رو تحمل كنیم؟
خداوند میفرماید: «الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ»؛ (10) «كسانی كه وقتی مصیبتی به آنها میرسد، میگویند: ما از خداییم و به سوی او بر میگردیم.»
فهمیدن اینكه ما از خداییم و به سوی او برمی گردیم، بسیار آدم رو تسلی میده، به این شرط كه در موردش فكر كنیم و معناش رو بفهمیم.
روزی حضرت علی علیه السلام پیش اشعث بن قیس اومد. او به خاطر مرگ برادرش خیلی ناراحت بود و سوگواری و بی تابی میكرد. امیرالمؤمنین علیه السلام به او فرمودند: «إِنْ جَزِعْتَ فَحَقَّ الرَّحِمِ أَتَیتَ وَ إِنْ صَبَرْتَ فَحَقَّ اللَّهِ أَدَّیتَ؛ (11) اگر بی تابی كنی، حق فامیل را به جا آوردهای؛ اما اگر صبر كنی، حق خدا را اداء كرده ای.»
سپس در ادامه فرمودند: «عَلَی أَنَّكَ إِنْ صَبَرْتَ جَرَی عَلَیكَ الْقَضَاءُ وَ أَنْتَ مَحْمُودٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَی عَلَیكَ الْقَضَاءُ وَ أَنْتَ مَذْمُومٌ؛ (12) به علاوه اینكه اگر صبر كنی، حادثه حتمی بر تو واقع شده است، در حالی كه (به خاطر صبرت) مورد ستایش قرار میگیری و اگر بی تابی كنی، (باز) واقعه ناگوار بر تو فرود آمده، [با این تفاوت كه] مورد نكوهش قرار میگیری.»
در این هنگام اشعث آیه «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ» (13) رو تلاوت كرد.
حضرت امیرعلیه السلام سؤال كرد: آیا تأویل و تفسیر این آیه رو میدونی؟
اشعث جواب داد: خیر، تو پایان علم و انتهای آن هستی.
سپس حضرت فرمودند: «أَمَّا قَوْلُكَ إِنَّا لِلَّهِ فَإِقْرَارٌ مِنْكَ بِالْمُلْكِ وَ أَمَّا قَوْلُكَ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ فَإِقْرَارٌ مِنْكَ بِالْهَلَاكِ؛ (14) اینكه میگویی ما از خداییم، اقراری از توست بر اینكه خداوند مالك توست و اینكه میگویی ما به سوی خدا بر میگردیم، بدین مفهوم است كه تو به مرگ اعتراف كرده ای.»
همچنین یاد مرگ، از دردهای روحی آدم كم میكنه.
امیر المؤمنین علیه السلام كه خودش به تنهایی سنگینترین مصیبت عالم هستی رو لمس كرده، میفرماید: «أَكْثِرُوا ذِكْرَ الْمَوْتِ وَ یوْمَ خُرُوجِكُمْ مِنَ الْقُبُورِ وَ قِیامِكُمْ بَینَ یدَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ تُهَوَّنْ عَلَیكُمُ الْمَصَائِبُ؛ (15) مرگ و روزی را كه از قبرها بر انگیخته میشوید و در مقابل خداوند میایستید، را زیاد یاد كنید. [با این عمل] تحمل مصیبتها برایتان آسان میشود.»
امام صادق علیه السلام راه دیگهای رو برای مقابله با سختیهای روحی پیش پای ما میذارن: «إِذَا أُصِبْتَ بِمُصِیبَةٍ فَاذْكُرْ مُصَابَكَ بِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله فَإِنَّ الْخَلْقَ لَمْ یصَابُوا بِمِثْلِهِ قَطُّ؛ (16) هنگامی كه گرفتاری بر تو وارد شد، مصیبتهای رسول خدا (بر او و خاندانش درود باد) را به یاد آور؛ همانا هیچ كسی به اندازه او سختی نكشیده است.»
یه راه دیگه برای آرامش و رهایی از همه دغدغههای كوچك و بزرگ، رفتن به هیئتها و مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام است. تجربه، این مطلب رو برای میلیونها نفر ثابت كرده. امتحانش ضرری نداره.»
شما میتوانید آیات و روایات را با توضیحات بیشتری ارائه دهید.
هنگامی كه انسان در مصیبتی گرفتار میشود، خیلی زودتر و راحتتر تعبد به مطالب دینی پیدا میكند و حتی مسائل عقلی و فلسفی برای او آرام بخش نخواهد بود؛ زیرا تشویش او روحی است و مطالب الهام بخش آیات و روایات است كه نسیم طراوت را در روحش میدمد.
با این روش، مخاطب این مطلب را به خوبی میفهمد كه جواب او در قرآن و روایات بوده است و اگر دوباره ناراحتیها، افسردگیها، ناامیدیها و... به او هجوم آورد، كه چنین امری در نوجوانان بسیار اتفاق میاُفتد، به طور خودكار معنا یا مضمون آیه شریفه در ذهنش نقش میبندد و به تدریج، این قسمت از زندگیاش با معارف اسلامی شكل میگیرد، ان شاء الله.
از طرف دیگر، اگر با مشكل یا سؤال دیگری مواجه شود، جواب را در ثقلین جستجو میكند.
3. قرائت عربی آیات و روایات
تا آنجا كه امكان دارد متن عربی آیه و روایت را بخوانید و حتی اگر برای كودكان سخن میگویید، به بیان مضمون یا ترجمه اكتفاء نكنید؛ زیرا قرائت عربی آیه و روایت:
ü در مخاطب اثرات مثبتِ معنوی میگذارد؛
ü از همان طفولیت، ذهنش را با كلام وحی و عترت اُنس میدهد و آشنا میسازد؛
ü به شنیدن سخن عربی عادت و حتی رابطه عاطفی با متن آیه و روایت بر قرار میكند؛ خصوصاً اگر در شادیها و خوشیها متن عربی گفته شود؛
ü آیات و روایات روح و جذبه خاصّی دارند كه عرب و عجم را مجذوب خود میكند. به همین دلیل با قرائت عربی، میزان اثرگذاری افزایش مییابد؛ كما اینكه بسیاری كه با زبان عربی آشنا نیستند، وقتی عبارت عربی آیه و روایت را میشنوند، جذب گفتههای گوینده میشوند.
4. قرائت صحیح آیات و روایات
متن عربی آیه و روایت را صحیح و روان قرائت كنید. صحیح و روان خوانی علاوه بر اینكه برازنده یك مبلّغ و مربّی اسلام است و شخصیت او را بهتر میشناساند، اثرات غیر مستقیم خود را نیز بر مخاطب دارد.
وقتی با سختی، مكث و تكرار روایتی را میخوانید، این امر در ذهن شنونده نقش میبندد كه خواندن قرآن و سخنان معصومین علیهم السلام خیلی سخت است.
5. مستند گویی روایت
بردن نام كتاب مرجع و مؤلّف آن، همان طور كه مخاطب را با كتب روائی و علماء و محدّثین آشنا میسازد، معتبر بودن روایات را نیز به او القاء میكند و به مرور زمان، این مطلب را میفهمد كه بیان روایات باید از كتاب معتبر و معروفی باشد. قطعاً وقتی مخاطب اطمینانش نسبت به صدور روایت از معصومین علیهم السلام بالا رود، میزان پذیرش آن نیز بیشتر میشود.
مولای متقیان، علی علیه السلام میفرماید: «إِذَا حَدَّثْتُمْ بِحَدِیثٍ فَأَسْنِدُوهُ إِلَی الَّذِی حَدَّثَكُمْ فَإِنْ كَانَ حَقّاً فَلَكُمْ وَ إِنْ كَانَ كَذِباً فَعَلَیهِ؛ (17) وقتی حدیثی را بیان میكنید، آن را به كسی كه از او شنیده اید، مستند و منتسب سازید. اگر حدیث راست و صحیح بود، (پاداشش) بر شما و گرنه (عقابش) با او خواهد بود.»
6. نتیجه گیری
پس از بیان پیامها و برداشتها، زمان نتیجه گیری فرا میرسد. اگر توان علمی شما اقتضا میكند، بسیار پسندیده است كه نتیجه هم از زبان آیات و روایات مطرح گردد تا بر حسن ختام بحث نیز كلام وحی و آل محمدصلی الله علیه وآله بدرخشد.
- پاورقــــــــــــــــــــی
1) غررالحكم، ص 61، ح 694.
2) الكافی، ج 1، ص 23، ح 15.
3) الكافی، ج 2، ص 116، ح 20.
4) كنزل العمال، خ 5307.
5) غررالحكم، ص 212، ح 4130.
6) برگرفته شده از سخنان یكی از اساتید حوزه.
7) به سوی كامیابی، آنتونی رابینز، چاپ راه بین، ج 2، ص 168.
8) ابراهیم/7.
9) غرر الحكم، ص 407، ح 9343. القَصْمُ: دَقُّ الشی ء، كسر الشی ء الشدید. (لسان)
10) بقره/156.
11) الكافی، ج 3، ص 261، ح 40.
12) همان. القَضاء: الحُكْم، بمعنی العمل، و یكون بمعنی الصنع و التقدیر، الحَتْم و الأَمْرُ. (لسان)
13) بقره/156.
14) الكافی، ج 3، ص 261، ح 40. المُلك بالضم: المملكة و قیل السلطنة و هی الاستیلاء مع ضبط و تمكن من التصرف. (مجمع)
15) بحارالأنوار، ج 6، ص 132، ح 26.
16) وسائل الشیعه، ج 3، ص 267، ح 3607.
17) الكافی، ج 1، ص 52، الإسناد فی الحدیث: رفعه إلی قائله. (مجمع البحرین)