آخرین تصاویر مذهبی

آخرین فیلم های مذهبی

آموزش تصویری احکام - آموزش وضو، نماز، غسل، تیمم و...

آموزش تصویری احکام - آموزش وضو، نماز، غسل، تیمم و...

در آموزشی نوشته شده در پنج شنبه, 23 آذر 1402
مجموعه تصویری احکام شامل آموزش مطهرات، نجاست و نجس شدن چیزهای پاک، تطهیر لباس، پارچه، فرش و دیگر اشیا، آموزش وضو، آموزش نماز، آموزش غسل، تیمم، احکام محتضر، آموزش کفن…
دانلود مجموعه سخنرانی های  تصویری از مرحوم دولابی

دانلود مجموعه سخنرانی های تصویری از مرحوم دولابی

در بزرگان و شخصیت ها نوشته شده در سه شنبه, 21 آذر 1402
دانلود مجموعه سخنرانی ها و نکات اخلاقی از مرحوم دولابی با موضوعات: رزق و روزی انسان، دوست داشتن، قلب مومن، گرفتاری بشر، رحمت الهی و ... شامل 10 فایل تصویری
دانلود مجموعه نماهنگ ها و تصاویر جدید ویژه فلسطین و غزه

دانلود مجموعه نماهنگ ها و تصاویر جدید ویژه فلسطین و غزه

در انقلاب، دفاع مقدس، مقاومت نوشته شده در چهارشنبه, 08 آذر 1402
دانلود و تماشای مجموعه نماهنگ های جدید ویژه فلسطین و غزه
مجموعه نماهنگ ها و مداحی های جدید ویژه ایام فاطمیه - تنظیم استودیویی

مجموعه نماهنگ ها و مداحی های جدید ویژه ایام فاطمیه - تنظیم استودیویی

در مداحی تصویری نوشته شده در چهارشنبه, 08 آذر 1402
دانلود و تماشای مجموعه مداحی های جدید ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با تنظیم استودیویی
مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم | تنظیم استودیویی

مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم | تنظیم استودیویی

در مداحی تصویری نوشته شده در یکشنبه, 19 تیر 1401
مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم با تنظیم استودیویی
مجموعه نماهنگ های زیبا ویژه عید غدیر | هدیه اسباب بازی | نادعلی ...

مجموعه نماهنگ های زیبا ویژه عید غدیر | هدیه اسباب بازی | نادعلی ...

در مداحی تصویری نوشته شده در یکشنبه, 19 تیر 1401
مجموعه کلیپ های تصویری زیبا ویژه عید غدیر خم با کیفیت بالا

آخرین مطالب سایت

نگاهی به خطبه فدکیه (1)

مقدمه

شناخت شخصیت بانویی بزرگ كه در عمر كوتاه خود برازنده القابی چون: كوثر،‌ام ابیها،‌ام الأئمه النجباء، فاطمه، زهرا و... بود و همچون خورشیدی بر فراز آسمان تمدن انسانی درخشید، یكی از عوامل تقرّب به خداست كه علاوه بر آثار تربیتی فراوان، شاه‌چراغی است برای تشخیص راه، از بی‌راهه.

راه‌های شناخت شخصیت والای صدیقه كبری‌علیها‌السلام را می‌توان به سه طریق تقسیم كرد، تا از راه آنها به شخصیت والای آن حضرت پی ببریم:

1. تحقیق در شرافتهای خانوادگی و نسب آن حضرت.

2. مطالعه كمالات ذاتی و فردی آن حضرت.

3. شناخت آثار به‌جای مانده از آن حضرت، مانند: احادیث، اشعار، خطبه‌ها و... .

در این نوشتار به یكی از جلوه‌های علمی، فرهنگی و ارشادی آن حضرت؛ یعنی خطبه‌ها و گفتارهای ایشان می‌پردازیم. قدرت بیان حقایق، نفوذ كلام و متانت سخن، از جملة فضایل اهل‏بیت‌علیهم‌السلام است و صدیقه كبری‌علیها‌السلام نمونة بارز آن می‏باشد. تاریخ حاوی سخنانی از آن حضرت‌علیها‌السلام است كه سرشار از توحید و اخلاق، ما لا مال از شهامت و حماسة در كلام، موعظه، پند و بیدارباش همراه با استدلالهای مستحكم و زیبا، جهت رسوایی ستمگران و چراغ راهی است برای ره‌پویان راه آن حضرت. با تتبّع در متون تاریخی بدست می‌آید كه حضرت فاطمه زهرا‌علیها‌السلام در دوران كوتاه زندگی خود (بعد از رحلت پیامبر اعظم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله) سه خطبه ایراد نموده‌اند. (1)

اولین خطبه را در هنگام تهاجم به خانة آن حضرت، دومین خطبه را در مسجد النبی‌صلی‌الله‌علیه‌وآله (خطبه فدكیه) (2)، خطبة سوم را در جمع زنان مهاجر و انصار (هنگامی كه آن حضرت در بستر بیماری بود) ایراد فرمودند.

خطبة فدكیه به جهت دارا بودن معارف ناب، نكته‌های ژرف و آموزه‌های فراوانی كه در خود جای داده است، از نفیس‌ترین میراث ماندگار فاطمه زهرا‌علیها‌السلام محسوب می‌شود که برای آگاهی بیش‌تر از جایگاه و منزلت این كلام نورانی، به نكاتی درباره آن اشاره می‌كنیم.

سندخطبه

گفتار شیوا، بلیغ، دلنشین و آتشین آن حضرت، حقیقتی ثبت شده در سینة قرون و اعصار است و در منابع اسلامی آوازه‌ای انكارناپذیر دارد. و از جمله خطبه‌هایی است كه عامه و خاصه با سندهای معتبر آن را از صدیقه كبری‌علیها‌السلام روایت كرده‌اند، از جمله:

الف. ابن ابی الحدید معتزلی در ذكر نامة عثمان بن حنیف، به خطبه فدكیه اشاره كرده و اسانید آن را برمی‌شمارد و می‏نویسد: «اسنادی را كه برای این خطبه بیان می‌داریم از متون كتب معتبر اهل سنت است.» سپس یاد آور می‌شود: احمد بن عبد العزیز جوهری، (م 322 هـ‍. ق) كه محدثی ماهر، ادیبی پرهیزكار و مورد وثوق است، (به طوری كه همة محدثان اهل سنت او را به نیكی ستوده‌اند و از او روایت كرده‌اند) به چهار طریق این خطبه را روایت كرده است.

1. جوهری از محمد بن زكریا از جعفر بن محمد بن عُمارةِ الكندی از پدرش از حسین بن صالح بن حی از دو تن از اهل‏بیت بنی هاشم از زینب كبری‌علیها‌السلام دخت امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام از مادرش صدیقه كبری‌علیها‌السلام.

2. جوهری از جعفر بن محمد بن عمارة از پدرش از جعفر بن محمد بن علی بن الحسین‌علیهماالسلام.

3. جوهری از عثمان بن عمران العجیفی از نائل بن نجیح از جابر جعفی از ابی جعفر محمد بن علی (امام باقر‌علیه‌السلام).

4. جوهری از احمد بن محمد بن یزید از عبد الله بن محمد بن سلیمان از پدرش از ابن حسن معروف به عبد الله بن محض بن فاطمة الحسین‌علیه‌السلام و ابن ا لحسن المثنی. (3)

ب. علامه مجلسی‌رحمه‌الله در مورد سند این خطبه می‌گوید:

«این خطبه از خطبه‌های معروف و مشهوری است كه محدثان و مورخان شیعه و سنی آن را با سندهای گوناگون روایت كرده‌اند.» (4)

ج. علامه سید شرف الدین‌رحمه‌الله می‌گوید:

«گذشتگان، از دودمان علی‌علیه‌السلام و فاطمه‌علیها‌السلام این گفتار مهم را برای نسلهای بعد از خود روایت كرده‌اند و سینه به سینه به ما رسیده است؛ اكنون ما فرزندان فاطمه‌علیها‌السلام این خطابه را از پدران خود روایت می‌كنیم، و آنان نیز از پدرانشان و بدین‌سان از همه نسلها تا روزگار ائمة معصوم‌علیهم‌السلام. (5)

حاصل سخن اینكه، سند این روایت مورد تأیید دانشمندان امامیه و اهل سنت است و در طول تاریخ از سوی شیعیان و ارادتمندان خاندان پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله در حفظ و نگهداری و انتقال سینه به سینة آن، از هیچ كوششی دریغ نشده است.

موقعیتفدك

«فدك» سرزمین حاصل‌خیزی است در «حجاز» و فاصلة آن تا شهر مدینه حدود یكصد و چهل كیلومتر است. بعد از «خیبر» نقطة اتكاء یهودیان در حجاز به شمار می‌رفت.

در سال هفتم هجری، بعد از فتح خیبر و شكست یهودیان، خداوند رعب و وحشتی در قلوب اهل فدك كه از یهودیان بودند افكند، آنها پیكی را خدمت رسول خدا‌صلی‌الله‌علیه‌وآله فرستادند و از آن حضرت تقاضای امان نموده و پیشنهاد واگذاری نیمی از منطقه فدك را به آن حضرت دادند و متعهد شدند بر ضدّ اسلام و مسلمانان به توطئه دست نزنند. پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله از آنان پذیرفت و از آن تاریخ، فدك به عنوان مِلك خاص رسول گرامی‌صلی‌الله‌علیه‌وآله در آمد؛ زیرا طبق نصّ صریح قرآن، سرزمینهایی كه بدون هجوم نظامی و اعزام نیروی جنگی فتح گردد، منحصراً حقّ پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله است و به صورت غنائم جنگی تقسیم نمی‌شوند.

چگونگیغصبفدك

به حكم خداوند، فدك به ملكیت رسول خدا‌صلی‌الله‌علیه‌وآله در آمد؛ وقتی آیة «وَآتِ ذَالْقُرْبَی حَقَّهُ...»؛ (6) «و حق خویشاوند را به او بده.» نازل گردید، پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله فدك را به صدیقة كبرا‌علیها‌السلام بخشید. این واگذاری مورد اجماع علمای شیعه است و اكثر علما و مفسران عامّه از جمله «جلال الدین سیوطی» در تفسیر «درّ المنثور» آن را ذكر كرده‌اند و بر آن اتفاق نظر دارند.

«سیوطی» از «ابو سعید خدری» نقل می‌كند: چون آیه «ذی القُربَی» نازل شد و به رسول خدا‌صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمان داده شد كه حقّ‌خویشاوندان نزدیك خود را بپرداز، پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله فدك را به فاطمه‌علیها‌السلام بخشید. (7)

بعد از رحلت پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله و پس از ماجرای سقیفه، به فاصلة چند روز، فرمان مصادرة فدك از سوی ابوبكر صادر گردید؛ او طی دستور العملی مِلك فدك را از تصرف زهرای مرضیه‌علیها‌السلام در آورد و جزء اموال عمومی و ثروت ملی اعلام كرد. (8)

بعد از شهادت حضرت علی‌علیه‌السلام، معاویه فدك را به سه قسمت تقسیم كرد؛ ثلث آن را به مروان بن حكم، ثلث دیگر را به عمر بن عثمان و ثلث سوم را به فرزند خود بخشید. بعد از اینكه خلافت به مروان رسید، همة آن را در تحت تسلط خود درآورد. (9) عمر بن عبد العزیز فدك را به فرزندان فاطمه‌علیها‌السلام برگرداند، و طی نامه‌ای به فرماندار خود در مدینه به نام «عمرو بن فرم» نوشت كه فدك را به صاحبانش یعنی فرزندان فاطمه‌علیها‌السلام برگردان. (10)

بعد از انقراض بنی امیه، خلافت به بنی عباس رسید. اولین خلیفة بنی عباس (ابو عباس سفّاه) آن را به عبد الله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب‌علیه‌السلام برگرداند، از این اتفاق ایامی نگذشت كه منصور دوانیقی مجدداً آن را از اولاد فاطمه‌علیها‌السلام پس گرفت. مهدی عباسی آن را برگرداند، موسی الهادی (خلیفه دیگر عباسی) بار دیگر آن را غصب كرد و در اختیار خلفای عباسی ماند تا دوران خلافت «مأمون» كه مجدداً به فرزندان فاطمه‌علیها‌السلام برگردانده شد.

در دوران متوكل عباسی، كه بغض و كینه‌ای شدید نسبت به اهل‏بیت‌علیهم‌السلام در دل داشت، بار دیگر فدك از فرزندان صدیقه طاهره‌علیها‌السلام غصب گردید.

هدفازایرادخطبهفدكیه

از جمله سؤالاتی كه راجع به این خطبه در اذهان وجود دارد این است كه «كدام ضرورت باعث شد،‌دخت گرامی پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله اسلام به مسجد برود و این خطابه تاریخی را بفرماید؟» و «آیا غصب فدك در آن حدّ از اهمیت بود كه فاطمه‌علیها‌السلام برای بدست آوردن آن به چنین اقدامی دست زد؟»

در پاسخ به این سؤال باید گفت:‌اگر چه قصة پر غصة فدك اقدامی برخواسته از افكار جاهلی و ستم آشكار غاصبین، بر فاطمه‌علیها‌السلام و اهل‏بیت پیامبر‌علیهم‌السلام بود، اما درد و رنج و اندوه و از سویی زهد و مناعت طبع آن بزرگوار بسی بزرگتر از غصب فدك بود، كه از لا به لای سخنان و فریادهای هشدار دهنده آن حضرت‌علیها‌السلام به گوش می‌رسد. با نگاهی دقیق به محتوای خطبة فدكیه درمی‌یابیم كه فاطمه‌علیها‌السلام با هشدارهای خود، قصد استیضاح كسانی را دارد كه اصل مزرعة اسلام را هدف قرار داده‌اند؛ این خطبه، تازیانة بیداری كسانی بود كه با سكوت خود، زمینة وقوع این ستم نابخشودنی و انحراف عظیم را فراهم ساختند و افشاگر رازی بود كه توسط گروهی فتنه‌گر، به اسم دین، در دین بوجود آمد. اهداء فدك توسط پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله به دخت گرامش (ضمن بهره‌مندی از پشتوانة دستورات الهی)، عملی حكیمانه و تدبیری خردمندانه بود. و این حكمی از احكام الهی محسوب می‌شود؛ لذا نه تنها وظیفة فاطمه‌علیها‌السلام، بلكه وظیفة همة مسلمانان بود كه از حكم خدا، مجدّانه دفاع نمایند؛ علاوه بر این مطرح نمودن موضوع فدك به نوعی رسوا نمودن خلیفه و اطرافیان او بود، كه شعارشان «حَسْبُنَا كِتَابُ الله» و پیروی از سنت رسول الله‌صلی‌الله‌علیه‌وآله بود.

حضرت صدیقه كبری‌علیها‌السلام در این حركتِ شجاعانه، روحیة ظلم‌ستیزی و عدالت‌طلبی را به دیگران آموزش داد.

خواصونقشآناندرماجراهایبعدازرحلتپیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله

با مطالعة حوادث بعد از رحلت پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله، اولین سؤالی كه مطرح می‌شود این است كه «چرا جامعة اسلامی در برابر ستمهایی كه بر خاندان پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله وارد شد، سكوت كرد و با خاموشی خود، مُهر تأیید بر ظلمها و ستمها زد و احترام پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله را دربارة بازماندگان او رعایت نكردند؟»

در هر جامعه‌ای دو گروه تأثیرگذار و تأثیرپذیر و یا خواص و عوام وجود دارند و تودة مردم (عوام) تحت تأثیر اعمال و اندیشه‌های خواص هستند. جامعة پس از رحلت پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز از این قاعده مستثنی نبوده و عده‌ای محدود، طراح حوادث بودند و اكثریت مردم نیز تحت تأثیر عواملی، از آنها تبعیت می‌نمودند.

در یك نگاه، خواص (نخبگان) بعد از رحلت پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله را می‌توان به سه دسته تقسیم كرد:

1. خواصوفاداربهآرمانهایاصیلاسلامیواهلبیت‌علیهم‌السلام

ما با مراجعه به تاریخ، درمی‌یابیم این افراد علی‌رغم اینكه در صدد بودند حركتهایی جهت دفاع از آرمانهای اصیل اسلامی داشته باشند؛ اما به واسطة تعداد اندكشان موفق بر این امر نشدند؛ امیر المؤمنین علی‌علیه‌السلام می‌فرماید:

«لَوْ وَجَدْتُ اَرْبَعِینَ ذَوی عَزْمٍ مِنْهُمْ لَنَاهَضْتُ الْقَوْمَ؛ (11) اگر چهل مرد با اراده از میان آنها می‌یافتم، حتماً قیام می‌كردم.»

2. خواصمعاند

این گروه كه ردّ پای آنها را در سقیفه و روزهای بعد از آن می‌توان دید، به واسطه عدم پایبندی به اعتقادات اسلامی و اصول و ارزشهای خاص آن، مجمعی از دشمنان نظام اسلامی و اهل‏بیت‌علیهم‌السلام، منافقین، دنیاطلبان و مرتجعین را تشكیل دادند كه متأسفانه معركه‌گردان قضایای آن روز شدند.

3. خواصبی‌بصیرتوساكت

در شرایط فتنه‌آلود روزگار، شناخت خواصّ بابصیرت از خواصّ بی‌بصیرت، امری است مشكل و تنها در امتحانات و گذرگاه‌های سخت و دشوار است كه ماهیت اصلی افراد، آشكار می‌شود؛ امّا گذر زمان، خاصّه در تاریخ انبیا و ائمه‌علیهم‌السلام به ما نشان می‌دهد افراد بی‌بصیرت نگاه كلان به حوادث و پدیده‌های اطراف خود ندارند و در تصمیمات خود دچار جزیی‌نگری شده، و افراط و تفریط می‏کنند.

اگر خواص، بعد از رحلت پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله در برابر تحریف واقعة غدیر و ماجرای سقیفه سكوت نمی‌كردند و با سكوت خود به ظلم ظالمان، ظاهری مشروع نمی‌دادند، اگر آنها در مقابل غصب حقّ اهل‏بیت‌علیهم‌السلام و فاطمه زهرا‌علیها‌السلام سكوت نمی‌كردند و اگر...، تاریخ به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.

مقام معظم رهبری، در مورد نقش خواصّ بی‌بصیرت در انحرافات تاریخی می‌فرمایند:

«وقتی قدرتی همة امكانات جوامع و یا یك جامعه را در اختیار دارد و راه طغیان را پیش می‌گیرد و جلو می‌رود، اگر مردان و داعیه‌داران حق در مقابل او اظهار وجود نكنند و حركت او را تخطئه نكنند، با این عمل، كار او را امضا كرده‌اند، یعنی ظلم به امضای اهل حق می‌رسد، بدون اینكه خودشان خواسته باشند.» (12)

كیفیتحضورحضرتفاطمهزهرا‌علیها‌السلامدرمسجد

عبد الله محض (13) به روایت خود از پدرانش‌علیه‌السلام می‌گوید: «هنگامی كه به فاطمه‌علیها‌السلام خبر رسید، ابوبكر و عمر طی دستور العملی اعلان غصب فدك كرده‌اند، آن حضرت پوشش خود را بر سر انداخت و ردایی بلند بر تن كرد و در میان گروهی از زنان همدل و هم‌آهنگ با خویش و نیز زنانی از بنی هاشم، از خانه بیرون آمد و راهی مسجد شد. چنان سرآسیمه و شتابناك حركت می‌كرد كه هر سكوت و سكونی را در هم می‌شكست، او بسان پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله گام برمی‌داشت، هنگامی كه وارد مسجد شد، ابوبكر با عده‌ای از مهاجرین و انصار نشسته بودند. با حضور فاطمه‌علیها‌السلام و همراهانش بین آنان و حاضران، پرده‌ای سفید آویختند. او با متانت تمام در پس پرده قرار گرفت، و آنگاه آهی عمیق و ناله‌ای جانسوز سر داد كه از نالة او صدای شیون مردم برخاست و همه به گریه افتادند. مجلس به لرزه در آمد، فاطمه‌علیها‌السلام لحظه‌ای آرام گرفت تا احساسات مردم فروكش كند، آنگاه سخنرانی خود را با ستایش و سپاس خداوند آغاز نمود.» (14)

فرازهاییازخطبةفدكیه

فرازهای این خطبة زیبا را می‌توان در هفت بخش و محور برشمرد: (15)

بخشاوّل: شكر الهی، توحید و صفات پروردگار و هدف آفرینش؛

بخش دوم: مباحث مربوط به نبوت و مقام والای پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله؛

بخش سوم: جایگاه قرآن و پند و اندرزهایی در این باب؛

بخش چهارم: معرفی خویش و خاندان گرانقدرش و اشاره به وضعیت مردم در دوران جاهلیت؛

بخش پنجم: حوادث و رویدادهای بعد از رحلت پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله و تلاش منافقین برای محو اسلام؛

بخش ششم: غصب فدك؛

بخش هفتم: اتمام حجت با خواصّ بی‌بصیرت و ضرباتی كه از ناحیة آنها به اسلام وارد می‌شود.

ستایشخداوندوشكرنعمتهایاو

«اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی مَا اَنْعَمَ؛ ستایش خدای را بر نعمتهایی كه [بر ما] ارزانی داشته است.»

حضرت فاطمه‌علیها‌السلام سخن خویش را در پایگاه توحید (مسجد النبی‌صلی‌الله‌علیه‌وآله)، با زیباترین ستایشها از معبود یگانه آغاز نمود. زهرا‌علیها‌السلام كه روح پاكش در كوران حوادث بعثت در كنار پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله سامان گرفته است، هیچیك از رویدادهای تلخ و شیرین زندگی كه مشیت رحمانی است، در او تأثیر منفی نمی‌گذارد؛ بدین روی آن چنان كه شایستة مقام بندگی اولیای خدای بود، خدا را ستود چنانچه حضرت علی‌علیه‌السلام در سخت‌ترین شرایط روزگار، در ستایش خدا می‌فرماید:

«اَللَّّهُمَّ أنْتَ اَهْلُ الْوَصْفِ الْجَمِیلِ وَالتَّعْدَادِ الْكَثِیرِ؛ (16) بارخدایا ستایش نیك و بی‌شمار، تنها سزاوار توست.»

بدین روی فاطمه‌علیها‌السلام در مقام ادب و عبودیت و با نهایت خشوع و خضوع، عبارت زیبا و دلربای «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ» را بر زبان خویش جاری ساخت.

در باب عظمت «اَلْحَمْدُ لِلَّه» از امام صادق‌علیه‌السلام روایت شده كه پدرم (امام باقر‌علیه‌السلام) فرمود: «اَلْحَمْدُ لِلَّه» سپس به دنبال آن فرمود: «مَا تَرَكْتُ وَلاَ اَبْقَیتُ شَیئاً جَعَلْتُ جَمِیعَ اَنْوَاعِ الْمَحَامِدِ لِلَّه ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ فَمَا مِنْ حَمْدٍ اِلاَّ وَهُوَ دَاخِلٌ فِیمَا قُلْتُ؛ (17) چیزی را در ستایش خداوند ترک نکرده و باقی نگذاشتم. همه ستایشها را ویژه خدای عزیز و بزرگ قرار دادم، بنابراین ستایشی نیست، مگر اینكه حاوی آن الحمد لله است.»

انواعنعمتهایالهی

«وَلَهُ الشُكْرُ عَلَی مَا اَلْهَمَ وَالثَّنَاءُ بِمَا قَدَّمَ؛ سپاس مخصوص خداست بر آنچه كه [به ما] الهام نموده (اندیشه نیكویی كه در وجود ما قرار داده است) و ستایش، خدا را به آنچه پیش فرستاده.» (اشاره به خلقت زمین و آسمان و همه چیزهایی كه قبل از ما خلق شده و ما از آنها استفاده می‌كنیم.)

در این فراز، حضرت به انواع نعمتهای الهی اشاره می‌فرمایند. نعمتهای خداوند را در یك تقسیم می‌توان چنین برشمرد:

1. نعمتهای مادی؛ 2. نعمتهای معنوی و باطنی.

یكی از نعمتهای معنوی الهاماتی است كه خداوند در برخی مواقع بر قلب انسانها خطور می‌دهد، كه حضرت ابتدا از آن سخن به میان می‌آورد.

نعمتهایبدوندرخواست

حضرت می‌فرماید: «مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ اِبْتَدَأهَا؛ ستایش از عموم نعمتهایی كه خداوند بدون درخواست كسی آنها را عطا نموده است.»

در این جمله به دو نكته اشاره شده است:

1. نعمات الهی بر دو قسم هستند؛ یك قسم نعمتهایی است كه بدون درخواست بنده، به او عطا می‌شود. بخش دیگر، نعمتهایی است كه با درخواست بنده، به او عطا می‌شود.

2. نعمتهای عمومی و بدون درخواست، شامل همة موجودات می‌شود؛ و حضرت در این فراز از خطبه اشاره به این نوع نعمت دارد.

نعمتهایفراوان

حضرت در ادامه می‌فرماید: «وَ سُبُوغُ آلاَءٍ اَسْدَاهَا؛ خداوند را سپاس از فراوانی و گستردگی نعمتهایی كه ارزانی داشته است.»

با تفكّر در خلقت، درمی‌یابیم كه نعمتهای الهی، سر تا پای انسان را فرا گرفته و حتی شامل روح و روان نیز می‌شود. همان‌گونه كه هنگام قرار گرفتن زیر آبشار، تمام وجود انسان را آب فرا می‌گیرد، نعمتهای الهی نیز به همین میزان انسان را احاطه كرده است. خداوند در قرآن كریم به این نكته اشاره می‌كند و می‌فرماید: «وَاَسْبَغَ عَلَیكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَبَاطِنَةً»؛ (18) «و نعمتهای آشكار و پنهان خود را بر شما ارزانی داشته است.»

نعمتهایبی‌حدوحصرخداوند

حضرت‌علیها‌السلام می‌فرماید: «جَمَّ عَنِ الْاِحْصَاءِ عَدَدُهَا؛ نعمتهایی كه از شمارش افزون است.»

كلمة «جَمّ» در این فراز به معنای «كَثُر» است؛ یعنی «زیاد» و چون با حرف «عَنْ» متعدّی شده، متضمن تجاوز از حد و اندازه است و معنای آن این است كه نعمتهای خداوند آنقدر زیاد است كه توان شمارش آن در انسان وجود ندارد، و این كلام حضرت اشاره به كلام خداوند در قرآن دارد كه می‌فرماید: «وَاِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللهِ لَا تُحْصُوهَا»؛ (19) «اگر در مقام شمارش نعمتهای خداوند برآیید نمی‌توانید آن را شمارش كنید.»

شكرنعمتها،منشأاتصالودوامآنها

حضرت‌علیها‌السلام می‌فرماید: «وَنَدَبَهُمْ لإسْتِزَادَتِهَا بِالشُّكْرِ لِإتِّصَالِهَا؛ خداوند بندگانش را دعوت كرده تا به وسیله شكر، نعمتها را بر آنان زیاد كرده و متصل نماید.»

در این فراز، صدیقة كبرا‌علیها‌السلام به آیه‌ای از قرآن اشاره دارند كه می‌فرماید: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لأزِیدَنَّكُمْ»؛ (20) «چنانچه شكرگزار شدید، بی‌شك به شما زیادی خواهم بخشید.»

آنچه كه مسلّم است این است كه سپاس‌گزاری، فقط یادآوری نعمتها از راه زبان نیست؛ اگرچه شكر زبانی، مرتبه‌ای از شكر است. شكرگزاری، قدم گذاشتن در صراط مستقیم مكتب وحی است و دوری از آن ناسپاسی است. حال اگر انسان می‌خواهد نعمتهایش دائمی و یا زیاد گردد، تنها راه آن سپاس‌گزاری از آن نعمتها است.

مرحوم علامه طباطبایی‌رحمه‌الله در تعریف شكر و سپاس می‌گوید: «حقیقت شكر، اظهار نعمت و ابراز آن است، همچنان كه كفر نعمت، عبارت است از مخفی كردن و منظور از اظهار نعمت، به كارگیری صحیح و مناسب آن است در مراد و هدفی كه مُنعم در نظر گرفته است.» (21)

درخواستستایشدربرابركثرتنعمتها

حضرت در ادامه می‌فرماید: «وَاسْتَحْمَدَ اِلَی الْخَلاَئِقِ بِأِجْزالِهَا؛ و از مردم به جهت فراوانی نعمتهایش درخواست ستایش كرده است.»

مولای متقیان علی‌علیه‌السلام می‌فرماید: «وَلَو اَنَّ النَّاسَ حِینَ تَنْزِلُ بِهِمْ النِقَمُ وَتَزُولُ عَنْهُمُ النِعَمُ فَزِعُوا اِلَی رَبِّهِمْ لِصِدْقٍ مِنْ نِیاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ لَرَدَّ عَلَیهِمْ كُلَّ ثَارِدٍ وَ اَصْلَحَ لَهُمْ كُلَّ فَاسِدٍ؛ (22) اگر مردم وقتی كه بدبختیها به آنان رو آورده و نعمتهای الهی از آنان زایل می‌شود، با صدق نیت و دلی آكنده از شوق، به خدای خود روی آورند، خدا هر نعمتِ از دست رفته را باز می‌فرستد و هر فاسدی را اصلاح می‌كند.»

توحیدوثمرهآن

حضرت در ادامة خطبه، بعد از حمد و ستایش الهی و شمارش نعمتها، شهادت به وحدانیت خداوند داده و مطالبی را در مورد توحید می‌فرماید: «اَشْهَدُ اَنْ لَا اِلَهَ اَلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیكَ لَه، كَلِمَةٌ جَعَلَ الْاِخْلَاصَ تَأوِیلَهَا؛ گواهی می‌دهم كه خدایی به جز «الله» نیست كه تنهاست و شریكی برای او نیست، [این شهادت به وحدانیت خدا،] كلمه‌ای است كه نتیجه و تأویل آن، اخلاص در اعمال است.»

اساس و زیربنای همة اعتقادات، توحید و تبرّی از شرك است. بی‌شك اعتقاد صحیح و مطابق با واقع در عملكرد انسان تأثیرگذار است و اعتقاد توحیدی می‌تواند در خلوص عمل انسان مؤثر باشد. اگر انسان به مرحله‌ای از اعتقاد رسید، كه در مقابل خداوند، همه چیز را هیچ دانست، و تنها خداوند را خالق، روزی دهنده و مستحق عبادت دانست، ثمرة این اعتقاد، خلوص در عمل است.

هدفآفرینش

«اِلَّا تَثْبِیتاً لِحِكْمَتِهِ وَ تَنْبِیهاً عَلَی طَاعَتِهِ وَ اِظْهَاراً لِقُدْرَتِهِ وَ تَعَبُّداً لِبَرِیتِهِ وَ اِعْزَازاً لِدَعْوَتِهِ؛ [خلقت موجودات نیست] مگر برای تثبیت حكمت، آگاه ساختن بر اطاعت، ظاهر [و بارز نمودن] قدرت، ایجاد روحیه تعبد در مخلوقات و تقویت و تثبیت دعوت خود [توسط انبیاء‌علیه‌السلام].»

آنچه كه از این فرازها استفاده می‌شود، هدفمند بودن خلقت است؛ به اعتقاد ما (امامیه) افعال الهی هدفمند هستند، و آثار هدف به مخلوقات باز می‌گردد. در نتیجه انسانی كه به این مرحله از شناخت رسید و قدرت با عظمت الهی را مشاهده كرد، نسبت به او خاضع می‌گردد و دستورات پیامبرانش را می‌پذیرد و این امر در راستای تقویت و تثبیت دعوت انبیاء است.

فلسفهثوابوعقاب

«ثُمَّ جَعَلَ الثَّوَابَ عَلَی طَاعَتِهِ، وَ وَضَعَ الْعِقَابَ عَلَی مَعْصِیتِهِ؛ آنگاه خداوند ثواب و پاداش را بر اطاعت خود قرار داد و عقاب و مؤاخذه را بر معصیت و نافرمانیش قرار داد.»

به یقین اطاعت از خداوند از آن روی كه خالق ماست و همة عالم را به جهت ما خلق كرده، به حكم عقل لازم و واجب است (شكر منعم) و از آنجا كه این حكم عقلی برای همگان قابل درك نیست، خداوند ثواب را بر اطاعت و عقاب را بر معصیت قرار داده است.

ادامه دارد... .

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

(1). هر چند كه بعضی آن را چهار خطبه برشمرده‌اند؛ ولی به اعتقاد اكثر مورخین، خطبه چهارم، ادامه خطبه فدكیه است. ر. ك: نهج‏الحیاة، محمد دشتی، مؤسسه تحقیقاتی أمیرالمؤمنین‌علیه‌السلام، چاپ نهم، ص 129 - 130.

(2). بدین جهت به خطبه فدكیه شهرت یافته که بعد از غصب فدك حضرت این سخنرانی را در مسجد النبی در حضور مسلمانان و به بهانه غصب فدك ایراد نموده‌اند.

(3). شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، تحقیق: محمد ابو الفضل ابراهیم، دار احیاء الكتب العربیه، بیروت، الطبعة الثانیة، 1387 ق، ج 16، ص 210.

(4). بحار الانوار، علامه مجلسی، دار الكتب الاسلامیه، 1385 ق، ج 36، ص 215.

(5). النص والاجتهاد، علامه شرف الدین، مطبعة النعمان، نجف، چاپ پنجم، 1388 ق، پاورقی ص 31.

(6). اسراء/ 26.

(7). عن ابی سعید خدری: «لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الآیةُ، دَعَا رَسُولُ اللهِ‌صلی‌الله‌علیه‌وآله فَاطِمَةَ، فَاَعْطَاهَا فَدَكَ.»؛ الدرّ المنثور فی تفسیر المأثور، عبد الرحمان جلال الدین سیوطی، دار الفكر، بیروت، 1403 ه‍. ق، ج 5، ص 273.

(8). ابن ابی الحدید می‌نویسد: فاطمه زهرا‌علیها‌السلام ده روز بعد از وفات رسول الله‌صلی‌الله‌علیه‌وآله برای اعتراض به مصادره فدك در مسجد حضور یافت. شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 263.

(9). حكمت فاطمی، سید عز الدین حسینی زنجانی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چ 2، 1389 ش، ص 21.

(10). زهرا‌علیها‌السلام برترین بانوی جهان، مكارم شیرازی، انتشارات سرور، چاپ چهاردهم، 1386 ش، ص 116.

(11). بحار الانوار، علامه مجلسی، انتشارات مكتبة الاسلامیة، 1392 ق، ج 28، ص 314.

(12). بیانات مقام معظم رهبری، 19/3/1374.

(13). عبد الله محض، فرزند حسن مثنّی و او نیز فرزند امام حسن‌علیه‌السلام و مادرش فاطمه دختر امام حسین‌علیه‌السلام است و به لحاظ انتساب به این دو امام همام و خلوص در سیادت، او را «عبد الله محض» نامیده‌اند.

(14). الاحتجاج، احمد بن علی بن طالب الطبرسی، مطبعة النعمان، النجف الاشرف، 1386 ق، ج 1، ص119.

(15). زهرا‌علیها‌السلام برترین بانوی جهان، شیرازی مكارم، انتشارات سرور، قم، چاپ چهاردهم، 1386 ش، ص 149 و 150.

(16). نهج البلاغه، سید رضی‌رحمه‌الله، خطبه 90.

(17). البیان فی تفسیر القرآن، سید ابو القاسم خویی‌رحمه‌الله، مطبع الآداب، نجف، 1385 ق، ص485.

(18). لقمان/ 20.

(19). ابراهیم/ 34.

(20). ابراهیم/ 8.

(21). المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی‌رحمه‌الله، مؤسسة الاعلمی، بیروت، 1411 ق، ج 4، ص40.

(22). حكمت فاطمی، عز الدین حسینی زنجانی، انتشارات دفتر تبلیغات، چاپ دوم، 1389 ش، ص 55.

756 دفعه
(2 رای‌ها)