محوریت آیات و روایات در تبلیغ (2)

اشاره

در شماره پیشین مطالبی را در مورد «اهمیت و چرایی» محوریت آیات و روایات مطرح كردیم. در این قسمت می‌خواهیم چگونگی «پژوهش و تحقیق» در آیات و روایات را كه یكی از سه فصل «راهكارهای عملی بیان آیات و روایات» است، بیان كنیم.

راهكارهای عملی بیان آیات و روایات

راهكارهای عملی بیان آیات و روایات را در سه فصل بیان می‌كنیم:

1. پژوهش؛

2. زمینه سازی برای بیان؛

3. به كارگیری.

پژوهش در آیات و روایات

یكی از لذّت‌بخش‌ترین كارهای انسان، مطالعه، تأمّل، نكته‌برداری، بحث و گفتگو پیرامون آیات نورانی قرآن و سخنان گهربار پیشوایان دین است. علاوه بر اینكه تحقیق در آیات و روایات برای خود مبلّغ، زیبا، جذّاب و نشاط‌آور است، موجب هدایت افزون‌تر او می‌شود. و این امر، تأثیر بسزایی بر تربیت متربّیان خواهد داشت.

در این قسمت سعی داریم مراحل «پژوهش در آیات و روایات» را بیان كنیم:

مراحل پژوهش در آیات و روایات

الف. انتخاب موضوع

پس از شناخت مخاطب، انتخاب موضوع جذّاب، سازگار با روحیات وی و مؤثر در رفتار او، بسیار مهم است. اینكه چه موضوعی برای مخاطب مناسب است، به توانایی مبلّغ و مربّی در شناخت نیازهای مخاطب، درك محیطِ رشد او و شناخت موضوع بستگی دارد. برخی از مبلّغین توانمند، علّت موفّقیت خود را انتخاب موضوع مناسب دانسته‌اند.

ملاكهای انتخاب

دانستن برخی از معیارهای انتخاب موضوع، پیدا كردن موضوعات مفید و كاربردی را آسان‌تر می‌كند. در این عرصه می‌توان شرایط ذیل را به عنوان ملاكهای تعیین موضوع در نظر داشت:

1. به روز باشد.

2. متناسب با روحیات مخاطبین باشد.

3. خودِ عنوانِ بحث برای مخاطب جذاب باشد.

4. موضوع بحث، مورد نیاز مخاطب باشد؛ به گونه‌ای كه سخن شما راه حل مناسبی برای رفع چالشهای فكری، اعتقادی و رفتاری او باشد یا حداقل جوابی برای پرسشهای او به حساب آید.

5. ذهن مخاطب با بحث مطرح شده درگیر باشد؛ به این صورت كه مخاطب احساس كند دربارة آن حرفی برای گفتن دارد.

6. عنوان مورد نظر با ابعاد مختلف زندگی مخاطب مرتبط باشد؛ یعنی وقتی مطالب بیان شد و اثر گذاشت، مخاطب از بُعد روحی آرامش یابد، امید پیدا كند،...؛ از بُعد علمی به معلومات روز و دینی او افزوده شود،...؛ از بُعد معنوی رشد كند، معرفتش نسبت به امامان معصوم علیهم السلام افزایش یابد و....

7. عنوان مورد نظر با مطالب و مباحث متعدد مورد نیاز او مرتبط باشد كه به بهانة یك بحث، مباحث مفید دیگر نیز بیان شود.

8. بحث منتخب اثرگذار باشد؛ یعنی وقتی اطلاعات مخاطب در مورد موضوع انتخابی افزایش یافت، به رشد معنوی وی كمك کند.

9. از همه مهمتر موضوع منتخب، مورد سفارش آیات و روایات باشد، یا در مورد آن، آیات و روایاتی وجود داشته باشد.

نمونه‌ها

با مشورت با یكی از مبلّغین زبده، لیستی از موضوعات مفید برای مقاطع درسی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را تهیه كرده‌ایم:

ابتدایی:

آداب معاشرت اسلامی؛ مثل سلام و احوالپرسی، احترام به والدین و بزرگ‌ترها، غذا خوردن، خوابیدن، مهمانی رفتن، همسایه‌ها، و...

قصه‌های قرآن

داستان امامان معصوم علیهم السلام

بازی و شادی

تمیزی و نظافت

خدا و طبیعت

آفات برخی از گناهان؛ مثل غیبت، دروغ و....

راهنمایی:

داستانهای اعتقادی در مورد خداشناسی، معاد و...

دوستیها

روش مطالعه

مزاح و شوخی

دبیرستان:

رابطة دختر و پسر

ازدواج و محبتهای عاقلانه

غرب‌شناسی

تكنولوژی روز

آزادی

افسردگی

برنامه ریزی

اعتماد به نفس

ثمرات دینداری

ورزش

هنر

ب. تفحص

در مورد موضوع منتخب خود، سعی كنید تا می‌توانید به آیات و روایات مرتبط دست یابید و در صورت لزوم آنها را در فیش تحقیقاتی یادداشت نمایید. گاهی ممكن است در مورد مطلبی حدود 10 تا 20 آیه و روایت را به دست آورید؛ وقتی تعداد آیات و روایات یك بحث زیاد باشد، بهتر می‌توانید آیه و روایت مناسب را انتخاب كنید.

از سوی دیگر تحصیل مطلب صحیح و دقیق مستلزم كاوش در همه آیات و روایات مرتبط با بحث است. امام رضا علیه السلام فرمودند: «إِنَّ فِی أَخْبَارِنَا مُحْكَماً كَمُحْكَمِ الْقُرْآنِ وَ مُتَشَابِهاً كَمُتَشَابِهِ الْقُرْآنِ فَرُدُّوا مُتَشَابِهَهَا إِلَی مُحْكَمِهَا وَ لَا تَتَّبِعُوا مُتَشَابِهَهَا دُونَ مُحْكَمِهَا فَتَضِلُّوا؛ (1) در اخبار ما، محكمی همانند محكم قرآن و متشابه ی همانند متشابه قرآن وجود دارد؛ پس متشابه روایات را به محكم آن بازگردانید و هرگز متشابه اخبار را بدون محكم‌آن پیروی نكنید كه گمراه خواهید شد.»

طبیعی است كه حل متشابهات به وسیلة محكمات، بدون تحقیق و پژوهش میسر نیست. از این رو لازم است حتی الامکان همه آیات و روایات یک موضوع بررسی شود.

مراحل تفحص در آیات و روایات

برای جستجوی دقیق‌تر، در كاوش خود لازم است منظم عمل کنید، از این رو مراحل سه‌گانة زیر پیشنهاد می‌شود:

1. در آغاز تحقیق، مطالب و مباحث قابل توجه و مفید را لیست كنید.

2. سپس در مورد آنها، تفحص و تحقیقِ موضوعی داشته باشید؛ بدین منظور به كتب موضوعی قرآن، نهج-البلاغه و روایات مراجعه كنید. در صورت عدم امكان، می‌توانید با جستجو در فهرست كتب روایی و یادداشت عناوین نزدیك به موضوع انتخابی به روایات مناسب دست یابید.

3. هنگامی كه در محدودة انتخابی خود آیات یا روایاتی را یافتید و با شیوة بیان آیات و روایات آشنایی اجمالی پیدا كردید، می‌توانید دور دوم تفحص خود را با جستجوی الفاظ نظیر و هم‌خانواده آغاز كنید.

اگر نرم‌افزارهای رایانه‌ای آیات و روایات را در اختیار داشته باشید، به جستجوی شما سرعت و دقت بیشتری می‌بخشد.

نمونه

می‌خواهید در دبیرستان پسرانه، در مورد روابط دختر و پسر صحبت كنید.

1. طبق برنامه در ابتدا باید مباحث و مطالب مورد نیاز را لیست كنید.

فرض كنید مباحث ذیل مورد انتخاب شماست:

ü توضیح انواع ارتباطات دیداری، گفتاری و....

ü حرمت ارتباط همراه با لذت به هر نوعی كه باشد.

ü تفاوت محبت هوس‌آلود دنیوی و محبت عاقلانة دینی:

* محبت هوس آلود دنیوی با آنكه كم است، زیاد جلوه می‌كند؛ برعكس محبت دینی.

* تصور محبت شهوانی دنیوی لذت بخش‌تر از خودش است؛ بر عكس محبت دینی.

* محبت شهوانی دنیوی موقتی است و تداوم ندارد؛ بر خلاف محبت دینی.

* هجوم محبت شهوانی دنیوی به قلب با یك نگاه و فرار آن با یك تصور است؛ یعنی متزلزل بودن این محبت بخاطر عدم استحكام منطقی آن است؛ بر خلاف محبت دینی كه پایه‌هایش عاقلانه، منطقی و همراه با شناخت صحیح است.

* محبت شهوانی غیرشرعی دنیوی با احساس گناه و عذابهای وجدانی همراه است؛ بر خلاف محبت دینی.

* احساسِ زدگی و ناكامی و هزاران بیماری روحی و روانی دیگر با محبت غیرشرعی دنیوی ایجاد می‌شود و آرامش را از زندگی می‌زداید؛ بر خلاف محبت دینی. (می‌توانید از آمار و اخبار جهان غرب و اروپا برای تأیید این آسیبها استفاده كنید.)

ü آسیبهای روابط آزاد غیر شرعی:

* بروز شكستهای متعدد؛

* عدم موفقیت در تحصیل؛

* نا امیدی؛

* افسردگی؛

* عصبی شدن؛

* پوچ گرایی؛

* تصورات نامطلوب و منفی از زندگی و دنیای اطراف؛

* بی‌اعتمادی به دیگران؛

* عدم اعتماد به نفس و ترس از ریسك كردن؛

* از دست دادن شخصیت اجتماعی؛

* منهدم شدن پایگاه مهم خانواده با درگیر شدن با والدین و هر انسان دلسوز دیگر؛

* شناخت ناصحیح از دنیای دوستان و تعاملات ناصحیح‌تر با آنان؛

* كوری استعدادها و تواناییهایی كه برای بارور شدنشان یك عمر تلاش نیاز است؛

* تصور و خیال موفقیت بدون رسیدن به آن؛

* ناملایمات محبتی و گرایش به مسكّنها و مخدّرهای غیر شرعی و آغازی دوباره در آسیبی جدید. (2)

2. در مرحلة بعدی به تفحص موضوعی در مورد مطالب لیست شده می‌پردازید.

شاید نتوانید به راحتی آیه و روایت برخی از مطالب لیست شده را پیدا كنید. این امر طبیعی است.

قطعاً در تحقیقات نخستین، زمان زیادی را باید صرف كنید؛ البته به مرور زمان و با آشنایی بیشتر با آیات و روایات، خصوصاً در مباحث روز، بهتر و راحت‌تر می‌توانید تحقیق كنید و زودتر پژوهش خود را به پایان برسانید.

3. وقتی با آیات و روایات مباحث فوق آشنا شوید، كلمات «عفَّة و عفاف‌»، «شهوة‌»، «زینة‌»، «یغضضن من أبصارهنّ‌»، «یحفظن فروجهنّ‌»، «یبدین زینتهنّ‌»، «كرامة النفس‌»، «عزّة النّفس‌»، «ذلة‌»، «اطمینان القلب‌»، «السّكینة‌»، «الوقار‌»، «الهمّ‌»، «الغمّ‌»، «الندامة‌»، و ده‌ها كلمة دیگر را می‌یابید كه می‌توانید به عنوان كلید واژه از آنها استفاده كنید و روایاتی كه با الفاظ فوق، هم خانواده یا مترادف‌اند را با «أل» و بدون آن، همراه با ضمیر متصل و غیر آن در منابع اسلامی جستجو كنید.

ج. توثیق

توثیق سندی

اطمینان از صحت مطالب و اتقان صدور روایت از معصوم، به هنگام بیان، حس و نیروی خاصی به شما می‌بخشد به نحوی كه مخاطب نیز از این حس بهره برده، با اطمینان فزون‌تر و وجدانی آرام‌تر سخنان شما را گوش می‌كند و احادیث را می‌پذیرد؛ بنابراین عادت كنید، همواره هر روایتی را كه شنیدید مطرح نكنید؛ بلكه اگر آن را معتبر و موثق دانستید، بیان نمایید. این عادت، روحیه و انگیزة پژوهش را در شما تقویت می‌كند به گونه‌ای كه سعی می‌كنید اگر روایتی شنیدید، حتماً آن را در كتب معتبر روایی بیابید.

توجه به سند حدیث و اینكه این روایت را چه كسی نقل كرده، پیامی است كه مولا و سرور جهانیان، امیرالمؤمنین علیه السلام در گوش تاریخ نجوا كرده‌اند:

«إِذَا حَدَّثْتُمْ بِحَدِیثٍ فَأَسْنِدُوهُ إِلَی الَّذِی حَدَّثَكُمْ فَإِنْ كَانَ حَقّاً فَلَكُمْ وَ إِنْ كَانَ كَذِباً فَعَلَیهِ؛ (3) وقتی حدیثی را بیان می‌كنید، آن را به كسی كه از او شنیده‌اید، مستند و منتسب سازید؛ اگر حدیث راست و صحیح بود، [پاداشش] برای شما وگرنه [عقابش] با او خواهد بود.»

در این راستا اگر با رجال و راویان حدیث آشنایی داشته باشید، اتقان تحقیقتان بیشتر می‌شود.

توثیق محتوایی

قرآن، كتاب خدا و روایات، سخن پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمة هدی علیهم السلام است كه با علم الهی دانسته و ابلاغ شده است؛ یعنی سرچشمة آیات و روایات یك چیز است. یكی بدون واسطه و دیگری با واسطه به علم لا یتناهی خداوند حكیم بر می‌گردد؛ پس ارتباط بین آنها باید از لحاظ منطقی و محتوایی یكی باشد.

از پیامبر اسلام و ائمة اطهار علیهم السلام این روایت به چشم می‌خورد كه: «إِذَا جَاءَكُمْ مِنَّا حَدِیثٌ فَاعْرِضُوهُ عَلَی كِتَابِ اللَّهِ فَمَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَهُ فَاطْرَحُوهُ أَوْ رُدُّوهُ عَلَینَا؛ (4) هنگامی كه حدیثی از ما به شما رسید، آن را بر كتاب خدا عرضه كنید؛ پس آنچه موافق آن بود، بگیرید [و عمل كنید] و آنچه مخالفش بود، به دور اندازید یا [در مورد آن] به ما رجوع كنید [و با اقوال و اعمال ما مقابله كنید] .»

امام صادق علیه السلام نیز در این باره می‌فرماید: «مَا لَمْ یوَافِقْ مِنَ الْحَدِیثِ الْقُرْآنَ فَهُوَ زُخْرُفٌ؛ (5) آن حدیثی كه موافق قرآن نباشد، باطل است.»

توثیق قلبی

از آنجا كه خداوندِ حكیم، انسان را با فطرتی پاك آفریده و دستورات لازم برای حفظ و مصونیت این پاكی را به وسیلة پیامبران و ائمة اطهار ابلاغ فرموده است، طبیعی است كه رابطة عمیق بین فطرت انسان و كلام نور جلوه‌نمایی كند؛ به گونه‌ای كه روایات دلنشین، زیبا و با طراوت باشد و آیات از آن بیشتر.

رسول گرامی اسلام می‌فرماید: «فَمَا وَرَدَ عَلَیكُمْ مِنْ حَدِیثِ آلِ مُحَمَّدٍ فَلَانَتْ لَهُ قُلُوبُكُمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ فَاقْبَلُوهُ وَ مَا اشْمَأَزَّتْ مِنْهُ قُلُوبُكُمْ وَ أَنْكَرْتُمُوهُ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلَی الْعَالِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ؛ (6) آنچه از حدیث آل محمد علیهم السلام بر شما وارد شد، اگر قلبهایتان برای آن نرم شد و [از روی فطرت] آن را شناختید، قبولش نمایید؛ اما اگر دلهایتان از آن مشمئز شد و برای شما ناآشنا بود، به خدا و رسول و عالمی از آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رجوعش دهید.»

د. ترجمة صحیح

از آنجا كه كتاب خدا و گفتار امامان معصوم علیهم السلام با علم الهی گره خورده، بسیار دقیق و حساب شده است، از این رو باید در ترجمه نیز دقت زیادی صورت گیرد تا این سخنان گرانمایه كج فهمیده و فهمانده نشود.

توصیه‌هایی در مورد ترجمه

برای دست یافتن به ترجمه صحیح، چند مطلب و نكتة كاربردی را بیان می‌كنیم:

ü یك كلمة عربی ممكن است با یك حرف، مثل «فی» معنای خاصی داشته باشد و همین كلمه با حرف «عَن» معنای دیگری؛ مثل فعل «رَغِبَ» كه «رَغِبَ فِی الشَّیءِ» با «رَغِبَ عَنِ الشَّیءِ» دو معنای متضاد دارند؛ پس در جستجوی لغات و معنا كردن آن، در حروف، مفاعیل و... دقت كنید.

ü اكثر لغات را در لغتنامه ملاحظه نمایید و به آنچه به ذهنتان متبادر می‌شود، اكتفا نكنید تا احتمال خطا را كاهش دهید؛ مثلاً به نظر شما كلمة «قهرمانة» در این حدیث معروف امیرالمؤمنین علیه السلام به چه معناست؟ «فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیحَانَةٌ وَ لَیسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ» (7) این كلمة بسیار آشنا و آسان در عربی به معنای «مدیر، رئیس و وكیل» است.

در لسان العرب آمده است: «قهرم: القَهْرَمَانُ: هُوَ المُسَیطِرُ الْحَفِیظُ عَلَی مَنْ تَحْتَ یدَیهِ»

صاحب مجمع البحرین نیز ذیل همین حدیث شریف، «قهرمانة» را این گونه معنا می‌كند: «اَلْقَهْرَمَانُ: اَلَّذِی إِلَیهِ الْحُكْمُ بِالْاُمُورِ كَالْخَازِنِ و الْوَكِیلِ الْحَافِظِ لِمَا تَحْتَ یدِهِ، وَ الْقَائِمُ بِاُمُورِ الرَّجُلِ.»

علاوه بر یافتن معانی لغات و دقت در كلمه كلمة آیات و روایات، باید به تركیب و چگونگی جمله بندی نیز دقت كنید.

شاید تجربه كرده باشید كه فهم كتاب رسائل یا مكاسب در ابتدا كه با تركیب و شیوة بحث شیخ اعظم رحمه الله آشنا نیستید، سخت است؛ اما به مرور، جملات این كتب را بهتر می‌فهمید؛ به همین دلیل حواشی و یادداشتهای شما در اوایل كتاب بیشتر از اواخر آن است.

در ترجمه نیز با مأنوس شدن با سیر گفتاری و شیوة كلامی آیات و روایات به مرور زمان، تركیب جملات را بهتر درك خواهید كرد.

ü برای ترجمة دقیق به تجزیه و تركیب صحیح نیز نیاز دارید. اینجاست كه به فواید علم صرف و نحو، معانی و بیان و... بیش از پیش پی خواهید برد و مراجعه به این كتب خاك خورده، موجب زنده شدن خاطرات اوایل طلبگی می‌شود.

ü گویایی و وضوح ترجمه فراموش نشود؛ یعنی به گونه‌ای نباشد كه ترجمة شما نیاز به ترجمة دیگری داشته باشد. گاهی عبارات عربی را تحت اللفظی معنا می‌كنیم كه برای مخاطبِ عوام یا نوجوان و جوان قابل فهم نیست یا در ترجمه، عبارات عربی زیادی به كار می‌بریم به گونه‌ای كه شنونده شك می‌كند ما روایت را دوباره خواندیم یا ترجمه‌اش را مطرح كردیم.

مولای متقیان، علی علیه السلام می‌فرماید: «اَحْسَنُ الْكَلَامِ مَا لَا تَمُجُّهُ الْآذَانُ وَ لَا یتْعَبُ فَهْمُهُ الْأفْهَامَ؛ (8) بهترین سخن آن است كه گوشها آن را [بیرون] نیاندازند و فهمش، ذهنها را خسته نكند.»

یا در جای دیگر می‌فرماید: «أحْسَنُ الْكَلَامِ مَا زَانَهُ حُسْنُ النِّظَامِ وَ فَهِمَهُ الْخَاصُّ وَ الْعَامُّ؛ (9) «بهترین كلام آنست كه زیبایی تركیبش آن را زینت داده و برای خاص و عام قابل فهم باشد.»

ü نظم كلمات، زیبایی جملات و حسن تركیب در آیات و روایات مشهود است؛ گوشها را نوازش می‌دهد، چشمها را نورانی می‌سازد و دلها را به سوی خود می‌كشاند. سعی كنید ترجمه نیز از این زینتها بهره‌ای برده باشد.

ü ترجمة خود را نزد آگاهان لغت و علمای فن ببرید و علاوه بر اطمینان از ترجمه، كارآزمایی داشته باشید.

ü مراجعه به ترجمه‌های قوی، شما را در این امر یاری می‌كند.

هـ. تفکر

برای فهم بهتر و القای صحیح به مخاطب، علاوه بر تحقیق و گردآوری آیات و روایات به تفكر، بحث و گفتگو نیز نیاز دارید؛ این بدین علت است كه از طرفی امام باقر علیه السلام معرفت را این گونه تعریف كرده‌اند كه: «فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِی الدِّرَایةُ لِلرِّوَایةِ وَ بِالدِّرَایاتِ لِلرِّوَایاتِ یعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَی أَقْصَی دَرَجَاتِ الْإِیمَانِ؛ (10) معرفت، فهم روایت است و با درك و فهم روایات است كه مؤمن به بلند‌ترین درجات ایمان نائل می‌گردد.»

و از سوی دیگر امام رضا علیه السلام در فهم روایات، وظیفة ما را این دانسته‌اند كه: «عَلَینَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ وَ عَلَیكُمُ التَّفْرِیعُ؛ (11) بیان اصول [مطالب بینشی و ارزشی] بر ماست و به دست آوردن فرعیات [و مصادیق آنها]، وظیفة شماست.»

اجرای این دو فرمان، تفكر و كاوش را برای نیل به معرفت حقیقی و تحصیل فرعیات یك مطلب و مصادیق روز آن، ضروری می‌سازد.

و. برداشت منطقی

در آغاز غیبت كبری، كوشش محدّثین و علماء در حفظ قرآن و روایات، بر مصونیت از تغییر و تحریف متمركز بود و در این راه سختیهای زیادی را به جان خریدند.

امروزه، با توجه به گسترش ارتباطات و صنعت چاپ و استفاده از آن در چاپ قرآن و كتب روایی، خطر تحریف لفظی بسیار كم است؛ آنچه اسلام ناب را تهدید می‌كند، تحریف معنایی قرآن و روایات است.

مبلغین و مربّیان باید با پرهیز از تحلیل سلیقه‌ای، منطقی كردن نكته گیریها، مطالعة كتب علمای برجسته، مشورت با صاحب نظران حوزه و در صورت لزوم گفتگو با اساتید دانشگاه و... سعی كنند، صحّت برداشتها و دقّت تحلیلها را افزایش داده، خدای ناكرده دچار سوء برداشت نشوند؛ زیرا:

  • سوء برداشت موجب انحراف معنایی و به دست آمدن مطالب نادرست می‌شود كه این خود بزرگترین دغدغة پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم است: « أَكْثَرَ مَا أَخَافُ عَلَی أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی رَجُلٌ یتَأَوَّلُ الْقُرْآنَ یضَعُهُ عَلَی غَیرِ مَوَاضِعِهِ؛ (12) پس از رحلتم، بیشترین بیم من بر امّتم از این است كه شخصی قرآن را تأویل كرده و آن را در غیر جایگاه‌هایش قرار دهد [و جابجا و اشتباه تفسیر كند] .»
  • تفسیر به رأی و بدون علم و آگاهی از قرآن موجبات عذاب اخروی را فراهم می‌كند.

در عوالی اللآلی از نبی مكرّم نقل شده است كه فرمودند: «مَنْ قَالَ فِی الْقُرْآنِ بِرَأْیهِ أَوْ بِغَیرِ عِلْمٍ فَلْیتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ؛ (13) كسی كه قرآن را به رأی خود یا بدون علم تفسیر كند، پس باید نشیمنگاهش را از آتش قرار دهد.»

  • سوء برداشت باعث ایجاد تناقضات و تضادها در سخنان ما خواهد شد و به مرور زمان اطمینان عمومی از گفته‌های ما سلب می‌شود. مولای مؤمنان، علی علیه اسلام می‌فرماید: «شَرُّ الْقَولِ مَا نَقَضَ بَعْضُهُ بَعْضاً؛ (14) بدترین سخن، آنست كه بعضی از آن بعضی دیگر را نقض كند.»
  • در صورتی كه سوء برداشت موجب استنباط مطلب نادرستی هم نشود، باز آثار منفی در پی خواهد داشت؛ مثلاً با این روش به مخاطب خود سطحی بودن نكته‌گیری، ساده و غیر تخصّصی بودن برداشت از قرآن و روایات را القا كرده‌اید.

پیامبر اسلام فرمودند: «مَنْ فَسَّرَ الْقُرْآنَ بِرَأْیهِ فَأَصَابَ الْحَقَّ فَقَدْ أَخْطَأَ؛ (15) كسی كه قرآن را تفسیر به رأی كند، هر چند با حق برخورد كرده باشد، باز خطا كرده است.»

  • از آنجا كه شما الگوی استفاده از آیه و روایت هستید، ممكن است برخی از مخاطبین امر تفسیر را سبك و آسان شمرده به خود اجازه دهند كه با اندك تأمّلی و كم‌ترین مناسبتی از آیات و روایات نكته‌گیری كنند؛ در حالی كه این كار، یك امر تخصّصی است؛ مانند شخص بیماری كه خود در صدد درمان بر می‌آید و خود را از دكتر بی‌نیاز می‌داند، در حالی كه علم كافی را ندارد.

چند نمونه از سوء برداشت

اگر از آیة شریفة «ثُمَّ یأْتِی مِنْ بَعْدِ ذلِكَ عامٌ فِیهِ یغاثُ النَّاسُ وَ فِیهِ یعْصِرُونَ»؛ (16) «سپس بعد از آن سالی فرا می‌رسد كه به مردم در آن سال باران فراوان می‌رسد و در آن سال، مردم عصاره [میوه‌ها و دانه‌های روغنی را] می‌گیرند.»، این نكته را به دست آوریم كه «مردم را به آینده امیدوار كنیم تا بتوانند سختیها را تحمّل كنند‌»، برداشت صحیح از آیه نداشته‌ایم؛ چون آیة كریمه نمی‌خواهد این مطلب را بیان كند؛ هر چند كه سخن ما درست است.

یا از آیه «وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ»؛ (17) «او (یوسف) را به قیمت ارزان؛ مقدار محدودی درهم، فروختند.‌»، این پیام كه «مالی كه آسان به دست می‌آید، آسان نیز از دست می‌رود؛ چون یوسف را آسان به دست آوردند، ارزان فروختند‌»، استفاده نمی‌شود. گرچه واقعه‌ای كه در آیه ذكر شده با مطلب مذكور مطابقت دارد؛ اما نمی‌توان به عنوان نكتة برداشتی قلمداد كرد.

یا این سخن كه «در كنار راههای منفی، راه مثبت را جایگزین كنیم.» كاملاً درست و صحیح است؛ اما از آیة شریفة «إِنِّی تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائی إِبْراهیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یعْقُوب «؛ (18) «من آیین قومی كه به خدا ایمان ندارند و به آخرت كافرند را ترك كردم و از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی كردم.» چنین امری استنباط نمی‌شود؛ بله، آیه یكی از مصادیق این مطلب است.

ممكن است مخاطب كه چنین تفسیری از قرآن و روایات را می‌شنود از خود بپرسد: چرا در آیات و روایات دیگر كه محرمات را بیان می‌كند، پس از بیان راه منفی، مطلبی از راههای مثبت ذكر نشده است؟! هر چند ممكن است راه مثبت در آیه یا روایت دیگری بیان شده باشد، امّا با برداشت فوق از آیه، این سؤال ذهن اكثر عوام را به خود مشغول خواهد كرد.

نكاتی در مورد تصحیح برداشت

برای به دست آمدن برداشتهای منطقی و صحیح نكاتی لازم الاجراست:

ü با تصحیح فكر و منطق گفتار سعی كنید رابطة منطقی و صحیحی بین نكات به دست آمده و آیات و روایات برقرار كنید؛ در خصوص این كار، فكر، مشورت، مطالعه و بحث داشته باشید.

ü جملات قبلی و بعدی آیات و روایات در نكته‌برداری و تحلیل اثر بسزایی دارد؛ پس سعی كنید آیات و روایات را با جملات همجوار ترجمه كرده، از آنها برداشت نمایید؛ مثلاً اگر این حدیث دقیق و روانشناختی امام علی علیه السلام كه فرمودند: «وَ إِنْ أَمَرْنَكُمْ بِالْمَعْرُوفِ فَخَالِفُوهُن؛ (19) اگر زنان، شما را به كار شایسته امر كردند، با آنها مخالفت كنید.» بدون در نظر گرفتن جملة بعدی كه فرمودند: «كَی لَا یطْمَعْنَ مِنْكُمْ فِی الْمُنْكَرِ؛ (20) تا به شما در كارهای نادرست طمع نكنند.‌»، مورد استفاده قرار گیرد، قطعاً برداشتهای ناقصی را به دنبال خواهد داشت.

ü باید بدانید كه آیه یا حدیث مورد نظر، چه زمانی، به چه كسی و در چه محیط و جامعه‌ای صادر شده است. به گفتة دیگر، اقتضاهای زمانی و مكانی را مد نظر داشته، در شناخت جامعه، مخاطبِ خاص و عامِ آیه یا روایت و زمان صدور آنها كوشا باشید. این امر یاور ذهن و كمك كنندة فكرتان خواهد بود؛ مثلاً این گفتار امیر المؤمنین علیه السلام كه فرمودند: «اتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ وَ كُونُوا مِنْ خِیارِهِنَّ عَلَی حَذَر؛ (21) از زنان شر بپرهیزید و از خوبان آنها بر حذر باشید.» را اگر با توجه به زمان خطبة حضرت امیر كه پس از جنگ جمل است، تحلیل كنید بهتر در فهم عبارات آن موفق خواهید شد.

ü پس از اطمینان از صحت و دقت برداشتهای خود، خوب است به مخاطب منطقی بودن برداشت را بفهمانید تا هم اطمینان او افزایش یابد و هم با شیوه‌های صحیح و تخصّصی بودن این امر به طور اجمالی آشنا شود.

ü برخی از نکته‌ها كه در «ترجمة صحیح» متذكر شدیم، در این قسمت نیز مشكل‌گشا خواهد بود و بر اتقان كار می‌افزاید؛ مثل: ترجمة دقیق لغات، توجه به تركیب كلمات در جمله، تجزیه و تركیب جملات، مراجعه به صاحبنظران و اندیشمندان دین.

ز. چینش آیات و روایات

هر چه دقّت انتخاب بیشتر و تطابق بحث با آیه و روایت دقیق‌تر باشد، اثرگذاری بر مخاطب نیز افزایش می‌یابد. برای اینكه میزان دقّت بیشتر شود، نكات زیر را همواره در نظر داشته باشید:

پس از جستجو در آیات و روایات پیرامون موضوع انتخابی و یادداشت كردن متون دلخواه، فیشهای خود را در مقابل چشمانتان قرار دهید و سعی كنید بهترین آیات و روایات و مناسب‌ترین آنها با موضوع را انتخاب كنید و در سیر بحثی خود بگنجانید.

همیشه تلاشتان بر این باشد كه سیر بحثتان را طبق آیات و روایاتِ بدست آمده قرار دهید. كار سختی نیست، با تأمّل و تفكّر می‌توانید ارتباط بین آیات و روایات را به دست آورده، سیر بحث را ترسیم نمائید.

تناسب آیه و روایت با میزان فهم مخاطب را فراموش نكنید؛ شناخت صحیح مخاطب، شما را در انتخاب بهتر و مناسب‌تر یاری می‌كند.

در انتخاب، تنظیم و چینش مطالب، شناخت جامعه و محیط را نیز در نظر بگیرید. توضیح مختصری در این باره خواهد آمد.

محاسبة نفس

وقتی برای اولین بار، قصد سفر تبلیغی داشتم، نزد یكی از موفّقین حوزه رفتم و از وی درخواست موعظه و نصیحت كردم. ایشان فرمودند:

«بعد از تنظیم مباحث و نكته‌ها و قبل از منبر یا كلاس، زمانی را برای محاسبة نفس خود قرار بده و بیاندیش كه مطالبی كه می‌خواهی بگویی، آیا خود به آن واقف هستی و عملاً رعایت می‌كنی؟ اگر عامل بودی خدا را سپاس گوی وگرنه حداقل استغفار كن و از خداوند توفیق روزافزون بخواه، نیتت را خالص نما، توكّل بر خدا و توسّل به آل طه علیهم السلام را فراموش نكن، سپس به كلاس یا منبر برو.»

چه زیباست لحظاتی از عمر خود را به محاسبة نفس بپردازیم، قبل از آنكه موعد محاسبه برسد؛ زیرا در آن هنگام دیگر فرصت استغفار و طلب توفیق روزافزون را نخواهیم داشت.

مولای متقیان، علی علیه السلام می‌فرماید:

«مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ وَقَفَ عَلَی عُیوبِهِ وَ أَحَاطَ بِذُنُوبِهِ وَ اسْتَقَالَ الذُّنُوبَ وَ أَصْلَحَ الْعُیوبَ؛ (22) كسی كه نفس خود را محاسبه كند، بر عیوبش آگاه و بر گناهانش مسلط می‌شود، [از این رو] گناهان را از بین می‌برد و عیبها را اصلاح می‌كند.»

این كار علاوه بر رشد فكری، رفتاری و معنوی مربّی، اثرات عمیق خود را بر متربّیان خواهد داشت. ان شاء الله.

ادامه دارد... .

پی‌نوشـــــــــــــــــــــــتها:

 

1. وسائل الشیعة، ج 27، ص 115، باب 9.

2. مخدّر؛ یعنی عادت به كار مضری كه انسان را از انجام كارهای جدّی و مفید باز می‌دارد. مخدّرها را می‌توان در شكلهای زیر دید:

1. مخدرهای جسمی: مثل سیگار، مواد مخدر، قرصهای روان گردان.

2. مخدرهای روحی: مثل هیجانات فوتبال، فیلمهای اكشن، عشقهای خیابانی و روابط آزاد جنسی، تصاویر شهوت‌انگیز، موسیقیهای محرك.

3. مخدرهای عقلی: مثل آرزوها و بلند پروازیهای تخیل‌آمیز و وهم آلود، مشغول شدن ذهن در مورد موضوعات بی‌فایده مثل حفظ

اسامی فوتبالیستها، مربّیها، شمارة لباس،... و كیفیت بازی تیمها و بازیكنهای داخلی و خارجی.

3. الكافی، ج 1، ص 52. الإسناد فی الحدیث: رفعه إلی قائله (مجمع) .

4. تهذیب الأحكام، ج 7، ص 275، باب 25. المعارضة: المقابلة (مجمع) .

5. الكافی، ج 1، ص 69. الزُّخْرُفُ: الزِّینة، سُمِّی کل زِینةٍ زُخْرُفاً ثم شبه كلُّ مُمَوَّه مُزَوَّرٍ به. (لسان) الزُخْرُفُ:‌ای باطل مزین (مجمع) .

7. الكافی، ج 1، ص 401: اشمأز الرجل اشمئزازاً: انقبض (مجمع) ؛ الشَّمْز: نفور النفس من الشیء تكرهه (لسان) ؛ الرّد: عن امیرالمؤمنین علیه السلام: فَالرَّدُّ إلَی اللَّهِ الْأَخْذُ بِمُحْكَمِ كِتَابِهِ وَ الرَّدُّ اِلَی الرَّسُولِ الْأََخْذُ بِسُنَّتِهِ الْجَامِعَةِ غَیرِ الْمُفَرِّقَةِ (مستدرك الوسائل، ج 13، ص 164)

8. الكافی، ج 5، ص 510.

9. غرر الحكم، ص 210، حدیث 4051. یقال مجّ‌الماء من فمه مجّاً: لفظه و رمی به (مجمع) ؛ مجّ الأذنُ:‌ای الأُذنُ لا تَعِی ما تَسْمَعُ، و لكنها تلقیه نسیاناً، كما یمَجُّ الشیءُ من الفم (لسان) .

10. غرر الحكم، ص 210، حدیث 4046.

11. بحارالأنوار، ج 1، ص 106، باب 3. دِرْیةً و دِرْیاناً و دِرایةً: عَلِمَهُ (لسان) .

12. وسائل الشیعة، ج 27، ص 62، باب 6. التفریع: معناه بحسب التبادر،‌ای و یلزمكم أن تفرعوا علیها لوازمها و ما یتعلق بها (مجمع) .

13. منیة المرید، ص 369.

14. مستدرك الوسائل، ج 17، ص 337، باب 13. تَبَوَّأه: أصْلَحه و هَیأه. (لسان) ؛ فلیتبوأ مقعده من النار:‌ای لینزل منزله منها، أو لیهییء منزله منها.

15. غرر الحكم، ص 212، حدیث 4129.

16. وسائل الشیعة، ج 27، ص 205، باب 13.

17. یوسف / 49.

18. یوسف / 20.

19. یوسف / 37 و 38.

20. الكافی، ج 5، ص 517.

21. همان.

22. همان.

23. مستدرك الوسائل، ج 12، ص 154، باب 95.

447 دفعه
(0 رای‌ها)