پلورالیزم دینی (1)

معنای پلورالیسم

واژه «پلورالیسم» (pluralism) از «پلورال» (plural) به معنای «تجمع» و «كثرت» می‌باشد و پلورالیسم یا كثرت گرایی كه نقطه مقابل حصرگرایی است، به معنی پذیرش كثرت، تعدّد پذیری و تكثّرانگاری است و در برابر نفی كثرت كه یا تأیید وحدت است و یا تأیید قلّت قرار دارد. (1)

امروزه، پلورالیسم یا تكثرگرایی معنای دیگری پیدا كرده و تفسیر پلورالیستها متفاوت با معانی لغوی آن است. در این معنی، پلورالیسم به مكتبی (مكتب فكری، دینی، فرهنگی و...) گفته می‌شود كه «حقیقت»، «نجات» و «فلاح و رستگاری» را منحصر در یك تفكر، دین، فرهنگ و... نداند، بلكه همه این مؤلفه‌ها را مشترك بین همه مكتبها بداند؛ به نحوی كه در همه آنها چه به صورت برابر و چه به صورت نابرابر توزیع شده است. بنابراین، هیچ فرهنگ، اندیشه و دینی بر سایر فرهنگها، اندیشه‌ها و ادیان، برتری ندارد و پیروان هر آیینی در صراط مستقیم هستند و همه آنها از نجات، حقیقت و رستگاری برخوردارند. (2)

قلمرو و حوزه‌های پلورالیسم

«پلورالیسم» در زمینه‌ها و حوزه‌های مختلفی مطرح شده كه مهم‌ترین آنها عبارت اند از:

1. پلورالیسم اجتماعی ـ سیاسی

پلورالیسم اجتماعی و سیاسی به مفهوم گرایش به كثرت، تعدد و افزایش كمی و كیفی احزاب، جمعیتها، انجمنها و تنوع آراء و عقاید، در جهت مصالح جامعه به كار رفته است. در پلورالیسم اجتماعی، لزوم تحكیم مبانی امور فوق و تشویق، ترغیب و هدایت مردم جامعه به سوی احزاب، جمعیتها و انجمنهای سیاسی، اقتصادی، تعلیم و تربیت، فرهنگ و نیز اتحادیه‌ها و سندیكاهای شغلی تأیید می‌گردد تا از راه مشاركت همه جانبه مردم در امور عامه، مصلحت امور عمومی تأمین شود و اداره امور جامعه، توانی بیشتر و گسترده‌تر یافته و ترقی یابد. تحمل آراء و عقاید و نیز تساهل و تسامح و داشتن رفتار معتدل با احزاب و جمعیتها، انجمنها، اتحادیه‌ها و سندیكاها، شرط لازم برای تحقق پلورالیسم است. (3)

2. پلورالیسم فرهنگی

در این عرصه، تعدّد و تكثر فرهنگها، به ویژه در آداب و رسوم اجتماعی و تمایزآشكار آن با فرهنگهای دیگر، مورد پذیرش و دارای جایگاه رسمی است. طبق این نظریه، رفتارهای فرهنگی هر قوم، راه كارها و راهبردهایی هستند كه بسته به شرائط جغرافیایی، زیست محیطی و نژادی، نحوه تغذیه آن قوم و... ، در حوزه عقل جمعی شكل گرفته است و در هر حال، باید به آن احترام گذاشت و گوناگونی آن را پذیرفت. در واقع، پلورالیسم فرهنگی، تبیینی از چرایی این گوناگونیهای ادغام ناپذیر است. (4)

3. پلورالیسم معرفتی

پلورالیسم معرفتی ـ یعنی شناختی كه انسانها از یك حقیقت دارند ـ متنوع و متكثر است و این تنوع فهمها و معرفتها غیرقابل تبدیل و كاهش به یك معرفت است؛ بلكه همه اینها در عرض هم واقع شده اند و هیچ یك از این معرفتها نسبت به دیگری ترجیح ندارند. (5)

4. پلورالیسم دینی

این نوع پلورالیسم كه بحث محوری این نوشتار است، وقتی به بهترین وجه روشن می‌شود و هنگامی می‌توان به شناخت دقیق تری از آن دست یافت كه با توجه به تاریخ و در كنار سایر رقبایش مورد مطالعه قرار گیرد. به همین خاطر، بعد از معرفی رقیبهای مختلف پلورالیسم دینی، به خاستگاه و بستر تاریخی آن اشاره خواهیم كرد.

به طور كلی، در مواجهه با پدیده دین و مسئله تعدد و تنوع ادیان، موضع گیریهای متفاوت ـ و گاه متضاد ـ صورت گرفته است كه عبارت اند از:

الف) طبیعت گرایی (6)

طبیعت گرا به كسی گفته می‌شود كه قائل است چیزی بیش از طبیعت وجود ندارد. طبیعت گرا، دین سنتی را كه براساس اعتقاد به ماوراء طبیعت بنا شده ـ مردود می‌شمارد؛ اما این لزوما بدان معنا نیست كه دین را بما هو دین مردود شمارد. بسیاری از طبیعت گرایان برای دین سنتی، جایگزینی در نظر می‌گیرند كه كاركردهای نوعی دین را داراست، بدون اینكه مدعایی فراتر از جهان طبیعی داشته باشد. با توجه به اینكه طبیعت گرایان چه چیزی را خدا محسوب دارند، یعنی چه چیزی را به عنوان پرستش برگزینند، بهتر می‌توان صورتهای طبیعت گرایانه از دین را رده بندی كرد. (7)

به طور كلی طبیعت گرایان یا ابطال گرایان را می‌توان به دو دسته تقسیم كرد:

عده‌ای برای رد و ابطال ادیان الهی از تبیینهای جامعه شناسانه استفاده می‌كنند كه «امیل دوركیم» از مهم‌ترین طرفداران این نظر به شمار می‌رود. وی دین را مظهر قدرت جامعه می‌داند و منشأ آن را «توتمیسم» (8) (Totemism) ذكر می‌كند.

گروه دوم برای نفی دین، تقریری روان شناختی به كار می‌برند. زیگموندفروید بنیان گذار روان كاوی، از مشهورترین آنهاست. به اعتقاد فروید (9) ، دین، فرافكنی ساخته و پرداخته ذهن آدمی است.

نظریه طبیعت گرایانه دین، به سرعت مورد نقد جدی قرار گرفت و مهم‌ترین نقد بر این دیدگاه این بود كه این دیدگاه غیرتاریخی، خیال پردازانه (غیرواقع گرایانه) و بیشتر شبیه یك فرضیه است كه بدون دلیل و غیرمطابق با نمونه‌های خارجی است.

ب) انحصار گرایی (Exclusivism)

انحصار گرایی كه دیدگاه غالب در بین اندیشمندان و دین داران می‌باشد، نجات و رستگاری را منحصر در یك دین می‌داند و بقیه ادیان را منسوخ می‌داند؛ «انحصارگرایان معتقدند رستگاری، رهایی، كمال یا هر چیز دیگر كه هدف نهایی دین تلقی می‌شود، منحصرا در یك دین خاص وجود دارد یا از طریق یك دین خاص به دست می‌آید.‌» ادیان دیگر نیز حاصل حقایقی هستند، امّا منحصرا یك دین حق وجود دارد؛ دینی كه راه رستگاری و رهایی را پیش روی ما می‌نهد. به این ترتیب، پیروان سایر ادیان، حتی اگر دین دارانی اصیل و به لحاظ اخلاقی درستكار باشند، نمی‌توانند از طریق دین خود رستگار شوند. برای نجات دادن این افراد باید یگانه راه رستگاری را به ایشان نشان داد. و «دین داران به دلیل داشتن چنین اعتقادات انحصارگرایانه‌ای است كه با غیرت و اشتیاق دین خود را تبلیغ می‌كنند.‌» (10)

ج) شمول گرایی (Inclusivism)

پاسخ دیگری كه در قبال تعدد ادیان مطرح شده، دیدگاه «شمول گرایی» یا «اشتراك پذیری» دینی است. این دیدگاه كه نسبت به دیدگاه پیشین (انحصار گرایی) متساهل‌تر و آسان گیرتر می‌باشد، معتقد است كه گر چه یك دین حق وجود دارد و سایر ادیان باطل اند، ولی پیروان سایر ادیان كه انسانهای مخلص و درست كاری هستند، هرچند از دین حق چیزی نشنیده باشند، ولی می‌توانند رستگار شوند.

كارل راند، از این افراد (جستجو گران حقیقی خدا در ادیان دیگر) تحت عنوان «مسیحیان گمنام» نام می‌برد. (11)

د) وحدت گرایی

«وحدت گرایی» یكی دیگر از رهیافتهاست كه توسط سنت گرایانی مانند: شوان، رنه گنون، سید حسین نصر و... ، نسبت به تكثر ادیان و مذاهب اتخاذ شده است.

وحدت گرایان معتقدند كه گوهر و لُب لباب همه ادیان یكی است. ادیان در نهایت، یك پیام دارند، ولی به شیوه‌های گوناگونی آن را مطرح می‌كنند. به اعتقاد وحدت گرایان، ادیان، حقیقتی دارند و رقیقتی؛ گوهری دارند و صدفی؛ باطنی دارند و ظاهری؛ هسته‌ای دارند و پوسته‌ای و اختلافات ادیان فقط در ظواهر، صدفها، و پوسته هاست، نه در حقیقت و گوهر و باطن و البته این اختلافات، ظاهری و ضروری است و «همه راهها به یك قله ختم می‌شوند.‌» (12)

دیدگاه «شمول گرایی» و همچنین «وحدت گرایی»، دچار اشكالات فراوانی است كه ضمن تحلیل و ارزیابی پلورالیسم دینی، این اشكالات مشخص خواهد شد.

ه) پلورالیسم دینی (13)

«پلورالیسم دینی» در باب تكثر ادیان، یكی دیگر از رویكردها می‌باشد كه امروزه بر سر زبانها جاری است و واكنشهای مختلفی را برانگیخته است. كثرت گرایی دینی نظریه‌ای است در باب حق بودن ادیان و محق بودن دین داران و بر آن است كه كثرتی كه در عالم دین ورزی پدید آمده است، حادثه‌ای است طبیعی كه از حق بودن ادیان و محق بودن دین داران پرده برمی دارد. كثرت گرایان معتقدند ادیان مختلف، می‌تواند پاسخها و واكنشهای گوناگونی نسبت به واقعیت غایی، در راه رستگاری انسان باشند (14) و «علی رغم این واقعیت كه ادیان، دعاوی متناقضی نسبت به حق، نجات، درست و نادرست و یا باید و نبایدها، تاریخ و بشر دارند، كثرت گرایان دینی مدعی هستند كه همه این اقوال می‌توانند نسبت به جهان بینیهایی كه خاستگاه آن اقوال هستند، صحیح باشند.‌» (15)

«جان هیك» در برابر ادعای مطلق گرایی هر دینی از جمله مسیحیت، بیش از هر كس دیگری این مفهوم كثرت گرایی را پرورانده است. او می‌گوید كه ادیان بزرگ جهان، بیانگر مواجهاتی اصیل ـ هر چند مختلف ـ با خداوندند. آنها ادراكات و تصورات مختلف از حق و غایت و واكنشهای گوناگون نسبت به آن را در درون شیوه‌های مهم و متنوع زندگی انسانی تجسم می‌بخشند.

دغدغه هیك این است كه ادعای صدق و ادعای رستگاری را كه در هر دین بزرگی می‌بیند، با یكدیگر تلفیق كند. از اینرو، سنتهای بزرگ دینی را باید «فراخناهای» بدیل رستگاری یا «راههایی» دانست كه زنان و مردان در آن می‌توانند تحقق رستگاری یا آزادی را بنگرند.

كثرت‌گرایی برخلاف ادعاهای مطلق انحصارگرایی و شمول گرایی، مدعی است كه حقیقت محتوای ایمان می‌تواند از تنوع تعبیرات مشروع برخوردار باشد؛ چنان كه «گاوین دوكستا» در این خصوص می‌گوید: «دیگر ادیان به یكسان، راههای رستگاری به سوی خدا هستند و این مدعا را كه مسیحیت، تنها راه رستگاری... یا كامل‌ترین راه رستگاری است، باید به دلائل قوی كلامی یا پدیدار شناختی رد كرد.‌» (16)

در كشور ما هم برخی از روشنفكران به تبعیت از جان هیك (طراح طرح پلورالیسم دینی) و با استفاده از تجربیات قبلی محمد اركون و فضل الرحمان، سعی در بومی سازی نظریه پلورالیسم دینی دارند. یكی از روشنفكران در این باره می‌گوید:

«مسئله پلورالیسم، كاوشی است در تبیین كثرت بالفعل موجود در عالم. آن هم كثرتهای نا زدودنی و متباین و گاه متعارض.‌» (17)

به طور خلاصه، پلورالیستها مدعی اند كه تمامی ادیان، مذاهب و مكاتبی كه در جهان وجود دارند، می‌توانند انسان را به نجات و حقیقت برسانند و موجب سعادت و رستگاری او بشوند؛ هر چند كه این ادیان، ادعاهای متفاوت و متعارضی نسبت به یك حقیقت دارند؛ مانند اینكه: مسیحیت به «تثلیث» (پدر، پسر، روح القدوس) و اسلام به «توحید، و...‌» قائل است. بنابراین، به نظر اینان، اختلافات ادیان، هیچ اشكالی ندارد و همه آنها از یك حقیقت سخن می‌گویند و در نهایت، انسان را به نجات و رستگاری می‌رسانند.

زمینه‌های پیدایش پلورالیسم دینی

به طور خلاصه، بحث پلورالیسم دینی از زمانی در اروپا آغاز شد كه فرقه‌های مختلف مسیحیان، با عدم پذیرش مسیحیت از جانب مهاجرینی روبه رو شدند كه بعد از جنگ جهانی دوم و در نیمه دوم قرن بیستم از كشورهای مختلف به اروپا مهاجرت كرده بودند. این در حالی بود كه مسیحیان، قرنها شعار «بیرون از كلیسا هیچ نجاتی وجود ندارد» را سر داده بودند و معتقد بودند: همه آنهایی كه مسیحی نیستند، اهل جهنم اند.

این موضوع چالشی بود برای متكلمان مسیحیت؛ چون بعضی از آنها می‌دیدند كه در میان غیرمسیحیان، افراد خوبی پیدا می‌شوند. به همین خاطر، راجع به این تعلیم كلیسا بد گمان شدند و چند پیشنهاد برای كنار گذاشتن این شعار مطرح كردند. اولین عكس العمل در نوشتار كارل رانر دیده شد. او كه متكلمی كاتولیك بود، همزمان با جنگ جهانی دوم و پس از آن، پیشنهاد كرد كه مسیحیان می‌توانند قبول كنند كسی رسما مسیحی نباشد و خدا به خاطر طرز زندگی و اخلاقش او را مسیحی حساب كند. آنان در حقیقت مسیحی هستند، ولی در ظاهر مسیحی نیستند. این اولین تلاش بود. بعد از آن بعضی از نویسندگان گفتند: این كافی نیست و دیدگاه منصفانه نسبت به این مسئله این است كه بگوییم: نجات یافتن شخص، به خاطر پاك شدنش به وسیله دین خودش می‌باشد. پس ما باید قبول كنیم كه برای نجات، راههای مختلفی وجود دارد و منحصر به دین مسیح نیست.

این بیان كه راه نجات منحصر به یك دین نیست، كاملاً مخالف آن چیزی است كه برای قرنها در دین مسیح بود و اكثر متكلمان و متفكران دین مسیح نیز این طرز فكر را قبول نمی‌كنند. (18)

مهم‌ترین شخصی كه این اندیشه را (یعنی اینكه نجات منحصر در دین مسیح نیست = پلورالیسم دینی) مطرح كرد، جان هیك، متكلم پروتستانی بود.

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1. فرهنگ حیم، ص468.

2. ر. ك: درآمدی بر كلام جدید، هادی صادقی، انجمن معارف و كتاب طه، ص340 ـ 341.

3. جامعه مدنی و حاكمیت دینی، عبدالحسین خسروپناه، انتشارات وثوق، ص197.

4. فرهنگ واژه‌ها، مؤسسه اندیشه دینی، عبدالرسول بیات و دیگران، ص143.

5. ر. ك: همان، ص145.

6. «Naturalism» (= ابطال گرایی)

7. دین و چشم اندازهای نو، پی. آلستون و دیگران، ترجمه غلام حسین توكلی، دفتر تبلیغات اسلامی، ص77.

8. «توتم» موجودی است (كه ممكن است، گیاه، جماد و حیوان باشد) كه اعضای یك قوم آن را مقدس می‌شمارند و آن را مورد پرستش قرار می‌دهند. ر. ك: نظریه جامعه شناسی دین (رویكردی انتقادی به دیدگاه دوركیم در باب خاستگاه دین) ، ولی اللّه عباسی، معرفت، ش56، ص42 ـ53.

9. ر. ك: آینده یك پندار، زیگموند فروید، ترجمه هاشم رضی؛ رویكردی انتقادی به خاستگاه دین از نگاه فروید، غلامحسین توكلی، نشر سهروردی؛ درآمدی بر منشأ دین، علی رضا قائمی نیا، انجمن معارف، ص121 ـ 131. و:

1. pals, Daniel, seven theories of religion, oxford, 1996.

10. عقل و اعتقاد دینی، مایكل پترسون و دیگران، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی (طرح نو) ، ص402.

11. ر. ك: مقاله «تعدد ادیان» جان هیك، در: دین پژوهی، ویراسته میرچا الیاده، ص341.

12. معرفت و معنویت، سید حسین نصر، ترجمه انشاء اللّه رحمتی، دفتر پژوهش و نشر سهروردی، ص559.

13. Religious pluralism.

14. ر. ك: پلورالیسم: دین، حقیقت، كثرت، هادی صادقی، (مؤسسه طه) ، ص55.

15. اسلام و كثرت گرایی دینی، محمد لگنهاوزن، ترجمه نرجس جواندل (موسسه طه) ، ص36.

16. جستارهایی در فلسفه دین، الوین پلانتینجا، ترجمه مرتضی فتحی زاد، انجمن معارف، ص93.

17. صراطهای مستقیم، عبدالكریم سروش، ص5.

18. ر. ك: محمد لگنهاوزن، در: مجموعه پلورالیسم دینی، (تحقیق: مركز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه) ، ص81 ـ 82.

471 دفعه
(0 رای‌ها)