ويژگی‌ های عبادت امير مؤمنان علیه السلام

ای علی‌ای بی‌نهايت بی‌كران                                    ‌ای جهان بی‌كران در تو نهان

ای علی‌ای آفتاب كوی عشق                                   می‌دهد كوی وَلايَت بوی عشق

ای علی‌ای خضر،‌ای نوح،‌ای خليل‌                            ای نشان از حكمت رب جليل

از برترين امتيازات اميرمؤمنان عليه السلام كه تمام صفات برتر او به نحوی از آن سرچشمه می‌گيرد، عبادت و بندگی اوست. او عابد شب و شير دلاور روز بود كه هرگز از عبادت و بندگی خدا خسته نشد. او در مركز عبادت، يعنی كعبه به دنيا آمد و در حال نماز، در محراب عبادت مجروح گشت و با آن جراحت به شهادت رسيد.

و در حال شهادت نيز جملات نماز را بر زبان داشت كه «ماتَ عَلِی وَ الصَّلوةُ بَيْنَ شَفَتَيْهِ؛ علی از دنيا رفت در حالی كه نماز بين دو لبش بود.» با اين حال، علی عليه السلام اهل سياست و حكومت، مَرد رَزْم و جهاد، و اهل اجتماع و مردم داری بود. اين گونه نبود كه عبادت، او را از مسئوليتهای اجتماعی و خانوادگی باز دارد. عبادت او با همه امور زندگی پيوند داشت، بر عكس عده‌ای كه در طول تاريخ اهل عبادت و رياضت بوده‌اند، ولی بريده از اجتماع و زندگی و خانواده به سر می‌بردند.

ضروری می‌نمايد كه نگاهی به ويژگيهای عبادت مولا داشته باشيم تا راهنمايی باشد برای جامعه اسلامي، مخصوصا تشيع و آنهايی كه می‌خواهند عبادت را همراه با مسئوليتهای ديگر داشته باشند.

الف. اهميت عبادت و بندگی از ديدگاه علی عليه السلام

در فرهنگ قرآن و روايات، عبادت از اهميت والايی برخوردار است تا آنجا كه هدف خلقت انسان و جن عبادت و بندگی دانسته شده است.(1) در روايات، از جمله كلمات امير عابدان، علی عليه السلام تعبيرات زيبايی درباره عبادت آمده است كه به نمونه هايی اشاره می‌شود:

1. محبوب خدا: امام علی عليه السلام فرمود: «اِذا اَحَبَّ اللّهُ عَبْدا اَلْهَمَهُ حُسْنَ الْعِبادَةِ؛(2) هر گاه خداوند بنده‌ای را دوست بدارد، خوب عبادت كردن را به او الهام می‌كند.»

2. قرب الهي: اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: «ما تَقَرَّبَ مُتَقَرِّبٌ بِمِثْلِ عِبادَةِ اللّه؛(3) نزديك نشده است نزديك شونده‌ای [به خداوند متعال] به [وسيله اي] مانند عبادت خداوند.»

3. فضيلت بزرگان: بزرگی به مال و حسب و نسب نيست، بلكه «فَضيلَةُ السّادَةِ حُسْنُ الْعِبادَةِ؛(4)برتری سروران (و بزرگان) نيكو عبادت نمودن است.‌»

5. حُرّ واقعي: آزاد واقعی كسی است كه از بند هوس رسته و به بندگی مولای حقيقی در آمده است. امام علی عليه السلام فرمود: «مَنْ قامَ بِشَرائِطِ الْعُبُوديَّةِ اُهِّلَ لِلْعِتْقِ؛(5)هر كس به شرائط بندگی قيام كند، اهليّت (و سزاواري) آزادگی يافته است.‌»

ب. ويژگيهای عبادت علی عليه السلام

جامعيّت اوصاف علی عليه السلام در جامعيّت عبادت او نهفته است. اگر آن حضرت تمامی آنچه را كه خوبان عالم دارند، داراست، بخاطر آن است كه عبادت او تمام اوصاف بايسته و شايسته عبادات را در خود فراهم آورده و برخوردار است كه به نمونه هايی اشاره می‌شود.

1. عبادت آگاهانه

از مهم‌ترین ويژگی يك عبادت برتر اين است كه عابد آن آگاه به معبود و آگاه به مسئوليت خويش و زمان خود باشد وگرنه، نه تنها ثمربخش نخواهد بود كه خطرساز و انحراف آور است.

علی عليه السلام اين حقيقت را با زبانها و بيانهای مختلفی گوشزد و بيان می‌نمود، گاه می‌فرمود:

«اَلْمُتَعَبِّدُ عَلی غَيْرِ فِقْهٍ كَحِمارِ الطّاحُونَةِ يَدُورُ وَ لا يَبْرَحُ وَ رَكْعَتانِ مِنْ عالِمٍ خَيْرٌ مِنْ سَبْعينَ رَكْعَةً مِنْ جاهِلٍ لاَِنَّ الْعالِمَ تَأْتيهِ الْفِتْنَةُ فَيَخْرُجُ مِنْها بِعِلْمِهِ وَ تَأْتِی الْجاهِلَ فَتَنْسِفُهُ نَسْفا وَ قَليلُ الْعَمَلِ مَعَ كَثيرِ الْعِلْمِ خَيْرٌ مِنْ كَثير الْعَمَلِ مَعَ قَليلِ العِلْمِ وَ الشَّكِّ وَ الشُّبْهَةِ؛(6) پرستشگر نادان همچون خرِ آسياب است كه به گرد خود می‌گردد و گامی به پيش نمی‌رود. و دو ركعت (نماز) از شخص عالم برتر از هفتاد ركعت نماز نادان است؛ زيرا عالم وقتی گرفتار فتنه شود، با علم خود از آن بيرون می‌آيد، ولی جاهل وقتی دچار فتنه گردد، غرق شود. و عمل اندك با علم زياد بهتر از عمل بسيار با علم اندك همراه با شك و ترديد می‌باشد.»

و گاهی آن حضرت اعلام خطر می‌كرد كه «مَنْ عَبَدَ اللّهَ بِغَيْرِ عِلْمٍ كَفَرَ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُ؛(7) هر كس بدون آگاهی و معرفت خدا را عبادت كند، از جايی كه خود نمی‌داند سر از كفر در می‌آورد.» مصداق بارز اين حديث در تاريخ اسلام، خوارج است كه با آن همه عبادت بر عليه امام زمان خويش قيام كردند. اگر هم جاهلی به چنان خطری دچار نشود، لااقل بهره كافی از عبادت نمی‌برد؛ چنان كه علی عليه السلام فرمود: «لا خَيْرَ فی عِبادَةٍ لَيْسَ فيها تَفَقُّهٌ؛(8) عبادتی كه آگاهانه نباشد، خيری در آن نيست.»

و گاه دردمندانه سفارش می‌فرمود: «سَكِّنُوا فی اَنْفُسِكُمْ مَعْرِفَةَ ما تَعْبُدُونَ حَتّی يَنْفَعَكُمْ ما تُحَرِّكُونَ مِنَ الْجَوارِحِ بِعِبادَةِ مَنْ تَعْرِفُون؛(9) معرفت و شناخت آن كس را كه می‌پرستيد، در جان خود جای دهيد تا حركتهای بدنی كه برای عبادت معبود شناخته شده خويش تحمل می‌كنيد، شما را سود رساند.»

و عبادت آن حضرت در اوج عرفان و آگاهی بود. ذِعْلِب عرض كرد: يا اميرالمؤمنين! آيا پروردگارت را ديده اي؟ آن حضرت فرمود: «ما كُنْتُ اَعْبُدُ رَبّا لَمْ أرَهُ. فَقالَ يا اَميرَالْمُؤْمِنينَ! كَيْفَ رَاَيْتَهُ؟ قالَ: وَيْلَكَ يا ذِعْلِبُ لَمْ تَرَهُ الْعُيُونُ بِمُشاهَدَةِ الاَْبْصارِ وَلكِنْ رَأتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقائِقِ الاْيمانِ؛(10) من پروردگاری را كه نبينم، نمی‌پرستم. عرض كرد: يا اميرالمؤمنين! او را چگونه ديدي؟ فرمود:‌ای ذعلب! وای بر تو! ديده‌های ظاهر او را نتواند ديد، ولی ديده‌های دل به وسيله حقايق ايمان او را مشاهده می‌كنند.‌»

2. عبادت عاشقانه

ز بارگاه قدس حق يك نفس او كنار نيست                            علی است عاشق خدا بندگيش شعار نيست

وقتی معرفت و شناخت به معبود اصلی به حد اعلای خود رسيد، به دنبال آن عشق و محبت آشكار می‌شود.

نقش جمال يار را تا كه بدل كشيده‌ام                         يكسره مهر اين و آن از دل خود بريده‌ام

هر نظری كه بگذرد جلوه رويش از نظر                      بار دگر نكو ترش بينم از آنكه ديده‌ام

در تاريخ اسلام نمونه‌های زيادی از عبادتگران عاشق بوده و هست كه صحنه‌های به يادماندنی از خود به جای گذاشته‌اند. علی عليه السلام شاگرد مكتب اسلام است و عبادت او در اوج عشق و محبت الهی قرار دارد. خود آن حضرت می‌فرمايد: «اِلهی ما عَبَدْتُكَ خَوْفا مِنْ نارِكَ وَلا طَمَعا فی جَنَّتِكَ لكِنْ وَجَدْتُكَ اَهْلاً لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُكَ؛(11) بار خدايا! تو را به خاطر ترس از آتش جهنمت، و يا به جهت طمع به بهشتت عبادت نمی‌كنم، بلكه تو را شايسته عبادت يافتم، پس تو را عبادت می‌كنم.»

در روايت ديگري، عبادت را به سه گونه تقسيم نموده: عبادت بردگان كه ناشی از ترس است، و عبادت تاجران كه برای رسيدن به بهشت است، و عبادت آزادمردان، و آن گاه می‌فرمايد: «وَ قَوْمٌ عَبَدْوا اللّهَ حُبّا لَهُ فَتِلْكَ عِبادَةُ الاَْحْرارِ وَ هِی اَفْضَلُ الْعِبادَةِ؛(12) و گروهی خدا را به خاطر دوستی (و عشق) او می‌پرستند، پس اين گونه عبادت، عبادت آزادمردان است و برترين عبادت هم همين است.‌» و در جای ديگر فرمود: «لَوْ لَمْ يَتَوَعَّدِ اللّهُ علی مَعْصِيَتِهِ لَكانَ يَجِبُ اَنْ لا يُعْصی شُكْرا لِنِعْمَتِهِ؛(13)اگر [فرضا] خداوند كيفری برای معصيت خود معيّن نكرده بود، سپاس گزاری از نعمتش ايجاب می‌كرد كه از فرمانش سرپيچی نشود.‌»

3. عبادت خاشعانه

نماز يكی از مهم‌ترین عبادات است و از ويژگيهای مهم يك نماز مطلوب اين است كه انسان در حال نماز، خضوع و خشوع داشته باشد. هم اعضا و اندام در خدمت نماز باشد و هم دل در گرو خداوند. قرآن كريم درباره مؤمنان می‌فرمايد: «قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ اَلَّذينَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»؛(14) «به راستی كه ايمان آورندگان رستگار شدند؛ همانان كه در نماز خود [فروتن و [خاشع‌اند.»

علی عليه السلام بر اين ويژگی نيز تأكيد دارد و به ديگران سفارش می‌فرمايد كه «لِيَخْشَعِ الرَّجُلُ فی صَلاتِهِ، فَاِنَّهُ مَنْ خَشَعَ قَلْبُهُ لِلّهِ عَزَّوَجَلَّ خَشَعَتْ جَوارِحُهُ فَلا يَعْبَثُ بِشَی ءٍ؛(15) آدمی بايد در نمازش خشوع داشته باشد؛ زيرا كسی كه قلبش برای خدای عزيز و جليل خاشع شد، همه اعضا و اندامش نيز خاشع گردد. پس با چيزی سرگرم و مشغول نمی‌شود.»

در جای ديگر به كميل چنين سفارش نمود: «يا كُميْلُ لَيْسَ الشَّأْنُ اَنْ تُصَلِّی وَ تَصُومَ وَ تَتَصَدَّقَ اِنَّمَا الشَّأْنُ أَنْ تَكُونَ الصَّلاةُ فُعِلَتْ بِقَلْبٍ نَقِی وَ عَمَلٍ عِنْدَ اللّهِ مَرْضِی وَ خُشُوعٍ سَوِيٍّ، وَ اِبْقاءٍ لِلْجِدِّ فيها؛(16)‌ای كميل! مقام اين نيست كه نماز گذاری و روزه بگيری و صدقه دهي، مقام آن است كه نماز همراه قلب پاك انجام شود و مورد پسند الهی بوده، همراه با خشوع متعادل، و دوام جديت باشد.»

و علی عليه السلام خود چنان عبادتی داشت. شاهدش عبادتهای شبانه اوست كه هر شب بر اثر درك عظمت خدا و خوف از او غش می‌كرد.

4. عبادت خالصانه

آن گاه كه معرفت و عشق وجود انسان را فرا گرفت، بوی شرك و ريا نيز از انسان دور می‌شود و عبادت رنگ خلوص به خود خواهد گرفت. علی عليه السلام عبادت خالصانه را اين گونه توصيف می‌كند: «اَلْعِبادَةُ الْخالِصَةُ اَنْ لا يَرْجُو الرَّجُلُ اِلاّ رَبَّهُ وَ لا يَخافُ اِلاّ ذَنْبَهُ؛(17) عبادت خالص آن است كه آدمی فقط به پروردگارش اميد داشته باشد و جز از گناهش نترسد.»

از آنجا كه يقين و باور علی عليه السلام در بالاترين قله معرفت قرار دارد، اخلاص او نيز چنين است؛ چرا كه خود فرمود: «سَبَبُ الاِْخْلاصِ اَلْيَقينُ؛(18) سبب و علّت اخلاص ورزيدن، باور است.»

و در جای ديگر فرمود: «ثَمَرةُ الْعِلْمِ اِخْلاصُ الْعَمَلِ؛(19) ميوه علم و دانش، خالص نمودن عمل است.»

5. عبادت مستمر

علی عليه السلام می‌فرمايد: «دَوامُ الْعِبادَةِ بُرْهانُ الظَّفَرِ وَ السَّعادَةِ وَ دَوامُ الشُّكْرِ عُنْوانُ دَرْكِ الزِّيادَةِ؛(20) عبادت دائمی دليل پيروزی و نيك بختی است و سپاس گذاری هميشگي، نشانه دريافت فزونی [نعمت [می باشد.»

و فرمود: «قَليلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ اَرْجی مِنْ كَثيرٍ مَمْلُولٍ مِنْه؛(21) [عمل[اندكی كه به آن ادامه می‌دهي، اميد [سُود دهي] به آن بيشتر از كار بسياری است كه ملال آور [و غير دائمي] است.»

6. ميانهروی در عبادت

نكته ديگری كه مولا علی عليه السلام به آن توجه دارد، اقتصاد و ميانه روی در عبادات است؛ يعنی انسان به قدری كه توان دارد و حال و نشاط او را ياری می‌كند، به عبادت بپردازد و از افراط و تفريط پرهيز نمايد.

رهرو آن است كه آهسته و پيوسته رود رهرو آن نيست گهی تند و گهی خسته رود

در بخشی از وصيت نامه آن حضرت به فرزندش می‌خوانيم: «وَ اقْتَصِدْ فی عِبادَتِكَ وَ عَلَيْكَ فيها بِالاْءَمْرِ الدّائِمِ الَّذی تُطيقُهُ؛(22) [پسرم!] در انجام عبادت ميانه رو باش و بر تو لازم است كه در انجام عبادت روش دائمی كه توانش را داري، پيشه سازي.»

ج. برترين عبادات

در اين بخش به نمونه هايی از برترين عبادات از ديدگاه امير موحّدان عليه السلام اشاره می‌كنيم.

1. ركوع و سجود: از ميان عبادات، برترين عبادتی كه انسان را بيشتر به خداوند نزديك می‌كند، ركوع و سجود است. آن حضرت می‌فرمايد: «نِعْمَ الْعِبادَةُ اَلسُّجُودُ وَ الرُّكُوعُ؛(23) بهترين عبادت سجده و ركوع است.‌»

2. انجام واجبات: آن حضرت فرمود: «وَلا عِبادَةَ كَأَداءِ الْفَرائِضِ؛(24) هيچ عبادتی همچون انجام دادن واجبات نيست.»

اين نكته درخور دقت است، مخصوصا در جامعه امروزي، كه خيليها دنبال انجام كارهای غير واجب، و ترك واجبات هستند. ايام عاشورا خرج می‌دهند، ولی خمس مال خويش را نمی‌پردازند. شبها تا ديروقت عزاداری می‌كنند، ولی نماز صبح از دست می‌رود. هر سال به مشهد و عمره... می‌روند، اما زكات و خمس را نمی‌پردازند و....

3. انديشيدن: امام علی عليه السلام می‌فرمايد: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ الْفِكْرُ؛(25) برترين عبادت تفكر است.‌»

و علم و دانش نيز كه باعث پرورش انديشه می‌شود، مشمول اين برتری خواهد شد؛ چنان كه حضرت رسول صلی الله عليه و آله فرمود: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ الْفِقْهُ؛(26) برترين عبادت فهم [دين] است.»

4. اخلاص: حضرت علی عليه السلام فرمود:«اَفْضَلُ الْعِبادَةِ الاِْخْلاصُ؛(27) برترين عبادت اخلاص است.»

5. عفت و پاكدامني: آن حضرت در كلام ديگری فرمود: «اَفْضَلُ العِبادَةِ الْعِفافُ؛(28) برترين عبادت پاكدامنی است.»

6. بی‌رغبتی به دنيا: امام علی عليه السلام فرمود: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ اَلزَّهادَةُ؛(29) برترين عبادت زهدورزی است.‌»

7. خشوع در مقابل خدا: آن حضرت فرمود: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ اَلْعِلْمُ بِاللّهِ وَ التَّواضُعُ لَهُ؛(30) برترين عبادت، معرفت به خداوند و فروتنی در مقابل اوست.»

8. پيروزی بر عادت: و فرمود: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ غَلَبَةُ الْعادَةِ؛(31) برترين عبادت پيروزی بر عادت است.»

ز نخلستان بگوش آيد طنينی                                             عجائب جان فزا و دلنشينی

علی دارد مناجات شبانه                                                   ندای آتشين و عاشقانه

به روز واقعه ضرّاب ميدان                                               به نخلستان بود گريان و نالان

در آن جا چون نهنگ بحر تقدير                                         در اينجا آتشين آهش جهان گير

گهی انبان زاد و توشه بر دوش                                          يتيمان را نمی‌كردی فراموش

ز تاريكی به شب پوشيده رخسار                                       سراغ كودكان رفتی پدروار

بر آن دستی كه خيبر می‌گشودی                                         يتيمان را نوازش می‌نمودی

بسی از دهر دون پرور، غمين بود                                                 شرار آه سروش آتشين بود

پی نوشـــــــــــــــــــــــــــــــــــت:

1. ذاريات/56.

2. غرر الحكم و درر الكلم، ص198، ح 3935.

3. همان، ص 199، ح 3942.

4. همان، ص 199، ح 3937.

5. همان، ح 3940 و ر. ك: آثار الصادقين، صادق احسان بخش، ج 12، ص 298.

6. سفينة البحار، شيخ عباس قمي، ج 2، ص 114.

7. اعلام الدين، ص 96؛ آثار الصادقين، ص 298.

8. تحف العقول، ص 204؛ منتخب ميزان الحكمة، ص 325.

9. بحار الانوار، ج 75، ص 63.

10. اصول كافي، ج 1، ص 245؛ توحيد صدوق، ص 109؛ سفينة البحار، ج 2، ص 180.

11. تفسير صافي، چاپ قديم، ص 333؛ آثار الصادقين، ص 325؛ نهج البلاغه، حكمت 290.

12. الكافي، ج 2، ص 84، ح 5؛ منتخب الميزان، ص 326؛ نهج البلاغة، حكمت 237.

13. سيری در نهج البلاغة، ص 86.

14. مؤمنون / 1ـ2.

15. بحار الانوار، ح 81، ص 239؛ آثار الصادقين، ج 11، ص 107.

16. بحار الانوار، ج 74، ص 273؛ آثار الصادقين، ج 11، ص 106.

17. غرر الحكم و درر الكلم، ص 199، ح 3945.

18. همان، ص62، ح 746.

19. همان، ص 64، ح 799.

20. آثار الصادقين، ج 12، ص 301؛ ناسخ التواريخ، ج 6، ص 187.

21. بحار الانوار، ج 68، ص 218.

22. همان، ج 68، ص 214.

23. غرر الحكم و دررالكلم، ص 175، ح3355.

24. نهج البلاغة، حكمت 113.

25. غرر الحكم و درر الكلم، ص 56، ح 532.

26. بحار الانوار، ج 67، ص 304؛ آثار الصادقين، ج 12، ص 313.

27. مجموعه ورام، ج 2، ص 109.

28. بحار الانوار، ج 68، ص 269.

29. ميزان الحكمة، ج6، ص20، ح11365.

30. بحار الانوار، ج 75، ص 247؛ تحف العقول، ص 424.

31. غرر الحكم و دررالكلم، ص199، ح 3947.

427 دفعه
(1 رای)