نكته ها

على‏علیه‏السلام از دیدگاه دیگران‏

1. زیبایى‏بخشى به خلافت

عبداللّه پسر احمد بن حنبل گوید كه روزى نزد پدر نشسته بودم. جماعتى نزد او آمدند و سخن از خلافت ابو بكر وعمر و عثمان پیش آمد تا اینكه سخن از على‏علیه‏السلام و خلافت آن حضرت به میان آمد. پدرم در این‏باره گفت: «اِنَّ الْخِلافَةَ لَمْ تُزَینْ عَلِیاً بَلْ عَلِىٌّ زَینَها؛ (1) همانا خلافت، على را زینت نداد؛ بلكه على به خلافت زیبایى بخشید.‌»

2. بى‏خبرى مردم از فضایل

پدر عمر بن عبد العزیز - از خلفاى بنى امیه - مى‏گوید: «اگر مردم نادان، از آنچه ما درباره على‏علیه‏السلام مى‏دانیم، آگاه بودند، حتّى دو نفر از آنها از ما متابعت نمى‏كردند.‌» (2)

3. من بند كفش على‏علیه‏السلام هم نیستم

شكیب ارسلان، ملقّب به «امیر البیان»، یكى از نویسندگان زبردست عرب در عصر حاضر است. در جلسه‏اى كه به افتخار او در مصر تشكیل شده بود، یكى از حضار در ضمن سخنان خود مى‏گوید: «دو نفر در تاریخ اسلام پیدا شده‏اند كه به حق شایسته‏اند، «امیر سخن» نامیده شوند: یكى على بن ابى طالب‏علیهماالسلام و دیگرى شكیب.‌»

شكیب ارسلان با ناراحتى برمى‏خیزد و پشت تریبون قرار مى‏گیرد و از مقایسه دوستش گله مى‏كند و مى‏گوید: «من كجا و على بن ابى طالب كجا؟! من بند كفش على‏علیه‏السلام هم به حساب نمى‏آیم.‌» (3)

4. فخر رازى

او گفته است: «هر كس در دین خود به على بن ابى طالب اقتدا كند به دستگیره‏اى تمسك كرده است كه هرگز زوال و نیستى برایش راه نخواهد یافت.‌» (4)

5. ابن جوزى

وى مى‏گوید: «ولایت امیرمؤمنان، هنگام مرگ و غسل دادن و كفن براى من كافى است و طینت من، قبل از خلقتم با محبّت على‏علیه‏السلام عجین شده است. پس آتش، چگونه مى‏تواند مرا بسوزاند.‌» (5)

6. یك عمل، برتر از همه

ابن ابى الحدید مى‏نویسد: شخصى از استادم ابو هزیل پرسید: «آیا على‏علیه‏السلام نزد خدا افضل است یا ابوبكر؟!»

استاد گفت: «به خدا سوگند! اگر فقط مبارزه على‏علیه‏السلام با عمرو بن عبدود در روز خندق با اعمال مهاجران و انصار و تمام عبادتهاى آنان معادله و موازنه شود، آن مبارزه، سنگین‏تر و برتر از همه آنها مى‏شود، چه رسد به ابو بكر تنها.‌» (6)

7. گنجى شافعى

وى به نقل از پیامبر اكرم‏صلى‏الله‏علیه‏وآله مى‏گوید: «اگر تمام درختان، قلم و دریاها، مركب و جنیان، حسابگر وتمام انسانها نویسنده باشند، نمى‏توانند فضایل على بن ابى طالب‏علیهماالسلام را به حساب آورند.‌» (7)

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

1) ترجمة الامام على بن ابى طالب، ابن عساكر، بیروت، مؤسسة المحمودى، 1398 ق، ج 3، ص 146، ح 1163.

2) ربیع الابرار، زمخشرى، قم، الشریف الرضى، 1410 ق، ج 1، ص 499.

3) سیرى در نهج البلاغه، مرتضى مطهرى، قم، صدرا، ص 19 و 20.

4) تفسیر كبیر، فخر رازى، بیروت، دار الكتب العلمیة، 1411 ق، ج 1، ص 168.

5) تذكرة الخواص، ابن جوزى، تهران، مكتبة نینوى الحدیثة، بى‏تا، ص 16.

6) شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، بیروت، دار احیاء التراث العربى، بى‏تا، ج 19، ص 60.

7) كفایة الطالب، گنجى شافعى، تهران، دار احیاء التراث اهل البیت، 1362 ش، باب 12، ص 251.

435 دفعه
(0 رای‌ها)