ازدواج آسان (1)

مقدمه

در این مقاله مباحثی چون: تشویق به ازدواج، آثار آن، تسهیل در ازدواج و ویژگیهای زوجین را به صورت مختصر و با عنایت به برخی از آیات و روایات مورد بررسی قرار می‌دهیم. امید است با مطالعه این نوشته، انگیزه ما برای احیاء و ترویج ازدواجهای آسان، پربار، سالم و سازنده تقویت گردد.

تشویق خدا و رسول

قرآن كریم می‌فرماید: «وَانْكِحُوا الاَْیامی مِنْكُم وَالصّالِحینَ مِنْ عِبادِكُم وَاِمائِكُم اِنْ یكُونُوا فُقراءَ یغْنِهِمُ اللّه ُ مِنْ فِضْلِهِ وَاللّه ُ واسِعٌ عَلیمٌ» (1) ؛

«جوانان عزب خود و غلامان و كنیزان شایسته تان را همسر دهید. اگر تنگدست باشند، خداوند از فضل خود توانگرشان كند كه او وسعت بخش و داناست.»

مرد و زن با توجه به نیازهای روحی، عاطفی، جسمی و جنسی‌ای كه دارند، مكمل یكدیگرند و برای داشتن زندگی گوارا و سعادتمند، جفت شدن و در كنار یكدیگر قرار گرفتنِ این دو، اجتناب ناپذیر است.

تنها شیوه‌ای كه هر یك از زن و مرد می‌توانند با آن دیگری را به بهترین وجه، تكمیل كنند و به خواسته‌های روحی و روانی همدیگر پاسخ مناسب بدهند، ازدواج است. از اینرو، در نزد خداوند بهترین و محبوب‌ترین بنیان و سازه كه دربردارنده شرط اساسی سعادت بشر است، همین ازدواج می‌باشد.

رسول اكرم صلی الله علیه و آله در این باره می‌فرماید: «ما بُنِی فِی الاِْسْلامِ بِناءٌ اَحَبَّ اِلَی اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ، وَاَعَزَّ مِنَ التَّزْویجِ؛ (2) در اسلام هیچ بنایی ساخته نشده كه نزد خدای عزوجل محبوب‌تر و ارجمندتر از ازدواج باشد.»

ازدواج در جوانی

پیامبر مكرم اسلام صلی الله علیه و آله در مورد ازدواج در ایام جوانی چنین فرموده است: «اَیمَا شابٌ تَزَوَّجَ فِی حِداثَةِ سِنِّهِ عَجَّ شَیطانُهُ: یا وَیلَه! عَصِمَ مِنّی دِینَهُ؛ (3) هرگاه شخصی در سنین جوانی ازدواج كند، شیطانِ او فریاد می‌زند: وای بر من! دینش را از گزند من حفظ كرد.»

دستورات دین اسلام متناسب با خواسته‌های فطری انسان می‌باشد و از طرفی ازدواج همان طور كه گفته شد، بسیاری از نیازهای درونی انسان را جوابگوست. بنابراین، كسی كه همسر اختیار می‌كند، در واقع زمینه مساعدی برای پذیرش دستورات مناسب با فطرت را فراهم كرده است و به مراتب راحت‌تر می‌تواند طبق اوامر دینی عمل كرده و با فرامین الهی خود را وفق دهد. این مطلب در مورد كسانی كه تازه به سنّ جوانی وارد شده اند، بیشتر صدق می‌كند؛ زیرا یك جوان در اوج هیجانات و احساسات قرار دارد و همین مسئله به شدت او را به خود مشغول می‌كند و تا این حالت تعدیل نشود و تسكین نیابد، كمتر به امور دینی توجه نشان می‌دهد. ازدواج در این سن برای او بسیار مهم و كارگشا خواهد بود؛ چرا كه سبب می‌شود احساسات و عواطف او متعادل شده و ندای فطری‌اش را كه هماهنگ با فرامین الهی است، به راحتی بشنود و با آسایش خاطر به او پاسخ مناسب بدهد و بدین ترتیب، دین و ایمان خود را از گزند شیطان حفظ كند.

خوش‌بینی در امر ازدواج

امام صادق علیه السلام در خصوص داشتن امید به فضل الهی در امر ازدواج می‌فرماید: «مَنْ تَرَكَ التَّزْویجَ مَخافَةَ الْفَقْرِ فَقَدْ اَساءَ الظَّنَّ بِاللّه ِ عَزَّوَجَلَّ. اِنِّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ (4) یقُولُ: «اِنْ یكُونُوا فُقَراءَ یغْنِهُمُ اللّه ُ مِنْ فَضْلِهِ»؛

هر كه از ترس تهیدستی ازدواج نكند، به خدای متعال گمان بد برده است. خداوند عزوجل می‌فرماید: «اگر تهیدست باشند خداوند از فضل خود توانگرشان می‌سازد.»

خداوند تبارك و تعالی وعده داده است كه اگر كسی ازدواج كرد و فقیر بود، او را بی نیاز می‌كند. از آنجایی كه وعده خداوند حق است، تنها، كسی از ترس فقر و نادار شدن ازدواج نمی‌كند كه به وعده‌های پروردگار بدبین و بدگمان است. البته وعده خداوند وقتی محقق می‌شود كه انسان برای كسب و كار و به دست آوردن روزی تلاش كند و معمولاً به طور طبیعی یك جوان پس از ازدواج، مسئولیت بیشتری در قبال خود و همسرش احساس می‌كند و همین سبب می‌شود تا بر كار و تلاش خود بیفزاید.

رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ تَرَكَ التَّزْویجَ مَخافَةَ الْعَیلَة فَلَیسَ مِنّا؛ (5) هر كه از ترس تنگدستی ازدواج نكند، از ما نیست.»

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام، نهایت خوش بینی و حُسن ظنّ را به وعده‌های الهی داشته اند. بنابراین، كسانی كه خود را مسلمان و پیرو آن بزرگواران می‌دانند، لازم است حسّ خوش بینی به آیات و كلمات باری تعالی و امید به فضل و عنایت حق را در خود تقویت نمایند و اگر كسی با وجود وعده خداوند متعال، باز از ترس تنگدستی، ازدواج را ترك كند، طبق فرمایش رسول مكرم اسلام صلی الله علیه و آله بر صراط مستقیم ایشان گام ننهاده است و در شمار پیروان آن بزرگواران نیست.

آثار ازدواج

1. حفظ دین

پیامبر ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله یكی از آثار ازدواج را چنین برمی شمارد: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ اَحْرَزَ شَطْرَ دینِهِ فَلْیتَّقِ اللّه َ فی شَطْرِ الثّانی؛ (6) كسی كه ازدواج می‌كند، نیمی از دینش را حفظ كرده است. پس برای احراز نیم دیگر باید تقوای الهی را پیشه كند.»

كسی كه ازدواج می‌كند، راحت‌تر می‌تواند غرایز جنسی خود را كنترل كند و این عاملی را كه قادر است مانع انجام فرایض و موجب اشتغال فكری و روانی او گردد، از سر راه بردارد. در عین حال، باید به این نكته توجه داشت كه ازدواج یك علت تامّه برای دینداری نیست؛ بلكه زمینه مناسبی برای حفظ و استمرار دینداری است و یك جوان می‌تواند با استفاده از شرایط مساعدی كه در اثر ازدواج برایش فراهم آمده، تلاش كند تا دین خود را حفظ و كامل كند.

2. یاری خداوند

رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «حَقٌّ عَلَی اللّه ِ عَوْنُ مَنْ نَكَحَ اِلْتِماسَ الْعِفافِ عَمّا حَرَّمَ اللّه ُ؛ (7) هر كه به منظور پاك نگه داشتن خود از آنچه خداوند حرام كرده است ازدواج كند، بر خداست كه او را كمك كند.»

كسی كه نیازهای جنسی خود را از طریق حلال كه همانا ازدواج است برآورده كند و این سبب شود تا در این خصوص، مرتكب حرام نشود، خدای تعالی بر خود لازم دانسته كه او را یاری كند؛ ولی این تضمین الهی شامل كسی كه پس از ازدواج هم درصدد انجام اعمال نامشروع است و یا به انگیزه‌های غیرالهی مانند: رسیدن به مال و منالِ طرف مقابل و یا فخرفروشی و مباهات ازدواج می‌كند، نمی‌شود.

3. ایجاد مودّت و محبّت

خداوند متعال در بیان آثار سازنده پیوند زناشویی می‌فرماید: «وَمِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْواجا لِتَسْكُنُوا اِلَیها وَجَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً اِنَّ فی ذلِكَ لاَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَكَّروُنَ»؛ (8)

«از نشانه‌های او این است كه برای شما از خودتان جفتهایی آفریده، تا به سوی آنها آرام گیرید و میانتان دوستی و مهربانی نهاد. همانا در اینها نشانه‌هایی است برای مردمی كه می‌اندیشند.»

پس از گذشت مدت كوتاهی از ازدواج، چنان علقه و وابستگی بین زن و شوهر به وجود می‌آید كه در بیشتر موارد، هر یك از آنان، همسرش را بر خود مقدم می‌دارد و حاضر است خود متحمل رنج و آسیب شود؛ ولی همسرش از رنج و زحمت در امان باشد. از اینرو، استعدادهای درونی زوجین در خصوص دوستی و محبت نمودن به یكدیگر كاملاً شكوفا شده و روز به روز رشد می‌كند؛ مرد با بیان مطالبی كه در طول روزمایه نگرانی او شده و یا درد دل با همسرش، آرامش پیدا می‌كند و با شنیدن درد دلهای طرف مقابل، سعه صدر می‌یابد و این چنین، اگر هر دو سعی در حذف امور اختلاف انگیز و جزئی نمایند و گذشت را پیشه كنند، به مرور بر این حس دوستی و محبّت افزوده می‌شود و اساس و پایه بنای خانواده محكم می‌گردد.

4. فزونی روزی و نیكویی اخلاق

رسول اكرم صلی الله علیه و آله در بیان یكی دیگر از فواید ازدواج می‌فرماید: «زَوِّجُوا اَیاماكُم، فاِنَّ اللّ ه َ یحْسِنُ لَهُمْ فی اَخْلاقِهِم وَیوَسِّعُ لَهُمْ فِی اَرْزاقِهِم وَیزیدُهُم فِی مُرُوّاتِهم؛ (9)

جوانهایتان را زن دهید؛ زیرا با این كار خداوند اخلاق آنها را نیكو می‌گرداند و روزیهایشان را زیاد می‌كند و بر جوانمردیهای آنان می‌افزاید.»

شخص متأهل احساس مسئولیت بیشتری كرده و بر فعالیتش می‌افزاید. به همین جهت، رزق و روزی بیشتری عایدش می‌شود. همچنین با ارضای مشروع غرایز جنسی به نوعی خود را تخلیه می‌كند و در اثر آن، آرامش و خلق و خوی نیك می‌یابد. همه این مواهب و آثار را خداوند متعال در امر ازدواج قرار داده است و خودداری از ازدواج و یا غفلت از آن به دلایل واهی، انسان را از دست یابی به این نعمات و بركات محروم می‌كند. بسیاری از جوانان، به بهانه اینكه شرایط ازدواج بسیار سخت شده است، در سنین جوانی مبادرت به این كار نمی‌كنند. به همین دلیل، سنّ ازدواج بالا رفته و اگر این روند پیش برود، به جایی می‌رسد كه عده‌ای، به طور كلی از ازدواج صرف نظر می‌كنند و سیر تخلفات و ارتكاب محرمات روز به روز فزونی می‌یابد. بنابراین، بر مبلغان گرامی است كه در جهت بیان آثار ازدواج، تشویق جوانان، خوش بین كردن آنها به ازدواج و داشتن توكل و اعتماد به حق تعالی در این زمینه، همت گمارند.

تسهیل در ازدواج

1. پاداش مساعدت در امر ازدواج

رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ زَوَّجَ اَخاهُ الْمُؤْمِنَ اِمْرَأَةً یأْنَسُ بِها وَتَشُدُّ عَضُدَهُ وَیسْتَریحُ اِلَیها، زَوَّجَهُ اللّه ُ مِنَ الْحُورِ الْعِین وَآنَسَهُ بِمَنْ اَحَبَّهُ مِنَ الصِّدّیقینَ مِنْ اَهْلِ بَیتِهِ وَاِخوانِهِ وَآنَسَهُمْ بِه؛ (10) هر كه برادر مؤمن خود را زن دهد تا با او انس گیرد و به وسیله او بازویش محكم شود و به سوی او آسایش یابد، خداوند او را از حورالعین بهشت زن دهد و با هر یك از صدیقان خانواده و برادرانش كه دوست داشته باشد، همدمش كند و آنان را با وی انس و الفت دهد.»

حضرت صادق علیه السلام نیز در این باره می‌فرماید: «مَنْ زَوَّجَ اَعْزَبا كانَ مِمَّنْ ینْظُرُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ اِلَیه یومَ الْقِیامَةِ؛ (11) هر كه عَزَبی را زن دهد، از جمله كسانی است كه خداوند عزّوجل در روز قیامت به او نظر می‌افكند.»

هر كس تسهیلاتی را برای ازدواج برادر مؤمنش فراهم آورد؛ مثلاً دختر خود را به آسانی و بدون سختگیری به ازدواج جوانی در بیاورد و یا اگر وسعش می‌رسد، در جهت فراهم شدن مقدمات ازدواج پسر و دختری از بذل مال دریغ نكند و بالاخره هر كاری كه از دستش برمی آید، انجام دهد تا یك ازدواج سالم صورت گیرد، چنین كسی اجر و پاداش این احادیث شریفه شامل حالش می‌شود و از رحمت الهی برخوردار خواهد بود.

2. گناه سخت گیری

رسول اكرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «مَنْ بَلَغَ وَلَدُهُ النِّكاحَ وَعِنْدَهُ ماینْكَحُهُ، فَلَمْ ینْكَحْهُ ثُمَّ اَحْدَثَ حَدَثا فَالاِثْمُ عَلَیه؛ (12) هر كس فرزندش به حدّ ازدواج برسد و او هم بتواند زمینه ازدواجش را فراهم كند؛ ولی او را زن ندهد و فرزندش گرفتار گناه گردد، گناه فرزند بر عهده اوست.»

گاهی پدر با آنكه می‌تواند برای پسرش همسر اختیار كند، بهانه می‌آورد كه او هنوز خیلی جوان است و یا باید ادامه تحصیلات بدهد و یا تا وقتی كه از نظر مالی به جایی نرسیده و نتوانسته روی پای خود بایستد، خبری از ازدواج نیست. و یا پدر دختر می‌گوید كه دخترم كم سنّ و سال و كم تجربه است یا فعلاً باید در خانه بماند و كمك مادرش باشد یا باید تحصیلاتش را ادامه دهد و یا تا وقتی شوهرِ متمكن و متمول برایش نیامده و خواستگارش دارای شغل و تحصیلات عالی نباشد، نباید شوهر كند. چنین والدینی كه با بهانه‌هایی از این قبیل، در تزویج پسر یا دخترشان كاهلی و تعلّل می‌نمایند، مشمول این حدیث می‌شوند و هر گناهی كه این پسر یا دختر به دلیل ازدواج نكردن مرتكب شوند، در آن شركت دارند.

3. وساطت در ازدواج

امام علی علیه السلام در فضیلت وساطت برای شكل گیری ازدواج می‌فرماید: «اَفْضَلُ الشَّفاعَةِ اَنْ یشْفَعَ بَینَ اثْنَینِ فِی نِكاحٍ حَتّی تَجْمَعَ شَمْلَهُما؛ (13) بهترین وساطت این است كه [انسان] میان دو نفر در امر ازدواج وساطت كند تا سر و سامان بگیرند.»

اگر شخصی متمول است به وسیله مالش، و اگر كسی زبانش نرم است، به كمك گفتار شیرین و بیانش، و اگر كسی صاحب نفوذ و وجهه در بین مردم است، با اعتبار و نفوذش لازم است كه در این امر خیر وساطت كند كه بهترین شفاعت و واسطه گری است؛ چون نتیجه آن حفظ دین جوانان و صیانت یافتن آنها از گناه می‌باشد.

4. خواستگاری آسان

رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره می‌فرماید: «اِنَّ مِنْ یمْنِ الْمَرْأَةِ تَیسِیرَ خِطْبَتِها وَتَیسِیرَ صِداقِها و...؛ (14) از میمنت [و خجستگی] زن این است كه راحت خواستگاری شود و كابینش (مهریه اش) سبك باشد....»

خواستگاری آسان و راحت یعنی اینكه مسائلی مانند: پرداخت شیربها، مهریه‌های سنگین، خرید سنگین، هزینه‌های چشم و هم چشمی، برگزاری مراسم پرخرج، قرار دادن شرایط دشوار و اموری از این دست مطرح نشود تا یك زن با میمنت و مباركی وارد منزل همسرش شود و زندگی توأم با محبت و آسایش فكری و روحی را آغاز نمایند.

مهریه

1. بهترین مهریه

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بهترین مهریه‌ها را چنین معرفی می‌كند: «خَیرُ الصِّداقِ اَیسَرُهُ؛ (15) بهترین مهریه، سبك‌ترین آن است.»

2. مهریه زیاد

امام صادق علیه السلام در این مورد می‌فرماید: «اَمّا شُؤْمُ الْمَرْأَةِ فَكَثْرَةُ مَهْرِها وَعُقُوقُ زَوْجِها؛ (16) شومی [و ناخجستگی [زن، زیاد بودن مهریه او و نافرمانی از شوهرش می‌باشد.»

رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز در خصوص آثار سوء مهریه زیاد می‌فرماید: «تَیاسَرُوا فِی الصِّداقِ، فاِنَّ الرَّجُلَ لَیعْطِی الْمَرأَةَ حَتّی یبْقی ذلِكَ فِی نَفْسِهِ عَلَیها حَسیكَةً؛ (17)

در مورد مهریه آسان بگیرید؛ زیرا مرد مهریه [سنگین] زن را می‌دهد؛ امّا در دلش نسبت به او كینه و دشمنی به وجود می‌آید.»

بعضی از خانواده‌ها به خیال خودشان برای اینكه پایه‌های زندگی را برای دخترشان محكم كنند و داماد، هوس نكند دختر را طلاق دهد، سعی می‌كنند تا می‌توانند مهریه را دست بالا بگیرند. در حالی كه ناخواسته با همین عملِ خود به نحوی بنیان زندگی فرزندشان را متزلزل می‌كنند؛ زیرا آن امری كه سبب استحكام و استقرار كانون خانواده می‌شود، مهریه سنگین نیست؛ بلكه وجود صفا و محبت و دوستی بین زوجین است. همان طور كه در این حدیث شریف خواندیم كه مهریه زیاد در دل مرد ایجاد كینه و دشمنی می‌كند و همین امر، سبب از بین رفتن محبت و تزلزل زندگی آنان می‌گردد.

از كج فهمیهای دیگری كه برخی در حق این سنّت اسلامی روا می‌دارند آن است كه گاهی مهریه زیاد را برای چشم و هم چشمی و یا اینكه در بین خانواده ما چنین مرسوم است، مطرح می‌كنند. بدیهی است كه این گونه آداب و رسوم نیز برخلاف فلسفه ازدواج است.

از اثرات سوء دیگر مهریه سنگین این است كه مجلس خواستگاری به مجلس چانه زدن برای بالا یا پایین آوردن مهریه، مبدل می‌شود كه این عمل در شأن یك دختر نیست و ارج و ارزشش ضایع می‌شود؛ زیرا در این حالت، با زن به صورت یك كالا برخورد می‌شود و این درست برخلاف تصور آن خانواده‌ای است كه می‌پندارد با سنگین گرفتن مهریه، ارزش و اعتبار دخترش را بالا برده و او را در بین دیگران سربلند كرده است.

باید توجه داشت كه وقتی در مورد مهریه كه سنتی الهی می‌باشد، این قدر سفارش به سبكی و آسانی شده است، به طریق اولی باید در سنّتهای عرفی و اجتماعی خود مانند: برگزاری مجالس یا خرید طلا و البسه سبك گرفته و این امور را دشوار نگیریم تا بتوانیم در رسیدن به هدف ازدواجِ آسان و گرایش جوان به ازدواج، موفق باشیم.

مبلغان محترم می‌توانند در جهت تسهیل امر ازدواج، از جمله: اعطاء آگاهی و بینش در این زمینه، خاصه مساعدت و وساطت در امر ازدواج، نقش بسزایی را ایفاء كرده و این كار را در زمره اموری قرار دهند كه خود را مأمور به تبلیغ و موظف به ترویج آنها می‌دانند.

ویژگیهای داماد

1. تدین و امانتداری

رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اِذا جاءَكُم مَنْ تَرْضَوْنَ دینَهُ وَامانَتَهُ یخْطُبُ (اِلَیكُم) فَزَوِّجُوهُ، اِنْ لاتَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِی الاَْرْضِ وفسادٌ كبیرٌ؛ (18)

هرگاه كسی [به خواستگاری] نزد شما آمد و دینداری و امانتداری او را پسندیدید، به او زن دهید. اگر چنین نكنید، در روی زمین تبهكاری و فساد بسیار پدید خواهد آمد.»

2. اخلاق نیك

امام رضا علیه السلام در خصوص ویژگی داماد خوب می‌فرماید: «اِنْ خَطَبَ اِلَیكَ رَجُلٌ رَضیتَ دینَهُ وخُلُقَهُ فَزَوِّجْهُ وَلایمْنَعْكَ فَقْرُهُ وفاقَتُهُ، قالَ اللّه َ تَعالی: «اِنْ یكُونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللّه ُ مِنْ فَضْلِهِ...» ؛ (19)

اگر مردی نزد تو به خواستگاری آمد و دین و اخلاق او را پسندیدی، به وی زن بده و فقر و ناداریش مانع تو [از این كار] نشود. خدای متعال فرموده است: «اگر تهیدست باشند، خداوند از فضل [و كرم] خود آنان را توانگر كند.»

داشتن ثروت و دارایی شرط اساسی و لازم برای خواستگاری نیست. مرد هر چند فقیر باشد، تدینش به او اجازه نمی‌دهد كه تنبل و غیرفعّال باشد. از اینرو، برای كسب روزی فعالیت و تلاش می‌كند و از طرف دیگر، خداوند تبارك و تعالی هم وعده داده است كه آنها را با فضل خودش غنی و بی نیاز كند.

آنچه كه برای یك زندگی سالم و باصفا، لازم و حتمی می‌باشد، تدین و اخلاق نیكوست. دیانت و اخلاق پسندیده است كه سبب پایداری كانون گرم خانواده می‌شود و همین دینداری و تخلّق به اخلاق نیك است كه موجب می‌گردد مرد نسبت به همسرش با گذشت، انصاف، عدالت و مروّت رفتار كند. و همین تعهد دینی و تقید اخلاقی است كه وجودش در خانواده منشاء پرورش فرزندانی متدین، با اخلاق، پاك و مفید برای خود و جامعه و همچنین مایه عزّت و سربلندی برای خانواده می‌شود.

3. تقوای الهی

امام حسن علیه السلام به مردی كه با ایشان درباره ازدواج دختر خود مشورت كرد، فرمود: «زَوِّجْها مِنْ رَجُلٍ تَقِّی، فاِنَّهُ اِنْ اَحَبَّها اَكْرَمها واِنْ اَبْغَضَها لَمْ یظْلِمْها؛ (20) او را به مردی باتقوا شوهر ده؛ زیرا اگر دختر تو را دوست داشته باشد، گرامی‌اش می‌دارد و اگر دوستش نداشته باشد، به وی ستم نمی‌كند.»

مرد باتقوا براساس صفای درونی خویش، دوست داشتنش از صمیم قلب است و همسرش را صرفا به خاطر جمالش یا مالش و یا انگیزه‌های ظاهری و مادی دوست نمی‌دارد. از اینرو، او را به واقع گرامی می‌دارد و احیانا اگر همسرش، فاقد كمالات انسانی و یا اخلاق الهی باشد و گاهی بنای اذیت و آزار را بگذارد و كاری كند كه خود را از چشم شوهر بیندازد، مردِ باتقوا كه به نور ایمان آراسته است، درصدد تلافی، آزار و ستم به وی برنمی آید. پس در هر حال، بهترین مردی كه می‌توان با آسودگی خاطر، به او زن داد، مرد باتقواست.

ویژگیهای عروس

1. تدین

رسول اكرم صلی الله علیه و آله در بیان ویژگیهای زن و برترین معیار در انتخاب همسر می‌فرماید: «تُنْكَحُ الْمَرْأَةُ عَلی اَرْبَعِ خِلالٍ: عَلی مالِها، وَعَلَی دینِها، وَعَلی جَمالِها، وَعَلی حَسَبِها وَنَسَبِها، فَعَلَیكَ بِذاتِ الدّینِ؛ (21)

با زن به خاطر چهار چیز ازدواج می‌شود: مال و ثروتش، دینداریش، زیبایی‌اش و اصل و نسب و خانواده اش. پس بر توست كه با زن متدین ازدواج كنی.»

داماد برای برگزیدن همسر مناسب باید ملاك تدین را در زن لحاظ كند؛ زیرا آن چیزی كه مایه گرمی و نشاط زندگی و الفت میان زوجین است، دوست داشتن از صمیم قلب، بدون در نظر گرفتن انگیزه‌های مادی و ظاهری است. بر این اساس، اگر زن را به خاطر مال و ثروتش برگزیند، به محض اینكه زن متوجه شود مَرد با این انگیزه با او ازدواج كرده است، صفا و گرمی و الفتی كه بین این دو باید باشد دچار مشكل شده، گاهی قلبِ زن مملو از كینه و كدورت نسبت به همسرش می‌شود و بدین سان، هر طور شده به او اجازه رسیدن به اهداف مالی‌اش را نمی‌دهد و زندگی مشتركشان یا قطع می‌شود و یا در صورت تداوم، بسیار بی روح، سرد و نفرت آمیز خواهد بود.

اگر زن را فقط به لحاظ زیبایی‌اش برگزیند، پس از مدتی دیدار یك چهره زیبا برایش عادی و كم جاذبه می‌شود و چنانچه این زنِ زیبا فاقد تدین و اخلاق نیكو و یا احیانا دارای رذایل اخلاقی باشد، همین چهره زیبا برای مرد مایه دردسر می‌شود؛ زیرا پیوسته نظر مردان نامحرم را به خود جلب می‌كند و غیر از رنج و آزار برای شوهرش چیزی به ارمغان نمی‌آورد و به تدریج به جایی می‌رسد كه نه تنها زیبایی او برایش لذت بخش نیست؛ بلكه ملالت آور است و این جاست كه دیگر انگیزه‌ای برای ادامه زندگی، در خود نمی‌بیند.

و اگر زن را تنها برای اصل و نسبش انتخاب كند، چنانچه منظور از اصل و نسب و خانواده، اصالت و بزرگواری و تشخص آنها باشد، در صورتی مطلوب است كه این اصالت و سلسله نیكو ادامه یابد و این دختر هم بهره‌ای از آن برده و توأم با آن، دیندار باشد. و گرنه اگر نصیبی از آن تشخّص و بزرگ منشی نبرده باشد، هیچ ارزشی ندارد.

بنابراین، اگر منظور از اصل و نسب، صرفا برخورداری از سلسله خانوادگی معروف و سرشناس از حیث امور دنیوی و ظاهری باشد، در این صورت از آنجایی كه زن متدین نیست، كمترین مفسده و مشكلی كه برای مرد به وجود می‌آورد این است كه گاه و بی گاه، اجداد و سلسله خود را به رُخ مرد كشیده و او را در مواقع و مواضع مختلف تحقیر می‌كند و به خاطر نداشتن روحیه تواضع و فروتنی نمی‌تواند كانون خانواده را گرم نگه دارد و به هر حال، معروفیت و مشهوریت خانواده زن به رونق زندگی مشترك، كمكی نخواهد كرد؛ بلكه در بسیاری از اوقات مانع بزرگی برای ایجاد دوستی و الفت بین زوجین خواهد شد.

و امّا اگر جوان، همسرش را براساس تدین و اخلاقش برگزیند، از آنجایی كه این زن، زیبایی باطنی و درونی دارد، هر روز كه از زندگی مشترك آنها سپری می‌شود، نه تنها این جاذبه و زیبایی برای مرد عادی و خسته كننده نمی‌شود؛ بلكه روز به روز بیشتر شیفته اخلاق او شده و به تدریج علاقه و وابستگی‌اش به او افزون می‌گردد؛ چرا كه این جذّابیت باطنی، ویژگی و خاصیتی است كه خداوند متعال در انسان دیندار و صاحب اخلاق نیكو قرار داده است. در بسیاری از موارد، یك زنِ دیندار و متخلق به اخلاق شایسته، چنان مرد را به خود علاقه مند می‌كند كه حتی اگر بهره‌ای از زیبایی ظاهری و یا اصل و نسب و یا مال و منال هم نداشته باشد، مرد همچنان او را از صمیم قلب دوست می‌دارد و از هر نوع فداكاری و از خودگذشتگی نسبت به او دریغ نمی‌ورزد. بدیهی است كه این نوع زندگی مشترك، چقدر برای زوجین، مستحكم و شیرین است و در این محیط سرشار از صمیمیت و معنویت فرزندان صالح و مفیدی پرورش خواهند یافت.

2. شایستگی

پیامبر ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «خَیرُ مَتاعِ الدُّنْیا اَلْمَرْأَةُ الصّالِحَةُ؛ (22) بهترین متاع [و بهره] دنیا، زن صالح است.»

همچنین آن حضرت صلی الله علیه و آله فرمود: «مِنْ سَعادَةِ الْمَرْءِ اَلزَّوْجَةُ الصّالِحَةُ؛ (23) از خوشبختی مرد، داشتن همسر شایسته است.»

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «... خِصالٌ مَنْ فَقَدَ واحِدَةً مِنْهُنَّ لَمْ یزَلْ ناقِصُ الْعَیشِ، زایلُ الْقَلْبِ، مَشْغُولُ الْقَلْبِ. فَاَوَّلُها صِحَّةُ الْبَدَنِ وَالثّانِیةُ اَلاَْمْنُ وَالثّالِثَةُ اَلسِّعَةُ فِی الرِّزْقِ وَالرّابِعَةُ اَلاَْنیسُ الْمُوافِقُ. قُلْتُ: ومَا الاَْنیسُ الْمُوافِقُ؟ قالَ: اَلزَّوْجَةُ الصّالِحَةُ وَالْوَلَدُ الصّالِحُ والْجَلیسُ الصّالِحُ؛ (24)

چند چیز است كه هر كس یكی از آنها را نداشته باشد، زندگی‌اش ناقص و دلش نابود و قلبش مشغول است: سلامتی، امنیت، گشایش در روزی و انیس موافق.

 [راوی می‌گوید:] عرض كردم: منظور از انیس موافق چیست؟ فرمود: همسر صالح، فرزند صالح و همنشین صالح.»

همسر صالح، خود را با شرایط مختلفِ زندگی مشترك وفق می‌دهد؛ زمانی كه وضعیت مرد از نظر مالی مساعد است، با اسراف و ریخت و پاش، آتش به مال او نمی‌زند و هنگامی كه مرد در كمبود مالی قرار دارد، او را جهت تأمین خواسته هایش تحت فشار قرار نمی‌دهد و هرگز زبان به گله، شكایت، طعنه و تحقیر مرد نمی‌گشاید؛ بلكه با قناعت و صبوری در تمامی فراز و نشیبهای زندگی همراه او و مایه دلگرمی‌اش خواهد بود؛ هنگامی كه مرد خوشحال و مسرور است، او را همراهی و هم نوایی كرده و عیش و خوشی مشروع او را به هم نمی‌زند و هرگاه مرد عصبانی و ناراحت است، در مدارا با او و تسكین آلام و فرو نشاندن خشمش سعی بلیغ می‌نماید؛ درد دلهای مرد را گوش می‌كند و رازها و اسرار او و خانواده‌اش را حفظ می‌نماید؛ در قبال پیمان زناشویی، تعهد بسیار محكم و قوی دارد و در پرورش فرزندانِ صالح و مفید كوشاست و احترام مرد را در خانواده و نزد دیگران كاملاً نگه می‌دارد.

بدیهی است كه چنین زنی بهترین متاع و بهره دنیاست و مردی كه چنین زنی دارد، سعادتمند و خوشبخت است و طعم واقعی زندگی را می‌چشد.

3. پاك بودن خانواده

روایت است كه رسول اكرم صلی الله علیه و آله در حالی كه مردم را مورد خطاب قرار داده بود، فرمود: «اِیاكُم وَخَضْراءَ الدَّمَنِ، قِیلَ یا رَسُولَ اللّه ِ، وَما خَضْراءُ الدَّمَنِ؟ قالَ: اَلْمَرْأَةُ الْحَسناءُ فِی مَنْبَتِ السُّوءِ؛ (25)

از خضراء الدمن (گیاه روئیده در خرابه) بپرهیزید. گفته شد:‌ای رسول خدا! خضراء الدّمن چیست؟ فرمود: زن زیبارویی كه در خانواده‌ای فاسد رشد كرده است.»

خانواده محیطی است كه اثرات تربیتی منفی و مثبت آن بر اعضایش در بسیاری از موارد، اجتناب ناپذیر است. از اینرو، دختری كه در خانواده‌ای فاسد پرورش یافته، در موارد زیادی تابع آن شرایط بوده و شخصیت او مطابق آن فضا شكل می‌گیرد، مگر در موارد استثنایی كه این موارد هم باید با تحقیق كامل و دقیق، احراز و روشن شود. در صورتی كه جوانی به صرف اینكه فلان دختر زیباست، فریفته شود و شرایط دیگر از جمله تدین و شایستگی زن را نادیده بگیرد، چنانچه این دختر در خانواده‌ای بد رشد كرده باشد، همان ظاهر فریبنده و زیبا، مایه جلوه گری زن برای دیگران و موجب دردسر و سرافكندگی مرد خواهد شد و چنان زندگی را بر او سخت و تلخ می‌كند كه آرزو می‌نماید‌ای كاش هیچ گاه ازدواج نكرده بود. ولی مشكلات این زندگی به همین جا ختم نمی‌شود؛ زیرا چنین زنی قرار است كه فرزندان خود را سرپرستی و تربیت كند. معلوم است كه كودكانِ معصوم این خانواده تحت چنین شرایطی چگونه پرورش می‌یابند؛ در آینده‌ای نه چندان دور، انحرافات، نابسامانیها و ناهنجاریهای این بچه‌ها شروع می‌شود و این مرد، پیوسته تا عمر دارد باید تاوانِ انتخاب ناشایست و غفلت خود را پرداخت نماید و تازه آن وقت در می‌یابد كه همان طور كه زن صالح، بهترین متاع دنیاست، بدترین متاع در دنیا نیز زنِ بد و ناشایست است.

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1. نور/32.

2. بحارالانوار، ج100، ص222، ح40.

3. كنزالعمّال، ح44441.

4. نورالثقلین، ج3، ص597، ح141.

5. كنزالعمّال، ج16، ص279، ح44460.

6. میزان الحكمة، ج2، ص1179.

7. كنزالعمّال، ح44443.

8. روم/21.

9. بحارالانوار، ج100، ص222، ح38.

10. بحارالانوار، ج75، ص275.

11. اصول كافی، ج5، ص231، ح2.

12. كنزالعمّال، ج16، ص442، ح45337.

13. كنزالعمّال، ج3، ص268، ح6492.

14. كنزالعمّال، ح44721.

15. كنزالعمّال، ح44707.

16. معانی الاخبار، ص152، ح1.

17. كنزالعمّال، ح44731.

18. بحارالانوار، ج100، ص372، ح3.

19. بحارالانوار، ج100، ص372، ح7.

20. مكارم الاخلاق، ج1، ص204.

21. كنزالعمّال، ح44602.

22. میزان الحكمة، ج2، ص1187.

23. اصول كافی، ج5، ص327.

24. وسائل الشیعه، ج14، ص31؛ خصال، ص284.

25. اصول كافی، ج5، ص332، ح4

1382 دفعه
(1 رای)