یاد آوری
در شمارۀ پیش مطالبی دربارۀ اهداف و رسالتهای یك مؤسسۀ تبلیغی از دیدگاه «المنتدی الاسلامی» تقدیم خوانندگان عزیز شد. در این شماره تجربیات و رهنمودهای این مؤسسۀ بزرگ تبلیغی، بر گرفته از فصل دوم كتاب «تجربة المنتدی فی العمل الدعوی» تقدیم میشود.
تأكید مینماید با توجّه به شرایط و مقتضیات نوین فعالیتهای تبلیغی در كشور ما و در مقام تلاش برای یافتن راهكارهای مفید و جدید برای تحقق منویات و رهنمودهای حضرت امام رحمه الله و رهبر معظم انقلاب در زمینۀ ساماندهی فعالیتهای تبلیغی اطلاع از تجربیات دیگران یك ضرورت انكار ناپذیر است.
هنوز بسیاری از مبلّغان دینی در فعالیتهای تبلیغی خود، تنها از روش سنتی منبر بهره میگیرند و تلاش تبلیغی را در قالب یك نهاد و سازمان و یا بر اساس یك برنامۀ از قبل طراحی شده تجربه نكرده اند.
نكاتی كه در این مقاله دربارۀ برنامهریزی تبلیغی آمده است، هم برای نهادهایی همچون دفاتر سازمان تبلیغات اسلامی سودمند است و هم مهمتر از آن برای مبلّغان جوان و دلسوز كه بتوانند با توجّه به این رهنمودها و متناسب با محیط و نیازهای خود به برنامهریزی تبلیغی بپردازند و اقدامات خود را بر اساس این برنامهها تنظیم نمایند.
مبلّغانی كه تنها در فرصتهای تبلیغی مانند: تابستان یا ماههای محرم، صفر و رمضان به فعالیت تبلیغی میپردازند نیز میتوانند با تكیه بر این دیدگاهها و تجربیات برای این ایام برنامهریزی كنند.
نكاتی كه پیش از برنامهریزی تبلیغی باید به آن توجّه كرد
از ویژگیهای یك اقدام و فعالیت متقن این است كه مبتنی بر یك برنامۀ سنجیده و به دور از روزمرگی و تصمیم گیریهای لحظهای باشد. برنامۀ سنجیده پایه و اساس شروع كار است و به هنگام برنامهریزی باید نكات زیر را مورد توجّه قرار داد:
1 ـ اهداف سازمانی (كلی و مرحله ای)
2 ـ نیازهای منطقه یا استفاده كنندگان خدمات تبلیغی
3 ـ تجربیات عملی به دست آمده در خلال فعالیتها و طرحهای پیشین سازمان و بازدیدهای میدانی و آگاهی از تجربیات دیگر مؤسسات فعال در منطقه
4 ـ ابزارها و امكانات موجود
5 ـ موانع و مشكلات مادی و محیطی و انسانی
معیارها و رهنمودهای برنامهریزی تبلیغی
با توجّه به نكات فوق سزاوار است برنامهریزی بـر اسـاس معیـارها و رهنمودهای زیر صورت پذیرد:
یكم ـ پایبندی به روش سلف صالح و دعوت به سوی آن (1)
یكی از بایستههای تبلیغی پایبندی علمی، عملی و تبلیغی مبلّغ به روش سلف صالح و تلاش برای آشكار ساختن این پایبندی، است. موضع آشكار مبلّغ در این زمینه، كار او را از همان آغاز آسان میكند زیرا میتواند به موافقان این دیدگاه مدد رساند و به مخالفان اندرز دهد. البته لازم است ابراز این پایبندی با رعایت مصالح شرعی باشد كه مهمترین وجه آن مناسب بودن موقعیت است. به ویژه در شرایطی كه در بسیاری از محیطهای اسلامی جهل غالب است و سنت راستین پیامبر غریب.
دوم ـ تولّی و تبرّی
معیار دیگری كه به هنگام برنامهریزی باید به آن توجّه جدی شود، مسأله «ولاء» و «براء» است؛ باید بین مسلمانان و غیر مسلمانان (كفار) در همۀ امور تفاوت قایل شد و به مسلمانان اطلاعات كافی دربارۀ زمینههایی كه میتوانند با كافران در جامعۀ اسلامی همكاری داشته باشند و مواردی كه باید به طور كامل از مشركین جدا شوند، داده شود. همچنان كه در برنامهریزی تبلیغی باید مرز خود را از بدعتگذاران در هر لباس و گرایشی جدا ساخت و با آنها در چارچوب شرع و با رعایت مصالح و مفاسد حسب وضعیت هر یك از آنها برخورد كرد.
سوم ـ پرهیز از تعصبهای حزبی و گروهی
نكتۀ دیگر، پرهیز از تعصب حزبی، گروهی و سرزمینی و جلوگیری از سیطرۀ آن بر اقدامات اجرایی تبلیغی است، باید مردم را به ضوابط و رهنمودهای شرعی صحیح پیوند زد و نه به افراد و گروه ها. یكی از مصادیق و نشانههای این امر، بهره گیری از توانائیهای تبلیغی یا علمی بدون توجّه به ارتباطات گروهی و نژادی افراد است و قاعده در این زمینه تعامل با مبلّغان براساس روشها و توانمندیهای تبلیغی آنها و بدون توجّه به ارتباطات گروهی و نژادی است. چه بسا توجّه به این نكته و رعایت آن برای مدیران دفاتر یك سازمان تبلیغی آسان باشد ولی ممكن است برخی از مبلّغان و كارمندان محلی از این نكته غفلت كنند. به ویژه در حالت رقابت با مبلّغان دیگر در همان منطقه. و بنابراین لازم است بر این موضوع كرارا تأكید شود تا این كه یك سازمان تبلیغی وارد درگیریهای حزبی و رقابتهای جانبی ـ كه توانائیها را از بین میبرد و كارها را تعطیل و اخلاص را مخدوش میكند ـ نشود.
چهارم ـ برنامهریزی صحیح برای اقدام تبلیغی
برنامه ریزی تبلیغی در هر منطقهای كه بعد از سنجش زمینهها و ابزارهای موجود صورت میپذیرد باید در بردارندۀ جنبههای زیر باشد: اهداف، ابزارها، خط مشیها، برنامهها، وظایف مطلوب، امكانات موجود، میزان تأثیر اقدام مشابه احتمالی در منطقه از سوی مؤسسهای دیگر، بررسی عوامل مؤثر سلبی و ایجابی در اقدامات تبلیغی و آموزشی و امداد رسانی و شروع نكردن گامهای اجرایی مگر پس از اطمینان از هماهنگی برنامۀ طراحی شده با شرایط آن منطقه و رعایت ضوابط و موانع و محدودیتها در این زمینه.
باید از روزمرگی و تصمیم گیریهای مقطعی و یا شروع عمل بدون برنامۀ قبلی پرهیز كرد تا مسأله به مقولۀ «بالاخره كاری باید كرد» ـ آن هم بدون توجه به نیازهای واقعی منطقه ـ كشانده نشود. نتیجۀ اجتناب ناپذیر برنامه نداشتن در كارهای تبلیغی، پریشانی و درهم ریختگی و حركت در مسیری تاریك و بدون نشانۀ راهنماست كه نهایت آن شناخته شده نیست، مگر این كه خدا بخواهد.
برخی تحقیقات مدیریتی نشان میدهد كه هر ساعتی كه برای برنامهریزی صرف شود، سه یا چهار ساعت به هنگام اجرا ثمر میدهد.
برنامۀ پیشنهادی باید نتیجۀ كوشش مشترك افراد با تجربه و متخصصان باشد و شایسته است از تجربیات و دیدگاههای كارگزارانی كه در میدان عمل حضور دارند استفاده شود. این امر سبب میشود كه آنها هم نسبت به برنامه توجیه باشند و در مقام اجرا خود را پایبند اجرای آن بدانند. باید برنامه حتّی پس از تأیید نهایی و شروع اجرا قابلیت انعطاف و تصحیح مستمر را داشته باشد.
ممكن است كه طرحهای برنامهریزی شده از سوی مؤسسه دو حالت داشته باشد:
1 ـ طرحهای مقطعی كه مؤسسه به مدت محدودی به آن میپردازد و امكان استمرار و دگرگونی آن وجود دارد.
2 ـ طرحهای ثابت كه ویژگی استمرار دارند و میتوانند از چند مرحله تشكیل شده باشند.
بهتر است آغاز كار یك نهاد تبلیغی در منطقه، از طریق طرحهای نوع اول باشد تا اطمینان لازم نسبت به تناسب منطقه با فعالیت مؤسسه و امكان استمرار آن به دست آید و پس از آن اقداماتی مطابق طرح دوم كه غالبا بازگشت از آن دشوار است، برنامهریزی شود.
ویژگیهای یك برنامۀ خوب تبلیغی
یك برنامۀ خوب ویژگیهایی دارد كه مهمترین آن عبارت است از:
1 ـ مشخص بودن اهداف و وضوح آن
باید اهداف فعالیت تبلیغی (كلی و مرحله ای) به دقّت معلوم باشد و كوشش شود كه همۀ كارگزاران فعالیت تبلیغی آن را دریابند و دشواری و چند گونه فهمی در آن راه نداشته باشد و نیز شایسته است اهداف فعالیت تبلیغی در موقعیتهای مختلف و در بخشهای مختلف به وضوح معلوم و تدوی ن شود.
واضح بودن اهداف در تثبیت نهاد تبلیغی و استواری برنامهها و تكامل فعالیتهای آن و مقاومت آن در برابر فشارها به ویژه در زمان بحران سهم مؤثری خواهد داشت و واضح نبودن اهداف نزد برخی كارگزاران اغلب به سردرگمی منجر خواهد شد و سازمان را از تجدید هویت و طبیعت واقعی خود باز خواهد داشت. چه بسا به دگرگونی پی درپی در برنامهها و شك و تردید و انتقال بدون بصیرت و فهم از طرحی به طرح دیگر بیانجامد. در چنین حالتی تنها نتیجه مورد انتظار، ناكار آمدی و بلكه شكست و نابودی است.
2 ـ واقعی بودن اهداف
بسیاری از كارگزاران تبلیغی ـ چه نهادها و چه افراد ـ اهداف زیبا و دهان پركنی برای خود در نظر میگیرند كه جانها از شنیدن آن به طرب میآید ولی این گونه اهداف آرزوهای دور و دراز و غیر مشخصی هستند كه در مرحلۀ اجرا و تبدیل آن به واقعیت ملموس دست یافتنی نیستند و اصولاً میزان تحقق آنها قابل سنجش نیست.
گاه نیز برخی كارگزاران اهداف خردی برای خود درنظر میگیرند و دستاوردهایی كوچك را مطمح نظر قرار میدهند. با این كه امكانات انسانی و مالی خوبی در اختیار دارند كه آنها را بر كسب دستاوردهای بزرگتر و بهتر توانمند میسازد. برخی از این افراد در پی تحقق این اهداف خرد، به رضایت فرییندهای دچار میشوند.
هدف خوب آن است كه از نظر كمی و كیفی به دقّت تعیین شده باشد و با امكانات سازمان قابل اجرا باشد و امكان سنجش نتایج آن به صورت واضح وجود داشته باشد.
این مسأله، خواستههای مؤسسه را محدود نمیكند بلكه آن را به خواستههایی موزون و سنجیده كه قابلیت تطبیق با شرایط متفاوت را دارد تبدیل میكند و هدف را بر پایۀ دادههای معین و محدود و مشخص تعیین میكند. نه در سایۀ آرزوهای خیالی كه تحقق آن دشوار است.
3 ـ شایستگی مؤسسه برای تحقق اهداف
برخی سازمانها اهدافی را بر میگزینند كه برای آنها مناسب نیست گرچه همان اهداف برای سازمانهای دیگر مناسب است. علت این دو چیز میتواند باشد:
الف ـ عدم توجّه هدف گذاران به امكانات انسانی و مادی سازمان برای تحقق یك هدف معین یا اقدام آنها برای انتخاب اهداف متعدد كه تحقق همۀ آنها در زمان واحد ممكن نیست.
ب ـ بی توجّهی هدف گذاران به محیطی كه سازمان در آن فعالیت میكند و غفلت آنها از این نكته كه چه بسا كاری كه در یك محیط قابل اجرا است، در محیطی دیگر قابل اجرا نیست. حتّی اگر امكانات انسانی و مادی نیز فراهم باشد.
4 ـ درك و شناخت محیط تبلیغ
شناخت محیط تبلیغ از سوی مبلّغ و توجّه او به واقعیتهای آن، اهمیت دارد زیرا مبلّغ در پرتو آن میتواند طبیعت ساكنان آن منطقه، گرایشها، خطوط فكری آنها، مراكز نفوذ و كانونهای قدرت، كاستیها، قوانین، نظمهای حاكم، میزان نیازمندیهای تبلیغی ـ تربیتی، سرمایههای انسانی و مادی و مانند آن را بشناسد. مبلّغ در پرتو این شناخت، گامهایی را كه برای اقدام تبلیغی در آن منطقه باید برداشت، میشناسد.
5 ـ فعالیت تبلیغی تخصّصی
بهتر است سازمان از فعالیتهای متعدد بپرهیزد. تنها یك جنبۀ تخصصی را از نظر جغرافیایی و یا نوع فعالیت و یا هر دو را وجهۀ همّت خویش قرار دهد. مراد از تخصص جغرافیایی، متمركز شدن فعالیت سازمان (یا فرد) در یك منطقۀ جغرافیایی است و مراد از تخصص در نوع فعالیت، پرداختن به یك فعالیت مشخص، مثلاً: تبلیغ، آموزش، امداد رسانی، ساختن مسجد، ارائۀ خدمات اجتماعی و مانند آن است. فعالیت تخصصی فوائد زیادی دارد از جمله:
الف ـ تمركز فعالیتها و جلوگیری از تشتت.
ب ـ توجّه همه جانبه به محیط و شرایط آن كه به تسهیل در برنامهریزی میانجامد.
ج ـ اتقان عمل و بالا رفتن كارایی به دلیل تمركز و حسن برنامهریزی و پیگیری.
6 ـ توازن میان اقدامات امداد رسانی و فعالیت تبلیغی و آموزشی
وظیفۀ اصلی یك نهاد تبلیغی دعوت به سوی خداست و توجّه به این امر، ضرورت تمركز برنامههای تبلیغی، آموزشی و تربیتی و وانهادن كارهای امدادرسانی را ـ با وجود اهمیت آن ـ به گروههای تخصصی امدادرسانی نشان میدهد.
البته، ممكن است، مصلحت تبلیغی یا نیازهای منطقه ورود به فعالیت امدادرسانی و یا پزشكی را ایجاب نماید كه در این صورت این كار در خدمت اهداف تبلیغی قرار خواهد گرفت و در این حالت، باید تنها به اندازۀ ضرورت به آن پرداخت و آن را محدود كرد زیرا فعالیت امدادرسانی بسیاری از كارگزاران را به خود مشغول مینماید و تواناییهای آنها را از میان میبرد.
7 ـ بالا بردن كارآمدی برای ایجاد نقش فعال
مراد از كارآمدی، انجام كار به صورت مطلوب صحیح است بدون توجّه به نوع و میزان امكانات مورد استفاده، میزان وقت صرف شده و كاهش یا عدم كاهش خسارتهای جانبی ولی مراد ما از نقش فعال، توانمندی سازمان یا شخص برای تحقق هدف مطلوب به شكل صحیح در حداقل زمان و حداقل امكانات و كمترین خسارت هاست.
هر فعالیتی در هر زمینۀ تبلیغی باید از نزدیكترین راه، در سریعترین زمان، با حداقل امكانات، با سالمترین وسیله و بسا بهترین نتیجه تنها خدمت به شرع را مد نظر قرار دهد.
در یك فعالیت تبلیغی باید نسبت به بهره گیری از فرصتها و قرار دادن واقعیتها در خدمت مصالح دینی و دقّت در انتخاب ابزارها و به كارگیری درست آنها و سرعت بهره گیری از آن با رعایت شرایط هر منطقه و محیط خاص آن حریص بود.
تنها در چنین شرایطی است كه میتوان حصول اهداف كمی و كیفی پیش بینی شده را تضمین كرد.
8 ـ موضع گیری مناسب نسبت به موانع اجرای برنامه
برنامۀ خوب برنامهای است كه انعطاف پذیری و توانایی تعامل را در مسائل جدید و پیش بینی نشده داشته باشد. به گونهای كه پیش از شروع اجرای برنامه میزان اهمیت و اولویت هر مسألۀ تازهای كه پیش میآید، برای دست اندركاران تدوین برنامه معلوم باشد. این امر سبب میشود كه سازمان درهای خود را به روی اموری كه در خدمت اهداف و برنامههای سازمان است، بگشاید و در برابر كارهایی كه اجرای برنامه را مختل میكند و یا مانع تحقق اهداف تعیین شده میشود، درهای خود را ببندد.
اگر بخواهیم نمونهای برای این موضوع مثال بزنیم، میتوانیم فرد یا مجموعهای را تصور كنیم كه به ابتكار خود یك طرح تبلیغی را شروع كرده است سپس از سازمان درخواست میكند، آن را زیر پوشش خود قرار دهد. موضع گیری سازمان نسبت به چنین پیشنهادی یكی از حالات زیر خواهد بود:
ـ حمایت از این طرح و قرار دادن آن در داخل برنامههای سازمان، در صورتی كه برای تحقق اهداف مناسب باشد و هیچ محذوری برای اهداف و استراتژیها ایجاد نكند.
ـ همكاری با آن بدون این كه آن را داخل برنامههای خود قرار دهد، طبعا این همكاری در حد امكانات خواهد بود. به شرط این كه بر كار اصلی مؤسسه تأثیر نگذارد.
ـ روی بر گرداندن از طرح و پوزش خواستن از پیشنهاد دهنده، در صورتی كه پذیرش طرح برنامۀ سازمان را مختل نماید یا در راستای اهداف سازمان نباشد. در حالت اخیر بهتر است نهاد دیگری را برای پشتیبانی از طرح پیشنهاد نمود.
9 ـ پیگیری و نظارت
برنامهای كه موفقیت و رشد مستمر آن را میتوان تضمین كرد برنامه ایست كه از ویژگیهای زیر برخوردار باشد:
الف ـ دقّت در برنامهریزی از طریق رعایت كامل مبانی و قواعد برنامه ریزی.
ب ـ ساماندهی خوب كه مسؤولیتهای مدیریتی و اجرایی تمامی كارگزاران را به دقّت معلوم نماید.
ج ـ پیگیری و نظارت مستمر برای مراحل پیشرفت كار.
د ـ ارزیابی مستمر برنامه.
برنامهای كه ویژگی نظارت و ارزیابی مستمر را مد نظر قرار نداده باشد، برنامهای مرده به شمار میآید كه فاقد مهمترین عناصر بهینه سازی و نوسازی و نوآوری است.
10 ـ پرهیز از آفات برنامهریزی خوب
آفات برنامهریزی خوب بسیار است از جمله:
الف ـ تأثیر پذیری از خواستههای تأمین كنندگان مالی ـ مراد مواردی است كه برنامهها و برنامه ریزیها بر اساس خواستههای تأمین كنندگان مالی و بدون توجّه به اولویتهای تبلیغی سازمان و بدون رعایت مصلحتهای واقعی طراحی شود.
بسیار دیده میشود كه تأمین كنندۀ مالی انتظار دارد برنامه، ماهیت، زمان و مكان اجرای طرح تبلیغی را ارائه دهد. در حالی كه این سازمان است كه باید هدایت طرح را عهده دار باشد و با تجربیات و امكانات خود طرح آن را به شكل مطلوب طراحی نماید.
ب ـ تأثیر پذیریهای عاطفی ـ مراد مواردی است كه دست اندركاران تدوین به هنگام بازدید از یك منطقه و مشاهدۀ پدیدههایی مانند فقر، فعالیتهای تبشیری، فعالیتهای بدعتگذاران و مانند آن تحت تأثیر قرار گیرند و بر اساس آن اقدام به برنامهریزی نمایند.
ج ـ تكیه بر اطلاعات، بدون بررسی درستی و نادرستی آن ها.
تأثیرپذیری از اطلاعات نقل شده از برخی مؤسسات یا مبلّغان محلی یا ساكنان مناطق یك عامل خوب و مؤثر برای برنامهها و طرحها به حساب میآید ولی هنگامی كه تنها به این عامل بسنده شود و به تحلیل این دادهها و تطبیق آن با اولویتهای مناطق دیگر پرداخته نشود، واقع گرایی برنامه زیر سؤال میرود.
بسیاری از اشخاص غالبا منطقۀ خود را به دیگر مناطق برتری میدهند و آن را دارای اولویت تبلیغی و جغرافیایی میدانند. شكی نیست كه هر منطقهای از مناطق مسلمانان نیازمند تبلیغ و آموزش است ولی نباید فراموش كرد كه ما با محدودیت امكانات و توانائیها مواجهیم. با توجّه به این مسأله، لازم است منطقۀ فعالیت با دقّت انتخاب شود، سپس بدون كششها و گرایشهای ایجابی و سلبی مورد بررسی قرار گیرد و اطلاعات موجود تجزیه و تحلیل شود.
این موضوع به هیچ وجه مانع شنیدن دیدگاههای مختلف و گفتگو با مؤسسات و افراد در این زمینه نیست.
د ـ كم توجّهی به میزان نتایج تبلیغی طرحها ـ یك طرح تبلیغ وقتی به مرحلۀ اجرا میرسد كه دو چیز فراهم آمده باشد:
1 ـ درخواست گروهی از اهالی و یا مبلّغ محلی و مانند آن برای اجرای طرح در منطقهای معین.
2 ـ تأمین مالی طرح.
این نگرانی وجود دارد كه فعالیت تبلیغی تنها تحت تأثیر یكی از این دو امر یا هر دوی آنها باشد و بررسی لازم دربارۀ پیامدها و نتایج تبلیغی طرح در منطقۀ پیشنهادی و میزان تناسب طرح با آن محیط به عمل نیاید.
پنجم ـ كشف تواناییهای محلی و رشد دادن آن
سزاوار است در حین تدوین برنامه جایگاه خاصّی برای كشف تواناییهای پنهان تبلیغی، علمی، محلی و تلاش برای شكوفا ساختن آن در نظر گرفته شود. از این تواناییها میتوان در مسیر اهداف تبلیغی به خوبی بهره برداری كرد. اگر سازمانها و نهادهای تبلیغی بتوانند بر قابلیتهای مردم منطقۀ تبلیغی تكبه كنند، این امكان فراهم خواهد آمد كه امكاناتی را كه دیگر نیازی به آنها نیست، به منطقهای دیگر منتقل ساخت.
البتّه از یاد نباید برد كه تواناییهای تبلیغی و علمی بومی نیازمند سرمایه گذاری و تربیت و رشد است و سزاوار است برنامههایی برای رشد و ارتقای سطح كارایی آن و برآورد میزان امكانات انسانی و مادی برای تحقق آن پیش بینی شود و این امر یكی از رسالتهای اصلی سازمان به حساب میآید.
و همچنین شایسته است از دستاوردهای علمی جدید و فن آوری كاربردی معاصر به خوبی بهره برداری شود. چرا كه بسیاری از كارها را آسان میكند و از اتلاف وقت جلوگیری مینماید.
ششم ـ تمركز بر كیفیت هنگامی كه با كمیت در تعارض قرا میگیرد
به هنگام اجرای برنامهها و طرحهای مختلف همواره لازم است به فعالیتهایی كه مستقیما و به نحو مطلوب در خدمت اهداف سازمان است، پایبند بود. یكی از بدترین آفات فعالیتهای تبلیغی پرداختن به كمیت و غفلت از كیفیت و كم گذاشتن از كیفیت و فدای ظاهر كردن مضمون و محتوا است.
هفتم ـ بررسی دقیق زمینههای فعالیت
زمینههای فعالیت تبلیغی و اهداف هر بخش و راهكارهای مناسب آن در مسیر تحقق اهداف سازمان و تكامل آن باید به صورت جداگانه مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرد. به گونهای كه اجرای موفقیت آمیز برنامه با همكاری افراد و گروههای موجود در منطقه و از خلال راهكارهای مناسب میسور شود.
مراد ما از تكامل اهداف نهاد تبلیغی، سامان یافتن اهداف خرد و راهكارهای متفرّق در یك كلیت منسجم است. به گونهای كه این اجزا با یكدیگر یك ارتباط و تعامل ایجابی مستمر داشته باشند و هدف مورد نظر را محقق سازند.
هشتم ـ تعدد مؤسسات تبلیغی
براساس اندیشۀ وحدت در یك امت واحده، اصل بر وحدت فعالیت تبلیغی در یك منطقه است ولی با توجّه به شرایط مختلف و پیچیدگیهای آن گاهی فوائد زیادی بر تعدد مؤسسات تبلیغی مترتب میشود، از جمله:
الف ـ دستاوردهای تبلیغی ـ یعنی كثرت و تعدد حمایت كنندگان از اسلام و دعوت كنندگان به سوی آن و تعاون و پشتیبانی تلاشهای متعدد در راه كمك به اسلام از یكدیگر.
ب ـ فوائد مدیریتی ـ تعدد سازمانها، سبب میشود یك نهاد تبلیغی به آسانی حیطۀ فعالیت خود را مشخص و محدود و فعالیتهای خود را حول آن متمركز نماید و برای ارتقا و تحول آن بكوشد.
ج ـ نتائج كلی ـ هنگامی كه سازمانی به هر علتی در اجرای وظایف خود با مشكلاتی روبرو شود، سازمان دیگر میتواند آن را جبران و این خلأ را پر كند.
بنابراین میتوان از تعدد سازمانها به شكل مثبت و ایجابی بهره گرفت و آن را در مسیر هماهنگی تلاشها و تقسیم بندی وظایف و تبادل تجربیات و اطلاعات و خدمات قرار داد. باید از نقاط سلبی كه امكان دارد، به هر علّتی مطرح شود، به شدت پرهیز نمود زیرا هدف همكاری و مشاركت ـ براساس ضوابط شرعی ـ با كلیۀ كارگزارانی است كه در این زمینه فعالیت میكنند و نه تنازع و مسابقهای كه تلاشها و تواناییها را از میان میبرد.
در این جا باید بر ضرورت حفظ روحیۀ برادری و محبت تأكید شود. اگر مبلّغی از برادران مبلّغش در دیگر نهادهای تبلیغی فعال در منطقه چیزی شنید كه او را ناراحت میكند، باید به دنبال عذر و توجیهی برای آن بگردد و ریسمان دوستی و برادری و محبت را قطع نكند و وقتی برای یكی از مؤسسات مشكلی پیش آمد، به حمایت از آن بپردازد و با دستگیری جلوی سقوط آن را بگیرد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «بهترین مردم سودمندترین آنها برای دیگران هستند»؛ حال دربارۀ مبلّغان دینی چه باید گفت؟
- پاورقــــــــــــــــــــی
1 ـ همان گونه كه در شمارۀ پیش نیز ذكر شده، این مؤسسه دارای گرایشهای وهابی است و ذكر این نكات در این مقاله تنها برای اطلاع از دیدگاههای آن میباشد.