یكی از شبهههایی كه در مورد امام زمان علیه السلام، مطرح میشود این است كه: امام غایب رهبر و پیشوا است و وجود رهبر در صورتی میتواند مفید باشد كه حضور عادی در میان پیروان خود داشته باشد. امامی كه دیده نمیشود، چگونه میتواند نقش رهبری را در جامعه ایفا كند؟
به تعبیر دیگر زندگی امام در دوران غیبت به منزله چشمه آب زلالی است كه در ظلمات بوده و كسی را توان دسترسی به آن نیست.
وجود مخفیانه آن چشمه چه سودی برای عموم مردم دارد و مردم چگونه از وجود پنهان او بهره مند میشوند؟ این سؤال تنها امروز برای ما مطرح نیست بلكه از روایات استفاده میشود كه حتی پیش از تولد حضرت مهدی علیه السلام در عصر امامان نیز مطرح بوده و ائمه اطهار با آغوش باز به آن پاسخ میداده اند.
نمونههای روائی
1. جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله پرسید: آیا شیعه در زمان غیبت از فیوضات قائم آل محمد صلی الله علیه و آله برخوردار میشوند؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «آری، قسم به پروردگاری كه مرا به پیامبری برگزید، از وی نفع میبرند و از نور ولایتش كسب نور میكنند، همچنان كه از خورشید استفاده میكنند هنگامی كه در پشت ابرها قرار گیرد..» (1)
2. از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: شیعیان در زمان غیبت از وجود حضرت ولی عصر علیه السلام چگونه استفاده میكنند؟ فرمود: «آنچنان كه از خورشید استفاده میشود، هنگامی كه در پشت ابرها پنهان گردد..»
3. امام باقر علیه السلام فرمود: «از روزی كه خداوند متعال حضرت آدم را آفریده تا روز قیامت زمین خالی از حجت نبوده و نخواهد بود، یا حجت ظاهر و روشن و یا غایب و پنهان..» راوی پرسید از امام غایب چگونه استفاده میشود؟ فرمود: «آن چنان كه از خورشید هنگامی كه پشت ابر است استفاده میشود..» (2)
4. در توقیع مباركی كه از ناحیه مقدسه امام زمان علیه السلام توسط دومین نائب خاص، محمد بن عثمان به اسحاق بن یعقوب صادر شده است چنین نوشته شده: «اما چگونگی استفاده مردم از من مثل استفاده آنها از خورشید هنگامی كه در پشت ابر پنهان شود میباشد..» (3)
نكته اساسی این جاست كه چرا امام زمان علیه السلام در زمان غیبت به خورشید پنهان در پشت ابر تشبیه شده است؟
وجوه شباهت امام زمان علیه السلام به خورشید پشت ابر
1. خورشید در منظومه شمسی مركزیت دارد و كرات و سیارات به دور او در حركتند، چنان كه وجود گرامی حضرت حجت علیه السلام در نظام هستی مركزیت دارد. «ببقائه بقیت الدنیا و بیمنه رزق الوراء و بوجوده ثبتت الارض و السماء؛ (4)
به بقای او دنیا باقی است و به یمن وجود او بقیه موجودات روزی داده میشوند و به واسطه وجود او زمین و آسمان پایدارند..»
2. خورشید در این مجموعه منافع فراوانی دارد مانند: جاذبه كه مایه ثبات و بقای نظام است، گرما و حرارت كه پشت انبوه ابر غلیظ نیز به زمین میرسد و نیز باد و باران، روئیدن گیاهان و امثال آن از بركت تابش خورشید است كه ابرگرفتگی در آن اثر مهمی ندارد. بله، نورافشانی از پشت ابر كمتر خواهد بود. بدین ترتیب ابرگرفتگی فقط یكی از منافع آفتاب را تقلیل میدهد، نه این كه از بین ببرد. امام زمان علیه السلام نیز غیر از حضور عادیاش در میان مردم منافع فراوانی برای مردم دارد كه در پرتو وجود حضرتش از وجود او استفاده میبرند.
3. ابر هرگز آفتاب را نمیپوشاند بلكه ما را میپوشاند، در نتیجه ما را از دیدن آن محروم میكند، نه آن كه در منفعت رسانی آن خلل ایجاد كند. چگونه میتوان گفت كسی كه عالم وجود در قبضه قدرت اوست و میتواند هر لحظهای در هر جا حضور داشته باشد، غایب است؟
كی رفتهای ز دل كه تمنا كنم تو را كی بودهای نهفته كه پیدا كنم تو را
غیبت نكردهای كه شوم طالب حضور پنهان نگشتهای كه هویدا كنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی كه من با صد هزار دیده تماشا كنم تو را (5)
4. پوشاندن ابر اختصاص به كسانی دارد كه در زمین هستند نه كسی كه بر فراز ابر حركت میكند. غیبت آن حضرت نیز برای كسانی است كه به دنیا و طبیعت چسبیده اند، اما كسانی كه بر ابر شهوات و غبار هواهای نفسانی پا میگذارند و در آسمان معنویت پرواز میكنند هر لحظه كه بخواهند در حضور هستند.
جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی غبار ره بنشان تا نظر توانی كرد (6)
5. آفتاب لحظهای از نورافشانی غفلت نمیكند. هر كس به اندازه ارتباطی كه با خورشید دارد از نور آن بهره میبرد و اگر بتواند همه موانع را كنار بزند و در برابر آفتاب بنشیند، بهره كاملی میبرد. چنان كه حضرت ولی عصر مجرای فیض الهی است و در این جهت فرقی بین بندگان خدا نمیگذارد لیكن هر كس به اندازه ارتباط خود استفاده میبرد. (7)
فایده تكوینی و تشریعی
فواید وجود امام زمان علیه السلام را میتوان به دو قسم تكوینی و تشریعی تقسیم نمود. در فایده تكوینی شناخت و عدم شناخت دخالت ندارد، بلكه مسلمان و كافر، همه به طور مساوی از آن بهره مند هستند. ولی در فایده تشریعی، شناخت و معرفت، در استفاده از وجود حجت الهی دخالت مستقیم دارد، هر چه انسان نسبت به وجود امام عصر علیه السلام شناخت كامل تری داشته باشد و به ایشان عشق و علاقه بیشتری نشان دهد، بهره مندی او از وجود ایشان بیشتر است.
فواید تكوینی امام زمان علیه السلام
1 - واسطه فیض:
خداوند متعال، نظام دنیا را به گونهای قرار داده است كه بدون وجود امام علیه السلام امكان زندگی روی زمین وجود ندارد، چرا كه زمین به بركت امام علیه السلام قرار و آرام پیدا كرده است.
شواهد نقلی این مطلب بسیار است. به عنوان نمونه امام باقر علیه السلام فرمود: «جعلهم الله اركان الارض ان تمید باهلها؛ (8)
خداوند ایشان را اركان زمین قرار داده تا اهلش را به اضطراب و تزلزل در نیاورد..»
امام صادق علیه السلام فرمود: «جعلهم الله اركان الارض ان تمید بهم؛ (9)
خداوند ایشان را اركان زمین قرار داده است، تا این كه آنها را به تزلزل و اضطراب نیندازد..»
پس اگر امام نباشد، زمین قرار و آرامش نخواهد داشت. خداوند به وسیله اهل بیت علیه السلام زمین را مستقر ساخته، تا در آن آرامش برقرار شود.
امام صادق علیه السلام وضعیت دنیا را بدون امام و حجت خدا چنین ترسیم میكند:
«لو بقیت الارض بغیر امام لساخت؛ اگر زمین بدون امام بماند فرو میریزد..» (10)
البته باید بدانیم كه نه تنها زمین، بلكه آسمان هم به بركت امام علیه السلام نگه داشته شده است. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در روایتی كه یكایك امامان را به جابر معرفی فرمودند، تصریح كرده اند كه:
«بهم یمسك الله السماء ان تقع علی الارض الا باذنه و بهم یحفظ الله الارض ان تمید باهلها؛ خداوند به وسیله ایشان، آسمان را از این كه بدون اجازه او بر زمین افتد، نگه میدارد و به وسیله ایشان زمین را حفظ میكند كه اهل خود را به تزلزل در نیاورد..» (11)
افتادن آسمان به زمین نشانه به هم خوردن نظام آفرینش است.
نه تنها نظام آسمان و زمین به بركت امام باقی است، بلكه بقیه اموری كه برای حیات انسان ضرورت دارد نیز متوقف بر وجود امام علیه السلام است.
امام صادق علیه السلام فرمود: «بنا اثمرت الاشجار و انیعت الثمار و جرت الانهار بنا ینزل غیث السماء و ینبت عشب الارض؛ (12)
به سبب ما درختان میوه میدهند و میوهها به ثمر میرسند و رودها جاری میشوند، و به سبب ما باران از آسمان میبارد و گیاهان و سبزیجات زمین میرویند..»
بنابراین بهره بردن از هر یك از نعمتهای الهی، موكول به نعمت وجود امام علیه السلام است و به واسطه وجود مقدس ایشان، همه موجودات زنده (اعم از گیاهان و حیوانات و انسان ها) میتوانند زنده و باقی بمانند. این نوع انتفاع از امام علیه السلام متفرع بر شناخت آن حضرت نیست. افراد، چه امام را بشناسد و چه نشناسند، چه تسلیم ایشان بشوند و یا هیچ اعتقادی به ایشان نداشته باشند، به بركت وجود او بر روی زمین سكونت داشته و از نعمتهای مختلف آن بهره مند میگردند. (13)
2 - نفوذ روحانی
یك رهبر بزرگ آسمانی خواه پیامبر صلی الله علیه و آله باشد یا امام، علاوه بر تربیت تشریعی كه از طریق گفتار و رفتار و تعلیم و تربیت عادی صورت میگیرد، یك نوع تربیت روحانی و از راه نفوذ معنوی در دلها و فكرها دارد كه میتوان آن را تربیت تكوینی نام گذاشت. در اینجا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار كار نمیكند بلكه تنها جاذبه و كششی درونی مؤثر است.
در حالات بسیاری از پیشوایان بزرگ الهی میخوانیم كه گاه بعضی از افراد منحرف و آلوده با یك ارتباط مختصر با آنها به كلی تغییر كرده و مسیر خود را عوض میكردند.
این دگرگونی سریع و همه جانبه، آن هم با یك نگاه و تماس مختصر، نمیتواند نتیجه تعلیم و تربیت عادی باشد، بلكه معلول یك اثر روانی نامرئی و یك جذبه ناخودآگاه و قهری است كه گاهی از آن به نفوذ شخصیت نیز تعبیر میشود.
داستان برخورد اسعد بن زراره بت پرست با پیامبر صلی الله علیه و آله در كنار خانه كعبه و تغییر سریع طرز تفكر او و یا داستان سرگذشت زن خوانندهای كه هارون او را به گمان خام خود برای منحرف ساختن ذهن امام كاظم علیه السلام به زندان اعزام داشته بود، و منقلب شدن روحیه او در یك مدت كوتاه، تا آنجا كه قیافه و طرز سخن و منطق او هارون را به حیرت و وحشت افكند و داستانهای دیگری از این قبیل نمونههایی از همین تاثیر ناخودآگاه است كه میتوان آن را شعبهای از «ولایت تكوینی.» پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام علیه السلام دانست.
وجود امام غایب در پشت ابرهای غیبت نیز این اثر را دارد كه از راه اشعه نیرومند و پردامنه ولایت، دلهای آماده را تحت تاثیر جذبه معنوی و روحانی خود قرار داده و به تربیت و تكامل آنها بپردازد.
ما قطبهای مغناطیسی زمین را با چشم خود نمیبینیم ولی اثر آنها را بر روی عقربههای قطب نما مشاهده میكنیم كه در دریا راهنمای كشتی و در صحراها و آسمان راهنمای هواپیما و وسائل دیگر است تا در سراسر كره زمین از بركت این امواج مغناطیسی، میلیونها مسافر راه خود را به سوی مقصد پیدا كرده و از سردرگمی رهائی یابند.
آیا تعجب دارد اگر وجود امام علیه السلام در زمان غیبت با امواج جاذبه معنوی خود، افكار و جانهای زیادی را كه در دور یا نزدیك قرار دارند هدایت كند، و از تحیر رهائی بخشد؟
نباید فراموش كرد كه همان گونه كه امواج مغناطیسی زمین روی هر آهن پاره بی ارزشی اثر نمیگذارد، بلكه روی عقربههای ظریف و حساس قطب نما كه آب مغناطیسی خورده اند و یك نوع سنخیت و شباهتی با قطب فرستنده امواج مغناطیسی پیدا كرده اند اثر میگذارد، همینطور جذبه روحانی قطب عالم امكان بر دلهای پاكی كه با طهارت ظاهری و باطنی، آمادگی پیدا كرده اند، اثر گذاشته و آنها را به رشد و تعالی میرساند. (14)
فایدههای تشریعی امام غایب
این جهت از نعمت بودن امام بستگی به معرفت و شناخت نسبت به ایشان دارد. هر كس بخواهد از این نعمت استفاده كند، باید در مرحله اول امام را بشناسد و سپس تسلیم شده و در امور روزانه خود رضایت و توجه آن حضرت را مد نظر خود داشته باشد. به عبارتی جنبه تشریعی نعمت بودن امام، بدون عمل اختیاری افراد، تحقق نمییابد. نمونههایی از فوائد تشریعی امام غایب را بررسی میكنیم:
1 - امیدبخشی:
ایمان به مهدی غایب و انتظار ظهور امام زمان علیه السلام، مایه امیدواری و آرامش دلهای مسلمین است و این امیدواری یكی از بزرگترین اسباب موفقیت و پیشرفت در راه رسیدن به هدف میباشد. هر گروهی كه روح یاس و ناامیدی خانه دلشان راتاریك نموده باشد و چراغ امید و آرزو در آن نتابد، هرگز روی سعادت را نخواهند دید.
اوضاع آشفته و اسف بار جهان و سیل بنیان كن مادیت و كسادی بازار علوم و معارف و محرومیت روزافزون طبقه ضعیف و توسعه فنون استعمار و جنگهای سرد و گرم و مسابقه تسلیحاتی جهانی، خیرخواهان بشر را مضطرب كرده است، به طوری كه ممكن است گاهی در اصل قابلیت اصلاح بشر تردید نمایند. تنها روزنه امیدی كه برای بشر مفتوح است و یگانه برق امیدی كه در این جهان تاریك جستن میكند، همان انتظار فرج و فرا رسیدن عصر درخشان حكومت توحید و نفوذ قوانین الهی است.
انتظار فرج قلبهای مایوس و لرزان را آرامش بخشیده و مرهم دلهای زخمدار طبقه محروم میگردد.
نویدهای مسرت بخش حكومت توحید عقاید مؤمنین را نگهداری نموده، در دین پایدارشان میكند.
ایمان به غلبه حق، خیرخواهان بشر را به فعالیت و كوشش وادار مینماید.
استمداد از آن نیروی غیبی، انسانیت را از سقوط در وادی هولناك یاس و ناامیدی نجات میدهد.
ایمان به مهدی موعود، آینده روشن و فرح بخشی را برای مسلمانان بالاخص شیعیان مجسم نموده، روح یاس و شكست را از آنان سلب نموده، به كار و كوشش در راه رسیدن به هدف ترغیبشان میكند.
2 - پاسداری از آئین خدا:
با گذشت زمان و پیدایش سلیقههای مختلف و آمیختن آنها با مسائل مذهبی و گرایشهای متفاوت به سوی برنامههای ظاهر فریب مكتبهای انحرافی، و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی مفاهیم آسمانی، اصالت پارهای از این قوانین از دست رفته و دستخوش تغییرات زیان باری میگردد.
این آب زلال كه در قالب دین الهی از آسمان نازل شده، با عبور از مغزهای این و آن، تدریجا بعضی از قوانین آن از مسیر واقعی خارج گردیده و صفای نخستین خود را از دست داده است و این نور پر فروغ و هدایت گر با عبور از شیشههای ظلمانی افكار تاریك و ضیق بشر، بی رنگ و كم فروغ شده است. در این فرض آیا ضروری نیست كه در میان جمع مسلمانان كسی باشد كه مفاهیم دائمی تعالیم اسلامی را در شكل اصلیش حفظ و برای آیندگان نگهداری كند؟
مگر مجددا وحی آسمانی بر كسی نازل میشود؟ مسلما خیر، موضوع وحی با مساله خاتمیت برای همیشه بسته شد. پس چگونه باید آئین اصیل اسلامی حفظ گردد، جلوی تحریفات و تغییرها و خرافات گرفته و برای نسلهای آینده محفوظ بماند؟ آیا جز این است كه باید این كار توسط یك پیشوای معصوم ادامه یابد؟ خواه آشكار و مشهور باشد یا پنهان و ناشناس.
معمولا در هر موسسه مهمی «صندوق آسیب ناپذیری.» وجود دارد كه اسناد مهم آن موسسه را در آن نگهداری میكنند، تا از دستبرد دزدان محفوظ بماند، یا هرگاه آتش سوزی در آن جا روی دهد از خطر حریق مصون باشد كه اعتبار و حیثیت آن موسسه ارتباط نزدیكی با حفظ آن اسناد و مدارك دارد. (15)
قلب امام و روح بلندش صندوق آسیب ناپذیری برای حفظ اسناد آئین الهی است كه همه اصالتها و واقعیتهای نخستین و ویژگیهای آسمانی این تعلیمات را در خود نگهداری میكند تا حجتهای الهی باطل نگردد.
3 - تصرف امام در كارها:
تصرف امام زمان علیه السلام در كارها به واسطه وكلاء خاص یا عام است. بدیهی است كه رئیس و سرپرست قومی لازم نیست كه شخصا در امور مداخله كند، بلكه سیره رهبران همیشه بر این منوال بوده كه با واسطه در امور دخالت میكردند. رسول اكرم صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام از طرف خود در شهرهائی كه حاضر نبودند، نمایندگانی را منصوب میكردند، همچنین ائمه دیگر در زمان خودشان در شهرهای مختلف وكلائی داشتند.
امام غایب؛ مهدی موعود نیز به این طریق كارهای مردم را سرپرستی میكند و لذا در زمان غیبت صغری وكلاء خاصی را برای رسیدگی به امور مردم معین فرمود و مقام نیابت خاصه را به آنها عنایت كرد و در زمان غیبت كبری به طور عام فقهاء و علماء عادل را كه دانا به احكام الهی هستند برای قضاء و فصل خصومات و حفظ مصالح عامه مسلمین نصب و تعیین فرموده كه مراجع امور مسلمانان باشند. (16)
چنانكه در برخی احادیث از امام عصر علیه السلام رسیده است كه آن حضرت در توقیع مبارك چنین فرمودند:
«و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیكم و انا حجة الله؛ (17)
در رویدادهای تازه به راویان حدیث ما (علماء و مجتهدین) رجوع كنید، زیرا آنان حجت من بر شما میباشند و من حجت خدا هستم..»
و نیز در توقیع دیگر فرموده است: «فاما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه، مخالفا علی هواه مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه؛ (18)
مردم از فقیهانی كه بر نفس خود مسلط اند و حافظ دین و مخالف هوای نفس و مطیع امر مولای خود میباشند، تقلید كنند..»
- پاورقــــــــــــــــــــی
1) بحار الانوار، چاپ قدیم، ج 13، ص 129؛ كمال الدین، ج 1، ص 253.
2) بحار الانوار، ج 52، ص 92؛ كمال الدین، ج 1، ص 207.
3) احادیث الامام المهدی (عج) ، ج 4، ص 294؛ كمال الدین، ج 2، ص 322؛ غیبت، شیخ طوسی، ص 117.
4) مفاتیح الجنان، دعای عدیله.
5) دیوان حافظ، ص 195، غزل 144.
6) فروغ بسطامی.
7) عصاره خلقت، آیت الله جوادی آملی، مركز نشر اسراء، چاپ دوم، ص 85.
8) اصول كافی، كتاب الحجة، باب ان الائمه هم اركان الارض، ج 1.
9) اصول كافی، كتاب الحجة، باب ان الائمه هم اركان الارض، ج 1.
10) اصول كافی، كتاب الحجة باب ان الارض لا تخلو من الحجة، ج 10.
11) بحار الانوار، ج 27، ص 120.
12) اصول كافی، كتاب الحجة، باب النوادر، ج 5.
13) آفتاب در عزیمت، سید محمد بنی هاشمی،انشارات میقات، ص 115.
14) حكومت جهانی مهدی علیه السلام، آیت الله مكارم شیرازی، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ص 261.
15) همان، ص 257.
16) آخرین تحول با حكومت ولی عصر علیه السلام، نشر كوكب، چاپ چهارم، ص 79.
17) وسائل الشیعه، ج 18، ص 101؛ احتجاج طبرسی، ج 2، ص 283.
18) وسائل الشیعه، ج 18، ص 95، حدیث 20، باب 10.