عوامل افزایش روزى (2)

اشاره‏

در شماره قبل به عامل كار و تلاش به عنوان یكى از عوامل فردى افزایش روزى پرداختیم و ابعاد مختلف این عامل را در ارتباط با رزق و روزى مورد بحث قرار دادیم. در این مجال قصد داریم چند عامل دیگر را بررسى كنیم.

اخلاق خوب

یكى از عوامل بسیار مؤثر در جلب روزى و ازدیاد آن، بهره‏گیرى از اخلاق خوب در مواجهه با دیگران است. البته همه كسانى كه به كار تولید و تجارت و خرید و فروش مشغول‏اند، اذعان دارند كه برخورد خوب و مناسب با مشترى، رمز جذب مشتریان بیش‏تر، تولید بیش‏تر و در نهایت سودآورى بیش‏تر است. در این دیدگاه اقتصادى، هدف اساسى سود اقتصادى بیش‏تر است كه در این راه از ابزارهاى متفاوتى مانند كیفیت كالا، بسته‏بندى مناسب و جذّاب، سیستم حمل و نقل و توزیع مناسب، بازاریابى و... استفاده مى‏شود و یكى از این ابزارها، اخلاق خوب است.

در این دیدگاه، اخلاق خوب در برخورد با مشترى همانند بسته‏بندى جذّاب كالا است و همچنان كه كالا باید از ظاهر مناسبى برخوردار باشد، فروشنده كالا نیز باید داراى ظاهرى جذّاب باشد. هر چند ممكن است در دل و ذهن خود، كم‏ترین درجه احترام و اعتنا را به شخصیت خریدار نداشته و یا حتى از او متنفر باشد. حاصل آنكه در این نگاه، اخلاق و برخورد مناسب، ابزارى اقتصادى براى كسب سود بیش‏تر است.

این دیدگاه گرچه در ظاهر با آموزه‏هاى اسلامى مبنى بر توصیه به رعایت اخلاق خوب با مردم مطابقت دارد، اما در واقع و باطن، داراى تفاوتهاى اساسى با آموزه‏هاى اسلامى مى‏باشد. از جمله آنكه:

1. اخلاق اسلامى، صرفاً زیباسازى پوسته نیست؛ بلكه زیباسازى هسته است كه خود به خود به زیبایى پوسته نیز مى‏انجامد.

اخلاق اسلامى، دستور العملى براى پالایش و آرایش روح و روان آدمى است كه از پى آن، اعمال و رفتار انسان نیز پالایش و آرایش مى‏شود.

2. اخلاق اسلامى، صرفاً وسیله‏اى براى جلب سود اقتصادى نیست؛ بلكه خود هدفى مقدس است كه با نیل به این هدف متوسط، هدف نهایى انسان كه همان قرب الى اللّه است، دست یافتنى‏تر و نزدیك‏تر مى‏شود.

اخلاق خوب، ارزش خود را از ارزش اقتصاد و پول كسب نمى‏كند؛ بلكه خود به تنهایى و صرف نظر از هر گونه ارزش اقتصادى، ارزشمند است.

3. اخلاقى كه به عنوان یكى از عوامل جلب و ازدیاد روزى مطرح است، نه فقط در برخورد با مشتریان و عوامل اقتصادى است، بلكه صرف رعایت اخلاق اسلامى حتى با غیر مشتریان و با غیر دست اندركاران اقتصادى و حتى در برخورد با زن و فرزند، خویشاوندان، بستگان، همسایگان و... در كسب رزق و افزایش آن تأثیر گذار است.

بر این اساس مى‏توان حیطه‏هاى اخلاق خوب را كه در افزایش رزق و روزى مؤثر است، در موارد ذیل دسته‏بندى نمود:

الف. همدلى اهل خانه

خانواده‏اى كه در آن رحمت و رأفت حاكم باشد، زمینه بارش رحمت الهى را بر خود هموار مى‏كنند. یكى از مصداقهاى رحمت خداوند، توسعه رزق خانواده است. امام صادق‏علیه‏السلام در این زمینه فرموده‏اند: «أَیما أَهلِ بَیتٍ اُعْطُوا حَظَّهُمْ مِنَ الرِّفْقِ فَقَدْ وَسَّعَ اللَّهُ عَلَیهِمْ فِى الرِّزْقِ وَالرِّفْقُ فِى تَقْدِیرِ الْمَعِیشَةِ خَیرٌ مِنَ السَّعَةِ فِى الْمالِ وَالرِّفْقُ لا یعْجِزُ عَنْهُ شَى‏ءٌ وَالتَبْذِیرُ لا یبْقى‏ مَعَهُ شَى‏ءٌ اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ رَفِیقٌ یحِبُّ الرِّفْقَ؛ (1) به هر خانواده‏اى كه سهم آنان از رفق [و همدلى‏] هدیه شده باشد [و با یكدیگر با مدارا و ملایمت رفتار كنند] ، خداوند حتماً رزق آنان را افزایش خواهد داد. در تقدیر معیشت [همدلى و] مدارا بهتر از ثروت زیاد است. با رفق [در زندگى‏] هیچ كمبودى وجود ندارد و با ولخرجى، هیچ چیزى باقى نمى‏ماند. خداوند عزیز و با جلال اهل رفق [و مدارا] است و رفق را دوست دارد.‌»

ب. خوش‏رفتارى با همسایه‏ها

تأثیر همدلى، ملایمت و خوش‏رفتارى در جلب و افزایش روزى، محدود به دیوارهاى خانه و اهل خانه نیست؛ بلكه خوش‏رفتارى با همسایه‏ها و اهل محل نیز عاملى مؤثّر براى افزایش روزى است. بنا به گواهى امام صادق‏علیه‏السلام: «حُسْنُ الْجَوارِ یزِیدُ فِى الرِّزقِ؛ (2) همسایگى نیكو [و خوش‏رفتارى با همسایه،] موجب افزایش روزى است.‌»

ج. ارتباط با خویشاوندان

ارتباط با بستگان و مشاركت در غم و شادى آنان و مطّلع شدن از احوال و روزگارشان، ثمرات و بركات مادّى و معنوى فراوانى در پى دارد كه از جمله بركات مادّى آن، افزایش رزق و روزى است. امام صادق‏علیه‏السلام مى‏فرمایند: «صِلَةُ الْاَرْحامِ تُحَسِّنُ الْخُلْقَ وَتُمَسِّحُ الْكَفَّ وَتُطَیبُ النَفْسَ وَتَزِیدُ فِى الرِّزْقِ وِتُنْسِى‏ءُ فِى الْاَجَلِ؛ (3) ارتباط با خویشاوندان باعث نیكى اخلاق، مبارك شدن دست، پاكیزگى روح، افزایش رزق و تأخیر در مرگ آدمى مى‏شود.‌»

امام باقرعلیه‏السلام نیز بركات ارتباط با خویشان و بستگان را پاكیزه شدن اعمال، دفع بلا، ازدیاد ثروت، طول عمر، وسعت رزق و محبوبیت در بین خانواده معرفى كردند. ایشان مى‏فرمایند: «صِلَةُ الْاَرْحامِ تُزَكِّى الْاَعْمالَ وَتَدْفَعُ الْبَلْوى‏ وَتُنْمِى الْامْوالَ وَتُنْسِى‏ءُ لَهُ فِى عَمُرِهِ وَتُوَسِّعُ فِى رِزْقِهِ وَتُحَبِّبُ فِى أَهْلِ بَیتِهِ فَلْیتَّقِ اللَّهَ وَلْیصِلْ رَحِمَهُ؛ (4) صله رحم اعمال را پاكیزه مى‏گرداند، بلا را دفع مى‏كند، اموال را افزایش مى‏دهد، عمر انسان را طولانى مى‏كند، رزق او را توسعه مى‏بخشد، و [او را] در خانواده‏اش محبوب مى‏گرداند؛ پس انسان باید تقواى الهى پیشه كرده و صلح رحم كند.‌»

پیامبر گرامى اسلام‏صلى‏الله‏علیه‏وآله نیز فرموده‏اند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یمُدَّ اللَّهُ فِى عُمُرِهِ وَأَنْ یبْسُطُ لَهُ فِى رِزْقِهِ فَلْیصِلْ رَحِمَهُ؛ (5) هر كس دوست دارد كه خداوند عمر او را دراز و رزق او را زیاد كند، پس با خویشان و بستگان خود رابطه داشته باشد.‌»

هم آن حضرت صله رحم را موجب فقرزدایى از زندگى دانستند: «صِلَةُ الرَّحِمِ تَزِیدُ فِى الْعُمْرِ وَ تَنْفِى الْفَقْرُ؛ (6) صله رحم موجب طول عمر و برطرف شدن فقر مى‏شود.‌»

د. خوش‏رفتارى با مردم‏

مهربانى و خوش‏رفتارى با خلق خدا، زمینه‏ساز مهربانى و لطف خداوند نسبت به انسان است. گام اوّل خوش‏رفتارى، آزار ندادن مردم است. از نظر امام صادق‏علیه‏السلام یكى از عوامل افزایش رزق و روزى همین نكته است: «كَفُّ الْاَذَى وَقِلَّةُ الصَّخَبِ یزِیدانِ فِى الرِّزقِ؛ (7) ترك آزار [مردم‏] و كم جار و جنجال كردن، روزى را افزایش مى‏دهد.‌»

در گام بعدى، خوش‏رفتارى را باید به جاى بدرفتارى و نیكى را به جاى بدى نهاد؛ یعنى نه تنها بدرفتارى نكند؛ بلكه سعى در خوش رفتارى و نیكى به دیگران نماید. بخشى از پاداش مادى نیكى به مردم، رفع فقر از زندگى و زیاد شدن رزق آدمى است. بنا به گفتار امام باقرعلیه‏السلام: «الْبِرُّ وَصَدَقَةُ السِّرِّ ینْفِیانِ الْفَقْرَ؛ (8) نیكى [به مردم‏] و صدقه پنهانى، فقر را از بین مى‏برند.‌»

رفق و مداراى با مردم نیز روزى را افزایش مى‏دهد. امام كاظم‏علیه‏السلام در نصیحتى به هشام بن حكم در مورد اثرات مادّى رفق و نیكى و خوش اخلاقى فرمودند: «عَلَیكَ بِالرِّفْقِ فَاِنَّ الرِّفْقَ یمْنٌ وَالْخُرْقَ شُوْمٌ اِنَّ الرِّفْق َ وَالْبِرَّ وَحُسْنَ الْخُلْقِ یعْمُرُ الدِّیارَ وَیزِیدُ فِى الرِّزْقِ؛ (9) بر تو باد كه [با دیگران‏] با رفق و ملایمت رفتار كنى؛ چرا كه رفق مبارك [و با بركت‏] و تندخویى شوم و ناپسند است. رفق، نیكى و خوش‏اخلاقى با دیگران، شهرها را آباد و رزقها را افزون مى‏كند.‌»

حاصل آنكه خوش‏رفتارى در بین خانواده، با همسایگان، بستگان و سایر مردم، علاوه بر اثرات معنوى و نزدیك شدن به قله‏هاى كمال، در زندگى مادّى نیز اثربخش است و یكى از آثار آن، افزایش درآمد و بهره‏ورى از آن و بهبود وضع معیشتى انسان است.

ازدواج

در فرهنگ رایج و متداول بین مردم، ازدواج موجب افزایش هزینه‏ها است. طبعاً باید وقتى ازدواج كرد كه بتوان از پس هزینه زیاد آن برآمد و این خود هنگامى ممكن است كه از درآمد فراوان و كافى برخوردار بود. در این منطق، باید درآمد داشت تا بتوان ازدواج كرد؛ اما در منطق دین، حقیقت جز این است. در ادبیات دینى ما، یكى از راههاى افزایش بركت و درآمد، ازدواج است و باید ازدواج كرد تا صاحب روزى شد. براى پول‏دار شدن باید ازدواج كرد، نه اینكه اوّل پولدار شد و سپس ازدواج كرد. ازدواج باعث ازدیاد رزق است و با افزایش رزق، از پس افزایش هزینه‏ها هم مى‏توان برآمد.

در این دیدگاه رازق دختر و پسر، چه در خانه پدرى آنها و چه در خانه خودشان یكى مى‏باشد و آن خداوند است. تنها چیزى كه قبل و بعد از ازدواج تفاوت پیدا كرده است، مكان زندگى آنها است؛ اما «رزق و رازق» آنها یكى است و بلكه رزق آنها بیش از گذشته آنها است. به عبارت دیگر، ضمانت رزق انسانها - كه بحث آن در بخش نخست مقاله گذشت - مشروط به خانه پدرى نیست؛ بلكه این وعده الهى هم در خانه پدرى و هم در خانه و زندگى جدید به قوّت خود باقى است.

در ادبیات دینى ما، نه تنها ترس از فقر و ندارى در اثر ازدواج، امرى ناپسند و خیالى است، بلكه بالاتر از آن، براى فرار از فقر و چاره‏جویى آن، باید ازدواج كرد تا از فقر در حالت مجرّدى رهایى جست.

در تأیید این ادّعا مى‏توان از روایتى بهره گرفت كه براساس آن، وقتى جوان مجرّدى از نیازمندى و ندارى خود در نزد پیامبر اسلام‏صلى‏الله‏علیه‏وآله شكایت مى‏كند، آن حضرت او را به ازدواج كردن امر مى‏كنند. براى بار دوم و سوم نیز شكایت خود را مطرح مى‏كند و پیامبرصلى‏الله‏علیه‏وآله باز هم راه چاره او را ازدواج معرفى مى‏كنند.

امام صادق‏علیه‏السلام پس از نقل این حادثه تأكید مى‏كنند: «الرِّزْقُ مَعَ النِّساءِ وَالْعِیالِ؛ (10) رزق انسان، با همسر و خانواده تأمین مى‏شود.‌»

پیامبر گرامى اسلام‏صلى‏الله‏علیه‏وآله در توصیه‏اى همگانى خطاب به همه جوانان مى‏فرمایند: «اِتَّخِذُوا الْاَهْلَ فَاِنَّهُ أَرْزَقُ لَكُمْ؛ (11) خانواده تشكیل دهید تا رزق شما فراوان شود.‌» ایشان در جاى دیگرى فرموده‏اند: «إِلْتَمِسُوا الرِّزْقَ بِالنِّكاحِ؛ (12) با ازدواج، رزق [خود] را طلب كنید.‌»

با مشاهده این روایات است كه فاصله زیاد بین فرهنگ دینى و فرهنگ عامى آشكار مى‏شود. بدون تردید، یكى از علل سخت شدن ازدواجها و افزایش سن ازدواج و به دنبال آن، گسترش نابسامانیهاى اخلاقى و اجتماعى، فساد و فحشا و فشارها و اضطرابهاى روحى - روانى، فاصله گرفتن از فرهنگ دینى و تردید در وعده‏هاى خداوند و نگرانى از وضعیت آینده است. مشكل اصلى بسیارى از افراد «بى‏پولى» نیست؛ بلكه «بى‏اعتقادى» است.

ناگفته نگذاریم كه تحقق وعده خداوند در روزى‏رسانى به انسانها و از جمله زوجهاى جوان، مشروط به تدبیر، تلاش، میانه‏روى و... است كه در جاى خود باید مورد بحث قرار گیرد.

دعا

عوامل مؤثّر در افزایش رزق انسان، منحصر در عوامل مادى و ظاهرى از قبیل كار و تلاش، تدبیر و آینده‏نگرى و... نیست؛ بلكه عوامل دیگرى در ازدیاد رزق انسان مؤثّر است كه از نوع عوامل معنوى و باطنى محسوب مى‏شوند. از جمله عوامل معنوى كه در تقدیر رزق مؤمنان اثرگذار است، دعا مى‏باشد.

گنجینه‏هاى نعمت در خزائن الهى نهفته است كه با كلید «راز و نیاز» مى‏توان آنها را گشود و به قدر «نیاز» از آن بهره گرفت. امام على‏علیه‏السلام چه خوش فرمود: «وَاسْتَعَنْتَهُ عَلَى اُمُورِكَ وَسَأَلْتَهُ مِنْ خَزائِنِ رَحْمَتِهِ ما لا یقْدِرُ عَلَى اِعْطائِهِ غَیرُهُ مِنْ زِیادَةِ الْاَعْمارِ وَصِحَّةِ الْاَبْدانِ وَسَعَةِ الْاَرْزاقِ ثُمَّ جَعَلَ فِى یدَیكَ مَفاتِیحَ خَزائِنِهِ بِما أَذِنَ لَكَ مِنْ مَسْأَلَتِهِ فَمَتى‏ شِئْتَ اسْتَفْتَحْتَ بِالدُّعاءِ أَبْوابَ نِعْمَتِهِ وَاسْتَمْطَرْتَ شَآبِیتَ رَحْمَتِهِ؛ (13) از او (خدا) در كارهایت استعانت مى‏جویى و از خزائن رحمتش چیزهایى مى‏خواهى كه جز او كسى قادر به اعطاى آن نیست، مانند: عمرهاى بیش‏تر، سلامتى بدنها و وسعت روزیها. خداوند كلیدهاى خزائن‏اش را در دست تو قرار داده است؛ زیرا به تو اجازه داده كه از او درخواست كنى؛ بنابراین هر گاه خواستى مى‏توانى به وسیله دعا درهاى نعمت خدا را بگشایى و باران رحمت خدا را فرود آورى.‌»

دعا، اسلحه چندكاره مؤمنان است كه از آن در زمینه‏هاى نظامى، اقتصادى، سیاسى و... استفاده كرده، مشكلات خود را حل مى‏كنند. دعا در میدان كارزار، پشتوانه روحى رزمندگان و عامل غیبى پیروزى آنان و در میدان اقتصاد، موجب افزایش رزق آنها مى‏شود.

پیامبر گرامى اسلام‏صلى‏الله‏علیه‏وآله پیوسته مؤمنان را بر بكارگیرى این سلاح تشویق مى‏نمودند: «الدُّعاءُ سِلاحُ الْمُؤْمِنِ وَعَمُودُ الدِّینِ وَنُورُ السَّماواتِ وَالْاَرْضِ؛ (14) دعا، اسلحه مؤمن و عمود [خیمه‏] دین و نور آسمانها و زمین است.‌» سپس فرمودند: «اَلاَ اَدُلُّكُمْ عَلَى سِلاَحٍ ینْجِیكُمْ مِنْ اَعْدَائِكُمْ وَ یدِرُّ اَرْزَاقَكُمْ؟؛ آیا شما را به سلاحى كه شما را بر دشمنانتان پیروز و رزقتان را جارى كند، راهنمایى كنم؟» یاران حضرت عرض كردند: آرى اى رسول خدا! آنگاه حضرت فرمود: «تَدْعُونَ رَبَّكُمْ بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ فَإِنَّ سِلاحَ الْمُؤْمِنِ الدُعاءُ؛ (15) خدایتان را شبانه روز بخوانید؛ چرا كه دعا سلاح مؤمن است».

بهره‏بردارى معنوى از دعا، بالاتر از بهره‏مندى مادّى از آن است كه در مقایسه دو بهره مادّى و معنوى، سود مادّى بهانه‏اى براى به دست آوردن سود معنوى است.

خدایى كه ضامن رزق انسانها و نیز مهربان‏ترین كس براى آنان است، گاه كشتى معیشت آنان را در دریاى پرتلاطم زندگى به این سو و آن سو مى‏كشاند، تا كشتى‏نشستگان خداى كشتى را از یاد نبرند و از ترس غرق شدن، دایماً كشتى‏بان خود را صدا كنند. این همه بهانه‏اى است تا از میان این فریادهاى نیایشگرانه، مردم به سودى معنوى و به سرمایه‏اى بالاتر و والاتر دست یابند.

امام صادق‏علیه‏السلام حكمت روشن نبودن راه تأمین رزق مؤمنان را ایجاد زمینه‏اى براى زیاد دعا كردن آنان مى‏دانند: «إِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ أرْزَاقَ الْمُؤمِنِینَ مِنْ حَیثُ لَمْ یحْتَسِبُوا وَذَلِكَ أنَّ الْعَبْدَ إِذَا لَمْ یعْرِفْ وَجْهَ رِزْقِهِ كَثُرَ دُعَائُهُ؛ (16) خداوند عزّوجلّ، ارزاق مؤمنان را از راه‏هاى غیرقابل پیش‏بینى براى آنان قرار داده است تا با نشناختن راه تأمین رزق خود، زیاد دعا كنند.‌»

اما نكته مهم این است كه آیا این همه تأكید بر دعاى زیاد براى تأمین و افزایش رزق، به معناى جایگزینى دعا به جاى عوامل مادّى رزق از قبیل كار و تلاش است، یا معناى دیگرى دارد؟

از متون و منابع دینى چنین استنباط مى‏شود كه دعا جایگزین كار نیست؛ بلكه پشتوانه معنوى انسانها است تا با استفاده از ابزار دعا، از كار خود نتیجه بهترى بگیرند. در این مورد به سخن امام صادق‏علیه‏السلام اشاره مى‏كنیم كه مى‏فرمایند: «ثَلاثَةٌ یدْعُونَ فَلا یسْتَجابُ لَهُمْ رَجُلٌ جَلَسَ عَنْ طَلَبِ الرِّزْقِ ثُمَّ یقُولُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِى یقُولُ اللَّهُ تَعالى‏ اَلَمْ اَجْعَلْ لَكَ طَرِیقاً فِى الطَّلَبِ...؛ (17) دعاى سه گروه مستجاب نمى‏شود [كه از جمله آنها] دعاى فردى كه به دنبال طلب روزى نمى‏رود. و دعا مى‏كند: خدایا! روزى مرا برسان! و خداوند در جواب مى‏فرماید: آیا براى تو راهى براى طلب روزى قرار ندادم؟...‌»

حاصل آنكه از جمع بندى روایاتى كه مؤمنان را به دعا براى تأمین و افزایش رزق تشویق مى‏كند و روایاتى كه انسانها را از دعاى بدون تلاش برحذر مى‏دارد، به این نتیجه مى‏رسیم كه «نیایش و تلاش» در كنار هم معنا مى‏یابند، نه به جاى هم. تلاش بدون نیایش و نیایش بدون تلاش، هر دو ناقص و ابترند. نتیجه مطلوب هنگامى به دست مى‏آید كه این دو در كنار هم جاى گیرند.

چگونگى دعا

در مورد كیفیت و چگونگى دعا براى افزایش رزق، با مراجعه به روایات رسیده از امامان معصوم‏علیهم‏السلام، نكات ذیل حائز اهمیت است:

الف. فقط براى خود دعا نكنیم و سایر مؤمنان را نیز دعا كنیم. یكى از اثرات دعا براى مؤمنان در حال عدم حضور آنان، افزایش رزق دعا كننده و دفع شدن بلاها از او است. امام صادق‏علیه‏السلام مى‏فرمایند: «الدُّعَاءُ لِاَخِیكَ بِظَهْرِ الْغَیبِ یسُوقُ لِلدَّاعِى الرِّزْقَ وَیصْرِفُ عَنْهُ الْبَلاَءَ وَیقُولُ الْمَلَكُ لَكَ مِثْلُ ذَلِكَ؛ (18) دعاى غیابى شما براى برادر مؤمنت، موجب سرازیرى رزق و دفع بلا از دعا كننده مى‏شود و فرشته‏اى، مشابه همان دعا را براى شما مى‏گوید.‌»

ب. بهترین زمان براى دعا كردن، از هنگام سحر تا طلوع خورشید است؛ چرا كه بنا به فرموده امام باقرعلیه‏السلام: «إِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یحِبُّ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤمِنِینَ كُلَّ دُعَاءٍ فَعَلَیكُمْ بِالدُّعَاءِ فِى السَّحَرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإنَّهَا سَاعَةٌ تُفَتَّحُ فِیهَا أبْوَابُ السَّمَاءِ وَتُقَسَّمُ فِیهَا الْاَرْزَاقُ وَتُقْضَى فِیهَا الْحَوَائِجُ الْعِظَامُ؛ (19) خداوند [شنیدن‏] هر دعایى را از بندگان مؤمن خویش دوست دارد؛ پس بر شما باد از هنگام سحر تا خورشید دعا كنید؛ چرا كه در این زمان است كه درهاى آسمان گشوده، ارزاق تقسیم و حاجتهاى بزرگ روا مى‏شود.‌»

ج. در روایات ما، ادعیه و نمازهاى متفاوتى براى افزایش رزق و روزى توصیه شده است. براى پرهیز از طولانى شدن این بخش، ادعیه و نمازهاى مذكور در مقالات بعدى بیان خواهد شد.

ادامه دارد... .

 

پی‌نوشـــــــــــت‌ها:

 

1) الكافى، ثقة الاسلام الكلینى، دار الكتب الاسلامیة، تهران، 1365 ش، ج 2، ص 119.

2) همان، ص 666.

3) همان، ص 151.

4) همان، ص 152.

5) همان، ص 156.

6) بحار الانوار، محمدباقر مجلسى، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ق، ج 74، ص 103.

7) التوحید، شیخ صدوق، مؤسسة النشر الاسلامى، قم، 1398 ق، ص 46.

8) بحار الانوار، ج 74، ص 81.

9) شرح رسالة حقوق امام سجادعلیه‏السلام‏ص 464.

10) وسائل الشیعه، محمد بن الحسن الحر العاملى، مؤسسة آل البیت، ج 20، ص 44.

11) همان، ص 15.

12) مكارم الاخلاق، الحسن بن الفضل الطبرسى، دار الشریف الرضى، قم، 1412 ق، ص 196.

13) نهج البلاغه، نامه 31.

14) مكارم الاخلاق، ص 268.

15) همان.

16) وسائل الشیعة، ج 17، ص 51.

17) مستدرك الوسائل، المحدث النورى، مؤسسة آل البیت، قم، 1408 ق، ج 13، ص 14.

18) مكارم الاخلاق، ص 276.

19) الكافى، ج 2، ص 478.

185 دفعه
(0 رای‌ها)

موارد مرتبط