(من لا یحضره الفقیه)
كتاب «من لایحضره الفقیه» تألیف شیخ صدوق، ابو جعفر محمد بن على بن حسین بن بابویه قمى (متولد 381 ه. ق)، از چهرههاى برجسته علماى شیعه در قرن چهارم هجرى مىباشد كه بر اثر دعاى حضرت حجّتعلیهالسلام متولد شده است.
این كتاب كه امروزه در 4 جلد به مشتاقان عرضه شده است مجموعهاى از روایات اهل بیتعلیهمالسلام درباره مسائل فقهى و احكام شرعى و مسائل مورد نیاز عموم را در خود جمع كرده است.
شیخ صدوق در این كتاب، روایاتى را كه از دیدگاه خود صحیح و معتبر بوده جمعآورى نموده است. او در این مورد مىگوید: «من در این كتاب فقط روایاتى را نقل مىكنم كه آنها را صحیح و معتبر مىدانم و به آن فتوا مىدهم و عقیده دارم كه میان من و خداوند حجت است.» (1)
این كتاب، عظیمترین و ارزشمندترین اثر شیخ صدوق از میان بیش از 245 كتاب او مىباشد و یكى از مهمترین منابع روایى شیعه و از كتب اربعه محسوب مىشود كه در طول 9 قرن گذشته محل مراجعه فقها و دانشمندان و سایر مشتاقان معارف اهل بیتعلیهمالسلام بوده است؛ به طورى كه هیچ مجتهد و محققى از رجوع به آن بى نیاز نیست. (2)
«من لا یحضره الفقیه»، در عین حال كه براى خواصّ، مجموعهاى فقهى است، نكتههاى اخلاقى، تربیتى، عقیدتى، تاریخى و درسهاى زندگى فراوانى در بر دارد كه همانند گوهرهایى ناب در این گنجینه معنوى جلوه نمایى مىكند، كه آشنایى با آنها، براى عموم مردم؛ به ویژه مبلغان دینى مفید و راهگشاست.
در این مجموعه گرانقدر، 5963 حدیث، گرد آمده كه 3913 حدیث، مُسْنَد و 2050 حدیث، مُرْسَل مىباشد. فقهاى بزرگ ما به مرسلات صدوق همانند مسنداتش در این كتاب اعتماد كرده و عمل مىكنند.
شیخ صدوق، در مورد انگیزه خود از تألیف این كتاب، مىگوید: در مسافرتى كه به سرزمین بلخ داشتم، با یكى از اولیاء خدا آشنا شدم. رفاقت با او احساس آرامش و شادمانى و فرح و نشاط خاصّى را براى من فراهم مىنمود. چرا كه وى، فردى متّقى، متعهد، عالم به احكام دین، و معروف به «سید نعمت» بود. «سید نعمت»، روزى به من گفت: «محمد بن زكریاى رازى» براى كسانى كه در موقع احتیاج به طبیب، طبیب در دسترس ندارند؛ كتابى در علم طب نگاشته است. و آن را «من لا یحضره الطبیب» نام نهاده است. و آن كتاب در موضوع خود، با وجود حجم كم، جامع و وافى و كافى و پرفایده است و همگان در حدّ نیاز خود از آن بهرهمند مىگردند. و از من خواست كه من هم كتابى در موضوع فقه و شرایع و احكام به گونهاى جامع و كامل بنویسم و نامش را «كتاب من لا یحضره الفقیه» (كتاب براى كسانى كه به فقیه دسترسى ندارند) بنامم. (3)
موضوعات كتاب
مسئله آبها و بهداشت فردى و اجتماعى، نماز، روزه، زكات و سایر مسائل مالى، احكام قضاوت و دادگسترى و شرائط قاضى، انواع مشاغل، مكاسب و معاملات، احكام ازدواج و طلاق و سایر مسائل خانواده، احكام ارث و میراث، حج و سفرهاى زیارتى و آداب سفرهاى واجب و غیرواجب، بحث گناهان كبیره و صغیره، حدود و مجازاتهاى شرعى، وصیت و... از موضوعات مطرح شده در این كتاب گرانسنگ مىباشد.
از منظر اهل نظر
علامه بحرالعلوم بعد از تجلیل فراوان از مقام بلند شیخ صدوق مىفرماید: برخى از اصحاب بزرگوار ما احادیث كتاب «من لا یحضره الفقیه» را بر سایر كتب اربعه مقدم مىدارند و این به علت این است كه:
1. مؤلف آن حافظه قوى و كم نظیرى در زمینه حفظ احادیث داشته است؛
2. بعد از كتاب كافى و با تأملات بیشترى تدوین شده است؛
3. شیخ صدوق صحت روایات آن را تضمین كرده است. به همین دلائل، مراسیل آن را همانند مسانید پذیرفتهاند. (4)
مشیخة الفقیه
شیخ صدوق در آخر این كتاب، بخشى را به نام «مشیخة الفقیه» آورده و در آن اسناد خود را بیان كرده است؛ به این صورت كه در متن كتاب فقط نام راوى اولى را كه روایت رااز امامعلیهالسلام نقل مىكند آورده و در بخش «مشیخه» سند خود را به آن راوى نقل مىكند تا روایات از حالت ارسال خارج شده و مسند شوند.
این بخش از كتاب، بسیار مورد توجه علماى شیعه قرار گرفته است و شرحهاى فراوانى نیز بر آن نگاشتهاند كه خود از منابع غنى و پربار علم رجال به شمار مىآید. «ترتیب مشیخه من لا یحضره الفقیه» نوشته صاحب معالم، از معروفترین آنهاست.
نگاهى كوتاه به شخصیت مؤلّف
او شخصیتى است كه به دعاى امام زمانعلیهالسلام متولد شد. نجاشى، شخصیت نگار برجسته، در این باره مىنویسد: پدر صدوق صاحب فرزندى نشده بود. به محضر امامعلیهالسلام نامه نوشته و التماس دعا كرد. از ناحیه مقدسه برایش پاسخ آمد كه: «قَدْ دَعَوْنَا اللَّهَ لَكَ بِذَلِكَ وَ سَتُرْزَقُ وَلَدَینِ ذَكَرَینِ خَیرَین (5)؛ ما از درگاه الهى حاجت ترا خواستیم [انشاءاللَّه] به زودى دو پسر نیكوكار روزیت خواهد شد.»
محمد بن على بن بابویه «شیخ صدوق» در سال 306 ق در شهر مقدس قم متولد شد و در سال 381 ق در شهر رى وفات یافت. او در عرصه علم و دانش به درجهاى رسید كه موافق و مخالف را به تحیر واداشت.
شیخ طوسى در معرفى شیخ صدوق مىگوید: «او دانشمندى جلیل القدر و حافظ احادیث بود. از احوال رجال، كاملا آگاه و در عرصه احادیث، نقادى عالى مقام به شمار مىآمد. در میان بزرگان قم، از نظر حفظ احادیث و كثرت معلومات، مانند نداشت و در حدود سیصد كتاب نوشته است.» (6)
پینوشـــــــــــــتها:
1) من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، دار الاضواء، بیروت، 1413 ق، ج1، ص90.
2) مقدمه من لا یحضره الفقیه، حیاة الرئیس المحدثین، جمعى از محققین، ص 58.
3) من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 90.
4) الفوائد الرجالیه، سید بحرالعلوم (سید مهدى طباطبائى)، نشر مكتبة الصادق، تهران، 1363 ش، ج3، ص300.
5) رجال نجاشى، احمد بن على نجاشى، نشر جامعه مدرسین، قم، 1407 ق، ص 261.
6) الفهرست، شیخ طوسى، نشر المرتضویه، نجف، ص 156.