سابقه مبارزه با حجاب در ایران

اشاره

در شماره 20 ماهنامه مبلغان به مناسبت 30 مرداد، اولین قسمت از مقاله سابقه مبارزه با حجاب را خواندیم. در آن مقاله دوران سه گانه (قبل از مشروطه، مشروطه، پهلوی اول) بررسی شد. اینك كه در آستانه 17 دی ماه سال روز كشف حجاب قرار گرفته ایم، گذری بر روند مبارزه با حجاب در دوران پهلوی دوم و امتداد آن در عصر تثبیت نظام اسلامی خواهیم داشت.

«دیروز (17 دی ماه) میهن عزیز وارد یك مرحله جدید از دوره حیات اجتماعی خود گردید. در این روز تاریخی، سند آزادی زنان شرف صدور یافت واز این به بعد زن ایرانی نیز وارد مرحله سعی و عمل می‌شود. با مردان خود اشتراك مساعی و توحید مجاهدت می‌نمایند. این یك توفیق بزرگ و یك افتخار جدید دیگری بود كه در پرتو همت بلند و عزم آهنین و فكر رسا و توانای اعلیحضرت همایون شاهنشاه بر فهرست سایر ترتیبات و اصلاحات كشور ایران افزوده شد.» (1)

دوران پهلوی دوم:

آن چه خواندید گوشه‌ای از اقدامات تبلیغی دستگاه‌های مطبوعاتی رضاخان بود كه برای نهادینه كردن بی حجابی تدارك دیده شده بود. حقیقت این است كه هر چند دوره رضاخان به دوره خشونت و اقدامات شدید در مقابل حجاب مشهور است، ولی این به معنای نادیده گرفتن نقش ابزارهای تبلیغی نبود و رضاخان نهایت استفاده را از ابزارهای مذكور برد. حداقل سه سال قبل از این فرمان ننگین، روزنامه‌های زنجیره‌ای شاه، آزادی زنان از قید اسارت را مطرح می‌كردند. كنگره‌های زنان را تشكیل می‌دادند، به طور مرتب از جشن‌ها و میهمانی‌هایی كه به اجبار تشكیل می‌شد و مردان در كنار زنان بی حجاب در آن شركت داده می‌شدند، گزارش و عكس تهیه می‌شد. هنر پیشه‌های زن خارجی به عنوان سمبل زنان به صورتی احترام برانگیز تبلیغ می‌شدند و خلاصه بستری كاملا گرم و نرم برای پذیرش فرهنگ غربی از جمله بی حجابی فراهم می‌آمد. اما استبداد داخلی رضاخانی و روحیه خشك او موجب شد عموم نویسندگان، برنامه‌های تبلیغی حساب شده و او در این دوره را نادیده بگیرند. در هر صورت با فرار رضاخان در زمان جنگ جهانی دوم، حكومت پهلوی دوم آغاز شد.

هر چند در اهداف كلان ضد دینی، این دوره تفاوتی با قبل نداشت، اما به مقتضای اوضاع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جدید از جمله سیطره عجیب فرهنگ غربی بر ملل شرقی، در كنار تسلط سیاسی زمامداران غربی و به خصوص آمریكایی، شاه جدید قالب‌های اجرایی متفاوتی را برای همسان سازی فرهنگ به اجرا گذاشت، به این امید كه زودتر به اهداف خود یعنی ترقی و تمدن برسد. بر همین اساس محمدرضا از یك طرف به اعمال پدرش افتخار می‌كرد و از طرف دیگر منسوخ شدن روش او را در مبارزه با حجاب صراحتا ابراز می‌كرد. او با افتخار می‌گفت: «ایران پس از تركیه دومین كشور مسلمانی بود كه رسما حجاب را ممنوع ساخت. پدرم بدوا به رفع حجاب زنان اقدام كرد و در اثر تشویق و تحریص وی در سال 1309 «ش» نخستین بار بعضی از بانوان طبقه اول در خانه‌های خود در مجالس مهمانی به لباس زنان اروپایی درآمدند و عده كمی هم جرات كرده، بدون حجاب در خیابان‌ها ظاهر شدند. در سال 1313 «ش» آموزگاران و دختران دانش آموز از داشتن حجاب ممنوع شدند... اقدام رضا شاه موفقیت كامل یافت.» (2)

البته بر خلاف این ادعا موفقیت كامل در مسیر رفع حجاب هرگز عاید پهلوی‌ها نشد و مردم در هر فرصت مناسب بنای بازگشت به حجاب را داشتند یا در مقابل، به اعتراض علیه آن می‌پرداختند. در یكی از اسناد مربوط به حجاب نگرانی‌های عمال پهلوی از بازگشت مردم به حجاب را به خوبی مشاهده می‌كنیم.

«جناب آقای وزیر راه!... به طوری كه یكی از رئیسان وزارت كشور كه اخیرا به وسیله قطار راه آهن، مسافرتی در اطراف تهران نموده است، اطلاع می‌دهد كه در واگن‌های قطار عده زیادی از بانوان با چادرهای مشكی والوان دیده شده اند، چون در اجرای قانون لباس متحد الشكل و جلوگیری از استعمال چادرهای مختلف در مراكز شهرستان‌ها دستورات اكید به اداره كل شهربانی صادر شده است تصدیق می‌فرمایید كه سیر قهقرایی به هیچ وجه پسندیده و به صلاح نیست، در صورتی كه موافقت داشته باشید به مامورین انتظامی راه آهن در طول كلیه خطوط دستور اكید صادر شود كه از ورود بانوان و مردانی كه لباس آن‌ها غیر از لباس متحد الشكل بوده اكیدا جلوگیری نمایند.» (3)

در كنار این رویگردانی عملی، مردم از هر نوع امكان مدنی موجود برای اعلام نارضایتی استفاده می‌كردند كه نمونه آن ارسال نامه‌های اعتراض آمیز به نمایندگان و علمابود! (4)

محمد رضاشاه در مورد دلایل به كارگیری شیوه‌های نوین و ناكار آمدی روش‌های پدر نیز می‌گفت:

«اشغال نظامی ایران در دوره جنگ دوم جهانی و مهاجرت پدرم (فرار) طبعا اجرای برنامه‌های وسیعی را كه او برای ترقی و تعالی زنان ایران طرح كرده بود، متوقف ساخت و به علاوه كم كم در افكار و عقاید ترقی خواهان نیز تحولاتی پدید آمد.

رضاشاه اصلاحاتی در وضع اجتماعی زنان ایرانی به وجود آورده بود كه با اجبار نیروی مخالف پیش نمی‌رفت، عاقلانه آن بود كه از آن پس اقدامات اصلاحی با رویه دمكراسی تعقیب شود تا نتیجه عالی‌تر عاید كشور گردد. مساله كشف حجاب نمونه‌ای از همان اقدامات اصلاحی بود و همین كه پدرم از ایران خارج شد، در اثر پاشیدگی اوضاع در دوران جنگ، بعضی از زنان مجددا به وضع اول خود برگشتند و از مقررات مربوط به كشف حجاب عدول كردند ولی من و دولت من از تخطی چشم پوشی كردیم و ترجیح دادیم كه این مساله را به سیر طبیعی خودش واگذاریم و برای اجرای آن به زور متوسل نشویم.» (5)

به این ترتیب دوران غلبه خشونت بر سیاست و نیرنگ به سر آمد و این بار حركات ضد دینی با صبغه دمكراسی آغاز شد، هر چند دراین دوره نیز عنصر زور وارعاب به كلی حذف نشد و در درجه دوم اهمیت واقع و از آن همچنان استفاده شد. نمونه‌ای از تظلم خواهی مردم در تاریخ 1322/5/2 نزد آیت الله میرزا سید محمد بهبهانی پرده از اعمال فشار و خشونت در عصر پهلوی دوم نیز بر می‌دارد «... با این كه آقایان متصدیان امور همچنان اظهار می‌دارند كه دوره زور و فشار و سرنیزه سپری شده و اكنون مملكت دمكراسی و مردم آزاد و ملت مختار است با وجود این كلانتری و پاسبان ناحیه ما دست از سر زن‌ها و خانم‌های عفیف بر نمی‌دارند و با این پریشانی و فلاكت عمومی و هزار گونه بدبختی برای ما فراهم كرده اند. گاهی زن‌های ما كه برای حوایج از خانه بیرون می‌روند در عین حال از دست جلادها خلاصی ندارند. در هر رهگذر جلوی آن‌ها را می‌گیرند و با كمال وقاحت یا چادر از سر آن‌ها بر می‌دارند و سر برهنه شان می‌كنند و یا آن‌ها را به كلانتری می‌كشند و به طوری سخت گیری دارند كه مكرر اتفاق افتاده بینوایی برای گرفتن دوا و غذای مریض از خانه بیرون شده برخورد به پاسبان كرده، جلوی او را می‌گیرد. هر چه زن بیچاره التماس می‌كند كه مرا مهلت ده دوای مریض را به منزل برسانم و تو همراه من بیا، پس از آن به هر كجا كه می‌خواهی مرا ببر، ابدا پاسبان اعتنا نمی‌كند و در نهایت بی رحمی او را جلب می‌كند... از مقام مقدس استدعا داریم كه با این آقایان سیر و اولیاء سرمست كه ابدا توجهی برای ملت مفلوك ندارند، هر صحبت بفرمایید كه شر كلانتری و پاسبان‌ها را كه از پاسبانی تنها وظیفه خود، دست و گلاویز شدن با خانم‌ها را می‌دانند از سر زن‌های ما برطرف نمایند و اگر حضرتعالی هم به داد این مشت مردم و باقی مانده از بینوایان كه فقط حیات صوری داریم نرسید، بالاخره ما با سایرین همصدا شده و فكر دیگری ملت برای خود خواهد كرد...» (6)

به رغم آن چه گفتیم، حركت جدید شاه جنبه‌ای كاملا فرهنگی، طبق دمكراسی داشت و او از تمام توان دستگاه‌های فرهنگی، هنری و اقتصادی برای محو آثار دینی و یكسان سازی فرهنگی با غرب، استفاده كرد تا آن جا كه «نتیجه‌اش گرایش عجیب مردم شهرنشین به طرف تمدن غرب بود، گرایشی كه اثراتش برای ایرانی مسلمان بسیار گران بود، مثل این كه گفته تقی زاده كه ایرانی باید روحا و جسما و ظاهرا و باطنا فرنگی مآب شود، آرام آرام می‌رفت تحقق یابد.» (7)

امام خمینی رحمه الله درباره اوضاع خطرناك این دوره می‌فرمود: «به اسم آزادی، آزادی زنان و آزادی مردان، آزادی از زن و مرد را سلب كردند. زن‌ها و جوانان ما را فاسد الاخلاق كردند. شاه برای زن این خاصیت را قائل بود كه می‌گفت زن باید فریبا باشد. البته با آن نظر حیوانی كه او داشت... زن را فرو كشید به مرتبه یك حیوان، به اسم این كه برای زن می‌خواهد مقام درست كند، زن را از مقام خودش پایین‌تر آورد. زن را مثل یك عروسك درست كرد. در صورتی كه زن انسان است، آن هم یك انسان بزرگ... این پدر و پسر و خصوصا این پسر آنقدر جنایات كه به زن كردند، به مردان نكردند...» (8)

مبارزه با حجاب پس از انقلاب اسلامی

در پی پیروزی انقلاب اسلامی كه زنان نیز نقش عمده‌ای در آن داشتند، حركت شتابنده‌ای كه می‌رفت به محو آثار دینی از جمله حجاب بیانجامد، متوقف شد، البته همزمان با آغاز كشمكش‌های درونی اوایل انقلاب، گروه‌هایی از زنان به ابراز نگرانی پیرامون اجبار به حجاب پرداختند و حتی بدون حجاب اقدام به راه پیمایی در تهران كردند. اما فضای خاص انقلابی، عكس العمل‌های شدیدامام و شخصیت‌هایی تاثیر گذار مثل شهید بهشتی و آیت الله خامنه‌ای و مهم‌تر از همه شروع جنگ، این نغمه‌ها را فرو نشاند و در پس آن، سال‌ها جنگ تحمیلی فرصتی برای پس مانده‌های پهلوی باقی نگذاشت. امام خمینی رحمه الله پیرامون تحركات مرموزانه‌ای كه اوایل انقلاب صورت می‌گرفت به شدت هشدار داد و فرمود: «آن‌هایی كه رضاخان را درك كردند می‌دانند كه چه می‌گویم، آن‌ها دیدند كه چه كردند با ما، چه كردند با زن‌های محترم ما، آن‌ها كه زمان محمد رضا را درك كردند، آن‌ها هم می‌بینند، با اسم‌های فریبنده با الفاظ بزك كرده مملكت ما را رو به خرابی بردند...‌ای زن‌های محترم! بیدار شوید، توجه كنید، فریب نخورید، گول این شیاطین را كه می‌خواهند شما را به میدان بكشند، نخورید، این‌ها دنبال فریبایی هستند مثل شاه ملعون. به اسلام پناه بیاورید.» (9)

به این ترتیب دوران انقلاب و جنگ را باید مرحله انزوای كامل این حركت ضددینی دانست، دوره‌ای كه زن نه تنها از دام دشمنان حجاب خلاصی می‌یابد كه با حركات و اقدامات ارزشی، میدان فعالیت جدیدی را برای زن مسلمان تعریف می‌كند و به الگویی برای بانوان دیگر تبدیل می‌شود، دقیقا به همین خاطر، بیگانگان تلاش‌های فرهنگی، علمی و تبلیغی رابرای احیای افكار ارتجاعی و زنده كردن نهضت كشف حجاب به راه می‌اندازند و سیل گزارش‌ها، مقالات، تحلیل‌ها، كنفرانس‌ها، داستان‌ها، فیلم‌ها و... را پیرامون حجاب به خورد ملت‌های خود می‌دهند تا آنان را به پدیده نوظهور حجاب، حجابی كه می‌تواند مظهر تلاش و پویایی نیز باشد، بدبین سازند و وجهه انقلاب اسلامی را نیز تخریب كنند.

موج جدید تهاجم

موج جدید مبارزه با حجاب، از دوران تثبیت نظام اسلامی آغاز می‌شود. دوره‌ای كه در آن از جنگ و فرهنگ غنی آن خبری نیست و تمام توان‌ها به جمع آوری ثروت و سرمایه سالاری معطوف گشته است. به عبارت دیگر، از بین رفتن فضای انقلابی، حذف ارزش‌های متعالی و الهام بخش جبهه و شهادت از یك سو و بروز عوامل گرایش و حرص به سرمایه و زندگی اشرافی در نسل پس از جنگ، تمام زمینه‌های لازم برای بازگشت مبارزه ارتجاعی را فراهم ساخت و این بار حداقل 3 گروه (بیگانگان، ایرانیان خارج از كشور و روشفنكرنمایان داخلی) در صف واحد و البته با مطامع متنوع، جبهه جنگ فرهنگی علیه ارزش‌ها و نمادهای دینی از جمله حجاب را تشكیل داده اند. شگفت آور این كه بیگانگان و خارج نشینان، حتی اهداف خود را پنهان نمی‌كنند و می‌كوشند روشنفكرنمایان داخلی را نیز متوجه مسیری كه باید بپیمایند بكنند.

«اگر سیاست مهار مضاعف دولت كلینتون نتواند ایران انقلابی را به زانو درآورد شاید برنامه‌های رقص و آواز MTY و شبكه تلویزیونی ماهواره‌ای آمریكا به این كار موفق شود...» (10)

و دیوید كیو مامور سازمان سیا می‌گوید: «مهم‌ترین حركت در جهت براندازی جمهوری اسلامی، تغییر فرهنگ جامعه فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم.» (11) جدیدترین اظهارات بیگانگان نیز مربوط به سخنان میشل هوئلبك نویسنده فرانسوی است كه می‌گوید: «ما از طریق زور نمی‌توانیم تندروی دینی را متوقف كنیم، بنابراین بهتر است مسلمانان را فاسد كنیم. نبرد علیه افراط گرایی اسلامی با كشتن مسلمانان میسر نیست و تنها می‌توان با به فساد كشاندن آنان به پیروزی رسید. باید به جای بمب، دامن‌های كوتاه و تعدادی گوشواره فرو بریزیم، چون ضعف واقعی مسلمانان در همین جاست.» (12)

خارج نشینان ما نیز اهداف خود را به خوبی می‌دانند و می‌گویند: «بدون پرده پوشی بگویم كه ماهم خواستار جایگزینی جمهوری اسلامی با یك جمهوری لائیك هستیم. در این هیچ تعارضی نداریم.» (13) ؛ «با سلاح فرهنگ بهتر می‌توان به جنگ نظام رفت تا چیزی كه در خارج بر آن نام مبارزه سیاسی نهاده اند. مبارزه بدون زمینه سازی فرهنگی فراهم نمی‌شود.» (14)

این تحركات حتی در صحنه‌های هنر و ادب نیز رسوخ كرد و خارج نشینان برای حذف و نابودی حجاب، تلاش فراوانی به خرج داده و می‌دهند. نمونه‌هایی از نوشته‌های آنان را كه كوشیده اند حجاب را در ضمن آثار ادبی هجو كنند می‌خوانیم:

عباس معروفی كه در كتاب «آخرین نسل برتر» زن‌های برهنه را نیكو توصیف می‌كند، در همان سطر از زن‌های چادری و محجبه توصیف‌هایی اهانت آمیز به دست می‌دهد: زن‌ها با چترهای رنگانگ و پیراهن صورتی یا بنفش و دمپایی قرمز - بیشتر دمپایی‌ها قرمز رنگ بود - تك و توك هم چادر سیاهی با صورت چروكیده درست شبیه كشمش می‌گذشتند. (15)

در اثری دیگر پیرامون دختری مذهبی كه پدرش در عصر پهلوی یك مبارز بود نیز این گونه می‌خوانیم:

«یارو دخترم بدك نیست، نامردی نكنی ها؟ و من كرده بودم. راست می‌گفت بدك نبود، چند تا كه رفته بودند، در خانه سرداری گفتند بدك نیست موهاش؟ چادر نمازش سرش بود فقط چشم هایش پیدا بود از پشت سر مادرش نگاه می‌كرد...» (16)

«كبری خانم نزدیكش آمد و خواست چیزی بگوید، اما لبه چادر از میان دندان هایش در رفت، صورت چاله چاله‌اش پیدا شد كه مثل نان سنگگ خالدار بود...» (17)

ظرافت‌هایی كه در این نوع از تهاجم علیه حجاب به كار رفته، دقیقا در آثار روشنفكرنمایان داخلی نیز منعكس است و آنان نیز همنوا با دشمنان خارجی، سیل حملات خود را متوجه حجاب كرده اند كه خود حدیث مفصلی است و ما تنها به ذكر نمونه‌هایی از اقدامات فرهنگی در قالب ایجاد شبهات اكتفا می‌كنیم و بررسی سیل تهاجمات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، و حتی اقتصادی را به فرصتی دیگر وا می‌گذاریم. برخی از این شبهات كه در چند سال اخیر علیه حجاب سرازیر شده است چنین است:

1 - «پیش از انقلاب جاذبه فعالیت‌های سیاسی اجتماعی برای زنان بیشتر بود ولی بعد از انقلاب به لحاظ سركوب، حقوق شهروندی زنان نقص شد و برنامه‌های جداسازی زن و مرد و تاكید بر نقش خانگی زنان، اعتماد به نفس را از آن‌ها گرفت.»

مهرانگیزكار،هفته نامه پیام هامون 78/10/12، ش 53، ص 6.

2 - «آزادی مطلق است و كسی حق ندارد مثلا زنی را وادار به رعایت حجاب كند والا این كار با كار رضاخان كه به اجبار حجاب را بر می‌داشت فرقی نمی‌كند.»

مجید محمدی، روزنامه خرداد، 78/3/20

3 - «احكام اسلام آمیخته به اسطوره اند و اگر از آن‌ها اسطوره زدایی شود به راحتی به مرور زمان قابل تغییراند، مثلا حجاب جنبه اسطوره‌ای دارد، نه این كه برای حفظ عفت باشد. بله، عفت را باید حفظ كرد، ولی حفظ آن در هر زمانی به یك روش است و آن روشی است كه عرف زمان، آن را بپسندد.»

عبدالكریم سروش، ماهنامه زنان، «دی 78،ش 59، ص 33 به بعد»

4 - «خانواده و حقوق زن و شوهر، نظام طبیعی ندارد، بلكه امری است عصری كه به موازات زمان تغییر می‌یابد، تفاوت‌های فعلی زن و مرد هم واقعی نیست، بلكه زاییده زمان است. احكام فقهی علمای ما تابع نظام طبیعی خانواده است كه اصل این مبنا مورد قبول نیست.»

محمد مجتهد شبستری، ماهنامه زنان، آبان 78، ش 57، ص 21. 5 - «بینش علمای اسلامی و فقهای ما در مورد زنان بر اساس روایات مجعول شكل گرفته است واین بینش منجر به صدور نظرات و فتاوای آن چنانی در مورد زنان گشته است.»

عبدالكریم سروش، ماهنامه زنان، دی 78، ش 59، ص 34.

6 - «ارزش‌های دینی دائما در تغییراند، اگر روزی فاطمه علیها السلام می‌گفت: بهترین زنان كسی است كه نامحرم او را نبیند، امروز كسی نمی‌تواند این را بپذیرد. اگر آن روز سعادت دختر این بود كه در خانه پدر حیض نبیند، ولی امروز این امر خلاف سعادت است و شوهر دادن دختر 9 ساله خلاف ارزش است. این‌ها همه داد می‌زند كه این كلمات مقطعی و مخصوص جامعه‌ای خاص بوده است.»

عبدالكریم سروش،ماهنامه زنان، دی 78، ش 59، ص 33.

7 - «حكومت دینی هرگز به معنای اجرای احكام فقهی نیست، در هیچ جا حضرت علی علیه السلام امر به اجرای احكام فقهی مثل حجاب یا نوع عبادت مردم نكرده است، بلكه همواره بر اجرای عدالت و منع ظلم تاكید داشته است، چه برسد به این كه فقه فعلی ما چیزی جز نظریات علما و فقهای جدید و قدیم نیست.»

حسین واله، هفته نامه عصر ما، 78/9/10، ش 140، ص 8 - 6.

8 - «اباحه گری جزو لاینفك جامعه مدنی است. جامعه ما با مشكل كمبود قطار شادی، آواز خوانی و دست افشانی و نواختن موسیقی روبه رو است.»

محمد رضا نیكفر، فصلنامه نگاه نو، بهار77.

9 - «بی اعتنایی به همه ارزش‌ها چاره رفع تعارضات یك جامعه تكثرگرای فرهنگی است. همچنان كه امروزه در خارج از كشور روابط بیرون از محدوده زناشویی و همجنس بازی امری روا شمرده می‌شود و كسی معترض آن نمی‌گردد.»

ترجمه عزت الله فولادوند، ماهنامه كیان، بهمن 77.

10 - «در بعد مسائل فرهنگی سه مشكل هست كه حوزویان باید آن را حل كنند. یكی موسیقی به نحوی كه انسان هر وقت دلش خواست ضبط را روش كند و یكی هم رقص و دیگری ماهواره به نحوی كه در فیلم به زنان از زانو به بالا عریان هم بتوان نظر انداخت.»

جهانبخش محبی نیا، روزنامه آفتاب امروز، مهر 78.

11 - «یكی از قوانینی كه بنده به شدت با آن مخالفم، با حجاب بودن زن در تمامی صحنه‌های فیلم حتی در حریم خانواده است. چنین صحنه‌هایی در واقع تحریف واقعیت هستند.»

آلیسون مك كالی، ترجمه كاوه نیلی، ماهنامه فیلم و سینما، بهمن 78، ش 56، ص 35.

12 - «حذف صحنه‌های جنسی و مشروب خواری از فیلم‌ها هیچ مستند شرعی ندارد... مگر قرآن قضیه لواط را بیان نمی‌كند، مگر دم از دختران ناز پستان و جام‌های شراب نمی‌زند...»

محمد جعفر هرندی، هفته نامه آبان، 78/11/9، ش 112، ص 7.

13 - «در كشورهای آسیایی از بس مردم را زیر فشار گذاشتند، آن‌ها را دچار عقده كرده اند، ولی در تركیه چون آزادی زیاد است، اغلب جوان‌ها فهمیده اند كه این چیزها نون و آب نمی‌شود. اصلا پای برنامه‌های مبتذل نمی‌نشینند. اگر در ایران هم از همان اول آزاد می‌گذاشتند، تهاجم فرهنگی كمتر بود و ما هم راحت‌تر بودیم.»

جمعی از جوانان، هفته نامه ایران جوان، 78/12/19، ش 134، ص 28.

14 - «در عروسی حضرت خدیجه و عروسی (حضرت) فاطمه علیها السلام زنان آواز می‌خواندند و دایره می‌نواختند و پیامبر نیز برای آنان دعا كرد.»

هفته نامه ایران جوان، 78/12/26، ش 135، ص 7 - 2.

15 - «مظاهر دینی چون حجاب و حیای زنان، نماد عقب افتادگی است.»

نوشین احمدی خراسانی، ماهنامه جامعه سالم، تیر77.

16 - «قرآن حجاب و عفت را منوط به ایمان كرده است، یعنی بی حجابی و بی عفتی را گناه می‌داند ولی جرم نمی‌داند. اگر كسی ایمان نداشت می‌تواند بی حجاب هم باشد.»

فرهاد بهبهانی، روزنامه نشاط، 78/3/17، ص 3.

17 - «عقب ماندگی زنان محصول تحجر اسلام شناسان ماست. آنان زنان ما را از حضور در اجتماع، نماز و... منع كرده اند و حك م به وجوب خانه نشینی و حرمت مشاوره با زنان داده اند.»

مهرانگیز كار، هفته نامه راه نو، شهریور77.

18 - «زنان بینش فرتوت قدیم را در مورد خود نمی‌پذیرند.»

مجید شریف، روزنامه قدس، 77/6/21، ش 42، ص 6.

19 - «طبق نظر قرآن هر حكمی كه فوق طاقت جسمی یا روحی انسان بشود ملغی است. طاقت و وسع هم به حسب زمان‌ها فرق می‌كند. لذا اگر به حسب مرور زمان حكمی از احكام اسلامی قابل تحمل برای مردم نبود ولو از نظر روحی آن حكم ساقط است.»

عبدالكریم سروش، ماهنامه زنان، دی 78، ش 59، ص 33.

20 - «از دیدگاه بنده امر به معروف كه در اسلام واجب است به معنای پاییدن قدرت است... نه نظارت مردم بر مردم و بر این خانم یا آقا كه مثلا حجابت را درست كن...»

عزت الله سحابی، روزنامه فتح، 78/11/20، ص 7.

لطفا برای دیدن پاسخ شبهاتی از این قبیل، به بخش «شبهه شناسی شماره‌های بعدی «مبلغان» توجه كنید.

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) حكایت كشف حجاب، ص 27، نقل از روزنامه ایران، 18 دی ماه سال 1314.

2) ماموریت برای وطنم. نقل از حكایت كشف حجاب.

3) حكایت كشف حجاب، ص 79.

4) همان، ص 81.

5) ماموریت برای وطنم نقل از حكایت كشف حجاب.

6) حكایت كشف حجاب، ص 83.

7) همان، ص 29، نقل از حجاب و كشف حجاب در ایران.

8) صحیفه نور، ج 6، ص 185و 186.

9) همان.

10) هویت، ص 15.

11) همان.

12) جمهوری اسلامی، 16/8/1380.

13) هویت، حسن شریعتمداری.

14) هویت، ص 55، ایرج گرگین.

15) همان، ص 338، نقل از آخرین نسل برتر، ص 136.

16) همان، ص 354، از نماز خانه كوچك من، ص 30.

17) همان، ص 303، آداب زیارت، ص 96.

144 دفعه
(0 رای‌ها)