منبرهای كوتاه

مواردی برای یك مبلّغ پیش می‌آید كه، برای مطالعه وقت ندارد و باید یك منبر فوری و جمع و جور ارائه كند؛ مثلاً گاه، جلسة ختمی برقرار می‌شود كه سخنران دعوت شده نیامده و یا گاهی صاحب جلسه دیر به سخنران خبر می‌دهد و وی، هیچ وقتی برای مطالعه ندارد. گاهی نیز ممكن است شخصی از مكّه برگشته و یا از كربلا آمده و جلسه ولیمه تشكیل داده؛ ولی به روحانی محل زودتر خبر نداده باشد كه برای سخنرانی آماده شود. و یا گاهی نیز در همان جلسه به روحانی پیشنهاد منبر داده می‌شود. (1)

در این موارد اوّلاً: خوب است مبلّغ محترم در موضوعات مورد نیاز، دست‌كم، یك منبر و روضه، آماده داشته باشد؛ ثانیاً: چنانچه از آن یك منبر، قبلاً استفاده كرده و منبر دیگری نداشته باشد، باید از احادیث موجود دربارة موضوع استفاده شود. در این مقال، احادیث دسته‌بندی شده، دعاهایی كه نكات مهم دارد و... برای سخنرانیهای فوری ارائه می‌شود. (2)

علل بی‌نشاطی در نماز

مكرّر مردم، خصوصاً جوانان می‌پرسند كه چرا در نماز حال پیدا نمی‌كنیم؟ و چرا در نماز آن لذّتی را كه باید ببریم، نمی‌بریم؟

حضرت سجاد‏علیه‏السلام در دعای ابوحمزه ثمالی پاسخ این پرسش را در ضمن چند «لعّل» بیان نموده است. حضرت عرضه می‌دارد: «اَللَّهُمَّ اِنِّی كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَیأْتُ وَ تَعَبَّأْتُ وَ قُمْتُ لِلصَّلَاةِ بَینَ یدَیكَ وَ نَاجَیتُ أَلْقَیتَ عَلَی نُعَاساً إِذَا أَنَا صَلَّیتُ وَ سَلَبْتَنِی مُنَاجَاتَكَ إِذَا أَنَا نَاجَیتُ مَا لِی كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلُحَتْ سَرِیرَتِی وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوَّابِینَ مَجْلِسِی عَرَضَتْ لِی بَلِیةٌ أَزَالَتْ قَدَمِی وَ حَالَتْ بَینِی وَ بَینَ خِدْمَتِكَ؛ (3) خدایا! براستی من هرگاه با [خودم] گفتم كه مهیا و آماده شوم [برای یك نماز با حال] و برای نماز در پیشگاه تو و مناجات با تو ایستادم؛ چرت (و بی‌حالی) بر من عارض نمودی، آن هم در حال نماز، و از من (و دلم) حال مناجات با خودت (و راز و نیاز) را گرفتی؛ در حالی كه من با تو مناجات می‌كردم، چه شده است هر وقت می‌گویم باطنم اصلاح شده و همنشینی من با توبه‌كاران نزدیك شده است، گرفتاری برایم رخ می‌دهد كه قدمهایم می‌لرزد [و حال نماز و نزدیكی به توبه‌كاران از من گرفته می‌شود] و بین من و خدمت تو [و حضور قلب و همنشینی با پاكان] حائل ایجاد می‌شود. [راستی راز این بی‌حالیها چیست؟]»

آنگاه با استفاده از علوم الهی خود به بیان عوامل این بی‌حالی می‌پردازد:

1. «سَیدِی! لَعَلَّكَ عَنْ بَابِكَ طَرَدْتَنِی وَ عَنْ خِدْمَتِكَ نَحَّیتَنِی؛ آقای من! شاید مرا از درگاهت رانده‌ای و از خدمت (و بودن در محضرت) دورم كرده‌ای.‌»

2. «اَوْ لَعَلَّكَ رَأَیتَنِی مُسْتَخِفّاً بِحَقِّكَ فَأَقْصَیتَنِی؛ یا شاید دیدی من حق [طاعت و بندگی] تو را سبك شمردم؛ پس [مرا از خود و ارتباط با خود در نماز و مناجات] دور نموده‌ای.‌»

3. «أَوْ لَعَلَّكَ رَأَیتَنِی مُعْرِضاً عَنْكَ فَقَلَیتَنِی؛ یا شاید دیدی مرا كه از تو رو گردان بودم [و اعراض از خدا زندگی تلخی را به دنبال دارد؛ (4) چرا كه] تو مرا بَد‌داشتی [و از من روگردان شدی].‌»

4. «أَوْ لَعَلَّكَ وَجَدْتَنِی فِی مَقَامِ الْكَاذِبِینَ فَرَفَضْتَنِی؛ یا شاید مرا در مقام دروغگویان یافتی پس مرا از خود دور نمودی.‌»

5. «أَوْ لَعَلَّكَ رَأَیتَنِی غَیرَ شَاكِرٍ لِنَعْمَائِكَ فَحَرَمْتَنِی؛ یا شاید دیدی كه [این همه] نعمتهای تو را شكر نگفتم [و در مسیر درست به كار نبردم]، پس مرا محروم ساختی.‌»

شكر نعمت، نعمتت افزون كند                                   كفر نعمت از كفت بیرون كند

6. «أَوْ لَعَلَّكَ فَقَدْتَنِی مِنْ مَجَالِسِ الْعُلَمَاءِ فَخَذَلْتَنِی؛ یا شاید مرا در مجالس علما نیافتی؛ پس خوارم داشتی (5) [و حال مناجات و نمازم را از من گرفتی].‌»

7. «أَوْ لَعَلَّكَ رَأَیتَنِی فِی الْغَافِلِینَ فَمِنْ رَحْمَتِكَ آیسْتَنِی؛ یا شاید دیدی بین غافلان به سر می‌برم؛ پس مرا از رحمت خود؛ مأیوس كردی [تا با همان غافلان همنشین باشم].‌»

8. «أَوْ لَعَلَّكَ رَأَیتَنِی آلَفُ مَجَالِسَ الْبَطَّالِینَ فَبَینِی وَ بَینَهُمْ خَلَّیتَنِی؛ یا شاید دیدی كه با اهل باطل و بیهودگان مأنوس و دمسازم؛ پس مرا به آنها واگذاشتی [و گفتی برو با همانها خوش باش! تو را با نماز و مناجات و راز و نیاز چه كار؟].‌»

9. «أَوْ لَعَلَّكَ لَمْ تُحِبَّ أَنْ تَسْمَعَ دُعَائِی فَبَاعَدْتَنِی؛ یا شاید [آن قدر گناه كردم] كه دوست نداری صدای [مناجات و راز نیاز و] دعای مرا بشنوی؛ پس [با گرفتن حال] مرا [از خود] دور نمودی.‌»

10. «أَوْ لَعَلَّكَ بِجُرْمِی وَ جَرِیرَتِی كَافَیتَنِی؛ یا شاید به خاطر جرم و گناهم كیفرم دادی [و اثر گناهم این بود كه حال نماز و مناجات را از من بگیری؛ همچون غیبت و عمل نكردن به علم كه حال نماز و... را از انسان می‌گیرد].‌»

11. «أَوْ لَعَلَّكَ بِقِلَّةِ حَیائِی مِنْكَ جَازَیتَنِی؛ یا شاید بخاطر كمی حیای من از تو [و حال آنكه از مردم حیا كردم؛ ولی تو را بر خود حاضر ندانستم] مرا مجازات كردی [و حال نماز و دعا را از من گرفتی].‌»

در این یازده فقره به عوامل بی‌حالی در نماز، و دعا، مناجات و بی‌توفیقی اشاره شده است: 1. دور شدن از در خانة خدا؛ 2. سبك شمردن حق طاعت و بندگی خدا؛ 3. اعراض نمودن از خدا و یاد او؛ 4. دروغگویی؛ 5. شكر نعمت الهی را بجا نیاوردن و نعمتهای او را درست و صحیح و بجا مصرف نكردن؛ 6. نرفتن به محضر علما و حاضر نشدن در مجالس وعظ و سخنرانی آنان؛ 7. همراه بودن با رفقای بد؛ همچون غافلان، مرفهین بی‌درد، اهل لهو و لعب؛ 8. نفرت پیدا كردن خداوند از بنده بر اثر گناهان؛ 9. زیاد شدن گناهان و معاصی؛ 10. حیا نكردن از خداوند و عالم را محضر خدا ندانستن... .

توبة واقعی(6)

درست است كه توبه به مقدار لازم چهار شرط اساسی و دو ركن تكمیلی دارد؛ چهار شرط عبارتند از: پشیمانی از گذشته، تصمیم جدّی بر اینكه دوباره به معصیت برنگردد، ادای حقوق الهی، و ادای حقوق مردم (اعم از مالی، عرضی و بدنی). و دو شرط تكمیلی: چشیدن رنج عبادت، و ذوب كردن گوشتهای روییده در دوران معصیت؛ ولی توبه واقعی و همه جانبه، گسترة وسیع‌تر از موارد پیش گفته دارد كه در كلام عمیق و جامع پیامبر اكرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله آمده است.

حضرت فرمود: «أَ تَدْرُونَ مَنِ التَّائِبُ؟ فَقَالُوا: اللَّهُمَّ لَا قَالَ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ وَ لَمْ یرْضِ الْخُصَمَاءَ فَلَیسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یغَیرْ مَجْلِسَهُ وَ طَعَامَهُ فَلَیسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یغَیرْ رُفَقَاءَهُ فَلَیسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یزِدْ فِی الْعِبَادَةِ فَلَیسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یغَیرْ لِبَاسَهُ فَلَیسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یغَیرْ فِرَاشَهُ وَ وِسَادَتَهُ فَلَیسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یفْتَحْ قَلْبَهُ وَ لَمْ یوَسِّعْ كَفَّهُ فَلَیسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یقَصِّرْ أَمَلَهُ وَ لَمْ یحْفَظْ لِسَانَهُ فَلَیسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یقَدِّمْ فَضْلَ قُوتِهِ مِنْ بَینِ یدَیهِ فَلَیسَ بِتَائِبٍ وَ إِذَا اسْتَقَامَ عَلَى هَذِهِ الْخِصَالِ فَذَاكَ التَّائِب؛ (7) آیا می‌دانید توبه كار كیست؟ پس گفتند: بخدا! نه. فرمود: هرگاه بنده‌ای توبه‌كار شاكیها [و طلب‌كارها] ی خود را راضی نكند، توبه كار نیست. و كسی كه توبه كند و مجلس و غذایش را تغییر ندهد توبه كار نیست. و كسی كه توبه كند و رفقای [دوران گناه] خویش را تغییر ندهد، توبه كننده نیست. و كسی كه توبه كند و بر عبادتش نیفزاید توبه‌كار نیست.

و كسی كه توبه كند و لباس [گناه آلوده] اش را تغییر ندهد، تائب نیست. و كسی كه توبه كند و فرش و تكیه‌گاه [دوران گناه] خود را عوض نكند، تائب نیست.

و كسی كه توبه كند و قلبش باز نشود (و دریادل نگردد) و دستش [در انفاق] توسعه نیابد، توبه كار نیست. و كسی كه توبه كند و آرزوهای [ناروای] خود را كوتاه نكند و زبانش را حفظ نكند، تائب نیست.

و كسی كه توبه كند و اضافه غذای خود را تقدیم [به فقراء] نكند، تائب نیست. و هر گاه بر این اوصاف استقامت ورزید این تائب [كامل و واقعی] است.‌»

بهترین اعمال در شب قدر(8)

زمانها و مكانهای مقدّسی وجود دارد كه برای بهره‌برداری از آنها گاه وقت فراوان در اختیار نداریم. برای اینكه بتوانیم بهترین و بیش‌ترین بهره را از چنین زمانها و یا مكانها ببریم، خوب است از انبیا و اولیای الهی و رهنمودهای آنان كمك بگیریم. یكی از این زمانهای مقدس كه با هزار ماه (یعنی حدود هشتاد سال) برابری می‌كند، شب قدر است. برای استفادة بهینه از چنین شبی به این رهنمود گرانسنگ حضرت موسی‏علیه‏السلام كه از زبان پیامبر اكرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله نقل شده است، توجه شود:

«عَنِ النَّبِی ‏صلی‏الله‏علیه‏وآله قَالَ قَالَ مُوسَى‏علیه‏السلام إِلَهِی أُرِیدُ قُرْبَكَ قَالَ قُرْبِی لِمَنِ اسْتَیقَظَ لَیلَةَ الْقَدْرِ قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رَحْمَتَكَ قَالَ رَحْمَتِی لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاكِینَ لَیلَةَ الْقَدْرِ قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ الْجَوَازَ عَلَى الصِّرَاطِ قَالَ ذَلِكَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ لَیلَةَ الْقَدْرِ قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ مِنْ أَشْجَارِ الْجَنَّةِ وَ ثِمَارِهَا قَالَ ذَلِكَ لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَةً فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ النَّجَاةَ مِنَ النَّارِ قَالَ ذَلِكَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رِضَاكَ قَالَ رِضَای لِمَنْ صَلَّى رَكْعَتَینِ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ؛ (9) پیامبر‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: حضرت موسی‏علیه‏السلام عرضه داشت: خدایا! قرب و نزدیكی به شما را می‌خواهم، خداوند فرمود: كسی به من نزدیك می‌شود كه شب قدر بیدار باشد. عرض كرد: خدایا! رحمتت را خواهانم، فرمود: رحمتم شامل كسی می‌شود كه در شب قدر به فقرا و درماندگان ترحّم كند.

عرض كرد: خدایا! گذشتن از [پل] صراط را می‌خواهم. فرمود: عبور از صراط برای كسی است كه در شب قدر صدقه‌ای بدهد. عرض كرد: خدایا! از درختان و میوه‌های بهشت می‌خواهم. فرمود: آن هم به كسی می‌رسد كه شب قدر تسبیحی بگوید. عرض كرد: خدایا! نجات را خواهانم. فرمود: [منظورت] نجات از آتش جهنّم است؟ عرض كرد: بله. فرمود: این [نجات] برای كسی است كه در شب قدر استغفار كند. عرض كرد: خدایا! رضایت را طالبم. فرمود: رضایت من برای كسی كه در شب قدر دو ركعت نماز بخواند متحقق می‌شود.‌»

از این روایت استفاده می‌شود كه در شب قدر انجام این امور بسیار مهم است.

1. برای رسیدن به قرب خدا، بیدار بودن در آن موضوعیت دارد؛ لذا حضرت فاطمه‏علیهاالسلام در شب بیست و سوم كودكان را نیز با برنامة خاص بیدار نگه می‌داشت.

2. برای رسیدن به رحمت خدا، ترحم به فقرا خوب و مفید است.

3. صدقه دادن كه باعث راحت گذشتن از پل صراط می‌شود.

4. تسبیح خدا كه باعث رسیدن به نعمتهای بهشتی می‌شود.

5. استغفار كه عامل رهایی از آتش جهنّم می‌شود.

آرزوی جبرئیل

برخی امور مهمّ در زندگی ما وجود دارد كه كم‌تر به آن توجه داریم. انبیا و پیشوایان دینی، یكی از كارهای مهمّی كه انجام می‌دادند، این بود كه مردم را از زبان شخصیتهای والا و با عظمت به این امور متوجه كنند.

پیامبر اكرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «یا عَلِی! تَمَنَّی جَبْرئِیلُ اَنْ یكُونَ مِنْ بَنِی آدَمَ بِسَبْعِ خِصَالٍ وَ هِی الصَّلَوۀُ فِی الْجَمَاعَۀِ وَ مُجَالَسَتُهُ الْعُلَمَاءَ وَالصُّلْحُ بَینَ الاِثْنَینِ وَ اِكْرَامُ الْیتِیمِ وَ عِیادَۀُ الْمَرِیضِ وَ تَشْییعُ الْجَنَازۀِ وَ سَْقی الْمَاءِ فِی الْحَجِّ فَاحْرُصْ عَلَی ذَلِكَ؛ (10) ‌ای علی! جبرئیل به سبب هفت خصلت، آرزو داشت كه از فرزندان آدم باشد. آن خصلتها [عبارت است از: ] نماز را به جماعت خواندن، همنشینی او با دانشمندان، آشتی دادن بین دو نفر، احترام نهادن [و خدمت به] یتیم، عیادت بیمار، و تشییع جنازه كردن و آب دادن در حج. پس [علی جان!] بر [حفظ] این خصلتها حریص باش.‌»

حدیث فوق، به امور مهمّی از عبادات و مسائل اجتماعی و اخلاقی اشاره كرده است كه با شرح مختصر هر یك از آنها در یك فرصت كوتاه می‌توان در افراد تأثیر گذاشت. (11) عناوین این امور عبارت است از:

1. شركت در نماز جماعت؛

2. همنشینی با علما و شركت در مجالس و منابر آنها؛

3. آشتی دادن بین دو نفر، دو گروه و دو دسته از مردم كه پاداش فراوانی دارد؛

4. احترام یتیم و رسیدگی به امور آنان كه از مهم‌ترین فعالیت امامان معصوم ما بوده‌ است؛

5. سر زدن به بیماران و دلجویی از آنان، به ویژه معلولان و كهنسالان؛

6. شركت در تشییع جنازه‌ها و درس عبرت گرفتن از آن و دلجویی از بازماندگان؛

7. آبرسانی به مردم و سیراب كردن تشنگان، به ویژه در ایام حج و... .

خیر دنیا و آخرت

طبق نقل حضرت علی‏علیه‏السلام مردی نزد پیامبر اكرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله آمد و عرض كرد: «عملی به من یاد بده كه با انجام آن محبوب خداوند قرار گیرم و همین‌طور، مردم [هم] مرا دوست بدارند، و خداوند، مالم را افزایش دهد، و بدنم سالم، و عمرم طولانی شود و در روز قیامت نیز با خودت [ای رسول خدا] محشور شوم.‌»

«فَقَالَ: سِتُّ خِصَالٍ مُحْتَاجٌ إِلَى سِتِّ خِصَال: اِذَا أَرَدْتَ أَنْ یحِبَّكَ اللَّهُ فَخَفْهُ وَ اتَّقِهِ وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یحِبَّكَ الْمَخْلُوقُونَ فَأَحْسِنْ إِلَیهِمْ وَ ارْفُضْ مَا فِی أَیدِیهِمْ وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یثْرِی اللَّهُ مَالَكَ فَزَكِّهِ وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یصِحَّ اللَّهُ بَدَنَكَ فَأَكْثِرْ مِنَ الصَّدَقَةِ وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یطِیلَ اللَّهُ عُمُرَكَ فَصِلْ ذَوِی أَرْحَامِكَ وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یحْشُرَكَ اللَّهُ مَعِی فَأَطِلِ السُّجُودَ بَینَ یدَی اللَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّار؛ (12)

پس فرمود: شش خصلت است كه نیاز به شش خصلت [دیگر] دارد:

1. هرگاه خواستی خدا تو را دوست بدارد، پس از او بترس و تقوای الهی [و پروا‌پیشگی] داشته باش؛

2. هرگاه خواستی مردم تو را دوست بدارند، پس به آنها احسان كن و به آنچه در دست آنهاست، چشم طمع نداشته باش؛

3. اگر خواستی خداوند، مالت را افزایش دهد، زكات [و خمس] مالت را بپردازد؛

4. و اگر خواستی خدا بدنت را سالم كند [علاوه بر مراعات مسائل بهداشتی]، [در راه خدا] زیاد صدقه بده؛

5. اگر می‌خواهی خدا عمرت را طولانی كند با بستگان [نَسَبی] ارتباط داشته باش (و صلة ارحام انجام بده)؛

6. اگر می‌خواهی [در روز قیامت] خدا تو را با منِ [پیغمبر] محشور كند، سجده‌ [های نمازت] را در پیشگاه خدای یكتای غالب، طولانی كن.‌» (13)

شش چیز در شش جا

گاه سؤالاتی در زندگی انسان مطرح است كه این حدیث به پاسخ اهمّ آنها پرداخته است: 1. چرا در دنیا مشكلات داریم؟ 2. چرا دعاهای ما مستجاب نمی‌شود؟ 3. چرا به علم و عزّت نمی‌رسیم؟ 4. چرا به ثروت و مال نمی‌رسیم؟

خداوند بلند مرتبه به موسی بن عمران‏علیه‏السلام چنین وحی كرد: «ای موسی! شش چیز را در شش محل پنهان كرده‌ام؛ ولی مردم در جای دیگر دنبال آن می‌گردند؛ ولی هرگز [آنها را در آنجا] نخواهند یافت:

«إنّی وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِی الْجَنَّةِ وَ هُمْ یطْلُبُونَهَا فِی الدُّنْیا،

اِنّی وَضَعْتُ الْعِلْمَ فِی الْجُوعِ وَ الْجَهْدِ وَ هُمْ یطْلُبُونَهُ فِی الشِّبَع،

إنّی‌ وَضَعْتُ الْعِزَّۀَ فِی قِیامِ اللَّیلِ وَ النَّاسُ یطْلُبُونَهَا فِی اَبْوَابِ السَّلَاطِینَ،

إِنّی وَضَعْتُ الرَّفْعَۀَ وَالدَّرَجَۀَ فِی التَّوَاضُعِ وَ النَّاسُ یطْلُبُونَهَا فِی التَّكَبُّرِ،

إنّی وَضَعْتُ اِجَابَۀَ الدُّعَاءِ‌ فِی لُقْمَۀِ الْحَلَالِ وَ النَّاسُ یطْلُبُونَهَا فِی الْقِیلِ وَ الْقَالِ،

إنّی وَضَعْتُ الْغِنَی فِی الْقَنَاعَۀِ وَالنَّاسُ یطْلُبُونَهَا فِی كَثْرَۀِ الْمَعْرُوضِ وَلَمْ یجِدُوهُ اَبَداً؛ (14)

1. به راستی راحتی [مطلق] را در بهشت قرار دادم؛ ولی مردم در دنیا دنبال آن می‌گردند؛

2. به راستی من دانش [و فراگیری آن] را در گرسنگی و تلاش قرار دادم؛ ولی مردم در سیر‌بودن دنبال آن می‌گردند؛

3. به راستی من ع‍زَت (و شرف) را در شب‌بیداری (و نماز شب) قرار دادم؛ ولی مردم عزت را در خانة شاهان می‌جویند؛ (15)

4. به راستی من بلندمرتبگی و مقام را در فروتنی قرار دادم؛ ولی مردم در تكبّر و خودبرتر بینی، دنبال آن می‌گردند؛ (16)

5. به راستی، اجابت دعا را در لقمه حلال قرار دادم؛ ولی مردم در قیل و قال [و داد و فریاد]، دنبال اجابت دعا می‌گردند؛

6. به راستی من بی‌نیازی را در قناعت قرار دادم؛ ولی مردم آن را در زیادی مال و ثروت جستجو می‌كنند، و هرگز آن را نخواهند یافت (و موفق به آنچه می‌خواهند نخواهند شد).‌»

پیامدهای زنا

پیامبر اكرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «یا مَعْشَرَ الْمُسْلِمِینَ إِیاكُمْ وَ الزِّنَاءَ فَإِنَّ فِیهِ سِتَّ خِصَالٍ ثَلَاثٌ فِی الدُّنْیا وَ ثَلَاثٌ فِی الْآخِرَةِ فَأَمَّا الَّتِی فِی الدُّنْیا فَإِنَّهُ یذْهِبُ الْبَهَاءَ وَ یورِثُ الْفَقْرَ وَ ینْقُصُ الْعُمُرَ وَ أَمَّا الَّتِی فِی الْآخِرَةِ فَإِنَّهُ یوجِبُ سَخَطَ الرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُوءَ الْحِسَابِ وَ الْخُلُودَ فِی النَّار؛ (17) ‌ای گروه مسلمانان! بر شما باد كه از زنا دوری كنید. پس به راستی در آن شش خصلت (و پیامد) است: سه خصلت در دنیا، و سه خصلت در آخرت:

پس آنچه در دنیا [ست و دامنگیر زانی‌می‌شود،] به راستی ارزش (و شخصیت او) از بین می‌رود و فقر [و بیچارگی] دامنگیر او می‌شود و عمرش كم می‌شود و امّا آنچه در آخرت است [و بدان گرفتار می‌شود] آن كه به راستی خشم پروردگار و بدی حساب را در پی می‌آورد [و نیز اگر توبه نكند] همیشه در جهنم خواهد بود.‌»

در برابر حوادث مختلف

دنیا با حوادث تلخ و شیرین، و گوارا و ناگواری همراه است. آنچه می‌تواند انسان را در برابر آنها استوار نگه‌دارد، یاد خدا و ذكر اوست. البته هر حادثه‌ای ذكر خاص خود را می‌طلبد كه در حدیث ذیل بدان اشاره شده است:

رسول اكرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله به نقل از خداوند متعال فرمود: «أَعْدَدْتُ لِكُلِّ هَوْلٍ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لِكُلِّ هَمٍّ وَ غَمٍّ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ لِكُلِّ نِعْمَةٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لِكُلِّ رَخَاءٍ الشُّكْرُ لِلَّهِ وَ لِكُلِّ أُعْجُوبَةٍ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ لِكُلِّ ذَنْبٍ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ لِكُلِّ مُصِیبَةٍ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ وَ لِكُلِّ ضِیقٍ حَسْبِی اللَّهُ وَ لِكُلِّ قَضَاءٍ وَ قَدَرٍ تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ وَ لِكُلِّ عَدُوٍّ اعْتَصَمْتُ بِاللَّهِ وَ لِكُلِّ طَاعَةٍ وَ مَعْصِیةٍ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیم؛ (18)

برای هر ترسی لا اله الّا الله و برای هر غم و اندوهی ماشاءالله و برای هر نعمتی الحمدُلله و برای هر آسایشی اَلشّكرُ لِله و برای هر چیز شگفت‌آوری سبحان الله و برای هر گناهی، استغفرالله و برای هر مصیبتی اِنّا لِله وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعُون و برای هر تنگی و دشواری حسبی الله و برای هر قضا و قدری توكّلتُ علی الله و برای هر دشمنی اعتصَمْتُ بِالله و برای هر طاعت و گناهی لاَ حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِالله العلی العظیم آماده كرده‌ام.‌»

این حدیث اذكار مفیدی را برای امور مختلف زندگی ارائه كرده است.

كارهای مفید برای پس از مرگ

بسیاری می‌پرسند بعداز مرگ ما چه كارهایی انجام گیرد، مفید است. در حدیث ذیل به شش مورد اشاره شده است كه بعد از مرگ انسان بسیار مفید است و درآمد آن، مرتّب به حساب جاری انسان واریز می‌شود:

امام صادق‏علیه‏السلام فرمود: «سِتُّ خِصَالٍ ینْتَفِعُ بِهَا الْمُؤْمِنُ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ وَلَدٌ صَالِحٌ یسْتَغْفِرُ لَهُ وَ مُصْحَفٌ یقْرَأُ مِنْهُ وَ قَلِیبٌ یحْفِرُهُ وَ غَرْسٌ یغْرِسُهُ وَ صَدَقَةُ مَاءٍ یجْرِیهِ وَ سُنَّةٌ حَسَنَةٌ یؤْخَذُ بِهَا بَعْدَهُ؛ (19) مؤمن از شش [عمل و] خصلت، بعد از مرگش سود می‌برد: 1. فرزند صالح كه برای او اسغفار كند؛ 2. قرآنی كه از طرف او خوانده می‌شود؛ 3. چاهی را كه حفر كرده است؛ 4. و درختی را كه كاشته است [و مردم از آن و میوة آن استفاده می‌برند]؛ 5. [وقف كردن] و صدقه قرار دادن آبی كه جاری ساخته است؛ 6. سنّت نیكویی كه [پایه‌گذاری كرده است و] مردم بدان پس از او عمل می‌كنند.‌»

حدیث فوق می‌رساند كه با وجود خصلتهای مذكور، دفتر اعمال انسان پس از مرگ مفتوح است و صدقات جاریه فوق هر روز به حساب اعمال او واریز می‌شود. (20)

عواقب سبك شمردن نماز

بسیاری از مردم گرفتاریهایی دارند كه سخت حیران‌اند كه چرا بر طَرَف نمی‌شود. بارها می‌پرسند كه چرا مال ما بی‌بركت است و نیز چرا دعای ما مستجاب نمی‌شود؟ برای چه آثار اجر و پاداش اعمال خود را مشاهده نمی‌كنیم؟ چرا حتی از بزرگان و مقربان درگاه الهی درخواست دعا كردیم؛ ولی مفید واقع نشد؟ و... . باید توجه داشت كه گره كور اكثر این گرفتاریها با مهم شمردن نماز باز می‌شود.

فاطمه زهرا‏علیهاالسلام از پیامبر اكرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله نقل می‌كند كه آن حضرت فرمود: «هر كه نماز را سبك شمارد؛ از زن و مرد به پانزده بلا گرفتار می‌شود. شش بلا در دنیا دامنگیر او می‌شود كه عبارت است از:

1. «یرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ عُمْرِهِ؛ خداوند، بركت را از عمرش بر می‌دارد»؛

2. «وَ یرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ رِزْقِهِ؛ و خداوند بركت را از روزی او بر‌می‌دارد»؛

3. «وَ یمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِیمَاءَ الصَّالِحِینَ مِنْ وَجْهِهِ؛ و خداوند سیمای [نورانی] صالحان را از چهرة او محو می‌كند»؛

4. «وَ كُلُّ عَمَلٍ یعْمَلُهُ لَا یؤْجَرُ عَلَیه؛ و هر عملی كه انجام می‌دهد پاداش داده نمی‌شود [زیرا قبولی نماز، شرط قبولی اعمال دیگر نیز است]»؛

5. «وَ لَا یرْتَفِعُ دُعاؤُهُ إِلَى السَّمَاءِ؛ و دعای او به سوی آسمان بالا نمی‌رود (و مستجاب نمی‌شود)»؛

6. «وَ السَّادِسَۀُ لَیسَ لَهُ حَظٌّ فِی دُعَاءِ الصَّالِحِینَ؛ و ششم اینكه برای او بهره‌ای در دعای صالحان نیست (دعای خوبان شامل او نمی‌شود).»

و سه بلا در موقع جان دادن دامنگیر او می‌شود:

1. «أَنَّهُ یمُوتُ ذَلِیلاً؛ ذلیل می‌میرد»؛

2. «وَ الثَّانِیةُ یمُوتُ جَائِعاً؛ گرسنه می‌میرد»؛

3. «وَ الثَّالِثَةُ یمُوتُ عَطْشَاناً فَلَوْ سُقِی مِنْ أَنْهَارِ الدُّنْیا لَمْ یرْوَ عَطَشُهُ؛ تشنه می‌میرد، هر چند از تمام نهرهای دنیا او را سیراب كنند، تشنگی‌اش برطرف نمی‌شود؛‌»

و سه بلا در قبر شامل حال او می‌شود:

1. «یوَكِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً یزْعِجُهُ فِی قَبْرِه؛ خداوند، ملكی را مقرر می‌كند تا او را در قبر آزار دهد»؛

2. «وَ الثَّانِیةُ یضَیقُ عَلَیهِ قَبْرُه؛ دوم اینكه قبرش بر او تنگ خواهد بود»؛

3. «وَ الثَّالِثَةُ تَكُونُ الظُّلْمَةُ فِی قَبْرِهِ؛ سوم اینكه تاریكی در قبرش خواهد شد»؛

و سه بلا [نیز] در روز قیامت دامنگیر او خواهد شد:

1. «أَنْ یوَكِّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً یسْحَبُهُ عَلَى وَجْهِه؛ خداوند ملكی مأمور می‌كند او را با صورت بكشد»؛

2. «وَ الثَّانِیةُ یحَاسَبُ حِسَاباً شَدِیداً؛ دوم اینكه حسابرسی شدیدی می‌شود»؛

3. «وَ الثَّالِثَةُ لَا ینْظُرُ اللَّهُ إِلَیهِ وَ لَا یزَكِّیهِ وَ لَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ و سوم اینكه خداوند به او نظر [رحمت] نمی‌كند و او را پاكیزه نمی‌سازد، و برای او عذاب دردناكی است.‌» (21)

توجه شود آمار بی‌نمازی و بدنمازی در جامعه در حَد نامطلوبی قرار دارد. توضیح دادن درباره این حدیث در وادار كردن مردم به نماز بسیار مفید است. این حقیر بارها تجربه كرده‌ام.

خواص و وظایف آنها

مردم در جامعه به طبقات مختلفی تقسیم می‌شوند. گروهی از آنها به نام خواص یاد می‌شوند. اكنون سؤال این است كه خواص چه افرادی را شامل می‌شوند و آنها چه مسئولیتها و وظایفی را بر دوش دارند؟ در حدیث ذیل به آنها اشاره شده است.

پیامبر اكرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «لاَ تَصْلَحُ عَوامُّ اُمَّتِی إلَّا بِخَواصِّهَا. قیل: مَا خَواصُّ اُمَّتِكَ یا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ: خَوَاصُّ اُمَّتِی أَرْبَعَةٌ: اَلْمُلُوكُ، وَ الْعُلَمَاءُ، وَ الْعُبَّادُ، وَ التُّجَّارُ. قِیلَ: كَیفَ ذَلِكَ؟ قَالَ‏صلی‏الله‏علیه‏وآله: اَلْمُلُوكُ رُعَاةُ الْخَلْقِ؛ فَإِذَا كَانَ الرَّاعِی ذِئْباً فَمَنْ یرْعَى الْغِنَمَ؟وَ الْعُلَمَاءُ أَطِبَّاءُ الْخَلْقِ؛ فَإِذَا كَانَ الطَّبِیبُ مَرِیضاً فَمَنْ یدَاوِی الْمَریضَ؟ وَ الْعُبَّادُ دَلیلُ الْخَلْقِ؛ فَإِذَا كَانَ الدَّلِیلُ ضَالّاً فَمَنْ یهْدِی السَّالِكَ؟ وَ التُّجَّارُ اُمَنَاءُ اللهِ فِی الْخَلْقِ؛ فَإِذَا كَانَ الْأَمِینُ خَائِناً فَمَنْ یعْتَمَدُ؛ (22)

عوام [و تودة] امّت من اصلاح نمی‌شوند؛ مگر به یاری خواص امت. عرض شد: ‌ای رسول خدا! خواص امّت شما چه كسانی هستند؟ حضرت فرمود: خواص امتم چهار گروه‌اند: پادشاهان [عادل]، علما، عابدان و تاجران. گفته شد: [چگونه اصلاح عوام بستگی به اصلاح خواص دارد و] كیفیت آن چیست؟

حضرت‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: شاهان نگهبانان خلق‌اند. پس زمانی كه نگهبان گرگ [صفت] باشد، پس گلّه را چه كسی نگهبانی كند؟ و دانشمندان طبیبان مردم‌اند. پس زمانی كه [خود] طبیب بیمار باشد، پس چه كسی مریض را مداوا كند؟ و عابدان (و زاهدان) راهنمای مردم [به سوی خداوند] هستند پس هنگامی كه راهنما گمراه باشد، چه كسی سالك (و روندة به سوی خدا) را راهنمایی كند؟

و تاجران امینهای خدا در میان مردم‌اند، پس زمانی كه امین (و درستكار) خیانت ورزد، به چه كسی اعتماد می‌شود.‌» (23)

اگر چهار گروه اصلاح شوند كل جامعه اصلاح شده است:

1. شاهان و حاكمان و رؤسا كه مردم به رفتار آنها اقتدا می‌كنند: «الناسُ عَلی دینِ مُلوكهِم»؛

2. علما كه نبض آگاهی و فرهنگی كشور به دست آنها است اگر صالح باشند جامعه را اصلاح می‌كنند و اگر خدای نكرده فاسد شدند جامعه را به فساد می‌كشانند؛

3. تاجران نبض اقتصادی جامعه‌اند و بازار در دست آنان است و اگر اصلاح شوند، وضعیت اقتصادی جامعه بهبود می‌یابد و فساد مالی از بین می‌رود؛

4. عابدان به عنوان الگوهای معنوی جامعه اگر لباس ریا و مرید بازی را كنار بگذارند، مردم، بهتر هدایت می‌شوند.

سایه خدا بر سر هفت گروه

روز حساب و واپسین، روز دشوار و سختی است. و در چنان روزی، هفت گروه از رحمت خاص و ویژة الهی بهره می‌برند؛ چنان كه در حدیث ذیل می‌خوانیم.

پیامبر اكرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «سَبْعَةٌ یظِلُّهُمُ اللَّهُ فِی ظِلِّهِ یوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ إِمَامٌ عَادِلٌ وَ شَابٌّ نَشَأَ فِی عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجُلٌ قَلْبُهُ مُتَعَلِّقٌ بِالْمَسْجِدِ إِذَا خَرَجَ مِنْهُ حَتَّى یعُودَ إِلَیهِ وَ رَجُلَانِ تَحَابَّا فِی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاجْتَمَعَا عَلَى ذَلِكَ وَ اِفْترَقَا وَ رَجُلٌ ذَكَرَ اللَّهَ خَالِیاً فَفَاضَتْ عَینَاهُ وَ رَجُلٌ دَعَتْهُ امْرَأَةٌ ذَاتُ حَسَبٍ وَ جَمَالٍ فَقَالَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ رَجُلٌ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فَأَخْفَاهَا حَتَّى لَا تَعْلَمَ شِمَالُهُ مَا تُُنْفِقُ یمینُهُ؛ (24)

خداوند در روزی كه سایه‌ای جز سایة او وجود ندارد بر هفت گروه سایه می‌افكند:

1. پیشوای عادل؛ 2. جوانی كه با عبادت خداوند رشد كرده است [و جوانی را با عبادت گذرانده است]؛

3. مرد [و انسانی] كه دلبسته به مسجد است؛ [به گونه‌ای كه] وقتی از آن خارج می‌شود [منتظر می‌ماند] تا برگردد؛

4. دو مرد [و انسانی] كه برای خدا با هم دوستی می‌كنند، پس بر آن [محبّت الهی] جمع می‌شوند و [بر همان محور] از هم جدا می‌شوند؛

5. مردی كه در خلوتها خدا را یاد كند، پس [با یاد خدا] از دو چشمش اشك جاری شود؛

6. مردی كه زنی دارای مقام و زیبایی او را [به كار خلاف عفّت] دعوت كند، پس [جواب او را یوسف گونه] بگوید: من از خدای پروردگار جهانیان [كه در همه جا حضور دارد] می‌ترسم؛

7. مردی كه صدقه‌ای داده است پس [آن چنان] آن را مخفی كرده است كه [گویا] حتّی دست چپ نفهمیده است آنچه دست راستش انفاق كرده است.‌» (25)

ندای هر روز قبر

یاد قبر و قیامت و همین طور مرگ و حساب، در فاصله گرفتن انسان از دنیا و سازندگی روح انسان، نقش مهمّی دارد؛ از این گذشته، عامل تعیین‌كننده‌ای است برای آمادگی مرگ و قیامت كه در روایات از آن به «استعداد للموت» یاد شده است؛ به ویژه اگر نیازهای آن عالم بیان شود.

پیامبر اكرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «اَلْقَبْرُ ینَادِی فِی كُلِّ یوْمٍ بِخَمْسِ كَلِمَاتٍ، اَنَا بَیتُ الْوَحْدَۀِ فَاحْمِلُوا اِلَی اَنِیساً، وَ أَنَا بَیتُ الظَّلَمَۀِ فَاحْمِلُوا اِلَی سِرَاجاً اَنَا بَیتُ التُّرَابِ فَاحْمِلُوا اِلَی فِرَاشاً، اَنَا بَیتَ الْفَقْرِ فَاحْمِلُوا اِلَی كَنْزاً، وَ اَنَا بَیتُ الْحَیاتِ فَاحْمِلُوا اِلَی تَرْیاقاً، وَ اَمَّا الْاَنِیسُ فَتِلَاوَۀُ الْقُرْآنِ، اَمَّا السِّرَاجُ فَصَلَوۀُ اللَّیلِ وَ اَمَّا الْفِرَاشُ فَعَمَلُ الصَّالِحِ وَ اَمَّا الْكَنْزُ فَلَا اِلَهَ اِلَّا الله وَ اَمَّا التَّرْیاقُ فَالصَّدَقَۀُ؛ (26) و (27)

قبر هر روز با پنج جمله، ندا می‌دهد: من خانة تنهایی هستم، پس انیس و همرازی به سوی من بیاورید. من خانة تاریكی هستم، پس به سوی من چراغ همراه آورید. من خانه خاكی هستم پس فرش همراه داشته باشید، من خانه فقر و نداری هستم، پس [سرمایه و] گنج همراه بیاورید و من خانة مارها هستم پس پادزهر با خود حمل كنید؛ اما همراز، تلاوت قرآن می‌باشد، امّا چراغ [قبر] پس نماز شب است،و اما فرش، پس عمل نیك، و گنج [عالم قبر] [كلمه توحید و گفتن] لا اِله اِلّا الله است، و پادزهر آن، صدقه است.

پاداش شهدا

شهادت، مقام بس والایی است كه به عنوان بهترین آرزوها برای پیشوایان و پاكان و اولیای الهی مطرح بوده است. در ماه رمضان كه دعا مستجاب است ـ در اعمال شبهای ماه رمضان ـ یكی از دعاها این است: «وَ قَتْلاً فی سَبیلِكِ فَوَفّقْ لَنا؛ (28) توفیق شهادت در راه خودت را به ما عنایت كن.‌»

زنده بودن فرهنگ شهادت در جامعه هم آثار دنیوی دارد؛ چرا كه جامعه را همیشه در مقابل دشمن زنده نگه می‌دارد و از دنیا فاصله می‌دهد و هم آثار گرانسنگ اخروی دارد؛ چرا كه به شدّت، انسان را برای رفتن به آن دنیا آماده می‌سازد.

زنده نگه‌داشتن فرهنگ شهادت و یاد شهدا، راههای مختلفی دارد. یكی از آنها بیان ثواب و فضایل شهادت و شهدا است.

رسول خدا ‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «لِلشَّهِیدِ سَبْعُ خِصَالٍ مِنَ اللَّهِ أَوَّلُ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِهِ مَغْفُورٌ لَهُ كُلُّ ذَنْبٍ وَ الثَّانِیةُ یقَعُ رَأْسُهُ فِی حَجْرِ زَوْجَتَیهِ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ وَ تَمْسَحَانِ الْغُبَارَ عَنْ وَجْهِهِ تَقُولَانِ مَرْحَباً بِكَ وَ یقُولُ هُوَ مِثْلَ ذَلِكَ لَهُمَا وَ الثَّالِثَةُ یكْسَى مِنْ كِسْوَةِ الْجَنَّةِ وَ الرَّابِعَةُ یبْتَدِرُهُ خَزَنَةُ الْجَنَّةِ بِكُلِّ رِیحٍ طَیبَةٍ أَیهُمْ یأْخُذُهُ مَعَهُ وَ الْخَامِسَةُ أَنْ یرَى مَنْزِلَتَهُ وَ السَّادِسَةُ یقَالُ لِرُوحِهِ اسْرَحْ فِی الْجَنَّةِ حَیثُ شِئْتَ وَ السَّابِعَةُ أَنْ ینْظُرَ فِی وَجْهِ اللَّهِ وَ إِنَّهَا لَرَاحَةٌ لِكُلِّ نَبِی وَ شَهِیدٍ؛ (29) برای شهید، هفت خصلت است [كه] از طرف خداوند [عطا می‌شود] :

1. اولین قطره از خون او [كه ریخته می‌شود،] خداوند، تمام گناهان او را می‌بخشد؛ 2. دوم اینكه سرش بر دامن دو همسرش از حور العین قرار می‌گیرد. و غبار را از چهره او پاك می‌كنند و می‌گویند مرحبا بر شما و شهید نیز این جمله را به آن دو می‌گوید؛ 3. سوم اینكه كسوتی از كسوتهای بهشت بر او پوشانده می‌شود؛ 4. چهارم اینكه نگهبانان بهشت هر یك با رائحه خوشبوی بهشتی به استقبال او می‌شتابند؛

5. پنجم اینكه جایگاهش را [در بهشت] می‌بیند؛

6. ششم اینكه به روح او گفته می‌شود در بهشت هر جا می‌خواهی گردش كن؛

7. هفتم اینكه به وجه الهی نظر می‌كند كه این نگاه باعث راحتی هر پیامبر و شهیدی می‌شود.‌» (30)

ثواب زیارت امام حسینعلیهالسلام

از امتیازات بزرگ تشیع، توجّه شدید به زیارت قبور پیامبر اكرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله و ائمه اطهار‏علیهم‏السلام است؛ هر چند زیارت اهل قبور و پاكان به شیعه اختصاص ندارد و اهل سنت، غیر از وهابیت نیز به این امر، توجّه و علاقه دارند. زیارت امامان، آثار شگرفی دارد كه می‌تواند در آگاهی و سازندگی افراد و جامعه مؤثر باشد. زیارت، باعث آگاهی و آشنایی با سیره امامان و احوال آنها می‌شود كه در واقع، رفتار آنها اسلام مجسّم است و باعث قرب روحی به آنها می‌شود و همین طور، پاك شدن از گناهان و ثوابهای فراوان را در پی دارد.

امام باقر‏علیه‏السلام فرمود: «لَوْ یعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی زِیارَةِ الْحُسَینِ مِنَ الْفَضْلِ لَمَاتُوا شَوْقاً وَ تَقَطَّعَتْ أَنْفُسُهُمْ عَلَیهِ حَسَرَاتٍ قُلْتُ وَ مَا فِیهِ؟ قَالَ مَنْ أَتَاهُ تَشَوُّقاً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حَجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ وَ أَلْفَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَةٍ وَ أَجْرَ أَلْفِ شَهِیدٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أَجْرَ أَلْفِ صَائِمٍ وَ ثَوَابَ أَلْفِ صَدَقَةٍ مَقْبُولَةٍ وَ ثَوَابَ أَلْفِ نَسَمَةٍ أُرِیدَ بِهَا وَجْهُ اللَّهِ وَ لَمْ یزَلْ مَحْفُوظاً سَنَتَهُ مِنْ كُلِّ آفَةٍ أَهْوَنُهَا الشَّیطَانُ وَ وُكِّلَ بِهِ مَلَكٌ كَرِیمٌ یحْفَظُهُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهِ وَ مِنْ تَحْتِ قَدَمِهِ فَإِنْ مَاتَ سَنَتَهُ حَضَرَتْهُ مَلَائِكَةُ الرَّحْمَةِ یحْضُرُونَ غُسْلَهُ وَ أَكْفَانَهُ وَ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَ یشَیعُونَهُ إِلَى قَبْرِهِ بِالِاسْتِغْفَارِ لَهُ وَ یفْسَحُ لَهُ فِی قَبْرِهِ مَدَّ بَصَرِهِ وَ یؤْمِنُهُ اللَّهُ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ وَ مِنْ مُنْكَرٍ وَ نَكِیرٍ أَنْ یرَوِّعَانِهِ وَ یفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَى الْجَنَّةِ وَ یعْطَى كِتَابَهُ بِیمِینِهِ وَ یعْطَى یوْمَ الْقِیامَةِ نُوراً یضِی‏ءُ لِنُورِهِ مَا بَینَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ ینَادِی مُنَادٍ هَذَا مِنْ زُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی شَوْقاً إِلَیهِ فَلَا یبْقَى أَحَدٌ فِی الْقِیامَةِ إِلَّا تَمَنَّى یوْمَئِذٍ أَنَّهُ كَانَ مِنْ زُوَّارِ الْحُسَین؛ (31) اگر مردم می‌دانستند كه چه فضیلتی در زیارت حسین‏علیه‏السلام است از شدت اشتیاق [به زیارتش] می‌مردند و از حَسرَت آن، جانهایشان از بدنها جدا می‌شد.

[راوی می‌گوید] گفتم كه چه [فضیلتی] است. امام باقر‏علیه‏السلام [در بیان ثواب زیارت آن حضرت] فرمود:

هر كس از روی اشتیاق برای زیارت آن حضرت برود، خداوند برای او ثواب هزار حج قبول شده و هزار عمرة پذیرفته شده، و ثواب هزار شهید از شهدای جنگ بدر، و ثواب هزار روزه‌دار و ثواب هزار صدقه قبول شده و ثواب هزار بنده آزاد كردن در راه خدا برای او می‌نویسد و در آن سال از هر آفت و بلایی محفوظ می‌ماند كه كم‌ترین آنها شیطان است و برای او ملكی گماشته می‌شود كه او را از مقابل رُو و پشت سر و راست و چپ و بالای سر و زیر پایش حفظ می‌كند.

و اگر همان سال بمیرد، ملائكه رحمت الهی در حالی كه غسل و كفن می‌شود نزد او حاضر می‌شوند و برای او از خداوند طلب مغفرت می‌كنند و او را تا قبرش استغفار گویان تشییع می‌كنند؛ و قبرش تا جایی كه چشمش می‌بیند توسعه می‌یابد و خداوند او را ایمن می‌كند از فشار قبر و از اینكه وی را نكیر و منكر بترسانند و دری به سوی بهشت برای او گشوده می‌شود و [در روز قیامت] نامة اعمالش به دست راستش داده می‌شود، و نوری در روز قیامت به او عطا می‌شود كه آن نور بین مشرق و مغرب را روشن می‌كند، آن گاه منادی ندا می‌كند: این شخص [با این همه منزلت] از زوار قبر حسین بن علی‏علیهماالسلام است كه با اشتیاق، او را زیارت كرده است. پس احدی در قیامت باقی نمی‌ماند؛ مگر آنكه آرزو می‌كند: ‌ای كاش! از زوّار حسین‏علیه‏السلام بود.‌»

عروج معرفت، بام حسین است                                   لبم لبریز از جام حسین است

اگر جراح قلبم را شكافد                                          میان سینه‌ام نام حسین است

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

(1). ماه مبارك رمضان نيز با توجه به فرصتهاي متعددي كه براي ارائه مطالب ديني وجود دارد، در برخي مجالس مي‌تواند از مواردي باشد كه مبلّغ نياز به مطالب و منبرهاي فوري و اضطراري پيدا كند.

(2). خوب است مبلّغان عزيز، دفترچه جيبي داشته باشند و اين گونه احاديث را در آن يادداشت كنند.

(3). مفاتيج الجنان، شيخ عباس قمي، قم، انتشارات مطبوعات ديني، 1377 دعاي ابو حمزه ثمالي.

(4). «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكا.»

(5). معلوم مي‌شود در اين عالم خيلي چيزها با هم ربط دارند و ما بي‌خبريم؛ آري مجالس علما تازيانه سلوك و حال پيدا نمودن در نماز است كه وقتي نباشد، حال مي‌رود.

(6). بارها پيش آمده است كه ناگهان از طرف زندان مي‌آيند و از روحاني مي‌خواهند كه براي سخنراني برود، و يا سخنراني را آماده كرده‌ايم، بعد چهره‌هايي را در مجلس مي‌بينيم كه بهتر است درباره توبه صحبت شود. يك لحظه چنين تصميمي مي‌گيريم. حديث ذيل براي چنين مواردي مناسب است.

(7). مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوري (محدث نوري) قم، مؤسسه آل البيت، 1408 هـ . ق، ج12، ص131، ح3، (شماره 1370) باب 87 از باب وجوب اخلاص التوبه؛ بحار الانوار، مجلسي، بيروت، ج6، ص35 ـ36.

(8). گاه پيش مي‌آيد كه منبري براي شب قدر آماده شده است؛ ولي جلسات در مسجد و يا منازل و حسينيّه متعدد مي‌شود و مستمعان هم همه يكي، و فرصتي براي مطالعه بيش‌تر نيست. امثال حديث فوق براي موارد اضطراري اين چنين مفيد است. برخي مساجد اوّل و آخر شب سخنراني دارند، گاهي روحاني متوجه رسم آنجا نيست، باز از اين‌گونه حديث مي‌شود استفاده كرد.

(9). وسائل الشيعه، حر عاملي، قم، آل البيت، 1409 هـ. ق، ج8، ص20.

(10). مواعظ العدديه، علي مشكيني، نشر الهادي، قم، ص195.

(11). اين حديث براي تشويق به جماعت، صلح بين افراد، تشييع جنازه و .. مناسب است.

(12). مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوري، آل‌البيت، قم، 1408 ق، ج4، ص474؛ سفينة‌البحار، شيخ عباس قمي، ج1، ص599 و الحكم الزاهرة، علي رضا صابري، جامعه مدرسين، قم، ج1، ص375.

(13). اين حديث در مجالس مختلف قابل استفاده است.

(14). مستدرك الوسائل، ج12، ص 173، باب 101؛ نوادر و اثني عشريه، سيدمحمد حسيني عاملي، ص155.

(15). هر گنج سعادت كه خدا داد به حافظ                      از يمن دعاي شب و ورد سحري بود.

(16). افتاده‌گي آموز اگر طالب فيضي                                      هرگز نخورد آب زميني كه بلند است.

(17). خصال، صدوق، ترجمه مدرِّس گيلاني، انتشارات جاويدان، ص261، ح 675 و من لايحضره الفقيه، صدوق، النشر الاسلامي، قم، 1413ق، ج3، ص573، روايت 4960.

(18). كفعمي، مصباح، فصل 43، ص514، و بحار‌الانوار، محمد باقر مجلسي، مؤسسة‌الوفاء، بيروت، ج87، باب 47، ص5، ح 8.

(19). بحار الانوار، ج71، ص257 و امالي، شيخ صدوق، ص143و الحكم الزاهرۀ، علي رضا صابري، ج1، ص377.

(20). اين حديث در ختمها و ... مناسب است.

(21). الحكم الزاهرۀ، علي رضا صابري، ج1، ص145؛ بحار الانوار، ج80 ص21 و فلاح السائل، ص19.

(22). مواعظ العدديه، ص 125.

(23). اين حديث براي مجالس علما، مسئولان، بازاريان و ... مناسب است.

(24). خصال، صدوق، ص280، روايت 718.

(25). اين حديث براي مدارس، جوانها و ... مناسب است.

(26). مجموعه ورّام، ابي الحسين ورام، ص200 و الدعوات، قطب الدين الراوندي، مدرسة الامام المهدي‏عجل‏الله‏تعالی‏فرجه‏الشریف، قم، 1407 ق، ص258.

(27). اين حديث براي مجالس وعظ و ختم مناسب است.

(28). مفاتيج الجنان، شيخ عباس قمي، اعمال شبهاي ماه رمضان.

(29). تهذيب، شيخ طوسي، دار الكتب الاسلاميّه، تهران، 1365 ش، ج6، ص121، باب 54، فصل جهاد، ح3.

(30). اين حديث براي جلسه و ختم شهدا مناسب است.

(31). كامل الزيارات، ‌ابن قولويه قمي، دار المرتضويه، نجف،‌1356ق، باب 56، ح3، ص143.

149 دفعه
(0 رای‌ها)