زهرا بِن عباس (1)
یكی از مبلغان فرهیختهای كه طی سالیان دراز از بازگو كردن معارف قرآن و اسلام به زبان ساده و گویا دریغ نورزیده و چهره آشنای پیر و جوان، كودك و نوجوان، شهری و روستایی، زن و مرد، و دانشجو و روحانی است، حجة الاسلام والمسلمین قرائتی است كه حدود بیست و پنج سال است اكثر مردم ایران از سیمای جمهوری اسلامی با چهره ایشان آشنا هستند. كسی كه زندگی خویش را وقف خدمت به اسلام و قرآن و امت اسلام كرده و در راه تبلیغ دین به صورت عاشقانه و دلسوزانه و خستگی ناپذیر مشغول به فعالیت است.
حجة الاسلام والمسلمین محسن قرائتی، فرزند حاج علی نقی قرائتی به سال 1324 ه. ش در كاشان به دنیا آمد. چون جد ایشان در زمان ظلم رضا خانی و پس از وی نیز مرحوم پدرشان جلسات قرآنی را در خانهها، مساجد و تكایا دائر میكردند، به استاد قرآن و قرائت معروف شدند و نام خانوادگی ایشان نیز به قرائتی معروف گشت. استاد قرائتی در 14 سالگی با اصرار و تشویق پدرشان وارد حوزه علمیه شدند و یك سال در كاشان زیر نظر استاد آیة الله صبوری به فراگیری درس پرداختند و هر شب به طور مرتب در جلسه تفسیر قرآن مرحوم آیة الله حاج شیخ علی آقا نجفی شركت كردند و همین امر باعث شد كه با قرآن و تفسیر آن مأنوس شوند. از آن به بعد، ایشان مجموعاً شانزده سال در حوزههای كاشان، قم، مشهد و نجف اشرف بودند تا درسهای سطح حوزه را تمام كردند.
در این مدت، استاد قرائتی همواره در این فكر بودند كه قرآن و اسلام برای همه اصناف و طبقات مردم است و كودكان و نوجوانان نیز از همین مردم اند. همان طور كه ما پزشك اطفال داریم، باید روحانی اطفال نیز داشته باشیم. از این رو به قصد خدمت به نسل جوان و آینده ساز تصمیم میگیرند اسلام و معارف قرآنی را به زبان ساده و روان به آنها منتقل سازند. بدین جهت، ضمن دعوت نوجوانان، برنامه تبلیغی خود را با حضور هفت نفر در كاشان آغاز میكنند و به علت علاقه و استقبال نوجوانان، كلاسها را ادامه میدهند و با الهام از اینكه قرآن حدود 268 قصه و داستان دارد و پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله با همین داستانها، سلمانها و ابوذرها را تربیت فرمودند، به ارائه مطالب تازه و زنده میپردازد و با كلاسهای قوی و جذاب و ذكر تشبیه و تمثیل و بروز خلاقیتهایی كه به مرور در ایشان پدیدار میشود، به جذابیت جلسات و كلاسها افزوده و استقبال چشمگیری از ایشان میشود.
پس از چند سال و به دنبال جلسات ایشان در كاشان، كار مشابهی را برای جوانان و نوجوانان قم شروع میكنند. در جلسات قم، فرزند آیة الله مشكینی - دامت بركاته - شركت میكنند و گاه گاهی یادداشتهای خود را به رؤیت پدر گرامی شان میرسانند.
یك روز آیة الله مشكینی به كلاس درس استاد قرائتی میآیند و از نزدیك با روش ایشان آشنا میشوند و از آن تعریف و تمجید میكنند و به ایشان میفرمایند: آقای قرائتی آیا حاضر هستی با من یك معامله كنی و ثواب جلساتی كه شما برای نسل جوان دارید، برای من باشد و ثواب درسهایی كه من در حوزه میدهم، برای شما باشد؟ گفتنی است كه آن روزها آیة الله مشكینی برای صدها طلبه درس مكاسب و تفسیر را تدریس میفرمودند و آقای قرائتی فقط برای بیست نفر جوان جلسه اصول عقائد تدریس میكردند.
پس از این آشنایی، آیة الله مشكینی گاهی در جلسات درس خود از كار و نحوه كلاس و روش جدید كلاسداری آقای قرائتی تمجید و تعریف میكنند و بعد از این، گروه گروه از طلاب حوزه جهت آشنا شدن با روش كلاسداری ایشان به وی مراجعه میكنند. این گونه تشویقها و استقبالها و برخوردها موجب میشود كه ایشان به كار و راهی كه انتخاب كرده بودند، عشق و علاقه بیشتری پیدا كنند و تصمیم به دسته بندی و منظم كردن مطالب و یادداشتهای خود میگیرند و در همین زمانها ایشان نیز از تأكید و كمك بعضی از علماء بزرگ، مانند شهید بهشتی، شهید مطهری و آیة الله خامنهای، برخوردار میشوند.
در هنگامی كه امام خمینی رحمه الله فریاد الهی - سیاسی خود را بر ضد طاغوت زمان بلند میكنند، ایشان به دیدار برخی از علماء زندانی و تبعیدی میروند و با اطلاع رسانی و تشویق مردم، در مسائل انقلابی تأثیرگذار میشوند. بدین جهت، در همان زمان، عوامل ساواك برای دستگیری وی چندین بار به منزل پدری شان در كاشان و یا منزل خودشان در قم حمله ور میگردند، ولی موفق به دستگیری ایشان نمیشوند. از این رو، استاد قرائتی چند ماهی زندگی مخفیانه را آغاز میكنند تا اینكه انقلاب اسلامی ایران با امدادهای الهی و رهبری امام خمینی رحمه الله و پشتیبانی ملت غیور، مؤمن و شجاع ایران به پیروزی میرسد و دوران جدیدی از فعالیتهای فرهنگی و با احساس مسئولیت بیشتری برای ایشان آغاز میشود و به این ترتیب، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به فاصله كوتاهی، از سوی آیة الله شهید مطهری رحمه الله - با پیشنهاد به حضرت امام خمینی رحمه الله و موافقت ایشان - برای اجراء برنامه به تلویزیون معرفی میگردند و تا كنون حدود 25 سال است كه این برنامه نمونه و موفق تلویزیونی اجراء میشود و حدود بیش از 2000 ساعت نوار آن موجود است.
امام خمینی رحمه الله به واسطه همین برنامه تلویزیونی، توجه خاصی به ایشان پیدا میكنند؛ به طوری كه چون قرار میشود برنامه «درسهایی از قرآن» توسط مدیریت وقت تلویزیون تعطیل گردد، امام خمینی رحمه الله به وسیله یكی از اعضاء دفتر خود به رئیس صدا و سیما اعلام میفرمایند كه این برنامه مفید است و نباید تعطیل شود.
قابل ذكر است كه آقای قرائتی برای اجراء برنامههای تلویزیونی حق الزحمهای دریافت نمیكنند و حضرت امام چند بار مبلغ قابل توجهی برای ایشان میفرستند، ولی وی به خدمت امام شرفیاب میشوند و به ایشان عرض میكنند كه من فعلاً نیازی ندارم و امام میفرمایند كه این پول از بیت المال نیست و نزد شما باشد. آنگاه حضرت امام، استاد قرائتی را به نمایندگی خویش در سازمان نهضت سوادآموزی منصوب میفرمایند و بحمد الله از آن زمان تاكنون و با تلاش مستمر و عاشقانه و دلسوزانه، در این امر مهم نیز موفق بوده اند و این نهاد جزء نهادهای سالم و كم توقع قلمداد شده و به دریافت چهار مدال افتخار از سازمان بین المللی یونسكو نائل گردیده است.
فعالیتهای دیگر ایشان به صورت فهرست وار عبارت است از: 1. شركت در تدوین تفسیر نمونه؛ 2. تأسیس ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منكر؛ 3. تأسیس ستاد اقامه نماز؛ 4. تأسیس ستاد زكات؛ 5. تأسیس ستاد تفسیر؛ 6. تأسیس ستاد ترویج فرهنگ قرآنی؛ 7. تأسیس بنیاد فرهنگی امام زمان علیه السلام؛ 8. تأسیس مركز فرهنگی درسهایی از قرآن كه كار این مركز، جمع آوری و تكمیل آثار صوتی و تصویری و یادداشتها و تكمیل كتابها و جزوات منتشر شده و ارائه آن به مراكز فرهنگی و مشتاقان كسب اطلاعات از معارف و مسائل قرآنی است. لیست كتابها، جزوات و نوارها و فعالیتهای این مركز به قرار زیر است:
1. تفسیر نور كه هفت جلد آن منتشر و در سال 1376 به عنوان كتاب سال انتخاب شده است؛ 2. كتاب امر به معروف و نهی از منكر؛ 3. كتاب گناه شناسی؛ 4. كتاب قرآن و تبلیغ؛ 5. كتاب حج؛ 6. كتاب عمره؛ 7. كتاب اصول عقائد (توحید، نبوت، امامت، معاد و عدل) ؛ 8. تنظیم و ثبت بیش از 10 بروشور تبلیغی با عناوین گوناگون در مناسبتهای مختلف؛ 9. تهیه و تكثیر نرم افزار بلاغ (حاوی 1200 سخنرانی تلویزیونی درسهایی از قرآن از سال 1358 تا پایان 1377 به همراه دفترچه موضوعات) ؛ 10. تهیه و تكثیر یك دوره ویدیویی اصول عقائد؛ 11. تهیه و تنظیم خلاصه تفسیر نور و ترجمه آن به بیش از 20 زبان؛ 12. طرح و آماده سازی بسیاری از داستانهای قرآنی و بعضی از سورههای جزء آخر كه در برنامههای درسهایی از قرآن مطرح شده است؛ 13. تلخیص تفسیر نور در دو جلد؛ 14. تهیه نوار صوتی - آموزشی معارف حج ابراهیمی؛ 15. تهیه دو نوار معارفی از غدیر به همراه بروشور غدیر؛ 16. جمع آوری و تنظیم نمونهای از كتابها، جزوات و سخنرانیهایی كه به زبانهای مختلف در مؤسسات فرهنگی داخل و خارج كشور تهیه و پخش شده است.
نگاهی به توصیههای استاد
بعضی از توصیهها و سفارشهای استاد قرائتی بعد از حدود 30 سال تجربه تبلیغی، كلاسداری و سخنرانی و سفر به بیش از 30 كشور دنیا و اغلب شهرهای ایران برای طلاب علوم دینی این گونه است:
1. خوب درس خواندن و اینكه خود را به دریای بی كران قرآن، سنت و فقه و اصول برسانند و بدانند كه نباید در همه چیز مثل علماء قدیم باشند؛ زیرا به جهت نیازها و سؤالات امروزِ نسل نو، باید مطلب جدیدی را فرا گیرند و از خیر بعضی بحثهای غیر مفید كه برای امروز كارایی ندارد، بگذرند؛
2. از ابتدای شروع درسهای حوزه، انس با قرآن و استفاده هر چه بیشتر از آیات را در امر تبلیغ در متن فعالیتها و امور روزمره خود قرار دهند؛
3. روان و آسان برای مردم سخن بگویند. البته روان گویی غیر از سست گویی است؛ همان گونه كه پیامبران و ائمه علیهم السلام با استدلال محكم و قوی، ولی به زبان قوم با مردم سخن میگفتند؛
4. در سخنرانی، با مردم آرام صحبت كنند و داد نزنند؛ زیرا با آرامش و نرمی و ذكر مثال و حتی خنده، مطالب راحتتر فهمیده و مقبول واقع میشود؛
5. لازم نیست چند شب و یا یك دهه در باره یك مطلب بحث كنند؛ زیرا مستمعین مختلف اند و نیازهای گوناگونی دارند. بنابراین، بهتر است در یك جلسه، از مطالب گوناگون و متنوع و مورد نیاز صحبت كنند؛
6. برای سخنرانی و كلاسداری حتماً مطالب از قبل تنظیم شده باشد و گاهی از روخوانی بعضی از متنها به هنگام سخنرانی خجالت نكشند و ترس نداشته باشند كه بگویند فلانی بی سواد یا كم سواد است؛
7. سعی كنند مختصر و مفید صحبت كنند. به خصوص اگر نمیتوانند جلسه را شاداب نگه دارند، بیش از 20 دقیقه سخنرانی نكنند؛
8. باید با عمل خود به مردم آموزش دهند؛
9. قیافه و لباس و برخورد آنان كاملاً معمولی و عادی باشد تا جلب توجه نكرده، باعث حواس پرتی نشوند؛
10. وقت و زمان كلاس و سخنرانی مناسب باشد. به عنوان مثال در پادگان، سربازی كه صبح تا ظهر تمرین نظامی داشته و ظهر هم غذای ساده و یا غیر مطلوب خورده است و عصر بخواهند او را نصیحت كنند، بدیهی است كه زمینه پذیرش وجود ندارد و نتیجه معكوس خواهد داد؛
11. فقط به سخنرانیهای عمومی تكیه نكنند و بدانند كه برخوردهای مناسب خصوصی با بعضی افراد، دارای آثار و بركات ویژه و فوق العادهای است كه باید از آن غفلت نكنند؛
12. سعی كنند مطالب را به صورت تخصصی و مناسب با هر قشر و صنفی دسته بندی كرده، ارائه دهند؛ مثلاً برای دانشجویان پزشكی آیات و روایات مربوط به بهداشت، برای دانشجویان حقوق آیات و روایات حقوقی، و برای دانشجویان نظامی آیات و روایات جنگ و جهاد را بازگو كنند.
روش تدریس
در پایان باید از همه مهمتر به روش تدریس و تبلیغی استاد قرائتی - حفظه الله - اشاره كنیم كه بر چند ركن استوار است؛ از جمله:
1. استفاده به جا و مناسب از آیات قرآن؛
2. استفاده به جا و مناسب از روایات و احادیث معصومان علیهم السلام؛
3. ذكر خاطرات و داستانهای آموزنده و تاریخی؛
4. بیان مثالها و تمثیلات جالب و جاذب؛
5. بازگو كردن لطیفهها و طنزهای پسندیده؛
6. استفاده كاربردی از عرفیات و مسائل مورد ابتلاء مردم؛
7. ذكر تجارب شخصی و تجارب دیگران؛
8. بیان مسائل علمی.
یك خاطره و یك تمثیل از استاد
استاد در یكی از خاطرات خود میگوید: «در خدمت علامه طباطبایی بودم. از ایشان پرسیدم كه قرآن میفرماید: «اِنَّمَا یخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ»؛ (2) «از بین بندگان خدا تنها آنها كه عالم و دانایند خداترسند.» در حالی كه من در اول تحصیل و طلبگیام كه عبادت میكردم، حال بهتری داشتم. هر چه علمم بیشتر شد، حال و توجهم كمتر شده است. دلیلش چیست؟ ایشان فرمودند: دلیلش این است كه اینها كه خواندهای، علم حقیقی نبوده است؛ چون امیر المؤمنین علیه السلام میفرمایند: «ثَمَرَةُ الْعِلْمِ اَلْعِبَادَةُ؛ (3) ثمره علم، عبادت و بندگی خداست.» پس علم واقعی آن است كه هر چه بیشتر میشود، خشوع و تواضع و ادب انسان نیز بیشتر میشود، حال اگر دیدیم دانش آموز و دانشجو هر چه علمش بیشتر میشود، ادب و تواضعش نسبت به استاد و پدر و مادر و دیگران كمتر میگردد، معلوم میشود علمی كه خوانده، حقیقی و خداپسند نبوده است.»
یكی از تمثیلات زیبای ایشان در جواب این سؤال است كه چگونه خداوند كه صاحب فضل و رحمت است، بندگانش را به قهر و كیفر میگیرد؟ ایشان پاسخ میدهند: «اقیانوسی كه آب فراوانی دارد، اگر شما بطری در بستهای را در آن بیندازید، قطرهای از آب این اقیانوس در این بطری وارد نمیشود. در اینجا سؤال این است كه آیا اشكال از اقیانوس است یا از بطری؟ انسانهایی هستند كه تمام راههای هدایت را به روی خود بسته اند و این انسانها از خود جمادی ساخته اند كه به گفته قرآن كریم، سنگ و سختتر از سنگ اند: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِی كَالْحِجَارَةِ اَوْ اَشَدُّ قَسْوَةً» (4) بنابراین، محروم شدن این گروه از فضل الهی به جهت بستن درهای هدایت به روی خودشان است و نه به جهت كم بودن فضل و رحمت الهی.» (5)
- پاورقــــــــــــــــــــی
1) از پزشكان استان قم.
2) فاطر / 28.
3) غرر الحكم، ص 64، ح 798.
4) بقره / 74: «سپس دلهای شما بعد از این واقعه سخت شد، همچون سنگ یاسخت تر.»
5) برای تدوین این مقاله از منابع زیر استفاده شده است:
1. برگهایی از خاطرات حجة الاسلام و المسلمین قرائتی؛ محمد موحدی نژاد؛ دفتر اول، چاپ اول، قم، نشر روح، 1380.
2. تمثیلات حجة الاسلام قرائتی؛ مركز فرهنگی درسهایی از قرآن؛ چاپ ششم، تهران، انتشارات مركز فرهنگی درسهایی از قرآن؛ 1383.
3. خاطرات از زبان حجة الاسلام محسن قرائتی؛ تدوین سید جواد بهشتی؛ دو جلد، چاپ اول، تهران، مركز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1380.