اشاره
یكى از وظایف مبلغان دینى، پاسخگویى به پرسشهایى است كه از سوى مخاطبان و مخصوصا نسل جوان مطرح مىشود. سلسله نوشتههاى پاسخ به پرسشهاى جوانان پاسخى در خور به این نیاز تبلیغى است. این مجموعه حاوى سؤالهاى زیادى است كه از سوى دانشجویان دانشگاههاى سراسر كشور در ابعاد مختلف فرهنگى، سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و... مطرح شده و از سوى واحد مشاوره دفتر فرهنگى نهاد نمایندگى ولىفقیه در دانشگاهها به آنها پاسخ داده شده است. امید آن كه مورد استفاده مبلغان ارجمند قرار گیرد.
نهضت آزادى
- چه تفاوتهایى بین جناحهایى از قبیل كارگزاران، روحانیت مبارز و نهضت آزادى وجود دارد؟
o الف) جناح كارگزاران گرایش بیشترى به سوى تكنوكراسى دارد. (1)
ب) روحانیت مبارز بیشتر براى ارزشها و مبانى اسلامى نظام اهمیت قائل است.
ج) نهضت آزادى گرایش لیبرالیستى دارد و نقش دین در حیات اجتماعى و سیاسى را كمرنگ و بلكه براساس نگاشتههاى جدید برخى از سران آن كاملا خنثى مىداند. براى آگاهى بیشتر در این زمینه رجوع كنید به: 1 - خط سازش، مجتبى سلطانى. 2 - نهضت آزادى، چاپ ماهنامه صبح.
- آیا نهضت آزادى قانون اساسى را به رسمیت مىشناسد و آیا آنها نیز خود را لیبرال مى دانند؟
o در رابطه با به رسمیتشناختن قانون اساسى وضع آنان چندان گویا نیست. در عین حال بعید نیست كه آن را به عنوان یك واقعیت موجود پذیرفته باشند ولى بیانیهها و موضعگیرىهاى سران آن در مقاطع مختلف كاملا موضع لیبرالیستى دارد.
- مىخواستم بدانم سران نهضت آزادى در حال حاضر چه كسانى هستند؟
o از سران این حزب در حال حاضر مىتوان از عبدالعلى بازرگان و ابراهیم یزدى نام برد.
- لیبرالیستها و نهضت آزادى چه نقشى در انقلاب داشتند؟
o برخى از لیبرالیستها در دوران طاغوت مبارزاتى داشتهاند لیكن نقش مؤثرى در حركت عظیم تودههاى انقلابى به رهبرى امام خمینى رحمه الله نداشتند؛ زیرا مبارزات آنان با قیام امام و امت، تفاوتهاى متعددى داشت از جمله:
1 - آرمان یا هدف آنان آرمانى ملى بوده و دین اسلام در این روند صرفا نقشى ابزارى داشت، در حالى كه امام و امت واقعا اسلام خواه بودند و براساس اهداف مكتبى و دینى قیام كردند.
2 - روشهاى مبارزاتى آنان محافظه كارانه بود و قیام انقلابى و واژگون كننده رژیم طاغوت را بر نمىتابیدند. مواضع آقاى بازرگان در گرماگرم انقلاب و دعوت از شاه براى مصاحبه و تلاش براى برقرارى انتخابات آزاد مجلس و دیگر حركتهاى آشكار و پنهان آنان همه حاكى از روشهاى سازشكارانه است. در حالى كه قیام تودههاى مسلمان به رهبرى امام رحمه الله اساسا شیوه دیگرى داشت و هیچ گونه سازشى در برابر نظام وابسته و دیكتاتور شاه را نمىپذیرفت و تا واژگونى كامل آن از حركتباز نایستاد.
- چرا نهضت آزادى غیرقانونى است؟
o براى آشنایى با وضعیت نهضت آزادى مرورى بر چگونگى پیدایش، اهداف، عملكرد و مواضع آن در برابر انقلاب، و اصول و آرمانهاى اسلامى و انقلابى لازم است. چنین تحقیقى طبیعتا در این مختصر نمىگنجد لیكن به اختصار و فشرده مىتوان گفت:
1 - این تشكیلات اساسا بر پایه اندیشههاى دكتر مصدق و با كسب نظر از وى ریخته شده است. مهندس بازرگان در اینباره مىگوید: «تشكیلات و پایههاى اصلى نهضت را با كسب نظر از آقاى دكتر مصدق ریختهاند... .» (2)
در مرامنامه نهضت آمده است: «ما مسلمان ایرانى تابع قانون اساسى [زمان شاه] و مصدقى هستیم.» (3)
2 - گرایش دینى و اسلامى در نهضت نقش درجه دوم و ابزارى داشته و ملیتگرایى بر آن تقدم و پیشى دارد. بازرگان یكى از تفاوتهاى حساس و ظریف بین نهضت آزادى و نیروهاى انقلابى را این مىدانست كه امام و انقلابیون خواستار اسلام و خدمتبه دین بودند ولى نهضت آزادى، ایرانگرا بود. گروه اول از امكانات و ابزارهاى موجود در ایران جهت اعتلاى دین استفاده مىكردند و گروه دوم دین را وسیله خدمتبه ایران و اهداف اساسى خود قرار مىدادند. براى آگاهى بیشتر ر. ك : اطلاعیه نهضت آزادى، 27 خرداد 1360 و نیز: خط سازش، ج 1، ص 288.
3 - نهضت آزادى داراى شیوهاى سازشكارانه بوده و هرگز موافق با مبارزه انقلابى و سرنگونى رژیم طاغوت نبوده بلكه معتقد بود شاه باید سلطنت كند نه حكومت و هماكنون هم بزرگترین منادى سازش با آمریكا مىباشد.
4 - نهضت آزادى به تدریج در طول حیات خود از روحانیت فاصله گرفت و نه تنها در مسایل سیاسى و اجتماعى بلكه اساسا در دینشناسى و تفسیر قرآن و فهم دین، رویكردى گسسته از عالمان و دینشناسان برگزیده و به جاى مطالعه در دین از طریق متدلوژى خاص خود به تاویل و تفسیر قرآن از طریق تاویل و متدلوژى علوم تجربى و تفسیر به راى پرداخت و بدینوسیله نوعى اندیشه التقاطى در دین را رواج داد كه اولین ثمره آن پیدایش سازمان مجاهدین خلق و گرایش آنان به سوى اندیشههاى ماركسیستى است. البته در عین حال این نهضتبا روحانیونى مانند شریعتمدارى رابطه خود را مستحكم ساخته و او را به عنوان مرجع معرفى مىكردند، ولى هرگز حضرت امام را به عنوان مرجع دینى معرفى نكردند.
5 - در جریان اشغال لانه جاسوسى آمریكا كه در واكنش به توطئههاى آمریكا در براندازى نظام صورت گرفت و پس از افشاى اسناد ارتباط برخى از رهبران نهضت آزادى با آمریكا مانند بازرگان، یزدى، میناچى، امیرانتظام، سنجابى، نزیهمقدم مراغهاى و قطبزاده، نهضت آزادى دانشجویان پیرو خط امام را پیرو خط شیطان خواند. (4)
6 - در جریان جنگ تحمیلى، نهضت آزادى به جاى پیوستن به صفوف جنگ و مبارزه و یا تشویق مجاهدان جان بر كف، با دشمنان همسویى نموده و حضرت امام را جنگ طلب معرفى مىكردند. گذشته از اختلافهاى فكرى - عقیدتى و نحوه برداشت از اسلام، بین رهبران نهضت آزادى با امام رحمه الله و نیروهاى انقلاب، اختلافهاى سیاسى در نحوه اداره حكومت، قضایاى انقلاب و حوادث سیاسى پس از انقلاب سبب گردید، كه هر روز جدایى و اختلاف بین امام رحمه الله و نیروهاى انقلاب با نهضت آزادى و رهبران آن در قالب دولت موقتبیشتر شود. در این جا به برخى از این اختلافها اشاره مىنماییم:
1 - عدم توجه بازرگان به فرمان نخست وزیرى حضرت امام رحمه الله مبنى بر استفاده از تمام نیروها و پرهیز از انتخاب اعضاى كابینه از یك گرایش سیاسى و گروهى خاص؛ این اقدام سبب گردید كه نیروهاى حزب الله به مخالفتبا بازرگان برخاسته و عمل او را غیر قابل تحمل قلمداد نمایند.
2 - امام رحمه الله نوع حكومت را جمهورى اسلامى مطرح نمودند، اما بازرگان و نهضتىها بر حكومت جمهورى دموكراتیك تاكید داشتند. پس از تصویب جمهورى اسلامى در 2 فروردین 1358 توسط مردم و بعدها تصریح قانون اساسى بر كلمه جمهورى اسلامى و تایید مردم، نهضتىها حتى تا زمان حال نیز در فراق حكومت دموكراتیك (جمهورى دموكراتیك) سوگوار هستند و این اختلاف برداشتبازرگان و نهضتىها در مقابل امام رحمه الله و انقلابیون درباره جمهورى اسلامى، شكافى عمیق براى آغاز اختلافها محسوب مىشد.
3 - مخالفتبازرگان و نهضتىها با مجلس خبرگان و ارائه طرح تشكیل مجلس مؤسسان به جاى آن كه این طرح با مخالفت صریح امام به شكست انجامید.
4 - مخالفتبا اصل ولایت و حاكمیت فقیه و فقه در جمهورى اسلامى ایران.
5 - مخالفتبا برخى از اصول حقوقى و جزایى اسلام مانند قصاص، حدود و... به دلیل مغایرت با حقوق بشر و سازمانهاى جزایى بینالمللى!
6 - مخالفتبا صدور انقلاب.
7 - مخالفتبا حمایت از نهضتهاى آزادىبخش.
8 - مخالفتبا چگونگى برخورد با ضد انقلاب و نیز مخالفتبا اعدام سران رژیم گذشته.
9 - مخالفتبر سر چگونگى ارتباط و برخورد با آمریكا و نیز مخالفتبا اشغال لانه جاسوسى آمریكا كه در نهایتسبب استعفاى بازرگان و انحلال دولت موقت گردید.
10 - اختلاف بر سر تفسیر سیاست نه شرقى و نه غربى امام رحمه الله؛ (بازرگان از این سیاست امام برداشت موازنه منفى دكتر مصدق را داشت) .
11 - مخالفت رهبران نهضت آزادى و دولت موقتبا سپاه پاسداران، كمیتهها و نهادهاى انقلابى.
12 - ملاقات وزیر امور خارجه دولت موقت (دكتر ابراهیم یزدى) با برژینسكى مشاور امنیت ملى كارتر رئیس جمهور وقت آمریكا سبب گردید كه نیروهاى انقلابى به مخالفت صریح با این جریان برخیزند؛ چرا كه این ملاقاتها سبب خرد شدن چهره ضد استكبارى جمهورى اسلامى مىگردید.
13 - شركتبرخى از نهضتىها مانند قطب زاده، امیرانتظام و دیگران در كودتاى طبس و نوژه.
با توجه به وجود چنین اختلافهایى بین امام، نیروهاى انقلابى و حزب الله با رهبران نهضت آزادى، دولت موقت، ملىگرایان و لیبرالها؛ موفقیت و پیروزى با امام رحمه الله و نیروهاى انقلابى بود و پس از طى یك بحران، نهضت آزادى، بازرگان و یاران و هواداران او به صورت رسمى از صحنه حكومت، قدرت و سیاستبركنار شدند. اما این پایان كار نهضت آزادى نبود؛ زیرا پس از قضایاى دولت موقت و بركنارى جناح میانهرو لیبرال از صحنه سیاسى كشور و حاكمیت رسمى حزب الله بر كشور از سال 1360، نهضت آزادى رفته رفته از انقلاب، امام و نیروهاى انقلاب دور گشته و تبدیل به یك نیروى اپوزیسیون شد و به نوعى، در وحدت تاكتیكى و عملى به نیروهاى ضد انقلاب و منافقین نزدیك شد و این نزدیكى تا آن جا ادامه یافت كه اعلامیهها و سخنرانىهاى رهبران نهضت در روزنامهها، مجلات و رادیو و تلویزیون ضد انقلاب عراق و آمریكا پخش مىگردید.
گر چه نهضت آزادى با دیگر نیروهاى ضد انقلاب اعم از چپ و راست داراى اختلاف فكرى و بینشى بود اما داشتن هدف مشترك یعنى مقابله و مخالفتبا انقلاب و رهبران آن و به خصوص روحانیت، همه نیروهاى اپوزیسیون را در عمل به مواضع واحد و مشترك رسانید. بنابر این در این مواضع مشترك نهضت آزادى در كنار منافقین، ملى گرایان، سلطنتطلبها، تودهاىها و دیگر چپىها قرار گرفت.
برخى از ویژگىهاى فكرى نهضت آزادى عبارت است از:
1 - شیفته و مجذوب فرهنگ و تمدن مغرب زمین.
2 - گرایش و تمایل به ارتباط با آمریكا و غرب.
3 - اعتقاد به اصالت فرد و آزادىهاى فردى.
4 - علمگرایى و تاكید بر علوم تجربى و حسى و بىاعتنایى به علوم عقلى و فلسفى.
5 - تفسیر علمى، تجربى و حسى از قرآن، روایات و متون دینى و تاكید بر روش تجربى در فهم متون دینى.
6 - اعتقاد به دین و مذهب به عنوان امرى فردى، جزئى و تجربى.
7 - اعتقاد به جدایى دین از سیاست (به خصوص پس از حوادث سالهاى بعد از انقلاب)
8 - نفى حكومت دینى و نظام ولایت فقیه.
9 - پیروى از اندیشههاى دكتر مصدق در عرصه سیاست و حكومت.
10 - پیروى از اندیشه تسامح و تساهل در تمام ابعاد و اعتقاد به مدارا و مدیریت علمى در مقابل مدیریت فقهى.
11 - ملىگرایى و ناسیونالیسم افراطى و اعتقاد به ملیت و ایران در مقابل اسلام و به عبارت دیگر تقدم ایران بر اسلام.
12 - اعتقاد به دموكراسى و آزادى به شیوه غربى.
در پایان لازم به ذكر است كه حضرت امام رحمه الله طى نامهاى به وزیر كشور وقت (آقاى محتشمى) نوشتند:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقاى محتشمى وزیر محترم كشور «ایده الله تعالى»
در موضوع نهضتبه اصطلاح آزادى مسایل فراوانى است كه بررسى آن محتاج به وقت زیاد است. آن چه باید اجمالا گفت آن است كه پرونده این نهضت و همین طور عملكرد آن در دولت موقت اول انقلاب شهادت مىدهد كه نهضتبه اصطلاح آزادى طرفدار جدى وابستگى كشور ایران به آمریكا است و در این باره از هیچ كوششى فروگذار نكرده است و حمل به صحت اگر داشته باشد آن است كه شاید آمریكاى جهانخوار را كه هر چه بدبختى ملت مظلوم ایران و سایر ملتهاى تحتسلطه او دارند از ستم كارى اوست، بهتر از شوروى ملحد مىدانند و این از اشتباهات آنها است.
در هر صورت به حسب این پروندههاى قطور و نیز ملاقاتهاى مكرر اعضاى نهضت، چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمریكا و به حسب آن چه من مشاهده كردم از انحرافات آنها كه اگر خداى متعالى عنایت نفرموده بود و مدتى در حكومت موقتباقى مانده بودند، ملتهاى مظلوم به ویژه ملت عزیز ما اكنون در زیر چنگال امریكا و مستشاران او دست و پا مىزدند و اسلام عزیز چنان سیلى از این ستمكاران مىخورد كه قرنها سر بلند نمىكرد و به حسب امور بسیار دیگر، نهضتبه اصطلاح آزادى لاحیتبراى هیچ امرى از امور دولتى یا قانونگذارى یا قضایى را ندارند و ضرر آنها به اعتبار آن كه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند كرد و نیز با دخالتبى مورد در تفسیر قرآن كریم و احادیثشریفه و تاویلهاى جاهلانه موجب فساد عظیم ممكن استشوند از ضرر گروهكهاى دیگر حتى منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان بیشتر و بالاتر است.
نهضت آزادى و افراد آن از اسلام اطلاعى ندارند و با فقه اسلامى آشنا نیستند، از این جهت گفتارها و نوشتارهاى آنها كه منتشر كردهاند مستلزم آن است كه دستورات حضرت مولى الموالى امیرالمؤمنین را در نصب ولات و اجراى تعزیرات حكومتى كه گاهى بر خلاف احكام اولیه و ثانویه اسلام استبرخلاف اسلام دانسته و آن بزرگوار را نعوذ بالله تخطئه بلكه مرتد بدانند و یا آن كه همه این امور را از وحى الهى بدانند كه آن هم بر خلاف ضرورت اسلام است.
نتیجه آن كه نهضتبه اصطلاح آزادى و افراد آن چون موجب گمراهى بسیارى از كسانى كه بىاطلاع از مقاصد شوم آنان هستند مىگردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند.
والسلام على من اتبع الهدى. توفیق جناب عالى را از خداوند تعالى خواستارم.
روح الله الموسوى الخمینى.
- پاورقــــــــــــــــــــی
1) تكنوكراسى یا فن سالارى، اصطلاحى است كه در 1919 ویلیام هنرى اسمیت، نویسنده آمریكایى، ساخت و با آن پیشنهاد «حكومت فنكاران» را كرد. طرفداران این پیشنهاد معتقدند كه حكومتباید به دست فن شناسان، دانشمندان و مهندسان باشد.
قدرت فن سالاران در حوزه تصمیمگیرىهاى ایشان در زمینه برنامهریزى اقتصاد، طرح ریزىهاى استراتژیك سیاسى و نظامى و گسترش علم و پژوهش است.
بسیارى از جامعه شناسان موافقند كه در جامعههاى پیشرفته صنعتى نقش كارشناسان قوىتر شده است، ولى شك دارند كه حكومت اهل فن بتواند چانشین نظم سیاسى شود. (دانشنامه سیاسى، داریوش آشورى، ص 245.)
2) مجله روشنفكر، ش 25، خرداد 1340.
3) خط سازش، ص 252.
4) اسناد نهضت آزادى، ج 11، ص 207.