سخن نخست
غزه كه حقیقتاً مىتوان آن را نماد پایدارى و مقاومت ملتى مسلمان دانست كه براى حفظ آرمانهایش در برابر تمام سختیها ایستادگى مىكند، در هفتههاى اخیر در بدترین شرایط انسانى قرار گرفته است. نظامیان رژیم صهیونیستى كه از خرداد 2007 تا كنون، غزه را در محاصره دارند با بستن گذرگاهها و جلوگیرى از ورود سوخت و مواد غذایى و حملات نظامى گسترده به ساكنان آن، آشكارا به قتلعام ساكنان این منطقه، جنایتى بشرى و ننگ تاریخى دیگرى را رقم مىزنند.
این جنایتها كه به اعتراف بسیارى از محافل و فعالان حقوق بشر كه آن را نسلكشى آشكار در قرن بیست و یكم مىدانند در حالى ادامه دارد كه سكوت كشورها و مجامع جهانى به مشوقى براى جنایتكاران صهیونیست مبدل شده است. در این میان، سكوت كشورهاى غربى به دلیل وابستگى و ائتلافى كه با صهیونیستها براى رسیدن به اهدافشان در خاورمیانه دارند و نیز بىتحركى و بىتفاوتى مجامع جهانى بهویژه سازمان ملل به دلیل وابستگى آنها به قدرتهاى بزرگ، چندان جاى تعجب و انتقاد ندارد؛ اما كمتوجهى و سكوت كشورهاى اسلامى امرى سؤال برانگیز است.
كشورهاى اسلامى - كه به قول امام خمینىرحمه الله اگر مجتمع بودند، هر كدام یك سطل آب به اسرائیل مىریختند او را سیل مىبرد -؛ (1) اگر اراده كنند نه تنها قابلیت شكستن محاصره و جلوگیرى از جنایات و كشتار غزه را دارند؛ بلكه ظرفیت به حركت واداشتن تمام سازمانهاى بینالمللى و حتى قدرتهاى بزرگ را براى پایان دادن به وحشیگریهاى صهیونیستها دارا هستند. با توجه به شرایط حاكم بر غزه و نحوه موضعگیریهاى جامعه جهانى، امروز به صراحت مىتوان گفت كه غزه، آزمونى بزرگ براى جهان اسلام است كه اگر براى یارى رساندن به آن، اقدامى فورى صورت نگیرد، بهطور قطع، پیامدهاى منفى براى آینده جهان اسلام خواهد داشت.
تبارشناسى غزه
نوار غزه یا باریكه غزه با مساحتى بیش از 360 كیلومتر مربع در جنوب غربى سرزمینهاى اشغالى واقع شده است و جمعیتى بالغ بر یك میلیون و چهارصد هزار نفر را در خود جاى داده است كه اكثریت مطلق آن عرب هستند.
این منطقه كه در پایان جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1948 م توسط مصر اشغال شده بود، در جنگ شش روزه سال 1967 به اشغال رژیم صهیونیستى درآمد و بالاخره در سپتامبر 2005 با عقبنشینى نیروهاى رژیم صهیونیستى، تحت كنترل حكومت فلسطین قرار گرفت.
این منطقه مهم كه هم اكنون تحت كنترل جنبش حماس قرار دارد، داراى 11 كیلومتر مرز مشترك با مصر، 51 كیلومتر مرز مشترك با فلسطین اشغالى و 40 كیلومتر ساحل مدیترانهاى است. (2) مهمترین بخش نوار غزه، شهر غزه است كه با 400 هزار نفر جمعیت، بزرگترین شهر منطقه غزه است. (3)
اهمیت سیاسى
غزه در واقع، نقش موقعیت مركزى در تحولات فلسطین را ایفا مىكند. این نقش در جنبش فلسطین از نیمه دوم دهه 80 براى این شهر ایجاد شد؛ یعنى از وقتى كه جرقه نخستین قیام مردمى و انتفاضه بزرگ مسجد الاقصى در این نقطه شعلهور شد. به همین دلیل، نام غزه در ادبیات سیاسى جهان به عنوان زادگاه بزرگترین جنبش مبارزاتى ثبت است.
انتخابات ژانویه 2006 م مسیر سیاست و دیپلماسى را در سرزمین فلسطین دگرگون كرد. در انتخاباتى كه نام آزادترین آزمون دموكراسى را در سرزمینهاى اشغالى به خود گرفت، ساكنان غزه به اتفاق كرانه باخترى به تولد و تأسیس نخستین دولت انقلابیون در این نقطه از جهان اسلام رأى دادند.
انتخاب غزه به عنوان مركز نخستین دولت دموكراتیك فلسطین، پیامها و پیامدهاى بسیار داشت. حماس در حالى كابینه خویش را در این سرزمین مستقر كرد كه طیف رقیب آنان موسوم به تشكیلات خودگران، حكومت مولود پیمان سازش اسلو را در رام اللّه بر پا كرده بودند. غزه با این جایگاه محورى كه پیدا كرد، بىآنكه مردان حماس بخواهند، رام اللّه و طیف زمامداران فتحى آن را در حاشیه قرار داد كه همین امر، منشأ بحرانى بزرگ شد. (4)
فاجعه انسانى در غزه
مردم مظلوم نوار غزه به سبب بسته شدن تمام گذرگاهها و محاصره كامل این منطقه، از كار افتادن تنها نیروگاه اصلى آن به سبب نبود سوخت و كمبود شدید مواد غذایى و دارویى در بدترین شرایط ممكن قرار دارند.
این در حالى است كه ساكنان این قسمت براى گرم كردن خود در این فصل سرما به سبب كمبود شدید سوخت به استفاده از هیزم و وسایل قدیمى و شیوههاى قدیمى براى گذران زندگى خود روى آوردهاند.
مسئولان ذیربط در نوار غزه درباره عواقب شرب آبهاى چاهها در نوار ساحلى به سبب احتمال آلودهبودن آن در پى كاهش ذخیره محلول كلر و تمام شدن تجهیزات تصفیه آب و قطع جریان برق هشدار دادهاند.
با ادامه محاصره ظالمانه این منطقه و مانعتراشى صهیونیستها در برابر ورود مواد غذایى و دارویى و سوخت، و حملات پى در پى نظامى به ساكنان آن، به گفته یك مسئول بهداشتى در این منطقه، حدود یك و نیم میلیون انسان در معرض خطر و نابودى قرار گرفتهاند. (5)
در این بحران، بیشترین آسیبها را مردم بىگناه و بىدفاع آن متحمل شدهاند تا جایى كه وضعیت انسانى، معیشتى، امنیتى و بهداشتى بهطور كلى وخیم و بحرانى است؛ اوضاع بهداشت بسیار اسفناك است تا جایى كه هر روز شاهد جانباختن بیماران در بیمارستانها به علت قطع برق در بخش مراقبتهاى ویژه هستیم و حتى شهروندان فلسطینى نیز قادر به خروج از این منطقه براى ادامه درمان خود نیستند.
از سوى دیگر، محاصره و بستهبودن گذرگاهها، همچنان بر جنبههاى مختلف زندگى شهروندان فلسطینى، سایه افكنده است و وضعیت معیشتى نیز قابل تحمل نیست و مردم با كمبود مواد غذایى و حتى كمبود آب آشامیدنى مواجهاند.
در آخرین گزارشهاى ارائه شده، 80 درصد مردم این قسمت، زیر خط فقر به سر مىبرند. محاصره ظالمانه صهیونیستها میلیونها دلار به آنها خسارت وارد كرده است و زیانهاى مستقیم ناشى از محاصره تحمیلى علیه نوار غزه از 16 ماه پیش تا نیمه ماه اكتبر به بیش از 640 میلیون دلار رسیده است. (6)
و اینها غیر از خسارات و زیانهایى است كه در اثر حملات نظامى به این منطقه وارد مىشود.
ریشههاى جنایت غزه
بهطور كلى مىتوان ریشههاى بحران را به موارد ذیل تقسیم كرد:
1. سازش و خیانت دولتهاى اسلامى
به رغم اینكه نوار غزه به یك زندان بزرگ و كشتارگاه انسانهاى بىدفاع تبدیل شده است و تمامى ساكنانش از حقوق حقّه محروم شدهاند؛ ولى هنوز سران كشورهاى عربى دست از توطئه و سكوتشان برنمىدارند و به وظیفه دینى و اخلاقى خود عمل نمىكنند. مىتوان حادثه غزه را میوه تلخ سازشكارى و خیانت دولتهاى اسلامى دانست. برخى از سران كشورهاى اسلامى به جاى ابراز انزجار در كنفرانس ادیان، در كنار شیمون پرز قاتل مسلمانان مىنشینند و گفتگو مىكنند و رقص شمشیر انجام مىدهند.
شبكه الجزیره یك نظرسنجى از شهروندان عرب انجام داده است كه نتیجه حیرتآور و در عین حال تأسفبارى دارد؛ بیش از 95 درصد افراد، در این نظر سنجى، برخى رژیمهاى عربى را همدست صهیونیستها در محاصره نوار غزه دانستهاند؛ این تأیید دیگرى بر این حقیقت تلخ است كه فجایع هولناك انسانى كه در این ناحیه روى مىدهد با مشاركت همكیشان مردم این منطقه صورت مىگیرد. (7)
از سوى دیگر، سكوت مرگبار این دولتها در برابر موج تجاوزگرى صهیونیزم، باعث شده است كه آنها بىشرمانه به تجاوزات خود ادامه دهند.
فوزى برهوم، سخنگوى جنبش مقاومت اسلامى فلسطین (حماس) با انتقاد از سكوت شرمآور بیشتر كشورهاى عربى در برابر محاصره ظالمانه نوار غزه تأكید كرد كه این كار، یك محاصره صهیونیستى - آمریكایى است كه به خواست ابومازن و با كمك اعراب اعمال مىشود.
وى درباره نقش كشورهاى عربى در تداوم این محاصره اظهار داشت: «بدیهى است كه محاصره در درجه اوّل، محاصره فلسطینى است؛ زیرا محمود عباس با شكست محاصره غزه موافقت نمىكند و دوست دارد با كمك اسرائیل، دولت مردمى حماس را كه برآمده از انتخابات دموكراتیك است با تشدید محاصره سرنگون كند و همچنین این محاصره، محاصره آمریكایى صهیونیستى است.» (8)
2. نقش آمریكا در بحران
آمریكا به عنوان كشورى كه همیشه از جنایات اسرائیل حمایت مىكند و با تداوم حمایتهاى بىدریغ خود از جنایات ضد بشرى رژیم صهیونیستى، یكى از ریشههاى بحران است؛ چرا كه شرایط ایالات متحده در منطقه به لحاظ ژئوپلیتیك (9) نامطلوب است و ا ز ایدهآلهاى مورد نظر خود بسیار فاصله دارد. از سوى دیگر، روند رو به رشد گروههاى اسلامى در كشورهاى مهم منطقه چون: تركیه، لبنان و عراق و ایفاى نقش رهبرى معنوى از سوى ایران، منافع آمریكا را در منطقه به خطر انداخته و آنان را با مخاطرات غیرقابل پیشبینى در آینده مواجه كرده است.
در مقطع كنونى در وضعیت انتقال قدرت از دولت بوش به اوباما، بررسى تحولات فلسطین نشان مىدهد كه صهیونیستها همزمان با انتخابات آمریكا، به تشدید تحركات توسعهطلبانه خود پرداختهاند. ویژگى این دوران، آن است كه از یك سو دولت بوش در پى بهبود چهره خود و حل و فصل پروندههاى 8 ساله دولتش است كه عملاً آن را معطوف به عرصه داخلى و تحولات عراق و افغانستان مىكند. در این میان، دولت بوش تلاش دارد تا ارادت خود را به صهیونیستها نشان دهد تا در آینده نیز از حمایت آنها برخوردار باشد؛ از اینرو عملاً راه سكوت در برابر آنان را اتخاذ مىكند تا نشانهاى بر ارادت وى به حكومت تلآویو باشد.
باراك اوباما رئیس جمهور منتخب نیز از آنجا كه هنوز قدرت را در دست نگرفته نمىتواند در قبال تحولات جهانى تصمیم اتخاذ كند. از طرفى نیز وى فردى كاملاً منطبق با رژیم صهیونیستى است؛ چنانكه او بارها تأكید كرده است از اولویتهاى سیاست خارجى وى، حمایت از این رژیم و سوق دادن اعراب به مذاكره با آن است. بر این اساس مىتوان گفت كه نه بوش و نه اوباما هیچكدام تمایلى به مقابله با رژیم صهیونیستى ندارند؛ بلكه به دنبال تحولات داخلى آمریكا و خوشخدمتى به صهیونیستها هستند. بوش سعى دارد تا روزهاى پایان كارىاش، هشت سال ارادت خود را به تل آویو تكمیل كند. اوباما نیز از هماكنون همسویى خود را با آنها به نمایش مىگذارد. بررسیها نشان مىدهد 70 درصد از كابینه اوباما از دوستان و نزدیكان لابى صهیونیست (10) هستند؛ از اینرو نباید انتظارى از حركت وى براى مقابله با جنایات صهیونیستها در كرانه باخترى و نوار غزه داشت. صهیونیستها نیز كه از وضعیت داخلى آمریكا آگاهاند از شرایط موجود براى ادامه توسعهطلبى استفاده مىكنند؛ در حالى كه با این اقدام سعى دارند به جهان ثابت كنند كه بدون آمریكا جهان توانایى مقابله با این رژیم را ندارد و باید به عنوان تنها بازیگر صحنه خاورمیانه پذیرفته شود. (11)
3. شكست اسرائیل از مقاومت
یكى از عمدهترین عوامل یورش به مردم بىگناه غزه، شكست صهیونیزم از مقاومت مردمى در ابعاد مختلف از جمله لبنان و فلسطین است. بهطور طبیعى، با توجه به وضعیت رژیم صهیونیستى پس از شكست در جنگ 33 روزه و كسب نتایج فضاحتبار در آن میدان، باید انتظار چنین رفتارهاى عصبى را از سوى اسرائیل داشت.
رئیس جمهورى اسلامى ایران نیز جنایات غزه را ناشى از عصبانیت رژیم صهیونیستى به علت شكست از مقاومت دانست و تصریح كرد: «صهیونیستهاى فاسد كه شجاعت مقابله با رزمندگان لبنان و فلسطین را ندارند، به كشتار زنان و كودكان رو آوردهاند؛ اما باید بدانند كه این جنایات، آنها را نجات نمىدهد.»
ایشان در ادامه افزود: «قدرتهاى زورگو هیچ پیامى جز اسلحه، كشتار و منطق زورگویى براى بشر ندارند و امروز نه تنها صهیونیستها، بلكه اربابان آنها هم رو به اضمحلال هستند و پیروزى از آنِ ملتهاى مظلوم و مستضعف است.» (12)
4. اختلاف میان فتح و حماس
اختلاف میان فتح و حماس یكى دیگر از ریشههاى این بحران است. از آنجا كه دیدگاههاى متفاوت و كاملاً جدا از یكدیگر میان حماس و فتح درباره نحوه مبارزه با رژیم صهیونیستى مشهود است؛ از اینرو امكان رهبرى واحد میان آن دو نیز وجود ندارد؛ زیرا در وضعیتى كه جنبش حماس در اساسنامه خود بر بیرون راندن اشغالگران از تمامى اراضى فلسطین تأكید مىكند، جنبش فتح و همپیمانانش با پذیرش قطعنامه 242 شوراى امنیت سازمان ملل متحد به حضور در كنفرانس به اصطلاح صلح مادرید و امضاى توافقنامه اسلو، بر این ایده در آزادسازى اراضى اشغالى 1967 م تأكید مىكردند؛ از اینرو فتح كه از 1357 م به دست عرفات و سایر دانشجویان فلسطینى در قاهره بنیان گذاشته شد و خود را در مبارزه با رژیم صهیونیستى مقدم مىداند، در نوامبر سال 1994 م با كشتار مسجد فلسطین و سپس بین سالهاى 1996 تا 2000 م اقدام به دستگیرى و ترور مبارزانى چون: محىالدین شریف و عماد عوض عبدالعزیز رنتیسى، ابراهیم مقادمه، ابوهنود و جمال منصور كرد.
هنگامى كه حماس در انتخابات، اكثریت آرا را به دست آورد، فتح و گروههاى عضو ساف از مشاركت در كابینه امتناع كردند و به دنبال آن به سنگاندازى علیه اسماعیل هنیه پرداختند. فتح كه به لحاظ مالى از سوى غرب حمایت مىشود، برخلاف حماس، موضوع آوارگان فلسطینى، شهركهاى صهیونیستنشین و دیوار نژادپرستانه قدس شریف را با سكوت و مذاكرات سازش به معامله با صهیونیستها گذاشته است. در عین حال، اختلافهاى عمیق و ریشهاى فتح با حماس به عنوان معادلهاى تعیینكننده به نفع صهیونیستها و ضرر انتفاضه تمام شده است. (13)
5. سكوت مجامع بینالمللى
در حالى كه مردم غزه این روزها تحت ظلم و كشتار و محاصره وحشیانه صهیونیستها قرار گرفتهاند، شاهد سكوت مرگبار مجامع بینالمللى هستیم كه همواره از حقوق بشر و انسانیت دم مىزنند.
سكوت این سازمانها باعث جرىتر شدن رژیم صهیونیستى شده است. كشورهاى طرفدار دموكراسى و حقوق بشر نه تنها با این جنایتها برخورد نمىكنند؛ بلكه حامى عاملان آن نیز هستند. (14)
اهداف رژیم صهیونیستى از حمله به غزه
رژیم غیرمشروع اسرائیل از این حملات، اهدافى را دنبال مىكند كه مهمترین آنها عبارتند از:
1. سرپوش نهادن به شكست سنگین در جنگ 33 روزه سال 2006 م. با مقاومت حزب اللَّه لبنان. كه در آن جنگ، نه حزب اللَّه نابود شد و نه سیدنصراللَّه شكست خورد و حتى باعث قدرتمند شدن و محبوبیت وى در جهان شد. در این میان، این رویارویى نتیجه معكوس براى آنها داشت و باعث بحرانهاى سیاسى بسیارى در این رژیم شد و بسیارى از مقامات آن را مجبور به استعفاء كرد.
2. هدف دیگر از حمله به غزه و ارتكاب جنایت انسانى، در واقع تغییر در سرنوشت فلسطین است و این ادامه همان هدفى است كه آمریكاییها و هم پیمانان بینالمللى آن و كشورهاى عربى خاورمیانه در سالهاى اخیر دنبال مىكنند تا با تشكیل دولت ضعیف و فرمانبردار فلسطینى كه هیچ مزاحمتى براى رژیم صهیونیستى نداشته باشد، داستان فلسطین را براى همیشه به نفع اسرائیل خاتمه دهند.
3. یكى دیگر از اهداف ننگین اسرائیلیها، به حاشیه كشاندن و نابودى مهمترین و قدرتمندترین مخالف خود در غزه؛ یعنى دولت مردمى حماس، مىباشد. تا به زعم خود با خیال آسوده بتوانند به جنایات دیگرى مشغول شوند.
4. از اهداف نگین این قبیل تحركات به رهبرى آمریكا، تسلط كامل بر كل منطقه خاورمیانه مىباشد، با این تصور كه فلسطین راام المسائل خاورمیانه مىدانند و به تصور خود در صورت پیروزى بر مردم غزه و فلسطین مىتوانند بر كل منطقه مسلط شوند. (15)
ادامه مقاومت غزه
امّا مقاومت همچنان ادامه دارد، چنان كه اسماعیل هنیه نخست وزیر منتخب فلسطین در مصاحبه با تلویزیون الاقصى گفت: ما تسلیم فشار رژیم صهیونیستى نخواهیم شد و از خاكمان دست نخواهیم كشید و تنها در برابر خدا تسلیم مىشویم.
و در سخنان دیگرى اعلام كرد كه مقاومت در درگیرى با اشغالگران صهیونیست به پیروزى خواهد رسید.
وى تأكید كرد: آنچه كه در غزه روى مىدهد، جنگى واقعى و غیراخلاقى و ضدانسانى است كه دشمن در آن از همه سلاحها استفاده مىكند و همه چیز را هدف قرار مىدهد و خطاب به مردم فلسطین تأكید كرد كه حمایت خداوند و پیروزى از آن شماست. (16)
آرى! اگر این حملات ادامه یابد، تحولات فلسطین به سمت انتفاضه سوم پیش خواهد رفت و مسلما این مردم مقاوم غزه هستند كه از این آزمون سربلند خارج خواهند شد و پیروزى دیگرى بر پیروزیهاى مقاومت افزوده خواهد شد و اگر صهیونیزم هم بتواند غزه را به تصرف خود در آورد، هیچ گاه نخواهد توانست مقاومت را از بین ببرد، بلكه مقاومت قوىتر و استوارتر از گذشته به راه خود ادامه خواهد داد تا مسیر آزادى فلسطین هموارتر شود. و با این مقاومت عزتمند ریشه صهیونیزم خواهد خشكید و نشان از آن خواهد داشت كه خانه صهیونیزم دیگر اساسى براى بقا ندارد؛ «اِنَّ اَوْهَنَ الْبُیوتِ لَبَیتُ الْعَنْكَبُوتِ» (17)
پیام مقام معظم رهبرى در مصیبت غزه
پس از حمله نظامى رژیم صهیونیستى به مردم بىگناه فلسطین، رهبر معظم انقلاب، سخنان مهمى ایراد فرمودند كه بخشهاى كوتاهى از آن را مرور مىكنیم:
«جنابت هولناك رژیم صهیونیستى در غزه و قتل عام صدها مرد و زن و كودك مظلوم، بار دیگر چهره خونخوار گرگهاى صهیونیست را از پشت پرده تزویرِ سالهاى اخیر بیرون آورد و خطر حضور این كافر حربى را در قلب سرزمینهاى اُمت اسلام، به غافلان و مسامحهكاران گوشزد كرد. مصیبت این حادثه هولناك براى هر مسلمان؛ بلكه براى هر انسان با وِجدان و با شرف در هر نقطه جهان بسى گران و كوبنده است؛ ولى مصیبت بزرگتر، سكوت تشویقآمیز برخى دولتهاى عربى و مدّعى مسلمانى است. چه مصیبتى از این بالاتر كه دولتهاى مسلمان كه باید در برابر رژیم غاصب و كافر و محارب، از مردم مظلوم غزه حمایت مىكردند، رفتارى پیشه كنند كه مقامات جنایتكار صهیونیست، گستاخانه آنها را هماهنگ و موافق با این فاجعه آفرینىِ بزرگ معرفى كنند؟
سران این كشورها چه جوابى در برابر رسول اللَّهصلىاللهعلیهوآله خواهند داشت؟ چه جوابى به ملتهاى خود كه یقیناً عزادار این فاجعهاند خواهند داد؟ به یقین، امروز دل مردم مصر و اردن و سایر كشورهاى اسلامى از این كشتار، پس از آن محاصره طولانى غذایى و دارویى لبالب از خون است.
دولت جنایتكار بوش در واپسین روزهاى حكمرانى ننگین خود با همدستى در این جنایت بزرگ، رژیم آمریكا را بیش از پیش روسیاه كرد و پرونده جرائم خود را به عنوان جنایتكار جنگى قطورتر ساخت.» (18)
پینوشـــــــــــــتها:
1) بیانات امام خمینىرحمه الله در دیدار با وزیر خارجه سوریه، صحیفه نور، ج 8، ص 235 و 236، 25/5/58.
2) همشهرى آنلاین به نقل از: واحد مركزى خبر.
3) مهره سیاسى اقتصادى غزه، نیلوفر قدیرى، همشهرى، 23 شهریور.
4) غزه؛ روح بىقرار مقاومت، محمّد نورى، روزنامه ایران، 12/7/1386.
5) خبرگزارى مهر، 9/9/1387.
6) خبرگزارى فارس، 1/8/87.
7) خبرگزارى مهر، 9/9/1387.
8) همان، 24/9/1387.
9) مطالعه روابط و كشمكشهاى بین المللى از دیدگاه جغرافیا.
10) Lobby؛ به گروههاى با نفوذ و قوى اطلاق مىشود كه با منافع مشترك، سعى مىكنند با نفوذ در سیستم سیاسى كشور تأثیر گذارند. The Zionism Lobby: لابیهاى صهیونیسم، سایتها و گروههاى سازمان یافته و منظم و داراى تشكیلات یهودى و صهیونیستى هستند كه در صددند به انحاى مختلف در تصمیم گیریهاى مجالس قانونگذارى، دستگاه حاكمه و... به طور مستقیم اعمال فشار كنند تا بتوانند مواضع ایشان را درباره یهودیان؛ به خصوص اسرائیل، به طور كامل همراه و هماهنگ سازند.
11) خبرگزارى قدس، دلیل سكوت آمریكا در برابر جنایت غزه، 23/9/1387.
12) واحد مركزى خبر، 20/12/86.
13) ریشهیابى حوادث غزه، حسین رزمنده، روزنامه قدس، 12 آذر ماه 1387.
14) روزنامه رسالت، 4/9/87، ص 1.
15) كیهان، 11/10/1387.
16) شبكه العالم، 12/10/87.
17) عنكبوت/ 41.
18) پیام رهبر معظم انقلاب درباره مصیبت هولناك قتل عام مردم مظلوم غزه، 8/10/1387.