نکته‌ها و سرگذشت‌های خواندنی (26)

1. یك مقایسه و قدرت حزب الله

در جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در تاریخ 5 ژوئن 1967 م، قدرت و نیروی طرفین و نتیجه جنگ به این شرح است:

تانكهای اسرائیل: 1000 عدد؛ تانكهای اعراب: 2000 عدد؛

هواپیماهای اسرائیل: 350 فروند؛ هواپیماهای اعراب؛ 800 فروند؛

نیروی نظامی اسرائیل: 000/100 نفر؛ نیروی نظامی اعراب؛ 000/900 نفر.

نتیجه: نابودی فرودگاههای مهم و پایگاههای ضد هوایی اعراب و منهدم شدن سیصد فروند از هواپیماهای دولتهای عربی و كشته و زخمی شدن بیش از بیست هزار نفر و تصرف بخشهای وسیعی از صحرای سینای مصر و بخشهای وسیعی از خاك اردن و سوریه و در نهایت شكست اعراب. (1)

اما در جنگ دو ماهه حزب الله لبنان و اسرائیل، توان حزب الله عبارت بود از: جمعی از جوانان از خود گذشته با مقداری از اسلحه‌ها و موشكهای سبك.

در حالی كه توان اسرائیل عبارت بود از:

1. ارتش: 161 هزار نیروی دائمی و 425 هزار نیروی ذخیره.

2. تسلیحات: 4 هزار و 200 تانك؛ 6 هزار و 100 نفربر زرهی - كه هزار و پانصد دستگاه آن تانك «مركاوا» از پیشرفته‌ترین تجهیزات نظامی بود -؛ 1550 ارابه توپ؛ انواع موشكهای پیشرفته؛ 116 بالگرد هجومی «آپاچی»؛ 106 بالگرد ترابری نظامی؛ 456 هواپیمای جنگی فعال؛ 150 هواپیمای جنگی رزروی؛ 22 هواپیمای شناسایی؛ سیزده فروند بوئینگ؛ 707 جهت سوخت رسانی؛ یكصد ناو و ناوچه و كشتی جنگی و 150 تا 200 بمب اتمی. (2)

نتیجه: شكست مفتضحانه اسرائیل بعد از دو ماه مقاومت و ایثار حزب اللَّه لبنان.

2. رفتم كفنی آماده كنم برای جهاد

سید احمد ادیب پیشاوری حكایت نموده كه وقتی سید جمال الدین اسد آبادی به تهران آمد و در خانه امین الضرب وارد شد، خیلی تمایل داشت كه با میرزا ابو الحسن جلوه، حكیم فرزانه، دیدار و ملاقاتی داشته باشد؛ تا آنكه پس از چندی جلوه به دیدار سید جمال الدین رفت.

سید جمال در آن جلسه برای حاضرین كه جلوه از جمله آنان بود، خطابه‌ای پر شور و هیجان انگیز در خصوص اتحاد و اغراض و حیله‌های استعمار بیان كرد. جلوه در مدتی كه سید جمال مشغول سخنرانی بود، سكوت اختیار كرد و آرام و خاموش نشسته بود. پس از پایان سخنرانی، جلوه از جای برخاست و جلسه را ترك كرد. حاضرین با تعجب علت رفتن حكیم را جویا شدند.

جلوه گفت: «می‌روم كفنی برای خود به دست آورم تا جهاد كنم.» (3)

3. جسد سالم شیخ صدوق

قبر صدوق رحمه الله در باغ مستوفی بود كه بر اثر سیل، جسدی كه در سرداب قرار داشت، ظاهر شد. ناصر الدین شاه، میرزا ابوالحسن جلوه و آیة الله ملا محمد رستم آبادی و حاج سید محمود مرعشی (پدر آیة الله مرعشی) را انتخاب كرد كه برای شناسایی جسد وارد سرداب شوند. این افراد جسد را سالم یافتند؛ به گونه‌ای كه جز محاسن شریفش كه به سینه ریخته بود، هیچ یك از اعضای او تغییر نكرده بود. سید محمود مرعشی نقل نموده كه دست جنازه لطیف و نرم بود و ناخن یكی از دستها گرفته و دست دیگر گرفته نشده بود.

گویا شیخ برای عمل به استحباب، ناخن یكی از دستها را در روز پنج شنبه گرفته و گرفتن ناخن دست دیگر را به روز جمعه موكول كرده بود كه اجل او را مهلت نمی‌دهد.

بعد از بررسی، لوح و سنگ قبری را می‌یابند كه روی آن نوشته بود: «هذا المرقد العالم الكامل المحدث ثقة المحدثین صدوق الطایفة ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی ابن بابویه قمی.» (4)

4. بیش از هزار سال

یكی از فلاسفه می‌نویسد: عمر حقیقی انسان مناسب با اطلاعات تاریخی اوست. سید احمد بهبهانی از شاگردان حكیم جلوه نقل می‌كند: روزی یكی از تاجران اصفهان از مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه پرسید: سن شما چقدر است؟ جلوه بدون آنكه سرش را از كتاب بلند كند، آهسته گفت: هزار سال.

مرد اصفهانی در حیرت شد و جواب را مطابق سؤال خود نیافت و خیال كرد مرحوم جلوه سؤال او را نفهمیده است. دو باره پرسید: آقا! من پرسیدم: سن حضرتعالی چقدر است؟ مرحوم جلوه سرش را از روی كتاب برداشت و گفت: فهمیدم و گفتم هزار سال و شاید بیش از هزار سال. (5)

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) یك لبنان مقاومت یك اسرائیل ادعا، حامد حجازی، قم، بقیة العترة، اول، 1385ش، ص 126.

2) همان، صص 110 - 125.

3) سید جمال و اندیشه‌های او، مرتضی مدرسی چهاردهی، ص 419؛ بیدارگران اقالیم قبله، محمد رضا حكیمی، ص 48، به نقل از: دیدار با ابرار (35) میرزا ابو الحسن جلوه، غلامرضا گلی زواره، سازمان تبلیغات اسلامی، اول، 1372، صص 161 - 162.

4) اختران فروزان ری و تهران، صص 345 - 346، به نقل از: دیدار با ابرار (35) ، صص 172 - 173.

5) همان، ص 181؛ ر. ك: تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، دكتر مهدی ملك زاده، كتاب اول، فصل اول، ص 1.

429 دفعه
(0 رای‌ها)