اشاره
مقاله حاضر، گزیده كتاب «قرآن و تبلیغ» نوشته حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی است. این مقاله، خلاصه مهمترین مطالب كتاب را با اندكی تغییر و اختصار به خوانندگان گرامی تقدیم میكند. در این كتاب به مطالبی چون جایگاه تبلیغ، آداب تبلیغ، صفات مبلغ، شیوههای تبلیغ و وظایف مبلغ پرداخته شده است.
قلمرو تبلیغ
1- در تبلیغ باید اول از خود شروع كرد، «و ربك فكبر و ثیابك فطهر و الرجز فاهجر» (1) ؛ «و پروردگارت را بزرگ بشمار و لباست را پاك كن و از پلیدی دوری كن.» سپس باید خانواده را اصلاح نمود، «قل لازواجك وبناتك و نساء المؤمنین...» (2) ؛ «به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو....» در مرحله سوم نوبت به خویشاوندان میرسد، «وانذر عشیرتك الاقربین» (3) ؛ «خویشان نزدیك خود را انذار كن.» و در آخر باید اهل منطقه و شهر را راهنمایی و ارشاد كرد. «لتنذرام القری و من حولها» (4) ؛ «تا اهل مكه و كسانی را كه در اطراف آن هستند انذار كنی.»
ضرورت تبلیغ
2- با سلاح تبلیغ نقشههای شوم جهانخواران نقش بر آب و توطئههای شیطانی آنان خنثی میشود.
3- تبلیغ امر به معروف و نهی از منكر است و قرآن كریم میفرماید: «ولتكن منكم امة یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنكر» (5) ؛ «از میان شما باید گروهی باشند كه مردم را به خیر دعوت كنند و از بدی بازدارند.» پس تبلیغ دین واجب است.
4- بی توجهی به مساله تبلیغ موجب قهر الهی است. «لعن الذین كفروا من بنی اسرائیل علی لسان داوود و عیسی بن مریم ذلك بما عصوا و كانوا یعتدون. كانوا لایتناهون عن منكر فعلوه» (6) ؛ «كافران بنی اسرائیل به وسیله داوود و عیسی بن مریم لعنت شدند، زیرا سركشی كرده و [به حقوق دیگران] تجاوز مینمودند و یكدیگر را از اعمال زشت باز نمیداشتند.»
پاداش تبلیغ
5- پاداش تبلیغ از دنیا و آنچه در آن است بیشتر است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «لئن یهدی الله بك رجلا خیر لك من الدنیا و ما فیها (7) ؛ اگر خداوند به دست تو یك نفر را هدایت كند، برای تو از دنیا و آنچه در آن است بهتر است.»
6- استغفار همه موجودات:
امام صادق علیه السلام فرمودند: «معلم الخیر تستغفر له دواب الارض وحیتان البحر و كل صغیر و كبیر فی ارض الله و سمائه (8) ؛ تمام موجودات زمین و ماهیان دریا و هر كوچك و بزرگی در زمین و آسمان خدا، برای تعلیم دهنده خوبی طلب آمرزش میكنند.»
8- ثواب آزاد كردن بنده:
رسول خدا فرمودند: «وادع الناس الی الاسلام واعلم ان لك بكل من اجابك عتق رقبة من ولد یعقوب (9) ؛ مردم را به اسلام دعوت كن و بدان، در مقابل هر كسی كه تو را اجابت كند، ثواب آزادی یك بنده از فرزندان یعقوب برایت نوشته خواهد شد.»
زمان و مكان تبلیغ
9- مسجد بهترین مكان برای تبلیغ است. امام صادق علیه السلام به ابان بن تغلب فرمود: «اجلس فی المسجد وافت الناس (10) ؛ در مسجد بنشین و برای مردم فتوا بده.»
10- مبلغ باید سخنانش را در زمانی بگوید كه شرایط فراهم باشد وگرنه به نتیجه نخواهد رسید. علی علیه السلام فرمودند: «مجتنی الثمرة لغیر وقت انیاعها كالزارع بغیر ارضه؛ كسی كه میوه را قبل از رسیدنش بچیند، مانند كسی است كه در زمین شخص دیگری كشت كرده است.» كه چون نمیتواند در آن محل بماند و به زراعت رسیدگی كند، از كشت خود بهرهای نخواهد برد.
ابزار تبلیغ
11- برای رساندن پیام باید با مخاطب ارتباط برقرار كرد و مهمترین وسیله ارتباط با دیگران «قلم» و «سخن» است.
«ن والقلم وما یسطرون» (11) ؛ «قسم به قلم و آنچه بدان مینگارند.» رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «اذا كان یوم القیامة وزن مداد العلماء بدماء الشهداء فیرجح مداد العلماء علی دماء الشهداء (12) ؛ در روز قیامت مركب قلم دانشمندان با خون شهیدان سنجیده میشود، پس آن مركب بر خون شهیدان برتری مییابد.»
آداب قلم و سخن
12- از آنجا كه مؤثر واقعی در هر كاری خداست، پس باید سخن با نام او آغاز شود. «اقرا باسم ربك الذی خلق» (13) ؛ «بخوان به نام پروردگارت كه آفرید.»
13- كلامی كه با نام خدا آغاز نشود انجام نیكو نخواهد داشت. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «كل امر ذی بال لم یبدا فیه باسم الله فهو ابتر (14) ؛ هر كار مهمی كه با نام خدا آغاز نشود به انجام نیكو نخواهد رسید.»
14- كلام انسان، هیچگاه خالی از اشتباه نیست مگر اینكه متصل به وحی الهی باشد. «فاستمسك بالذی اوحی الیك انك علی صراط مستقیم» (15) ؛ «به آنچه به تو وحی شده تمسك كن كه تو بر راه راست هستی.»
و نیز كلام مبلغ باید:
15- حق باشد، زیرا دین بر حق نازل شده است. از امام زین العابدین علیه السلام سؤال شد كه شرایع دین چیست؟ حضرت فرمود: «قول الحق والحكم بالعدل والوفاء بالعهد (16) ؛ سخن حق و حكم به عدالت و وفای به عهد و پیمان.»
16- پاك و دلپسند باشد. «و هدوا الی الطیب من القول و هدوا الی صراط الحمید» (17) ؛ «مؤمنان به سخنان پاك و به راه خدای ستایش شده هدایت شدند.»
17- هدایتگر باشد و مردم را از تاریكیها به سوی نور خارج سازد. «كتاب انزلناه الیك لتخرج الناس من الظلمات الی النور باذن ربهم» (18) ؛ «این قرآن كتابی است كه ما برای تو فرستادیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریكیها به سوی نور، خارج سازی.»
18- مستدل و منطقی باشد.
«قل هاتوا برهانكم ان كنتم صادقین» (19) ؛ «ای پیامبر! بگو اگر راست میگوئید، برهانتان را بیاورید.»
19- حساب شده و سنجیده باشد. «الحمد لله الذی انزل علی عبده الكتاب و لم یجعل له عوجا»؛ (20) «ستایش مخصوص خدایی است كه بر بنده خود كتاب را نازل كرد و در آن هیچ نقص و كجی قرار نداد.»
20- در جهت رشد، كمال و تعالی مخاطب باشد. «یهدی الی الرشد فامنا به و لن نشرك بربنا احدا» (21) ؛ «این قرآن، [خلق را] به راه خیر و صلاح هدایت میكند، بدین سبب ما به آن ایمان آورده و دیگر هرگز به خدای خود مشرك نخواهیم شد.»
21- آمیخته با بشارت و تشویق باشد. نمونه این بشارت را در آیه زیر میتوان یافت. «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات و اقاموا الصلوة و اتوا الزكوة لهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» (22) ؛ «كسانی كه ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند و نماز به پا داشتند و زكات دادند، پاداششان نزد پروردگارشان است، نه ترسی بر آنان است و نه غمگین میشوند.»
22- آمیخته به موعظه و هشدار باشد. نمونه هشدارهای قرآن كریم چنین است: «ان الذین كفروا بایات الله لهم عذاب شدید والله عزیز ذوانتقام» (23) ؛ «كسانی كه به آیات خدا كفر ورزیدند، عذاب شدیدی دارند و خداوند توانا و انتقام گیرنده است.»
23- متناسب با مقتضای حال مخاطب باشد. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «انا معاشر الانبیاء امرنا ان نكلم الناس علی قدر عقولهم (24) ؛ ما گروه پیامبران ماموریم كه با انسانها به اندازه عقلشان سخن بگوییم.»
24- شیوا و رسا باشد: «قل لهم فی انفسهم قولا بلیغا» (25) ؛ «با آنها سخنی رسا كه در دلشان [مؤثر] افتد، بگوی.»
25- نرم و آرام باشد. «اذهبا الی فرعون انه طغی فقولا له قولا لینا لعله یتذكر او یخشی» (26) ؛ «به سوی فرعون بروید كه او طغیان كرده است و با او به نرمی سخن بگویید، امید است كه به خود آید [و از خواب غفلت و غرور بیدار شود] ، یا از خدا بترسد.»
26- مفید و مختصر باشد. «من محاطرائف حكمته بفضول كلامه فكانما اعان هواه علی هدم عقله (27) ؛ هر كس با زواید سخن خود شیرینی و زیبایی حكمت خویش را محو كند، گویا بر نابودی عقل خود اقدام كرده است.»
صفات مبلغ
مبلغ دینی در صورتی در كار خود موفق است كه واجد ویژگیها و صفات زیر باشد:
27- نسبت به موضوع و مورد بحث آگاهی كامل داشته باشد. «قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیرة انا و من اتبعنی» (28) ؛ «بگو این راه من است. من و پیروانم با بصیرت و آگاهی كامل، مردم را به سوی خدا دعوت میكنیم.»
28- چنان به هدف خود ایمان داشته باشد كه همچون حضرت خضر علیه السلام در گرسنگی و تشنگی نیز رسالت خویش را انجام دهد.
«استطعما اهلها فابوا ان یضیفوهما فوجدا فیها جدارا یرید ان ینقض فاقامه» (29) ؛ « [موسی و خضر وارد قریهای شدند. در حالی كه گرسنه بودند] از مردم درخواست غذا كردند ولی آنها از مهمان كردنشان خودداری نمودند [با این حال] چون در آنجا دیواری یافتند كه در حال خراب شدن بود، خضر دیوار را تعمیر و برپا كرد [و بی وفایی مردم در اراده آنان اثر نگذاشت] .»
29- قبل از تعلیم دیگران به تعلیم خود بپردازد. «و ما ارید ان اخالفكم الی ما انهاكم عنه ان ارید الا الاصلاح مااستطعت» (30) ؛ «من هرگز نمیخواهم چیزی كه شما را از آن باز میدارم مرتكب شوم، من جز اصلاح تا آنجا كه توانایی دارم نمیخواهم.»
30- در تبلیغ خود اخلاص داشته باشد. «و ما اسئلكم علیه من اجر ان اجری الا علی رب العالمین» (31) ؛ «من برای رسالت خویش از شما پاداشی نمیخواهم و پاداش من تنها نزد خداوند عالمیان است.»
31- از روی عدالت و بدون حب و بغض سخن بگوید. «و اذا قلتم فاعدلوا» (32) ؛ «هرگاه سخن گفتید، عدالت را رعایت كنید.»
32- سعه صدر داشته باشد. «ولا یحزنك قولهم ان العزة لله جمیعا هو السمیع العلیم» (33) ؛ «سخن آنان تو را غمگین نكند، زیرا عزت، همه از آن خداست. او شنوای داناست.»
33- به وعدههای الهی امیدوار باشد. «و لا تیاسوا من روح الله انه لاییاس من روح الله الا القوم الكافرون» (34) ؛ «از رحمت خدا ناامید نشوید كه تنها قوم كافران از رحمت خدا ناامید میشوند.»
34- قاطع و با شهامت باشد. «الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احدا الا الله» (35) ؛ «كسانیكه رسالتهای الهی را تبلیغ میكنند و از او میترسند و از احدی جز خدا هراس ندارند...»
35- انتقادپذیر باشد، چرا كه گوش نكردن به حقایق از نظر قرآن، صفت كافران است. «لهم اذان لایسمعون بها» (36) ؛ «آنها (كافران) گوشهایی دارند كه با آنان نمیشنوند.»
36- حامی محرومان باشد. «و ما انا بطارد الذین امنوا» (37) ؛ «من هرگز مردم با ایمان را [هر چند به نظر شما فقیر و بی چیز باشند] از خود دور نمیكنم.»
37- بر خدا توكل كند. «انك لاتهدی من احببت ولكن الله یهدی من یشاء» (38) ؛ «تو نمیتوانی هر كس را بخواهی هدایت كنی اما خدا هركس را بخواهد هدایت میكند.»
38- منظم و وقت شناس باشد. حضرت علی علیه السلام در این رابطه به امام حسن و امام حسین علیهما السلام سفارش میكنند: «اوصیكما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه كتابی بتقوی الله و نظم امركم (39) ؛ شما دو تا (امام حسن و امام حسین) و همه فرزندان و اهل خود و هر كه نوشته من به او برسد را به تقوای الهی و نظم در كارهایتان سفارش میكنم.»
39- متواضع و با گذشت باشد. «واخفض جناحك لمن اتبعك من المؤمنین» (40) ؛ «مؤمنانی را كه از تو پیروی میكنند زیر بال محبت خود بگیر و نسبت به آنها متواضع باش.»
40- تمیز، خوشبو و آراسته ظاهر باشد. امام صادق علیه السلام میفرمایند: «كان رسول الله صلی الله علیه و آله ینفق علی الطیب اكثر مما ینفق علی الطعام (41) ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله برای بوی خوش بیشتر از غذا خرج میكردند.»
41- نرمخو، مهربان و دلسوز باشد. «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك» (42) ؛ «رحمت خدا تو را مهربان و خوش خلق گردانید و اگر تندخو و سخت دل میبودی، مردم از گرد تو پراكنده میشدند.»
42- مردمی و درد آشنا باشد. «لقد جاءكم رسول من انفسكم» (43) ؛ «به تحقیق رسولی از خودتان به سوی شما آمد.»
43- حرفهای دیگران را بشنود ولی به همه حرفها ترتیب اثر ندهد. «قل اذن خیر لكم یؤمن بالله و یومن للمؤمنین» (44) ؛ «پیامبر به سخنان شما (منافقان) خوب گوش میدهد، اما به خدا ایمان دارد و فقط سخنان مؤمنان را تصدیق میكند.»
44- خوش سابقه باشد. «یا صالح قد كنت فینا مرجوا قبل هذا» (45) ؛ «ای صالح تو پیش از آنكه دعوی نبوت كنی در میان ما مورد اعتماد و مایه امیدواری بودی.»
45- ساده زیست و بی تكلف باشد. «كان رسول الله یحب الركوب علی الحمار مؤكفا والاكل علی الحضیض مع العبید و مناولة السائل بیدیه (46) ؛ رسول خدا سوار شدن بر الاغ در حالی كه پارچهای به جای زین بر آن میانداخت و غذا خوردن با غلامان در مكانهای پائین و بخشش به فقیران با دست خویش را دوست میداشت.»
شیوههای تبلیغ
در تبلیغ دین از شیوههای مختلفی میتوان استفاده كردم قرآن كریم بسیاری از این شیوهها را بكار برده است. از جمله:
46- یادآوری نعمتها و رحمتهای الهی: «یا ایها الناس اذكروا نعمة الله علیكم هل من خالق غیرالله یرزقكم من السماء والارض» (47) ؛
«ای مردم، نعمت خدا را بیاد آرید. آیا جز خداوند، آفرینندهای هست كه از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟»
47- تحریك عواطف: قرآن كریم برای تحریك عواطف در جهت ترك غیبت میفرماید: «ا یحب احدكم ان یاكل لحم اخیه میتا» (48) ؛ «آیا كسی از شما دوست دارد كه گوشت برادر دینیاش را در حالی كه مرده است بخورد؟»
48- سؤال كردن از مخاطب: قرآن كریم از این شیوه به خوبی استفاده كرده است مثل: «فاین تذهبون» (49) ؛ «كجا میروید؟» و در جای دیگر میفرماید: «امن خلق السموات والارض» (50) ؛ «چه كسی آسمانها و زمین را خلق كرده است؟» و...
49- بیان تاریخ و سرنوشت پیشینیان: قرآن كریم از این شیوه فراوان استفاده كرده است مثلا میگوید: «قد خلت من قبلكم سنن فسیروا فی الارض فانظروا كیف كان عاقبة المكذبین» (51) ؛ «پیش از شما ملتهایی بودند و رفتند. بنابراین در زمین گردش كنید تا ببینید كه تكذیب كنندگان وعدههای خدا چگونه نابود شدند.»
50- تهدید و تشویق: علی علیه السلام در این رابطه میفرمایند: «ولا یكونن المحسن و المسیئ عندك بمنزلة سواء فان فی ذلك تزهیدا لاهل الاحسان فی الاحسان و تدریبا لاهل الاساءة علی الاساءة (52) ؛ای مالك، نیكوكار و بدكار نزد تو یكسان نباشد كه سبب بی رغبت شدن نیكوكار بر انجام كارهای نیك و وادار نمودن بدكار به بدی است.»
51- تلقین كردن: قرآن كریم به مردم تلقین میكند كه اگر ایمان بیاورند، برترند. «انتم الاعلون ان كنتم مؤمنین» (53) ؛ «اگر مؤمن باشید برترید.»
52- تشبیه و تمثیل: «و تلك الامثال نضربها للناس لعلهم یتفكرون» (54) ؛ «و این مثالها را برای مردم میزنیم، امید است كه تفكر كنند.»
53- استفاده از قصه و داستان: «نحن نقص علیك احسن القصص بما اوحینا الیك هذا القران» (55) ؛ «ما بهترین حكایتها را به وسیله وحی این قرآن به تو میگوئیم.»
54- برهان، جدل و مناظره: «ادع الی سبیل ربك بالحكمة والموعظة الحسنة» (56) ؛ «با حكمت (استدلال) و پند نیكو به سوی پروردگارت بخوان.»
55- جنگ سرد (ایجاد شك و تردید) : كافران برای خنثی كردن تبلیغات پیامبر خدا میگفتند: «بل قالوا اضغاث احلام بل افتراه بل هو شاعر فلیاتنا بایة كما ارسل الاولون» (57) ؛ «بلكه گفتند: خوابهای شوریده است، [نه] بلكه آن را بر بافته، بلكه او شاعری است. پس همان گونه كه برای پیشینیان هم عرضه شد، باید برای ما نشانهای بیاورد.» و قرآن كریم حمله را متوجه آنها كرده و میگوید: «انه فكر و قدر فقتل كیف قدر ثم قتل كیف قدر ثم نظر ثم عبس و بسر ثم ادبر....» (58) ؛ «آن كافر فكر كرد و اندیشه بدی كرد. مرگ بر او، اندیشه بدی كرد. باز هم مرگ بر او، چه فكر خطایی كرد....»
56- استفاده از هنر: «فاخرج لهم عجلا جسدا له خوار فقالوا هذا الهكم و اله موسی فنسی» (59) ؛ «پس برای آنان پیكر گوسالهای كه صدایی داشت بیرون آورد، [او و پیروانش گفتند:] این خدای شما و خدای موسی است. [پیمان خدا را] فراموش كرد.»
57- مقایسه كردن: «و ما یستوی الاعمی والبصیر و لا الظلمات و لا النور و لا الظل و لا الحرور» (60) ؛ «و هرگز [كافر تاریك دل] كور و [مؤمن روشن روان] بینا یكسان نیستند و هیچ ظلمتی با نور مساوی نخواهد بود و هرگز آفتاب و سایه هم رتبه نباشند.»
58- آماده سازی و ایجاد زمینه: قرآن كریم آنجا كه میخواهد آدم و حوا علیهما السلام را از نزدیك شدن به درختی در هشت بازدارد، ابتدا اجازه میدهد، از هرچه میخواهند بخورند و سپس آنها را از خوردن گیاهی خاص منع میكند. «و یا آدم اسكن انت و زوجك الجنة فكلا من حیث شئتما و لا تقربا هذه الشجرة» (61) ؛ «ای آدم! تو و همسرت در بهشت جای گیرید و هرچه میخواهید بخورید ولی نزدیك این درخت نشوید.»
59- معرفی كردن الگوهای خوب و بد: «ضرب الله مثلا للذین امنوا امرات فرعون» (62) ؛ «خداوند برای كسانی كه ایمان آورده اند، همسر فرعون را مثل آورده است.»
«ضرب الله مثلا للذین كفروا امرات نوح وامرات لوط كانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما» (63) ؛ «خداوند برای كسانی كه كفر ورزیدند، زن لوط و زن نوح را مثال آورده كه تحت فرمان دو بنده صالح ما بودند ولی به آنها خیانت كردند.»
60- تداوم و تكرار: «و لقد وصلنا لهم القول لعلهم یتذكرون» (64) ؛ «و ما [برای هدایت مردم] سخن الهی را پیوسته آوردیم تا شاید یادآور [حقایق آن] شوند.»
61- برقرار كردن تعادل بین دنیا و آخرت: «كلوا من الطیبات واعملوا صالحا» (65) ؛ «از چیزهای پاكیزه بخورید و كار شایسته كنید.»
62- استفاده از القاء غیر مستقیم: «و اذ قال الله یا عیسی ابن مریم ءانت قلت للناس اتخذونی و امی الهین من دون الله» (66) ؛ «و [یاد كن هنگامی را كه خدا فرمود:ای عیسی؛ پسر مریم، آیا تو به مردم گفتی: من و مادرم را همچون دو خدا به جای خداوند بپرستید.» خداوند با این خطاب به طور غیرمستقیم میخواهد به پیروان حضرت عیسی بفهماند كه اعتقادشان بر خدا بودن عیسی علیه السلام و مادرش شرك است.
63- استفاده از القاء تدریجی: «و قال الذین كفروا لولا نزل علیه القرآن جملة واحدة كذلك لنثبت به فؤادك و رتلناه ترتیلا» (67) ؛ «و كسانی كه كفر ورزیدند گفتند: چرا این قرآن یكجا بر او نازل نشد؟ این گونه [ما آن را به تدریج نازل كردیم] تا قلبت را به وسیله آن استوار گردانیم و آن را به آرامی [بر تو خواندیم.»
64- دعوت به مشتركات: «قل یا اهل الكتاب تعالوا الی كلمة سواء بیننا و بینكم الانعبد الاالله» (68) ؛ «بگوای اهل كتاب بیایید به سوی كلمهای كه بین ما و شما یكسان است، كه جز خدای یكتا را نپرستیم.»
65- پرسش و پاسخ: «افمن كان مؤمنا كمن كان فاسقا لا یستوون» (69) ؛ «آیا كسی كه مؤمن است، چون كسی است كه نافرمان است؟ یكسان نیستند.»
وظایف مبلغ
66- خودسازی و تبلیغ عملی: «اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسكم» (70) ؛ «آیا مردم را به نیكی دستور میدهید و خودتان را فراموش كرده اید.»
67- تعلیم و تربیت مردم: «هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم ایاته و یزكیهم و یعلمهم الكتات والحكمة» (71) ؛ «او خدایی است كه در بین مردم درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت تا آیات خداوند را بر آنان تلاوت كند و آنها را پاك سازد و كتاب و حكمت را به ایشان بیاموزد.»
68- تبلیغ ولایت و رهبری: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته» (72) ؛ «ای رسول! آنچه از سوی خدا بر تو نازل شده است به مردم برسان كه اگر نرسانی رسالت خویش را تبلیغ نكرده ای.»
69- مبارزه با طاغوت: «اذهب الی فرعون انه طغی» (73) ؛ « [ای موسی] به سوی فرعون برو، كه طغیان كرده است.»
70- مبارزه با خرافات: پیامبر اكرم در این رابطه به معاذ دستور میدهد: «و امت امر الجاهلیة الا ما سنه الاسلام (74) ؛ [ای معاذ] سنتهای جاهلیت را بمیران، مگر آنچه را كه اسلام سنت كرده است.»
71- احترام به دیگران: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «اذل الناس من اهان الناس (75) ؛ ذلیلترین مردم كسی است كه به مردم اهانت كند.»
72- توجه به نسل نو: امام صادق علیه السلام فرمودند: «علیك بالاحداث فانهم اسرع الی كل خیر (76) ؛ به نوجوانان توجه كن زیرا آنان سریعتر به هر خوبی روی میآورند.»
73- برخورد مناسب با مخالفان: قرآن كریم در برخورد با مخالفان بی آزار میفرماید: «لكم دینكم ولی دین» (77) ؛ «دین شما برای خودتان و دین من برای خودم.» و در برخورد با بستگان منحرف كه زیر بار حق نمیروند میفرماید: «یا نوح انه لیس من اهلك انه عمل غیر صالح» (78) ؛ «ای نوح! او (پسرت) اهل تو نیست، زیرا او را عملی ناشایسته است.» و در برخورد با هوادارانی كه مخالف شده اند میفرماید: «و من یرتدد منكم عن دینه فیمت و هو كافر فاولئك حبطت اعمالهم فی الدنیا والاخرة» ؛ «و كسی از شما كه از دینش برگردد و بمیرد در حالی كه كافر است، پس ایشان اعمالشان در دنیا و آخرت نابود میشود.»
و همچنین قرآن كریم با هر یك از گروههای دیگر برخوردی مناسب خودشان دارد.
- پاورقــــــــــــــــــــی
1) مدثر/ 5- 3.
2) احزاب/ 56.
3) شعرا/ 214.
4) انعام/ 92.
5) آل عمران/ 104.
6) مائده/ 78 و 79.
7) بحارالانوار، چاپ بیروت (مؤسسه الوفاء) ، ج 1، ص 184.
8) بحارالانوار، ج 2، ص 17.
9) وسایل الشیعه، چاپ المكتبة الاسلامیه، ج 11، ص 398.
10) منتهی الآمال، ج 2، ص 166.
11) قلم/ 1.
12) بحارالانوار، ج 2، ص 16.
13) علق/ 1.
14) تفسیر المیزان، المطبعة التجاریة بیروت، ج 1، ص 16.
15) زخرف/ 43.
16) میزان الحكمه، ج 5، ص 50.
17) حج/ 24.
18) ابراهیم/ 1.
19) انعام/ 57.
20) كهف/ 1.
21) جن/ 2.
22) بقره/ 277.
23) آل عمران/ 4.
24) ترجمه اصول كافی، ج 1، ص 27.
25) نساء/ 63.
26) طه/ 43 و 44.
27) اصول كافی، ج 1، ص 17.
28) یوسف/ 108.
29) كهف/ 77.
30) هود/ 88.
31) شعراء/ 109.
32) انعام/ 152.
33) یونس/ 65.
34) یوسف/ 87.
35) احزاب/ 39.
36) اعراف/ 179.
37) هود/ 29.
38) قصص/ 86.
39) نهج البلاغه فیض الاسلام، نامه 47.
40) شعراء/ 215.
41) بحارالانوار، چاپ بیروت (مؤسسه الوفاء) ج 16، ص 248.
42) آل عمران/ 159.
43) توبه/ 128.
44) توبه/ 61.
45) هود/ 62.
46) بحارالانوار، ج 16، ص 238.
47) فاطر/ 3.
48) حجرات/ 12.
49) تكویر/ 26.
50) نمل/ 60.
51) آل عمران/ 137.
52) نهج البلاغه فیض الاسلام، نامه 53، ص 988.
53) آل عمران/ 139.
54) حشر/ 21.
55) یوسف/ 3.
56) نحل / 125.
57) انبیا/ 5.
58) مدثر/ 19- 25.
59) طه/ 88.
60) فاطر/ 19، 20، 21.
61) اعراف / 19.
62) تحریم/ 11.
63) تحریم/ 10.
64) قصص/ 51.
65) مؤمنون/ 51.
66) مائده/ 116.
67) فرقان/ 32.
68) آل عمران/ 64.
69) سجده/ 18.
70) بقره/ 44.
71) جمعه/ 2.
72) مائده/ 67.
73) طه/ 24.
74) ترجمه تحف العقول، ص 26.
75) بحار الانوار، چاپ المكتبة الاسلامیه، ج 75، ص 142.
76) بحار الانوار، چاپ بیروت (مؤسسة الوفاء) ، ج 23، ص 236
77) كافرون/ 6.
78) هود/ 46.