شیوه پاسخ به پرسشهای دینی (5)

(مراحل تهیه پاسخ)

اشاره

پس از بیان اهمیت روش شناسی، انواع پرسشها و آداب پرسشگری در شماره‌های قبل، اكنون مطالبی را در باب قواعد پاسخ‌دهی بررسی می‌كنیم.

قواعد پاسخ دهی

قواعد پاسخ دهی را می‌توان به دو بخش اصلی تقسیم کرد: 1. مراحل تهیه پاسخ؛ 2. اصول و روشهای پاسخ دهی. با توجه به مراحل، اصول و روشها می‌توان به شیوة مناسب برای پاسخ دهی دست یافت؛ از اینرو ما نیز ابتدا در این شماره، مراحل تهیة پاسخ را از نظر می‌گذرانیم و سپس در شمارة بعد به مهم‌ترین اصول و روشهای پاسخ‌دهی اشاره می‌كنیم.

مراحل تهیه پاسخ

پاسخ‌دهی حداقل دارای چهار گام و مرحله است:

1. موضوع شناسی

در این مرحله پاسخگو موظف است اقدامات زیر را انجام دهد:

الف) شناسایی درست موضوع پرسش

یکی از لغزشگاههای مهم پاسخگویان، این مرحله است. برخی از آنان به موضوع پرسش عنایت نمی‌كنند؛ مثلاً به پرسش کلامی، پاسخ فقهی می‌دهند و بالعکس و... و یا سعی می‌كنند به جای پرداختن به روش موضوع پرسش از روشهای دیگری استفاده کنند؛ مثلاً در پاسخ‌دهی به پرسشهای فلسفی به روشی غیر عقلی و در پاسخ دهی به پرسشهای حدیثی از روش عقلی محض استفاده می‌كنند، یا در پرسشهای فقهی به جای نقل فتاوای فقها، خود به استدلال فقهی می‌پردازند.

ب) تبیین درست موضوع پرسش

یکی دیگر از وظایف پاسخگو این است که موضوع پرسش را خوب تلقی و سپس به خوبی تبیین کند و آن گاه در پی پاسخگویی بر آید؛ تا مثلاً اگر پرسش از چگونگی است، به چرایی پاسخ داده نشود و بالعکس.

ج) تعریف موضوع پرسش

پاسخگو باید قبل از پاسخگویی، موضوع پرسش را دقیقاً بداند و تعریف آن برای خودش واضح باشد. در غیر این صورت به جای پاسخگویی به آنچه از او پرسیده‌اند، پاسخی ارائه می‌كند که با پرسش مناسبتی ندارد.

به پرسش و پاسخ زیر توجه فرمایید:

پرسش: موضوع تفكر چیست؟

پاسخ: تفكر را به معناى اندیشیدن یا فكر را به معناى تجزیه و تحلیل مسائل مختلف براى راهیابی به عمق آنها و طریقى براى فهم بهتر و بیش‌تر دانسته‌اند. (1) تفكر عمیق؛ یعنى بررسى همة حیثیات و لایه‌هاى یك مطلب؛ البته چنین تفكرى نتیجه بخش خواهد بود؛ زیرا جایى را براى سؤال و ابهام باقى نمى‌گذارد؛ امّا در تفكر سطحى كه اندیشیدن از یك بُعد و یك جنبه است، پر واضح است كه نقاط كور فراوانى باز هم باقى خواهد ماند.

به خاطر اهمیتى كه فكر و اندیشه در شكوفایى كمالات انسان دارد، قرآن 47 بار روى كلمة «عقل»، 18 بار روى ماده «فكر»، 16 بار روى واژه «لُبّ» و چهار بار روى لفظ «تدبر» تكیه كرده و لفظ «نُهى» كه با «عقل» مترادف و هم معنا است نیز دو بار آمده و «علم و دانش» كه محصول به كار گرفتن فكر و اندیشه است، 779 بار با تمام مشتقاتش در قرآن وارد شده است. (2)

آیات بسیارى از قرآن مجید همة انسانها را براى «شناخت و معرفت» به «تفكر و اندیشه» دعوت می‌كند. تعبیراتى كه در قرآن براى این منبع مهم معرفت به كار رفته، بسیار است که از مجموع آیات این نتایج به دست می‌آید:

1. قرآن، «عقل و خرد» انسان را به عنوان یكى از منابع اصیل معرفت شناخته و اهمیت فوق العاده‌اى براى آن قائل شده است.

2. قرآن، همگان را به تعقل و تفكر بیش‌تر در همة مسائل دعوت می‌كند.

3. قرآن، به ابعاد گوناگون روح آدمى، توجه خاصى كرده و روى هر یك از آنها تأكید می‌كند.

4. قرآن، فعالیتهاى روح را در زمینة ادراك واقعیات با تعبیرات مختلفى ذكر كرده است و روى هر یك در جاى خود تكیه می‌كند؛ ولى با این حال، موانع متعددى را براى ادراك صحیح عقلى بر شمرده است. (3)

شاید در نگاه اول، این پاسخ نیز برای پرسش فوق پاسخی مناسب باشد؛ ولی حقیقت این است که اصولاً به سؤال پاسخ داده نشده. وقتی پرسشگر پاسخ ما را مطالعه کند، ممکن است با خودش فکر کند که پاسخ دهنده اصولاً به موضوع سؤال عنایت نکرده است؛ زیرا پرسش از معنی تفکر و اهمیت آن و مترادفات آن در قرآن کریم و... نبوده است، او در واقع پرسیده است: اگر بخواهیم تفکر کنیم، در چه موضوعاتی باید تفکر کنیم؟ و اینکه در احادیث آمده است یک ساعت فکر کردن ازشصت یا هفتاد سال عبادت کردن بهتر است (4) ما درباره چه چیزهایی باید فکر کنیم؟ که در پاسخ باید به مواردی چون عجایب آفرینش الهی انسان؛ (5) مرگ و حیات او، رابطة او با طبیعت، اعمال و رفتار آدمی و...، تاریخ (سرنوشت پیشینیان)، (6) تفکر در اوامر الهی (7) و... اشاره شود؛ چنانکه مناسب است گفته شود: مشابه همین پرسش و اینکه موضوع تفکر چه چیزی می‌تواند باشد، از امام صادق‏علیه‏السلام پرسیده شد که آن حضرت یکی از موضوعات تفکر را عبور از خرابه‌ها و تأمل در سرنوشت ساکنان و بانیان آنها دانسته است. (8)

د) تحدید موضوع پرسش

پاسخ دهنده در این مرحله باید حدود موضوع را دقیقاً مشخص کند که پاسخ مطابق با پرسش باشد. اگر موضوع پرسش تحدید نشود، پاسخ یا استدلالی که در جواب آمده، اعم یا اخص از پرسش شده و نتیجة مطلوب به دست نخواهد آمد. شاید یکی از بهترین نمونه‌های تحدید موضوع، مناظرة امام جواد‏علیه‏السلام با «یحیی بن اکثم» باشد. در این مناظره یحیی از امام پرسید: «نظر شما دربارة فردى كه در حال احرام شكارى را بكشد چیست؟»

حضرت جواد‏علیه‏السلام برای آنکه موضوع پرسش دقیقاً محدود و مشخص شود، فرمود: «آیا در خارج از حرم كشته است یا در داخل حرم؟ دانا به مسئله و حكم بوده یا جاهل؟ عمداً كشته یا به خطا؟ آن فرد آزاد بوده یا برده؟ اوّلین بار بوده كه چنین كارى كرده یا پیش از آن نیز انجام داده؟ شكار از پرندگان بوده یا غیر آن؟ شكار كوچك بوده یا بزرگ؟ اصرار بر چنین كارى دارد یا نادم و پشیمان است؟ شكار در شب اتّفاق افتاده یا در روز؟ در احرام عمره بوده یا احرام حجّ؟!» (9)

روشن است که اهمیت تحدید موضوع، در مناظره بیش از پاسخ دهی به سؤالات است؛ ولی در پرسشهای تعنتی، اگر موضوع محدود نشود، ممکن است پرسشگر متعنت، پس از دریافت پاسخ با این بهانه که مقصود او قسم دیگری از اقسام محتمل پرسش است، پاسخ را غلط قلمداد کند؛ چنانکه در پرسشهای تفقهی نیز همین گونه است. چه بسا مقصود پرسشگر قسم دیگری از اقسام محتمل پرسش بوده؛ ولی پاسخگو بدون توجه به تحدید موضوع، به قسمی‌دیگر پاسخ داده باشد.

ه‍) تشخیص ارتباط موضوع با موضوعات اعم و اخص و مشابه

در این مرحله پاسخ دهنده به بررسی ارتباط موضوعی که از آن پرسش شده با موضوعات اصلی و فرعی و سرعنوانهای بحث می‌پردازد، تا علاوه بر مشخص شدن اصول موضوعه و مباحث وابسته، ارتباط بحث با مباحثی که به نوعی با موضوع پرسش ارتباط دارند، مشخص شود. پاسخگو با مشخص کردن اصول موضوعه می‌تواند مبانی پاسخ خود را مستحکم کند و پاسخ خود را بر مبانی استواری بنیان نهد و پرسشگر را از فرو افتادن در ورطة مغالطه حفظ کند. حتی الامکان از پرداختن به مباحثی که وابستگی بعیدی به پرسش دارند، خود داری کند.

2. طرح پاسخ و چارچوب اصلی

مرحلة دوم و در واقع مهم‌ترین گام در پاسخ دهی، سازمان دهی پاسخ است. محقق پس از عبور از مرحلة اول و شناخت دقیق موضوع ـ به گونه‌ای که گذشت ـ، در این گام باید چند نکتة مهم را بررسی کند:

- مهندسی اصلی پاسخ:

او در این مرحله بررسی می‌كند که برای رسیدن به نتیجة مطلوب از چه مقدمه‌ای و چگونه استفاده کند، مقدار مقدمه، براهینی که در پاسخ باید به آنها اشاره شود، تقدم و تأخر براهین، فصول و بندهای پاسخ و نتیجه‌ای که باید گرفته شود، از مهم‌ترین اقداماتی است که در مهندسی اصلی پاسخ باید بدان توجه شود.

- بررسی روشها و تکنیکها:

محقق با توجه به نوع سؤال، موضوع آن، مشخصات پرسشگر (سن، جنسیت، تحصیلات، شهر و کشور، ملیت و زبان، منطقة جغرافیایی) مقتضیات زمانه و... بررسی می‌كند كه برای این پرسش و پرسشگر چه پاسخی و با استفاده از چه تکنیکهایی مناسب است. چه بسا ممکن است به سؤالی نباید پاسخ داد و پاسخی که به یک پرسشگر داده می‌شود، با پاسخی که به پرسشگر دیگری داده می‌شود، بسیار متفاوت است. در پاسخگویی حضوری از تکنیکهایی بهره‌گیری می‌شود، که در پاسخ دهی کتبی نمی‌توان از آن بهره گرفت. پاسخی که به کاربران اینترنت ارائه می‌شود، با جوابی که به دانش‌آموزانی که با اینترنت سر و کار ندارند داده می‌شود، متفاوت است و... محقق در این مرحله با بررسی دقیق به‌ این نتیجه می‌رسد که از چه تکنیکهایی استفاده کند تا بهتر و سریع‌تر به مقصود برسد.

محقق و پاسخ دهنده ـ با توجه به آنچه گذشت ـ چارچوب و فهرست مطالبی را که در پاسخ باید بدان پرداخته شود تهیه می‌كند تا راه برای مرحلة بعدی هموار ‌شود. در این مرحله محقق به جای جستجو باید طراحی دقیق كرده و سعی کند هر کدام از اجزای پاسخ را در جای خودش قرار دهد. او همانند مهندسی است که قبل از شروع به ساخت، نقشة ساختمان را با دقت طراحی می‌كند. اگر به‌این مرحله عنایت نشود، همانند ساختمانی که بدون نقشه ساخته می‌شود، پس از صرف وقت و هزینة فراوان ممکن است بارها تخریب و بازسازی شود و باز هم نتیجة مورد نظر به دست نیاید.

این مرحله نیز از لغزشگاههایی است که بسیاری از پاسخ دهندگان ممکن است مرتکب اشتباه شوند. آنان چون قبل از شروع به پاسخ، چارچوب پاسخ را ندیده‌اند، گاه آن‌قدر در مقدمه می‌مانند که ذی المقدمه فدای مقدمه می‌شود، و گاه بدون ارائه مقدمة لازم مستقیماً به سراغ اصل پاسخی می‌روند که فهم آن برای پرسشگر بسیار دشوار است. گاه با آنکه می‌توانند با ارائة یک مثال، مطلب را بسیار قابل فهم کنند، از ارائة مثال سر باز می‌زنند و یا مثالهایی ذکر می‌كنند که ربطی به پرسش ندارد. به زبان روز سخن نمی‌گویند و برای پرسشگران كلاس ابتدایی پاسخی می‌نویسند که فهم آن ممکن است برای معلمان آنها نیز دشوار باشد و...

3. جمع آوری اطلاعات

در این مرحله باید اطلاعات مورد نیاز جمع‌آوری شود. مهم‌ترین روش جمع‌آوری منابع در پاسخهای مذهبی، روش کتابخانه‌ای است؛ از اینرو به ذکر این روش بسنده می‌شود. منابعی که در روش کتابخانه‌ای بدان مراجعه می‌شود، عبارتند از:

ـ منابع مکتوب

مهم‌ترین وظایف پاسخگو در این زمینه عبارتند از:

الف. شناسایی منابع.

ب. دسته‌بندی منابع به منابع دست اول و سایر منابع.

ج. توجه به منابع دست اول، اصیل، معتبر و استفاده از آنها به ترتیب تاریخ تألیف، تخصصی بودن متن، تخصص و اهمیت مؤلف و...

د. مراجعه به کتابهای هر علم با توجه به موضوع پرسش؛ یعنی پاسخگو نباید حدیث را از کتابهای تفسیری و مطالب تاریخی را از منابعی که خود، مطالبشان را از منابع دیگر گرفته‌اند و... نقل کند؛ بلکه برای نقل حدیث باید به کتابهای معتبر حدیثی به ترتیب تاریخ تألیف آن مراجعه نماید. و مطالب تاریخی را از کتابهای متخصصان همان علم اخذ کند. گاه دیده می‌شود که برخی از نویسندگان، احادیث خود را به کتابهای معاصر و... استناد می‌كنند. این کار باعث کاسته شدن از ارزش علمی پاسخ تهیه شده می‌شود.

در صورتی که ذکر مطلبی از کتب نویسندگان معاصر از جهتی اولویت داشته باشد، مثلاً نویسنده مطلب را از منابع اصیل نقل و نقد کرده یا بین مطالب متنوع و گاه به ظاهر مخالف جمع کرده یا به پرسشی پاسخ داده است، در این صورت باید مطلب اصلی از کتب دست اول اخذ و سپس توضیحات نویسندة معاصر آورده شود.

ه‍. آشنایی با کلید‌های استفاده از منابع؛ کلیدهایی همچون فهرست اجمالی و تفصیلی منبع، فهرستواره‌های موضوعی، فهرست‌وارة واژگان، تک نگاریها، دائرة المعارفهای تخصصی و...

و. توجه به آیین نگارش و ویرایش، استناد و ارجاع و چگونگی معرفی منابع و نویسندگان و...

ـ منابع نرم افزاری:

با توجه به پیشرفت روز افزون علوم و تکنولوژی و ارائة نرم افزارهای بسیار مناسب اسلامی، هر پژوهشگری باید بتواند از این نرم افزارها به شکل بهینه استفاده کند. اگر امروزه پاسخگویی نتواند با نرم افزارهای اسلامی - حداقل در حد شناخت نرم افزارها و استفاده از آنها - کار کند، چنین شخصی را می‌توان بی‌سواد نامید. پژوهشگر نه تنها باید با نرم افزارهای اسلامی و شیعی و نرم افزارهای کاربردی جهانی مانندword  آشنا باشد؛ بلکه باید نرم افزارهای مهم اهل سنت و روش کار با آن را نیز بداند. (10)

در یکی از سفرهای عمره، روزی برای مطالعه به یکی از کتابخانه‌های مسجد النبی که در طبقة دوم مسجد قرار دارد رفتم. در کتابخانه، رایانه‌ای قرار داشت. روی Desktop مانیتور چشمم به نرم افزار «مکتبة الکبری» یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین نرم افزارهای اسلامی افتاد. به مسئول کتابخانه گفتم: من به دنبال حدیثی هستم، آیا شما می‌توانید به من کمک کنید؟ مسئول کتابخانه گفت: چه حدیثی؟ گفتم: اینکه پیامبراکرم رو به حضرت علی‏علیه‏السلام فرموده است: «إِنَّ هَذَا وَ شِیعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُونَ یوْمَ الْقِیامَةِ؛ (11) این شخص و شیعیانش در روز قیامت رستگارند.‌» وقتی این مطلب را گفتم، توجه برخی از دانشجویان و طلاب حوزه‌های مدینه که در کتابخانه مشغول مطالعه بودند، به سخنان ما جلب شد. مسئول کتابخانه که گویا این حدیث اصلاً به گوشش نخورده است، گفت: چنین حدیثی وجود ندارد. گفتم: اجازه می‌دهید لحظه‌ای به رایانة شما مراجعه کنم و خود، روایت را بیابم؟ گفت: نه؟ گفتم: چرا؟ در حضور خودتان روایتی که به دنبالش هستم را پیدا می‌كنم. با اکراه قبول کرد که ‌این کار را انجام دهم. من نیز بلافاصله حدیث را یافتم و چند دقیقه‌ای با دقت به روایت و منابعی که آن را نقل کرده بودند، چشم دوختم. سپس به مسئول رایانه گفتم: حدیث بسیار جالبی است! روایت را روی صفحة نمایش رایانه گذاشتم و به کناری رفتم. دانشجویان و طلاب که گویا بحث ما را پی گیری می‌كردند، بلافاصله دور رایانه اجتماع کرده و در باره حدیث به گفتگو نشستند. من مدتی صبر کردم تا گفتگو کنند. سپس نزد آنان آمده، گفتم: روایت بسیار زیبایی است! یکی از آنان که گویا از بقیه باسوادتر بود، در پاسخ من گفت: این روایت قابل قبول نیست. گفتم: چرا؟ گفت: چون روایت را تنها یک راوی نقل کرده است. گفتم: اولاً حتی اگر یک راوی هم نقل می‌كرد، باز هم قابل استدلال بود؛ چون اگر متن و سند خبر واحد مشکلی نداشته باشد، حجت است و حدیث مذکور چنین است. ثانیاً به نظر می‌رسد دقت نکرده‌اید؛ چون تنها در همین نرم افزاری که در مقابل شما است و خود اهل‌سنت تدوین کرده‌اند. حداقل هشت روایت نقل شده است که راویان مختلفی از جمله برخی از بزرگان اصحاب مانند: «ابن عباس»، «جابر» و... و مفسران و مورخان بزرگ اهل سنت آن را نقل کرده‌اند. چگونه ادعا می‌كنید که فقط یک نفر آن را نقل کرده است؟

او پاسخ داد: حتی اگر روایت را بپذیریم، باز هم فرموده است که حضرت علی و شیعیانش در قیامت از رستگاران هستند، نفرموده: تو! گفتم من هم همین را می‌خواهم؛ شما هم بیایید از شیعیان علی بشوید تا رستگار شوید! شما هم در گفتار و کردار از علی پیروی کنید، نه از دیگران، و بحث ادامه یافت.

ـ سایتها و وبلاگها

با توجه به نقش غیر قابل انکار اینترنت در پیشبرد علوم، می‌توان گفت: آشنایی با اینترنت از ضروری‌ترین مسائلی است که یک پژوهشگر باید با آن آشنا باشد. (12) آنچه ‌این ضرورت را ملموس و عینی می‌كند، دو امر است:

الف) آشنایی پرسشگران با اینترنت و شبهات موجود در این فضا:

امروزه کمتر جوانی است که با اینترنت آشنا نباشد. این آشنایی باعث شده که دشمنان دین سعی کنند از اینترنت سوء استفاده و از این طریق به گمراه کردن جوانان اقدام کنند. نام برخی از سایتهای ضد دین آن‌قدر آشناست که بسیاری از جوانان آنها را می‌شناسند و یا از طریق جستجو به راحتی می‌توانند به هزاران سایت ضد دینی و مبتذل دست یابند. در حال حاضر میلیونها نفر از جوانان ایرانی دارای حداقل یک وبلاگ برای ارائة نظریات خود در باره مسائل مختلف در اینترنت هستند. از اینرو، روحانیون باید علاوه بر آشنایی با اینترنت و شبهات و سؤالات موجود در سایتهای ضد دینی، راههای مقابله با این شبهات را بدانند و سنگ را به همان جایی برگردانند که از آنجا آمده است؛ چنانکه امیرمؤمنان فرمود: «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَیثُ جَاءَ فَإِنَّ الشَّرَّ لَا یدْفَعُهُ إِلَّا الشَّر؛ (13) سنگ را بدانجا كه از آن آمده برگردانید، كه شر را جز شر دفع نمی‌كند.‌»

محققان توانا با شناخت مناسب اینترنت و سایتها است که نه تنها می‌توانند به شبهات پاسخ گویند؛ بلکه از این وسیله می‌توانند به بهترین شکل ممکن برای تبلیغ دین مبین اسلام و مذهب حقة جعفری استفاده کنند و می‌توانند از مصادیق عالمان به زمان باشند که شبهات و مشتبهات به آنان حمله ور نمی‌شوند. (14)

ب) وجود دهها هزار سایت مناسب و میلیونها جلد کتاب و مقاله در اینترنت و نیز امکان دسترسی بسیار آسان به‌این منابع:

این امر باعث می‌شود پژوهشگر در بسیاری از موارد به جای ساعتها جستجو در کتابها با صرف تنها چند دقیقه وقت، به مطلب مورد نظر خودش دست یابد؛ چنانکه می‌تواند مقالات و کتابهایی را که خود تألیف کرده است در این فضا قرار دهد تا برای همة حق‌جویان قابل استفاده باشد.

4. دفاع از پاسخ

آخرین مرحله از مراحل کلی پاسخ دهی که در همة پاسخها باید جریان داشته باشد، دفاع از پاسخ است. پاسخگو باید ابتدا خودش پاسخی را که ارائه می‌كند، نزد خودش بررسی و بازخوانی کند، خودش را به جای پرسشگر بگذارد و ببیند آیا با دریافت پاسخ مطرح شده، قانع می‌شود؟ اگر چنین نیست، باید اشکال را یافته و آن را رفع کند و پس از ارائة پاسخ نیز جواب دهنده باید بتواند از پاسخ خود دفاع کند. این مرحله نیز همانند سایر مراحل پژوهشی؛ چون تدوین پایان نامه است که نویسنده در صورتی موفق خواهد بود که بتواند از آنچه تدوین کرده است، به خوبی دفاع کند.

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

(1). ترجمان القرآن، جرجانى، ص28.

(2). ر.ک: منشور جاويد، آیت الله جعفر سبحانی، ج4، ص294.

(3). ر.ک: پيام قرآن، ج اول، ص140 به بعد.

(4). در برخي روايات ستين و در برخي سبعين آمده است؛ از جمله: «تفكر ساعة خير من عبادة ستين سنة» (بحار الأنوار، ج‏66، ص293).

و: «تفكر ساعة خير من عبادة سبعين سنة.» ( عوالي اللئالي، ابن ابي جمهور أحسائي، ج2، ص57).

(5). چنانکه خداوند مي‌فرمايد: «أَ وَ لَمْ يَنظرُوا فى مَلَكُوتِ السمَوَتِ وَ الأَرْضِ وَ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شىْ‏ءٍ وَ أَنْ عَسى أَن يَكُونَ قَدِ اقْترَب أَجَلُهُمْ فَبِأَى حَدِيثِ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ(اعراف/185 )؛ إِنَّ فى خَلْقِ السمَوَتِ وَ الأَرْضِ وَ اخْتِلَفِ الَّيْلِ وَ النهَارِ لاَيتٍ لأُولى الأَلْببِ* الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكرُونَ فى خَلْقِ السمَوَاتِ وَ الأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْت هَذَا بَطِلاً سبْحَنَك فَقِنَا عَذَاب النَّارِ»(آل عمران/191).

(6). روي عن أمير المؤمنين‏علیه‏السلام: «تفكر ساعة خير من عبادة سبعين سنة» قال: «و هو أن تمر على الخربة، فتقول: أين بانوك؟ أين ساكنوك؟ مالك لا تتكلمين؟» ( نور البراهين، السيد نعمة الله الجزائري، ج1، ص79؛ كتاب الزهد، حسين بن سعيد كوفي، ص15).

(7). بحار الأنوار، ج‏68، ص325.

(8). شخصي به نام «حسن صيغل» گويد: به امام صادق‏علیه‏السلام عرض کردم: آيا يک ساعت فکر کردن از عبادت يک شب بهتر است؟ «قَالَ: نَعَمْ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ‏صلی‏الله‏علیه‏وآله تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ قِيَامِ لَيْلَةٍ. قُلْتُ: كَيْفَ يَتَفَكَّرُ؟ قَالَ: يَمُرُّ بِالدُّورِ الْخَرِبَةِ. فَيَقُولُ: أَيْنَ بَانُوكِ؟ أَيْنَ سَاكِنُوكِ؟ مَا لَكِ لَا تَتَكَلَّمِينَ؟» (بحار الأنوار، ج‏68، ص325) آرى رسول خدا‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرموده: تفكر يك ساعت بهتر از قيام يك شب است، گويد: گفتم چگونه فكر كند، فرمود: از خانه‏هاى خراب عبور كند و بگويد ساكنان و بانيان شما كجا هستند؟ چرا سخن نمى‏گوييد؟

(9). «قَالَ يَحْيَى! مَا تَقُولُ؟ جُعِلْتُ فِدَاكَ فِي مُحْرِمٍ قَتَلَ صَيْداً؟ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ‏علیه‏السلام: قَتَلَهُ فِي حِلٍّ أَوْ حَرَمٍ عَالِماً كَانَ الْمُحْرِمُ أَوْ جَاهِلًا قَتَلَهُ عَمْداً أَوْ خَطَأً حُرّاً كَانَ الْمُحْرِمُ أَوْ عَبْداً صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً مُبْتَدِئاً بِالْقَتْلِ أَوْ مُعِيداً مِنْ ذَوَاتِ الطَّيْرِ كَانَ الصَّيْدُ أَمْ مِنْ غَيْرِهَا مِنْ صِغَارِ الصَّيْدِ أَمْ مِنْ كِبَارِهِ مُصِرّاً عَلَى مَا فَعَلَ أَوْ نَادِماً فِي اللَّيْلِ كَانَ قَتْلُهُ لِلصَّيْدِ أَمْ بِالنَّهَارِ مُحْرِماً كَانَ بِالْعُمْرَةِ إِذْ قَتَلَهُ أَوْ بِالْحَجِّ كَانَ مُحْرِماً.»

(10). برخي از نرم افزارهاي مناسب و مهم براي پژوهشهاي قرآني عبارتند از:

«المکتبة الاسلامية الکبري» از اهل سنت که در نسخه جديد آن تعداد بسيار زيادي از کتابهاي شيعه نيز افزوده شده است.

«المعجم الفقهي 3» از شيعه.

«المعجم العقائدي» از شيعه.

«المعجم العقائدي» از اهل سنت.

«جامع التفاسير» شيعه.

«جامع الأحاديث» (نور2 و 2.5) شيعه.

«مکتبة علوم القرآن و التفاسير» اهل سنت.

«مکتبة التفاسير و علوم القرآن» اهل سنت.

«نورالانوار 2و 3» شيعه.

قرآن در اينترنت (نسخه‌هاي متعدد)

«صراط» از شيعه

و....

(11). اين روايت را بسياري از اهل سنت نقل کرده‌اند که به عنوان نمونه رواياتي که سيوطي در تفسير «درّ المنثور» در اين زمينه نقل کرده، چنين است: «أخرج ابن عساكر عن جابر بن عبدالله قال كنا عند النبي‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فاقبل على فقال النبي‏صلی‏الله‏علیه‏وآله والذى نفسي بيده ان هذا وشيعته لهم الفائزون يوم القيامة ونزلت ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات أولئك هم خير البرية فكان أصحاب النبي‏صلی‏الله‏علیه‏وآله إذا أقبل على قالوا جاء خير البرية * وأخرج ابن عدى وابن عساكر عن أبى سعيد مرفوعا على خير البرية * وأخرج ابن عدى عن ابن‌عباس قال لما نزلت «ان الذين آمنوا وعملوا الصالحات أولئك هم خير البرية» قال رسول الله‏صلی‏الله‏علیه‏وآله لعلى هو أنت وشيعتك يوم القيامة راضين مرضيين * وأخرج ابن مردويه عن على قال قال لى رسول الله‏صلی‏الله‏علیه‏وآله ألم تسمع قول الله ان الذين آمنوا وعملوا الصالحات أولئك هم خير البرية أنت وشيعتك وموعدى وموعدكم الحوض إذا جاءت الامم للحساب تدعون غرا محجلين» (در المنثور، جلال الدين السيوطي، ج6، ص379)

(12). برخي از سايتهاي مناسب عبارتند از:

ـ شيعه سرچ: www. shiasearch.com

ـ پايگاه مرکز فرهنگ و معارف قرآن:  www. maarefquran.com

ـ پايگاه‌هاي مرکز کامپيوتري علوم اسلامي:  http://www.farsi. noorsoft.org

ـ سايت نورمگز (از جمله سايت‌هاي مرکز کامپيوتري علوم اسلامي نور):  http://www.noormags.com

ـ پايگاه حوزه:  www.hawzah.net

ـ پايگاه آل البيت: www.al-shia.com

ـ پايگاه بلاغ:  www.balagh.net

ـ سايت کتابخانه‌هاي آستان قدس که از اين سايت مي‌توان به ساير کتابخانه‌ها نيز دست يافت.

ـ بانک اطلاع‌رساني سراسري اسلامي:  www.islamicdatabank.com

ـ بانک اطلاعات مقالات اسلامي:  www.seraj.ir

ـ سيستم جامع اطلاع رساني «سيمرغ» براي دسترسي به کتابخانه‌هاي مهم کشور: http://www.nosasoft.com

ـ سايت تبيان وابسته به سازمان تبليغات اسلامي (که همانند سايت shareh.com که وابسته به دفتر تبيلغات اسلامي است)، ـ خدمات اينترنت نيز ارائه مي‌کند www.tebyan.net.

ـ پايگاه ايسکا (پايگاه اطلاع رساني فعاليتهاي قرآني دانشجويان ايران)

ـ ايکنا، خبرگزاري قرآني ايران

ـ انديشه قم و...

(13). نهج البلاغه، ج4، ص75، کلمه314 از کلمات قصار.

(14). چنانکه امام صادق7 فرمود: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس.»‏ (كافي، ج1، ص26؛ بحارالأنوار، ج57، ص269) شارح بزرگ «کافي» ملا محمد صالح مازندراني در شرح اين حديث مي نويسد: مقصود حضرت اين است: دانشمندي که داناي به احوال مردم زمانه و آداب و رسوم بيهوده‌اي همانند انکار حقوق و پيروي هواهاي نفساني و ترويج شرور و دروغگويي است را شبهه گران و افرادي که مي‌خواهند حق و باطل را به هم در آميزند نمي‌توانند گول بزنند. چنين افرادي فريب فريبکاران را نخورده، با القاي شبهات و در آميختن حق و باطل نمي‌لغزند. (شرح اصول کافي، ج1، ص322).

442 دفعه
(0 رای‌ها)