سید على همدانی مبلغ اسلام در كشمیر

تولد و تحصیلات

سید علی همدانی در دوشنبه دوازده رجب 714 ه. ق در همدان به دنیا آمد، پدرش امیر شهاب الدین حسن بن سید محمد همدانی از بزرگان این سامان محسوب می‌گردید، و خاندانش از سادات حسینی هستند.

وی تحصیلات مقدّماتی را تحت راهنمایی دایی خویش پی گرفت، استادان دیگرش عبارتند از: شیخ محمود مزدقانی، شیخ تقی الدین علی دوستی سمنانی، شیخ نجم الدین محمد اسفرائینی، شیخ علاء الدّوله سمنانی، قطب الدین یحیی نیشابوری، شیخ الاسلام شرف الدین درگزینی، نظام الدین یحیی غُوری خراسانی و شیخ ركن الدین سعید حبشی. سید علی همدانی نزد این بزرگان علم و معرفت حدیث، حكمت و عرفان را آموخت و در تزكیه، تعالی معنوی و سلوك ملكوتی از آنان تأثیر پذیرفت. (1)

شاگردان

سید علی همدانی در ایران، آسیای مركزی و جنوبی، شاگردانی متعدد داشته كه متأسفانه از شرح حال این دانشوران آگاهی‌های زیادی به دست نیامد. معروف‌ترین و فاضل‌ترین آنان نورالدین جعفر بدخشی (متوفی 797 ه. ق) است كه وقتی سید در ختلان (آسیای میانه) بسر می‌برد، به خدمتش رسید و از محضر علمی و معنویش بهره برد. او مشاهدات خویش را از اخلاق و رفتار استاد در كتابی تحت عنوان «خلاصة المناقب» گرد آورد. (2)

خواجه اسحاق ختلانی (متوفی 827 ه. ق) علاوه بر آنكه حوزه درسی همدانی را مغتنم شمرد، به افتخار دامادی وی نایل گردید و در بسیاری از سفرهای تبلیغی و زیارتی ملازم استادش بود. خواجه اسحاق در نیم قرن فعالیت ارشادی و آموزشی، جمع كثیری از افراد مشتاق معارف اسلامی را تربیت كرده است. (3)

میر سید حسین سمنانی كه منابع رجالی از او به عنوان فاضل، عارف و صاحب كرامات یاد كرده اند در برابر سید علی همدانی زانوی ادب بر زمین زد و از سوی استادش برای فعالیتهای تبلیغی چندین بار روانه كشمیر گردید.

دیگر شاگردان سید علی همدانی عبارتند از: میر سید محمد طالقانی، میر سید حسین سمنانی، شیخ زین العابدین نیشابوری، سید جمال الدین عطایی، سید محمد كاظم معروف به سید قاضی، شیخ ركن الدین شیرازی و برهان الدّین بغدادی. (4)

مقام معنوی و منزلت اجتماعی

سید علی در زمان حیاتش احترامی به سزا داشت و در غالب شهرهای ایران، تركستان و هندوستان، عموم طبقات مردم برایش تكریم ویژه‌ای قائل بودند. وی علاوه بر زُهد و تقوا، در علم و حكمت مقام رفیعی بدست آورد و جامع علوم عقلی و نقلی بود و در این دو شاخه آثار زیادی به نگارش درآورد. نفوذ معنوی او در میان اقشار مختلف مردم چنان موقعیتی برایش پدید آورد كه بسیاری از حكّام و امیران معاصر وی نهایت احترام را در حقش رعایت می‌كردند و تذكّرات و نصایح وی را اجرا می‌نمودند و موقعی كه رحلت نمود، برای جلب نظر علاقه مندان سید به تعمیر، مرمّت، تزیین و آراستن بارگاه وی در ختلان با یكدیگر به رقابت پرداختند. منزلی كه سید علی در كشمیر به عنوان پایگاه عبادی و تبلیغی و وعظ و خطابه برگزیده بود چنان مورد توجه اهالی این سامان قرار گرفت كه به مسجدی تبدیل گردید و بنای باشكوه یادبودی در آن ساخته شد.

این بنا از اوایل قرن نهم هجری تاكنون یكی از مهم‌ترین كانونهای فعالیتهای مسلمانان شبه قاره هند بوده و از اماكن مقدّس به شمار می‌رود و در روز عاشورا وقتی دسته‌های عزادار حسینی از كنار آن عبور می‌كنند، پرچمهای خود را به نشانه احترام فرود می‌آورند؛ زیرا خدمات سید در نظر آنان درخور تحسین و تمجید است. تعداد قابل توجهی مسجد و مدرسه در كشمیر، جامو، گلگیت و بلتستان به نام و یاد او احداث و یا نامگذاری گردیده است.

كراماتی هم به وی نسبت داده اند و مردم آسیای مركزی این امور را در خاطره‌ها و اذهان دارند. همه ساله در ششم ذیحجه كه مقارن با سالروز وفات اوست برای تجلیل از مقامش در كشمیر و سایر نقاط مسلمان نشین شبه قاره هند مراسم و اجتماعاتی برپا می‌دارند و طی آن از فضایل، كرامتها و حالتهای عرفانی و تعلیمات اثر بخش سید یاد می‌نمایند.

بزرگان، مورّخان و تراجم نویسان به نظم و نثر در ستایش وی مطالبی نوشته و پاره‌ای از آثارش را به زبانهای اُردو، تركی، پشتو و فرانسوی ترجمه كرده و بر برخی از آنها شروح ارزشمندی نوشته اند. (5)

دانشوری نیكو خصال

نویسندگان و شرح حال نگاران، سید علی همدانی را به عنوان مُحقّق فاضل و دقیق، عارف معروف و جامع علوم معرفی كرده اند. (6) قاضی نورالله شوشتری (7) كمالات وی را ستوده و شیخ آقا بزرگ تهرانی او را عارف حسینی نامیده است. (8)

سید علی همدانی رعایت موازین شرعی را در سلوك عرفانی لازم می‌دانست. او بسیار امر به معروف و نهی از منكر می‌كرد و شاگردان و مأنوسین خود را از بدعت منع می‌كرد و این حركت را نوعی ضلالت تلقّی می‌نمود. مكرّر در آثار خود، خوانندگان را به مراعات موازین شرع مقدس نه به لحاظ وجوب رعایت ظاهر و اكتفا نمودن به امور شریعت، بلكه از حیث اعتقاد راسخ به اقامه دین هشدار داده است. در یكی از نامه‌ها یادآور می‌شود: زنهار كه اگر اقامه امور دین را سهل بگیری نتیجه نخواهد داد.

ترویج دین مبین اسلام و تبلیغ و انجام وظایف الهی و انسانی هدفی مقدّس بود كه سید علی در سفر و حضر با اصرار و استواری آن را تعقیب می‌نمود و محورهایی را برای عملی ساختن آن در پیش گرفت: تدریس معارف اسلامی و اصول اعتقادی، تربیت شاگردانی كه هر كدام مبلّغی دانشور بودند، تشكیل مجالس وعظ و خطابه، برپا كردن حوزه‌هایی برای تهذیب نفوس و رویش فضایل اخلاقی، آموزش دادن به مُبلّغان و واعظان و ایجاد سازمانی وسیع و منظم برای رساندن پیام توحید به طالبان حقیقت، اهتمام به احیای عنصر حیاتی امر به معروف و نهی از منكر و مقاومت در برابر مفاسد.

او حكّام و والیان را راهنمایی می‌كرد و آنان را به عدل و انصاف و رعایت قوانین دینی فرا می‌خواند، احداث مسجد و مدرسه و تأسیس كتابخانه، كوششهایی بود كه به تشویق یا زیر نظر این عارف مبلّغ انجام می‌گرفت.

غلبه بر رهبران فرقه‌های غیر مسلمان در مقام مباحثه و از طریق بیان حجتهای قوی و منطقی و الهام گرفته از قرآن، سنت نبوی و سیره ائمه هدی علیه السلام، ارائه نمونه عینی و كاملی از اخلاق اسلامی و بروز خصالی چون شجاعت، استقامت، قاطعیت، اراده‌ای قوی، همتی فوق العاده، صراحت لهجه، زهد و قناعت، نان خوردن از دسترنج خویش، فداكاری و مقدم داشتن دیگران بر خود، وقف دارائیهای خویش برای كمك به نیازمندان جامعه و نیز احیای اماكن مذهبی و تبلیغی، تألیف و تصنیف دهها كتاب و رساله در موضوعات گوناگون علوم اسلامی و... از ویژگیها و اقدامات آن بزرگوار است. (9)

رسالتی پررنج

برنامه‌های عالی، سازنده و رشد دهنده این مبلّغ بزرگوار موجب گردید تا از یك سو صدها هزار نفر از هندوان كه در آتش بت پرستی، انحراف و جاهلیت می‌سوختند و می‌گداختند خلعت اسلام بپوشند و به فطرت راستین خویش باز گردند و هزاران مسلمان كه فقط دین ظاهری را رعایت می‌كردند، به حقایق ناب قرآنی نزدیك گردند و اعتقادات خود را عمیق‌تر نمایند.

او در طریق تبلیغ دین و ترویج معارف اسلام ناب محمدی مشقّات زیادی را تحمل كرد. در نامه‌ای به سلطان غیاث الدین، حاكم یكی از نواحی كشمیر نوشته است: این جانب كوشیدم آنچه معروف است انجام دهم؛ ولی اكنون جمعی از جاهلان فتنه انگیز با بی شرمی به تشنج و نزاع اجتماع كرده اند، بدیهی است كه صدور این عمل از آنان و جرئت چنین كاری بدون تقویت آن از سوی شما میسّر نمی‌باشد. اگر خاطرت می‌خواهد كه اهل آن دیار به این بنده خدا آن كنند كه یزید با جدّم حضرت امام حسین علیه السلام كرده بود، این جفاها را تحمل كرده و چنین زجرهایی را سعادت خود می‌دانم، قبلاً هم ناگواریهایی را تجربه نموده و از این رهگذر رنجهای زیادی كشیده‌ام، ولی مرا عهدی است واثق كه اگر جمله زمین آتش بگیرد و از آسمان شمشیر ببارد، آنچه را حق است نپوشم و جهت مصلحت فانی، دین را به دنیا نفروشم.

یك بار هم عدّه‌ای از تنگ نظران نفوذ معنوی و تأثیر كلام سید علی همدانی را برنتابیدند و در جلسه‌ای به وی زهر دادند كه به لطف خداوند اثر آن دفع و خنثی گردید. (10)

قاضی نورالله شوشتری از زبان وی نوشته است: پس از اینكه از روی حسد مرا زهر دادند، حق تعالی مرا از مرگ حتمی نجات داد، اگر چه اثرش باقی است و سالی یك بار زرداب می‌رود و سپس خشك می‌شود. (11)

سفرهای تبلیغی

سید علی همدانی از 20 سالگی مسافرتهای ترویجی خود را آغاز كرد و این برنامه چندین دهه ادامه یافت. او برای تحمل سختیهای سفر، قدرت روحی شگفتی داشت و در عملی ساختن مقاصد عالی خود دائماً در سفر بود و در جای معینی توقف طولانی ننمود. سید علی از كوههای صعب العبور، دشتهای خشك و بی آب و علف گذشت و از این ناملایمات شكوه‌ای ننمود، حتی زمانی قوت خود را به مسافرانی دیگر بخشید و خود گرسنه به راهش ادامه داد: روزی هم در سفری دریایی تخته كشتی شكست و سید با مشقّت فراوان به لطف خداوند از خطر غرق شدن رهایی یافت. چندین بار به سرزمین حجاز و سایر نقاط عربستان سفر كرد و دوازده بار حج گذارد، بارگاه هشتمین امام را در مشهد مقدس بارها زیارت كرد، به اغلب شهرهای آسیای میانه، قفقاز، آذربایجان، سریلانكا، تبت، شمال و جنوب شبه قاره هند و ممالك عرب مسافرت كرده و در این سفرها به نشر معارف اسلامی و معرفی مكتب اسلام و ارائه نمونه‌هایی از فضیلتها و ارزشهای دینی مبادرت نموده و بسیاری را به سوی آیین پیامبر هدایت كرد (12).

در ختلان از توابع آسیای میانه روستایی را خرید و وقف در راه خدا نمود، در مدرسه‌ای كه بنا كرد، وسایل تربیت شاگردان را فراهم ساخت و مردمان علاقه مند از دور و نزدیك به حضورش می‌رسیدند. در این ناحیه وی فعالیتهای تبلیغی خویش را متمركز نمود و به ارشاد مردم پرداخت و آثاری را تألیف نمود (13).

مهاجرتی با بركت

كشمیر ناحیه‌ای كوهستانی در شمال غرب هند و دامنه كوههای هیمالیا با مناظر پر جاذبه و آب و هوای مصفا می‌باشد كه در وضع كنونی 222000 كیلومتر مربع مساحت دارد. 75% آن موسوم به جامو و كشمیر در اختیار هند قرار دارد و 79778 كیلومتر مربع آن متعلق به پاكستان و موسوم به كشمیر آزاد است. در حدود 41500 كیلومتر مربع آن در اختیار چین است كه در نبرد بین چین و هند، به تصرف این كشور درآمد. آب و هوای مطبوع، موقعیت سوق الجیشی، ذخایر فراوان و رودخانه‌های پر آب همراه با 95% سكنه مسلمان، این سرزمین را در آسیای جنوبی دارای امتیازات ویژه‌ای نموده است.

كشمیر شامل سه بخش به لحاظ قلمرو قومی می‌باشد؛ اكثریت مسلمین در دره كشمیر و جامو (14) ، هندوها و سیكها در جامو و اقلیت بودایی با ریشه تبّتی در فلات شرق لاداخ سكونت دارند.

با اینكه دین اسلام در قرن اوّل هجری به این سرزمین وارد شده است، تابش این آیین تا سال 776 ه. ق در كشمیر به تأخیر افتاد و از این سال سید علی همدانی با فعالیتهای تبلیغی خود، اسلام و تشیع را در این ناحیه دین اكثریت مردم نمود. بر حسب بررسی منابع گوناگون، وی در این سال چند ماهی در آن دیار اقامت گزید و به سفر حج رفت و در سال 781 ه. ق برای بار دوم به كشمیر آمد و تا اواخر سال 783 ه. ق در این منطقه مشغول فعالیت تبلیغی بود. از اوائل سال 785 تا اواخر 786 نیز در این قلمرو ساكن گردید.

او در رأس 700 تن از یاران، شاگردان و پیروانش كه غالباً از سادات، مشاهیر و عرفا بوده اند به كشمیر آمد و در آنجا نفوذ زیادی بدست آورد، جمعی از همراهانش در این سرزمین سكونت گزیدند كه امروزه غالب سادات آن سامان از بازماندگان و یاران با همّت سید علی همدانی می‌باشند. (15)

میر سید علی در محله‌ای به نام علاء الدین پوره در شهر سرینگر كنونی در كنار رودخانه جهلم سكنی گزید؛ همان جایی كه بعدها مسجدی بنا كردند. مهاجرتش در روزگار قطب الدین هند چهارمین فرمانروای دودمان شاهمیری صورت گرفت. وی از سید استقبال كرد، پیروش گردید و از او اخذ معرفت نمود و هر روز با خلوص نیت و صفای باطن نزد سید می‌آمد تا آداب دینی را از وی بیاموزد و چون از راه بی خبری دو خواهر را در یك زمان به ازدواج خویش در آورده بود، به دستور آن مبلّغ توانمند یكی را طلاق داد و لباس فرمانروایی را از تن بیرون نمود و خویشتن را با جامه‌ای اسلامی آراست. سید كلاهش را به وی هدیه داد و رساله قدوسیه را برایش نگاشت و نیز قطب الدین، مخاطب برخی نامه‌های اوست. (16)

نویدها و امیدها

سید علی همدانی در كشمیر با عالمان، مسافران و كاهنان مذاهب دیگر چون هندوها و بوداییها مناظره‌هایی مداوم و گسترده انجام می‌داد كه در غالب این مباحثه‌ها بر آنها غلبه می‌كرد.

در دوران اقامتش در كشمیر كه مجموعاً پنج سال طول كشید، 37000 نفر به دستش مسلمان شدند و بخاطر نفوذ معنوی و اجتماعی فوق العاده‌اش اسلام در این سامان گسترش یافت. مردم به گونه‌ای شیفته اسلام گردیدند كه معابد را خراب می‌كردند و به جای آن مسجد می‌ساختند و همراهان سید را فرا می‌خواندند تا در مسجدهای تازه تأسیس شده اذان بگویند و به افتتاح آن مبادرت ورزند.

امیران محلی دستورات او را بی كم و كاست اجرا می‌كردند و در پرتو لطف خداوند، تعلیمات و تبلیغاتش بركات زیادی به همراه داشت. مرتاضان و ساحران معروف هندی و بودایی وقتی مغلوب بحثهای منطقی او می‌گردیدند و كراماتی از وی مشاهده می‌كردند، بدون چون و چرا و با تمایل درونی دین اسلام را پذیرا می‌شدند. این ویژگی برای ایجاد تحول در روحیه عموم مردم بسیار تأثیرگذار و قرین موفقیت بود و بدین گونه مذهب تشیع با اهتمام فراوان و زحمات وافر این سید دانشور و عارف متدین در كشمیر تثبیت گردید. (17)

او پیوسته نمازهای پنج گانه را بر كرانه دریا اقامه می‌نمود و بعد از ادای نماز فجر و ذكر و اوراد و انجام وظایف شرعی، در جایی بلند قرار می‌گرفت و با مردم در خصوص عقاید دینی سخن می‌گفت، آنان را موعظه می‌كرد و مطالب اخلاقی را با لحن شیرین و جذّاب و با ملاحظه میزان ظرفیت و استعداد عموم طبقات و عاری از هر گونه لفّاظی و تعلیقات زبانی بیان می‌كرد. هم زمان با این حركت، زبان فارسی را هم در این سرزمین رواج داد؛ در واقع تمامی فعالیتهای پر دامنه تبلیغی، فرهنگی و اجتماعی سید علی همدانی كه در كشمیر سازنده، رشد دهنده و پر فایده بود، محتوا و روحی اسلامی داشت و ظرف و كالبد آن زبان فارسی بود. ارتباط این روح و بدن در این نقطه به اندازه‌ای چشمگیر گردید كه وی حواری كشمیر نامیده شد و كشمیر به ایران صغیر ملقّب گشت و با آنكه مردمان این ناحیه دیرتر از غالب مناطق شبه قاره هند با زبان فارسی آشنا شدند، تعداد نویسندگان و شاعران پارسی گویی كه از این ناحیه برخاسته اند افزون‌تر است. (18)

استاد شهید مرتضی مطهری می‌نویسد: «یكی از كسانی كه در كشمیر به اسلام خدمت كرده است، میر سید علی همدانی بوده. این مرد بزرگ كه از مفاخر اسلامی است هزارها شاگرد در كشمیر تربیت كرده كه هر كدام برای خود استاد شدند. مقام سید علی همدانی هنوز در كشمیر محترم است و مردم آنجا [قبر او] را زیارت می‌كنند. (19)

سید علی همدانی یك سازمان تبلیغی هدف دار و برنامه‌ریزی شده در كشمیر پدید آورد و تحت نظارت دقیق او، واعظان و مبلّغان برای ارشاد مردم، مهیا می‌گردیدند، سپس به نواحی گوناگون اعزام می‌شدند تا معارف قرآن و عترت را به مردم معرفی كنند.

اوّلین مدرسه علوم دینی در كشمیر به دست این مبلّغ توانمند ساخته شد، هم چنین سلطان شهاب الدین به توصیه میر سید علی همدانی مدرسه القرآن را در این قلمرو احداث نمود كه مدرسه‌ای وسیع و مهم بود و از تمام نواحی كشمیر طالبان علم و معرفت به این مدرسه می‌آمدند و بزرگ‌ترین معاریف این سرزمین در آن بالیدند. سلطان قطب الدین بنا به تأكید وی مدرسه‌ای بزرگ ساخت كه دیگر علوم را در آن تدریس می‌كردند.

سید علی همدانی در كشمیر كتابخانه‌ای تأسیس نمود و در این مكان بسیاری از منابع علوم و معارف اسلامی را به زبانهای عربی و فارسی فراهم ساخت. این كتابخانه اهمیت شایان توجهی بدست آورد و شخصیتهای علمی و فرمانروایان منطقه از آن بازدید بعمل می‌آوردند.

امروزه نیز حضور معنوی و فرهنگی سید علی همدانی در شبه قاره هند به رغم تمامی موانع محسوس است. اشعار فارسی متعددی كه در بخشهای گوناگون محراب مسجد و مدرسه وی در كشمیر توجه اهالی و مسافران را جلب می‌كند و آثار و نوشته‌ها و سروده هایش كه در گوشه و كنار این سرزمین مشتاقان فراوانی دارد، دلیلی بر این مدّعاست.

در سری نگر (مركز كشمیر) مدرسه و مسجدی بنیان نهاده اند كه امروزه پابرجاست و دو بیت زیر در كتیبه محراب آن نوشته شده كه مصراع آخر، تاریخ رحلت میر سید علی همدانی است:

حضرت شاه همدان كریم                                آیت رحمت ز كلام قدیم

گفت دم آخر و تاریخ شد:                              «بسم الله الرحمن الرحیم» (786 ه. ق) (20)

آثار و تألیفات

نوشته‌های سید علی همدانی كه به بیش از 110 جلد كتاب، رساله و مجموعه شعری بالغ می‌گردد، به لحاظ محتوا، مضمون، سبك و نثر و نظم در خور توجه می‌باشد. این آثار در عرصه‌های گوناگون تفسیری، روایی، فلسفه و حكمت، اخلاق، عرفان و ادبیات نگاشته شده و در تمام آنها مطالب آموزنده، مباحث معنوی و ذوقی دیده می‌شود. نكته سنجیهایی كه وی در پدید آوردن نظم و نثر اعمال نموده، آثارش را جالب و خواندنی نموده است.

فرزندان

سید علی همدانی در اسفراین شیخ محمد بن اركانی (استاد خود) را ملاقات نمود و وی سید را به ازدواج توصیه نمود و چون متأهل گردید، خداوند فرزندی به نام سید محمد به وی داد.

سید محمد پس از نشو و نما و تحصیلات وارد كشمیر گردید و تلاشهای پدرش را پی گرفت. او «سوها بَهَت» نخست وزیر سلطان اسكندر را در این قلمرو به اسلام در آورد و نامش را سیف الدین نهاد. این زمامدار پس از اسلام آوردن، معابد بودایی و هندو را خراب كرد.

میر محمد در سال 800 ه. ق از هندوستان به مكه رفت و حج گذارد و سرانجام در سال 809 ه. ق درگذشت و در كنار پدرش دفن گردید.

اعقاب و احفاد سید محمد در همدان، سری نگر (كشمیر) ، بلخاب (حوالی بلخ) و نقاط دیگر فعالیتهای پدران خود را تداوم بخشیدند و در ارشاد و هدایت مردم كوشیدند.

رحلت

سید علی در ذیقعده 786 ه. ق به قصد سفر حج از كشمیر بیرون آمد و چند روز از حركت او نگذشته بود كه حاكم پاخلی از او دعوت كرد چند روزی در سرزمین تحت فرمانروایی وی بماند و مردم را موعظه نماید. سید علی پذیرفت و حدود ده روز در آنجا مشغول سخنرانی بود و پس از آن به سفر خویش ادامه داد كه بیماری به وی روی آورد و بعد از پنج روز در شب چهارشنبه ششم ذی حجه سال 786 ه. ق، به سرای جاوید شتافت و میهمان قدسیان گردید.

شب رحلت تا بامداد ذكر یا الله و یا حبیب بر زبانش جاری بود و در حالی كه كلمه مباركه «بسم الله الرحمن الرحیم» را زمزمه می‌نمود دعوت حق را لبیك گفت. محل فوتش را چند كیلومتری كونار در مرز ایران و افغانستان نوشته اند. پس از مراسم غسل و كفن پیكرش را به ختلان انتقال دادند، در حالی كه بوی خوش از آن به مشام تشیع كنندگان می‌رسید. بدنش در یكی از آبادیهای كولاب، همان جایی كه سید مسجد و مدرسه‌ای بنا كرده بود دفن گشت.

بنای نخستین آرامگاه سید علی همدانی هم اكنون در تاجیكستان واقع در آسیای میانه، پابرجاست كه شامل یك اتاق بزرگ و نُه حجره كوچك است. ده نفر از افراد خاندانش در این مكان آرمیده اند (21).

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) احوال و آثار و اشعار میر سید علی همدانی،دكتر محمد ریاض، ص 7 - 6.

2) روضات الجنان، حافظ كربلایی، ج 1، ص 71 و 158 و ج 2، ص 158.

3) مروّج اسلام در ایران صغیر، پرویز اذكایی، ص 64 - 63.

4) احوال و آثار میر سید علی همدانی، صص 90 - 83؛ بزرگان و سخن سرایان همدان، دكتر مهدی درخشان، ج 1، ص 88.

5) گلشن ابرار، ج 5، ص 86 - 85.

6) نفحات الانس، جامی، ص 447؛ مقامات عارفان، ترجمه و شرح احمد خوشنویس عمار، ص 167.

7) مجالس المؤمنین، ج 2، ص 143.

8) طبقات اعلام الشیعه، ج 3، ص 150.

9) احوال و آثار... ، ص 24؛ لغت نامه دهخدا، ج 11، ص 283؛ مشارق الاذواق، مقدمه مصحّح.

10) روضات الجنان، ج 2، ص 271 - 270.

11) مجالس المؤمنین، ج 2، ص 142 و 143.

12) احوال و آثار... ، ص 30 - 27؛ بزرگان و سخن سرایان همدان، ج 1، ص 85؛ دائرة المعارف فارسی، ص 883.

13) شرح مرادات حافظ، مقدمه مصحّح، ص 48 - 47.

14) مردم این سامان سالهاست كه برای استقلال كشمیر مسلمان تلاش می‌كنند.

15) تشیع در هند، جان نورمن هالیستر، ترجمه آذر میدخت مشایخ فریدنی، ص 163.

16) روضات الجنان، ج 2، حواشی سلطان القرایی، ص 588؛ دائرة المعارف تشیع، ذیل امیر سید علی همدانی، ص 518.

17) تشیع در هند، ص 163؛ احوال و آثار... ، ص 50.

18) نك: تذكره شعرای كشمیر، سید حسام الدین راشدی كه در چهار جلد به طبع رسیده است.

19) خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مرتضی مطهری، ص 393.

20) بزرگان و سخن سرایان همدان، ج اول، ص 86.

21) شیعه در هند، سید عباس اطهر رضوی، ج 1، ص 264.

372 دفعه
(0 رای‌ها)