راستی او كیست كه همه درباره او، از آینده او، از حكومت و عدالت او سخن میگویند؟ او كیست كه همه چشم انتظار رؤیت جمال دلربای او، و بی قرار از عطر جانفزای خاك پای او هستند.
خال زیبای جمال دلربایت را بنازم بوی عطر جانفزای خاك پایت را بنازم
ای صفای هر مصفا مهدی زیبای زهرا از صفای قلب میگویم صفایت را بنازم
خداوند قرنها است كه از او سخن گفته، پیامبران درباره او و آینده او و از عدالت او سخن به بیان آورده اند، پیغمبر خاتم كه پیامبران گذشته بشارت آمدن او را داده اند، به آمدن او و عدالت او بشارت داده است، حتی در شب معراج او را در میان ائمه دیگر دید «كانه كوكب دری فی وسطهم؛ او همچون ستارهای درخشان در میان ائمه دیگر بود.» و به حبیب خدا، از خدای حبیب خطاب شد: «یا محمد! احببه فانی احبه و احب من یحبه؛ (1) ای محمد او را دوست بدار، به درستی كه من او را دوست میدارم. و دوست میدارم كسی را كه او را دوست داشته باشد.» راستی او كیست كه امیر دلها، علی علیه السلام در اندیشه او و یاران او است و مشتاقانه فریاد «شوقا الی رؤیتهم؛ سخت مشتاق دیدار ایشان هستم.» (2) سر میدهد. و امام سجاد علیه السلام آرزوی دیدن او را دارد و چنین دعا میكند كه: «وارزقنی رؤیة قائم آل محمد؛ (3) زیارت قائم آل محمد صلی الله علیه و آله را روزیم فرما.» و از خدا میخواهد كه شهادت در ركاب او قسمتش شود: «وارزقنی الشهادة بین یدیه؛ (4) شهادت در ركاب او را روزیم فرما.»
مرگ است آرزوی همه مؤمنان ولی جان باختن به راه امام زمان خوش است
سعی صفا و مروه و طوف حریم دوست در خدمت امام زمان و مكان خوش است
او كیست كه امام باقر علیه السلام پدر و مادر و جان خویش را فدای او میداند و میگوید: «بابی انت و امی المسمی باسمی؛ (5) پدر و مادرم به فدایت باد كه همنام منی.»
و امام صادق علیه السلام میگوید: «اگر او را درك میكردم، تمام عمرم خادم او میشدم؛ و لو ادركته لخدمته ایام حیاتی.» (6)
و ناله سر میدهد: «ای آقای من! غیبت تو آرامش را از من دور كرده و خواب و استراحت را بر من دشوار كرده، و شادی را از دل من ربوده است.ای سرور من! غیبت تو مصیبتها و گرفتاریهای مرا دائمی نموده است؛ و آب دیده مرا جاری كرده، و ناله و فریاد و فغان من را بلند نموده است.» (7)
آنچه در پیش رو دارید، نگاهی است گذرا به سخنان سرور شهیدان، حسین بن علی علیهما السلام درباره عزیز دلها، مهدی فاطمه علیها السلام.
صاحب الامر كیست؟
1. شعیب بن حمزه نقل میكند: روزی بر امام حسین علیه السلام وارد شدم و پس از سلام و احترامات لازم پرسیدم: آیا شما «صاحب الامر» هستید؟ فرمود: نه. پرسیدم آیا فرزند شماست؟ پاسخ داد: نه. پرسیدم آیا فرزند فرزند شماست؟ فرمود: نه. گفتم صاحب الامر كیست؟
فرمود: «الذی یملاها عدلا، كما ملئت جورا، علی فترة من الائمة تاتی، كما ان رسول الله صلی الله علیه و آله بعث علی فترة من الرسل؛ كسی است كه زمین را پر از عدل و داد میكند، چنان كه پر از ستم شده باشد، او پس از دوران طولانی از حضور امامان میآید، چنان كه رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از آنكه دوران طولانی از حضور پیامبران آسمانی گذشت مبعوث شد.» (8)
2. عیسی خشاب میگوید: از حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام سؤال كردم: آیا صاحب الامر شما هستید؟ امام پاسخ داد: «لا ولكن صاحب الامر الطرید الشرید الموتور بابیه المكنی بعمه؛ نه، صاحب الامر آن مخفی شده و در نهان است كه به خونخواهی پدرش بر خواهد خاست و با كنیه عمویش خوانده شود.» (9)
ویژگیهای امام زمان
امام حسین علیه السلام برای معرفی و شناساندن صحیح و دقیق حضرت مهدی علیه السلام، ویژگیهای آن حضرت را به این صورت بیان میكند:
«فی القائم منا سنن من الانبیاء، سنة من نوح و سنة من ابراهیم و سنة من موسی و سنة من عیسی، و سنة من ایوب و سنة من محمد صلی الله علیه و آله، فاما من نوح فطول العمر، و اما من ابراهیم فخفاء الولادة و اعتزال الناس و اما من موسی فالخوف والغیبة و اما من عیسی فاختلاف الناس فیه و اما من ایوب فالفرج بعد البلوی واما من محمد فالخروج بالسیف؛ در [زندگی] قائم ما، سنتهایی از پیامبران وجود دارد: سنتی از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و ایوب و حضرت محمد صلی الله علیه و آله.
اما از نوح، طول عمر است، و اما از ابراهیم، ولادت پنهان و دوری از مردم است و اما از موسی، واهمه داشتن و غیبت كردن است و از عیسی، اختلاف مردم در وجود اوست، و از ایوب، گشایش پس از آزمایش و [گرفتاری] است و از محمد صلی الله علیه و آله، قیام با شمشیر است.» (10)
مركز حلقه عشاق تویی در همه خلق جهان طاق تویی
انبیا مست ولایت بوده اند همه مشتاق لقایت بودهاند
شك ندارم كه گدایت بودهاند همه محتاج عطایت بودهاند
همه در ذات تو حیران مانده اند بلكه انگشت به دندان ماندهاند
من خادم او هستم
در حضور امام حسین علیه السلام پیرامون امام مهدی علیه السلام بحثی مطرح شد. شخصی پرسید یا ابا عبدالله! آیا حضرت مهدی هم اكنون متولد شده است؟
امام حسین علیه السلام فرمودند: «لا، و لو ادركته لخدمته ایام حیاتی؛ خیر، ولی اگر او را درك كنم، تا زندهام او را خدمت میكنم.»
خادم درگه تو جبرائیل بنده كوچك تو میكائیل
عبد فرمانبر تو عزرائیل خاك پابوس تو هم اسرافیل
همه محكوم به فرمان تو اند یكسره ریز خور خوان تو اند
غیبت حضرت
حضرت ابا عبدالله علیه السلام برای روشن ساختن دوران زندگی حضرت مهدی علیه السلام برای یاران خویش، از غیبت صغری و كبرای آن حضرت سخن میگوید: «لصاحب هذا الامر - یعنی المهدی علیه السلام - غیبتان؛ احداهما تطول حتی یقول بعضهم: مات و بعضهم: قتل و بعضهم: ذهب، و لا یطلع علی موضعه احد من ولی و لا غیره، الا المولی الذی امره؛ (11) برای صاحب امر؛ یعنی، مهدی علیه السلام، دو غیبت است: یكی از آن دو چنان طولانی شود كه گروهی از آنان بگویند: مرده است. و جمعی بگویند: كشته شده است. و جمعی بگویند: او رفته است. و هیچ كس - از ولی و غیر ولی - از جایگاه او اطلاعی نخواهد داشت جز مولایی كه به او امر كرده است.»
عاشقان روی جانان جمله بی نام و نشانند نام داران را هوای او دمی بر سر نیامد
مردگان را روح بخشد، عاشقان را جان ستاند جاهلان را این چنین عاشق كسی باور نیامد (12)
در جای دیگر امام حسین علیه السلام فرمودند: «قائم هذه الامة هو التاسع من ولدی، و هو صاحب الغیبة و هو الذی یقسم میراثه و هو حی؛ قائم این امت نهمین از فرزندان من است، او صاحب غیبت است و كسی است كه میراثش در حالی كه زنده است تقسیم میگردد.» (13)
صبر در دوران غیبت
یكی از مهمترین وظائف شیعیان در دوران غیبت صبر در سختیها و دوری آن حضرت، و استقامت بر دین و مسائل دینی است. امام حسین علیه السلام با توجه به اصل «تداوم هدایت.» و رهبری جامعه اسلامی، با بیان سرانجام روشن جهان، اجر و پاداش عظیمی برای صابران دوران غیبت بیان نموده است. چنان كه میفرماید: «دوازده هدایت كننده از ماست و نخستین آنها امیرالمؤمنین علی علیه السلام و آخرین آنها نهمین فرزند من میباشد، او امامی است كه بر حق قیام میكند، خدا توسط او زمین را پس از آنكه مرده باشد زنده میكند، دین با او آشكار میگردد و آیین حق توسط او جهانی میشود؛ گرچه خوشایند مشركین نباشد. «له غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت فیها علی الدین آخرون فیؤذون و یقال لهم «متی هذا الوعد ان كنتم صادقین.» (14) و اما ان الصابر فی غیبته علی الاذی و التكذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدی رسول الله؛ او را غیبتی است كه در آن گروههایی مرتد میشوند و د یگرانی بر دین ثابت قدم میمانند، پس اذیت میشوند و به آنها گفته میشود: اگر شما راستگو هستید، این وعده كی فرا میرسد؟ كسی كه در زمان غیبت او بر آزار و تكذیب، صابر باشد، همانند مجاهدی است كه در پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله با شمشیر جهاد میكند.» (15)
غم مخور ایام هجران رو به پایان میرود این خماری از سرما میگساران میرود
بلبل اندر شاخسار گل هویدا میشود زاغ با صد شرمساری از گلستان میرود
وعده دیدار نزدیك است یاران مژده باد روز وصلش میرسد ایام هجران میرود (16)
حتمی بودن قیام
امام حسین علیه السلام نسبت به ظهور حضرت مهدی علیه السلام، با ایمان و یقین سخن گفته است، و آینده جهان و اسلام را نورانی دانسته و بر همین اساس است كه میفرماید: «لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد، لطول الله عز وجل ذلك الیوم حتی یخرج رجل من ولدی فیملاها عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما. كذلك سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله یقول؛ (17) اگر از دنیا جز یك روز باقی نماند، پروردگار عزیز و بزرگ آن روز را چنان طولانی خواهد كرد تا مردی از فرزندان من قیام كند و جهان را پر از عدل و داد نماید، چنان كه پر از فساد و ستمكاری شده باشد. من این چنین از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدهام.»
آری همین یقین است كه شیعه را زنده و شاداب نگهداشته و نسبت به آینده خوشبین است.
صد بار گر از دست غمت خون رود از دل از در چو در آیی همه بیرون رود از دل
گر قصه عشق تو و یاران بنگارند صد لیلی و مجنون همه بیرون رود از دل
در قتل من ای شه بكش آهسته كمان را حیف است كه پیكان تو بیرون رود از دل (18)
چهره شاداب
امام حسین علیه السلام با علوم و آگاهی كه به وسیله جد و پدر بزرگوارش در اختیار داشت، تحولات گوناگون آینده و خصوصیات فردی حضرت مهدی علیه السلام مانند شكل و سن و سال آن حضرت و برخورد برخی مردم را به روشنی بیان فرموده است، آنجا كه میفرماید: «لو قام المهدی لانكره الناس، لانه یرجع الیهم شابا موفقا و ان من اعظم البلیة ان یخرج الیهم صاحبهم شابا، و هم یحسبونه شیخا كبیرا؛ (19) اگر مهدی قیام كند، مردم او را انكار مینمایند؛ زیرا او به صورت جوانی شاداب به سوی آنها بر میگردد و از بزرگترین آزمایش [برای مردم آن زمان] همین است كه صاحبشان به صورت جوان به سویشان خروج میكند در حالی كه آنها او را بسیار پیر میانگارند.»
ساقی بیا كه یار ز رخ پرده بر گرفت كار چراغ خلوتیان باز در گرفت
آن شمع سر گرفته دگر چهره بر فروخت و آن پیر سالخورده جوانی ز سر گرفت
روزگار بعد از ظهور
الف) انتقام از ستمگران:
امام حسین علیه السلام وقتی انبوه مشكلات جامعه اسلامی آن روزگاران را میدید و انواع ظلم و ستم كاری دشمنان را شاهد بود، به آینده روشن و ظهور و انتقام آن حضرت چشم دوخته، اظهار میداشت: «یظهر الله قائمنا فینتقم من الظالمین؛ خداوند قائم ما را ظاهر میكند و از ستمگران انتقام میگیرد.» (20)
ب) عدالت فراگیر:
اسلام حقیقی یعنی تشیع، امامی را چشم به راه است كه جهان را پر از عدل و داد خواهد كرد. در این زمینه امام حسین علیه السلام سخنان فراوانی دارند از جمله فرمودند: «ثم یقوم قائمنا یملا الدنیا قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما و یشفی صدور قوم مؤمنین هم شیعته؛ پس قائم ما قیام كند، جهان را پر از عدل و داد خواهد كرد چنان كه پر از ظلم و فساد شده باشد و دلهای مؤمنین از شیعیان خود را شفا میبخشد.» (21)
حارث بن عبدالله اعور میگوید: خدمت امام حسین علیه السلام رسیدم و از تفسیر سوره «شمس.» پرسیدم، حضرت پاسخ دادند تا رسیدند به این آیه «و النهار اذا جلیها» (22) ؛ «قسم به روز وقتی كه صفحه زمین را روشن سازد.» و فرمودند: «ذلك القائم علیه السلام؛ من آل محمد یملا الارض عدلا و قسطا؛ این [روز روشن] قائم از خاندان محمد صلی الله علیه و آله است كه زمین را پر از عدل و داد كند.» (23)
ج) فقر زدایی عمومی:
یكی از آرزوهای دیرین تمام انسانها، فقر زدایی عمومی، و آبادانی فراگیر و جهانی است.
این آرزو در دوران آن حضرت برآورده میشود؛ زیرا پس از ظهور حضرت مهدی علیه السلام و استقرار عدل جهانی و عدالت اقتصادی هر گونه فقر و نیازی در كره زمین ریشه كن خواهد شد. امام حسین علیه السلام با اشاره به این دوران چنین میفرماید: «تواصلوا و تباروا فوالذی فلق الحبة و برا النسمة، لیاتین علیكم وقت لا یجد احدكم لدیناره و لا لدرهمه موضعا؛ با یكدیگر ارتباط داشته باشید و به یكدیگر نیكی كنید، پس سوگند به خدایی كه دانه را شكافت و پدیدهها را آفرید، زمانی بر شما فرا خواهد رسید كه شما جایی برای [بخشش] درهم و دینار خود نخواهید یافت.» (24)
مدت حكومت حضرت
یكی از پرسشهای مهم این است كه حضرت مهدی چه مدت پس از ظهور زندگی و حكومت میكند؟ آنچه مسلم است، باید به اندازهای حكومت كند كه پایههای ظلم و ستم گری ویران گردد و بر جای آن بنیاد عدل و داد استوار گردد. بدون تردید، این مسئله اساسی، زمان میطلبد و فرصت میخواهد، و بنا نیست كه آن حضرت همه امور را براساس معجزه و روش غیر عادی به پیش ببرد؛ بنابراین عقل اقتضا میكند كه آن حضرت مدتی طولانی حیات داشته باشد، تا بتواند در این دنیای گسترده، تحولی همه جانبه و فراگیر ایجاد كند و جهان را با اسلام و ارزشهای اسلامی آشنا سازد.
اما این مدت چه اندازه به طول میانجامد، خیلی روشن نیست و روایات وارده از طریق خاصه و عامه گوناگون است:
پنج، بیست، سی و چهل سال، در منابع اهل سنت وارد شده است (25) و نوزده و اندی، بیست، سیصد و نه سال در منابع شیعی به ثبت رسیده است. (26)
از جمله، امام حسین علیه السلام فرمودند: «یملك المهدی تسعة عشر سنة و اشهرا؛ مهدی علیه السلام نوزده سال و چند ماه حكومت خواهد كرد.» (27)
البته این روایت با روایاتی كه سیصد و نه سال را مدت حكومت دانسته اند، تنافی ندارد؛ چون هر دو مثبت هستند، و دو روایت مثبت با هم تنافی ندارند، مخصوصا كه علامت حصر در این روایت به كار نرفته است، و ممكن است اشاره به دوران حساس حكومت آن حضرت باشد. چنان كه مرحوم مجلسی روایات فوق را این گونه جمع نموده است كه:
اخبار مختلفی كه درباره مدت حكومت آن حضرت وارد شده، برخی از آنها بر تمام مدت حكومت آن حضرت دلالت دارد، و برخی بر زمان استقرار و تثبیت دولت آن، و بعضی بر سالها و ماههایی كه در نزد ما میباشد حمل میشود، و برخی بر سالها و ماههای طولانی.» (28)
از این گذشته روایاتی داریم كه حكومت ائمه علیهم السلام را بعد از ظهور حضرت حجت تا قیامت، مستمر و ادامه دار میداند؛ از جمله امام هشتم علیه السلام یك روایت طولانی از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله درباره اهل بیت علیهم السلام نقل نموده است كه در ذیل آن از زبان خداوند متعال میخوانیم: «و لاطهرن الارض بآخرهم من اعدائی، و لاملكنه مشارق الارض و مغاربها و لاسخرن له الریاح، و لاذللن له السحاب الصعاب و لارقینه فی الاسباب، و لانصرنه بجندی، و لآمدنه بملائكتی، حتی تعلوا دعوتی و یجمع الخلق علی توحیدی ثم لادیمن ملكه، و لاداولن الایام بین اولیائی الی یوم القیامة؛ و زمین را به وسیله آخرین آنها از دشمنانم پاك میكنم، و شرق و غرب زمین را در سیطره سلطنت او در میآورم، و بادها را در تسخیر او قرار داده، ابرهای سخت و سركش را رام او گردانم، و او را بر اسباب مسلط نموده، با سربازانم او را یاری، و با ملائكه خود او را امداد میكنم، تا دعوت مرا برتری بخشد، و مردم را همه بر حكم توحید من گرد آورد، و سلطنت او را ادامه میدهم و روزگار را بین دوستان خود دست به دست میكنم (اشاره به مسئله رجعت) تا روز قیامت.»
روایت فوق سخن از ادامه سلطنت آن حضرت و همچنین ائمه اطهار علیهم السلام تا روز قیامت و پایان دنیا دارد. بحث را با شعری از امام خمینی رحمه الله به پایان میبریم:
بهار آمد كه غم از جان برد غم در دل افزون شد
چه گویم كز غم آن سرو خندان جان و دل خون شد
گروه عاشقان بستند محملها و وارستند
تو دانی حال ما واماندگان در این میان چون شد
حجاب از چهره دلدار ما باد صبا بگرفت
چو من هر كس بر او یك دم نظر افكند مجنون شد
گل از هجران بلبل، بلبل از دوری گل هر دم
بطرف گلستان هر یك بعشق خویش مفتون شد
پی نوشــــــــــــــت:
1) حسین نوری طبرسی، نجم الثاقب (چاپ جمكران) ، ص 142 و ترجمه عربی همان، ج 1، ص 383 و ر. ك: بحار الانوار، ج 36، ص 323.
2) موسوعة احادیث امیرالمؤمنین، ج 1، ص 201.
3) مفاتیح الجنان، حرز امام زین العابدین، ص 189.
4) سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص 675.
5) غیبت نعمانی، ص 55.
6) بحار، ج 1، ص 148.
7) نجم الثاقب، همان، ص 746.
8) عقد الدرر، ابن عبدالعزیز مقدس شافعی متوفای 700 ه، ص 158.
9) كمال الدین، شیخ صدوق، ج 1، ص 318، ح 5؛ اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج 6، ص 398، ح 123؛ بحار الانوارمحمدباقر مجلسی، (دار الكتب الاسلامیة) ج 51، ص 133، ح 6.
10) كمال الدین (همان) ، ج 1، ص 576؛ علی بن عیسای اربلی، كشف الغمة، ج 2، ص 522؛ علم الیقین، ج 2، ص 793.
11) عقد الدرر (همان) ، ص 134.
12) امام خمینی رحمه الله.
13) كمال الدین (همان) ، ج 1، ص 317، ح 2؛ اثبات الهداة، ج 6، ص 397، ح 3؛ بحار الانوار (همان) ، ج 51، ص 133، ح 3.
14) یس/29.
15) كمال الدین (همان) ، ج 1، ص 317، ح 23؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص 69، ح 36.
16) امام خمینی رحمه الله.
17) بحار الانوار (همان) ، ج 51، ص 133، حدیث 5؛ كمال الدین، ج 1، ص 317، حدیث 4.
18) ملا آغاجان زنجانی.
19) عقد الدرر، ص 41؛ اثباة الهداة (همان) ، ج 7، ص 215، حدیث 119.
20) همان، ص 181، حدیث 704؛ اثبات الهداة (همان) ج 7، ص 138، حدیث 681.
21) بحار الانوار (همان) ، ج 36، ص 345، حدیث 212؛ عوالم، بحرانی، ج 15، ص 227، حدیث 212.
22) شمس/3.
23) بحار الانوار (همان) ، ج 24، ص 79، ح 20؛ تفسیر فرات كوفی، ص 563.
24) عقد الدرر (همان) ، ص 171؛ ر. ك: فرهنگ سخنان امام حسین علیه السلام (همان) ، ص 123.
25) ر. ك: سنن ابی داود، (دار احیاء السنة النبویه،) ج 4، ص 116.
26) ابو علی طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی (بیروت، دار المعرفة) ، ص 434؛ بحارالانوار (همان) ج 52، ص 280، 299.
27) فرهنگ سخنان امام حسین علیه السلام (همان) ص 133؛ عقد الدرر، ص 239.
28) بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، (بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم) ج 52، ص 280.