حضرت مهدىعلیه السلام همچنان كه از زیبایى ظاهرى برخوردار است، از زیبایى اخلاقى و معنوى فراوانى نیز برخوردار مىباشد كه عامل اصلى عظمت و محبوبیت آن حضرت این نوع زیباییها و اوصاف است.
صفاى باغ رضوان دارى اى دوست نشان از كوى یزدان دارى اى دوست
تویى یوسف كه در هر كوى و برزن هزاران پیر كنعان دارى اى دوست
نشانههاى ظاهر حضرت مهدىعلیه السلام، در شماره 74 مجله مبلغان به خوانندگان محترم عرضه شده است. آنچه پیش رو دارید، بیان گوشههایى از اوصاف اخلاقى و زیباییهاى معنوى آن حضرت است؛ هر چند اعتراف داریم مهدیاعلیه السلام!
«كتاب فضل تو را آب بحر كافى نیست كهتر كنم سر انگشت و صفحه بشمارم»
الف. تسلیم محض فرامین الهى
راز موفقیت همه انبیاء و اولیاءعلیهم السلام در اطاعت از خدا و تسلیم محض در مقابل فرامین او نهفته است.
حضرت مهدىعلیه السلام كه فرمانروایى بر تمام هستى خواهد یافت، یقیناً از بالاترین درجه فرمانبرى از خداى هستى برخوردار است.
حضرت صادقعلیه السلام در باره خضوع و فرمانبرى آن حضرت مىفرماید: «اَلْمَهْدِىُّ خَاشِعٌ لِلَّهِ؛ (1) مهدى در برابر معبود یكتا خاشع است.»
و حضرت رضاعلیه السلام در باره فروتنى آن حضرت در پیشگاه الهى فرمود: «وَ یكُونُ اَشَدَّ النَّاسِ تَوَاضُعاً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یكُونُ آخِذَ النَّاسِ بِمَا یأْمُرُ بِهِ وَ اَكَفَّ النَّاسِ عَمَّا ینْهَى عَنْهُ؛ (2) او در برابر خدا از همه متواضعتر است و آنچه به مردم فرمان دهد، خود بیش از دیگران به آن عمل مىكند و آنچه مردم را از آن نهى كند، خود بیش از همگان از آن پرهیز مىكند.»
یحیى بن فضل نوفعى مىگوید: روزى در شهر بغداد خدمت حضرت موسى بن جعفرعلیه السلام رسیدم. بعد از نماز عصر، حضرت دستهاى مباركشان را به طرف آسمان بلند و این چنین دعا كرد: «خدایا! تو را مىخوانم كه بر محمد و آل اوصلى الله علیه وآله درود فرستى و فرج انتقام گیرندهاى از دشمنانت را نزدیك گردانى و به وعدهاى كه به او دادهاى، وفا كنى! اى خداى با جلالت و بزرگوارى!»
خدمت حضرت عرض كردم: براى چه كسى دعا فرمودید؟ «قَالَ ذَلِكَ الْمَهْدِى مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ... بِأَبِی مَنْ لَیلُهُ یرْعَى النُّجُومَ سَاجِداً وَ رَاكِعاً بِأَبِی مَنْ لَا یأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ مِصْبَاحُ الدُّجَى بِأَبِی الْقَائِمُ بِأَمْرِ اللَّهِ؛ (3) فرمود: [آن كس كه برایش دعا كردم] او مهدى از آل محمدصلى الله علیه وآله است... پدرم فداى آنكه در شب مراقب ستارگان است [و شب را به بیدارى به سر مىبرد] ، در حالى كه سجده مىكند و ركوع انجام مىدهد. پدرم فداى آنكه در مسیر خدا سرزنش ملامتگران در او تأثیر ندارد و چراغ روشن تاریكى است. پدرم فداى آنكه به امر خدا قیام مىكند.»
در جملات فوق سخن از عبادتهاى شبانه حضرت، فرمانبرى محض از خدا و تأثیرناپذیرى از ملامت دیگران در مسیر الهى است و اینكه او در قیامش نیز تسلیم فرمان خداوند است كه هر گاه اذن فرماید، ظهور خواهد كرد.
ب. آرامش و معرفت
بدون شك هر كس سراپا تسلیم الهى باشد و زندگى را با عبادت و بندگى او سر كند، هم از آرامش درونى و روحى برخوردار خواهد بود كه «اَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ (4) «بیدار باشید، با یاد خدا دل آرام مىگیرد.» و هم به سر منشأ علم بىنهایت وصل و برخوردار از علم لَدنّى خواهد شد؛ چنان كه از دیگر زیباییهاى معنوى حضرت مهدىعلیه السلام این است كه از آرامش و «سكینه» و علم و معرفت برخوردار است.
حضرت حسین بن علىعلیهما السلام درباره او مىفرماید: «تَعْرِفُونَ الْمَهْدِى بِالسَّكینَةِ وَ الْوَقَارِ وَ بِمَعْرِفَةِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ بِحَاجَةِ النَّاسِ اِلَیهِ وَ لَا یحْتَاجُ اِلَى اَحَدٍ؛ (5) مهدى را از طریق [داشتن] سكینه (آرامش) و وقار (متانت) و شناخت حلال و حرام، و نیازمندى همگان به او و بىنیازى او از همه خواهید شناخت.» و در دوران ظهور آن حضرت، آن آرامش، فراگیر و آن دانش، عمومى و جهانى خواهد شد. جهت تأیید به این دو روایت توجه كنید:
یك. ابن ابى شیبه از رسول خداصلى الله علیه وآله چنین روایت كرده است: «یكُونُ فِى اُمَّتِى اَلْمَهْدِىُّ... تَعِیشُ اُمَّتِى فِى زَمَانِهِ عَیشاً لَمْ تَعِشْهُ قَبْلَ ذَلِكَ؛ (6) در بین امّت من مهدى خواهد بود... آن چنان امتم در زمان او [با آرامش و نشاط] زندگى مىكنند كه قبل از آن چنان زندگىاى نداشتهاند.»
دو. امام صادقعلیه السلام فرمود: «علم و دانش بیست و هفت حرف (شعبه و شاخه) است. تمام آنچه پیامبران الهى [براى مردم] آوردند، دو حرف بیش نبود و مردم تاكنون جز دو حرف را نشناختهاند؛ اما هنگامى كه قائم ما قیام كند، بیست و پنج حرف دیگر را آشكار مىسازد و در میان مردم منتشر مىسازد و دو حرف را به آن ضمیمه مىكند تا بیست و هفت حرف كامل و منتشر گردد.» (7)
ج. دلسوز و مهربان
حضرت مهدىعلیه السلام جانشین خاتم الانبیاء حضرت محمدصلى الله علیه وآله است؛ لذا در اخلاق و رفتار با مردم چون او مهربان و دلسوز است. امام رضاعلیه السلام فرمود: «یشْبِهُ رَسُولَ اللَّهِ فِى الْخُلْقِ؛ (8) اخلاق [حمیده] او چون [جدّش] رسول خداصلى الله علیه وآله مىباشد.»
به همین جهت، خیلى بر مردم مهربان و دلسوز و حتى از والدین آنها نیز مهربانتر است: «یكُونُ اَوْلَى النَّاسِ مِنْهُمْ بِاَنْفُسِهِمْ وَ اَشْفَقَ عَلَیهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ اُمَّهَاتِهِمْ؛ (9) او براى مردم از خودشان اولىتر است و نسبت به آنان از پدران و مادرانشان مهربانتر است.»
از دلسوزى اوست كه در توقیعى به شیخ مفید فرمود: «از یارى رساندن به شما كوتاهى نكرده، فراموشتان نمىكنیم. اگر چنین نبود، حتماً ناگواریها بر شما نازل مىگشت و دشمنان، شما را نابود مىساختند.» (10)
و این سخنان سراپا مهر و محبت اوست كه خطاب به شیعیان مىفرماید: «لَوْ لَا مَا عِنْدَنَا مِنْ مَحَبَّةِ صَلَاحِكُمْ وَ رَحْمَتِكُمْ وَ الْإِشْفَاقِ عَلَیكُمْ لَكُنَّا عَنْ مُخَاطَبَتِكُمْ فى شُغُلٍ...؛ (11) اگر علاقه به مصلحت شما و محبت و دلسوزى نسبت به شما در ما نبود، به سخن گفتن با شما نمىپرداختیم.»
سید جلیل القدر على بن طاووس مىگوید: من در سامرّا بودم، هنگام سحر دعاى آن حضرت را شنیدم كه در حق شیعیان اعم از مرده و زنده دعا مىكرد و در بخشى از دعاهاى خود مىفرمود: «وَ أَحْیهِمْ [اَوْ اَبْقِهِمْ] فِی عِزِّنَا وَ مُلْكِنَا أَوْ سُلْطَانِنَا وَ دَوْلَتِنَا؛ (12) [خدایا] زنده بدار [یا باقى دار] آنها را در [زیر سایه] عزّت ما و حكومت، سلطنت و دولت ما!»
د. استجابت دعا و علم غیبى
از دیگر كمالات معنوى آن حضرت دارا بودن علم غیبى است كه همه امامان ما در این مسئله اشتراك دارند. علىعلیه السلام فرمود: «آنچه در آسمانها و زمین انجام یافته و یا به وقوع خواهد پیوست، خدا به ما یاد داده است. این دانشها مخصوص ماست؛ من، حسن، حسین، مادرشان زهرا و امامان بعدى، یكى پس از دیگرى تا مهدى، همه از یك سرچشمه آب خوردهایم و علوم همه ما به یك نقطه بر مىگردد.»
امام رضاعلیه السلام در مورد حضرت مهدىعلیه السلام فرمود: «دَلَالَتُهُ فِى خِصْلَتَینِ فِى الْعِلْمِ وَ اسْتِجَابَةِ الدَّعْوَةِ وَ كُلُّ مَا اَخْبَرَ بِهِ مِنَ الْحَوَادِثِ الَّتِى تَحْدُثُ قَبْلَ كَوْنِهَا فَذَلِكَ بِعَهْدٍ مَعْهُودٍ اِلَیهِ مِنْ رَسُولِ اللِّهِصلى الله علیه وآله تَوَارَثَهُ عَنْ آبَائِهِعلیه السلام؛ (13) دو نشانه بارز دارد [كه با آنها شناخته مىشود] : 1. دانش؛ 2. استجابت دعا. و آنچه از رویدادها پیش از وقوع آنها سخن بگوید، به صورت پیمانى است كه توسط پدران خود از رسول اكرمصلى الله علیه وآله به ارث برده است.»
ه. وجود با بركت
از دیگر زیباییهاى آن وجود نازنین این است كه هر جا پا مىگذارد، آثار و بركات آن ظاهر مىشود و به هر جا دست مىگذارد، در آن تحول ایجاد مىگردد. به نمونههایى در این خصوص توجه كنید:
1. سنگ موسىعلیه السلام: امام باقرعلیه السلام فرمود: «إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُعلیه السلام مِنْ مَكَّةَ ینَادِی مُنَادِیهِ أَلَا لَا یحْمِلَنَّ أَحَدٌ طَعَاماً وَ لَا شَرَاباً وَ حَمَلَ مَعَهُ حَجَرُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَعلیه السلام... فَلَا ینْزِلُ مَنْزِلًا إِلَّا انْفَجَرَتْ مِنْهُ عُیونٌ فَمَنْ كَانَ جَائِعاً شَبِعَ وَ مَنْ كَانَ ظَمْآناً رَوِی وَ رَوِیتْ دَوَابُّهُمْ حَتَّى ینْزِلُوا النَّجَفَ مِنْ ظَهْرِ الْكُوفَةِ؛ (14) هنگامى كه قائم از مكه ظهور كند، منادى او ندا مىكند: متوجه باشید كسى همراه خود غذا و آب حمل نكند و با آن حضرت سنگ موسىعلیه السلام است... پس هر جا فرود آید، از آن سنگ چشمههایى مىجوشد كه هر كس گرسنه باشد، سیر مىشود و هر كس تشنه باشد، سیراب مىگردد و همین طور چهار پایان آنها سیرآب مىشوند تا از پشت كوفه وارد نجف مىشوند.»
2. نزول بركت: ابونعیم از رسول خداصلى الله علیه وآله نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: «یخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَیتِی وَ یعْمَلُ بِسُنَّتِی وَ ینَزِّلُ اللَّهُ لَهُ الْبَرَكَةَ مِنَ السَّمَاءِ؛ (15) مردى از اهل بیت من قیام مىكند و طبق سنّت من رفتار مىكند و خداوند بركت را براى او از آسمان نازل مىكند.»
3. دست با بركت: امام باقرعلیه السلام فرمود: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ یدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمُلَتْ بِهَا أَحْلَامُهُمْ؛ (16) هنگامى كه قائم ما قیام كند، دستش را بر سر بندگان گذارد و عقول آنها را با آن جمع كند و افكارشان با آن تكمیل مىشود.» و در برخى نسخهها دارد كه اخلاقشان را به كمال مىرساند.»
امام علىعلیه السلام فرمود: « [مهدى] دست بر سر بندگان [خداوند] گذارد. پس هیچ مؤمنى باقى نماند، جز آنكه قلبش محكمتر از پارههاى آهن گردد و خداوند به او نیز قدرت چهل مرد را عنایت فرماید.» (17)
4. رفع كینهها از سینهها: علىعلیه السلام فرمود: «لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا... لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ؛ (18) اگر قائم ما قیام كند،... عداوت و كینه از سینههاى [بندگان] خدا بیرون مىرود.»
5. رفع گرفتارى: از دیگر بركات وجود آن حضرت رفع گرفتاریهاست. حضرت سجادعلیه السلام فرمود: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ شِیعَتِنَا الْعَاهَةَ؛ (19) زمانى كه قائم ما اهل بیت قیام كند، خداوند متعال از شیعیان ما سختى و گرفتارى را بر مىدارد.»
و به خاطر همین بركات است كه همه هستى از او اعلام رضایت مىكنند. پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله فرمود: «اَلْمَهْدِی رَجُلٌ مِنْ وُلْدِی... یرْضَى فِی خِلَافَتِهِ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ الطَّیرُ فِی الْجَوِّ؛ (20) مهدى مردى است از فرزندان من... در دوران خلافت او اهل زمین و آسمان و پرندگان هوا رضایت دارند.»
حتى مردگان و رفتگان از دنیا در عالم برزخ از بركت وجود حضرت مهدىعلیه السلام شاد و خوشحال مىگردند. امیر مؤمنان علىعلیه السلام فرمود: .».. وَ لَا یبْقَى مَیتٌ [مِنَ الْمُؤْمِنِینَ] إِلَّا دَخَلَتْ عَلَیهِ تِلْكَ الْفَرْحَةُ فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ فِی قَبْرِهِ وَ هُمْ یتَزَاوَرُونَ فِی قُبُورِهِمْ وَ یتَبَاشَرُونَ بِقِیامِ الْقَائِمِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ؛ (21) مردهاى [از مؤمنان] باقى نمىماند، مگر آنكه خوشحالى [قیام مهدى] بر قلب او وارد مىشود، در حالى كه در قبر و عالم برزخ مىباشد. همدیگر را در قبرهایشان زیارت مىكنند و بشارت قیام مهدىعلیه السلام را به همدیگر مىدهند.»
و. سخاوت بىبدیل
از دیگر اوصاف زیباى اخلاقى و معنوى آن حضرت جود و سخاوت اوست. حضرت مهدىعلیه السلام هم از نظر وراثت از نسل كسانى است كه داراى سخاوت گستردهاى بودهاند؛ چنان چه امیر مؤمنانعلیه السلام و فاطمه زهراعلیها السلام و حسنینعلیهما السلام غذاى افطارى خویش را سخاوتمندانه تقدیم یتیم و اسیر و مسكین كردند، و هم از نظر شخصى و ویژگى فردى به خاطر گستره وسیع حكومتش از جود و سخاوت بىبدیلى برخوردار است كه به برخى روایات در این زمینه اشاره مىشود:
1. سخاوت یوسف: امام باقرعلیه السلام فرمود: «فِی صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ أَرْبَعُ سُنَنٍ مِنْ أَرْبَعَةِ أَنْبِیاءَ... وَ سُنَّةٌ مِنْ یوسُفَ فِى جَمَالِهِ وَ سَخَائِهِ؛ (22) در صاحب امر (امام مهدى) چهار سنّت از چهار پیامبرعلیهم السلام وجود دارد... و سنتى از یوسفعلیه السلام در زیبایى و سخاوتش دارد.»
2. انفاق بىسابقه: امام باقرعلیه السلام فرمود: «اِذَا ظَهَرَ الْقَائِمُ... یجْتَمِعُ إِلَیهِ أَمْوَالُ أَهْلِ الدُّنْیا كُلُّهَا مِنْ بَطْنِ الْأَرْضِ وَ ظَهْرِهَا فَیقَالُ لِلنَّاسِ تَعَالَوْا إِلَى مَا قَطَعْتُمْ فِیهِ الْأَرْحَامَ وَ سَفَكْتُمْ فِیهِ الدَّمَ الْحَرَامَ... فَیعْطِى عَطَاءً لَمْ یعْطِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ؛ (23) هنگامى كه قائم قیام كند،... مال همه اهل دنیا از درون و بیرون زمین نزد آن حضرت گرد مىآید. پس به مردم گفته مىشود كه به سوى چیزى (مالى) بیایید كه صله ارحام را در آن ترك كردید [و به بستگان كمك مالى نكردید] و خون ناحق در راه آن (جمع مال) ریختید... پس عطا و بخششى مىكند كه هیچ كس [حتى امامان قبلى] پیش از او چنین عطایى نكرده است.»
3. بخشش گسترده: پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله فرمود: «اِنَّ فِى اُمَّتِى الْمَهْدِىُّ... فَیجِیءُ إِلَیهِ الرَّجُلُ فَیقُولُ یا مَهْدِی أَعْطِنِی اَعْطِنِى قَالَ فَیحْثى لَهُ فى ثَوْبِهِ مَا اسْتَطَاعَ أَنْ یحْمِلَهُ؛ (24) مهدى از امت من است... مردى به محضر او مىآید و مىگوید: اى مهدى! به من چیزى ببخش!
پس آن حضرت به اندازهاى كه آن مرد بتواند بردارد و حمل كند [ثروت و مال] در دامان او مىریزد.»
- پاورقــــــــــــــــــــی
1) روزگار رهایى، كامل سلیمان، ج 1، ص 127.
2) همان، ج 1، ص 129؛ الزام الناصب، ص 10.
3) بحارالانوار، ج 83، ص 80، ح8؛ نجم الثاقب، حسن نورى طبرسى، چاپ جمكران، ص 762؛ فلاح السائل، سید بن طاووس، ص 199.
4) رعد / 28.
5) منتخب الاثر، ص 185؛ روزگار رهایى، ص 124.
6) الكتاب المصف، ابن ابى شیبه، بیروت، دار الكتب العلمیة، ج 7، ح 19484؛ ر. ك: بحارالانوار، ج 51، ص 78.
7) موسوعة احادیث المهدى، كورانى، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1411، ج 4، ص 53.
8) منتخب الاثر، ص 422؛ بحارالانوار، ج 52، ص 266؛ روزگار رهایى، ص 128.
9) الخصال، شیخ صدوق، قم، مؤسسة النشر الاسلامى، ج 2، ص 527، ح 1.
10) بحارالانوار، ج 53، ص 157، ح 7.
11) همان، ج 52، ص 30.
12) مكیال المكارم، محمد تقى اصفهانى، قم، مدرسة الامام المهدى، ج 1، ص 91.
13) عیون الاخبار، ج 1، ص 170؛ روزگار رهایى، ص 129.
14) بحارالانوار، ج 52، ص 326، ح 37.
15) عقد الدرر، مقدسى شافعى، قم، جمكران، اول، 1416 ق، باب 1، ص 41.
16) بحارالانوار، ج 52، ص 336، ح 71، ص 328.
17) كمال الدین، شیخ صدوق، قم، مؤسسة النشر الاسلامى، 1405 ق، ص 653.
18) الخصال، ج 2، ص 541.
19) بحارالانوار، ج 52، ص 316، ح 12.
20) عقد الدرر، باب 3، ص 34؛ منتخب الاثر، ج 2، ص 136.
21) كمال الدین، ص 653؛ منتخب الاثر، ج 2، ص 139، ح 506.
22) اثبات الوصیة، مسعودى، چاپ اول، ص 202؛ منتخب الاثر، ج 2، ص 314.
23) بحارالانوار، ج 52، ص 390، ذیل روایت 212.
24) سنن ترمذى، بیروت، دار الفكر، 1408 ق، ج 4، ص 439، ح 2232.