زمینه سازان ظهور

تحقق انقلاب عظیم حضرت مهدی علیه السلام به عنوان بزرگ‌ترین تحولی است كه بشر در حیات خود خواهد دید. این واقعه بزرگ برپایه‌هایی استوار است كه از مهم‌ترین آنها فراهم آمدن یاران، همراهان و همرزمانی است كه تا پای جان برای اجرای اهداف آن حضرت از پای ننشینند.

بازشناسی این عوامل ما را به شناخت آن حكومت سترگ نزدیك‌تر خواهد كرد. آنگاه خویشتن را با آن شرایط و ویژگیها محك خواهیم زد و از خود خواهیم پرسید: آیا ما خود را برای آن روزگار آماده ساخته ایم؟ شایدآن روز، همین فردا باشد. با فهم این ویژگیها درخواهیم یافت كه پای رفتن این راه را داریم یا خیر؟ و آیا در آن روز موعود و در هنگامه نبرد حق با باطل در كدامین جبهه قرار خواهیم گرفت؟

با گذری در بوستان كلام معصومان علیهم السلام این ویژگیها به خوبی فرا روی ما قرار خواهد گرفت. پس قدم در این گلستان پرگل می‌نهیم و از گلهای عطر آگین آن مشام اندیشه را به پرواز در می‌آوریم.

پاره‌ای از ویژگیهای یاران آن موعود امتها از این قرار است:

1. شناخت پروردگار

خداوند متعال فلسفه اساسی آفرینش انسانها را عبادت و بندگی معرفی فرموده است. در آنجا كه می‌فرماید: «وما خلقت الجن والانس الا لیعبدون.» ؛ (1) «جن و انس را جز برای اینكه عبادت كنند خلق نكردم.»

این مهم، زمانی حاصل می‌گردد كه شناخت نسبت به آن ذات مقدس فراهم آید. پس از شناخت خداوند است كه راه رشد، هموار و موانع برطرف می‌شود.

یاران امام مهدی علیه السلام از جمله كسانی هستند كه خداوند را آن گونه كه شایسته است می‌شناسند. حضرت علی علیه السلام این شناخت والای خداوند را در ایشان این گونه وصف فرموده است:

«رجال مؤمنون عرفوا الله حق معرفته وهم انصار المهدی فی آخر الزمان؛ (2) مردانی مؤمن كه خدا را چنان كه شایسته ست شناخته اند و آنان، یاران مهدی علیه السلام در آخرالزمانند.»

امام صادق علیه السلام ششمین ستاره فروزان سپهر ولایت، قلبهای آنان را بسان پولاد دانسته می‌فرماید:

«.. رجال كان قلوبهم زبر الحدید لا یشوبها شك فی ذات الله اشد من الحجر..؛ (3) آنان مردانی اند كه دلهایشان گویا پاره‌های آهن است. هیچ تردیدی نسبت به خداوند قلبهایشان را نیالاید و [قلبهایشان] از سنگ استوارتر است.»

2. شناخت امام زمان علیه السلام

اگرچه شناخت امام در هر زمان بر پیروان لازم و ضروری است، ولی آنچه كه شناخت رهبر آخرین را از اهمیتی دوچندان برخوردار می‌سازد، شرایط ویژه او است. ولادت پنهان، زیست پنهان، امتحانات سخت و دشوار، برخی از این ویژگیهاست.

یاران امام مهدی علیه السلام امام خویش را به بهترین وجه می‌شناسند و این شناخت آگاهانه در تمامی وجودشان رسوخ كرده است؛ بنابراین یار او شدن بدون شناخت آن بزرگوار امكان پذیر نخواهد بود.

در روایات فراوانی بیان شده است:

«.. من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة؛ (4) هر كه بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلی خواهد مرد.»

همچنین امام صادق علیه السلام فرمود:

«.. اعرف امامك فاذا عرفته لم یضرك؛ تقدم هذا الامر‌ام تاخر.. فمن عرف امامه كان كمن هو فی فسطاط القائم علیه السلام؛ (5) امام خویش را بشناس، پس وقتی او را شناختی پیش افتادن و یا تاخیر این امر [ظهور] آسیبی به تو نخواهد رساند.. پس هر آن كس كه امام خویش را شناخت، مانند كسی است كه در خیمه قائم علیه السلام باشد.»

اگرچه حضرتش در پس پرده غیبت است، ولی هرگز جمال وجودش برای انسانهای مهدی صفت پنهان نبوده است.

اگر معرفت به آن حضرت نباشد دیدن ظاهری ایشان نیز سودی دربر نخواهد داشت. كم نبودند كسانی كه همواره جمال دلنشین پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام را زیارت می‌كردند، ولی بهره معرفتی چندانی از آن اسوه‌های آفرینش نبردند.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«ومن عرف امامه ثم مات قبل ان یقوم صاحب هذا الامر كان بمنزلة من كان قاعدا فی عسكره لا بل بمنزلة من قعد تحت لوائه؛ (6) هر آن كس كه امامش را شناخت و قبل از قیام صاحب این امر (امام زمان علیه السلام) از دنیا رفت، بسان كسی است كه در سپاه آن حضرت، خدمتگزاری خواهد كرد؛ نه، بلكه مانند كسی است كه زیر پرچم آن حضرت است.»

بنابراین اگرچه شوق دیدار آن حضرت و سعادت دیدنش از اهمیت بسیاری برخوردار است ولی از آن مهم‌تر شناخت و معرفت ایشان است كه حاصل آن، ارتباط روحی و سنخیت با آن امام همام است. به یقین اگر كسی به وظیفه و تكلیفی كه خداوند متعال برایش تعیین فرموده عمل كند، خود آن بزرگوار به دیدنش خواهد رفت؛ چنان كه در طول همه سالهای غیبت چنین بوده است.

امام صادق علیه السلام در كمال تاكید، شیعیان را به شناخت خداوند، پیامبر و حجتهای الهی فرخوانده، از جمله دعاهای دوران غیبت را اینگونه توصیه فرموده است:

«اللهم عرفنی نفسك فانك ان لم تعرفنی نفسك لم اعرف نبیك اللهم عرفنی رسولك فانك ان لم تعرفنی رسولك لم اعرف حجتك، اللهم عرفنی حجتك فانك ان لم تعرفنی حجتك ضللت عن دینی؛ (7)

بارالها! خود را به من بشناسان كه اگر خودت را به من معرفی نكنی پیامبرت را نشناسم. بارالها! پیامبرت را به من معرفی كن كه اگر پیامبرت را به من معرفی نكنی حجتت را نشناسم، بارالها حجتت را به من معرفی كن كه اگر حجتت را به من معرفی نكنی از دین خود گمراه شوم.»

این دعا علاوه بر امام صادق علیه السلام از نواب اربعه نیز نقل شده كه احتمال دارد ایشان از خود حضرت مهدی علیه السلام نقل كرده باشند. (8)

3. اطاعت محض از خداوند و اولیای او

پس از شناخت خداوند و امام زمان علیه السلام و اعتقاد به آنان باید این شناخت و اعتقاد را عملی كرد و تبلور حقیقی آن در اطاعت محض از آن انوار پاك است.

همسو كردن رفتارها، نیتها و جهت گیریها طبق خواست رهبر الهی از مهم‌ترین ویژگیهای رهروی راستین است و این صفت به خوبی در یاران امام مهدی علیه السلام وجود دارد.

شایان توجه اینكه اگر كسی در مرحله شناخت، در حد ممكن معرفت كسب نمود، در مرحله اطاعت دچار تردید نخواهد شد؛ حال آنكه اگر كسی در آن مرحله دچار تردید و یا نقصان معرفتی شد، در مرحله اطاعت هرگز پیرو خوبی نخواهد بود.

در قرآن كریم اطاعت از امام، همسنگ اطاعت از خداوند و پیامبر او شمرده شده است؛ آنجا كه خداوند می‌فرماید:

«اطیعوا الله واطیعوا الرسول واولی الامر منكم.» ؛ (9) «از خداوند و رسول و صاحب امرتان اطاعت كنید.»

اگر چه امروزه حضرت مهدی علیه السلام در پس پرده غیبت است، اما اراده و فرمانش را باید گردن نهاد؛ چرا كه اگر كسی اكنون از دستورات آن حضرت اطاعت كرد در زمان ظهور نیز چنین خواهد بود.

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این باره فرمود:

«طوبی لمن ادرك قائم اهل بیتی وهو مقتد به قبل قیامه یتولی ولیه ویتبرا من عدوه ویتولی الائمة الهادیة من قبله اولئك رفقائی وذوو ودی ومودتی واكرم امتی علی؛ (10) خوشا به حال كسی كه، قائم اهل بیت را درك كند؛ حال آنكه پیش از قیام او نیز پ یرو او باشد. با دوست او دوست و با دشمن او دشمن [و مخالف] و با رهبران و پیشوایان هدایتگر پیش از او نیز دوست باشد. اینان همنشین و دوستان من و گرامی‌ترین امت من در نزد من هستند.»

4. احترام خالصانه

از آنجایی كه امام حقی بزرگ برگردن پیروان دارد، خداوند متعال احترام او را بر مردمان لازم فرموده است. از اینرو هرآنچه مایه بزرگداشت او می‌شود از سوی یاران آن حضرت انجام می‌گیرد. ایشان این روحیه را در زمان غیبت در خود ایجاد نموده اند تا در زمان ظهور نیز همواره در تمامی امور، احترام آن حضرت را پاس دارند.

ائمه معصومین علیهم السلام كه معلم انسانهایند، هرگز از این مهم غفلت نكرده و عظمت شان آخرین معصوم علیه السلام، آنها را به تكریم و احترامی مثال زدنی واداشته است.

وقتی «دعبل خزاعی.» قصیده‌ای غراء برای امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام خواند - كه در ابیاتی از آن به حضرت مهدی علیه السلام اشاره شده بود - حضرتش به احترام ذكر نام مقدس ایشان، متواضعانه برخاسته، دست بر سر نهاد و برای فرج قائم آل محمد صلی الله علیه و آله دعا فرمود. راوی این عمل ارزشمند امام رضا علیه السلام را این گونه وصف كرده است:

«فوضع الرضا علیه السلام یده علی راسه وتواضع قائما ودعی له بالفرج؛ (11) حضرت رضا علیه السلام دست خود را بر سرش قرار داد و در حالی كه ایستاده بود تواضع كرد و برای فرج او [امام زمان علیه السلام] دعا كرد.»

به راستی كسی كه از احترام اندكی به صورت برخاستن هنگام شنیدن نام آن حضرت كوتاهی می‌كند، چگونه می‌تواند در عصر ظهور به تكریم آن حضرت بپردازد و از جان خود بگذرد؟!

مناسب است درباره احترام به آن حضرت بیشتر بخوانیم.

از امام صادق علیه السلام سؤال شد: «چرا به هنگام شنیدن نام «قائم.» لازم است برخیزیم!» آن حضرت فرمود: «آن حضرت، غیبت طولانی دارد و این لقب یادآور دولت حقه آن حضرت و ابراز تاسف بر غربت اوست و لذا آن حضرت از شدت محبت و مرحمتی كه به دوستانش دارد به هر كس كه حضرتش را به این لقب یاد كند نگاه محبت آمیز می‌كند. از تجلیل و تعظیم آن حضرت است كه هر بنده خاضعی در مقابل صاحب عصر خود هنگامی كه مولای بزرگوارش به سوی او بنگرد از جای برخیزد، پس باید برخیزد و تعجیل در فرج امر مولایش را از خداوند مسئلت نماید. (12) .»

علاوه بر حكمت یاد شده، آمادگی افراد در هر آن، برای قیام، و مبارزه و جهاد در راه تحكیم عدالت اجتماعی، و حفظ حقوق انسانها واجد اهمیتی بسزاست.

انسان منتظر كه زمینه ساز ظهور در عصر غیبت است، باید همواره دارای چنین هدفی باشد و در راه تحقق آن به گونه‌های مختلف بكوشد و تا آنجا این آمادگی را داشته باشد و ابراز دارد، كه هرگاه نام پیشوای قیام (قائم) ذكر می‌شود به پاخیزد و آمادگی همه جانبه خویش را نشان دهد و این آمادگی را همیشه به خود و دیگران تلقین و تحكیم كند. (13)

5. انتظار راستین

انتظار راستین كه اساس شخصیت یاران امام مهدی را شكل می‌دهد، پیشینه‌ای بس دراز و طولانی در تاریخ شیعه دارد.

آخرین فرستاده الهی بانگ برآورده و انسانها را به روزگاری سراسر نور نوید داده و فرموده است:

«لا تذهب الدنیا حتی یلی امتی رجل من اهل بیتی یقال له المهدی؛ (14) دنیا به پایان نرسد مگر اینكه امت مرا مردی از اهل بیت من رهبری كند كه به او مهدی گفته می‌شود.»

و اكنون قرنها از آن بانگ ملكوتی می‌گذرد، ولی همچنان طنین دلنشین و امیدبخش آن در گوش انسانهاست. و این بشارت بزرگ زندگی مردمان را در عصر بلند انتظار با تاریخی روشن از نمودها و جلوه‌های فكری و عملی روز به روز به آن دروازه روشنایی نزدیك‌تر می‌سازد.

و آنچه در این رهیافت از ارزشی بس بلند برخوردار است زمینه سازی برای ایجاد آن حكومت موعود است؛ اگرچه زمان برپایی آن از اسرار الهی و تنها در حیطه اراده خداوند است. انتظار به معنای چشم به راه بودن و درنگ كردن به امید پیشامدی خاص و به بیان دیگر كیفیتی است روحی كه موجب به وجود آمدن حالت آمادگی برای آنچه انتظار دارند می‌شود؛ و ضد آن یاس و ناامیدی است.

این اندیشه در فرهنگ مهدویت بیش از هرچیز، مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان كلی نظام طبیعت و سیرتكاملی تاریخ و اطمینان به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان كار بشر است كه طبق بسیاری از نظریه‌ها و فرضیه‌ها فوق العاده تاریك و ظلمانی است.

امید و آرزوی تحقق این نوید كلی جهانی انسانی، در زبان روایات اسلامی، «انتظار فرج.» خوانده شده و از جمله عبادات، بلكه برترین آنها شمرده شده است.

پیامبر اكرم و ائمه معصومین علیهم السلام بر انتظار آن روز موعود، و لحظه شماری در فرا رسیدن آن حكومت حقه - كه تنها به دست آن حضرت تشكیل می‌گردد - تاكید فراوانی نموده و آن را از اصول اساسی دینداری شمرده اند و پاداشهای بزرگی برای منتظران بیان فرموده اند.

از همین رو، علمای بزرگ، انتظار ظهور منجی را یكی از وظایف مهم مردم در عصر غیبت و عنصری اساسی در زمینه سازی و حفظ روحیه مناسب برای درك زمان ظهور ذكر كرده اند. و همواره مؤمنان را به رعایت این وظیفه خطیر با گفتار و كردار وا می‌داشتند.

در باب انتظار فرج و ارج و اهمیت آن احادیث فراوانی از پیشوایان معصوم علیهم السلام روایت شده است.

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این باره فرموده است:

«افضل اعمال امتی انتظار الفرج من الله عزوجل؛ (15) برترین كارهای امت من انتظار فرج از خدای عزیز و جلیل است.»

بدون هیچ توضیحی توجه خوانندگان محترم رابه كلمه «اعمال.» یعنی «كارها» در روایت جلب می‌نماییم كه آن حضرت، انتظار را عمل و كار دانسته است و نه سكون و بی كاری. این فرمایش پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله را تا حدودی امام صادق علیه السلام تبیین فرموده است:

«من سره ان یكون من اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع ومحاسن الاخلاق وهو منتظر فان مات وقام القائم بعد كان له من الاجر مثل اجر من ادركه فجدوا وانتظروا هنیئا لكم ایتها العصابة المرحومة؛ (16) هر كس كه خوشحال می‌شود كه از یاران قائم علیه السلام باشد باید منتظر باشد و با پرهیزگاری و اخلاق نیكو عمل نماید و با چنین حالی منتظر باشد كه هرگاه بمیرد و پس از مردنش قائم علیه السلام به پا خیزد، پاداش او همچون كسی خواهد بود كه دوران حكومت آن حضرت را درك كرده باشد، پس بكوشید و منتظر باشید. گوارایتان باد ‌ای گروه رحمت شده!»

6. آمادگی برای خدمت به حضرت مهدی علیه السلام

آنان كه وجودشان سرشار از عشق خداوند و اولیای اوست، اگر عصر ظهور را درك كنند بزرگ‌ترین افتخارشان خدمت به احت بلند مهدی آل محمد صلی الله علیه و آله خواهد بود.

شاید باور كردن این سخن بسی مشكل نماید كه رئیس مذهب شیعه، همو كه هزاران دانشمند، زانوی ادب و دانشجویی در محضر كلامش بر زمین می‌نهادند و همو كه شاگردان مكتبش عقابان تیز پرواز آسمان اندیشه و علم بودند، آنگاه كه نام آخرین ذخیره الهی نزدش برده می‌شد با حسرتی برآمده از عمق جان و آرزویی بی مانند آهی از نهاد برمی آورد و می‌فرمود:

«لو ادركته لخدمته ایام حیاتی؛ (17) اگر او را درك كنم تمام روزهای زندگانی‌ام خدمتگزار او خواهم بود.»

هر كس بخواهد در آن روزگار به خدمت حضرتش نصیب گردد باید هم اكنون در دوران غیبت، خدمت به آن حضرت و یاران او را سرلوحه كارهای خود قرار دهد.

بی تردید خادمان دوران ظهور، همان خادمان دوران غیبتند.

پس منتظر راستین و علاقه مند به حضرت مهدی علیه السلام باید تمامی لحظه‌های زندگی خود را سرشار از خدمت به او و راه و هدفش سپری نماید.

7. خودسازی و دیگرسازی

یكی از ویژگیهای یاران امام مهدی علیه السلام در عصر غیبت خودسازی و مواظبت بر رفتار خویش است كه در پی آن، جامعه و دیگران نیز به این جهت متمایل خواهند شد.

شكی نیست كه دینداری در عصر غیبت حضرت مهدی علیه السلام از هر زمانی دیگر بسی مشكل‌تر و طاقت فرساتر است.

حضرت امام صادق علیه السلام سختی این دوران را این گونه تصویر نموده اند:

«ان لصاحب هذا الامر غیبة المتمسك فیها بدینه كالخارط للقتاد ثم قال هكذا بیده فایكم یمسك شوك القتاد بیده ثم اطرق ملیا ثم قال: ان لصاحب هذا الامر غیبة فلیتق الله عبده ولیتمسك بدینه؛ (18) صاحب این امر، غیبتی دارد كه در آن هر كس از دین خود دست برندارد همانند كسی است كه با كشیدن دست خود به ساقه قتاد [كه بوته‌ای تیغدار است] خارهای آن را بسترد، پس كدام یك از شما با دست خود تیغهای قتاد را نگه می‌دارد؟»

سپس آن حضرت مدتی سر به زیر افكنده فرمود: صاحب این امر دارای غیبتی است؛ پس بنده خدا باید پرهیزگاری و تقوا پیشه كند و به دین خود تمسك جوید.»

اگرچه آزمایشهای دینی برای همه ایمان آورندگان در همه زمانها، قانون الهی است؛ اما در عصر غیبت تمامی عوامل دست به دست هم داده این آزمایش را به كمال خود رسانده است. در این دوران است كه نگهداشت دین، بسیار دشوار است و بیشترین مردم به انگیزه‌های گوناگون ایمان خویش را در زندگی ازدست می‌دهند.

گسترش زمینه‌های ناباوری، افزایش انگیزه‌های انحراف و گریز از دین، ستیزه جوییهای دشمنان با دینداران و دینداری، از مهم‌ترین عوامل این آزمایش است. آنان كه در این گردابهای ترسناك، دین خود را حفظ كنند از شان و رتبه‌ای بس رفیع برخوردار خواهند بود. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«یا علی واعلم ان اعجب الناس ایمانا واعظمهم یقینا قوم یكون فی آخر الزمان لم یلحقوا النبی وحجب عنهم الحجة فآمنوا بسواد علی بیاض؛ (19) ‌ای علی! بدان كه شگفت انگیزترین مردم از جهت ایمان و عظیم‌ترین آنها از روی یقین، مردمی اند كه در آخرالزمان خواهند بود؛ پیامبر را ندیده اند و حجت (امام علیه السلام) نیز از آنان محجوب است، اما به سیاهی كه بر سفیدی رقم خورده است ایمان آورده اند.»

انسان دراین دوران برخلاف دوران معاصر پیامبر صلی الله علیه و آله، از تمامی دریافتهای حسی نسبت به پیامبر و امام علیه السلام دور است و تنها بر اساس درك عقلی و تاریخی، پیامبر صلی الله علیه و آله و پیشوایان معصوم را می‌شناسد و به رسالت و امامت ایشان ایمان می‌آورد.

امام سجاد علیه السلام در این باره می‌فرماید:

«یا ابا خالد ان اهل زمان غیبته القائلین بامامته والمنتظرین لظهوره افضل من اهل كل زمان لان الله تبارك وتعالی اعطاهم من العقول والافهام والمعرفة ما صارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة، وجعلهم فی ذلك الزمان بمنزلة المجاهدین بین یدی رسول الله صلی الله علیه و آله بالسیف، اولئك المخلصون وشیعتنا صدقا، والدعاة الی دین الله عزوجل سرا وجهرا؛ (20) ‌ای اباخالد، مردم زمان غیبت آن امام كه به امامت او معتقدند و منتظر ظهور اویند، از مردم هر زمانی برترند؛ زیرا خدای متعال عقل و فهم و معرفتی به آنها عطا فرموده كه غیبت نزد آنان به منزله مشاهده است و آنان را در آن زمان به مانند مجاهدان پیش روی رسول خدا صلی الله علیه و آله كه با شمشیر به جهاد برخاستند قرار داده است. آنان مخلصان [حقیقی] و شیعیان راستین ما و داعیان به دین خدای متعال در نهان و آشكارند.»

موفقیت در این آزمایش، نیازمند بینشی است كه انسان دیندار در پرتو آن بتواند در برابر تحریفها و شبهه‌ها و تردیدها رویكرد دینی خود را حفظ نماید و با هیچ یك از عوامل انحراف، خلوص دینی و دینداری رادر فكر و عمل از دست ندهد.

اگر چنین شد، مصداق این فرمایش رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله خواهد بود كه فرمود: «به زودی پس از شما، كسانی می‌آیند كه یك نفر از آنان پاداش پنجاه نفر از شما را دارد.» گفتند: «ای رسول خدا، ما در جنگ بدر و احد و حنین در ركاب شما جهاد كردیم و درباره ما آیه قرآن نازل شده است.»

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اگر آنچه از آزارها و رنجها كه بر آنان می‌رسد، بر شما آید، بسان آنان شكیبایی نخواهید داشت. (21)

پایداری بر دین در روزگار غیبت به تحمل سختیها، محرومیتها و تنگناهای مادی خلاصه نمی‌شود؛ بلكه تحمل فشارهای سخت روحی و معنوی نیز، بر آنهاافزوده می‌گردد. و چنانچه دینداری با صبر و شكیبایی درست و آگاهانه توام نباشد به تدریج ناامیدیها روی می‌آورد و باور را از روح و فكر برمی دارد.

بنابراین منتظر راستین باید كه زمینه ساز صادق ظهور باشد و اگر چنین بود، داشتن ویژگیهای فوق پاره‌ای از خصوصیات او خواهد بود.

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

 

1) ذاریات/56.

2) بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج 57، ص 229.

3) پیشین، ج 52، ص 307.

4) كمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ج 2، ص 409.

5) غیبت نعمانی، ص 331.

6) اصول كافی، كلینی، ج 1، ص 371.

7) كافی، كلینی، ج 1، ص 337؛ كمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 342؛ غیبت نعمانی، ص 166.

8) ر. ك: كمال الدین، ج 2، ص 512.

9) نساء/59.

10) كتاب الغیبة، شیخ طوسی، ص 456؛ كمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 286.

11) منتخب الاثر، صافی گلپایگانی، ص 640، ح 3.

12) پیشین، ح 4.

13) خورشید مغرب، محمدرضا حكیمی، ص 264.

14) كمال الدین و تمام النعمه، ص 644، ح 3.

15) همان.

16) غیبت نعمانی، ص 200، ح 16.

17) پیشین، ص 245.

18) كافی، ج 1، ص 335.

19) غیبت نعمانی، ج 1، ص 288، ح 8.

20) پیشین، ج 1، ص 319.

21) كتاب الغیبه، ص 456.

422 دفعه
(0 رای‌ها)