رهنمودهاى تبلیغى براساس ویژگیهاى نوجوانان (3)

تمایل به فهم فلسفه گرفتاری‌ها و مشكلات *

 

رضا آبیار - گروه کودک و نوجوان

امروزه آفت رفاه‏طلبى و مادى‏گرایى، فرهنگ و جامعه اسلامى ما را به سمت فرار از سختیها و عدم صبر در مقابل آنها سوق مى‏دهد.

در این میان، نوجوانان كه هنوز تفكرات و بینش‏شان نسبت به امور و وقایعى كه در اطرافشان مى‏گذرد، كامل نشده است، در برابر آفت راحت‏گرایى و رفاه‏طلبى آسیب پذیرتر به نظر مى‏رسند.

آنان فلسفه گرفتاریها و حوادث نابهنگام و تلخ را نمى‏دانند و از روى دادن این‏گونه مصائب براى خود و خانواده‏شان مى‏ترسند؛ از سوى دیگر، دوست دارند زندگى راحت و بى‏دغدغه‏اى داشته باشند، اطرافیانشان را از دست ندهند و بیمارى، بلا و... را در خود و آنها نبینند و مواجه شدن با انواع گرفتاریها، سؤالات گوناگونى را در ذهن آنان پدید مى‏آورد.

مبلّغ و مربّى باید پیش از پاسخ به سؤالات نوجوان، اساس باورهاى او را درباره اصل مسئله دنیا پایه‏ریزى كند. براى تحقّق این مهمّ به نكات ذیل مى‏توان اشاره كرد:

الف. اینكه او بداند، دنیا منزلگاهى است كه در باطن آن، سختى و بلا موج مى‏زند. (1)

ب. از ویژگیهاى دنیا این است كه در پس هر نعمتش، مشكل و گرفتارى كمین كرده است. (2)

ج. نوجوان باید به این مطلب برسد كه نعمت و رحمت خدا تنها در خوشیها و مسائل سازگار با ذائقه و خواسته‏هاى نفسانى او خلاصه نمى‏شود؛ بلكه مشكلات و رنجها نیز رحمت و مصلحت خداوند است كه در پاره‏اى موارد، كمال و خوشبختى ما را فراهم مى‏آورد. (3)

لزوم وجود گرفتاریها و مصائب (4)

اینكه اصولاً فلسفه گرفتاریها چیست و معلول چه علتهایى هستند و چرا خداوند، بلاها و... را آفریده یا مگر نمى‏شود همیشه راحت بود و بدون دردسر زندگى كرد، سؤالاتى است كه در پاسخ به آنها مربى باید عمده‏ترین و در عین حال، مناسب‏ترین علّتها را انتخاب و براى نوجوان بیان كند.

برخى از دلائل و حكمتهاى وجود گرفتاریها عبارتند از:

الف. جداشدن خوب از بد (آزمایش)

قرآن كریم مى‏فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یتْرَكُواْ أَن یقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یفْتَنُونَ‌»؛ (5) «آیا مردم پنداشتند كه تا گفتند ایمان آوردیم، رها مى‏شوند و آزمایش نمى‏شوند؟»

خداوند در ادامه همین آیه شریفه، هدف از آزمایش را جدا كردن راستگویان و دروغگویان در اداى تكلیف الهى مى‏داند. (6)

نوجوان مؤمن باید بداند كه عامل اصلى ورود به بهشت و رسیدن به كمال، تنها اظهار ایمان به خدا نیست؛ بلكه ناراحتى و رنجى كه از سوى خداوند مى‏آید نیز براى تكامل و جداسازى بندگان واقعى است. خداوند در قرآن با این تفكّر كه رمز خوشبختى دنیا و آخرت، تنها در اظهار ایمان است، مخالفت كرده است. (7)

مربّى در این مرحله باید بكوشد تا مسئله آزمایش را یك امر طبیعى جلوه دهد، به این بیان كه:

همه قبول داریم كه اگر بخواهیم از مقطعى به مقطع بالاتر برویم، باید در امتحانى شركت كنیم، لازمه قبولى در آزمون، تلاش و تحمّل سختیهاى گوناگون است. آن‏گاه كه بدانیم ثمره تلاش و شكیبایى در برابر محرومیتهاى مختلف، قبولى و كسب رتبه‏اى بالاتر است، زندگى، طعم بهتر و رنگ زیباترى به خود مى‏گیرد.

عرصه بندگى خداوند نیز همین‏گونه است. آنان كه از نوجوانى در میدان پربلاى دنیا، پخته شده و فهمیده‏اند كه در پس هر سختى، گشایش و راحتى خواهد بود، (8) هیچ‏گاه در برابر ناملایمات اظهار عجز و ناشكرى نمى‏كنند.

پس باید از حالا كه زمین وجود نوجوان، آماده پذیرش هر بذرى است، بذر تحمّل آزمایشها و گردن نهادن به اطاعت خدا را در دل او كاشت. همچنین باید روزنه‏هاى ورود شیاطین مادّى را - كه آماده‏اند تا زمینه‏هاى نافرمانى خدا را در دل او ایجاد كنند -، بست، تا در ادامه راه بتواند وفادار و خوشبخت باشد و چه زیباست آن‏گاه كه یك نوجوان، هر چه از خدا مى‏رسد را نیكو بداند.

وفا كنیم و ملامت كشیم و خوش باشیم‏                        كه در طریقت ما، كافرى است، رنجیدن (9)

اكنون كه نوجوان فهمید هدف خداوند از فرستادن بلا براى بشر، آزمایش ایشان است، به دنبالِ راهى مى‏گردد تا بتواند از این امتحانات سربلند بیرون بیاید. راههاى مقابله با مشكلات را در بخش سوم همین مقاله بررسى خواهیم كرد.

ب. غافل نشدن از خدا

غفلت را مى‏توان از مهم‏ترین و تأثیرگذارترین علل پدیدار شدن گرفتاریها قلمداد كرد. پیشرفت و توسعه تكنولوژى از بسترهاى مهم غفلت است. كانالهاى گوناگون و متنوع تلویزیونى، ظهور انواع بازیهاى رایانه‏اى، ماهواره، وسایل ارتباطىِ رایانه‏اى نظیر چَت، وبلاگ و ایمیل، پاساژها، اتومبیلها و... همه مى‏توانند از عوامل غفلت باشند.

انسانهایى كه پایه اعتقادى آنها به‏درستى، شكل نگرفته است، با رسیدن به وسایل مدرن امروزى و دستیابى به این سرگرمیها، منشأ واقعى نعمت را فراموش كرده، دنیازده و زمین‏گیر شده، در نتیجه از خدا غافل مى‏شوند. یكى از مظاهر دنیا كه موجب غفلت انسان مى‏شود، اموال و اولاد اوست كه خداوند متعال نسبت به آن هشدار داده و مى‏فرماید: «یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَ لُكُمْ وَ لَآ أَوْلَدُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَن یفْعَلْ ذَ لِكَ فَأُوْلَل-ِكَ هُمُ الْخَسِرُونَ‌»؛ (10) «اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! اموال شما و فرزندانتان، شما را از یاد خدا غافل نكند و هر كس چنین كند، آنان خود زیانكارند.‌»

نكته‏اى كه از آیه مى‏توان استفاده كرد، این است كه نوجوان هم باید خود را از اسباب غفلت دور نگه دارد و هم سبب نشود كه والدین او از یاد خدا غافل شوند. به بیان دیگر به او بیاموزیم كه اگر به دنیا و نعمتهایش طورى بپردازد كه یاد خدا در زندگى خانوادگى‏اش كمرنگ شود، آن‏گاه او خود، سبب غفلت از خدا مى‏شود و والدین را نیز غافل مى‏كند.

خداوند، خیر و صلاح بنده را مى‏خواهد و دوست ندارد بندگانش گمراه شوند و راه اطاعت و بندگىِ دنیا و شیاطین دنیوى را پیش بگیرند؛ براى همین، آنان را در معرض مصیبت قرار داده است تا از این راه به خود بیایند و راه صحیح زندگى را بیابند و در مسیر اطاعت خداوند موفّق‏تر باشند.

براى ملموس‏تر شدن مسئله غفلت، از این تمثیل حقیقى مى‏توان بهره برد كه «قسمت افراد گمشده در حرم مطهّر امام رضاعلیه‏السلام، دو اتاقِ جدا از هم دارد:

در یكى از اتاقها افرادى هستند كه مى‏فهمند گم شده‏اند. آنها گریه و بى‏تابى مى‏كنند، منتظر خانواده‏شان هستند، وقتى خادم حرم، چاى یا... به آنان تعارف مى‏كند برنمى‏دارند و ناراحت هستند؛ چون مى‏دانند و مى‏فهمند كه گم شده‏اند، براى همین از حال خود غافل نمى‏شوند.

امّا در اتاق دیگر، كسانى هستند كه نمى‏فهمند گم شده‏اند. آنها روى زمین نشسته‏اند و با اسباب‏بازى و خوراكیهاى مختلف سرگرم هستند، انگار كه هیچ اتفاقى نیفتاده است و كسى منتظر آنها نیست. والدین آنان، نگرانشان هستند؛ ولى اینها بى‏خیال و بدون توجه به نگرانى آنها، سرگرم بازى هستند.

مَثَل كسانى كه علایق دنیوى و مظاهر غلطانداز غفلت، آنها را از یاد خدا غافل كرده، مَثَل همان گروه دوم است؛ آنان، خدا را فراموش كرده‏اند و زنجیرهاى دنیا، آنها را در بند كرده است.

پس خدا ما را دوست دارد و از اینرو هنگامى كه غافل مى‏شویم، ما را دچار بلا مى‏كند تا از خواب غفلت بیدار شویم.

ج. شبیه‏شدن به امامان و...

ما بیش‏تر اوقات «اسوه‏بودن» اهل بیت‏علیهم‏السلام را در قالب فضایلى چون: اخلاص، ساده‏زیستى، تواضع، نماز اوّل وقت و... معنا كرده‏ایم. اكنون، نوبت آن رسیده است تا از این فضا استفاده و از بلا و گرفتارى به عنوان یكى از راههاى شبیه شدن به آن بزرگواران یاد كنیم. نوجوانى كه تا به حال، خوشبختى را در كسب صفاتى چون: راستگویى، احترام به والدین و... مى‏دیده است، اكنون مى‏آموزد كه خدا از رهگذر گرفتاریهاى زندگى، قصد دارد ما را یك گام دیگر به پیشوایان دینى‏مان نزدیك كند.

امام صادق‏علیه‏السلام مى‏فرماید: «اِنَّ اَشَدَّ النَّاسِ بَلاءً الاَْبْنِیاءُ ثُمَّ الَّذِینَ یلُونَهُمْ ثُمَّ الْاَمْثَلُ فَالْاَمْثَلُ؛ (11) بیش‏ترین بلاها را در میان مردم، پیامبران داشته‏اند، بعد كسانى كه نزدیك‏تر به آنان هستند و بعد هر كه به پیامبران شبیه‏تر باشد. [به میزان شباهت به آنان، از بلاى بیش‏ترى بهره‏مند خواهد شد.] »

مردى خدمت امام باقرعلیه‏السلام رسید و گفت: «به خدا سوگند! من شما خاندان را دوست دارم.‌» امام فرمود: «پس جامه بلا بر تن كن؛ زیرا سوگند به خدا كه بلا به سوى ما و پیروان ما شتابنده‏تر مى‏آید تا حركت سیلاب در درّه. بلا از ما آغاز مى‏شود و سپس به شما مى‏رسد و آسایش نیز از ما شروع مى‏شود و سپس به شما مى‏رسد.‌» (12)

بیان ناگواریهایى كه در زندگى اهل بیت‏علیهم‏السلام وجود داشته است (13)؛ نظیر: نامردى مردمانِ دورانشان، گرفتاریهاى مالى، بیماریها، از دست دادن فرزندان و... مى‏تواند به فهم این فلسفه كمك كند.

وقتى مربّى، نمونه‏هایى را از زندگى معصومان بیاورد وبا زندگى روزمرّه نوجوان تطبیق دهد، او به این واقعیت دست مى‏یابد كه نوكرى ایشان و دوستدار آنان بودن، تنها با گریستن در مصائبشان و لباس مشكى پوشیدن محقّق نمى‏شود؛ بلكه صبر در مشكلات، از برترین و مهم‏ترین مصادیق نوكرى اهل بیت‏علیهم‏السلام است.

علت ابتلا به رنجها و مشكلات‏

با بررسى آیات و روایات در مى‏یابیم مشكلاتى كه به وجود مى‏آید، مى‏تواند دلایل گوناگونى داشته باشد. در این بخش با بررسى عوامل مشكلات و گرفتاریها متناسب با فهم نوجوانان، در صدد بررسى برخى از این موارد و مصادیق برمى‏آییم.

الف. ارتكاب گناه‏

مولاى متّقیان على‏علیه‏السلام، پدیدار شدن هر مانع و ناگوارى در زندگى انسان را معلول گناه مى‏داند و مى‏فرماید:«تَوَقُّوا الذُّنُوبَ فَمَا بَلِیةٌ اَشَدُّ وَأفْظَعُ مِنْهَا وَلاَ یحْرُمُ الرِّزْقُ اِلاَّ بِذَنْبٍ حَتَّى الْخَدْشِ وَالنَّكْبَةِ وَالْمُصِیبَةِ. قَالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ: وَمَا أصَابَكُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أیدِیكُمْ وَیعْفُوا عَنْ كَثِیر؛ (14) از گناهان دورى كنید كه هیچ بلایى شدیدتر و زشت‏تر از آن نیست و رزق باز داشته نمى‏شود، مگر به دلیل انجام گناهى، حتى در حدّ ایجاد خراش و جراحت و ناراحتى [در دیگران‏]؛ چرا كه خداوند فرمود: هر مصیبتى كه به شما رسد، به سبب اعمالى است كه انجام داده‏اید و بسیارى را نیز عفو مى‏كند.‌»

كم شدن روزى، مرگ زودرس، بلاهاى كم سابقه، خشكسالى و... از جمله امورى هستند كه به سبب نافرمانى خدا به انسان مى‏رسد. (15) اكنون به نمونه‏هایى از گناهان رایج در بین نوجوانان اشاره مى‏كنیم:

بى‏توجهى به محرم و نامحرم‏

رعایت نكردن پوشش ظاهرى و بى‏توجهى به محرم و نامحرم از سوى برخى نوجوانان دختر، یكى از گناهان رایج است، از راههاى زیر مى‏توان براى جلوگیرى نوجوانان از ارتكاب گناه استفاده كرد:

1. بیان رابطه این نوع گناه با پیشامدهاى ناگوار در دنیا.

برخى از این رویدادها عبارت‏اند از (16) : به هم خوردن تعادل روحى و روانى و به وجود آمدن عوارضى مانند: افسردگى، گوشه‏گیرى، پرخاشگرى و...، بى‏اعتمادى خانواده و اطرافیان به وى، عدم اطمینان به همسر آینده خود و در نتیجه، بروز ناهنجاریهایى مثل: بدبینى و عدم لذّت در زندگى شخصى و... .

2. نقل خاطرات واقعى از نوجوانان گرفتار در این دام.

بى‏احترامى به والدین‏

براى بیدار سازى نوجوانان نسبت به این گناه، مى‏توان كارهاى زیر را انجام داد:

1. بیان آثار احترام به والدین و عواقب دنیوى بى‏احترامى به ایشان (17).

برخى از آثار احترام به والدین عبارت‏اند از: آمرزش گناهان، عمر طولانى، افزایش روزى، موفقیتهاى زندگى و پیشرفت و... البته آثار دیگرى هم ذكر شده است؛ ولى ما بیش‏تر باید درصدد بیان آثارى باشیم كه نوجوان، آنها را دنبال مى‏كند.

برخى از آثار بى‏احترامى به پدر و مادر: انتقام خدا در همین دنیا، تیره و تار شدن فضاى زندگى، فقر، ذلت و خوارى و... .

2. بیان مصادیق بى‏احترامى به پدر و مادر. (18)

برخى از مصادیق بى‏احترامى عبارت‏اند از: اندوهگین كردن آنها، زمینه عصبانیت ایشان را فراهم آوردن، خیره نگاه كردن به آنها، صدا كردن پدر و مادر با اسم، جلوتر از آنان راه رفتن، باعث دشنام دادن دیگران به آنها شدن، نافرمانى و... .

3. نقل حوادث و داستانهاى واقعى از كسانى كه هر چه به دست آوردند از احترام به والدین و هر چه از دست دادند از بى‏احترامى به آنان بوده است.

گناهان ونافرمانیهاى دیگرى نیز در بین جوانان و نوجوانان رایج است كه بیش‏تر محصول تهاجم فرهنگى است؛ مانند: نگاه كردن عكسهاى مبتذل، گوش دادن موسیقیهاى غیر مجاز، ارتباطهاى نامشروع و... كه در مجال این نوشتار نیست.

ادامه دارد... .

 

پی‌نوشـــــــــــت‌ها:

 

* این بحث در دو مرحله ارائه مى‏شود.

1) دنیا خانه‏اى است پوشیده از بلاها، به حیله و نیرنگ شناخته شده، نه حالات آن پایدار و نه مردم آن در سلامت برخوردارند، داراى تحولات گوناگون و دورانهاى رنگارنگ، زندگى در آن، نكوهیده و امنیت در آن نابود است. اهل دنیا همواره هدف تیرهاى بلا هستند كه با تیرهایش آنها را مى‏كوبد و با مرگ، آنها را نابود مى‏كند. (نهج البلاغه، خ 226، ترجمه دشتى.)

2) در هر جرعه‏اى (از نعمتها) اندوهى گلوگیر و در هر لقمه‏اى استخوان شكسته‏اى قرار دارد... . (همان، خ 145.)

3) خداوند به پیامبر خود فرمود: «اى محمّد! آن‏گاه كه بنده‏اى را محبوب شمارم، وى را با سه پدیده همراه مى‏كنم: دلش را غمگین مى‏سازم، بدنش را بیمار مى‏كنم و دستش را از بهره‏هاى دنیایى تهى مى‏گردانم.‌» : (بحار الانوار، علامه مجلسى، بیروت، دار احیاء التراث العربى، سوم، 1403 ق، ج 72، ص 48.)

امیر مؤمنان فرمود: «دلِ انسان خدادوست، رنج و سختى در راه خدا را بسیار دوست دارد؛ ولى بى‏خبر از خدا راحت طلب است.‌» (میزان الحكمه، محمدى رى‏شهرى، قم، دار الحدیث، هفتم، 1386، ص 441، ح 3314.)

4) سعى شده احادیث، آیات، داستان و... به تناسب نوجوانان باشد؛ از این‏رو باید مبلّغ، ادبیات نوجوانان را در استفاده از مواد موجود به كار ببرد.

5) عنكبوت/2.

6) همان.

7) تفسیر نمونه، مكارم شیرازى، تهران، دار الكتب الاسلامیة، چهلم، 1383 ش، ج 2، ص‏100، ذیل آیه 214 سوره مباركه بقره.

8) اشاره به آیات 5 - 8 سوره مباركه انشراح مناسب است، به‏ویژه با این زاویه كه پس از سختى، آسانى است و پس از فراهم شدن آسانى، چه زیبا است كه خدا را بندگى كنیم و... .

9) خواجه حافظ شیرازى.

10) منافقون/9.

11) بحار الانوار، ج 64، ص 200، ح 3.

12) میزان الحكمه، ج 2، ص 462، ح 3379.

13) توجه دادن نوجوانان به این مسئله نیز لازم است كه، اهل بیت و پیامبران‏علیهم‏السلام خزانه‏داران عالم بوده و هستند. آنان خود طبیب همه دردهاى بشرند؛ ولى وجود گرفتارى، فقر، بیمارى و... در طول حیات دنیوى‏شان، براى انتقال سیره و چگونگى برخورد صحیح آنان، به نسلهاى بعد و انسانهاى آزاده است.

14) مكارم الاخلاق، طبرسى، بى جا، منشورات الشریف الرضى، ششم، 1329 ق، ص‏147.

15) مراجعه شود به میزان الحكمه، ج 4، ص 285 به بعد باب گناه (الذنب).

16) نگارنده در تحقیق میدانى كه از 50 دختر دبیرستانى در مدارس چند شهر كشور داشت، این نتایج و آثار را از زبان آنها شنیده است. آنها به صورت مكتوب این آثار را نوشته و راهكار، طلب كرده‏اند.

17) ر. ك: میزان الحكمه، ج 13، ص 474، باب پدر و فرزند.

18) همان.

341 دفعه
(0 رای‌ها)