حقوق مالی در سخن امام رضا‌ علیه‌ السلام

مقدمه

سخنان اهل‌بیت علیهم‌السلام در بردارنده خیر دنیا و آخرت است. سیره و سخن ایشان، هم ناظر به دنیا و سامان بخشیدن به امور این جهان می‌باشد و هم آخرت و آبادانی سرای دیگر در آن لحاظ شده است.

آموزه‌های به جای مانده از امام رضا‌علیه‌السلام، همچون منشوری است با زوایای گوناگون که اخلاق، عرفان، اقتصاد، اجتماع و آنچه مورد نیاز انسانهاست و زمینۀ خوشبختی آنها را در دنیا و آخرت فراهم می‌آورد، در آن می‌درخشد.

سخنان آن حضرت با در برداشتن دقیق‌ترین نکته‌های توحیدی و عرفانی، راهکارهای یک زندگی دنیوی ایده‌آل و شرافتمندانه را ارائه می‌كند. بر این اساس، سیره و سخن آن حضرت جامعیّت تامّ داشته، بر قلّۀ کمال جای گرفته است. بنابراین شکی نیست که هر چه بیش‌تر با سیرۀ آن حضرت آشنا شویم، و از زلال سخنان آن امام لبریز كردیم، به کمال انسانی خود نزدیک‌تر شده، دنیا و آخرت خود را آبادتر خواهیم نمود. به امید رسیدن به قلّۀ چنین معرفتی و به برکت دعای چنین امامی.

ای شهی کز عدل و احسان بی قرینی                            شاهد حق قبلۀ دنیا و دینی

مقتدای خلق و خاص الخاص حقّی                              مظهر آیات ربّ العالمینی

چون در اقلیم رضا قطب زمانی                                  تاج بخش جمله شاهان زمینی

کشتی نوحی و امت را امامی                                     خضر وقتی، سرّ سبحان را امینی

اهل دل بر خوان جودت میهمانی                                 اهل دانش خرمنت را خوشه چینی

عارفان را رهبر اقلیم قدسی                                       عاشقان را آیت آن نازنینی

چشم الطاف و عنایت سوی ما کن                               ای که در لطف و کرامت بی قرینی (1)

در این مقال، در بُعد اقتصادی و در باب حقوق مالی که به عهدۀ یک مسلمان است، گلگشتی در سیره و سخن آن حضرت داریم. یکی از این حقوق مالی «خمس» و «زکات» است.

خمس؛ گره گشاه معنوی، و گشایشگر مادی

بسیاری از آموزه‌های دینی، همراه با ثمره‌های معنوی، فواید مادی نیز دارند. نمونه‌ای از این آموزه‌ها «خمس» می‌باشد. پرداخت خمس افزون بر آنکه پالایش روح از زنگارها و پاداشهای معنوی را در پی دارد و به رضا و خشنودی خداوند می‌انجامد، در افزایش رزق و روزی و سامان دادن به اقتصاد انسانها نیز تأثیر به ‌سزایی دارد. در این باره در حدیثی دلنشین از امام رضا‌علیه‌السلام می‌خوانیم: «كَتَبَ رَجُلٌ مِنْ تُجَّارِ فَارِسَ مِنْ بَعْضِ مَوَالِی أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا‌علیه‌السلام یسْأَلُهُ الْإِذْنَ فِی الْخُمُسِ فَكَتَبَ إِلَیهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ كَرِیمٌ ضَمِنَ عَلَى الْعَمَلِ الثَّوَابَ وَ عَلَى الضِّیقِ الْهَمَّ لَا یحِلُّ مَالٌ إِلَّا مِنْ وَجْهٍ أَحَلَّهُ اللَّهُ وَ إِنَّ الْخُمُسَ عَوْنُنَا عَلَى دِینِنَا وَ عَلَى عِیالَاتِنَا وَ عَلَى مَوَالِینَا وَ مَا نَبْذُلُهُ وَ نَشْتَرِی مِنْ أَعْرَاضِنَا مِمَّنْ نَخَافُ سَطْوَتَهُ فَلَا تَزْوُوهُ عَنَّا وَ لَا تَحْرِمُوا أَنْفُسَكُمْ دُعَاءَنَا مَا قَدَرْتُمْ عَلَیهِ فَإِنَّ إِخْرَاجَهُ مِفْتَاحُ رِزْقِكُمْ وَ تَمْحِیصُ ذُنُوبِكُمْ وَ مَا تُمَهِّدُونَ لِأَنْفُسِكُمْ لِیوْمِ فَاقَتِكُمْ وَ الْمُسْلِمُ مَنْ یفِی لِلَّهِ بِمَا عَهِدَ إِلَیهِ وَ لَیسَ الْمُسْلِمُ مَنْ أَجَابَ بِاللِّسَانِ وَ خَالَفَ بِالْقَلْبِ وَ السَّلَام؛ (2) مردی از بازرگانان فارس که از پیروان امام رضا‌علیه‌السلام بود، به آن حضرت نامه‌ای نوشت و درباره خمس اجازه خواست. حضرت در پاسخ او نوشت: به نام خداوند بخشنده و مهربان. همانا خداوند، وسعت‌دهنده و کریم است؛ در مورد عمل و کار ضامن ثواب می‌باشد و در تنگی، ضامن غم و اندوه. هیچ مالی حلال نیست جز از راهی که خدا آن را حلال کرده است، و همانا خمس کمک ماست بر دین، عیالات و دوستان ما، و وسیلۀ بذل و بخشش ما و مایۀ حفظ آبروی ما از کسی که از او بیم داریم. آن را از ما دریغ ندارید و خود را تا آنجا که می‌توانید از دعای ما محروم نسازید. بدرستی که پرداخت خمس کلید روزی شما است، و مایۀ پاک شدن گناهان شما، و چیزی است که برای روز بینوایی خود آماده می‌کنید، و مسلمان کسی است که به عهدی که خدا با او کرده وفا کند؛ و مسلمان نیست آن کس که با زبان اجابت کند و در قلب مخالفت نماید. والسلام.»

زکات؛ عامل تعدیل ثروتها، و زدودن فقرها

زکات، یکی از اصول اقتصادی، اعمال عبادی - اجتماعی بنیادین و مهم اسلام است. قرآن کریم زکات را همسنگ نماز دانسته و در بسیاری از آیاتی که در آن به نماز توصیه شده، نام زکات را نیز در کنار آن آورده است، که نمونه‌هایی از آن عبارتند از: «وَ اَقیموُا الصَّلوۀ و آتوُا الزّکوۀ...»؛ (3) «و نماز را بپا دارید و زکات را بپردازید.»

«الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّكاۀ وَهُم بِاالآخِرَۀِ هُم یُوقِنونَ»؛ (4) «آنها که نماز را بپا می‌دارند و زکات را می‌پردازند و به آخرت یقین دارند.»

امام رضا‌علیه‌السلام با اشاره به گره‌گشا بودن زکات در معضلات اقتصادی و نقش آن در فقرزدایی و تعدیل ثروتها و در مقام بیان علت تشریع زکات چنین می‌فرماید: «ِلِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَلَّفَ أَهْلَ الصِّحَّةِ الْقِیامَ بِشَأْنِ أَهْلِ الزَّمَانَةِ وَ الْبَلْوَی مَعَ مَا فِیهِ مِنَ الزِّیادَةِ وَ الرَّأْفَةِ وَ الرَّحْمَةِ لِأَهْلِ الضَّعْفِ وَ الْعَطْفِ عَلَى أَهْلِ الْمَسْكَنَةِ وَ الْحِثِّ لَهُمْ عَلَى الْمُسَاوَاةِ وَ تَقْوِیةِ الْفُقَرَاءِ وَ الْمَعُونَةِ لَهُمْ عَلَى أَمْرِ الدِّین؛ چون خدا مردمان تندرست را مکلف کرده است تا به مردم زمین‌گیر و گرفتار رسیدگی کنند، [در ضمن] پرداخت زكات موجب بركت مال، و سبب رأفت و مهربانی نسبت به ناتوانان و عطف توجه به مسكینان و انگیزش مردمان به مساوات و تقویت فقرا و مدد رساندن به ایشان در انجام دادن تكالیف دینی است.» (5)

«آنچه از مجموعۀ آیات و روایات رسیده دربارۀ زکات و تشریع آن بدست می‌آید، این است که چنین قانونی در مهم‌ترین هدف خود، برای از بین بردن فقر و عوارض آن از عرصه‌های زندگی به صورتی فراگیر و چارچوب داراست، که در نتیجه، سیمای جامعه اسلامی از فقر به بی‌نیازی تحوّل یابد، و دیگر در آن بیچاره و نیازمندی مشاهده نشود، و همه، اهل ایمان و دارای عزّت باشند. همچنین زکات وسیلۀ عمده‌ای برای عادت دادن مردم به بخشیدن و انفاق است، تا آنجا که این امر بدان منجر شود که در راه دین خدا از بذل جان خود و کسانش نیز مضایقه نکند. نباید از نظر دور داشت که میان قرب به خدا و عبادت او در نماز، و بخشیدن مال برای برانداختن فقر و بیچارگی از جامعۀ اسلامی، ارتباطی نیرومند و استوار وجود دارد؛ پس زندگی اسلامی زندگی‌ای است که اجزای آن از یکدیگر منفصل نمی‌باشد؛ از اینرو نماز با زکات قبول می‌شود، و زکات با نماز به درگاه خدا راه می‌یابد، و ایمان و یقین با پرداختن زکات شناخته می‌شود.» (6)

عدم انحصار حقوق مالی به خمس و زکات

همان‌گونه که از آموزه‌های دینی استفاده می‌شود، حقوقی که در اموال انسانهاست، به خمس و زکات منحصر نمی‌شود، و جز اینها، حقوق دیگری نیز در اموال انسان وجود دارد که به حکم وجدان، انصاف و دگرگرایی، هر مسلمانی موظف به پرداخت آنها می‌باشد. شخصی به نام «ولید» می‌گوید: «از حضرت رضا‌علیه‌السلام پرسیدم: سرورم! آیا در دارایی انسان جز زکات، حق دیگری نیز هست که باید بدهد؟ حضرت در پاسخ فرمود: آری، خدا می‌فرماید: «وَالّذینَ یَصِلُونَ ما اَمَرَ اللهُ بِهِ اَن یُوصَلَ» (7) و آنان که با آنچه که خدا به پیوند آن فرمان داده است، پیوند برقرار می‌سازند.» (8)

همچنین امام رضا‌علیه‌السلام فرمود: «سُئل عن رسول الله!ِ أَ فِی الْمَالِ حَقٌّ سِوَى الزَّكَاةِ قَالَ نَعَمْ بِرُّ الرَّحِمِ إِذَا أَدْبَرَتْ وَ صِلَةُ الْجَارِ الْمُسْلِمِ فَمَا أَقَرَّ بِی مَنْ بَاتَ شَبْعَان وَ جَارُهُ الْمُسْلِمُ جَائِعٌ؛ از رسول خدا‌صلی‌الله‌علیه‌وآله پرسیده شد که: آیا در مال، حقی جز زکات هست؟ فرمود: آری، نیكی کردن به خویشاوندی که به او پشت کرده است، و به زندگی همسایۀ مسلمان رسیدگی کردن؛ هر کس با گرسنه بودن همسایه مسلمانش سیر بخوابد، به پیامبری من ایمان نیاورده است.» (9)

امام رضا‌علیه‌السلام در حدیثی به کسانی که از پرداختن حقوقی که در اموالشان است به تهی‌دستان و بینوایان، خودداری می‌ورزند، چنین هشدار داده است:

«إِنَّ صَاحِبَ النِّعْمَةِ عَلَى خَطَرٍ إِنَّهُ یجِبُ عَلَیهِ حُقُوقُ اللَّهِ فِیهَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَتَكُونُ عَلَی النِّعَمُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَا أَزَالُ مِنْهَا عَلَى وَجَلٍ - حَرَّكَ یدَهُ - حَتَّى أَخْرُجَ مِنَ الْحُقُوقِ الَّتِی تَجِبُ لِلَّهِ عَلَی فِیهَا؛ (10) صاحب نعمت در خطر است؛ همانا که پرداختن حقوق خدا در آن نعمت بر او واجب است. به خدای سوگند که خداوند نعمتهایی به من می‌دهد؛ و من پیوسته در این باره بیمناکم - و دستش را [به نشانه اظهار تأسف] تکان داد - تا آنگاه که از عهده حقوقی که خدا بر من واجب کرده است، درآیم.»

انگیزه‌های زراندوزی

زراندوزی و گردآوری بی‌حساب مال، یکی از عوامل ایجاد شکاف طبقاتی بین جامعه است. قرآن کریم به زراندوزانی که هرگز با پول خود انفاق نمی‌کنند و گره‌های اقتصادی مردم و جامعه را نمی‌گشایند وعده عذابی دردناک داده و می‌فرماید: «وَ الَّذِینَ یكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا ینْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیم* یوْمَ یحْمى‏ عَلَیها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى‏ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ»؛ «کسانی که زر و سیم را گنجینه کرده، آن را در راه خدا هزینه نمی‌کنند، ایشان را به عذابی دردناک بشارت ده، روزی که آن [گنجینه] ها را در آتش بگذارند، و پیشانی و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ کنند [و گویند:] این است آنچه برای خود اندوختید؛ پس [کیفر] آنچه را می‌اندوختید، بچشید.» (11)

امام رضا‌علیه‌السلام در حدیثی زیبا به ریشه‌های زراندوزی و بررسی زراندوزان از منظر روان‌شناختی اشاره کرده، انگیزه‌های زراندوزی را چنین بیان می‌فرماید: «لَا یجْتَمِعُ الْمَالُ إِلَّا بِخِصَالٍ خَمْسٍ بِبُخْلٍ شَدِیدٍ وَ أَمَلٍ طَوِیلٍ وَ حِرْصٍ غَالِبٍ وَ قَطِیعَةِ الرَّحِمِ وَ إِیثَارِ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَةِ؛ مال جمع نمی‌شود مگر با پنج خصلت [و پنج انگیزه]: بخل شدید، آرزوی دراز، حرص غلبه کننده، قطع رحم، و مقدم داشتن دنیا بر آخرت.» (12)

پدیدۀ شوم زراندوزی، از آفات روحی است که از خوی و خصلت، شیوه تفکر و اخلاق باطنی زشت سرچشمه می‌گیرد؛ از اینرو برای شناخت ماهیت این پدیده، حتی به عنوان موضوعی از موضوعات اقتصادی و مشکلی از مشکلات اجتماعی، باید به روان و باطن آدمیان توجه نمود، و انگیزه‌ها و علل درونی این آفت را بررسی کرد. همین موضوع، معیار تمایز بنیادین میان تفکر اسلامی و دیگر مکاتب است، که از عامل اصلی در تمام مسائل؛ یعنی خود انسان و گرایشهایش غافل نمی‌ماند.

خوی و خصلتهایی که در این حکمت رضوی‌علیه‌السلام یاد شده است نشان دهندۀ بی‌تعهدی و بی‌احساسی نسبت به محرومان و بینوایان است، که زیر پا نهادن اصول عدالت اجتماعی را در پی خواهد داشت.

بی‌گمان مال اندوزی نکوهیده که انگیزه‌هایی شیطانی دارد، موجب درآمدهایی است که از راههای ظلم، استثمار، احتکار، تولید جنس بی‌کیفیت، غصب، رباخواری و مانند آنها به دست آمده، نه از راه تولید و سرمایه‌گذاریهای سازنده و کسبهای حلال. (13)

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

(1). دیوان حکیم آیت الله الهی قمشه‌ای، به اهتمام و مقدمه: دکتر حسین الهی قمشه‌ای، تهران، روزنه، 1378، چاپ سوم، ص 367 و 368.

(2). اصول کافی، ثقه الاسلام کلینی، ترجمه: سیدجواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل‌بیت علیهم‌السلام، ج2، ص 504.

(3). بقره/43 و 83 و110 و نور/56 و مجادله/13 و مزمل/20.

(4). لقمان/4.

(5). الحیاۀ، محمدرضا حکیمی، محمد حکیمی، علی حکیمی، ترجمه: احمد آرام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1380، چاپ اول، ج 6، ص348.

(6). همان، ص 367.

(7). رعد/21.

(8). شیخ ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی، تفسیر مجمع البیان، تحقیق و نگارش: علی کرمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380، ج7، ص249.

(9). الحیاۀ، ج 6، ص 386.

(10). همان، ص 399.

(11). توبه/34 و 35.

(12). الخصال، شیخ صدوق، ترجمه و توضیح: یعقوب جعفری، قم، اندیشه هادی، 1385، چاپ اول، ج 1، ص411.

(13). فرازهایی از سخنان امام رضا‌علیه‌السلام، محمد حکیمی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1388، چاپ اول، دفتر نخست، ص 97 و 98.

541 دفعه
(0 رای‌ها)