هدايت و راهيابی برای طی كردن مسيری كه انسان را به سعادت برساند، به طور فطری در انسان وجود دارد. در كنار اين امر فطری عوامل زيادی وجود دارد كه میتواند مايه گمراهی او گردد. حضرت امير عليه السلام به مناسبتهای گوناگون عوامل گمراهی انسانها را بيان كرده است. شناخت اين عوامل برای افراد با ايمان و هوشيار، مايه تكامل و سبب استواری مبانی دينی و اخلاقی میگردند.
در اين نوشته برآنيم تا از منظر برترين مرزبان هدايت، عوامل تهديد كننده هدايت جامعه را بيان كنيم.
1- هوای نفس
غرايز و احساسات مايه بقاء زندگی انسانند به طوری كه اگر از زندگی انسان حذف گردند، انسان به نابودی كشيده میشود. با اين حال بايد توجه داشت كه اگر اين غرايز تعديل نشوند و حد و مرزی برای آنها مشخص نگردد، و انسان بازيچه غرايز سيری ناپذير خويش قرار گيرد، بسوی نابودی قدم برمی دارد. در حقيقت هوی و هوس همان غرايز و احساسات حيوانی است كه اگر از طريق معقولی محدود گردد، مايه بقاء زندگی انسان است و اگر لجام گسيخته گردد انسانيت انسان را نابود میكند. از ديدگاه اميرالمؤمنين عليه السلام تنها وسيلهای كه میتواند هوای نفس را مهار كند، «تقوای الهي» است. علی عليه السلام درباره اين عامل گمراهی و راه نجات از آن میفرمايند:
«اوصيكم بتقوی الله الذی اعذر بما انذر واحتج بما نهج وحذركم عدوا نفذ فی الصدور خفيا ونفث فی الآذان نجيا فاضل واردي، ووعد فمنی وزين سيئات الجرائم وهون موبقات العظائم حتی اذا استدرج قرينته، واستغلق رهينته، انكر ما زين واستعظم ما هون وحذر ما امن (1) ; توصيه میكنم شما را به تقوا و پرهيز از خدايی كه با انذار خود راه عذر را [بر شما] مسدود ساخته و با دليل روشن حجت را تمام كرده و شما را بر حذر داشته از دشمنی كه مخفيانه در سينههای شما راه میيابد و آهسته در گوشها میدمد، گمراه و پست میسازد و نويد میدهد و انسان رابه خواهش وا میدارد، گناهان و جرايم زشت را نيكو جلوه میدهد و گناهان بزرگ را سبك میشمرد تا به تدريج پيروان خود را فريب داده، در سعادت رابه روی گروندگان خود میبندد، زيبا را زشت نشان میدهد، آسان را مشكل و ايمنی را ترسناك جلوه میدهد.»
امام عليه السلام در توصيه به مهار كردن نفس سركش فرمودند: امرؤ الجم نفسه بلجامها، وزمها بزمامها، فامسكها بلجامها عن معاصی الله، وقادها بزمامها الی طاعة الله (2) ; انسان بايد نفس سركش خود را زمام كند و آن را در اختيار گرفته، از گناهان نگاه دارد و زمان آن را به سوی اطاعت خداوند بكشاند.»
2- كوته فكری و سبك عقلی
جمعيتی از ساكنان بصره، به تشويق طلحه و زبير و امثال آن ها، كانونی برای آشوب و تفرقه افكنی به وجود آورده و در زمانهای بعد نيز پايگاهی برای دودمان خيانت پيشه بنی اميه شدند و ضربه هايی به اسلام زدند و باعث گمراهی جامعه اسلامی شدند. امام علی عليه السلام با اشاره به كوته فكری اين جمعيت كه عامل گمراهی آنان شد، فرمودند: «خفت عقولكم وسفهت حلومكم فانتم غرض لنابل واكلة لآكل وفريسة لصائل (3) ; عقل هايتان سبك و افكار شما سفيهانه است، پس هدف خوبی برای تيراندازان و لقمه چربی برای مفتخوران و صيدی برای صيادان هستيد.»
3- بیاحتياطی در شبهات
عمل كردن در موارد يقين و احتياط و دست نگه داشتن در موارد شبهه، يكی از توصيههای بزرگان دينی است. بیاحتياطی و قدم نهادن در مسيری كه محل شبهه و ترديد است، باعث گمراهی فرد و جامعه خواهد شد. امام علی عليه السلام در نامهای كه به فرزندش امام مجتبی عليه السلام نوشتند، در اين باره فرمودند: «ودع القول فيما لا تعرف والخطاب فيما لم تكلف وامسك عن طريق اذا خفت ضلالته، فان الكف عند حيرة الضلال خير من ركوب الاهوال (4) ; در مورد آنچه نمیدانی سخن مگو، در آنچه موظف نيستی كسی را مخاطب نساز و در راهی كه ترس گمراهی در آن داری قدم مگذار، چه اينكه خود داری به هنگام بيم از گمراهی بهتر از آن است كه انسان خود را در مسيرهای خطرناك بيفكند.»
آن حضرت در بخش ديگری از سخنانش میفرمايد: «فاعلم انك انما تخبط العشواء وتتورط الظلماء وليس طالب الدين من خبط او خلط والامساك عن ذلك امثل (5) ; بدان كه در طريقی كه ايمن از سقوط نيستی گام بر میداری و در دل تاريكیها قدم میزنی و آن كسی كه در اشتباه يا در حال تحير و ترديد است، طالب دين نيست و [در چنين موقعی] امساك و خودداری از چنين راه هايی بهتر است.»
4- پيروی از شيطان و لشكريانش
امام علی عليه السلام شيطان را مايه انحراف از دين دانسته و مؤمنين را از پيروی او باز میدارد. آن حضرت وسوسهها و دشمنیهای شيطان را چنين تشريح میكند: «فاحذروا عبادالله عدو الله ان يعديكم بدائه وان يستفزكم بندائه وان يجلب عليكم بخيله ورجله. فلعمری لقد فوق لكم سهم الوعيد، واغرق اليكم بالنزع الشديد، ورماكم من مكان قريب (6) ;ای بندگان خدا! از دشمن خدا پرهيز كنيد، مبادا شما را به بيماری خود مبتلا سازد و با ندای خود شما را به حركت در آورد و بوسيله لشكرهای سواره و پياده اش شما را جلب نمايد. به جان خودم سوگند! او تيری خطرناك برای شكار كردن شما به چله كمان گذاشته و آن را با قدرت و فشار تا سر حد توانايی كشيده و از نزديكترين مكان به سوی شما پرتاب كرده است.»
آن حضرت در بخش ديگری از بيانات خود، شيطان را بزرگترين خطر برای دين و دنيا دانسته و به قطع ارتباط با او توصيه میكند: «... فاصبح اعظم فی دينكم حرجا واوری فی دنياكم قدحا من الذين اصبحتم لهم مناصبين وعليهم متالبين. فاجعلوا عليه حدكم (7) ; [شيطان بزرگترين مشكل برای دينتان و زيانبارترين و آتش افروزترين برای دنيای شما است [. او خطرناكتر] از كسانی است كه دشمن سر سخت آنانيد و برای در هم شكستنشان كمر بسته ايد، پس آتش خشم خويش را در برابر او به كار اندازيد.»
5- همصدايی با منافقين
منافقين، اين غدههای چركين جوامع اسلامی كه در طول سالهای متمادی چهره ننگين خود را نشان دادهاند، هميشه و در همه بحران ها، بوق تفرقه و جدايی به صدا در میآورند و افراد زيادی را فريب میدهند و از مسير الهی و اسلامی منحرف كرده، گرفتار دام تفرقه میگردانند. منافقان معاصر ما نيز همچون منافقان دورههای مختلف، در صدد آلوده كردن فضای فكری جامعه و عامل گمراهی مردم و مخصوصا جوانان میباشند. چه زيباست چهره واقعی اين عاملان گمراهی را از ديد و تصوير امام علی عليه السلام نظاره كنيم كه حضرتش فرمودند: «احذركم اهل النفاق، فانهم الضالون المضلون، والزالون المزلون، يتلونون الوانا، ويفتنون افتنانا ويعمدونكم بكل عماد ويرصدونكم بكل مرصاد، قلوبهم دوية وصفاحهم نقية، يمشون الخفاء ويدبون الضراء (8) ; شما را از منافقان بر حذر میدارم. منافقين، گمراه و گمراه كنندهاند، خطا كار و به خطا كاری تشويق كنندهاند، به رنگهای گوناگون بيرون میآيند و به قيافهها و زبانهای متعدد خودنمايی میكنند، از هر وسيلهای برای فريفتن و درهم شكستن شما استفاده میكنند و در هر كمينگاهی به كمين شما مینشينند، قلب هايشان بيمار و ظاهرشان آراسته است، در پنهانی راه میروند و از بیراههها حركت میكنند.»
6- رهبران ناصالح فكری
همان گونه كه عالمان راستين، سنگربان مرزهای عقيده و ايمان بوده و مردم را در مسير رشد و تعالی و هدايت الهی قرار میدهند، عالم نمايان تزوير پيشه مهمترين عوامل انحراف جوامع میباشند. اگر چنين افرادی زمام رهبری جمعيتی را به دست گيرند، به يقين آنها را از مسير هدايت خارج خواهند ساخت. امام علی عليه السلام در بيان ويژگیهای چنين افرادی میفرمايند: «قد تسمی عالما وليس به فاقتبس جهائل من جهال، واضاليل من ضلال ونصب للناس اشراكا من حبائل غرور وقول زور، قد حمل الكتاب علی آرائه وعطف الحق علی اهوائه، يؤمن الناس من العظائم ويهون كبير الجرائم. يقول: اقف عند الشبهات وفيها وقع ويقول: اعتزل البدع وبينها اضطجع، فالصورة صورة انسان والقلب قلب حيوان، لايعرف باب الهدی فيتبعه ولاباب العمی فيصد عنه وذلك ميت الاحياء (9) ; عالم خوانده میشود در صورتی كه عالم نيست، يك سلسله نادانیها را از جمعی نادان فرا گرفته و مطالبی گمراه كننده از گمراهانی آموخته، دام هايی از طنابهای غرور و گفتههای دروغين بر سر راه مردم افكنده، قرآن را بر اميال و خواستههای خود تطبيق میدهد و حق رابه هوسها و خواهشهای دلش تفسير میكند. مردم را از گناهان بزرگ ايمن میسازد و جرايم بزرگ را [در نظرها] سبك جلوه میدهد. میگويد از ارتكاب شبهات اجتناب میورزم، در حالی كه در آنها غوطه ور است. میگويد از بدعتها كناره گرفته ام، در حالی كه در آنها غلت میزند، پس چهره [او] چهره انسان است و قلبش قلب حيوان، راه هدايت را نمیشناسد كه از آن طريق برود و به طريق خطا پی نبرده تا از آن باز دارد، پس او مردهای است در ميان زندگان.»
بديهی است كه اگر چنين افرادی رهبری فكری جامعه را به دست گيرند، جامعه به انحراف كشيده خواهد شد.
7- رهبران ناصالح سياسی
از ديدگاه امام علی عليه السلام اگر رهبران سياسی جامعه افراد ناصالحی باشند، جامعه را به گمراهی و انحراف خواهند كشاند. آن حضرت، انسانهای بخيل و جاهل و ستمكار و ظالم و رشوه خوار و تعطيل كننده سنت پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله را شايسته حكومت نمیداند و دليل عدم صلاحيت هر يك از آنان را در خطبه 131 نهج البلاغه بيان میكند. امام علی عليه السلام در بيان عدم صلاحيت جاهل، اين نكته را يادآور میشود كه جاهل با جهل خود مردم را گمراه خواهد كرد، آنجا كه میفرمايد: «لا ينبغی ان يكون الوالی علی الفروج والدماء والمغانم والاحكام وامامة المسلمين... الجاهل فيضلهم بجهله; سزاوار نيست كه والی بر ناموس و جان و غنيمتها و احكام و امامت مسلمانان، نادان باشد، زيرا با نادانی خود مسلمانان رابه گمراهی میكشاند.»
همچنين آن حضرت زمامداران بيمار دل و گناهكار را مركبهای راهوار شيطان برای هجوم به مردم و گمراه كردن آنان دانسته و میفرمايد: «ولا تطيعوا الادعياء الذين شربتم بصفوكم كدرهم، وخلطتم بصحتكم مرضهم وادخلتم فی حقكم باطلهم وهم اساس الفسوق واحلاس العقوق. اتخذهم ابليس مطايا ضلال وجندا بهم يصول علی الناس وتراجمة ينطق علی السنتهم، استراقا لعقولكم ودخولا فی عيونكم ونفثا فی اسماعكم. فجعلكم مرمی نبله وموطی ء قدمه وماخذ يده (10) ; از فرومايگان اطاعت نكنيد، آنان كه تيرگی شان را با صفای خود نوشيديد و بيماريشان را با سلامت خود در هم آميخته ايد، و باطل آنان را با حق خويش مخلوط كرده ايد در حالی كه آنان ريشه همه فسقها و انحرافات و همراه انواع گناهانند. شيطان آنها را برای گمراه كردن مردم، مركبهای رام قرار داده، و از آنان لشكری برای هجوم به مردم ساخته، و برای دزديدن عقلهای شما و داخل شدن در چشمهای شما و دميدن در گوشهای شما، آنان را سخنگوی خود برگزيد. پس شما را هدف تيرهای خويش و پايمال قدمهای خود و دستاويز وسوسههای خود گردانيد.»
8- افراط و تفريط در گرايشها
يكی از عوامل گمراهي، افراط و تفريط در گرايش هاست. امام علی عليه السلام ضمن تقسيم بندی مردم به سه گروه میفرمايند: «اليمين والشمال مضلة والطريق الوسطی هی الجادة، عليها باقی الكتاب وآثار النبوة، ومنها منفذ السنة واليها مصير العاقبة (11) ; [انحراف به] راست و چپ گمراهی و ضلالت است، و راه ميانه، همان جاده [وسيع حق] است. قرآن و آثار نبوت، همين طريق را توصيه میكنند و گذرگاه سنت پيامبر است و سرانجام بازگشت [همه] بدان سو میباشد.»
صريحترين نكتهای كه از اين فرمايش اميرالمؤمنين عليه السلام استفاده میشود اين است كه افراط و تفريط موجب گمراهی انسان از مسير حق است. و در گرايشهای اعتقادي، اخلاقي، اقتصادي، سياسی و اجتماعی برای پرهيز از گمراهی بايد راه وسط را كه همان راه قرآن و اهل بيت عليهم السلام است انتخاب نمود. پايبندی و تعبد محض نسبت به قرآن كريم و روايات معصومين عليهم السلام و الهام گرفتن از اين دو ثقل گرانبها درتمام عرصههای زندگي، راهگشا و نجات دهنده همه مؤمنين در جو پر التهاب و پر تلاطم دوران معاصر خواهد بود.
- · پاورقــــــــــــــــــــی
1) نهج البلاغه، خطبه 83.
2) همان، خطبه 237.
3) همان، خطبه 14.
4) همان، نامه 31
5) همان.
6) همان، خطبه 192.
7) - همان.
8) همان، خطبه 194.
9) همان، خطبه 87.
10) همان، خطبه 192.
11) همان، خطبه 16.