جستاری در اصول آموزش احكام (1)

هزار نكتۀ باریك‌تر ز مو این جاست...

1 ـ ایجاد انگیزه

نه هر كه چهره برافروخت دلبری داند                           نه هر كه آینه سازد سكندری داند

نه هر كه طرفِ كُلَه كج نهاد و تُند نشست                      كلاه داری و آیین سَروری داند

هزار نكتۀ باریك‌تر زمو این جاست                              نه هر كه سر بتراشد قَلَندری داند(1)

* * *

چندی پیش یكی از معلّمان دینی با نگارندۀ این سطور تماس گرفت و گفت: «تدریس و آموزش احكام برای دانش آموزان حالتی خشك و خسته كننده و كسل آور به خود گرفته است. به طوری كه آنان برای فراگیری احكام و مسائل شرعی، علاقۀ چندانی از خود نشان نمی‌دهند. می‌خواستم از شما حوزَویان بپرسم كه چه راه‌هایی برای ایجاد علاقه و انگیزه در دانش آموزان و ایجاد جاذبه در فراگیری درس احكام وجود دارد؟»

در پاسخ به این گونه پرسش‌ها كه گاه برای حوزویانِ مدرّسِ احكام نیز پیش می‌آید، باید گفت: در آموزش احكام لازم است به امور ذیل توجه بیشتری كنیم:

1 ـ مواد آموزش.

2 ـ ابزارها و امكانات آموزش.

3 ـ اصول آموزش (شامل 30 اصل آموزشی) .

4 ـ روش‌های آموزش (شامل 9 روش آموزشی) .

5 ـ قالب‌های آموزش (شامل 8 قالب آموزشی) .

ما ـ مدرّسان احكام ـ گاه در سه مورد آخرین، كم توجّهی فراوانی می‌كنیم و دقّت چندانی در آن‌ها به كار نمی‌بریم، در حالی كه:

«دنیای امروزِ آموزش، دنیای اصول، روش‌ها و قالب‌های آموزشی است..»

یكی از علّت‌های پیشرفت و جذابیت آموزش‌های غیرمسلمانان این است كه آنان در این سه میدان، گوی سبقت را متأسفانه از ما ربوده اند و سرمایه گذاری‌های كلان برای آن می‌كنند.

از این رو، برای بالا بردن رشد كیفی و كمّی آموزشِ احكام و موفقیت بیشتر در آن، به بیان «اصول آموزش احكام» می‌پردازیم، موارد دیگر را به فرصتی دیگر می‌سپاریم.

اصل اوّل: ایجاد انگیزه

یكی از اصول مهمّ آموزش و تدریس احكام عبارت است از: ایجاد انگیزه و علاقه در مخاطب.

ممكن است برخی از كسانی كه در جلسات احكام شركت می‌كنند، دارای انگیزه‌ای ضعیف و یا حتّی بی انگیزه برای فراگیری احكام باشند. در این صورت، آموزش دهندۀ احكام باید در همان جلسات نخستین به ویژه جلسۀ اوّل، انگیزه و علاقه برای یادگیری احكام را در شنوندگان خود به وجود آورد و یا تقویت كند. به گونه‌ای كه نسبت به آن «تشنه» شوند.

به قول «مولوی»:

آب كم جو تشنگی آور به دست                                          تا بجوشد آبت از بالا و پَست

تا سقاهُم ربُّهم آید خطاب                                                  تشنه باش اَللهُ اَعلَم بِالصَّواب

آنچه در این مقال مهمّ می‌نماید تبیین راه‌های ایجاد انگیزه است كه به یاری خداوند آن‌ها را بررسی می‌كنیم.

راه‌های ایجاد انگیزه

الف: بیان نكته‌هایی كه شنوندگان نمی‌دانند ولی مدّعی دانستن آن هستند:

یكی از راه‌های مهمّ ایجاد یا تقویت انگیزه و علاقه، بیان «نكته ها»یی است كه در احكام اسلامی وجود دارد و بسیاری از شنوندگان، آن‌ها را نمی‌دانند و ادعا می‌كنند كه می‌دانند.

باید گفت: «هزار نكتۀ باریك‌تر زمو این جاست.....»

امید است یاد كردِ این نمونه‌ها مقبول افتد و در نظر آید!

صالح و طالح متاع خویش نمودند تا كه قبول افتد و كه در نظر آید (2)

نكتۀ اول

یكی از شرایط صحت وضو را در رساله‌های توضیح المسائل بدین مضمون می‌خوانیم:

«در وضو باید شستن صورت و دست‌ها و مسح سر و پاها را خودِ انسان انجام دهد و اگر شخص دیگری او را وضو دهد یا در رساندن آب به صورت و دست‌ها و مسح سر و پاها به وی كمك كند، وضویش باطل است..» (3) برخی با خواندن این مسأله گمان كرده اند كه اگر در حال اختیار شخصی با ظرفی داخل مُشت وضو گیرنده آب بریزد، وضوی او باطل می‌شود. در صورتی كه طبق نظر غالب مراجع چنین كمك‌هایی وضو را باطل نمی‌كند، بلكه این كار فقط برای وضو گیرنده مكروه است زیرا خودِ عمل شُستن یا مسح را وضو گیرنده انجام می‌دهد، نه آن شخص.

البته اگر آن شخصِ كمك كننده به تنهایی و در حال غیراضطرار و مثلاً با دست‌های خودش عمل شستن یا مسح را برای وضوگیرنده انجام و در حقیقت او را وضو دهد، و یا مثلاً، دست وضوگیرنده را در دست خودش بگیرد و با همكاری و مشاركت او عمل شستن یا مسح را برای وضو گیرنده انجام دهد، و در حقیقت در رساندن آب به صورت و دست‌ها و مسح سر و پاها به وی كمك كند، در این حالت است كه وضو باطل می‌شود. (4)

نكتۀ دوم

گاهی گفته می‌شود: چنانچه خانم‌ها در برابر نامَحرَم و در مكان‌هایی مانند ایستگاه‌های قطار و یا بین راه وضو بگیرند، وضوی آنان باطل می‌شود! و حال آن كه طبق فتوای غالب مراجع تقلید در چنین مواردی وضوی بانوان باطل نیست و صحیح است. اگر بانوان در برابر مردان نامحرم به طوری وضو بگیرند كه حجاب شرعی خود را رعایت نكنند؛ مثلاً، قسمت‌های مچ دست به بالا یا موها و یا روی پای آنان هنگام شستن و مسح كردن در برابر دید نامحرم باشند، در این صورت فقط به جهت رعایت نكردن حجاب شرعی مرتكب كار حرامی شده اند، ولی وضویشان صحیح است. (5)

نكتۀ سوم

بعضی از مراجع بزرگوار تقلید مانند حضرت امام خمینی قدس سره چگونگی مسح سر را، حتّی در حال اختیار و نه اضطرار، به ده صورت جایز می‌دانند.

1 ـ با دست راست.

2 ـ با دست چپ.

3 ـ از بالا به پایین.

4 ـ از پایین به بالا.

5 ـ با داخل و كف دست.

6 ـ با بیرون و پشت دست.

7 ـ با ساعد و فاصلۀ میان مچِ دست تا آرنج.

8 ـ به صورت طولی و عمودی.

9 ـ به صورت عرضی و افقی.

10 ـ به صورت زیگزاگ. (6)

نكتۀ چهارم

برخی گمان كرده اند اگر هنگام مسح سر، دست وضو گیرنده با رطوبت و تَری پیشانی او تماس پیدا كند و مخلوط شود، وضوی وی باطل می‌شود.

حال آن كه طبق نظر اكثر مراجع معظّم این مسأله دو صورت دارد:

1 ـ اگر مسح پا با همان قسمت از دست كه با آب پیشانی تماس پیدا كرده و مخلوط شده است انجام شود، در این صورت وضو باطل می‌گردد.

2 ـ چنانچه مسح پا با قسمت دیگری از دست كه با آب پیشانی تماس پیدا نكرده و مخلوط نشده است، انجام شود، وضو صحیح است. مثلاً، انگشتان دست هنگام مسح سر، با رطوبت پیشانی مخلوط نشده باشد و مسح پا نیز با رطوبت باقیمانده در انگشتان دست و نه كف دست انجام گیرد. (7)

نكتۀ پنجم

بسیاری از مراجع معظّم تقلید مانند حضرت امام خمینی قدس سره خواندن دعا به زبان غیر عربی مانند فارسی، تركی و انگلیسی و خواندن اشعاری را كه دارای مضمون دعا و مناجات خداست، در نماز جایز می‌دانند. بنابراین هر نمازگزاری طبق فتوا و نظر بعضی مراجع و نه همۀ آنان، می‌تواند مثلاً در قنوت نماز چنین دعاهایی را بخواند: (8)

إلهی عَبدُكَ العاصی أَتاكا                                                   مُقِرّا بِالذُّنوبِ و قَد دَعاكا (9)

نكتۀ ششم

می دانیم كه اگر بخواهیم به ثواب كامل

الهی سینه‌ای ده آتش افروز                                                 در آن سینه دلی وان دل همه سوز

كارهای مستحب دست یابیم، باید آن‌ها را به همان گونه‌ای كه شارع مقدس و از طریق مرجع تقلیدمان دستور داده است، انجام دهیم. یكی از این كارهای مستحب بالا بردن دست‌ها هنگام گفتن تكبیرة الاحرام و تكبیرهای بین نماز است.

برخی از مراجع بزرگوار تقلید مانند حضرت امام خمینی قدس سره می‌فرمایند: «برای نمازگزار مستحب است هنگام گفتن تكبیرة الاحرام دست‌های خویش را تا مقابل صورت و یا تا مقابل گوش‌ها بالا ببرد به طوری كه با آغازِ بالا بردنِ دست‌ها، گفتنِ اَللّهُ أَكبَر را نیز آغاز كند و با پایانِ بالا بردنِ دست‌ها، كه دست هایش مقابل صورت یا گوش‌ها می‌رسد، گفتن اَللّهُ أَكبَر را نیز به پایان رسانَد. (10)

بهتر است كه دست‌ها از برابر گوش‌ها عقبتر نرود و انگشتان دست‌ها به هم چسبیده و كف دست‌ها رو به قبله باشد..» (11)

نكتۀ هفتم

مسأله‌ای را در رساله‌های توضیح المسائل بدین مضمون می‌خوانیم: «نمازگزار در سجده باید سرِ دو انگشت بزرگ پاهایش را به زمین بگذارد، و اگر انگشت‌های دیگر پاهایش را به زمین بگذارد، نمازش باطل است..» (12)

برخی با خواندن این مسأله گمان كرده اند كه اگر نمازگزار به همراه سرِ دو انگشت بزرگ پاهایش، انگشت‌های دیگر پاهایش را نیز به زمین بگذارد، نمازش باطل است و حال آنكه منظور از این مسأله آن است كه چنانچه نمازگزار در سجده، سر دو انگشت بزرگ پاهایش را اصلاً به زمین نگذارد و به جای آن‌ها انگشت‌های دیگر پاهایش را بگذارد، در این صورت است كه نمازش باطل می‌شود، و روشن است كه معمولاً چنین حالتی برای نمازگزاران كمتر پیش می‌آید. (13)

نكتۀ هشتم

بعضی از نمازگزاران و به ویژه بانوان برای بهره مندی از ثواب بیشتر و پس از پایان قنوت نماز، دست‌های خود را به سر و صورت و سینه می‌كِشند.

برخی از مراجع معظّم تقلید این كار را در همۀ نمازها، چه واجب و چه مستحب، و برخی دیگر فقط در نمازهای واجب، نه تنها مستحب نمی‌دانند، بلكه مكروه و ترك آن را دارای ثواب و پاداش می‌دانند. (14)

نكتۀ نهم

بعضی از مراجع معظّم تقلید می‌فرمایند: «بدن نمازگزار حتّی هنگام گفتن ذكرهای مستحبِ نماز، غیر از بِحَولِ اللّهِ... ، باید آرام و بی حركت باشد، به گونه‌ای كه اگر نمازگزار در حال حركت بدن ذكر بگوید، مثلاً هنگام رفتن به ركوع یا سجده، تكبیرهای مستحب را به قصد ذكر مخصوصی كه در نماز وارد شده است و دستور آن را داده اند بگوید، باید نماز را دوباره بخواند. امّا چنانچه به این قصد كه ذكر و یاد خدا در هر جای نماز خوب و پسندیده است، بخواهد ذكری مستحب مانند تكبیر را بگوید، نمازش صحیح است، هرچند بدنش در حال حركت باشد..» (15)

نكتۀ دهم

هنگامی كه از مردم پرسیده می‌شود: اگر بچه‌ای مُهر نماز را از جلوی نمازگزار بر دارد و برود، و یا كسی مُهر نماز را با پایش از جلوی نمازگزار به فاصلۀ دوری پرت كند، وظیفۀ نمازگزار چیست؟ گاه پاسخ می‌دهند: باید بر پشت دست یا ناخن هایش و به ویژه ناخن شست سجده كند و نماز بخواند. و حال آن كه بسیاری از مراجع بزرگوار تقلید مانند حضرت امام خمینی قدس سره می‌فرمایند كه نمازگزار باید به ترتیب ذیل عمل كند:

اول ـ اگر چیزی كه سجده بر آن صحیح است داشته باشد، مثلاً تكۀ كاغذی در جیب خود دارد، باید بر آن سجده كند.

دوم ـ چنانچه چیزی كه سجده بر آن صحیح است نداشته باشد و وقت نماز نیز تنگ نباشد، باید نماز را بشكند و آن چیز را فراهم كند و دوباره نماز خود را بخواند.

سوم ـ اگر وقت نماز تنگ است به طوری كه فراهم كردن آن چیز موجب قضای نمازش می‌شود، باید نمازگزار بر لباسش چنانچه از «پنبه» یا «كتان» است سجده كند.

چهارم ـ اگر لباسش از جنس دیگری غیر از پنبه و كتان است، باید بر همان چیز سجده كند.

پنجم ـ چنانچه آن هم ممكن نباشد، باید بر پشت دستش سجده كند.

ششم ـ اگر آن هم امكان ندارد، باید بر چیز معدنی مانند انگشتر عقیق سجده كند.

قابل توجّه است در صورتی كه وقت نماز وسعت دارد و نمازگزار چیزی را كه سجده بر آن صحیح است ندارد، ولی مُهر نماز در فاصلۀ نزدیكی؛ مثلاً، حدود یك یا دو قدمی نمازگزار وجود داشته یا پرت شده باشد، باید با رعایت جهت قبله ـ در صورتی كه امكان دارد ـ و نگفتن ذكرهای نماز، به طرف مُهر نماز حركت كند و سپس به نزدیك آن كه رسید، ادامۀ نمازش را شروع كند و هنگام سجدۀ بر آن سجده كند. (16)

در فرجام این نوشتار لازم است این نكتۀ مهم به خاطر سپرده شود كه در مسائل شرعی و نكته‌هایی كه بیان شد، هر مقلّدی باید پس از آگاهی یافتن از فتوا و نظر مرجع تقلید خویش و مطابق بودن آن با نكته‌های یاد شده به آن‌ها عمل كند، مگر در مواردی كه این نكات مورد اتفاق نظر همۀ مراجع تقلید بوده است. شایان ذكر است در صورتی كه این نكته‌ها را می‌خواهیم برای دیگران بازگو كنیم، مآخذ و نشانی آن‌ها را در نظر داشته باشیم تا پذیرش این گونه مسائل برایشان بعید و دور از حقیقت ننماید.

امیدواریم با «عنایات خدا» بتوانیم مسائل و نكته‌های دیگری در زمینۀ احكام فقهی را به رشتۀ تحریر در آوریم، و «مولوی» چه خوش گفته است:

این همه گفتیم لیك اندر بسیچ                                             بی عنایات خدا هیچیم هیچ

بی عنایات حق و خاصان حق                                              گر مَلَك باشد سیا هستَش ورق

ای خدا‌ای فضل تو حاجت روا                                            با تو یاد هیچ كس نَبْوَد روا

* * *

قطرۀ دانش كه بخشیدی زپیش                                             متصل گردان به دریاهای خویش

قطرۀ علم است اندر جان من                                               وا رهانش از هوا وَز خاك تن

دیگر راه‌های ایجاد انگیزه را در قسمت دوم از این نوشتار توضیح خواهیم داد.

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1 ـ حافظ.

2 ـ حافظ.

3 ـ توضیح المسائل مراجع، گردآوری سید محمد حسن بنی هاشمی خمینی، 2 جلد، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1376، ج 1، ص 167، شرط یازدهم.

4 ـ با اقتباس از: العروة الوثقی، آیت الله العظمی سیدمحمدكاظم طباطبایی یزدی، تصحیح سید هدایت الله مسترحمی، 2 جلد، چاپ دوم، تهران، المكتبة العلمیة الاسلامیة، 1399 ق/ 1358 ش (تاریخ مقدمۀ مصحح) ، ج 1، ص 234، التاسع.

5 ـ همان، ص 241، مسألۀ 30.

6 ـ همان، ص 209، مسألۀ 24 و پیش از آن.

7 ـ دفتر امام خمینی قدس سره، بخش استفتا.

8 ـ با اقتباس از: العروة الوثقی، همو، ج 1، ص 699، مسألۀ 2 و 3.

9 ـ خدای من! بندۀ نافرمان تو به سویت آمده است، در حالی كه به گناهان خویش اقرار می‌كند و تو را می‌خواند.

10 ـ برخی از مراجع بزرگوار تقلید عكس این كیفیت را جایز نیز نمی‌دانند. (توضیح المسائل مراجع، همو، ج 1، ص 506، مسألۀ 955)

11 ـ تحریر الوسیلة، آیت الله العظمی سید روح الله موسوی خمینی، 2 جلد، چاپ دوم، قم، مؤسسۀ مطبوعاتی اسماعیلیان (چاپ افست از روی مطبعة الآداب نجف اشرف، 1390 ق) ، ج 1، ص 162، مسألۀ 4.

12 ـ توضیح المسائل مراجع، همو، ج 1، ص 543، مسألۀ 1062.

13 ـ همان.

14 ـ العروة الوثقی، همو، ج 1، ص 701، مسألۀ 11.

15 ـ توضیح المسائل مراجع، همو، ج 1، ص 509، مسألۀ 965 و 966.

16 ـ همان، ص 554، مسألۀ 1087 و ص 509، مسألۀ 965؛ العروة الوثقی، همو، ج 1، ص 723.

361 دفعه
(0 رای‌ها)