خطابه و خطیبان جمعه (5)

اشاره

در قسمتهای قبلی این مقاله، به بررسی تاریخ پیدایش خطابه و تحول خطابه در اسلام پرداختیم و آن گاه آداب خطیب را مطرح كرده و هفت مورد از آن را توضیح دادیم. اینك ادامه بحث را پی می‌گیریم.

8. تكیه بر اسلحه

از دیگر آداب خطبه خوانی این است كه خطیب به هنگام خواندن خطبه، عصا و یا اسلحه به دست بگیرد و با تكیه بر عصا و اسلحه خطبه بخواند. این سنت به دوران پیش از ظهور اسلام بر می‌گردد؛ زیرا سبك و سیاق خطبه خوانی در جاهلیت چنین بود كه خطیب چوبی را به عنوان عصا و یا اسلحه‌ای مانند نیزه و شمشیر در دست می‌گرفت و با این هیئت خطبه را ایراد می‌كرد.

این سنت كه با اصول و مبانی دینی تضادی نداشت، نه تنها مورد منع و رد شارع مقدس قرار نگرفت، بلكه به عنوان روشی پسندیده و عملی مستحب مورد تأكید واقع شد.

حضرت صادق علیه السلام فرمود: «إِذَا كَانُوا سَبْعَةً یوْمَ الْجُمُعَةِ فَلْیصَلُّوا فِی جَمَاعَةٍ وَ لْیلْبَسِ الْبُرْدَ وَ الْعِمَامَةَ وَ یتَوَكَّأُ عَلَی قَوْسٍ أَوْ عَصًا؛ (1) آن زمانی كه در روز جمعه تعداد نمازگزاران به هفت نفر رسید، باید نماز [جمعه را كه از شرائط آن جماعت است] به جماعت اقامه كنند و لازم است [امام جمعه] لباسی از جنس «بُرد» بپوشد و عمامه بر سر بگذارد و به كمان و یا عصا تكیه كند!»

خطیب جمعه و مردم

مردم در بینش اسلامی عائله خداوند هستند و خدمت به آنها خدمت به اهل و عیال خدا محسوب می‌شود؛ همان طور كه پیامبر خداصلی الله علیه وآله فرمود: «الْخَلْقُ عِیالُ اللَّهِ فَأَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَی اللَّهِ مَنْ نَفَعَ عِیالَ اللَّهِ؛ (2) مردم عیال خداوند هستند. پس محبوب‌ترین مردم نزد پروردگار كسانی می‌باشند كه به خانواده و عیال خداوند منفعت برسانند.»

حضرت علی علیه السلام در نامه‌ای به یكی از مدیران نظام حكومتی خود می‌نویسد:

«وَ اخْفِضْ لِلرَّعِیةِ جَنَاحَكَ؛ (3) در برابر مردم خاضع و فروتن باش!»

یكی از حلقات اتصال مردم با نظام اسلامی، نماز جمعه است؛ یعنی مردم و نظام اسلامی در مراسم عبادی - سیاسی نماز جمعه به یكدیگر می‌رسند و در این پیوند، با كمك یكدیگر بسیاری از مشكلات را حل می‌كنند.

با توجه به اینكه مردم و یكی از مظاهر حاكمیت اسلامی، در نماز جمعه با یكدیگر تلاقی پیدا می‌كنند، باید این نكته روشن شود كه سبك و سیاق حاكمیت در برخورد با مردم چگونه است؟ زیرا نوع برخورد امام جمعه، به عنوان نماینده حاكمیت اسلامی با مردم، تا حدود زیادی می‌تواند ما را به عمق تفكر اسلامی آشنا سازد و لذا در اینجا به چند نمونه از وظایف امام جمعه اشاره می‌كنیم تا با نوع برخورد خطیب جمعه با مردم آشنایی بیشتر پیدا شود:

1. سلام به مردم

خطیب جمعه در نخستین دیدارش با مردم، از فراز منبر خطابه، با واژه آهنگین، گوش نواز و روح افزای سلام به استقبال مردم می‌رود و با این نوع رفتار، پیام دوستی و محبت خود را به نمازگزاران ابلاغ می‌كند و با این شیوه روان شناسانه، زمینه‌های ذهنی را برای شنیدن خطبه‌ها آماده می‌سازد؛ چنان كه سیره رسول اكرم صلی الله علیه وآله این چنین بوده است:

«كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله اِذَا صَعِدَ الْمِنْبَرَ یوْمَ الْجُمُعَةِ اِسْتَقْبَلَ النَّاسَ بِوَجْهِهِ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیكُمْ؛ (4) پیامبر خداصلی الله علیه وآله زمانی كه روز جمعه بر فراز منبر قرار می‌گرفت، با مردم رو به رو می‌شد، سپس به آنها «السلام علیكم» می‌گفت.»

2. رعایت حال مردم

از دیگر آداب خطابه این است كه خطیب جمعه، خطابه‌اش را با توجه به رعایت حال نمازگزاران ایراد بكند. او باید در مرحله نخست مخاطب شناسی كند و از این طریق، به ظرفیت فكری و علمی مخاطبانش آگاهی نسبی داشته باشد تا متناسب با توانایی عقل و علم آنان سخن بگوید؛ چنان كه پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود:

«إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِیاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلَی قَدْرِ عُقُولِهِمْ؛ (5) ما گروه پیامبران مأموریت یافته ایم تا [در هدایتهای خود] متناسب با سطح عقل و اندیشه مردم سخن بگوییم.»

خطیب نباید در گفتار خود از مطالب سخت و سنگین علمی استفاده كند؛ به گونه‌ای كه از آن همه سخن علمی، مخاطب نتواند بهره مند شود. او باید محتوای خطابه‌اش را كه به منزله غذا برای روح شنونده است، متناسب با مزاج او تقدیم بدارد.

همچنین خطیب جمعه باید از لحاظ «زمان» خطابه‌اش را به گونه‌ای تنظیم كند كه مخاطبش را خسته نكند؛ زیرا طولانی شدن خطبه‌ها خستگی و افسردگی را به دنبال خواهد داشت و خستگی موجب می‌شود تا نشاط از شنونده سلب گردد و عبادت اگر با نشاط همراه نباشد، نه تنها نمازگزار از معنویت آن لذت نمی‌برد و در چنین شرائطی نمی‌تواند جان و روان خود را تحت تأثیر قرار بدهد، بلكه آثار منفی و زیانباری را بر روح و روانش باقی می‌گذارد.

پیامبر خداصلی الله علیه وآله فرمود: «إِنَّ هَذَا الدِّینَ مَتِینٌ فَأَوْغِلُوا فِیهِ بِرِفْقٍ وَ لَا تُكَرِّهُوا عِبَادَةَ اللَّهِ إِلَی عِبَادِ اللَّهِ؛ (6) همانا این دین [اسلام احكامش] متین و استوار است. پس با مدارا در آن وارد شوید و با اكراه، بندگان خدا را به عبادت خداوند نكشانید!»

سیره و سنت پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله این بود كه خطبه‌ها را كوتاه و روان ایراد می‌كرد و در زندگی آن حضرت این گونه ثبت شده است كه:

«كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله لَا یطیلُ الْمَوْعِظَةَ یوْمَ الْجُمُعَةِ اِنَّمَا هُنَّ كَلِمَاتٌ یسِیرَاتٌ؛ (7)

پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله روز جمعه، موعظه را طولانی نمی‌كرد. خطابه آن حضرت، كلماتی كوتاه و روان بود.»

نه تنها رسول خداصلی الله علیه وآله خطبه‌ها را كوتاه ایراد می‌فرمود، بلكه به مناسبتهای مختلف به دیگران هم توصیه می‌كرد كه با خطبه‌های طولانی مردم را خسته نكنند.

«عَنْ عَمَّارِ بْنِ یاسِرْ اَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ بِاِقْصَارِ الْخُطَبِ؛ (8) از عمار یاسر نقل شده است كه پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله ما را به كوتاه كردن خطبه‌ها فرمان داد.»

آن حضرت هر گاه فرماندهی را در لشكری نصب می‌كرد، یكی از سفارشاتش این بود كه در نماز جمعه خطبه‌ها را كوتاه بخواند:

«اِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله كَانَ اِذَا بَعَثَ اَمِیراً قَالَ اَقْصِرِ الْخُطْبَةَ وَ اَقِلَّ الْكَلامَ؛ (9) زمانی كه رسول اكرم صلی الله علیه وآله فرمانده و امیری را حكم می‌داد، می‌فرمود: خطبه را كوتاه كن و سخن را كمتر بگو!»

امامان جمعه و جماعت باید نماز را متناسب با شرائط جسمی و روحی «اضعف مأمومین» به جای آورند. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «زمانی كه از طرف رسول خداصلی الله علیه وآله مأموریت پیدا كردم تا به سرزمین یمن بروم، در آستانه حركت به سمت یمن، از پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله پرسیدم:

«كَیفَ أُصَلِّی بِهِمْ فَقَالَ صَلِّ بِهِمْ كَصَلَاةِ أَضْعَفِهِمْ وَ كُنْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً؛ (10) چگونه با آنها نماز بگزارم؟ فرمود: نماز را با توجه به حال ضعیف‌ترین نماز گزاران اقامه كن و نسبت به مؤمنان مهربان باش!»

3. نظم و انتظام مردم

از رسالتهای خطیب نماز جمعه این است كه مردم را به نظم و انضباط تشویق و ترغیب كند؛ زیرا یكی از عوامل موفقیت در زندگی فردی و اجتماعی انسانها نظم است.

در فرهنگ اسلامی نظم و انتظام از چنان موقعیتی برخوردار است كه حضرت امیر مؤمنان علیه السلام، تربیت شده مكتب نبوت و قرآن، در واپسین لحظه‌های زندگی خویش، پیروانش را به نظم در امور توصیه م ی‌كند و می‌فرماید:

«أُوصِیكُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِی بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ؛ (11) شما دو فرزندم [حسن و حسین علیهما السلام و تمام فرزندان و خاندانم و همچنین همه كسانی را كه این وصیت نامه من به آنان می‌رسد، به رعایت تقوای الهی و نظم در امور سفارش می‌كنم.»

مقوله نظم در نماز جمعه از چنان حساسیتی برخوردار است كه پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله به عنوان خطیب جمعه، خود شخصاً متولی تنظیم صفوف نمازگزاران می‌شد تا به آنان اهمیت نظم را متذكر شده باشد؛ چنان كه اصحاب آن حضرت گفته اند:

«كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله یسَوِّی صُفُوفَنَا كَأَنَّمَا یسَوِّی بِهَا الْقِدَاحَ؛ (12) همان طور كه چوب پیكان را می‌تراشند و صاف می‌كنند، پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله نیز صفهای نماز ما را صاف و مرتب می‌كرد.»

اهمیت موضوع را باید از این سخن پیامبرصلی الله علیه وآله فهمید كه می‌فرمود:

«أَقِیمُوا صُفُوفَكُمْ فَإِنِّی أَرَاكُمْ مِنْ خَلْفِی كَمَا أَرَاكُمْ مِنْ قُدَّامِی وَ مِنْ بَینِ یدَی وَ لَا تُخَالِفُوا فَیخَالِفَ اللَّهُ بَینَ قُلُوبِكُمْ؛ (13) صفهای نمازتان را [منظم] به پا دارید و بدانید كه من شما را همان طور كه از جلوی رو می‌بینم، از پشت سر هم می‌بینم. نامنظم نباشید كه [رفتار نامطلوب در دلهای شما نیز اثر می‌گذارد و] خداوند دلهایتان را متشتت می‌سازد.»

پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله در تعبیر دیگری، نسبت به نظم صفوف می‌فرماید: «سَوُّوا بَینَ صُفُوفِكُمْ وَ حَاذُوا بَینَ مَنَاكِبِكُمْ لَا یسْتَحْوِذُ عَلَیكُمُ الشَّیطَانُ؛ (14) صفهای نمازتان را مرتب كنید و به گونه‌ای شانه به شانه یكدیگر قرار بگیرید كه شیطان بر شما چیره نشود.»

تا اینجا به چند نمونه از مسئولیتهای خطیب در برابر مردم اشاره كردیم. مردم نیز در مقابل خطیب وظایفی دارند كه باید به آن عمل كنند. در اینجا ما به دو نمونه از آن وظایف اشاره می‌كنیم:

الف. خطیب، قبله مردم

آن گاه كه امام جمعه در جایگاه خطابه قرار می‌گیرد تا برای مردم خطبه بخواند، مخاطبان و نمازگزاران باید رو به روی خطیب بنشینند؛ حتی اگر جایگاه خطابه در جهت قبله نباشد، بر حاضران است تا چهره در چهره امام جمعه قرار بگیرند.

امام صادق علیه السلام از قول رسول خداصلی الله علیه وآله نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: «كُلُّ وَاعِظٍ قِبْلَةٌ یعْنِی إِذَا خَطَبَ الْإِمَامُ النَّاسَ یوْمَ الْجُمُعَةِ ینْبَغِی لِلنَّاسِ أَنْ یسْتَقْبِلُوهُ؛ (15) هر واعظ و خطیبی [بر شنونده] قبله است؛ یعنی زمانی كه در روز جمعه، امام برای مردم خطبه می‌خواند، سزاوار است كه مردم رو به روی امام قرار بگیرند.»

ب. سكوت مردم

از دیگر آداب نماز جمعه، برای شركت كنندگان در نماز این است كه به هنگام ایراد خطبه سكوت را كاملاً رعایت كنند. ادب هم همین را اقتضا می‌كند كه وقتی شخصی در حال سخن گفتن است، حاضران به سخنان او گوش بدهند و از هر گونه حركت كه موجب می‌شود تمركز او خدشه دار شود، پرهیز كنند.

«حسن استماع» از سجایای اخلاقی و حاكی از ادب شنونده در مقابل گوینده است و برای نیل به این فضیلت انسانی و مزیت اجتماعی، مجاهده و كوشش لازم است. كسی كه می‌خواهد واجد حسن استماع باشد، باید با تداوم مراقبت آن را ملكه خود سازد و به صورت یك عادت ثابت در ضمیر خود مستقر و پا بر جا كند.

امیر مؤمنان علیه السلام می‌فرماید: «عَوِّدْ اُذُنَكَ حُسْنَ الْاِسْتِمَاعِ؛ (16) گوشَت را به نیك شنیدن، عادت بده!»

«حسن استماع، نه فقط برای مستمع نافع است و او را از علم بهره مند می‌سازد، بلكه برای گوینده دانا نیز مفید است؛ زیرا شنونده فهیم كه دارای حسن استماع باشد، فكر مرد دانا را به تحرك و فعالیت وا می‌دارد و در وی زمینه‌ای به وجود می‌آورد كه ذخایر درونی خود را هر چه بیشتر برون افكند، معلومات خویش را هر چه زیادتر به زبان آورد و بهره فزون تری نصیب مستمع لایق خود نماید.» (17)

این سخن شیر است در پستان جان                              بی كشنده خوش نمی‌گردد روان

مستمع چون تشنه و جوینده شد                                  واعظ ار مرده بود گوینده شد (18)

در فرهنگ و اخلاق اسلامی، واعظ و ناصح بر مخاطب و نصیحت شونده حق دارد و او باید با حسن استماع، حق گوینده را ادا كند؛ چنان كه حضرت سجادعلیه السلام در فرازی از رساله حقوقیه، به این حق اشاره می‌كند و می‌فرماید:

«وَ أَمَّا حَقُّ النَّاصِحِ فَأَنْ تُلِینَ لَهُ جَنَاحَكَ ثُمَّ تَشْرَئِبَّ لَهُ قَلْبَكَ وَ تَفْتَحَ لَهُ سَمْعَكَ حَتَّی تَفْهَمَ عَنْهُ نَصِیحَتَهُ؛ (19) و امّا حق نصیحت كننده این است كه نسبت به او تواضع داشته باشی و سپس دل خود را به او بسپاری تا از نصیحت او سیرابش گردانی و گوش خود را برای او باز كنی تا اندرز او را بفهمی.»

اینكه در نماز جمعه تأكید شده است تا هنگامی كه خطیب جمعه به ایراد خطبه مشغول است، نمازگزاران و مخاطبان سكوت را كاملاً رعایت كنند و سرا پا گوش باشند، دلایل متعددی دارد: اولاً چنان كه در برخی از روایات آمده است، خطبه‌های نماز جمعه به جای دو ركعت نماز محسوب می‌شود. بنابراین، مخاطب هنگام گوش دادن به خطبه، در حال نماز است و در چنین حالتی، سخن گفتن درست نیست؛ ثانیاً مخاطب با سكوت خود به خطیب پیام می‌دهد كه من آمادگی خود را جهت استماع سخنان شما اعلام می‌دارم.

حضرت صادق علیه السلام از پدران خود نقل فرمود كه: «نَهَی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله عَنِ الْكَلَامِ یوْمَ الْجُمُعَةِ وَ الْإِمَامُ یخْطُبُ فَمَنْ فَعَلَ ذَلِكَ فَقَدْ لَغَا وَ مَنْ لَغَا فَلَا جُمُعَةَ لَهُ؛ (20) رسول خداصلی الله علیه وآله از سخن گفتن در روز جمعه، هنگامی كه امام جمعه در حال ایراد خطبه می‌باشد، نهی فرمودند. بنابراین، هر كس كه [در زمان خواندن خطبه،] سخن بگوید، بدون تردید كار لغوی كرده است و هر كس كار بیهوده و لغو انجام بدهد، از بركت و فیض جمعه محروم است.»

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) وسائل الشیعة، ج 5، ص 38.

2) الكافی، ج 2، ص 164.

3) نهج البلاغة، نامه 46.

4) الدر المنثور، ج 6، ص 222، به نقل از: صلاة الجمعة، معطیاتها، احكامها، انتشارات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، ص 118.

5) بحار الانوار، ج 2، ص 69.

6) الكافی، ج 2، ص 86.

7) سنن ابی داود، ج 1، ص 289، ح 1107.

8) همان، ح 1106.

9) كنز العمال، ج 7، ص 94، ح 18126.

10) نهج البلاغة (فیض) ، نامه 53.

11) ] . نهج البلاغة، نامه 47.

12) جامع الاصول، ج 6، ص 393، به نقل از: سیره نبوی، دفتر اول، ص 435.

13) وسائل الشیعة، ج 5، ص 472، ح 11077.

14) همان، ح 11076.

15) همان، ص 39؛ بحار الانوار، ج 89، ص 197.

16) غرر الحكم، ح 4211.

17) سخن و سخنوری، محمد تقی فلسفی، ص 212.

18) مثنوی معنوی، مولوی.

19) تحف العقول، تصحیح علی اكبر غفاری، ص 269.

20) مستدرك الوسائل، ج 6، ص 21.

472 دفعه
(0 رای‌ها)