تکالیف والدین نسبت به فرزندان از منظر امام رضا (ع)

یكی از سعادتهای خانواده، داشتن فرزند است و فرزندان به فضای خانه و خانواده، گرمی و نشاطِ خاصی می‌بخشند. به ندرت دیده می‌شود خانواده بی‌فرزند، در مسیر طبیعی خود سیر كند. از اینرو امام رضا‏علیه‏السلام فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَیراً، لَمْ یمِتْهُ حَتَّى یرِیهُ الْخَلَفَ؛ (1) هرگاه خداوند، خیر بنده‌ای را بخواهد، او را نمی‌میراند تا اینكه جانشینش (فرزندش) را به او نشان دهد.‌»

هر یك از والدین و فرزندان نسبت به یكدیگر حقوق و تكالیفی دارند كه باید به آن توجه كرده و به مرحله عمل برسانند. در این مقال سعی می‌شود تا به تكالیف والدین نسبت به فرزندان از منظر امام رضا‏علیه‏السلام پرداخته شود:

گفتن اذان و اقامه در گوش كودك

از سنتهای مهم و ارزشمند در ابتدای تولد، گفتن اذان و اقامه در گوش كودك است كه امام رضا‏علیه‏السلام فرموده است: «إِذَا وُلِدَ مَوْلُودٌ فَأَذِّنْ فِی أُذُنِهِ الْأَیمَنِ وَ أَقِمْ فِی أُذُنِهِ الْأَیسَر؛ (2) هر گاه فرزندی به دنیا آمد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او، اقامه بخوان.‌»

روایات اسلامی، فلسفة این عمل را در ابتدای تولد كودك، پناهی در برابر القائات و لغزشهای شیطانی ذكر كرده‌اند. (3)

ختنه، عقیقه، تراشیدن مو، و...

در اسلام برای نوزاد، سنتهای گوناگونی همچون:‌ختنه، عقیقه، تراشیدن موهای سر، بهداشت، خواب و استراحت كودك و... توصیه شده است. از امام رضا‏علیه‏السلام در این باره به شرح ذیل روایاتی صادر شده است. آن حضرت‏علیه‏السلام دربارة ختنه فرموده است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ‏صلی‏الله‏علیه‏وآله اخْتِنُوا أَوْلَادَكُمْ یوْمَ السَّابِعِ فَإِنَّهُ أَطْهَرُ وَ أَسْرَعُ لِنَبَاتِ اللَّحْمِ؛ (4) حضرت رسول‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرموده است: فرزندان خود را روز هفتم تولد ختنه كنید؛ زیرا این پاك‌تر است و موجب می‌شود زودتر گوشت بروید.‌»

همچنین دربارة عقیقه و تراشیدن موی سر، حضرت امام رضا‏علیه‏السلام به مأمون در نامه‌ای می‌نویسد: «وَ الْعَقِیقَةُ عَنِ الْمَوْلُودِ الذَّكَرِ وَ الْأُنْثَى وَاجِبَةٌ وَ كَذَلِكَ تَسْمِیتُهُ وَ حَلْقُ رَأْسِهِ یوْمَ السَّابِعِ وَ یتَصَدَّقُ بِوَزْنِ شَعْرِهِ ذَهَباً أَوْ فِضَّةً؛ عقیقه برای مولود پسر و دختر واجب است. همچنین نامگذاری فرزند واجب است و تراشیدن سرش در روز هفتم ولادت، و به وزن موی او صدقه داده شود، طلا یا نقره.‌»

البته در كتب فقهی مراجع محترم از این امور به‌عنوان امور واجب نام نبرده‌اند و امر در روایت را دال بر وجوب نگرفته‌اند.

آن حضرت‏علیه‏السلام دربارة بهداشت كودك نیز فرموده است: «قَالَ النَّبِی‏صلی‏الله‏علیه‏وآله اغْسِلُوا صِبْیانَكُمْ مِنَ الْغَمَرِ فَإِنَّ الشَّیطَانَ یشَمُّ الْغَمَرَ، فَیفْزَعُ الصَّبِی فِی رُقَادِهِ وَ یتَأَذَّى بِهِ الْكَاتِبَانِ؛ (5) حضرت رسول‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: كودكان خود را از آلودگی ناشی از چربی بشویید و پاكیزه كنید؛ زیرا شیطان، بوی چربی را استشمام می‌كند و در خواب، كودك را به وحشت می‌اندازد و فرشتگان موكّل او، آزار می‌بینند.‌»

تغذیه از شیر مادر

معمولاً تا زمانی كه كودك، استعدادِ هضم غذاهای متنوع را پیدا نكرده است، بهترین غذای كودك، شیر مادر است؛ هر چند امروزه، به این امر، كم‌تر توجه می‌شود؛ ولی اولیای دین، به ویژه پیامبر اكرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله درباره جایگاه شیر مادر توجهی خاص داشته‌اند. امام رضا‏علیه‏السلام در این‌باره می‌فرماید: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ‏صلی‏الله‏علیه‏وآله لَیسَ لِلصَّبِی لَبَنٌ خَیرٌ مِنْ لَبَنِ أُمِّهِ؛ (6) حضرت رسول‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرموده است: برای كودك، شیری بهتر از شیر مادرش نیست.‌»

انتخاب نام نیك

یكی از حقوق مسلّم كودك بر والدین، انتخاب نام نیك و شایسته برای اوست.

اهمیت این موضوع به قدری است كه در متون اسلامی، فصل جداگانه‌ای به نام «باب الاسماء والكنی؛ باب اسمها و كینه‌ها» و «باب نامگذاری» وجود دارد. در واقع پدر و مادر باید قبل از تولد برای فرزند خود نام زیبایی انتخاب كنند كه در طول زندگی، سبب عقده و شرمندگی نشود؛ بلكه از مظاهر تجلی شخصیت وی باشد. امام رضا‏علیه‏السلام فرموده‌اند: «سَمِّهِ بِاَحْسَنِ الْأَسْمَاءِ وَ كَنِّه بِأَحْسَنِ الْكُنَی؛ (7) فرزند خود را به بهترین اسم و كنیه نامگذاری كن.‌» امام رضا‏علیه‏السلام دربارة اهمیت نامگذاری فرزندان به نامهای نیكو می‌فرماید: «لَا یدْخُلُ الْفَقْرُ بَیتاً فِیهِ اسْمُ مُحَمَّدٍ أَوْ أَحْمَدَ أَوْ عَلِی أَوِ الْحَسَنِ أَوِ الْحُسَینِ أَوْ جَعْفَرٍ أَوْ طَالِبٍ أَوْ عَبْدِ اللَّهِ أَوْ فَاطِمَةَ مِنَ النِّسَاءِ؛ (8) در خانه‌ای كه كسی به نام محمد یا احمد یا علی یا حسن یا حسین یا جعفر یا طالب یا عبدالله و از زنان به نام فاطمه وجود داشته باشد، فقر و تنگدستی راه نخواهد یافت.‌»

و یا در اهمیت نام «محمد» فرموده است:‌«الْبَیتُ الَّذِی فِیهِ مُحَمَّدٌ یصْبِحُ أَهْلُهُ بِخَیرٍ وَ یمْسُونَ بِخَیر؛ (9) خانه‌ای كه در آن محمد باشد، اهل آن خانه بامداد و شامگاهشان با خیر و بركت، توأم خواهد بود.‌»

گشودن دهان بچه‌ با آب فرات یا عسل

یكی دیگر از سنتهای مستحبی كه امام رضا‏علیه‏السلام به آن توجه نموده، این است كه دهان فرزند را پس از تولد، با آب فرات و یا عسل بگشایند. آن امام همام‏علیه‏السلام در این رابطه فرموده‌اند: «وَ حَنِّكْهُ بِمَاءِ الْفُرَاتِ اِنْ قَدَرْتَ عَلَیهِ اَوْ بِالْعَسَلِ سَاعَۀً یولَدُ؛ (10) اگر توانستی دهان بچه را با آب فرات یا با عسل بگشا، در ساعتی كه به دنیا آمده است.‌» این دستور، دقت دین مبین اسلام را می‌رساند كه برای لحظه، لحظۀ زندگی برنامه دارد؛ حتی برای چگونگی بازگشایی دهان كودك.

جدیت در تعلیم و تربیت

دوران جوانی، دورانی پر از بحران و آشوب است، روح جوانان به مقتضای دورة جوانی همچون دریای خروشانی است كه همواره متلاطم و طوفانی است و دارای جزر و مدهای سریع و پی‌درپی است. جوانان، روحی حسّاس، سریع التأثیر و پرتوقّع دارند، میل به كمال در آنها شدید است؛ ولی معمولاً راه سعادت را نمی‌دانند؛ از اینرو بیش از همه، محتاج به هدایت‌اند. اگر از راهنمایی محروم شوند، بر اثر طغیان غرایز به سوی بدبختی و گناه سقوط می‌كنند. برای اصلاح حال جوانان و نوجوانان، راهی جز آموزش دادن دستورها و قوانین نجاتبخش دین مقدس اسلام نیست. پس بر اولیای محترم لازم است اولاً: خود با تعالیم روحبخش اسلام آشنایی داشته باشند؛ ثانیاً: به آن تعالیم عمل كنند و ثالثاً: عشق و علاقة به فراگیری تعالیم مذهبی را در فرزندان نهادینه كنند و با تشویق و تنبیه، راه وصول به این هدف را برای آنها هموار كنند.

امام رضا‏علیه‏السلام دربارة اهمیت آموختن تعالیم دینی برای جوانان می‌فرماید: «لَوْ وَجَدْتُ شَابّاً مِنْ شُبَّانِ الشِّیعَةِ لَا یتَفَقَّهُ لَضَرَبْتُهُ عِشْرُونَ سَوْطا؛ (11) اگر جوانی از جوانان شیعه را بیابم كه در مقام فراگیری دانش دین نباشد (برای تنبیه او) بیست تازیانه بر او خواهم زد.‌»

این روایت نشان می‌دهد كه هر فردی از مسلمانان باید با آموزه‌های دینی آشنا باشد، یا به روش اجتهادی و یا تقلیدی. در غیر این صورت، اهل‌بیت‏علیهم‏السلام آنها را ملامت می‌كنند.

آموزش قرآن

یكی دیگر از راههای تعالی و رشد معنویت و باورهای دینی در خانواده، همجواری و در محضر قرآن بودن است؛ و به طُرق گوناگون باید تعالیم قرآن، در بین افراد خانواده شناخته شده و عمل شود.

امام رضا‏علیه‏السلام فرموده است:

«اجْعَلُوا لِبُیوتِكُمْ نَصِیباً مِنَ الْقُرْآنِ فَإِنَّ الْبَیتَ إِذَا قُرِئَ فِیهِ الْقُرْآنُ یسِّرَ عَلَى أَهْلِهِ وَ كَثُرَ خَیرُهُ وَ كَانَ سُكَّانُهُ فِی زِیادَة؛ (12) برای خانه‌های خود، بهره‌ای از قرآن كریم، قرار دهید؛ زیرا در خانه‌ای كه قرآن قرائت شود، گشایش برای ساكنانش فراهم آید وخیرش فراوان شود و اهل خانه در بركت و فزونی باشند.‌»

صدقه برای سلامتی فرزندان

صدقه از مادة «صدق» و به معنای راستی كامل است و در اصطلاح شرع، صدقه بر مالی اطلاق می‌شود كه با قصد قربت، به مصرف اصلاح امور مردم و رفع نیازمندیهای فردی و اجتماعی برسد، و همچنین بر هر عملی كه از طریق خدمت و احسان به نوع انجام گیرد، «صدقه» گفته می‌شود.

هر مسلمانی بواسطة آموزه‌های قرآنی و روایی،‌كمك به نیازمندان را در برنامه‌های خود منظور می‌دارد و از صرف مقداری از تواناییهای خود در رفع نیامندیهای نیازمندان دریغ نمی‌كند؛ زیرا او دریافته است كه «هر چه را در راه خدا انفاق كند، خداوند، جای آن را پر می‌كند و او بهترین روزی دهندگان است.‌» (13)

از بعضی احادیث استفاده می‌شود كه پیشوایان معصوم، گاهی پیش از آنكه صدقه‌ای را به شخص نیازمند بدهند، نخست،‌ دست خود را به علامت احترام و تعظیم می‌بوسیدند، سپس آن را به نیازمندان می‌دادند و یا اینكه نخست آن را به نیازمندان می‌دادند. بعد از او می‌گرفتند و آن را می‌بوسیدند و می‌بوییدند و به او باز می‌گردانیدند؛ چرا كه با دست خدا روبه‌رو بوده‌اند. (14)

حضرت رضا‏علیه‏السلام در اهمیت دادن صدقه برای سلامتی فرزندان، روایت ذیل را با مضمون داستانی بیان كرده كه ذكر آن، خالی از لطف نیست:

«ظَهَرَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ قَحْطٌ شَدِیدٌ سِنِینَ مُتَوَاتِرَةً وَ كَانَ عِنْدَ امْرَأَةٍ لُقْمَةٌ مِنْ خُبْزٍ فَوَضَعَتْهُ فِی فَمِهَا لِتَأْكُلَهُ فَنَادَى السَّائِلُ یا أَمَةَ اللَّهِ الْجُوعُ فَقَالَتِ الْمَرْأَةُ أَتَصَدَّقُ فِی مِثْلِ هَذَا الزَّمَانِ فَأَخْرَجَتْهَا مِنْ فِیهَا وَ دَفَعَتْهَا إِلَى السَّائِلِ وَ كَانَ لَهَا وَلَدٌ صَغِیرٌ یحْتَطِبُ فِی الصَّحْرَاءِ فَجَاءَ الذِّئْبُ فَحَمَلَهُ فَوَقَعَتِ الصَّیحَةُ فَعَدَتِ الْأُمُّ فِی أَثَرِ الذِّئْبِ فَبَعَثَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَبْرَئِیلَ‏علیه‏السلام فَأَخْرَجَ الْغُلَامَ مِنْ فَمِ الذِّئْبِ فَدَفَعَهُ إِلَى أُمِّهِ فَقَالَ لَهَا جَبْرَئِیلُ‏علیه‏السلام یا أَمَةَ اللَّهِ أَ رَضِیتِ لُقْمَةً بِلُقْمَة؛ (15) چند سالی در بنی‌اسرائیل خشك سالی شدیدی پدید آمد. زنی لقمه نانی داشت، آن را در دهانش قرار داد كه بخورد، سائلی صدا زد این كنیز خدا! گرسنه‌ام. زن [با خود] گفت: در این زمان صدقه می‌دهم پس لقمه را دهانش خارج كرد و به فقیر داد. این زن بچه كوچكی داشت كه در حال جمع‌آوری هیزم از صحرا بود كه گرگی آمد و او را برد. در این هنگام مادر صدایش را شنید و دنبال گرگ دوید. پس خداوند متعال جبرئیل را فرستاد و غلام را از دهان گرگ خارج كرد و به مادرش برگرداند. پس جبرئیل به او گفت:‌ای كنیز خدا! آیا به این لقمه به‌جای آن لقمه راضی شدی؟»

محبت و تشویق براساس لیاقت

با مطالعة روایات تعلیم و تربیت متوجه می‌شویم كه محبت به فرزندان بر اساس لیاقتها و شایستگیهای خاص آنها، امری اجتناب‌ناپذیر است. البته باید متوجه بود كه این محبت اسباب كینه‌توزی و دشمنی را به وجود نیاورد.

«عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ الْأَشْعَرِی قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا‏علیه‏السلام عَنِ الرَّجُلِ یكُونُ بَعْضُ وُلْدِهِ أَحَبَّ إِلَیهِ مِنْ بَعْضٍ وَ یقَدِّمُ بَعْضَ وُلْدِهِ عَلَى بَعْضٍ فَقَالَ نَعَمْ قَدْ فَعَلَ ذَلِكَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ‏علیه‏السلام نَحَلَ مُحَمَّداً وَ فَعَلَ ذَلِكَ أَبُو الْحَسَنِ‏علیه‏السلام نَحَلَ أَحْمَدَ شَیئاً فَقُمْتُ أَنَا بِهِ حَتَّى حُزْتُهُ لَهُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ الرَّجُلُ یكُونُ بَنَاتُهُ أَحَبَّ إِلَیهِ مِنْ بَنِیهِ فَقَالَ الْبَنَاتُ وَ الْبَنُونَ فِی ذَلِكَ سَوَاءٌ إِنَّمَا هُوَ بِقَدْرِ مَا ینَزِّلُهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْه؛ (16) سعد بن سعد اشعری می‌گوید از اباالحسن الرضا‏علیه‏السلام در مورد مردی كه بعضی از فرزندانش را بیش‌تر دوست دارد و بعضی را بر بعضی دیگر ترجیح می‌دهد، سؤال كردم.

حضرت فرمود: آری، امام صادق‏علیه‏السلام نیز این گونه رفتار می‌كرد، به «محمد» علاقه بیش‌تری نشان می‌داد و حضرت موسی بن جعفر‏علیه‏السلام نیز به «احمد» علاقه داشت، هنگامی كه از جای خود برخاستم، عرض كردم: فدایتان شوم، مردی كه دختر خود را از پسرش بیش‌تر دوست دارد، [همان حكم را دارد]؟ حضرت فرمود: پسر و دختر در این حكم با هم مساوی‌اند. شأن هر كس از آنها به اندازه‌ای است كه خداوند برایشان قرار داده است.‌»

این روایت نشان می‌دهد كه دوستی فرزندان نیز باید مبنایی ارزشی و بر اساس شایستگیها باشد؛ در حالی كه تفاوت جنسی فرزندان نمی‌تواند باعث تبعیض در محبت و علاقه شود.

از امام رضا‏علیه‏السلام روایت شده است، روزی حضرت موسی بن جعفر‏علیه‏السلام در محضر پدرش (امام صادق‏علیه‏السلام) سخنی گفت كه باعث شگفتی، سُرور و شادی پدر شد. حضرت امام صادق‏علیه‏السلام در مقام تشویق فرزند خود به او خطاب كرد و فرمود: «یا بُنَی الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَكَ خَلَفاً مِنَ الْآبَاءِ وَ سُرُوراً مِنَ الْأَبْنَاءِ وَ عِوَضاً عَنِ الْأَصْدِقَاءِ؛ (17) ‌ای فرزندم! سپاس خدای را كه تو را جانشین و خلف پدران و مایة سرور و بهجت فرزندان و جانشین دوستان قرار داد.‌»

یعنی فرزندم، تو با این شایستگی و لیاقتی كه از خود نشان می‌دهی، هم بهترین خلف و جانشین پدر هستی و هم بهترین فرزند و مایة روشنی چشم پدر و هم بهترین یار و مونس پدر و به جای دوستان او هستی.

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

(1). بحار الانوار، علامه مجلسي، بيروت، دار احياء التراث، 1403ق، ج101، ص91؛ مكارم الاخلاق، رضي الدين طبرسي، ترجمه سيد ابراهيم ميرباقري، انتشارات فراهاني، تهران، چ اول، بي‌تا، ج1، ص419.

(2). بحار الانوار، ج101، ص116.

(3). همان، ج81، ص162.

(4). عيون اخبار الرّضا‏علیه‏السلام ، شيخ صدوق، مؤسسه اعلمي، بيروت، چ اوّل، 1404 ق، ج2، ص28.

(5). عيون اخبار الرّضا‏علیه‏السلام ، ج2، ص69.

(6). مسند الامام الرّضا‏علیه‏السلام ، شيخ عزيز الله عطاردي، كنگره جهاني امام رضا‏علیه‏السلام ، مشهد، چ‌اول، 1406 ق، ج2، ص278.

(7). الحديث (روايات تربيتي از مكتب اهل بيت‏علیهم‏السلام)، مرتضي فريد، تهران، دفتر نشر  فرهنگ اسلامي چ 13، 1377 ص 149 (به نقل از مستدرك، ج2،‌ص618).

(8). بحار الانوار، ج101، ص131.

(9). وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملي، تحقيق مؤسسه آل البيت، قم، 1414 ق، ج15، ص127.

(10). نظامات اخلاقي و تربيتي اسلام به روايت معصومين‏علیهم‏السلام ، بيوك آقا خاتمي زنجاني، مركز احياء‌ و انتشار آثار علماء زنجان، چ اول، 1370، (به نقل از مستدرك الوسايل، ج2،‌ص620).

(11). بحار الانوار، ج75، ص346.

(12). المحجة البيضاء، ملا محسن فيض كاشاني، تصحيح، علي اكبر غفاري، انتشارات اسلامي، قم، ج2، ص220.

(13). خداوند مي‌فرمايد: «ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقين»: سبا/39.

(14). تفسير نمونه، مكارم شيرازي، دار الكتب الاسلاميه، چ15، 1372ش، ج8، ص123.

(15). ثواب الاعمال، شيخ صدوق،‌ نشر اخلاق، قم، چاپ پنجم، 1380 ش، ص167 و مسند الامام الرضا‏علیه‏السلام ، ج2، ص468.

(16). مسند الامام الرضا7، ج2، ص277.

(17). عيون اخبار الرّضا7، ج2، ص127 و بحار الانوار، ج48، ص24.

798 دفعه
(1 رای)