برخی از انتظارات حضرت مهدى از شیعیان

امام در هر زمان و هر دوره همچون ناظر امین و طبیب دوّاری است كه همیشه بر اوضاع و احوال امّت و شیعیان خویش نظاره دارد و هرگز آنها را فراموش نخواهد كرد و در گرفتاریها و سختیها تنها نخواهد گذاشت.

در این جهت، فرق نمی‌كند كه امام زمان علیه السلام حاضر و در منظر دیده‌ها باشد و یا غائب و پشت پرده.

چنان كه مهدی موعود علیه السلام خود می‌فرماید: «وَجْهُ الاِْنْتِفاعِ بی فی غَیبَتی كَالاِْنْتِفاعِ بِالشَّمْسِ اِذا غَیبَتْها عَنِ الاَْبْصارِ السَّحابُ (1) ؛ بهره مندی [مردم] از من در [دوران] غیبتم، مانند بهره وری از خورشید است، هنگامی كه ابرها آن را از چشمها پنهان كرده باشند.»

حضرت از اوضاع جهانی و امور شیعیان خویش آگاه است، و ریز و درشت اخبار را با چشم تیزبین الهی و امدادهای غیبی نظاره گر است؛ چنان كه خود می‌فرماید: «فَاِنّا یحیطُ عِلْمُنا بِأَبْنائِكُمْ وَ لا یعْزُبُ عَنّا شَی ءٌ مِنْ اَخْبارِكُمْ؛ (2) علم ما به اخبار شما احاطه دارد و هیچ چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست.»

امام زمان علیه السلام با توجه به آن آگاهی گسترده، هرگز شیعیان خود را فراموش نمی‌كند، بلكه در تمام حالات ناظر و حامی آنها می‌باشد و بالهای عنایات و الطاف بی كران خویش را همیشه بر سر پیروان خود گسترده دارد؛ چنان كه خود آن حضرت در توقیعی به شیخ مفید رحمه الله فرمود: «اِنّا غَیرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِكُمْ وَلا ناسینَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْلا ذلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللأَّْو اءُ وَاصْطَلَمَكُمُ الاَْعْداءُ... (3) ؛ از یاری رساندن به شما كوتاهی نكرده، فراموشتان نمی‌كنیم، و اگر چنین نبود، حتما ناگواریها بر شما نازل می‌شد و دشمنان، شما را نابود می‌ساختند....»

او آخرین سنگربان نظام هستی، و حافظ امّت و شیعیان است. در كلام نغز و زیبای آن حضرت می‌خوانیم كه «اَنَا خاتَمُ الاَْوْصِیاءِ وَ بی یدْفَعُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ اَلْبَلاءَ عَنْ اَهْلی وَشیعَتی (4) ؛ من خاتم اوصیا هستم و به وسیله من، خداوند عزیز و جلیل بلا را از خانواده و پیروانم دفع می‌كند.»

و قطعا چنین امام و ناظر امینی، برای سلامت معنوی و هدایت واقعی رهروان خویش سفارشات و همین طور انتظاراتی دارد كه انتظارات شخصی و فردی نیستند و به همین دلیل، خطابات و دستورات او از سر دوستی و از راه شفقت و دلسوزی است؛ چنان كه خود در سخنان پر مهر و محبّتش می‌فرماید: «لَوْلا ما عِنْدَنا مِنْ مَحَبَّةِ صَلاحِكُمْ وَ الاِْشْفاقِ عَلَیكُمْ لَكُنّا عَنْ مُخاطَبَتِكُمْ فی شُغُلٍ...؛ (5) اگر محبّتِ صلاح و خوبی شما در نزد ما نبود و نسبت به شما دلسوز و مهربان نبودیم، شما را مخاطب [گفته های] خود قرار نمی‌دادیم.»

با توجّه به نكات پیش گفته، آنچه در این مقال مورد توجّه قرار گرفته است، برخی انتظارات هدایتگر و سعادت آفرینی است كه امام زمان علیه السلام در زمان غیبت خویش از شیعیان و پیروان خویش دارد. این انتظارات عبارت اند از:

1. پرواپیشگی و تسلیم

از مهم‌ترین انتظارات آن حضرت از شیعیان و پیروان خویش، این است كه تقوای الهی را پیشه ساخته، سرا پا تسلیم اوامر و نواهی اِمامان معصوم باشند. در این صورت است كه سعادت دنیوی و اخروی انسان تأمین می‌شود. آن امام رئوف در كلام رسای خود فرمود: «فَاتَّقُوا اللّه َ وَ سَلِّمُوا لَنا وَ رَدُّوا الاَْمْرَ اِلَینا فَعَلَینا الاِْصْدارُ كَما كانَ مِنَّا الاْیرادُ وَلا تُحاوِلُوا كَشْفَ ما غُطِّی عَنْكُمْ (6) ؛ از خدا بترسید و تسلیم [امر] ما شوید و كارها را به ما واگذار كنید. پس بر ماست كه شما را از سرچشمه [معارف] سیراب گردانیم، همان گونه كه بردن شما به سوی سرچشمه به وسیله ما بوده است، و در پی آنچه از شما پوشیده شده است، نروید.»

اگر قدر تو را دانسته بودیم                                       اگر عهد و وفا نشكسته بودیم

دل ما خانه غمها نمی‌شد                                           غم هجران نصیب ما نمی‌شد

اگر شرط تولاّ كرده بودیم                                         هر آنچه گفته مولا كرده بودیم

نمی شد روز ما شام سیاهی                                       نمی‌شد قسمت ما این جدایی... (7)

2. جلب محبّت اهل بیت علیهم السلام و ترك گناهان

پاداش رسالت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله این است كه مردم به جانشینان او، یعنی امامان معصوم، محبّت و ارادت داشته باشند، و همین محبّت عامل مهمّی است در بازدارندگی از گناهان و معصیتها. امام زمان علیه السلام نیز در همان راستا یكی از انتظاراتی كه از شیعیان خویش دارد، این است كه در پی جلب و كسب محبّت ما اهل بیت باشید و از انجام گناه و اموری كه باعث ناراحتی و رَنجِش می‌شود، به شدّت پرهیز نمایید. آن حضرت در سخن خیرخواهانه خود چنین می‌فرماید: «فَلْیعْمَلْ كُلُّ امْرِءٍ مِنْكُمْ ما یقَرِّبُ بِهِ مِنْ مُحَبَّتِنا وَلْیتَجَنَّبْ مِنْ كَراهِیتِنا وَ سَخَطِنا فَاِنَّ امْرءًا یبْغَتُهُ فَجْأَةٌ حینَ لا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَلاینَجّیهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلی حَوْبَةٍ (8) ؛ پس باید هر یك از شما [شیعیان] كارهایی را كه موجب جلب محبّت ما می‌گردد، انجام دهد و باید از كارهای [ناپسندی [كه خشم و غضب ما را در پی دارد، اجتناب كند. پس [آگاه باشید كه] مرگ آدمی ناگهان می‌رسد كه [در آن وقت دیگر] توبه سودی نمی‌رساند و ندامت و پشیمانی [نیز [نمی تواند او را از عذاب ما برهاند.»

و صد البته كه عشق و محبّت به مهدی علیه السلام با عنایت او در دلها ایجاد می‌شود.

بده سوزی كه از هجرت بسوزیم                                          بده اشكی كه در پایت بریزیم

بده رنجی كه رنجور تو باشیم                                              سروری ده كه مسرور تو باشیم

بده چشمی كه گریان تو باشد                                              سری ده گوی چوگان تو باشد

بده عقلی كه مجنون تو باشد                                               همه حیران و مفتون تو باشد

در جای دیگر، حركت در مسیر محبّت اهل بیت علیهم السلام را این گونه از شیعیان خواسته است: «وَلا تَمیلُوا عَنِ الْیمینِ وَ تَعْدِلُوا اِلَی الْیسارِ وَاجْعَلُوا قَصْدَكُمْ اِلَینا بِالْمَوَدَّةِ عَلَی السُّنَّةِ الْواضِحَةِ؛ (9) از راست به چپ منحرف نشوید و مقصد خود را با دوستی ما طبق سنّت [الهی و نبوی] روشن به سوی ما قرار دهید.»

و قطعا كوچك‌ترین انحرافی كه در بین شیعه ایجاد شود قلب امام زمان علیه السلام را سخت ناراحت و رنجور خواهد كرد. به همین جهت، آن یار پرده نشین با قلب آكنده از رنجش و غصّه، شكوه خویش را از دست شیعیان جاهل و منحرف به این صورت اظهار می‌دارد:

«قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّیعَةِ وَ حُمَقاؤُهُمْ وَ مَنْ دینُهُ جَناحُ الْبَعُوضَةِ اَرْجَحُ مِنْهُ (10) ؛ به حقیقت نادانان و كم خردان شیعه و كسانی كه پر و بال پشه بر دین آنها برتری دارد، ما را آزار می‌دهند.»

3. همدلی و اتّحاد

از دیگر انتظارات امام زمان علیه السلام از شیعیانش این است كه بر محور فرامین الهی و تعهّدهایی كه در مقابل امامان خویش دارند، همدل و متّحد باشند؛ چرا كه همدلی هم موفقیت دنیوی آنها را در پی دارد، و هم زمینه تعجیل فرج و ظهور عدالت گستر جهان را فراهم می‌سازد.

آن حضرت دلسوزانه اظهار می‌دارد: «لَوْ اَنَّ اَشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللّه ُ لِطاعَتِهِ عَلَی اجْتِماعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَما تَاَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقائِنا؛ (11) اگر شیعیان ما ـ كه خدای آنان را بر انجام طاعت خویش موفّق بدارد ـ در راه ایفای پیمانی كه بر دوش دارند، همدل می‌شدند، میمنت دیدار ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد.»

گفتا حجاب وصلت باشد هوای نفست                          گر نفس را شكستی دستت رسد بدستم

4. دعا برای فرج

شیعه در فراق اِمام و مولای خویش نمی‌تواند آرام گیرد و شب و روز نسوزد و لحظه به لحظه چشم به انتظار ظهور مولا و امام خویش نباشد. نشانه انتظار سازنده و كارساز، آن است كه تلاش كند تا زمینه ظهور را در جامعه بیشتر آماده نماید. یكی از راههای زمینه سازی برای ظهور، دعاهای دلسوزانه و مشتاقانه است؛ آن هم دعا برای فرج و ظهور مهدی علیه السلام كه هم باعث تلقین و تقویت روح انتظار می‌شود و هم آمادگی انسان را بیشتر می‌سازد و از طرف دیگر، خود عامل مستقلّی است برای نزدیكی فرج؛ چرا كه تقدیرات را نیز (با اذن الهی) تغییر می‌دهد.

به همین جهت است كه مهدی منتظر علیه السلام از شیعیانش انتظار دارد و مجدّانه می‌خواهد كه برای فرج دعا كنند؛ آنجا كه فرمود: «اَكْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُمْ؛ (12) برای تعجیل فرج بسیار دعا كنید؛ زیرا همین موجب فرَجْ و گشایش شماست.»

در كنار دستور دعا برای فرج، بر این نكته نیز پای فشرده است كه هرگز كسی حق ندارد، زمان دقیقی برای فرج تعیین نماید؛ چرا كه وقت مشخّص آن را جز ذات پاك لایزالی كسی دیگر نمی‌داند.

در این زمینه، موعود جهانی فرمود: «اَمّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَاِنَّهُ اِلَی اللّه ِ تَعالی ذِكْرُهُ وَ كَذَبَ الْوَقّاتُونَ (13) ؛ امّا ظهور فرج به اراده خدای كه یادش بلند مرتبه است، بر می‌گردد و كسی كه [برای آن [وقت تعیین كند، دروغ گفته است.»

5. مراجعه به علما

خداوند هستی را بیهوده و بی هدف نیافریده و انسان را نیز رها نكرده و به حال خود وا نگذاشته است؛ لذا حضرت مهدی علیه السلام می‌فرماید: «اِنَّ اللّه َ تَعالی لَمْ یخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثا وَلا اَهْمَلَهُمْ سُدی (14) ؛ به راستی خدای متعال مردم را بیهوده نیافریده و بیكار رها نكرده است.»

بنابراین، در دوران غیبت كبری، هر چند دست الطاف امام زمان علیه السلام از پشت ابرهای غیبت بر سر امّت و شیعیان سایه افكنده است، امّا نیاز مبرم وجود دارد كه برای سرپرستی امّت و شیعیان و هدایت و گره گشایی از مشكلات آنان، فرد و یا افرادی باشند تا مردم با مراجعه به آنها تفسیر سخنان امامان خویش را به دست آورند و پاسخ پرسشهای خود را دریابند و صراط مستقیم را به پشتوانه فكری و علمی آنان طی نمایند. به همین جهت، آن امام رئوف و دلسوز برای دوران غیبت تدبیری اندیشیده و مردم را به فقها و مراجع تقلید ارجاع داده اند؛ چنان كه فرموده اند: «و اَمَّا اْلحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها اِلی رُواةِ حَدیثِنا فَاِنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیكُمْ وَ اَنَا حُجَّةُ اللّه ِ عَلَیهِم (15) ؛ و امّا در حوادث پیش آمده، به راویان حدیث ما مراجعه كنید؛ زیرا آنها حجّت من بر شما هستند و من حجّت خدا بر آنان هستم.»

6. پرداخت سهم امام علیه السلام

حضرت حجّت علیه السلام سفارش اكید و انتظار و توقّع جدّی از مردم دارد كه واجبات مالی خود را بپردازند و در سهم امام تصرّف نكنند؛ لذا فرمود: «فَلا یحِلُّ لاَِحَدٍ اَنْ یتَصَرَّفَ مِنْ مالِ غَیرِهِ بِغَیرِ إِذْنِهِ فَكَیفَ یحِلُّ ذلِكَ فی ما لِنا؛ (16)  [وقتی] برای كسی جایز نیست كه در مال دیگران بدون اجازه آنان تصرف كند، پس چگونه این كار در مال ما حلال شمرده می‌شود!»

و در جای دیگر، به شدّت كسانی را كه سهم امام را نمی‌پردازند، تهدید كرده، می‌فرماید: «مَنْ اَكَلَ مِنْ اَمْوالِنا شَیئا فَاِنَّما یأْكُلُ فی بَطْنِهِ نارا وَ سَیصْلی سَعیرا (17) ؛ هر كس [به ناحق] چیزی از اموال ما را بخورد، همانا آتش می‌خورد و به زودی به صورت در آتش جهنّم می‌افتد.»

و این امر را نیز گوشزد فرموده است كه مالی را كه به عنوان سهم امام می‌پردازید، باید از راه حلال به دست آمده باشد. و اِلاّ مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت. فلسفه پرداخت واجبات مالی و سهمین هم این است كه مردم پاكیزه شوند و روح آنها جلا پیدا كند.

در این باره مهدی موعود علیه السلام فرمود: «اَمّا اَمْولُكُمْ فَلا نَقْبَلُها اِلاّ لَتَطَهَّرُوا فَمَنْ شاءَ فَلْیصِلْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیقْطَعْ فَما آتانِی اللّه ُ خَیرٌ مِمّا آتاكُمْ (18) ؛ امّا اموال شما [كه به ما می‌رسانید،] پس ما آنها را نمی‌پذیریم، مگر برای اینكه پاكیزه شوید. هر كس می‌خواهد، آنها را به ما برساند و هر كس می‌خواهد، نرساند، پس آنچه خدا به من داده، بهتر است از آنچه به شما داده است.»

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

 

1. میزان الحكمة، محمدی ری شهری، ج1، ص289.

2. بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، ج53، ص175، ح7.

3. همان.

4. همان، ج52، ص30، ح25.

5. همان، ج53، ص179، ح9.

6. همان، ص178.

7. محمّدتقی مدّاح.

8. همان، ص174، ح7.

9. همان، ص179، ح9.

10. الاحتجاج، مرحوم طبرسی، ج2، ص474.

11. بحار الانوار، ج53، ص177، ح8.

12. كمال الدین، شیخ صدوق، ج2، ص485، ح4.

13. همان.

14. بحار الانوار، ج53، ص193، ح21.

15. همان، ص180، ح10.

16. كمال الدین، ج2، ص521، ح49.

17. همان.

18. همان، ص484، ح4.

399 دفعه
(1 رای)