حدیث غدیر در كلام اهل بیت علیهم السلام

حدیث غدیر یكی از متقن‌ترین دلائل حقانیت باورهای شیعی در طول تاریخ اسلام بوده و هست؛ چرا كه حدیث غدیر به عنوان آخرین پیام رسالت پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله و منشور ابدی امامت و حجّتی قاطع برای تمامی مسلمانان جهان تا روز قیامت می‌باشد.

بنیانگذار غدیر آن چنان واضح و روشن سخن گفته است كه برای احدی جای انكار و تردید باقی نمی‌گذارد. غدیر یك حادثه ساده و یا خاطره معمولی نیست، بلكه قلب و روح فرهنگ متعالی اسلام و مبنای مشروعیت رهبری الهی و تثبیت ولایت حق مداران است.

آری، كعبه عَلَمِ توحید، قرآن نشانه نبوت و غدیر آفتاب امامت را می‌نمایاند. غدیر باید جاودانه بماند و چراغ پر فروغ اسلام را همیشه روشن نگه دارد.

نوشتار حاضر، در همین راستا كوشیده است به تلاشهای اهل بیت علیهم السلام در احیای خاطره با شكوه غدیر و احتجاج به این برهان قاطع، نگاهی انداخته، موارد سودمندی را به خوانندگان گرامی تقدیم كند.

علی علیه‌السلام و احتجاج به حدیث غدیر

گاهی می‌پرسند: چرا علی علیه‌السلام در اثبات حقانیت خویش به حدیث واضح و غیر قابل انكار غدیر استدلال نكرده است؟ این سؤال ظاهراً از سوی مخالفین آن حضرت به صورتی زیركانه شیوع یافته است؛ چرا كه امام علی علیه‌السلام در هر فرصت ممكن به حدیث غدیر و ماجرای آن اشاره كرده و وصایت و خلافت بلافصل خویش را بعد از نبی مكرم اسلام صلی الله علیه وآله اثبات نموده است؛ به عنوان نمونه به موارد زیر توجه كنید:

1. علی علیه‌السلام هنگامی كه به اجبار در مراسم بیعت با خلیفه اول حاضر شده بود، به حدیث غدیر استناد كرد و فرمود: «یا مَعَاشِرَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ أَنْشُدُكُمْ بِاللَّهِ أَ سَمِعْتُمْ رَسُول اللَّهِ صلی الله علیه وآله یقُولُ یوْمَ غَدِیرٍ كَذَا وَ كَذَا؛‌ای جمعیت مهاجر و انصار! شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا شنیدید كه رسول خداصلی الله علیه وآله در روز غدیر [در مورد ولایت و رهبری من] چنین و چنان گفت؟» و آن گاه تمام موارد خطبه پیامبرصلی الله علیه وآله را درباره وصایت و جانشینی خویش بعد از نبوت بیان كرد. (1)

2. ابن عباس می‌گوید: علی علیه‌السلام در هنگام خلافت خویش روزی در اجتماع بزرگ مردم كوفه به حدیث غدیر استناد كرد و با مردم اتمام حجت نمود. آن حضرت در آن خطابه مهم خویش فرمود: تمام فرد فرد مسلمانان را كه در روز غدیر حضور داشتند، به خدا سوگند می‌دهم، آیا شنیدید آنچه را كه پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله درباره من در خطابه غدیر خم بیان كرد؟ هفده نفر از سرشناسان و اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله از میان جمع به پا خاستند و گفتند: آری! ما شاهد بودیم هنگامی كه حضرت محمد صلی الله علیه وآله در غدیرخم دست تو را گرفت و فرمود:‌ای مردم! آیا می‌دانید كه من از خود شما بر شما اولویت دارم؟ گفتند: بلی. در آن هنگام پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِی مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ؛ (2) هر كس من مولای او هستم، این علی هم مولای اوست. خدایا! دوست بدار هر كس كه او را دوست می‌دارد و دشمن بدار هر كس كه او را دشمن می‌دارد!»

3. امام بار دیگر در مسجد مدینه جایگاه خویش را در حكومت اسلامی تبیین كرد و با بیان حقانیت خود، فرمود: «مگر رسول خداصلی الله علیه وآله در روز غدیرخم حجت را بر مردم تمام نكرد؟ و مگر جای عذری برای مردم باقی مانده است؟» (3)

4. در خطبه «وسیله» نیز حضرت به حدیث غدیر و آیه اكمال دین استناد كرد. آن حضرت 7 روز پس از وفات پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله خطبه‌ای بسیار طولانی ایراد كرده، در فرازی از آن فرمود: «وقتی گروهی گفتند: ما بعد از پیامبرصلی الله علیه وآله رهبران مردم هستیم، رسول خداصلی الله علیه وآله برای حجة الوداع از مدینه خارج شد و پس از اعمال حج به وادی غدیر خم رفت و فرمان داد چیزی مانند منبر برایش تهیه كنند. سپس بالای آن رفت و بازوی مرا گرفت و بلند كرد و آن گاه جمله معروف خود «مَنْ كُنْتُ...» را به همه مسلمانان رسانید.» (4)

5. آن حضرت در شورای شش نفره منتخبِ خلیفه دوم نیز به حدیث غدیر احتجاج كرد. (5)

همچنین امام علی علیه‌السلام برای طلحه قبل از آغاز جنگ جمل، در صفین برای فرستادگان معاویه، در مسجد كوفه، در میدان كوفه، پس از جنگ نهروان و در موارد متعدد دیگری به حدیث غدیر استناد جسته است.

حضرت فاطمه علیها السلام

دختر گرامی رسول خداصلی الله علیه وآله حضرت فاطمه زهراءعلیها السلام نیز كه خود حضور حماسی در ماجرای مهم غدیر داشته است، بارها به این دلیل متیقن ولایت استناد كرد و اتمام حجت نمود. آن حضرت در ضمن گفتاری، مسلمانان خفته را مورد خطاب قرار داد و یادآور شد: «اَنَسیتُم قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله یوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِی مَوْلَاهُ؛ (6) آیا سخنان رسول خداصلی الله علیه وآله را در روز غدیر خم فراموش كردید كه [فرمود:] هر كه را من مولای اویم، پس علی مولای اوست؟»

حضرت زهراءعلیها السلام سپس عذرها و بهانه‌های واهی عده‌ای از مسلمانان سست عنصر را رد نمود و اضافه كرد: «پس از غدیر خم خداوند برای هیچ كس عذر و بهانه‌ای باقی نگذاشته است.»

هنگامی كه مهاجرین و انصار در عذرخواهی و پوزش اصرار می‌ورزیدند، دختر پیامبرصلی الله علیه وآله آنان را سرزنش كرد و گفت: «دور شوید و مرا به حال خودم واگذارید! پس از كوتاهی و سهل انگاری، دیگر جایی برای عذر خواهی باقی نمانده است. آیا پدرم پس از حادثه با شكوه غدیر برای سكوت، بی تفاوتی و پوزش راهی باقی گذاشت؟»

و آن گاه كه كودتا گران سقیفه تصمیم گرفتند به خانه ولایت هجوم برند و مردم فریب خورده در اطراف خانه علی علیه‌السلام گرد آمدند، حضرت زهراءعلیها السلام از خانه بیرون آمد و در كنار درِ ورودی منزل ایستاد و خطاب به مردم كوچه و بازار فرمود: «من ملتی را مثل شما نمی‌شناسم كه این گونه عهد شكن و بد برخورد باشند. جنازه رسول خداصلی الله علیه وآله را بر روی دست ما گذاشتید و رها كردید. عهد و پیمانهای بین خود را شكستید و ولایت و رهبری علی علیه‌السلام و ما اهل بیت را انكار كردید و حق مسلم ما را باز نگرداندید. گویا از آنچه رسول خداصلی الله علیه وآله در روز غدیرخم فرمود، آگاهی ندارید!

سوگند به خدا! رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله در آن روز، ولایت و رهبری امام علی علیه‌السلام را مطرح كرد و از مردم بیعت گرفت تا امید شما فرصت طلبان تشنه قدرت را قطع كند؛ ولی شما رشته‌های پیوند معنوی میان پیامبرصلی الله علیه وآله و خودتان را پاره كردید. این را بدانید كه خداوند در دنیا و آخرت بین ما و شما داوری خواهد كرد.» (7)

حضرت زهراءعلیها السلام از همان لحظه‌های آغازین اعلام ولایت امیر مؤمنان علیه‌السلام در غدیر خم و تحقق بیعت عمومی برای رهبری علی علیه‌السلام از پیمان شكنی و دورویی مخالفان غدیر، آگاهی داشت. آن گاه كه حارث بن نعمان مخالفت كرد و گفت: خدایا! اگر ولایت علی علیه‌السلام به حق از طرف تو اعلام شده، سنگی بر من فرود آید و به زندگی‌ام خاتمه دهد. عذاب الهی نازل گشت و فوراً سنگی از آسمان فرود آمد و او را كشت. در آن حال، حضرت زهراءعلیها السلام با روشن بینی ویژه خود خطاب به علی علیه‌السلام گفت: «ای ابوالحسن! آیا گمان می‌كنی در مخالفت با غدیر این مرد تنهاست؟ سوگند به خدا! او پیشگام گروهی است كه هنوز نقاب چهره شان فرو نیفتاده است و هر گاه فرصت یابند، مخالفت خود را آشكار خواهند ساخت.» (8)

امام حسن مجتبی علیه‌السلام

امام حسن مجتبی علیه‌السلام نیز به نوبه خود برای اثبات حقانیت اهل بیت علیهم السلام و خلافت بلافصل پدر گرامی‌اش علی علیه‌السلام به ماجرای غدیر و آیات و روایات در موارد متعددی اشاره كرده است. ابوالعباس بن عقده از دانشمندان اهل سنت در این زمین ه می‌نویسد:

حسن بن علی علیه‌السلام پس از موافقت در صلح معاویه، برای روشن شدن اذهان عمومی خطبه‌ای خواند. آن حضرت بعد از حمد و ثنای الهی و تبیین جایگاه رسالت حضرت محمدصلی الله علیه وآله، به فضائل و مناقب اهل بیت علیهم السلام پرداخته، فرمود: «ما اهل بیتی هستیم كه خداوند متعال ما را به اسلام گرامی داشت و از میان سایرین برگزیده و از ما پلیدی و آلودگیها را دور گردانیده و پاك و مطهرمان قرار داده است. از زمان آدم تا زمان جدّ من، حضرت محمدصلی الله علیه وآله مردم دو گروه نشدند، مگر آنكه ما را در بهترین آن دو گروه قرار داد. هنگامی كه خداوند به پیامبرش دستور داد مردم را به سوی خدا دعوت كند، پدرم اولین كسی بود كه خدا و رسول صلی الله علیه وآله را اجابت كرد و اول كسی بود كه ایمان آورد.»

و در ادامه فرمود: «این امت از جدّ من شنیدند كه در مورد علی علیه‌السلام فرمود: «أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِی بَعْدِی؛ تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی هستی، جز اینكه بعد از من پیامبری نخواهد بود.» این امت دیدند و شنیدند كه پیامبرصلی الله علیه وآله در روز غدیر خم دست پدرم علی علیه‌السلام را گرفت و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِی مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ!» و سپس به آنان فرمود: حاضرین به غایبین اطلاع دهند.» (9)

احتجاج امام حسین علیه‌السلام به حدیث غدیر

سلیم بن قیس هلالی در پیرامون سخت گیریها و مزاحمتهای خصمانه معاویة بن ابی سفیان بر شیعیان و وابستگان علی علیه‌السلام بعد از شهادت آن حضرت، سخنان جامعی ایراد كرده، می‌گوید:

دو سال قبل از مرگ معاویه، حسین بن علی علیهما السلام به همراه عبد الله بن عباس و عبد الله بن جعفر و گروهی از بنی هاشم و شیعیانش برای زیارت خانه خدا به مكه مشرف شد و در آنجا گروه دیگری نیز از تابعین انصار و مسلمانان پاكدامن را گرد آورد و سایر حجاج را نیز به یك همایش عمومی دعوت كرد و سخنان مبسوط و روشنگرانه‌ای درباره شخصیت مولای متقیان علی علیه‌السلام بیان فرمود. امام حسین علیه‌السلام بعد از ذكر ثنای الهی به جنایات معاویه اشاره كرد و فرمود:

«شما فهمیدید كه این ستمگر جنایتكار (معاویه) چه بر سر ما و شیعیان ما آورد! خبرهای ظلم و تعدی او در این مورد به همه شما رسیده است. من می‌خواهم از شما سؤالی بكنم؛ اگر صداقت و راستی مرا پذیرفتید، مرا تصدیق كنید و اگر بر خلاف حقیقت چیزی از من شنیدید، مرا تكذیب نمایید! سخنان مرا بشنوید و گفتار مرا بنویسید و سپس در مراجعت به شهر و دیار خود به انسانهای حقیقت جو و پاك سرشت و مورد اعتماد برسانید!»

حضرت در ادامه آیاتی را كه در مورد اهل بیت علیهم السلام نازل شده، تلاوت كرد و توضیح و تفسیر آنها را بیان فرمود. آن گاه به ماجرای غدیر اشاره كرد و در مورد ولایت علی علیه‌السلام فرمود: «شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا آگاهی دارید كه رسول خداصلی الله علیه وآله علی علیه‌السلام را در روز غدیرخم به رهبری امت و جانشینی خویش منصوب كرد؟ و ولایت او را با جمله معروف خود اعلام و تأكید كرد: حاضرین به غائبین اطلاع دهند؟ همه گفتند: بلی، به خدا كه ما از این جریان باخبریم.» (10)

امام در سخنان ارزنده دیگری نیز شخصیت امام علی علیه‌السلام را از دیدگاه رسول خداصلی الله علیه وآله بررسی كرده و شناسانده و در فرازی از سخنانش به شأن نزول آیه بلاغ پرداخته، سخن پیامبرصلی الله علیه وآله را خطاب به علی علیه‌السلام نقل كرد كه «خدای بزرگ وقتی در این آیه فرمود: «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ»؛ «ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن!» یعنی ولایت تو را یا علی! باید ابلاغ می‌كردم و خدا به من فرمود: اگر امروز ولایت علی را ابلاغ نكنی، رسالت خود را به پایان نرسانده ای. و اگر در روز غدیر ولایت تو را ابلاغ نمی‌كردم، اعمال گذشته‌ام نابود شده؛ چرا كه هر كس خدا را بدون ولایت تو ملاقات كند، اعمال گذشته‌اش نابود شده است. این وعده حتمی خدا به من است.» (11)

امام سجادعلیه‌السلام

امام سجادعلیه‌السلام سخن رسول خداصلی الله علیه وآله را در روز غدیرخم كه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِی مَوْلَاهُ» این گونه تفسیر فرمود: «یعنی به مردم خبر داد كه امام و رهبر مردم بعد از رسول خداصلی الله علیه وآله، علی علیه‌السلام است.» (12)

امام باقرعلیه‌السلام

امام باقرعلیه‌السلام نیز بر اهمیت حادثه غدیر تأكید كرد و به ابان بن تغلب فرمود: «ای ابا سعید! مقصود پیامبرصلی الله علیه وآله از جمله معروف خود كه در روز غدیر خم اعلام كرد، این است كه امیر مؤمنان در میان مردم جانشینِ من خواهد بود.» (13)

همچنین آن حضرت روزی در جمع یاران خویش كه فضل بن یسار، بكیر بن اعین، محمد بن مسلم، برید بن معاویه و ابو الجارود نیز در میان آنان دیده می‌شدند، ولایت علی علیه‌السلام را تشریح كرد و با اشاره به حادثه تاریخی غدیر فرمود: «خداوند پیامبرش را به ولایت علی علیه‌السلام مأمور كرد و این آیه شریفه را نازل فرمود: «إِنَّما وَلِیكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (14) با نزول آیه فوق، ولایت اولی الامر واجب گردید ولكن عده‌ای نفهمیدند اولی الامر چه كسانی هستند؟ خداوند به محمدصلی الله علیه وآله دستور داد تا آن را توضیح دهد و همانند نماز و زكات و روزه و حج، مصادیق خارجی آن را روشن سازد. در آن هنگام، اضطراب او را فرا گرفت و از تكذیب گروهی و خروج عده‌ای از دین اسلام به واسطه نپذیرفتن این فرمان ترسید و به خداوند پناهنده شد. خداوند نیز برای آرامش و اطمینان خاطر رسولش آیه بلاغ [یعنی] «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنْزِلَ اِلَیكَ» (15) را نازل كرد. پیامبر خداصلی الله علیه وآله نیز از دستور خداوند متعال اطاعت كرد و در غدیرخم فرمان داد تا مردم و زائرین خانه خدا اجتماع و به دستور الهی گوش كنند. آن گاه علی بن ابی طالب علیه‌السلام را ولی و سرپرست مردم بعد از خود قرار داد و امر كرد آنان كه در آنجا حاضرند، به دیگران نیز این حكم الهی را بیان كنند.»

آن حضرت آن چنان مسئله غدیر و اهمیت آن را مورد تأكید و عنایت قرار می‌داد كه در جلسات او موضوع غدیر معمولاً مطرح می‌شد. كمیت بن زید اسدی شاعر اهل بیت علیهم السلام در یكی از آن جلسات، قصیده بلیغ خود را در زمینه غدیر انشاء كرد. (16)

امام صادق علیه‌السلام

زید شحام در محضر حضرت صادق علیه‌السلام بود كه مردی معتزلی از امام علیه‌السلام درباره سنت پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: «حكم هر چیزی كه فرزند آدم به آن نیاز دارد، در سنت خدا و پیامبرصلی الله علیه وآله بیان شده است و اگر سنت خدا و رسول صلی الله علیه وآله نبود، خداوند هرگز بر بندگان احتجاج نمی‌كرد.» آن مرد پرسید: خداوند با چه چیزی بر ما احتجاج خواهد كرد؟ حضرت صادق علیه‌السلام فرمود: «الْیوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دیناً.» بدین وسیله ولایت را تمام گردانید و اگر سنت یا فریضه تمام نبود، خدا به آن احتجاج نمی‌كرد.» (17)

در روایتی دیگر، احتجاج امام ششم علیه‌السلام به ماجرای غدیر این گونه ترسیم شده است: حسّان جمّال می‌گوید: همراه امام صادق علیه‌السلام از مدینه به مكه مسافرت كردم. در نزدیكی میقات جحفه چون به مسجد غدیر رسیدیم، امام علیه‌السلام به جانب چپ مسجد نگریسته، فرمود: «آنجا محل قدمهای پیامبرصلی الله علیه وآله است؛ مكانی است كه پیامبر خداصلی الله علیه وآله در روز غدیر علی علیه‌السلام را جانشین معرفی كرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِی مَوْلَاهُ.» آن گاه امام علیه‌السلام به جانب دیگر نگاه كرد و فرمود: «محل استقرار خیمه‌های ابی فلان و فلان و سالم غلام ابو خدیفه و ابو عبیده جراح نیز در آنجا بود. گروهی از مردم چون علی علیه‌السلام را بر روی دست پیامبرصلی الله علیه وآله دیدند، با حسادت بر وی نگریستند و به یكدیگر می‌گفتند: به دو چشم او (پیامبر) نگاه كنید! چگونه همانند دیوانه به اطراف خویش می‌نگرد و قرار ندارد! در این هنگام، جبرئیل علیه‌السلام نازل شد و این آیه را بر رسول خداصلی الله علیه وآله آورد: «وَ إِنْ یكادُ الَّذینَ كَفَرُوا لَیزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ یقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمینَ»؛ (18) «كافران هنگامی كه آیات قرآن را شنیدند، نزدیك بود با چشم زخم خود تو را از بین ببرند و آنها می‌گفتند: او واقعاً دیوانه است؛ در حالی كه آیات قرآن جز مایه بیداری برای جهانیان نیست.» (19)

امام كاظم علیه‌السلام

حضرت موسی بن جعفرعلیهما السلام نیز در مناسبتها و فرصتهای به دست آمده، به حدیث غدیر و ماجرای شورانگیز و تاریخی آن اشاره می‌كرد و مردم را از حقیقت ماجرا مطلع می‌ساخت. عبد الرحمن بن حجاج از جمله افرادی است كه امام در سخنانش او را از این حقیقت مسلّم تاریخی آگاه كرد. عبد الرحمن برای خداحافظی به خاطر سفر به مكه نزد امام كاظم علیه‌السلام آمد و از نماز در مسجد غدیرخم پرسید. امام فرمود: «صَلِّ فِیهِ فَاِنَّ فِیهِ فَضْلاً وَ قَدْ كَانَ اَبِی یأْمُرُ بِذَلِكَ؛ (20) در آن مكان [مقدس] نماز بخوان كه فضیلتی بس عظیم دارد و پدرم همواره به نماز خواندن در آنجا دستور می‌داد.»

امام رضا علیه‌السلام

احمد بزنطی از یاران امام رضاعلیه‌السلام سخنان آن بزرگوار را در احتجاج و اهتمام به ماجرای غدیر چنین نقل كرده است:

روزی به همراه گروه بسیاری در منزل حضرت علی بن موسی الرضاعلیهما السلام بودم. سخن از غدیر و اهمیت آن به میان آمد. برخی آن را از شعائر اسلامی دانستند و عده‌ای نیز چنین مناسبتی را انكار كردند. بعد از گفتگوی دیگران، حضرت رضاعلیه‌السلام لب به سخن گشود و فرمود: «آسمانیان روز غدیر را بهتر از اهل زمین می‌شناسند. خداوند در بهشت برین كاخ با عظمتی را برای خود اختصاص داده است. این قصر بهشتی تمام زیباییهای عالم را در خود دارد. روز غدیر، درب این قصر بزرگ باز می‌شود. فرشتگان و اهل آسمانها تسبیح گویان به آنجا داخل می‌شوند و در فضای معطر و نورانی‌اش به نام فاطمه زهراءعلیها السلام به یكدیگر هدیه می‌دهند. چون روز غدیر به پایان می‌رسد، به فرشتگان گفته می‌شود: به جایگاههای خویش برگردید! شما تا سال آینده مثل چنین روزی از اشتباه و لغزش در امان خواهید بود و بدانید همه این عطایا و موهبتهای الهی به خاطر عظمت پیامبر ما محمدصلی الله علیه وآله و وصی او علی بن ابی طالب علیه‌السلام است.»

امام در ادامه سخن خویش خطاب به ابی نصر بزنطی فرمود: «ای فرزند ابو نصر! هر جا كه باشی روز غدیر به سمت مرقد مطهر امیر مؤمنان علی علیه‌السلام بشتاب! چرا كه خداوند متعال گناهان شصت ساله زائران با ایمان آن گرامی را می‌بخشد. در روز غدیر به برادران دینی خود اكرام و احسان كن و مردان و زنان با ایمان را خوشحال و مسرور گردان!» (21)

امام جواد علیه‌السلام

امام جوادعلیه‌السلام نیز برای احیای حماسه غدیر اهتمام جدّی داشت. ابن ابی عمیر می‌گوید: حضرت جوادعلیه‌السلام در تفسیر آیه شریفه «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ»؛ (22) «ای اهل ایمان! به عهدهای خود وفا كنید!» فرمود: «رسول خداصلی الله علیه وآله در ده مورد برای خلافت علی علیه‌السلام از مردم پیمان گرفت و به دنبال آن خداوند برای تثبیت و تأكید خلافت علی علیه‌السلام فرمود: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُود»؛ یعنی به پیمانهایی كه در مورد امیر المؤمنین علیه‌السلام با شما بسته شده، وفادار باشید!» (23)

امام هادی علیه‌السلام

هنگامی كه معتصم عباسی امام هادی علیه‌السلام را در روز غدیر احضار كرد، آن حضرت در آن موقعیت حساس به زیارت جد بزرگوارش امام علی علیه‌السلام شتافت و با نوای ملكوتی و عبارات خویش، فضائل و مناقب علی علیه‌السلام را بار دیگر در خاطره‌ها زنده كرد. محتوای این زیارت درباره فرهنگ غدیر و زندگی ارزشمند و با شكوه امیر مؤمنان علی علیه‌السلام است. در این زیارت، محورهای مهم امامت مورد توجه و تأكید امام هادی علیه‌السلام قرار گرفته است. فضائل علی علیه‌السلام در قرآن، از جمله آیات ولایت، شراء، بلاغ، جهاد و سایر آیاتی كه به عظمت كمالات امیر مؤمنان علیه‌السلام اشاره دارد، در فرازهای آن مطرح گردیده است. از همه مهم‌تر پرداختن به واقعه تاریخی و حماسی غدیر است.

در بخشی از آن، امام هادی علیه‌السلام خطاب به جدّ بزرگوارش امیر مؤمنان علیه‌السلام عرض می‌كند: «أَشْهَدُ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَنَّ الشَّاكَّ فِیكَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِینِ وَ أَنَّ الْعَادِلَ بِكَ غَیرَكَ عَائِدٌ عَنِ الدِّینِ الْقَوِیمِ الَّذِی ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِینَ وَ أَكْمَلَهُ بِوَلَایتِكَ یوْمَ الْغَدِیرِ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْمَعْنِی بِقَوْلِ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ؛ (24) ‌ای امیر مؤمنان! شهادت می‌دهم كه هر كس در مورد [امامت] تو تردید داشته باشد، به رسول اكرم صلی الله علیه وآله كه امین خداوند است، ایمان نیاورده و كسی كه از ولایت تو به سوی غیر تو عدول كند، از دین استوار خداوند - كه پروردگار جهانیان برای ما برگزیده و در روز غدیر با ولایت تو آن را كامل كرده - برگشته است و گواهی می‌دهم كه معنی این آیه تو هستی كه فرمود: این راه مستقیم من است. از آن پیروی كنید و راههای دیگر را پیروی نكنید!»

و این گونه امام هادی علیه‌السلام با حماسه جاویدان غدیر بر مخالفان احتجاج كرد و به خلیفه ستمگر عباسی فهماند كه حكومت اسلامی باید بر محور فرهنگ غدیر كه همان رهبری امامان معصوم علیهم السلام است، اداره شود و غیر این مسیر به بیراهه و خروج از اسلام منتهی خواهد شد. امام در ادامه فرمود:

«خداوند متعال به پیامبرش وحی كرد: «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»؛ (25) «ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، به مردم برسان! و اگر این عمل را انجام ندهی، رسالت او را انجام نداده ای. خداوند تو را از خطرات احتمالی مردم، نگاه می‌دارد.» آن حضرت نیز تمام سختیها، مشكلات و ناراحتیها را به جان خرید و پیام الهی را به مردم ابلاغ كرد. سپس از آنان پرسید: آیا من پیام خدا را به شما رساندم؟ همگی گفتند: آری. پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: خدایا! شاهد باش! سپس به مردم فرمود: آیا من برای اهل ایمان از خودشان برتر نیستم؟ گفتند: بلی،‌ای رسول خدا! آن گاه به دستور خداوند متعال دست او (علی علیه‌السلام) را گرفت و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِی مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.» فقط عده اندكی به این فرمان خدا و پیامبرصلی الله علیه وآله ایمان آوردند و بسیاری به خسران ابدی گرفتار آمدند.» (26)

امام حسن عسكری علیه‌السلام

علامه مجلسی در كتاب ارزشمند بحارالانوار می‌نویسد: حسن بن طریف به امام عسكری علیه‌السلام نامه‌ای نوشت و درباره معنی كلام معروف رسول الله صلی الله علیه وآله در روز غدیر - مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِی مَوْلَاهُ - سؤال كرد. امام فرمود: «مقصود پیامبرصلی الله علیه وآله از این جمله قرار دادن نشانه‌ای بود تا حزب خدا از دیگر احزاب ساختگی و غیر الهی جدا گردد و در زمان اختلاف، حزب الله شناخته شود.» (27)

در روایتی دیگر، امام عسكری علیه‌السلام با استناد به آیه اكمال به اثبات حماسه غدیر پرداخته، به اسحاق ابن اسماعیل نیشابوری می‌نویسد: «خداوند متعال با رحمت و نعمتهای بی كران خویش واجبات شرعی را بر شما مقرر كرد و این عمل خداوند نه به خاطر نیاز به شما، بلكه رحمت و لطفی بود كه برایتان عنایت كرد. خدایی كه جز او معبودی نیست، با این كار خود خواست تا پاكان از بد سیرتان جدا گردند و اندرون شما آزموده شود تا شما به سوی رحمت او بشتابید و درجات و منازل شما در بهشت معلوم گردد. به همین جهت، حج، عمره، اقامه نماز، پرداختن زكات، گرفتن روزه و عشق به ولایت را به شما واگذار كرد و بدین گونه دری موسوم به فرائض فرا رویتان نهاد تا كلید راه شما به سوی پروردگارتان باشد.

اگر محمدصلی الله علیه وآله و جانشینان او از فرزندانش نبودند، شما همانند حیوانات حیران و سرگردان می‌ماندید و هیچ واجبی از فرائض شرعیه را یاد نمی‌گرفتید. اساساً مگر ممكن است به یك مكانی بدون عبور از درب آن وارد شد! هنگامی كه خداوند متعال با برانگیختن اولیای خویش بعد از رسول خداصلی الله علیه وآله بر شما منت نهاد و نعمت خود را كامل گردانید، فرمود: «الْیوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دیناً»؛ (28) «امروز دین شما را كامل كردم و نعمتم را برایتان تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما راضی شدم.»

و متقابلاً بر گردن شما نسبت به اولیایتان حقوقی مشخص كرد و شما را در ادای آن امر فرمود تا همسران، اموال، خوراك و پوشاكتان بر شما حلال باشد.» (29)

امام زمان علیه‌السلام

امامت و پیشوایی دوازده معصوم علیهم السلام بر امت مسلمان در روز غدیر توسط خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله با اعلام امامت علی علیه‌السلام آغاز گردید و در وجود مقدس حضرت مهدی علیه‌السلام به عنوان خاتم الاوصیاء پایان می‌پذیرد؛ چرا كه ظهور حضرت مهدی علیه‌السلام تجلی پیام غدیر و اجرای كامل فرامین خداوند در روز غدیر محسوب می‌شود. همچنان كه در این مقاله ملاحظه شد، هر یك از معصومین علیهم السلام به نوبه خود در احیای فرهنگ غدیر كه همان پیشوایی معصومین علیهم السلام بر امت مسلمان می‌باشد، تلاش كرده اند. اوج ارتباط غدیر را با فرهنگ مهدویت می‌توان در فرازهایی از دعای ندبه به نظاره نشست. در بخشی از دعای ندبه در مورد عظمت غدیر می‌خوانیم: «فَلَمَّا انْقَضَتْ أَیامُهُ أَقَامَ وَلِیهُ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتك عَلَیهِمَا وَ آلِهِمَا هَادِیاً إِذْ كَانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ فَقَالَ وَ الْمَلَأُ أَمَامَهُ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِی مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ قَالَ مَنْ كُنْتُ اَنَا وَلِیهُ فَعَلِی أَمِیرُهُ؛ (30) زمانی كه مدت عمر پیامبرصلی الله علیه وآله به پایان رسید، [به دستور خداوند] وصی خود علی بن ابی طالب را - كه درود خداوند بر آن بزرگواران و خاندانشان باد! - به [جانشینی خود و] هدایت مردم انتخاب كرد و چون او منذر بود و برای هر قومی هادی هست، پس رسول خداصلی الله علیه وآله در حالی كه همه امت در پیش رویش بودند، فرمود: هر كس را من پیشوا بوده‌ام، پس از من علی او را رهبر خواهد بود. خدایا! دوست بدار، هر كسی كه علی را دوست دارد و دشمن دار آن كه با علی دشمنی كند و یاری كن هر كسی كه علی را یاری كند و خوار گردان هر كسی كه علی را خوار كند! و باز فرمود: هر كس را من ولی او هستم، علی امیر [و فرمانده] اوست.»

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) احتجاج طبرسی، احمد بن علی طبرسی، مشهد، نشر مرتضی، ج 1، ص 110؛ الغدیر، علامه عبد الحسین امینی، بیروت، دار الكتاب العربی، ج 1، ص 159 به بعد.

2) ینابیع المودة، شیخ سلیمان قندوزی، نشر دار الاسوة، ج 1، ص 106.

3) احتجاج، طبرسی، ج 1، ص 184.

4) روضة الكافی، محمد بن یعقوب كلینی، طهران، دار الكتب الاسلامیة، ج 8، ص 27.

5) امالی، محمد بن حسن طوسی، انتشارات دار الثقایة، ص 333.

6) خلاصة عبقات الانوار، سید حامد نقوی، نشر مؤسسة البعثة، ج 7، ص 188.

7) الامامة و السیاسة، ابی محمد بن قتیبه دنیوری، مصر، مؤسسة الحلبی، ج 1، ص 12؛ بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، مؤسسة الوفاء، ج 28، ص 205؛ سیره حلبی، علی بن برهان الدین شافعی حلبی، بیروت، نشر دار المعرفة، ج 3، ص 308؛ فرهنگ سخنان حضرت فاطمه علیها السلام، محمد دشتی رحمه الله، نشر مشهور، ص 23 و 193.

8) همان مآخذ.

9) الغدیر، ج 1، ص 198.

10) الغدیر، ج 1، ص 199.

11) تفسیر برهان، سید هاشم بحرانی، مؤسسة البعثة، ج 1، ص 488؛ فرهنگ سخنان امام حسین علیه‌السلام، محمد دشتی رحمه الله، نشر مشهور، ص 106.

12) معانی الاخبار، شیخ صدوق، انتشارات جامعه مدرسین، ص 65.

13) همان، ص 66.

14) مائده / 55.»همانان ولی شما خدا و رسول او و كسانی هستند كه ایمان آوردند. كسانی كه نماز را اقامه كرده و زكات می‌دهند، در حالی كه در ركوعند.»

15) همان / 67.

16) مناقب، محمد بن شهرآشوب مازندارانی، انتشارات علامه، ج 2، ص 36.

17) تفسیر برهان، ج 1، ص 446.

18) قلم / 51 و 52.

19) الكافی، محمد بن یعقوب كلینی، تهران، دار الكتب الاسلامیة، ج 4، صص 566 - 567، ح 2.

20) همان.

21) بحارالانوار، ج 94، ص 9، با تلخیص.

22) مائده / 1.

23) موسوعة كلمات الامام جوادعلیه‌السلام، گروهی از نویسندگان، نشر نور السجادعلیه‌السلام، ص 22.

24) المزار، محمد بن المشهدی، مؤسسه نشر اسلامی، ص 266.

25) مائده / 67.

26) المزار، ص 271.

27) بحارالانوار، ج 5، ص 290.

28) مائده / 3.

29) علل الشرائع، ج 1، ص 25.

30) المزار، محمد بن المشهدی، ص 576.

108 دفعه
(0 رای‌ها)