روشهای تحقیق و تفكر مستقل در متون اسلامی
بعد از رعایت كامل مقدمات یا گامهای اولیه (دو گام) برای تحقیق مستقل كه در قسمت اول این مقاله بیان گردید (1) ، اصول زیر باید انجام و رعایت شوند:
تصحیح
الف. تصحیح لفظی: عبارت است از درستی یا نادرستی متن در مدرك مورد مطالعه و مقایسه آن با سایر مدارك از لحاظ صحیح بودن عبارات و واژهها و وجود اختلاف نسخهها و مدارك و محدثان در روایت متن مزبور و انتخاب صحیح تر.
ب. تصحیح معنوی: عبارت است از شناخت درجه اعتبار و مورد اعتماد بودن مدرك، و زندگی، شخصیت، جهت گیری و وابستگیهای مؤلف و اطلاع از سند روایت یا حدیث یا خبر تاریخی و درستی تسلسل ناقلان و طبقات آنها و رسیدن به گوینده یا منشأ روایت معصوم علیه السلام و مطالعه حدیث از لحاظ سبك و محتوا و مطابقت آن با سبك گفتار و موقعیت گوینده.
باید دانست كار پژوهشگر در این مرحله، فقط جمع آوری اطلاعات و معلومات از عقاید دیگران و نتیجه تحقیقات آنان، بدون اظهارنظر، ارزیابی علمی و قضاوت درباره آنها و پذیرفتن یا رد كردن آنها میباشد. بنابراین، هرچه بیشتر از عقاید و نتایج تحقیقات مختلف پژوهشگران مطلع باشیم، به همان نسبت در تحقیق آزادتر، دقیقتر و با اعتمادتر خواهیم شد و گامهای بعدی در پژوهش استوارتر و آسانتر خواهد گردید. برای اطلاع از انواع عقایدی كه درباره متون اسلامی ابراز شده، باید به ترجمهها، تفسیرها یا شرحهایی كه در طول تاریخ، نویسندگان مختلف نگاشته اند، مراجعه كرد و برای اطلاع از شخصیت مؤلف، میتوان از كتابهایی چون: الاعلام؛ نوشته خیرالدین زركلی؛ اعیان الشیعة، نوشته سید محسن امین؛ و تاریخها و تذكرههایی كه در علم رجال نوشته شده، كمك گرفت.
اما برای اطلاع یافتن از نظریات و اعتقادات در تفسیر آیات و احادیث میتوان به منابع زیر مراجعه كرد:
گروهی از منابع، ترجمههای فارسی قرآن كریم است. ترجمههای فارسی سه دسته اند:
ترجمههای تحت اللفظی كه این گونه ترجمهها فقط برای اطلاع از معانی ظاهری و تقریبی كلمات و طرز معادل سازی مترجمان مختلف برای واژههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند.
دسته دیگر، ترجمههای روان به فارسی سلیس است كه بدون توجه به ترتیب كلمات عربی و مطابق دستور زبان فارسی تنظیم میشوند كه معمولاً به صورت ترجمه صفحه مقابل درج میشوند و بهترین منابع اطلاع از طرز ترجمه و معادل سازی و همچنین روشهای بیان مفهوم متن به وسیله مترجمین و سبك نگارش آنها میباشند، مانند ترجمه الهی قمشهای و ابوالقاسم پاینده.
ترجمه نوع سوم، ترجمههای فارسی تنها بدون متن عربی یا سایر ترجمههای یك زبانه انگلیسی، فرانسه، آلمانی و... است كه فاقد متن عربی است. این كار در مورد زبانهای اسلامی مثل فارسی، تركی و اردو درست نیست؛ زیرا یك مسلمان باید هنگام خواندن ترجمه به زبان خود، متن عربی آن را هم بخواند.
به طور كلی، باید گفت: ترجمه در مورد قرآن كریم، كار اساسی، تحقیقی و قابل اعتماد نیست و نمیتوان از طریق آن به مفاهیم عمیق و وسیع قرآنی دست یافت؛ زیرا اولاً، هیچ زبانی وسعت قالبهای بیانی عربی را ندارد. ثانیاً، فرهنگ خاص قرآن به طور كامل و دقیق قابل انتقال از عربی به زبانهای دیگر نیست و ثالثاً، هر كسی برداشت شخصی خاصی از كلمات قرآن دارد كه خواننده باید آن را با اصل تطبیق دهد؛ چرا كه امكان دارد این برداشتْ نادرست باشد.
گروه دیگری از منابع، تفسیرهای قرآن است كه برای اطلاع از عقاید، نظریات، نوع برداشتها و اندیشههایی كه در مورد قرآن وجود دارد، میتوان از آنها كمك گرفت. از میان آنها میتوان به تفاسیر زیر اشاره كرد:
جامع البیان فی تفسیر القرآن؛ الكشاف عن حقائق التنزیل؛ كشف الاسرار؛ تفسیر سورآبادی؛ الجواهر؛ فی ظلال القرآن؛ التبیان؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ روض الجنان و روح الجنان؛ منهج الصادقین؛ الصافی؛ المیزان؛ تفسیر نوین؛ پرتوی از قرآن؛ قصص قرآن.
گونه دیگری از منابع برای دست یابی به عقاید، ترجمهها و شرحهای نهج البلاغه است كه مهمترین آنها عبارت اند از:
شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید؛ شرح نهج البلاغة عبده؛ شرح نهج البلاغة صبحی صالح و ترجمه هایی، از قبیل: ترجمه و شرح فیض الاسلام و ترجمه انگلیسی نهج البلاغة نوشته مفتی جعفر حسین.
همچنین میتوان در این راستا، از ترجمهها و شرحهایی كه بر كتب حدیثی و سایر متون اسلامی نگاشته شده، به عنوان منابعی در این حیطه نام برد.
گام سوم
در گام سوم پژوهش در متون اسلامی، پژوهشگر باید از تاریخ اسلام و مسلمین، زندگی پیامبران و ائمه علیهم السلام، و رهبران و بزرگان اسلام و تشیع تا حد ممكن اطلاع یابد. برای این كار میتوان از منابع زیر بهره جست:
الف. كتب تاریخ عربی مانند:
تاریخ الرسل و الملوك، مشهور به تاریخ طبری؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، نگاشته مسعودی؛ تجارب الامم، نوشته ابوعلی احمدبن مسكویه؛ تاریخ یعقوبی، نوشته احمد بن ابی یعقوب؛ الكامل فی التاریخ، نوشته ابن اثیر؛ السیرة النبویة، نوشته ابن هشام؛ مقاتل الطالبیین، نوشته ابوالفرج اصفهانی؛ تاریخ العلویین، نوشته محمد امین غالب الطویل.
ب. كتب تاریخ اسلام به زبان فارسی مانند:
تاریخ سیاسی اسلام، نوشته حسن ابراهیم و ترجمه ابوالقاسم پاینده؛ تمدن اسلام و عرب، نوشته گستاولوبون و ترجمه فخر داعی گیلانی و....
بررسی و نقد كتاب «روش تحقیق مفهومی در متون اسلامی»
نقاط قوت كتاب
1. از جمله اركان پژوهش برتر، ضرورت شناسی و نیازسنجی در راستای پژوهش مورد نظر، پیش از انجام آن است. در واقع، این اصل ضرورت انجام تحقیق مورد نظر است كه به آن ارزش میدهد و سبب ارتقاء جایگاه و منزلت آن میشود. نخستین نقطه قوت كتاب یاد شده، موضوع یابی آن میباشد؛ چرا كه تحقیقات در متون اسلامی حجم گستردهای از پژوهشها را به خود اختصاص میدهد. از این رو، وجود روش تحقیقی منسجم و كارآمد در این حوزه ضروری مینماید.
2. از آنجا كه پژوهشهای اسلامی دارای دامنه گسترده و سطوح مختلفی میباشد، طبیعی است كه پژوهشگران حوزه و دانشگاه در سطحهای گوناگون و همچنین گرایشهای مختلف و حتی میزان تحصیلات مختلف بدان مبادرت ورزند. كتاب یاد شده، با ارائه روش تحقیقی كه در سطح معلومات همه افراد پژوهشگر میباشد، تحقیق در متون اسلامی را تا حد زیادی قابل لمس كرده و به دور از پیشنهاد راهكارهای غیركاربردی و دور از فهم مخاطبان خود كه دارای سطح یكسانی نمیباشند، روشی مطلوب را ارائه كرده است.
3. همواره روشن كردن مصادیق و پرهیز از كلی گویی، شیوه مناسب و مطلوبی جهت یاری كردن مخاطب در فهم مطالب میباشد و كمك شایانی به او در درك صحیحتر از مطلب میكند. این كتاب به گونه برجستهای از این ویژگی برخوردار است و در اصطلاح میتوان گفت: به نحوی مخاطب محور است و به جای حفظ شاكلههای تكلّف برانگیز نویسندگی در تبیین غرض نویسنده به رساندن مفاهیم، با آوردن مثالهای مختلف و اشاره به مصادیق، تلاش در این مهم دارد.
4. ویژگی مطلوب دیگر این كتاب، استفاده از ادبیات روان و متن مأنوس و بهره گیری از كلمات ساده و مفهوم است كه ساده نویسی و نبود بهره جویی از واژههای دشوار، گام دیگری در مخاطب محوری و توجه نویسنده به مخاطب است.
نقاط ضعف كتاب
بررسی نقاط ضعف یك فرایند پژوهشی، رهیافتی ویژه در رشد كیفی دیگر پژوهشها است و گاه این بررسیها برای پژوهشگران و به ویژه پژوهشگری كه تحقیق او مورد نقد و بررسی قرار گرفته، مفیدتر و خوشایندتر خواهد بود. از این مبنا، تنها با هدف یاری رساندن به پژوهشگران در این زمینه، نقاط ضعفی كه به ذهن نگارنده این نوشتار میرسد، برشمرده میشود:
1. آن گونه كه از عنوان كتاب فهمیده میشود، مجموعه مذكور در حیطه پژوهش مفهومی در متون اسلامی است، اما با مطالعه آن بیشتر به معرفی متون اسلامی برمی خوریم و از تحقیق مفهومی چندان سخنی به میان نیامده است و به نظر میرسد اگر نویسنده كتاب به این جنبه بیشتر میپرداخت، ارتباط و انسجام عنوان كتاب با مطالب آن بیشتر حفظ میشد.
2. نویسنده، اگر چه بیشتر به معرفی متون میپردازد، اما به همین معرفی بسنده میكند و منابع را از حیث اعتبار مورد بررسی یا دسته بندی قرار نمیدهد و اسامی آنها را بدون هیچ گونه دسته بندی از حیث درجه اعتبار و درستی مطالب ارائه میدهد. این در حالی است كه در قسمتهایی از كتاب، خود اشاره به اهمیت این موضوع كرده، آن را جزء وظائف اصلی پژوهشگر قلمداد میكند.
3. كتاب از طرح منسجمی برخوردار نیست و در برخی فصلها و عناوین، تداخل عنوان به چشم میخورد. این مسئله سبب شده تا برخی مطالب به گونه تكراری آورده شوند كه نقطه ضعف مهمی در كار به حساب میآید. به عنوان نمونه، مطالبی كه در گام اول با عنوان تسلط بر زبان عربی گفته شده، متداخل با مطالبی است كه در گام دوم بدان اشاره میگردد.
4. در بخش دوم كتاب، در گام دوم، نویسنده حجم زیادی از كتاب خود را به بحث تجزیه اختصاص داده است. اگر چه اهتمام به مبحث تجزیه در تحقیق اصل مهمی به شمار میرود، اما باید برابری آن با دیگر مباحث مانند تركیب نیز حفظ شود؛ چه اینكه تركیب نیز مانند تجزیه از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است.
5. كتاب اگر چه پژوهشی در روش تحقیق است، اما حاوی بسیاری از عناوین و موضوعات مهم و كلی در روش تحقیق مانند: روش فیش برداری، روش تحلیل محتوا، روش نوشتن گزارش تحقیق و نگارش و... نمیباشد و فقط به مقدمات تحقیق در آن پرداخته شده است و از ارائه شیوههای ویژه در تحقیق متون اسلامی كناره میگیرد، در حالی كه ناگفته پیداست هر گرایش از علوم، شیوه خاصی را در تحقیق میطلبد.
6. برخی تقسیم بندیهای ذكر شده در كتاب، نامأنوس است و كارایی ندارد. به خاطر داشته باشیم كه هدف از دسته بندی مطالب، دست رسی آسان به آن است و باید به گونهای دقیق باشد كه هیچ مطلبی از قلم نیفتد؛ اما این نكته در این كتاب رعایت نشده است و نه تنها در برخی موارد تقسیم بندی جامع نیست، بلكه كاروری از مطالب را هم چندان افزایش نمیدهد. به عنوان نمونه، در بخش اول، منابع اسلامی را به دستههای قرآن و احادیث نبوی و غیر آن تقسیم میكند و معاجم و ترجمهها را هم ملحق به آن میداند. این تقسیم، تقسیمی بسیار ابتدایی است و هیچ گونه كمكی به پژوهشگر در دست رسی به مطالب داخل آن متون نمیكند و به جای اینكه تقسیم بندیهای فعلی مانند تقسیم متون اسلامی به حدیث و سیره، تاریخ، فلسفه، كلام، تفسیر و... را كنار زند و تقسیم دقیق تری ارائه دهد، به قهقرا رفته است.
- پاورقــــــــــــــــــــی
1) نشریه مبلغان، شماره 78.