پاسخ به هتاكی نسبت به روحانیت

بیانات حضرت آیت الله مكارم شیرازی در پاسخ به هتاكی نسبت به روحانیت

اشاره

حضرت آیت الله مكارم شیرازی از مراجع عظام تقلید در درس نهج البلاغه خود به هتاكی‌ها و اهانت نسبت به روحانیت، به صورت روشنفكرانه و اخلاقی پاسخ داد. متن سخنان معظم له به شرح زیر است:

***

لازم می‌دانم امروز چند نكته را برای شما عزیزان روشن سازم، تا اذهان را روشن سازید:

1- از آنجا كه روحانیت شیعه و حوزه‌های علمیه و دولتمردانی كه از حوزه‌ها برخاسته اند همیشه مانع مهمی بر سر راه جهانخواران بوده و هستند و تجربه تاریخ نشان داده با معاملات سیاسی نمی‌توان آن‌ها را فریب داد و وادار به تسلیم كرد، همیشه مخصوصا در این زمان هجوم بی منطق و وحشیانه‌ای بر ضد روحانیت و حوزه‌های علمیه آغاز شده كه هماهنگی كامل با اخباری كه از غرب می‌رسد دارد و هدف اصلی آن است كه با مغلطه و سفسطه، روحانیت را از مردم جدا كنند تا به آسانی به اهدف شوم خود برسند و بر این كشور اسلامی مسلط شوند.

2- گاه می‌گویند: در كجای قرآن و احادیث چیزی به نام روحانیت آمده است؟

جواب این سؤال روشن است. از آن زمان كه قرآن كریم فرمود: «فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون‌» (1)؛ «آنچه را نمی‌دانید از اهل ذكر (علمای دین) بپرسید.‌» روحانیت شكل گرفت.

آن روز كه فرمود: «فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة...‌» (2) باید مسلمانان به دو گروه تقسیم شوند، گروهی در میدان كارزار در برابر دشمن بایستند و گروه دیگری در مدینه احكام دین را یاد بگیرند و به جنگجویان، بعد از بازگشت از میدان نبرد، تعلیم دهند، علمای دین به عنوان فقیهان معرفی شدند.

آن روز كه قرآن می‌فرمود: «یرفع الله الذین آمنوا منكم والذین اوتوا العلم درجات‌» (3) ؛ «خداوند مؤمنان و صاحبان علم را درجاتی داده است.‌» از آن‌ها به عنوان عالمان یاد نمود.

آن روز كه امیرمؤمنان علی علیه السلام در خطبه شقشقیه فرمود: «و ما اخذ الله علی العلماء ان لا یقاروا علی كظة ظالم و لا سغب مظلوم؛ (4) خداوند از عالمان پیمان گرفته كه در برابر شكم پروری ظالمان و گرسنگی مظلومان سكوت نكنند.‌» آن‌ها «علماء» نامیده شدند.

همچنین ده‌ها آیه یا روایت دیگر كه از عالمان دینی به عناوین مختلف یاد شده است، حتی قبل از اسلام نیز علمای دینی در تمام مذاهب جهان رهبری پیروان آن دین را بر عهده داشته اند.

بنابراین علمای دین (روحانیون) همچون طبیبان و مهندسان و سایر علمای علوم دیگر در طول تاریخ در جوامع بشری بوده و هستند و جز بی خبران آن را انكار نمی‌كنند.

جالب این كه هیچ رادع و مانعی در كار نیست كه هر كس مایل باشد و استعداد كافی در خود ببیند وارد حوزه‌ها شود و حداقل بعد از ده سال تحصیل به صورت یك عالم دینی در آید.

3- گاه می‌گویند: چرا در روحانیت سلسله مراتب است، این را از كلیسا گرفته اید!؟

راستی عجیب است! كدام مركز علمی در دنیا سراغ دارید كه در میان دانش پژوهانش سلسله مراتب نیست؟

آیا كسی كه دو سال در حوزه‌ها درس خوانده با كسی كه سی سال به بحث و تحقیق مشغول است یكسان می‌باشد؟

حقیقت این است كه توسل به این شیوه‌های بی ارزش حكایت از آن می‌كند كه مساله از جای دیگری دنبال می‌شود؟

4- گاه می‌گویند: چرا مردم باید در احكام دینی تقلید كنند؟ تقلید كار میمون است؟

گفتن این سخن آن هم در دنیای تخصص‌ها كه هزاران رشته تخصصی وجود دارد و هیچ كس نمی‌تواند در بیش از دو یا سه رشته صاحب نظر باشد و در بقیه رشته‌ها باید پیرو و «مقلد» آگاهان و متخصصان آن رشته باشد، راستی حیرت انگیز و شرم آور است.

همه به هنگام بیماری به پزشك مراجعه می‌كنند و دستورات او را بی كم و كاست به كار می‌بندند، بنابراین همه میمون هستند؟!

در اطاق عمل علاوه بر طبیب جراح، گاه چند متخصص حضور دارند، متخصص بیهوشی، متخصص قلب، متخصص دیابت و هر كدام نظر دیگری را محترم شمرده و پیروی می‌كند، پس همه آن‌ها... هستند؟

همه مجلسیان «مسایل مهم‌» را قبلا به دست كارشناسان می‌سپارند و از آن‌ها نظرخواهی می‌كنند، آیا همه آن‌ها...

اگر شی ء مشكوكی پیدا شود همه می‌گویند دست به آن نزنید تا كارشناس برای خنثی كردن بمب و مواد منفجره بیاید، پس همه....

تكرار می‌كنم توسل به این شیوه‌های غیر منطقی و مبتذل دلیل روشنی است بر این كه این نهال شوم از جای دیگری آب می‌خورد.

5- و سرانجام می‌گویند: چرا علمای دین و مراجع با بازاریان و مردم ارتباط دارند و هزینه‌های حوزه‌های علمیه از وجوه شرعیه مردم است؟ آیا این موجه عوام زدگی نخواهد شد؟

راستی مضحك است كه همه جا می‌گویند «ملاك رای مردم است‌» و «مردم سالاری دینی افتخار است‌» ولی در مورد حوزه‌ها و مراجع كه می‌شود، مردم عوام الناس می‌شوند و توجه به نظرات آن‌ها عوام زدگی؟

حقیقت این است كه یكی از بزرگترین افتخارات حوزه‌های علمیه استقلال آن‌ها از حكومت‌ها و تكیه بر مردم است.

استقلال حوزه‌های علمیه از اصول تغییرناپذیر حوزه‌ها است و در اساسنامه حوزه‌ها كه در سال‌های اخیر به ثبت رساندیم به آن تصریح شده، ممكن است نهادهای دولتی یا اوقاف گاهی كمك به بنای مدارس دینی كنند، اما اداره حوزه‌ها فقط با كمك‌های مردم و به وسیله مراجع دینی بوده و خواهد بود.

حال اگر ناآگاهان هتاك آن را عیب می‌شمرند، ما این عیب را می‌پذیریم.

نمی دانم چرا گروه‌های سیاسی این افراد هتاك را از خود دور نمی‌كنند؟ چرا دستگاه قضایی، در برابر این همه اهانت به دین و روحانیت و مردم سكوت اختیار كرده است؟!

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) نحل/43.

2) توبه/123.

3) مجادله/11.

4) نهج البلاغه، خطبه 3.

370 دفعه
(0 رای‌ها)