عمر را پایان رسید و یارم از در در نیامد قصهام آخر شد و این غصه را آخر نیامد
جام مرگ آمد به دستم جام میهرگز ندیدم سالها بر من گذشت و لطفی از دلبر نیامد
مرغ جان در این قفس بی بال و پر افتاده اما آنكه باید این قفس را بشكنـد از در نیامـد
عاشقان روی جانان جمله بی نـام و نشانند نامداران را هـوای او دمی بر سر نیامـد
كاروان عشق رویش صف به صف در انتظارند با كه گویم آخر آن معشوق جان پرور نیامد
مردگان را روح بخشد، عاشقان را جـان ستانـد جاهلان را این چنین عاشق كشی باور نیامد
پرسشی كه از دیرباز درباره حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ در ذهنها مطرح بوده، و در این زمان نیز گاهی رخ مینماید، مسئله طولانی بودن عمر حضرت حجت و راز آن است. آیا ممكن است او این همه عمر (1171 = 255 - 1426) كند، در حالی كه معمولا سن انسانها از یكصد الی یكصد و بیست سال تجاوز نمیكند؟! این عمر طولانی با توجه به حداكثر عمرهایی كه در اطراف خود میبینیم چگونه سازگار است؟ آیا این امر در راستای قوانین طبیعی عالم است یا جنبه غیبی و اعجازی دارد؟ آیا امكان دارد از نظر ظاهری فردی در عالم این همه عمر طولانی داشته باشد، در عین حال هنگام ظهور در سن پیران اما با چهره جوان شاداب و با طراوت باقی بماند؟ برای دریافت پاسخ سؤالات پیش گفته، توجه به چند نكته و اصل كلی لازم و ضروری مینماید:
1. حد عمر طبیعی
باید دید آیا عمر موجودات زنده در طبیعت مانند عمر فراوردههای صنعتی میباشد كه عمر محدودی دارد؟ مثلا یك انسان به طور متوسط 80 سال، یك كبوتر 5 سال، یك حشره چند ماه، یك درخت چنار 150 سال، و یك بوته گل 6 ماه عمر میكند؟
در گذشته گروهی از دانشمندان عقیده به وجود یك سیستم عمر طبیعی در موجودات زنده داشتند مثلا: پاولوف عقیده داشت عمر طبیعی انسان 100 سال است، میچینكوف میگفت: عمر طبیعی یك انسان 150 تا 160 سال؛ و كوفلاند، پزشك آلمانی 200 سال؛ فلوگر، فیزیولوژیست معروف 600 سال؛ وبیكن، فیلسوف و دانشمند انگلیسی 1000 سال برای عمر طبیعی انسان، معین كرده اند. ولی این عقیده از طرف فیزیولوژیستهای امروز در هم شكسته شده و مسئله حد ثابت در عمر طبیعی ابطال گردیده است.
به گفتة پروفسور اسمیس، استاد دانشگاه كلمبیا همان گونه كه سرانجام دیوار صوتی شكسته شده و وسایل نقلیهای با سرعتی ما فوق صوت به وجود آمده، یك روز دیوار سن انسان نیز شكسته خواهد شد، و از آنچه تا كنون دیده ایم فراتر خواهد رفت. بنا بر این برای مدت زندگانی انسان، حدی كه تجاوز از آن محال باشد معین نشده است.
از آزمایشهای دكتر كارل كه در ماه ژانویه سال 1912 میلادی آغاز شدند نتایج زیر بدست آمد:
1. این اجزای سلولی، تا هنگامی كه سبب مرگ آنها از قبیل كمبود تغذیه، یا ورود برخی میكروبها تحقق نیابد، زنده باقی میمانند.
2. نه تنها زنده باقی میمانند، بلكه سلولهای آنها در حال رشد و تكثیر هستند. گویی كه در جسم حیوان قرار دارند.
3. شدت و ضعف رشد و تكثیر سلولها ارتباط نزدیكی با تغذیه آنها دارند.
4. گذشت زمان در ناتوانی و پیری آنها تأثیر ندارد، بلكه كمتر اثری دربارة پیری آنها آشكار نیست و در هر زمان مانند زمانهای قبل رشد و تكثیر آنها ادامه دارد. ظواهر امور به روشنی حاكی از آن است كه تا هر وقت پژوهشگران مراقب آنها بودند، و آنها را غذای كامل میدادند، همچنان به زنده بودن ادامه میدادند. [1]
پس از نظر علمی ممكن است بر اثر مراقبتهای ویژه، انسانی دارای عمر طولانی و دراز باشد.
2. تأخیر پیری و ازدیاد عمر
اگر پیری را یك نوع بیماری و عارض بر حیات بدانیم و یا آن را قانون طبیعی بشناسیم كه بر بافت و اندام موجودات زنده، از درون، عامل نیستی را به مرور زمان فراهم میكند و موجود زنده را خواه ناخواه به مرحلة فرسودگی و مرگ میرساند، باز معنایش آن نیست كه این پدیده قابل انعطاف پذیری و در نتیجه تأخیر نباشد.
گروهی از پزشكان عقیده دارند كه پیری یك نوع بیماری است كه بر اثر «تصلب شرایین» و یا «اختلال متابولیسم» بدن انسان پدید میآید، و اگر ما بتوانیم از طریق تغذیه صحیح و داروهای مؤثر بر این عوامل پیروز شویم، جلو پیری را گرفته و از عمر طولانی برخوردار میگردیم. [2]
روانشناسان نیز میگویند: طول عمر انسان بستگی زیادی به طرز تفكر و عقاید او دارد و با داشتن یك سلسله روحیات و عقائد سازنده و آرامش بخش، طول عمر انسان قابل افزایش است. [3]
به همین جهت در اواخر قرن نوزدهم، بر اثر پیشرفتهای علمی، امید به زندگی طولانیتر رونق بیشتری یافت و شاید در آینده نه چندان دور، این رؤیای شیرین بشریت به واقعیت بپیوندد. [4]
در مجموع میتوان گفت: دانش بشری در زمینه عقب انداختن پیری و طولانی نمودن عمر، موفقیتهایی به دست آورده و از رابطه تغذیه و پیری تجربههای جدیدی كشف كرده و ارتباط تنگاتنگی بین اسرار تغذیه در مقابله با پیری و فرسودگی ارائه داده است.
دانشمندان با مطالعه روی طول عمر ملكه زنبوران عسل ـ كه چند برابر زنبوران معمولی عمر میكند ـ به این نتیجه رسیده اند كه این امر معلول «ژله» مخصوصی است كه زنبوران كارگر برای تغذیه ملكه فراهم میكنند كه با عسلهای معمولی تفاوت بسیار دارد. و جمعی به این فكر افتاده اند كه با تهیه مقدار فراوانی از این ژله، ممكن است عمر انسان را تا چند برابر افزایش داد. [5]
با توجه به آنچه گفته شد، در مورد عمر طولانی حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ از نظر علمی و نظری امكان دارد (فقط در حد امكان میگوییم) كه آن حضرت با دانش خدادادی كه بر اسرار خوراكیها دارد، و با استفاده از روشهای علمی و طبیعی بتواند (باز تاكید میكنیم در حد امكان) مدتی طولانی در این دنیا زندگی كند و آثار فرسودگی و پیری در وی پدیدار نگردد، و همچنان شاداب و جوان بماند.
3. وجود افراد استثنائی
وجود استثناها در هر امری، از جمله امور طبیعی این عالم، مسئلهای است واضح و انكار ناپذیر. گیاهان ودرختان و جاندارانی كه در دامن طبیعت پرورده میشوند و از سابقه كهن و زیستی طولانی برخوردارند، كم نیستند. به این نمونهها توجه كنید:
جهانگردانی كه از اسكاتلند دیدن كرده اند میگویند، درختی در آنجاست كه قطر تنه آن 90 پاست و میزان عمر آن را پنج هزار سال تخمین زده اند. در كالیفرنیا درختی است كه قطرش 10 متر و عمرش را شش هزار سال برآورد كرده اند. در جزایر كاناری درختی از نوع عندم یا به تعبیر ما «خون سیاوش» توجه دانشمندان را به خود جلب كرده كه از زمان كشف این جزیزه (حدود پانصد سال پیش) تا كنون هیچگونه تغییری در آن مشاهده نشده است. بعضی حدس میزنند كه این درخت قبل از خلقت آدم ـ علیه السلام ـ وجود داشته است. و در مناطق استوایی زمین، درختانی وجود دارند كه مرتب ریشه و جوانه میزنند و هیچگاه عمرشان به پایان نمیرسد.
همین طور در عالم حیوانات حلزونهایی با عمر چند هزار سال دیده شده است و ماهیهایی كشف كرد ه اند كه عمر آنها را به سه میلیون سال تخمین زده اند. در یخهای قطبی ماهی منجمدی پیدا كردند كه وضع طبقات یخ نشان میداد مربوط به پنج هزار سال قبل است و ماهی نیز زنده بود. [6]
با توجه به نمونههای پیش گفته، چه استبعادی دارد كه در عالم انسانی هم، برای نگهداری یك انسان و حجت خدا، به عنوان ذخیره و پشتوانه اجرای عدالت و نفی و طرد ظلم و ظالمان، قائل به استثنا شویم و او را موجودی فراتر از عوامل طبیعی و اسباب و علل ظاهری بدانیم كه قوانین طبیعت در برابرش رام و انعطاف پذیری دارند و او بر آنها تفوق و برتری دارد. این امری است ممكن، گر چه عادی و معمولی نباشد. [7]
مرحوم علامه طباطبائی در این باره میگوید: «نوع زندگی امام غائب را به طریق خرق عادت] می توان پذیرفت [البته خرق عادت، غیر از محال است و از راه علم، هرگز نمیتوان خرق عادت را نفی كرد؛ زیرا هرگز نمیتوان اثبات كرد كه اسباب و عواملی كه در جهان كار میكنند، تنها همانها هستند كه ما آنها را دیده ایم و میشناسیم و دیگر اسبابی كه ما از آنها خبر نداریم و یا آثار و اعمال آنها را ندیده ایم یا نفهمیده ایم وجود ندارد. از این رو ممكن است در فردی یا افرادی از بشر اسباب و عواملی به وجود آید كه عمری بسیار طولانی، هزار یا چندین هزار ساله برای ایشان تأمین نماید.» [8]
4. نمونههای تاریخی
از دیدگاه تاریخی «معمرین» و افراد دارای طول عمر، فراوان یافت میشوند كه هر یك چند برابر افراد معمولی زمان خویش عمر كرده اند و حتی نمونههایی داریم كه بیش از حضرت حجت زنده بوده اند و هنوز هم زنده اند. اینك به نمونههایی اشاره میشود:
الف. حضرت مسیح: یهودیان با همكاری برخی از مسیحیان خیانت كار، تصمیم به قتل حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ گرفتند، خداوند نقشه آنها را نقش بر آب كرد و پیامبر را از چنگال آنها رهایی بخشید و به آسمان برد. خود مسیحیان طبق اناجیل موجود میگویند كه عیسی كشته شد و دفن گردید، سپس از میان مردگان برخاست و مدت كوتاهی در زمین بود و بعد به آسمان صعود كرد [9] ؛ ولی قرآن در دو آیه [10] صریحا میگوید، مسیح كشته نشد، بلكه زنده است و خداوند او را به سوی آسمان برد و هنوز هم زنده است.
او در آخر الزمان بعد از ظهور امام زمان ـ علیه السلام ـ از آسمان نازل شده، پشت سر آن حضرت نماز میخواند، چنانكه پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «حضرت عیسی نازل میشود و امیر مسلمانان (حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ) به او میگوید: بیا تا با تو نماز بگذاریم. حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ میگوید: نه، بعضی از شما امام و امیر بعض دیگرید، و این احترامی است كه خدا برای این امت قائل شده است. سپس مسیح ـ علیه السلام ـ به حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ اقتدا میكند. [11] »
ب. حضرت خضر علیه السلام : قرآن صریحا از حضرت خضر نام نبرده، ولی از او به عنوان بندهای از بندگان خدا كه به او علم فراوان (علم لدنی) داده شده یاد شده است. [12] او در روایات با نام خضر معرفی شده است و نام اصلی او «بلیا بن ملكان» بوده و خضر لقب اوست؛ زیرا هر كجا گام مینهاد، زمین در برابر قدمهایش سر سبز میشده [13] است.
از منابع اسلامی استفاده میشود كه او برای اجرای مأموریت در عالم تكوین و باطن هستی از یك عمر طولانی برخوردار است. چنانكه پیامبران مأمور پیاده كردن نظام تشریع و قوانین الهی هستند، گروهی از فرشتگان و برخی از انسانها (همچون خضر) مأمور پیاده كردن نظام تكوین و رسیدگی به مشكلات مردم میباشند. [14] و گاه مأموریتهایی از طرف حضرت حجت نیز دارند. [15]
ج. الیاس: الیاس یكی از پیامبران بود كه در دو آیه از قرآن به او اشاره شده است. [16]
آنچه از آیات و روایات استفاده میشود این است كه الیاس غیر از خضر است و فرق او با خضر در این است كه الیاس مأموریتش در خشكی است ولی خضر در جزایر و دریاها. برخی مأموریت الیاس را در بیانها و مأموریت خضر را در كوهها میدانند و برای هر دو عمر جاودان قائلند. [17]
د. عدهای ازمعمّرین: در تاریخ از عدهای از معمّرین اسم برده شده است، از جمله: آدم (930 سال) ، شیث (732 سال) ، ادریس (300 سال) ، متوشالح (960 سال) ، لَمَك (790 سال) ، نوح (950 سال) ، ابراهیم (195 سال) ، كیومرث (1000 سال) ، جمشید (600 ویا 900 سال) ، عمر بن عامر (800 سال) ، عاد (1200سال) .
اگر چه ممكن است برخی از این اعداد و ارقام، غیر معتبر بوده و خالی از مبالغه نباشد، لكن این مسئله در كتب بسیاری از تاریخ نگاران آمده است. ضمن اینكه مسئله طول عمر نوح نبی ـ علیه السلام ـ یك مسئله قرآنی است و اگر ما عمر 2500 سالة نوح را كه برخی مورخین نقل كرده اند نپذیریم، عمر 950 سالة آن پیامبر كه در قرآن كریم آمده غیر قابل انكار است؛ در آنجا كه میفرماید:] وَلَقَدَ أَرسَلنا نُوحاً إلی قَوْمِهِ فَلَبِثَ فیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاّ خَمْسینَ عاماً فَاَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَهُمْ ظالِمُونَ [[18] ؛ «ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و نهصد و پنجاه سال در بین آنان درنگ نمود. پس طوفان قومش را فرو گرفت در حالی كه ستمكار بودند.»
5. قدرت الهی و عنایت غیبی
از همه آنچه كه گفتیم بگذریم، اگر از زاویه ایمان به غیب و اعجاز به این پدیده بنگریم، پاسخ همة اعتراضها و شبههها داده میشود و نیازی به ارائه شواهد طبیعی و تاریخی نیست. به قول فلاسفه «لا مؤثّر فی الوجود إلاّ الله؛ تأثیر گذاری] مستقل در علل و عوامل طبیعی [جز خدا نیست.» همه قدرتها دست اوست و اگر بخواهد شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد، آن گاه چگونه از حفاظت آخرین ذخیره آفرینش و امید تمام هستی و بشریت ناتوان و عاجز است؟
شیخ طوسی در این باره میگوید: «بر اساس آیه شریفة:] یمحُو اللهُ ما یشاءُ وَیثبتُ وَ عِندَهُام الكِتابِ [[19] ؛ «خدا هر چه را بخواهد محو و هر چه را بخواهد اثبات میكند وام الكتاب [لوح محفوظ] نزد اوست.» هر آنی كه مصلحت در تأخیر، تا زمان دیگر باشد، تداوم عمر آن حضرت ضرورت مییابد و این امر، تا آخرین زمان لازم ادامه دارد و رمز آن به دست كسی است كه مفاتیح غیب وام الكتاب در نزد اوست.» [20]
این از قدرت الهی است كه درباره حضرت یونس ـ علیه السلام ـ هنگامی كه در شكم ماهی قرار داشت میفرماید:] وَ لَوْ أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحینَ لَلَبِثَ فی بَطْنِهِ إلی یوْمِ یبْعَثُونَ [[21] ؛ «و اگر او از تسبیح كنندگان نبود تا روز قیامت در شكم ماهی میماند.»
لذا میتواند بر اساس قدرت بی نهایت و مشیت مطلقهاش، مقدمات و عوامل زنده ماندن امام زمان ـ علیه السلام ـ در این عالم را بر اساس قانون «اعجاز» آماده سازد و او را تا روز معین و معلومی نگه دارد.
قانون معجزه، حاكم بر قوانین طبیعی در این عالم است و نمونههای فراوانی در امتهای پیشین و نسبت به پیامبران گذشته دارد، [22] از جمله: سرد و سلامت شدن آتش بر حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ [23] ، شكافته شدن دریا برای موسی ـ علیه السلام ـ [24] ، و اژدها شدن عصا (یك قطعه چوب بی ارزش چوپانی) و ید بیضا، و همین طور در مورد حضرت عیسی كه بیماران غیر قابل علاج را شفا میدهد، و مردگان را زنده میكند، و آن گاه كه رومیان قصد جان او میكنند، كار بر آنها مشتبه شده میپندارند كه وی را دستگیر كرده اند و حال آنكه چنان نبوده است. [25] و همین طور معجزات بی شماری كه در مورد پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده است، مانند: شق القمر، سجده كردن سنگ ریزه در دست حضرت، گذشتن از حلقة محاصرة قریشیان بدون آنكه او را دیده باشند [26] و صدها معجزه دیگر. [27]
هر یك از موارد فوق نقض قانون عقلی و منطقی نیست، بلكه نقض یك حالت و جریان طبیعی است كه با قدرت مافوق الهی رخ داده است. پاسداری از حجت خدا، مهدی صاحب زمان و عمر طولانی او از مصادیق همین اصل كلی و از معجزات بزرگ الهی است كه هر متدین و مسلمانی به سادگی میتواند آن را باور كند.
6. نامعلوم بودن ماهیت حیات
طول عمر، از شاخههای مسئله عمومی تری به نام «حیات» است. حقیقت و ماهیت حیات، هنوز بر بشر مجهول و نامعلوم است، و شاید بشر هیچ گاه هم از این راز سر در نیاورد. بشری كه این اندازه ناتوان است و موضوع حیات را درست نمیشناسد و از ویژگیهای آن، آگاهی كامل و همه جانبه ندارد، چگونه میخواهد مسئله طول عمر و استبعاد آن را مطرح سازد و به دیدة تردید به آن بنگرد؟ [28] و طول عمر حجت الهی را زیر سؤال ببرد؟
بنابراین طول عمر حضرت مهدی هیچ استبعادی ندارد، چون چنین عمری هم امكان علمی دارد، و هم دلایل طبیعی و تاریخی وقوع آن را تأیید میكند، و هم میتواند از مصادیق بزرگ اعجاز الهی به شمار رود.
سخن را با شعری به یاد آن سفر كرده ـ كه صد قافله دل همره اوست ـ به پایان میبریم:
سوختم ز آتش هجران توای یار بیا تا نكشته است مرا طعنه اغیار بیا
من همه عمر تو را جستم و نایافته ام تو عنایت كن و یك لحظه به دیدار بیا
من كه از كوی طبیبم نگرفتم خبری تو که دانی چه گذشته است به بیمار بیا
همه جا گشتم، دستم به وصالت نرسید تو بنه پای به چشم من و یك بـار بیا
یوسف فاطمه عالـم همه مشتاق توانـد رخ برافروز دمی بر سر بازار بیا
چه شود جلوه دهی خانه تاریك مرا روز من شب شده اینك به شب تار بیا
در فراقت نه همین سوختم از اول عمر تا دم مرگ همین است مرا کار بیا
- پاورقــــــــــــــــــــی
[1] . مهدی انقلابی بزرگ، مكارم شیرازی، قم، انتشارات مطبوعاتی هدف، 1356، ص 223 و یكصد پرسش، همان، ص 105 _ 106.
[2] . همان، ص 46 _ 47 و مهدی انقلابی بزرگ، ص 226.
[3] . همان، ص 226.
[4] . مجله حوزه، همان، ص 47. ر. ك: شهید صدر، امام مهدی حماسهای از نور، ترجمه كتابخانه بزرگ اسلامی، ص 30.
[5] . مهدی انقلابی بزرگ، ص 225 _ 226.
[6] . همان، ص 227 _ 229، با تلخیص.
[7] . همان، ص 231، مجله حوزه، همان، ص 47.
[8] . سید محمد حسین طباطبائی، شیعه در اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامی؛ ص 151.
[9] . ناصر مكارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الاسلامیه، چاپ چهاردهم، 1370، ج4، ص 199 ـ 203 و ج2، ص430.
[10] . آل عمران / 55 و نساء / 157 - 158.
[11] . ابو علی طبرسی، ترجمه مجمع البیان، بیروت، دار المعرفة، ج 22، ص 454، ذیل آیه 61 زخرف؛ ر. ك: تفسیر نمونه، همان، ج 21، ص 100.
[12] . كهف / 65.
[13] . تفسیر نمونه، همان، ج 12، ص 509.
[14] . همان، ص 508.
[15] . محمدرضا مظفر، بدایة المعارف، شرح از سیدمحسن خرّازی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ج2، ص158.
[16] . صافات / 123 و انعام / 85.
[17] . ناصر مكارم شیرازی، همان، ج19، ص 143 _ 144.
[18] . عنكبوت / 14.
[19] . رعد / 39.
[20] . شیخ طوسی؛ كتاب الغیبة؛ تحقیق شیخ عباد الله تهرانی و احمد ناصح، مؤسسه معارف اسلامیه، ص 428.
[21] . الصافات / 144.
[22] . مهدی انقلابی بزرگ، همان، ص 232.
[23] . انبیاء / 69.
[24] . بقره / 50.
[25] . نساء / 157.
[26] . انفال / 30.
[27] . ر. ك: كشف المراد، علامه حلی، بخش معجزات پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ.
[28] . ر. ك: مجله حوزه، 71 ـ 70، سال 1374، ص 46؛ یكصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (عج) ، علیرضا رجالی تهرانی، قم، انتشارات نبوغ، هفتم، 1380، ص 102 _ 103.