اشاره
عرفه روز دعاست و دعا در لغت به معنای «خواندن و صدا زدن» است كه همان ارتباط بنده با خدای خویش به دل و زبان، و روح عبودیت و اصل بندگی است. پس عرفه روز تجدید عهد بندگی با خداست.
به مناسبت روز عرفه، در این مقاله به اجمال نیایش را مورد بررسی قرار میدهیم.
نیایش در قرآن
به جرأت میتوان گفت: خود خداوند در قرآن كریم بهترین دستور العمل، آداب و شرایط رابرای نیایش ذكر كرده است كه از آن میتوان به برخی از موارد زیر اشاره كرد:
1. خواندن، مقدمه استجابت: «وَ قَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ (1) «و پروردگارتان فرمود: بخوانید مرا تا اجابت كنم شما را.»
2. خواندن از روی زاری: «ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیةً إِنَّهُ و لَا یحِبُّ الْمُعْتَدِینَ «؛ (2) «پروردگار خود را به زاری و در نهان بخوانید كه او از حد گذرندگان را دوست نمیدارد.»
3. خواندن از روی اخلاص: «وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ «؛ (3) «و در حالی كه دین خویش را برای او خالص گردانیده اید، او را بخوانید و همان گونه كه شما را پدید آورد، [به سوی او] بر میگردید.»
4. خواندن با نامهای حسنی: «وَلِلَّهِ الأَْسْمَآءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا»؛ (4) «و نامهای نیكو به خدا اختصاص دارد. پس او را با آنها بخوانید.»
دعا در آموزههای حدیثی
حضرات معصومین علیهم السلام نیز برای ترغیب هر چه بیشتر مؤمنان به دعا و نیایش به درگاه پروردگار، تعابیر گوناگونی دارند. حتی بررسی حالات ایشان در نحوه تقریر این موضوع اهمیت آن را نزد ایشان میرساند.
در اینجا به نمونههایی اشاره میشود:
1. سلاح مؤمن
قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «اَلا اَدُلَّكُمْ عَلی سِلاحٍ ینْجِیكُمْ مِنْ اَعْداءِكُمْ وَیدِرُّ اُرْزاقَكُمْ قالُوا بَلی یا رَسُولَ اللَّهِ قالَ تَدْعُونَ رَبَّكُمْ بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ فَاِنَّ سِلاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعاءَ؛ (5) آیا شما را راهنمایی نكنم به سلاحی كه شما را از دشمنانتان رهایی میبخشد و روزیهایتان را [به سوی شما] ریزان میكند؟ گفتند: بله،ای رسول خدا9! فرمود: پروردگارتان را در شب و روز بخوانید! پس به درستی كه سلاح مؤمن، دعاست.»
2. درجه بهشتیان
قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «یدْخُلُ الْجَنَّةَ رَجُلانِ كانا یعْمَلانِ عَمَلاً واحِداً فَیری اَحَدُهُما صاحِبَهُ فَوْقَهُ فَیقُولُ یا رَبِّ بِما اَعْطَیتَهُ وَكانَ عَمَلُنا واحِداً فَیقُولُ اللَّهُ تَبارَكَ وَتَعالی سَأَلَنی وَلَمْ تَسْأَلْنی؛ (6) دو نفر كه عمل یكسانی انجام داده اند، وارد بهشت میشوند و یكی از آنها دوست خود را [در درجهای] بالاتر از خودش میبیند. پس میگوید: بار خدایا! به موجب چه چیزی [این درجه را] به او عطا نمودی؟ در حالی كه عمل ما یكی بود. و خداوند پاك و بلند مرتبه میفرماید: او از من درخواست كرد؛ ولی تو درخواست نكردی.»
3. انس با اهل آسمانها
قال الصادق علیه السلام: «مَنْ تَقَدَّمَ فِی الدُّعاءِ اسْتُجِیبَ لَهُ اِذا نَزَلَ بِهِ الْبَلاءُ وَقالَتِ الْمَلائِكَةُ صَوْتٌ مَعْرُوفٌ وَلَمْ یحْجَبْ عَنِ السَّماءِ وَمَنْ لَمْ یتَقَدَّمْ فِی الدُّعاءِ لَمْ یسْتَجَبْ لَهُ اِذا نَزَلَ بِهِ الْبَلاءُ وَقالَتِ الْمَلائِكَةُ اِنَّ ذا الصَّوْتَ لا نَعْرِفُهُ؛ (7) هر كس دعا را [قبل از آمدن بلا] مقدم بدارد، هنگامی كه بلایی بر او نازل شود، دعایش مستجاب میشود و ملائكه میگویند: [این] صدایی آشناست. و [از بالا رفتن] در آسمان ممنوع نمیشود و هر كس دعا را مقدّم ننماید، هنگامی كه بلایی بر او نازل گردد، دعایش مستجاب نمیشود و ملائكه میگویند: ما صاحب این صدا را نمیشناسیم.»
4. محبوبیت نزد خدا
قال الباقرعلیه السلام: «لا تُحَقِّرُوا صَغِیراً مِنْ حَوائِجِكُمْ فَاِنَّ أَحَبَّ الْمُؤْمِنِینَ اِلَی اللَّهِ تَعالی اَسْأَلُهُمْ؛ (8) حاجتهای كوچك خود را حقیر مپندارید. پس به درستی كه محبوبترین مؤمنان در نزد خداوند بلندمرتبه درخواست كنندهترین آنهاست.»
5. درجه منزلت مؤمن
قال السجادعلیه السلام: «اَلْمُؤْمِنُ عَنْ دُعائِهِ عَلی ثَلاثٍ اِمَّا أَنْ یدَّخَرَ لَهُ وَاِمَّا أَنْ یعَجَّلَ لَهُ وَاِمَّا أَنْ یدْفَعَ عَنْهُ بَلاءٌ یرِیدُ أَنْ یصِیبَهُ؛ (9) مؤمن از نظر دعایش سه حالت دارد: یا اینكه آن دعا برای او ذخیره میشود، یا اینكه به سوی او شتابان میشود و یا اینكه بلایی را كه میخواست به او برسد، از او دور میشود.»
دعا در سیره عملی معصومین علیهم السلام
اهل بیت علیهم السلام به عنوان برترین آموزگاران راستی و صداقت، پیش از آنكه دستوری به مؤمنان و شیعیان بدهند، خود پیش قدم میشدند و با عمل نورانی و روشنگر خود، موضوع مورد سفارش را به بهترین و روشنترین شیوه، به كار میبستند تا عملاً آن را به دیگران بیاموزند، مانند موارد ذیل:
اصرار بر دعا
از جمله مهمترین شرایط استجابت دعا، اصرار ورزیدن بر آن است؛ چه آنكه این موضوع اهمیت خواسته را نزد فرد دعا كننده میرساند؛ اما اگر فرد در آنچه كه از خدا میخواهد، اصرار نورزد، پیداست كه خود نیز میل چندانی به برآورده شدن آن حاجت ندارد. نوشته اند:
قحطی و خشكسالی، سراسر شهر مدینه را فرا گرفته بود. مردم به حضور پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله آمدند و از ایشان خواستند تا برای ریزش باران رحمت الهی دعایی بكند. رسول خداصلی الله علیه وآله از خداوند خواست تا باران رحمتش را فرو فرستد. باران بسیاری بر مدینه بارید؛ به گونهای كه مردم از ترس سیل خدمت ایشان آمدند و گفتند: این بارندگی زیاد برای ما خطرساز است.
پیامبرصلی الله علیه وآله با دست اشاره كردند و فرمودند: «خداوندا! بارانت را به اطراف مدینه بفرست!» به سرعت ابرها پراكنده شدند و باران قطع شد. جمعی از اصحاب رسول خداصلی الله علیه وآله از ایشان پرسیدند: شما یك بار از درگاه خداوند طلب باران كردید، اما باران نیامد؛ ولی بار دوم كه دعا فرمودید، باران بارید؛ چرا بار اوّل باران نبارید؟
پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله در پاسخ فرمودند: «اِنِّی دَعَوْتُ وَلَیسَ لِی فِی ذلِكَ نِیهٌ ثُمَّ دَعَوْتُ وَ لِی فِی ذلِكَ نِیةٌ؛ به درستی كه من [بار اوّل] دعا كردم، در حالی كه نیت [و تصمیم جدی] بر آن نداشتم؛ اما بار دوم دعا كردم، در حالی كه نیت آن را داشتم.» (10)
امیدواری در دعا
نوشته اند: روزی «احمد بن محمد» از نزدیكان امام رضاعلیه السلام نزد ایشان شرفیاب شد و عرض كرد: چند سالی است كه حاجتی دارم و آن را از خدا خواستهام، ولی دعایم مستجاب نمیشود؛ به گونهای كه دیگر در دلم شك و تردید از استجابت آن راه یافته است و به تنگ آمدهام.
امام رضاعلیه السلام نگاه تندی به او كرد و فرمود: «ای احمد! مراقب باش كه شیطان بر تو چیره نشود و تو را مأیوس و ناامید از رحمت پروردگار نسازد. بدان كه جدم امام باقرعلیه السلام فرمود: مؤمن نیاز خود را از خدا میخواهد، ولی خداوند برآوردن آن را به تأخیر میاندازد؛ به جهت اینكه ناله و زاری او را دوست دارد.»
سپس امام علیه السلام فرمود: «سوگند به خدا! تأخیر در برآوردن نیازهای دنیوی مؤمنان از سوی پروردگار، برای آنها بهتر از تعجیل در برآوردن نیاز آنان است. مگر دنیا چه ارزشی دارد! جدم امام باقرعلیه السلام فرمود: سزاوار است كه دعای مؤمن در حال آسایش مانند دعای او در حال سختی باشد و اگر دعایش به اجابت نرسید، سست نشود و باز هم دعا كند.
پسای احمد! هرگز از دعا كردن خسته نشو؛ زیرا دعا در پیشگاه خدا دارای منزلت والایی است. صبر را پیشه خود ساز و بدان كسی كه در این دنیا از نعمتهای الهی برخوردار است، اگر درخواستی از خدا بكند و دعایش مستجاب شود، بر اثر حرص باز هم درخواست دیگری میكند و در نتیجه، نعمتهای خدا در نظرش بی ارزش جلوه میكنند؛ چرا كه او سیر نمیشود و در صورتی كه نعمتهای او فراوان شود، وی در این راه به جهت حقوقی كه بر او واجب است، نمیتواند از عهده همه آنها برآید و در فتنه قرار میگیرد. اكنون بگو بدانم اگر من چیزی به تو بگویم، آیا به درستی آن اطمینان میكنی؟»
احمد سرش را بلند كرد و گفت: البته! اگر به شما اطمینان نكنم، پس به چه كسی اطمینان داشته باشم. شما حجّت خدا هستید و حتماً سخن شما درست است.
امام علیه السلام فرمود: «پس حال كه به سخن من اطمینان داری، باید به گفتار خداوند بیشتر اطمینان داشته باشی؛ چرا كه خداوند به وعده خود وفا میكند. مگر خود نفرموده: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ»؛ (11) «هنگامی كه بندگان من از تو درباره من سؤال كردند، [بگو] من نزدیكم و دعای دعاكننده را به هنگامی كه مرا میخواند، پاسخ میگویم.» و نیز مگر نفرموده است: «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ»؛ (12) «از رحمت پروردگار ناامید مشوید.» و همچنین میفرماید: «وَاللَّهُ یعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلاً»؛ (13) «و خداوند شما را وعده آمرزش و فزونی میدهد.» بنابراین، باید اعتمادت به خدا بیشتر از دیگران باشد و درب خانه دل خود را به راه یافتن چیزی جز خوبی مگشای كه در این صورت، شما آمرزیده اید.» (14)
نیایش در سیره حضرت امام رحمه الله
آنچه از حضرت امام خمینی رحمه الله، اسطورهای بزرگ در قرن حاضر ساخت، ایمان خالص او به قدرت لایزال الهی و تكیه او بر خدا بود. حضرت امام بیش از آنكه شخصیتی سیاسی باشد، شخصیتی الهی بود و بنابه فرمایش معصومین علیهم السلام ارتباط خود و خدای خود را اصلاح نموده بود كه خداوند نیز رابطه او و خلق را صالح گردانید. به جاست نگاهی گذرا به این ویژگی در سیره حضرت امام رحمه الله نیز انداخته شود:
با هر لقمه، نیایش
مستخدم خانه امام میگوید: وقتی شام را میبردم و در اتاق میگذاشتم، گاهی قبل از اینكه آنجا را ترك كنم، از پشت در اتاق نگاه میكردم تا اگر چیزی را جا گذاشتهام، زود برگردم و بیاورم. در این حال، میدیدم امام مشغول غذا خوردن است و هر لقمهای را كه برمی دارند، آن را قدری نگاه میدارند، قدری دعا میخوانند و بعد میخورند و سپس لقمه دیگری برمی دارند. (15)
انس با مناجات
اواخر سال 67 روزی به اتاق آقا وارد شدم. دیدم خیلی اوقاتشان تلخ است. من اوقات تلخی ایشان را كه دیدم، قدری ساكت نشستم. آقا به من گفتند: «آن مفاتیح را به من بده!» بلند شدم و مفاتیح را آوردم. دستكش دست ایشان بود و ورق زدن برایشان سخت بود. یك ساعت به مغرب مانده بود، به من گفتند:
«من تا حالا خیال میكردم كه امروز آخر رجب است و تا حالا اعمال روز آخر رجب را انجام میدادم. حالا فهمیدهام كه اوّل شعبان شده و نمیدانم اصلاً باید چكار كنم.»
من تازه فهمیدم كه عصبانیت ایشان برای این است كه از صبح تا حالا دعاهای ماه رجب را میخوانده اند وحالا كه روزنامه آمده، متوجه شده اند
كه اوّل ماه شعبان است و ماه رجب بیست و نه روزه بوده است، نه سی روزه. بالاخره آقا آنچه را میخواستند، پیدا كردند و به من فرمودند: «این مناجات شعبانیه را بخوانید! خیلی چیزهای عالی در آن هست.» و بعد آماده شدند كه آن دعا را بخوانند. (16)
انس با مفاتیح الجنان و صحیفه سجادیه
وقتی حضرت امام از ایران به تركیه تبعید شدند، در نخستین نامهای كه از تركیه به ایران نوشتند، كتاب مفاتیح و صحیفه را خواستند كه نشان دهنده روح عالی و عبادی ایشان در كنار توجه به مسائل سیاسی و اجتماعی بود. امام از هر گونه یك سونگری، دوری میگزیدند. (17)
از جمله مواردی كه امام در درس اخلاقشان به آن توجه و تأكید داشتند، مسئله تقید طلاب به خواندن دعاها و زیارات بود. خود ایشان هم به مناجات با خدا خیلی علاقه داشتند و میشود گفت به آن عشق میورزیدند.
شاید بتوان گفت: حضرت امام تمام دعاهای مفاتیح را میخواندند. (18)
در ایامی كه امام در تركیه تبعید بودند، از فرزند ایشان مرحوم شهید حاج آقا مصطفی پرسیدم: آقا آنجا چه میكنند؟ ایشان گفت: امام تمام دعاهای مفاتیح را میخوانند و همیشه به نماز و دعا و زیارت عاشورا و زیارتهای مختلف مشغول هستند. (19)
توسل
فاطمه زهراعلیها السلام برترین الگوی دعاست؛ بانویی كه از مردم مدینه بسیار بی وفایی و جفا دید؛ اما همچنان آنان را دعا نمود و زمزمه دعای او برای همسایگان در نیمه شب قطع نشد و فرمود: «اَلْجارُ ثُمَّ الدَّارُ.» (20) اسماء بنت عمیس نقل میكند كه در روزهای پایانی عمر شریف فاطمه علیها السلام در محضر او بودم. او روزی غسل كرد و لباسهای تمیز بر تن نمود و مشغول راز و نیاز با خدای خود شد. جلوتر رفتم، دیدم كه رو به قبله نشسته و با آن حالت زار و بیمار دست به دعا برداشته و میگوید:
«اِلهِی وَسَیدِی اَسْئَلُكَ بِالَّذِینَ اصْطَفَیتَهُمْ وَبِبُكاءِ وَلَدَی فِی مُفارَقَتِی أَنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شِیعَتِی وَشِیعَةِ ذُرِّیتِی؛ (21) پروردگارا و بزرگا! به حق آن كسانی كه آنان را برگزیدی و به حق گریههای دو فرزندم (حس و حسین علیهما السلام) به هنگام جدا شدن از من [از تو میخواهم كه] از گناهكاران شیعیان من و شیعیان فرزندان من درگذری!»
او در آخرین لحظات دست به جانب پروردگار خویش بلند كرد و تنها برای خود یك دعا نمود كه خداوند او را ببخشاید. امام باقرعلیه السلام فرمود: «فاطمه دختر رسول خداصلی الله علیه وآله شصت روز پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله به شدت بیمار شد و چند روز بعد درگذشت.»
او در دعای خود عرضه داشت:
«یا حَی یا قَیومُ بِرَحْمَتِكَ اَسْتَغِیثُ فَأَغِثْنِی اللَّهُمَّ زَحْزِحْنِی عَنِ النَّارِ وَاَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ وَأَلْحِقْنِی بِأَبِی مُحَمَّدٍ؛ای خدای زنده و توانا! پناه میآورم به رحمت تو؛ پس به من پناه ده. خدایا مرا از آتش دوزخ دور گردان و وارد بهشت نما و مرا به پدرم، محمدصلی الله علیه وآله ملحق گردان!»
امام علی علیه السلام خطاب به او میفرمود: «خداوند به تو عافیت میدهد و تو را زنده نگه میدارد.» اما فاطمه علیها السلام در پاسخ او میفرمود: «ای ابو الحسن! بسیار نزدیك است كه من با خدای خود ملاقات نمایم.» (22)
- پاورقــــــــــــــــــــی
1) غافر/ 60.
2) اعراف/55.
3) همان/29.
4) همان/ 180.
5) مكارم الاخلاق، حسن بن الفضل الطبرسی، بیروت، مطبعة ثامن الحجج علیه السلام، 1426 ق، ج 2، ص 8.
6) بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1403 ق، ج 93، ص 302.
7) الكافی، محمد بن یعقوب الكلینی، دار الكتب الاسلامیة، 1388 ق، ج 2، ص 472.
8) مكارم الاخلاق، ج 2، ص 96.
9) تحف العقول، ابن شعبة الحرانی، قم، جامعه مدرسین، 1404 ق، ص 280.
10) الكافی، ج 2، ص 474.
11) بقره/186.
12) زمر/53.
13) بقره/268.
14) الكافی، ج 2، ص 243.
15) برداشتهایی از سیره حضرت امام خمینی رحمه الله، غلامعلی رجایی، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1378 ش، ج 3، ص 101، به نقل از: ربابه بافقی.
16) همان، صص 104 - 105، به نقل از: حجة الاسلام مسیح بروجردی.
17) همان، ص 106، به نقل از حجة الاسلام سید حمید روحانی.
18) همان، ص 106، به نقل از: آیة اللّه امامی كاشانی.
19) همان.
20) كشف الغمة فی معرفة الائمّة، علی بن عیسی الاربلی، قم، دار الكتب الاسلامیة، 1410 ق، ج 2، ص 25.
21) نهج الحیاة، ص 148.
22) بیت الاحزان، شیخ عباس قمی، قم، نشر ناصر، 1369 ش، ص 228.