آشنایی با اصطلاحات مدرنیته و مدرنیسم

واژه مدرن = modern، از ریشه لاتین «mode» به معنای نو، جدید، امروزی و كنونی است كه در مقابل قدیم و كهن به كار می‌رود. این اصطلاح در اواخر قرن 15 ولو به طور پراكنده مقارن با دوره رنسانس (عصر نوزایی) مطرح گشت و در مرحله بعدی، در قرن 16 و 17 وارد عرصه منازعات روشنفكری اروپای غربی شد.

الف. مدرنیته =modernity

مدرنیته به معنای تجدد، نوین و تازگی می‌باشد، كه اولین بار در آثار «ژان ژاك روسو» در قرن 18 به كار رفت و بعد از وی در آثار بسیاری از نویسندگان آن عصر متداول گشت.

مدرنیته در اصطلاح عبارت است از نوعی حالت و كیفیت، ویژگی و تجربه مدرن یا دوره مدرن، كه بیانگر تازگی، بداعت و نو بودن زمان حال به عنوان گسست یا انقطاع از گذشته، و ورود به «آینده‌ای‌» كه در حال ظهور است می‌باشد، و گستره آن با فكر یا ایده نوآوری، ابداع، ابتكار، تازگی، خلاقیت، پیشگامی، پیشرفت، ترقی، توسعه، رشد، تكامل، سلیقه و مد همراه است.

نقطه مقابل مدرنیته، گذشته گرایی، كهنه پرستی، ركود، عقب افتادگی، قدیمی بودن و... می‌باشد.

اصول و مؤلفه‌های مدرنیته

مدرنیته دارای اصول و پایه‌هایی است كه در ذیل به طور خلاصه به آنها اشاره می‌كنیم:

1. تجربه گرایی: یعنی توجه و اهتمام ویژه به شیوه تجربه برای مطالعه و تحقیق در علوم طبیعی و انسانی، بدون توجه به امور فلسفی و برهانی.

2. انسان مداری: یعنی اعتقاد به محوریت انسان در تمام عرصه‌ها.

3. عقل گرایی: به این معنا كه عقل مستقل از وحی و آموزه‌های الهی توان اداره زندگی بشر را دارد و انسان با استفاده از عقل خود قادر است تمام مسائل را درك نموده و به حل آنها بپردازد.

4. لیبرالیسم: به معنای آزادی خواهی خارج از چهارچوب دین.

5. رفاه و زندگی شهری: یعنی بالا رفتن سطح زندگی مادی و رفاه و اشاعه فرهنگ شهر نشینی.

6. رشد فناوری: توجه به رشد بی سابقه فناوری در تولیدات صنعتی و بروز شیوه‌های نو در تولیدات صنعتی.

7. دمكراسی یا برابر گرایی: یعنی باور به اینكه همه انسانها از هر نژاد و جنسیت و دین و مذهبی كه باشند، از هر نظر مساویند.

8. سرمایه داری: توجه به نظام سرمایه داری و اقتصاد بازار آزاد.

9. فرد گرایی: یعنی اصالت فرد و اعتقاد به تقدم فرد بر جامعه.

10. سكولاریسم: یعنی حاكمیت فرد علمی و غیر دینی، و به تبع آن منزوی شدن اقتدار دینی از عرصه‌های اجتماعی، وبه طور كلی شیوع یك فرهنگ مادی و این جهانی.

ب. مدرنیسم= modernism

مدرنیسم به معنای تجددگرایی، نوگرایی و جنبش نو می‌باشد.

در اصطلاح به اندیشه‌ها و شیوه‌هایی از زندگی یا سازمان اجتماعی مربوط می‌شود كه جایگزین اندیشه‌ها و شیوه‌های سنتی گردیده و همه جوانب زندگی، اعم از فردی و اجتماعی را در برگرفته است.

چالش اسلام با مدرنیته و مدرنیسم یك چالش جهانبینانه است. یك اندیشه دینی ناب، وحیانی، كامل، ماندگار و ثابت نمی‌تواند با یك الگوی نظری مادی غیر وحیانی موقت متغیر متكثر و متزلزل سر سازش داشته باشد.

گذشته از معنای عامی كه برای مدرنیسم بیان شد، این واژه در مقولات هنری بر معنای خاص نیز دلالت دارد، كه شامل سبكهای مختلف هنری و ادبی از قرن 19 به این طرف از جمله: شعر، داستان نویسی، نمایش نویسی، موسیقی، نقاشی، معماری و دیگر هنرهای مغرب زمین می‌شود.

تاریخچه مدرنیسم

جنبش نوگرایی در قرن 19 یعنی سال 1848 و سالهای دهه 1880 م پدید آمد. مدرنیسم در سراسر قاره اروپا گسترش یافت و در زمانهای مختلف و كشورهای مختلف به رونق و فعالیت خود رسید، نقطه اوج و تعالی نوگرایی به تایید اكثریت قریب به اتفاق نویسندگان و متفكران، سالهای 1910 تا 1930 است. این جنبش در روسیه در سالهای پیش از انقلاب روسیه، در آلمان در دهه 1890 و مجددا در سالهای پیش از جنگ جهانی اول، در انگلستان در سالهای پیش از جنگ؛ تقریبا از 1908، در آمریكا پس از 1912، و در فرانسه به صورت پراكنده و ضعیف مطرح گشت و پس از 1939 در سراشیبی قرار گرفت.

اصول و مؤلفه‌های مدرنیسم

مهمترین اصول و مؤلفه‌های مدرنیسم - كه برخی از برخی دیگر زاییده شده است - عبارت اند از:

الف. علم گرایی: یعنی الگو قرار دادن روش علوم تجربی در همه عرصه‌های معارف بشری و در تمام شئون زندگی.

ب. عقل گرایی: قبلا توضیح داده شد.

ج. انسان گرایی: مدرنیسم انسان را در جایگاهی می‌نشاند كه همه چیز باید در خدمت انسان قرار گیرد.

د. فردگرایی یا اصالت فرد: یعنی اعتقاد به تقدم فرد بر جامعه، به این معنا كه همه چیز نه فقط در خدمت انسان، بلكه در خدمت فرد انسانی است. در این تفكر حق اولا و با لذات مربوط به فرد است؛ لذا خواسته‌ها و امیال فرد را نمی‌توان به نفع جمع محدود كرد.

ه. دمكراسی یا برابرگرایی: توضیح این مورد قبلا گذشت.

و. لیبرالیسم: یعنی آزادی خواهی یا هواداری آزادی. لیبرالیسم یكی از شایع‌ترین و كهن‌ترین مكتبها و آموزه‌های فلسفی، سیاسی و اخلاقی دوران مدرن است.

ز. مادی گرایی (ماتریالیسم) : تقدم و اصالت امور و منافع مادی بر امور غیر مادی، به این معنا كه تنها ماده و آنچه از آن بوجود می‌آید از واقعیت و اصالت برخوردار است.

ح. پیشرفت باوری: باور به پیشرفت مستمر، بی وقفه و دائم قافله بشریت در طول تاریخ، و اعتقاد به پیشرفت و تكامل علوم تجربی، فناوری، اجتماعی و اخلاقی.

ط. احساس گرایی: در دیدگاه اخلاقی مدرن، عاطفه و احساس انسان به عنوان یگانه منشا داوری در مورد حسن و قبح اخلاقی و درستی و نادرستی افعال، شمرده می‌شود. بنابراین دیدگاه، انسان برای هدایت و رستگاری اخلاقی هیچ نیازی به یك منبع مافوق انسانی و فرا طبیعی (وحی) ندارد.

ی. سنت ستیزی: یعنی مخالفت با هر عرف دیرینه و آداب و رسوم، مگر آن آداب و رسومی كه با باز اندیشیها و معیارهای مدرن سازگاری داشته باشند.

ك. سكولاریسم: در اینجا به معنای اندیشه‌ای فراگیر است كه تا سر حد توان می‌خواهد به اتكای خرد و علم، نفوذ و تاثیر دین را از عرصه‌ها و نهادهای اجتماعی اعم از سیاست، تعلیم، تربیت، اخلاق، هنر و... بزداید. (1)

میان اصول، مؤلفه‌ها و آموزه‌های اسلامی با عناصری چون علم گرایی، مادی گرایی، انسان محوری، فردگرایی، سرمایه داری، فرهنگ این جهانی و دنیوی، نسبیت افراطی در اخلاق و غیره نمی‌توان هیچ گونه سازگاری، خویشاوندی و تناسبی برقرار ساخت

نقد و بررسی

چالش اسلام با مدرنیته و مدرنیسم یك چالش جهانبینانه است. یك اندیشه دینی ناب، وحیانی، كامل، ماندگار و ثابت نمی‌تواند با یك الگوی نظری مادی غیر وحیانی موقت متغیر متكثر و متزلزل سر سازش داشته باشد. هر چند اسلام استفاده از علوم تجربی را بلا اشكال می‌داند، ولی با پی ریختن و پرداختن یك جهان بینی براساس این نوع علوم موافق نیست، زیرا پی ریزی یك جهان بینی براساس این نوع علوم بی تردید به مادی گرایی و دنیازدگی می‌انجامد، و مستلزم انكار یا تردید یا بی اعتنایی به جهان ماوراء طبیعت و غیب می‌شود، در حالی كه اعتقاد به عالم غیب از امور اولیه دینی و از شرائط ایمان است. لذا میان اصول، مؤلفه‌ها و آموزه‌های اسلامی با عناصری چون علم گرایی، مادی گرایی، انسان محوری، فردگرایی، سرمایه داری، فرهنگ این جهانی و دنیوی، نسبیت افراطی در اخلاق و غیره نمی‌توان هیچ گونه سازگاری، خویشاوندی و تناسبی برقرار ساخت.

بنابراین مدرنیته و مدرنیسم با این اصول و مؤلفه‌ها، به هیچ وجه مورد تایید اسلام نیست.

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

1) منابع مورد استفاده در این باره عبارتند از:

- مدرنیته و مدرنیسم (مجموعه مقالاتی از 15 نظریه پرداز غربی) ، تدوین و ترجمه: حسینعلی نوذری، انتشارات نقش جهان، چاپ دوم، 1380.

- پیامدهای مدرنیت، آنتونی گیدنز، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، انتشارات نی، 1378.

- فرهنگ اندیشه نو، اولیو راستگی و آلن بولك، جمعی از مترجمان، انتشارات مازیار، چاپ دوم، تهران، 1378، ص 796.

- درآمدی بر مكاتب و اندیشه‌های معاصر، عبدالرسول بیات و همكاران، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی، چاپ اول، قم، 1381.

- نقد دینداری و مدرنیسم، محمد جواد لاریجانی، مؤسسه اطلاعات، تهران، 1376.

- صورتبندی مدرنیته و مدرنیسم، حسینعلی نوذری، انتشارات نقش جهان، تهران، 1379.

- معمای مدرنیته، بابك احمدی، نشر مركز، تهران، 1377.

641 دفعه
(0 رای‌ها)