مقدمه
1. سجده به معنای عام تجلّیگاه تذلّل و فروتنی موجودات در برابر معبود (آفریدگار جهان) است؛ چنان كه در فرهنگ قرآنی همه موجودات جهان هستی برای حق تعالی سجده میكنند. قرآن میفرماید: «وَللَّهِ یسْجُدُ مَنْ فِی السَّمواتِ وَ الْاَرْضِ» (1) ؛ «هر كه در آسمانهاو زمین است، برای خدا سجده میكند.»
در دیدگاه دینی، اظهار فروتنی و سجده «عبد» در برابر معبود، نقطه اوج در مسیر «عبودیت» به شمار میرود.
2. همه مسلمانان بدون هیچ اختلافی تنها به منظور ابراز تذلّل در مقابل پروردگار متعال و انجام فرمان او، و برای خشنودی و رضایت او «سجده» میكنند و پیشانی بر زمین میگذارند.
3. سجده به معنای ویژه آن كه در فقه و احكام عملی اسلام وارد شده، مورد اتفاق مسلمانان جهان است و از جمله موارد وجوبی آن در نماز است كه در هر ركعت از نمازهای واجب، انجام دو سجده واجب میباشد.
4. آیین مقدس اسلام كه كاملترین شرایع و ادیان پیشین و عصاره آنهاست، با تشریع نماز به حس فطری انسانها، جلوه خاصی بخشیده و چون نماز یك امر عبادی «توقیفی» است، طبعاً تمام خصوصیات آن در اختیار شارع مقدس است و در فقه امامیه ثابت شده است كه نمازگزار، تنها بر زمین (سنگ و خاك و یا روییدنی غیر خوردنی و پوشیدنی) باید سجده كند.
و از آنجا كه غالباً چنین شرطی (سجده بر سنگ و خاك و...) در خانهها و مراكزكار و در وسائل نقلیه فراهم نیست، لذا پیروان اهل بیت علیهم السلام، قطعه خاكی را در قالبهای خاصی به همراه خود نگه میدارند تا به هنگام نماز بر خاك سجده كنند و شرط لازم را تحصیل نمایند و این نه تنها بدعت نیست، بلكه انجام یك فریضه است.
5. میان دو جمله «السُّجُودُ عَلَیه؛ سجده بر آن» و «السُّجُودُ لَهُ؛ سجده برای آن» فرق روشنی است؛ اگر سجده بر چیزی میكنیم، معنایش این نیست كه آن چیز را میپرستیم.
به عبارت دیگر، بین جمله «السُّجُود للَّهِ» و «السُّجُودُ علی الاَْرض» تفاوت روشنی وجود دارد. برخی میان این دو تعبیر فرقی نمیگذارند و سؤال میكنند كه چرا شیعیان بر مهر سجده میكنند؟ آیا این شرك به خدا نیست؟
به طور مسلّم، معنا و مفاد «السُّجودُ لِلّه» این است كه «سجده برای خداست» در حالی كه معنای «السُّجُود علی الارض» آن است كه «سجده بر زمین صورت میگیرد» و سجده بر زمین (خاك و سنگ و گیاهان» معنایش پرستش آنها نیست، بلكه سجود و پرستش برای خدا به وسیله خضوع تا حد خاك است. بنابراین، «سجده بر تربت» غیر از «سجده برای تربت» است.
دلائل سجده بر زمین و گیاه
گاهی دیده میشود از طرف علماء وهّابی، و حتی بعضی از علماء دیگر اهل سنّت به شیعیان اشكال میگیرند كه چرا شیعه فقط به خاك و برخی گیاهان سجده میكند؟ به جهت پاسخ به این شبهه و اثبات حقّانیت عمل شیعه دلائلی را از منابع اهل سنّت میآوریم و ابتدا در پاسخ به این پرسش، یادآور میشویم:
همان گونه كه اصل یك عبادت باید از جانب شرع مقدس برسد، كیفیت اجزاء و شرائط آن نیز باید از جانب شارع مقدس اعلام شود و از آنجا كه رسول خداصلی الله علیه وآله پیام آور و مخبر صادق از طرف خداوند متعال است، لذا گفتار، رفتار، امضاء و رضایت او برای ما مكلّفین حجت است و ما باید به آنچه كه رسول خداصلی الله علیه وآله حكم و عمل كرده است، عمل كنیم و رسول خداصلی الله علیه وآله، به حكم قرآن كریم، بهترین اسوه و الگوی همه انسانهای وارسته است؛ چنان كه میفرماید:
«لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ یرْجُوا اللَّهَ وَالْیوْمَ الآْخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِیراً» (2) ؛ «همانا، پیامبر خداصلی الله علیه وآله برای شما اسوه و الگویی نیكو ست، برای كسانی كه به خداوند و روز رستاخیز، امیدوارند و خدا را بسیار یاد میكنند.»
از این رو، در مسئله سجده نیز پیش از هر چیز باید از سنت و سیره رسول خداصلی الله علیه وآله پیروی كنیم و سیره آن حضرت را سر مشق خود قرار بدهیم.
اكنون در پرتو روایات اسلامی - به ویژه احادیث كتب اهل سنّت - روش قولی و عملی رسول خداصلی الله علیه وآله را مورد بررسی قرار میدهیم كه هر دو حاكی از آن است كه پیامبرصلی الله علیه وآله بر زمین (خاك) و بر اشیاء ساخته شده از برخی گیاهان، مانند حصیر، سجده میكرده اند. و این درست همان راهی است كه شیعه به پیروی از رسول خداصلی الله علیه وآله میپیماید. بنابراین، سزاوار است روایات را در دو بخش ذیل تقسیم كنیم:
1. روایاتی كه حاكی از امر پیامبرصلی الله علیه وآله به سجده بر خاك است (سنت قولی).
2. احادیثی كه پیرامون سجده كردن خود پیامبرصلی الله علیه وآله بر زمین و اجزاء برخی گیاهان، مانند حصیر است (سیره عملی).
روایات دسته اول
الف. گروهی از محدثان اسلامی، از رسول خداصلی الله علیه وآله چنین روایت كرده اند كه فرمود:
«جُعِلَت لِی الْاَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً؛ (3) زمین سجده گاه و مایه پاكیزگی برای من قرار داده شده است.»
از آنجا كه این حدیث به طور متواتر در منابع شیعه و سنی نقل شده (4) و مورد قبول همه علماء مسلمان میباشد، به روشنی معلوم میگردد كه سطح زمین، اعم از: خاك، سنگ، ریگ و گیاه آن، اصل در سجود است و بدون عذر موجه نباید از آن، تعدّی كرد. و نیز از واژه «جَعَلَ» كه در اینجا به معنای تشریع و قانونگذاری است، به خوبی آشكار میشود كه این مسئله، یك حكم الهی برای پیروان آیین مقدس اسلام است و بدین ترتیب، مشروع بودن سجده بر زمین و اجزاء آن، ثابت میشود.
ب. از پیامبرصلی الله علیه وآله چنین نقل شده است كه:
روزی] حضرت مشاهده كردند كه «صُهیب» هنگام سجود، از خاك پرهیز میكند، فرمود:
«تَرِّبْ وَجْهَكَ یا صُهَیبُ» (5) ؛ صُهیب، صورت خود را بر خاك بگذار!»
ج.ام سلمه (همسر پیامبر) از آن حضرت روایت میكند كه فرمود:
«تَرِّبْ وَجْهَكِ للَّهِ ِ؛ (6) صورت خود را برای خدا، بر خاك بگذار!»
از واژه «ترّب» در سخن پیامبرصلی الله علیه وآله دو نكته روشن میشود: یكی آنكه باید انسان به هنگام سجده، پیشانی خود را به روی «تراب» یعنی خاك بگذارد و دیگر آنكه كلمه «ترّب» (كه از ماده «تراب» به معنای خاك است) صیغه امر است و فعل امر دلالت بر وجوب میكند.
د. پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله به «معاذ» فرمود: «عَفِّرْ وَجْهَكَ فِی التُّرابِ؛ (7) صورت خود را بر خاك بگذار!»
ه. پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله به شخصی به نام رباح فرمود:
«یا رِباحُ تَرِّبْ؛ (8) ای رباح! پیشانی خود را بر خاك بگذار!»
و. پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله فرمود: «هر گاه یكی از شما نماز گذارد، باید پیشانی و بینی خود را بر زمین نهد تا خضوع و تذلّل وی آشكار گردد.» (9)
از واژه «ترّب» و «عفّر» كه صیغه امر است، استفاده میشود كه هنگام سجده باید پیشانی را روی خاك گذاشت.
روایات دسته دوم
بعضی از احادیثی كه دلالت بر سیره و عمل پیامبرصلی الله علیه وآله در سجده بر زمین و اجزاء برخی از گیاهان، مانند حصیر دارند، عبارت اند از:
1. وائل بن حجر میگوید:
«رَأَیتُ النَّبِی صلی الله علیه وآله اِذا سَجَدَ وَضَعَ جَبْهَتَهُ وَ أَنْفَهُ عَلَی الأَرْضِ؛ (10) پیامبر وحی را دیدم كه هنگام سجده، پیشانی و بینی خود را بر زمین مینهاد.»
2. ابن عباس میگوید:
«اِنَّ النَّبِی صلی الله علیه وآله سَجَدَ عَلَی الْحَجَرِ؛ (11) پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله بر سنگ سجده كرد.»
3. احمد بن شعیب نسائی در سنن خود از ابو سعید خدری كه از صحابه پیامبر است، چنین حكایت میكند:
«با دو چشم خویش، اثر آب و گِل را بر پیشانی و بینی رسول خداصلی الله علیه وآله مشاهده كردم.» (12)
این روایت، التزام پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در سجده بر خاك را نشان میدهد كه حتی آن حضرت در روزهای بارانی نیز سجده بر خاك را ترك نمیكردند و بدون اینكه چیزی را بین زمین و پیشانی، واسطه قرار بدهند، بر خاك سجده میكردند و این اوج عبودیت و بندگی پیامر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه وآله را نسبت به خداوند عزیز و جلیل، میرساند.
4. انس بن مالك و ابن عباس و برخی از همسران پیامبرصلی الله علیه وآله مانند: عایشه وام سلمه و میمونه، چنین روایت كرده اند: «پیامبرصلی الله علیه وآله بر خمره (كه نوعی حصیر بود و از لیف درخت خرما ساخته میشد) سجده میكرد.» (13)
5. ابو سعید - از صحابه رسول خداصلی الله علیه وآله - میگوید:
«به محضر پیامبرصلی الله علیه وآله وارد شدم، در حالی كه بر حصیری نماز میگزارد.» (14)
و از طرفی گفتار و رفتار صحابه و تابعان پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نیز گویای سنت و سیره آن حضرت است.
6. در سنن كبری، بیهقی از امیر مؤمنان علی علیه السلام چنین روایت میكند:
«هر گاه یكی از شما سجده كند باید عمامه خود را از پیشانیش كنار زند.» (15)
7. جابر بن عبداللَّه انصاری میگوید: «با پیامبر گرامی نماز ظهر میگزاردم، مشتی سنگریزه برگرفته، در دست خود نگه داشتم تا خنك شود و به هنگام سجده پیشانی بر آنها گذاردم و این به خاطر شدت گرما بود.» (16)
8. رزین میگوید: «علی بن عبداللَّه بن عباس به من نوشت: لوحی از سنگهای كوه مروه را برای من بفرست تا بر آن سجده كنم.» (17)
9. ابی امیه میگوید: «ابوبكر بر زمین سجده میكرد (یا نماز میخواند)....» (18)
10. ابو عبیده میگوید: «ابن مسعود، جز بر زمین بر چیز دیگری سجده نمیكرد (یا نماز نمیگزارد.) « (19)
و در پایان به دو نمونه از روایت پیشوایان معصوم علیهم السلام كه قرین جدا ناپذیر قرآن میباشند، تبرّك میجوییم:
الف. امام صادق علیه السلام میفرماید: «اَلسُّجُودُ عَلَی الْاَرْضِ فَریضةٌ وَ عَلَی الْخُمْرَةِ سُنّةٌ؛ (20) سجده بر زمین، حكم الهی و سجده بر حصیر، سنت [پیامبر] است.»
ب. «عَنْ هِشامِ بْنِ الْحَكَمِ قالَ قُلْتُ لِأبی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام اَخبِرْنی عَمّا یجُوزُ السُّجُودُ عَلَیهَ وَ عَمّا لا یجُوزُ
قالَ السُّجُودُ لا یجُوزُ اِلاَّ عَلَی الْأرْضِ أَوْ ما اَنْبَتَتِ الاَْرْضُ اِلاَّ ما أُكِلَ أَوْ لُبِسَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِداكَ مَا الْعِلَّةُ فی ذلِكَ قالَ لِأَنَّ السُّجُودَ هُوَ الْخُضُوعُ للَّهِ ِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلا ینْبَغی أنْ یكُونَ عَلی ما یؤْكَلُ وَ یلْبَسُ لِأَنَّ اَبْناءَ الدّنْیا عَبیدُ ما یأكُلُونَ وَ یلْبَسُونَ و السَّاجِدُ فی سُجُودِهِ فی عِبادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلا ینْبَغی أَنْ یضَعَ جَبْهَتَهُ فی سُجُودِهِ عَلی مَعْبُودِ اَبْناءِ الدُّنْیا الَّذینَ اغْتَرَّوا بِغُرُورِها وَ السُّجُودُ عَلی الْاَرْضِ اَفْضَلُ لِأَنَّهُ أَبْلَغُ فِی التَّواضُعِ وَ الْخُضُوعِ للَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ (21)
هشام بن حكم میگوید: از امام صادق علیه السلام درباره آنچه سجده بر آنها صحیح است و آنچه صحیح نیست، پرسیدم. حضرت فرمود: سجده تنها باید بر زمین و آنچه میرویاند جز خوردنیها و پوشیدنیها - انجام گیرد. گفتم: فدایت گردم! سبب آن چیست؟ فرمود: سجده، خضوع و اطاعت برای خداوند عزیز و جلیل است و شایسته نیست بر خوردنیها و پوشیدنیها صورت پذیرد؛ زیرا دنیاپرستان، بردگان خوراك و پوشاك خودند، در حالی كه سجده كننده به هنگام سجده، در حال پرستش خدای عزیز و جلیل به سر میبرد. پس سزاوار نیست پیشانی خود را بر آنچه كه معبود دنیاپرستان فریب خورده دنیاست، قرار دهد و سجده كردن برزمین، بالاتر و برتر است؛ زیرا با فروتنی و خضوع در برابر خدای بزرگ، تناسب بیشتری دارد.»
این روایت، به روشنی گواه آن است كه سجده كردن بر خاك، تنها بدان جهت است كه چنین كاری با تواضع و فروتنی در برابر خداوند یگانه، سازگارتر است.
نتیجه
از مجموع روایات گذشته معلوم میشود كه نه تنها روایات اهل بیت علیهم السلام بلكه سنت رسول خداصلی الله علیه وآله و رفتار صحابه و تابعان آن حضرت بر لزوم سجده بر زمین و آنچه از آن میروید، (غیر از خوردنیها و پوشیدنیها) گواهی میدهد. علاوه بر آن، قدر مسلّم آن است كه سجده كردن بر خاك و اشیاء یاد شده جایز است، در حالی كه جایز بودن سجده بر سایر چیزها، مورد تردید و اختلاف است. بنابراین، به مقتضای احتیاط كه راه نجات و رستگاری است، سزاوار است در سجده كردن، بر خاك و چیزهای روییدنی اكتفا شود.
دو مناظره خواندنی
1. یكی از مراجع تقلید میگوید:
روزی در مسجد النّبی در مدینه، نماز صبح را به جا آورده و در آن روضه مقدّسه در كنار منبر نشسته بودم و آیاتی از قرآن را تلاوت میكردم. در این میان، یك نفر مرد شیعی به آنجا آمد و در طرف چپ من ایستاد و مشغول نماز شد. در جانب راست من، دو نفر كه ظاهراً از اهالی مصر بودند، به ستون مسجد تكیه داده و نشسته بودند. آن مرد شیعی، در بین نماز، دست در جیب خود كرد تا مهر تربت یا سنگی را در آورد و در سجود، بر آن سجده كند.
یكی از آن دو نفر كه به ستون تكیه كرده بودند، به رفیق خود گفت: «این عجمی را نگاه كن كه میخواهد بر سنگ سجده كند!»
مرد شیعی به ركوع رفت و پس از ركوع، بر سجده رفت و پیشانی خود را روی قطعه سنگی نهاد. ناگهان دیدم یكی از آن دو نفر با شتاب برخاست و به سوی آن مرد شیعی رفت تا به او اعتراض كند و سنگ را از زیر پیشانی او بردارد. قبل از آنكه به او برسد، دستش را گرفتم و به او گفتم:
چرا نماز مرد مسلمانی را باطل میكنی كه در این مكان شریف در كنار قبر منوّر رسول خداصلی الله علیه وآله نماز میخواند؟
گفت: او میخواهد روی سنگ سجده كند.
گفتم: مگر چه مانعی دارد كه او بر سنگ سجده كند؟ من هم بر سنگ سجده میكنم.
گفت: چرا و برای چه؟
گفتم: او شیعه و پیرو مذهب جعفری است. من هم معتقد به مذهب جعفری هستم. آیا جعفر بن محمد، امام صادق علیه السلام را میشناسی؟
گفت: آری.
گفتم: آیا او از اهل بیت رسول اكرم صلی الله علیه وآله است؟
گفت: آری.
گفتم: او رئیس و پیشوای مذهب ماست و میگوید: «سجده بر این فرشها و زیلوها جایز نیست، بلكه باید بر چیزهایی كه از اجزاء زمین است، سجده كرد.»
مرد سنّی اندكی سكوت كرد و سپس گفت: دین یكی است و نماز یكی است.
گفتم: اگر دین یكی است، نماز یكی است، پس چرا شما اهل تسنّن در نماز هنگام قیام چند گونه نماز میخوانید؛ بعضی از شما (مانند مذهب مالكی) دستهای خود را آزاد میگذارید و بعضی دیگر از شما دستها را به سینه میچسبانید، با اینكه دین یكی است و نمازی كه رسول خداصلی الله علیه وآله انجام میداد، به یك شكل بود. شما در پاسخ این سؤال میگویید: ابو حنیفه یا شافعی یا مالك، یا احمد بن حنبل، چنین و چنان گفته اند (با اشاره دست، چگونگی نماز آنها را به او فهماندم).
او گفت: آری، آنها چنین گفته اند.
گفتم: جعفر بن محمد، امام صادق علیه السلام رئیس مذهب ما كه اعتراف كردی او از خاندان رسالت است، به ما چنین فرموده است. با توجه به اینكه «اَهْلُ الْبَیتِ اَدْری بِمافِی الْبَیتِ؛ اهل خانه به آنچه كه در خانه هست، آگاهتر میباشند»، بستگان رسول خداصلی الله علیه وآله به دستورهای آن حضرت، از دیگران، با خبرتر هستند. آگاهی امام صادق علیه السلام به دستورهای پیامبرصلی الله علیه وآله، از ابو حنیفه بیشتر است. او میفرماید: باید در نماز بر اجزاء زمین، سجده كرد، ولی سجده كردن بر پشم و پنبه جایز نیست. اختلاف بین ما و شما همانند اختلاف خود شما در چگونگی دستها هنگام قیام نماز است، كه اختلافات در فروع دین است، نه در اصول دین و هیچ گونه ربطی به شرك ندارد.
سخن كه به اینجا رسید، همه كسانی كه از اهل تسنّن در آنجا بودند و مذاكرات ما را میشنیدند، مرا تصدیق و او را سرزنش كردند و به او گفتند: چرا به این مسلمانی كه طبق عقیده و مذهب خود، نماز خوانده، تندی كرده ای؟ و از من عذر خواهی كردند. (22)
به راستی چقدر كار علماء وهّابی شگفت آور است؛ آنها تصور میكنند كه شیعیان، تربت را میپرستند. بدین ترتیب، مردم عوام را فریفته، به آنها القاء میكنند كه سجده بر تربت حسینی یا سجده بر سنگ و چوب یا سایر اجزاء زمین، شرك است. ما از آنها میپرسیم: سجده بر سنگ یا مهری كه از خاك درست شده، با سجده بر فرش و حصیر، چه فرقی دارد كه شما سجده بر حصیر و فرش را شرك نمیدانید، ولی سجده بر سنگ و مهر را شرك میدانید؟
2. یكی از علماء اهل تسنّن كه از فارغ التحصیلان دانشگاه «اَلاَزهر» مصر است، به نام «شیخ محمد مرعی انطاكی» از اهالی سوریه، بر اثر تحقیقات دامنه دار به مذهب تشیع گرایید و در كتابی به نام «لماذا اخترت مذهب الشیعة» علل گرایش خود را با ذكر مدارك متقن ذكر كرد. در اینجا به یكی از مناظرات او با دانشمندان اهل تسنّن پیرامون سجده بر مهری كه از تربت حسینی است، توجه كنید:
محمد مرعی در خانهاش بود، چند نفر از دانشمندان اهل تسنّن كه بعضی از آنها از دوستان سابق او در دانشگاه الازهر بودند، به دیدار او آمدند و در آن دیدار، بحث و گفتگوی زیر رخ داد:
دانشمندان: شیعیان بر تربت حسینی سجده میكنند. آنها به همین علت كه بر مهر تربت حسینی سجده میكنند، مشرك هستند.
محمد مرعی: سجده بر تربت، شرك نیست؛ زیرا شیعیان بر تربت سجده میكنند، نه اینكه برای تربت سجده كنند. اگر به پندار شما به فرض محال، در درون آن تربت چیزی وجود دارد و شیعیان به خاطر آن چیز، آن راسجده میكنند، نه اینكه بر آن سجده نمایند، البته چنین فرضی شرك است، ولی شیعیان برای معبود خود كه خدا باشد، سجده میكنند. نهایت اینكه هنگام سجده برای خدا، پیشانی را بر تربت میگذارند.
به عبارت روشن تر: حقیقت سجده، نهایت خضوع در برابر خداست، نه در برابرمهر تربت.
یكی از حاضران (به نام حمید) : احسن بر تو كه تجزیه و تحلیل زیبایی كردی، ولی این سؤال برای ما باقی میماند كه چرا شما شیعیان، اصرار دارید كه بر تربت حسینی سجده كنید؟ چرا بر سایر چیزها سجده نمیكنید، همان گونه كه بر تربت سجده میكنید؟
محمد مرعی: اینكه ما بر خاك سجده میكنیم، براساس حدیثی است كه مورد اتفاق همه فرقههای اسلامی است كه پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: «جُعِلَتْ لِی الْاَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً؛ (23) زمین برای من سجده گاه و پاكیزه قرار داده شده است.»
بنابراین، به اتفاق همه مسلمین، سجده بر خاك خالص جایز است. از این رو، ما بر خاك سجده میكنیم.
حمید: چگونه مسلمانان بر این امر اتفاق نظر دارند؟
محمد مرعی: هنگامی كه رسول خداصلی الله علیه وآله از مكه به مدینه هجرت كرد، در همان آغاز، به ساختن مسجد دستور داد، آیا این مسجد فرش داشت؟
حمید: نه، فرش نداشت.
محمد مرعی: پس پیامبرصلی الله علیه وآله و مسلمانان بر چه چیزی سجده میكردند؟
حمید: بر زمینی كه از خاك، فرش شده بود، سجده میكردند.
محمد مرعی: بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله مسلمانان در عصر خلافت ابو بكر و عمر و عثمان بر چه چیزی سجده میكردند؟ آیا مسجد فرش داشت؟
حمید: نه، فرش نداشت. آنها نیز بر خاك زمین مسجد سجده میكردند.
محمد مرعی: بنابراین، به اعتراف شما، پیامبرصلی الله علیه وآله در همه نمازهای خود بر زمین سجده كرده است. مسلمانان در عصر او و در عصر بعد از او نیز چنین بودند. روی این اساس، قطعاً سجده بر خاك صحیح است.
حمید: اشكال من این است كه شیعیان تنها بر خاك، سجده میكنند، آن هم خاكی كه از زمینی گرفته و به صورت مهر درآورده اند. آن را در جیب خود مینهند و با خود حمل میكنند و در زمین دیگر مینهند و بر آن سجده میكنند.
محمد مرعی: اولاً به عقیده شیعه، سجده بر هر گونه زمین، خواه سنگ فرش باشد و خواه زمین خاكی باشد، جایز است.
ثانیاً نظر به اینكه شرط است محل سجده پاك باشد، پس سجده بر زمین نجس جایز نیست. از این رو، قطعهای از گِل خشكیده (به نام مهر) را كه از خاك پاك تهیه شده، با خود حمل میكنند تا در نماز بر خاكی كه مطمئناً پاك و تمیز است، سجده كنند، با علم به اینكه آنها سجده بر خاك یا زمینی را كه نجس بودن آن را نمیدانند، جایز میدانند.
حمید: اگر منظور شیعه، سجده بر خاك پاك خالص است، چرا مقداری از خاك را حمل نمیكنند، بلكه «مُهر» حمل میكنند؟
محمد مرعی: نظر به اینكه حمل خاك موجب آلودگی لباس میشود و خاك را در هر جا بگذارند، طبعاً دست و لباس، خاك آلود میشود، شیعیان همان خاك را با آب میآمیزند و گِل میكنند و سپس همان گل در قالب زیبا، خشك میشود و به صورت مُهر در میآید كه دیگر حمل آن، زحمت نیست و موجب خاك آلودگی لباس و دست نخواهد شد.
حمید: چرا شما بر غیر خاك، مانند حصیر و قالی و زیلو و... سجده نمیكنید؟
محمد مرعی: گفتیم غرض از سجده، نهایت خضوع در برابر خداست، اینك میگوییم: سجده بر خاك، خواه خشكیده (مُهر) و خواه نرم، دلالت بیشتری بر خضوع در برابر خدا دارد؛ زیرا خاك، ناچیزترین اشیاء است و ما بالاترین عضو بدن خود (یعنی پیشانی) را بر پایینترین چیز (خاك) در حال سجده مینهیم تا با خضوع بیشتر، خدا را عبادت كنیم. از این رو، مستحب است كه جای سجده پایینتر از جای دستها و پاها باشد تا بیانگر خضوع بیشتر گردد و همچنین مستحب است در سجده، سر بینی بر خاك نهاده شود تا دلالت بیشتر بر خضوع داشته باشد. بنابراین، سجده بر قطعهای از خاك خشكیده (مُهر) ، بهتر از سجده بر سایر اشیائی است كه سجده بر آنها رواست؛ چرا كه اگر انسان در سجده پیشانی خود را بر روی سجّاده گران قیمت یا بر قطعه طلا و نقره و امثال آنها و یا بر قالی و لباس گران بها بگذارد، از تواضع و خضوعش كاسته میشود و چه بسا هیچ گونه دلالتی بركوچكی بنده در برابر خدا نداشته باشد.
با این توضیح: آیا كسی كه سجده بر خاك خشكیده (مُهر) میكند تا تواضع و خضوعش در پیشگاه خدا رساتر باشد، مشرك و كافر خواهد بود، ولی سجده بر چیزی (مانند قالی و...) كه زداینده تواضع است، تقرّب به خدا است؟ هر كس چنین تصور كند، تصور باطل و بی اساسی كرده است.
حمید: پس این كلمات چیست كه بر روی مهرهایی كه شیعه بر آنها سجده میكند، نوشته شده است؟
محمد مرعی: اولاً همه تربتها دارای نوشته نیست، بلكه بسیاری از آنها بدون نوشته است.
ثانیاً در بعضی از آنها نوشته شده «سُبْحانَ رَبِّی الْاَعْلی وَ بِحَمْدِهِ» كه اشارهای به ذكر سجده است ودر بعضی نوشته شده كه این تربت از زمین كربلاگرفته شده. تو را به خدا سوگند! آیا این نوشتهها موجب شرك است؟ و آیا این نوشتهها تربت را از خاكی كه سجده بر آن صحیح میباشد، خارج میكند؟
حمید: نه، هرگز موجب شرك و عدم جواز سجده بر آن نیست، ولی یك سؤال دیگر دارم وآن اینكه در تربت زمین كربلا، چه خصوصیتی وجود دارد كه بسیاری از شیعیان، مقید هستند تا بر تربت حسینی، سجده كنند؟
محمد مرعی: رازش این است كه در روایات ما از امامان اهل بیت علیهم السلام نقل شده كه ارزش سجده بر تربت امام حسین علیه السلام از سایر تربتهای دیگر بیشتر است.
امام صادق علیه السلام فرمود: «اَلسُّجُودُ عَلی تُرْبَةِ الْحُسَینِ علیه السلام یخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْعَ؛ (24) سجده بر تربت حسین علیه السلام حجابهای هفتگانه را میشكافد. یعنی موجب قبولی نماز و صعود آن به سوی آسمان میگردد.
نیز روایت شده كه «آن حضرت فقط بر تربت حسین علیه السلام سجده میكرد، به خاطر تذلّل و كوچكی در برابر خدای بزرگ.» (25)
بنابراین، تربت حسین علیه السلام دارای یك نوع برتری است كه در تربتهای دیگر، آن برتری نیست.
حمید: آیا نماز بر تربت حسین علیه السلام موجب قبول شدن نماز در پیشگاه خدا میشود، هر چند باطل باشد؟
محمد مرعی: مذهب شیعه میگوید: نمازی كه فاقد یكی از شرائط صحّت باشد، باطل است و قبول نخواهد شد، ولی نمازی كه دارای همه شرائط صحت است، اگر در سجدهاش بر تربت امام حسین علیه السلام سجده گردد، موجب ارزش و ثواب بیشتری خواهد شد.
حمید: آیا زمین كربلا از همه زمینها، حتی از زمین مكّه و مدینه برتر است تا گفته شود كه نماز بر تربت حسین علیه السلام از نماز بر همه تربتها برتر میباشد؟
محمد مرعی: چه مانعی دارد كه چنین خصوصیتی را خداوند در تربت زمین كربلاقرار داده باشد.
حمید: زمین مكه كه همواره از زمان آدم علیه السلام تاكنون، جایگاه كعبه است و زمین مدینه كه جسد مطهّر پیامبرصلی الله علیه وآله را در بر گرفته است، آیا مقامی كمتر از مقام زمین كربلا دارند؟ این عجیب است! آیا حسین علیه السلام بهتر از جدّش پیامبرصلی الله علیه وآله است؟
محمد مرعی: نه هرگز، بلكه عظمت و شرافت حسین علیه السلام به خاطر عظمت مقام و شرافت رسول خداصلی الله علیه وآله است، ولی راز اینكه خاك كربلا برتری یافته، این است كه امام حسین علیه السلام در آن سرزمین در راه دین جدّش به شهادت رسیده است. مقام حسین علیه السلام جزئی از مقام رسالت است، ولی نظر به اینكه آن حضرت و بستگان و یارانش، در راه خدا و برپاداری اسلام و استواری اركان دین و حفظ آن از بازیچه هوسبازان، جانبازی كرده و به شهادت رسیده اند، خداوند متعال به خاطر آن، سه ویژگی به امام حسین علیه السلام داده است:
1. دعا در زیر قبّه مرقد شریفش به استجابت میرسد؛
2. امامان، از نسل او هستند؛
3. در تربت او، شفا هست.
آیا اعطاء چنین خصوصیتی به تربت حسین علیه السلام اشكالی دارد؟ و آیا معنی اینكه بگوییم: زمین كربلا از زمین مدینه برتری دارد، این است كه بگوییم: امام حسین علیه السلام بر پیامبرصلی الله علیه وآله برتری دارد تا شما به ما اشكال كنید؟
احترام به تربت حسین علیه السلام احترام به خدا و جدّ امام حسین علیه السلام، یعنی رسول خداصلی الله علیه وآله است.
محمد مرعی مینویسد: وقتی كه سخن به اینجا رسید، یكی از حاضران كه قانع شده بود، در حالی كه شادمان بود، برخاست و بسیار سخن مرا ستود و از من تمجید كرد و كتابهای شیعه را از من درخواست كرد و به من گفت: «گفتار تو بسیار به جا و شایسته است. من خیال میكردم كه شیعیان، حسین علیه السلام را برتر از رسول خداصلی الله علیه وآله میدانند، اكنون حقیقت را دریافتم و از بیانات زیبا و گویای شما سپاسگزارم. از این پس، خودم مهری از تربت كربلا را همراه خود بر میدارم و بر آن نماز میخوانم. (26)
- پاورقــــــــــــــــــــی
1) رعد/ 15.
2) احزاب / 21
3) صحیح بخاری، با مقدمه شیخ احمد محمد شاكر، انتشارات دار الجیل، بیروت، الجزء الاول، ج 1، باب تیمم، ص 91.
4) جهت اطلاع بیشتر به كتاب «سیرتنا و سنتنا» مرحوم علامه امینی، ص 126 مراجعه شود.
5) المصنف، لابی بكر عبدالرزاق بن همام الصّنعانی، با تعلیق حبیب الرحمن الاعظمی، من منشورات المجلس العلمی، ج 1، ص 391، ح 1528.
6) كنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، علی المتقی الهندی، مؤسسه الرسالة، بیروت، الطبعة الخامسة، 1405 ق، 1985 م، ج 7، ص 465، ح 19809.
7) ارشاد الساری، لشرح صحیح البخاری، شهاب الدین القسطلانی القاهری الشافعی، بهامشة صحیح مسلم بشرح النّووی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ج 1، ص 405؛ صحیح البخاری بشرح الكرمانی، ج 4، كتاب الصلاة، ص 45، ذیل حدیث 375.
8) الاصابه فی تمییز الصحابة، لابن حجر العسقلانی، دارالكتب العربی، بیروت، ج 1، ص 490، شماره 2562.
9) اِذا صَلّی أَحَدُكُمْ فَلْیلْزَمُ جَبهَتَهَ وَ أَنْفَهَ الْأَرْضَ حَتّی تَخْرُجَ مِنْهُ الْرَّغْمَ.» (النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، لابن اثیر، مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، 1364، ج 2، ص 238.)
10) احكام القران، لابی بكر احمد بن علی الرازی الجصّاص الحنفی، دار الكتاب العربی، بیروت، ج 3، ص 209.
11) سیرتنا و سنتنا، علامه امینی، الطبعة الثانیة، سنة 1368، طهران، ص 126، به نقل از صحیح البخاری، ج 1، ص 163؛ سنن بیهقی، ج 2، ص 102.
12) بَصَرْتُ عَینای رَسُولَ اللَّه صلی الله علیه وآله عَلی جَبینهِ وَ أَنْفِهِ أَثَر الْمَاءِ وَ الطّینِ.» (سنن النسائی، بشرح جلال الدین سیوطی، و حاشیة الامام السندی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 2، ص 208، السجود علی جبین.
13) عَنْ مَیمُونةَ قَالَتْ كَانَ النَّبِی صلی الله علیه وآله یصلِّی عَلی الْخُمْرَةِ.» (فتح الباری، للعسقلانی الشافعی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1402 ق، ج 1، ص 390.)
14) قالَ أبوسَعیدٍ: دَخَلْتُ عَلی رَسُولِ اللَّه صلی الله علیه وآله وَهُوَ یصَلّی علی حصیرٍ.» (السنن الكبری، للبیهقی، دارالصادر، بیروت، طبع اول، سنة 344 ق، ج 1، ص 212.)
15) اِذا كَانَ أَحَدُكُمْ یصَلّی فَلْیحسُرِ الْعِمامَةَ عَنْ جَبْهَتِهِ.» (السنن الكبری، للبیهقی، با پاورقی الجوهر النّقی، دارالمعرفة، بیروت، ج 2، ص 105.)
16) كُنْتُ أُصَلّی الظُّهْرَ مَعَ رَسُول اللَّهِ صلی الله علیه وآله فَآخُذُ قَبْضَةً مِن الْحصاءِ لِتَبْرِد فی كَفّی أَضَعَهَا لِجَبْهَتِی أَسْجُدُ عَلیهَا لِشِدّةِ الْحَرّ.» (السنن الكبری، للبیهقی، دار صادر، بیروت، سنة 1344 ق، الطبعة الاولی، ص 439، كتاب الصلوة، باب ما روی فی التعجیل بها فی شدّة الحر.)
17) كَتَبَ اِلَی عَلی بْنُ عَبَّاسٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ، أنْ ابْعَثْ اِلی بِلَوحٍ مِنْ اَحْجارِ الْمَروةِ أسْجُد عَلَیهِ.» (اخبار مكة (ازرقی) ، ج 3، ص 151، به نقل از «رزین.»)
18) اِنَّ أبابَكْرَ كَانَ یسْجُدُ أوْ یصَلّی عَلَی الْأرْضِ...» (المصنف، لابی بكر عبدالرزاق بن همام الصّنعانی، با تعلیق حبیب الرحمن الاعظمی، من منشورات العلمی، ج 1، ص 397، ح 1552.)
19) اِنَّ ابْنَ مَسْعُودٍ لایسْجُدُ - أوْ قالَ: لایصَلّی - اِلّا عَلَی الْارَضِ.» (همان مدرك، ح 1553.)
20) وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، كتاب الصلوة، ابواب ما یسجد علیه، ج 3، ص 593، ح 7.
21) بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، مؤسسة الوفاء، بیروت، چاپ دوم، 1403، ه، 1983 م، ج 82، ص 147، به نقل از علل الشرائع، ج 2، ص 30.
22) صد و یك مناظره جالب و خواندنی، محمد محمدی اشتهاردی، دفتر نشر اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1372، انتشارات علامه، صص 198 - 201، به نقل از الاحتجاجات العشرة مع العلماء، فی المكة و المدینة، صص 13 - 15.
23) صحیح بخاری، الجزء الاول، ج 1، باب تیمم، ص 91.
24) بحار الانوار، ج 85، ص 153.
25) همان، ص 158؛ ارشاد القلوب، ص 141.
26) لماذا اخترت مذهب الشیعة، الشیخ محمد مرعی الانطاكی، مركز النشر التابع لمكتب الاعلام الاسلامی، 1417، ق، 1375 ش، صص 464 - 475، اقتباس ترجمه از یكصد مناظره جالب وخواندنی، ص 211.