آخرین تصاویر مذهبی

آخرین فیلم های مذهبی

آموزش تصویری احکام - آموزش وضو، نماز، غسل، تیمم و...

آموزش تصویری احکام - آموزش وضو، نماز، غسل، تیمم و...

در آموزشی نوشته شده در پنج شنبه, 23 آذر 1402
مجموعه تصویری احکام شامل آموزش مطهرات، نجاست و نجس شدن چیزهای پاک، تطهیر لباس، پارچه، فرش و دیگر اشیا، آموزش وضو، آموزش نماز، آموزش غسل، تیمم، احکام محتضر، آموزش کفن…
دانلود مجموعه سخنرانی های  تصویری از مرحوم دولابی

دانلود مجموعه سخنرانی های تصویری از مرحوم دولابی

در بزرگان و شخصیت ها نوشته شده در سه شنبه, 21 آذر 1402
دانلود مجموعه سخنرانی ها و نکات اخلاقی از مرحوم دولابی با موضوعات: رزق و روزی انسان، دوست داشتن، قلب مومن، گرفتاری بشر، رحمت الهی و ... شامل 10 فایل تصویری
دانلود مجموعه نماهنگ ها و تصاویر جدید ویژه فلسطین و غزه

دانلود مجموعه نماهنگ ها و تصاویر جدید ویژه فلسطین و غزه

در انقلاب، دفاع مقدس، مقاومت نوشته شده در چهارشنبه, 08 آذر 1402
دانلود و تماشای مجموعه نماهنگ های جدید ویژه فلسطین و غزه
مجموعه نماهنگ ها و مداحی های جدید ویژه ایام فاطمیه - تنظیم استودیویی

مجموعه نماهنگ ها و مداحی های جدید ویژه ایام فاطمیه - تنظیم استودیویی

در مداحی تصویری نوشته شده در چهارشنبه, 08 آذر 1402
دانلود و تماشای مجموعه مداحی های جدید ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با تنظیم استودیویی
مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم | تنظیم استودیویی

مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم | تنظیم استودیویی

در مداحی تصویری نوشته شده در یکشنبه, 19 تیر 1401
مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم با تنظیم استودیویی
مجموعه نماهنگ های زیبا ویژه عید غدیر | هدیه اسباب بازی | نادعلی ...

مجموعه نماهنگ های زیبا ویژه عید غدیر | هدیه اسباب بازی | نادعلی ...

در مداحی تصویری نوشته شده در یکشنبه, 19 تیر 1401
مجموعه کلیپ های تصویری زیبا ویژه عید غدیر خم با کیفیت بالا

آخرین مطالب سایت

فعالیتهای امام مجتبی‌ علیه‌ السلام پیش از امامت

اشاره

سوگمندانه باید گفت آگاهیهای عمومی ما دربارة سبط اکبر رسول خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در برخی زاویه‌های زندگانی پربرکت ایشان بسیار محدود است و همانگونه که گاه شناخت امام حسین‌علیه‌السلام خلاصه در قیامش می‌شود، شناخت امام مجتبی‌علیه‌السلام نیز خلاصه در دورة کوتاه خلافت و صلح تحمیلی ایشان در بدو امامتشان می‌گردد. این مقاله روی‌آوردی به تلاشهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی امام‌علیه‌السلام پیش از امامت ایشان دارد.

الف. فعالیتهای سیاسی‏

دوران 25 ساله کنار گذاشتن امام علی‌علیه‌السلام، بر آن حضرت و خاندانشان بسیار سخت بود. امام مجتبی‌علیه‌السلام در این دوران، مادر بزرگوارش را نیز از دست داد. امام علی‏‌علیه‌السلام و اهل‏بیت گرامیشان، از دور نظاره‏گر تحولات جامعه مسلمانان بوده و در مورد مسائل کلّی مربوط به اعتلاء جامعه اسلامی مساعدت می‏نمودند. امام حسن‏‌علیه‌السلام نیز از خیرخواهی و فعالیتهای سودمند به حال مسلمانان و خدمت‏گزاری به دین اسلام فروگذار نمی‏کرد، تا اینكه پدر بزرگوارشان به خلافت رسیدند. فعالیتهای امام حسن‏‌علیه‌السلام در این دوران، به قرار زیر است:

1. بسیج مردم برای شركت در جنگ جمل‏

ناتوانی شدید عثمان در حاكمیت، و گسترش تبعیضها، قومیت‌گراییها، بخششهای بی‌حساب و كتاب از بیت المال و ده‏ها مشكل دیگر سبب شد تا جبهه‏ای معترض و عدالت‏خواه از مردم مدینه در برابر او صف آرایی كنند. عثمان به تحریك شماری از عناصر سودجو و فرصت طلب مانند طلحه، زبیر و عمروعاص كشته شد و خلافت به علی‌علیه‌السلام رسید. علی‌علیه‌السلام با وجود اینكه او را حاكمی عادل نمی‏دانست؛ ولی از فتنه قتل او نیز ناخشنود بود؛ زیرا می‏دانست این آشوب، آشوبهای دیگری در پی خواهد داشت. امام‌علیه‌السلام در ماجرای قتل عثمان به مردم گوشزد می‌کرد که هركس در زمان خلافت عثمان، به او چیزی بخشیده شده، باید آن را به بیت المال باز گرداند. (1) و عملکرد او را به شدت زیر سؤال می‌برد. (2)

اینكه امام علی‌علیه‌السلام در ماجرای قتل عثمان، موضعی شفاف از خود نشان نداد، دستاویزی شد برای عناصر سودجو تا بهانه‏هایی برای قدرت‏طلبی به كار گیرند. امام علی‌علیه‌السلام حكومت خود را با عدالت پیش می‏برد و آنان كه به زر اندوزیهای زمان عثمان، خو كرده بودند و همانانی كه مردم را به قتل او تشویق می‏كردند، پس از مدتی كه اوضاع را به فراخور حال خود ندیدند، پیراهن خونین عثمان را دستاویز مقاصد پلید خود ساختند. در بصره به اخلالگری و آشوب‏طلبی دست زدند. امام‌علیه‌السلام فرزند بزرگ خود امام حسن‏‌علیه‌السلام را برای جلب مشاركت مردم در ستیز با پیمان شكنان به كوفه فرستاد. (3) وقتی مردم او را دیدند كه می‏خواهد برای آنان سخنرانی كند، زیر لب می‏گفتند: «خدایا! زبانِ زادة دختر پیامبرمان را گویا گردان.»

امام مجتبی‌علیه‌السلام به سبب بیماری كه داشت، به ستونی تكیه كرد و سخنان بسیار شیوا و رسایی ایراد كرد. امام‌علیه‌السلام پس از سپاس و ستایش به درگاه خداوند فرمود:

«ایّها الناسُ! أُجیبُوا دَعوَةَ أمیرِکُم وَ سیروا إلی إخوانِکم... فَأُجیبُوا دَعوَتَنا وَ أَعینُونا عَلَی مَا ابتَلینا و ابتَلیتُم و أنَّ أمیرَالمؤمنین یقُولُ: قَد خَرجتُ مَخرَجی هَذا ظالماً أو مَظلوماً و أَنّی أَذکرُ اللهَ رجلاً رَعَی حَقَّ اللهِ إلاّ نَفَرٌ فإنْ کنتُ مظلوماً أعَانَنی و إنْ کنتُ ظالماً أخذ. واللهِ إنّ طَلحةَ و الزُّبیرَ لَأولُّ مَن بَایَعَنی وَ أولُّ مَن غَدَرَا؛ (4) ‌ای مردم! دعوت پیشوایتان را اجابت کنید و به سوی برادرانتان حرکت کنید. پس دعوتمان را پاسخ گویید و ما را در آنچه بدان گرفتار شده‌ایم و بدان گرفتار شده‌اید، یاری رسانید. امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام می‏فرماید: «كه من از منزلگاه خویش خارج شده‌ام، حال یا ظالمم یا مظلوم. [بدانید] من بسان مردی هستم که حق خدا را [حتی] اگر تنها بماند، رعایت خواهد کرد. پس اگر مظلوم بودم یاریم کنید و اگر ظالم هستم، تسلیم [شما]؛ به خدا [قسم] طلحه و زبیر اول کسی بودند که با من بیعت کردند و اول کسی بودند که دغل کردند.» [وپیمان شکستند].»

امام‌علیه‌السلام با کلامی آتشین با مردم سخن گفت و مردم پس از شنیدن سخنان، این آمادگی خود را برای شركت در جنگ و یاری علی‌علیه‌السلام اعلام كردند و امام مجتبی‏‌علیه‌السلام توانست سپاه انبوهی را برای جنگ در ركاب علی‌علیه‌السلام گرد آورد.

2. شركت در جنگ جمل

امام مجتبی‌علیه‌السلام در جنگ جمل حضوری چشم‌گیر و شجاعانه داشت و ضربه نهایی را با نحر كردن شتر عایشه به انجام رسانید و جنگ را به سود امیرالمؤمنین پایان داد.

3. بسیج مردم برای شركت در جنگ صفین

آتش جنگ جمل فروكش نكرده بود كه زمزمه‏هایی ناآشنا در برپایی فتنه خونین دیگری از آن سوی مرزها به گوش رسید. معاویه و همدستانش سرگرم تجهیز سپاه و جمع آوری نیرو برای جنگ با علی‌علیه‌السلام بودند. خبر به امیرالمؤمنین‏‌علیه‌السلام رسید. آن حضرت، فرزندش امام مجتبی‌علیه‌السلام را مأمور كرد تا برای مردم سخنرانی كند و آنان را برای دفاع در برابر مهاجمان زرپرست و زورمدار تشویق كند. امام مجتبی‌علیه‌السلام در حضور پدر، سخنان رسا و شیوایی بیان نمود و پس از حمد و ستایش خداوند، مردم را به جنگ با معاویه تشویق كرد. در بخشی از خطبه امام‌علیه‌السلام آمده است:

«لَم یَجتَمعْ قَومٌ قطّ عَلَی أمرٍ واحدٍ إلاّ اشتَدَّ أمرَهُم وَ استُحکِمَت عَقدَتُهُم فَاحتَشِدُوا فِی قِتَالِ معاویةَ وَ جُنُودِهِ فَإنّهُ قَد حَضِرَ وَ لا تَخاذَلُوا فإنَّ الخِذلانَ یَقطَعُ نِیاطَ القلبِ وَ إنَّ الإقدامَ عَلَی الأسِنَّةِ نجدة و عصمة لأنّه لَو یَمتَنعُ قَومٌ قطّ إلاّ رَفَعَ اللُه عَنهُم العِلَّةَ وَ کَفَاهُم جَوائِحَ الذِّلَّةَ وَ هَداهُم مَعالِمَ المِلَّةَ؛ (5) همانا هیچ ملتی بر كاری اجتماع نكردند [و یكپارچه نشدند]؛ مگر آنكه بدان قدرت یافتند و پیوندشان استوار گردید. پس برای نبرد با معاویه و لشکرش بسیج گردید؛ زیرا او اینك آماده شده است و نبرد را رها نکنید كه آن، رشته پیوند قلبها [و همبستگی‏تان] را از میان می‏برد به‏درستی که دست بردن به سلاح و سرنیزه، بزرگی و پاکی است؛ زیرا هرگز قومی پایداری نكردند، مگر آنكه خداوند [به بركت این پایداری]، مریضی را از ایشان برگرفت و آنان را از سختیها و خواریها نگاه داشت و به سوی نشانه‏های دینداری هدایتشان كرد.»

4. شركت در جنگ صفین و فرماندهی نظامی‏

متأسفانه برخلاف خواست امام علی‌علیه‌السلام بهترین لحظه‏های خلافتش، صرف جنگی طولانی گردید؛ در حالی كه این دوران درخشان می‏توانست صرف عمران و آبادانی و تحقق برنامه‌ریزیهای حكومت علوی گردد. امام مجتبی‏‌علیه‌السلام در جنگ صفّین از سوی امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام دستور یافت كه سمت فرماندهی میمنه (6) لشكر را برعهده گیرد. (7) امام مجتبی‏‌علیه‌السلام در ركاب پدر، دلاورانه شمشیر می‏زد و حمله می‏كرد. وقتی علی‏‌علیه‌السلام رزمِ نمایان او را دید كه چگونه به قلب دشمن حمله‌ور می‏شود، برای محافظت از جان او و برادرش حسین‌علیه‌السلام، دستور داد تا آنان را به عقب برگردانند. امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام دستور داد تا آنان را از جنگ بازدارند كه جانشان به خطر نیفتد. (8)

در گرما گرم جنگ، معاویه جنگیدن امام مجتبی‌علیه‌السلام را كه دید، خواست تا سیاست پلید و همیشگی‌اش را دربارة امام حسن‏‌علیه‌السلام به كار گیرد. از اینرو، كوشید تا ایشان را با وعده‏های پوشالی از میدان به در كند. به همین منظور، عبیدالله بن عمر - فرزند كوچك خلیفه دوم و از یاغیان آزاد شده امت عثمان - را به میدان جنگ فرستاد تا امام حسن‌علیه‌السلام را با وعده خلافت و دیگر بهانه‏ها از میدان به در كند. وقتی عبیدالله، امام مجتبی‌علیه‌السلام را مشغول كارزار دید، نزدیك رفت و گفت: «با تو كاری دارم.» امام‌علیه‌السلام دست از جنگ كشید و نزدیك آمد. عبیدالله پیشنهاد معاویه را به امام‌علیه‌السلام رسانید. امام‌علیه‌السلام با تندی فرمود:

«لَکَأنّی أنظُرُ إلیکَ مَقتولاً فی یَومِک أو غَدِکَ أما الشیطانُ قَد زَیَّنَ لَکَ وَ خَدَعَکَ حتی أخرجَکَ مُخلِقاً بالخُلُوقِ؛ گویی می‏بینمت كه امروز یا فردا كشته خواهی شد؛ ولی شیطان فریبت داده و این كار را برایت زیبا نموده است تا روزی كه [به خون] رنگینت کند.»

عبید الله شگفت‌زده و ناامید و سرافكنده به سوی خیمه‌گاه بازگشت. معاویه با دیدن حالت او، خود به جواب پی برد و گفت: «[ناراحت مباش‏] او پسر علی‌علیه‌السلام است.» (9)

5. سخنگوی علی‌علیه‌السلام در ماجرای حكمیت

جنگ صفین طولانی شده بود و بی‌نتیجه پیش می‏رفت. علی‌علیه‌السلام دست از حقیقت بر نمی‏داشت و معاویه بر سخن باطل خود پای می‏فشرد. جنگ، جنگ حق و باطل بود و هر دو در شعار خود سرسختی نشان می‏دادند. تا آنجا كه نوشته‏اند این جنگ نزدیك به یك سال و نیم به درازا كشید.

سرانجام تا پیروزی لشكر حق، تنها چند ضربه شمشیر دیگر نیاز بود؛ به دستور معاویه قرآنها را بر سر نیزه‏ها كردند و كتاب خدا را بازیچة دنیاپرستی و قدرت‏طلبی خود قرار دادند. در نتیجه در سپاه امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام دو دستگی افتاد و چشمهای ظاهربین و نیز بازوان خسته از جنگ، شمشیرها را زمین گذاشتند و امام‌علیه‌السلام را به پذیرش حكمیت وادار كردند. بدین ترتیب به راحتی حضرت علی‌علیه‌السلام از خلافت كنار گذاشته شد. دیری نپایید كه این اشتباه بزرگ و جبران‏ناپذیر برای همگی به اثبات رسید. از اینرو، به سختی ابراز پشیمانی كردند و حتی بعضی از علی‌علیه‌السلام خواستند تا پیمانی را كه به اصرار آنان بسته بود، بشكند و جنگ را بی‌محابا آغاز كند؛ ولی برخی نیز به بهانه‏های مختلف، خودِ حضرت‌علیه‌السلام را در این جریان مقصّر می‏دانستند. بیم آن می‏رفت كه آشوب‌گری از سرگرفته شود و فاجعه دیگری به وقوع بپیوندد.

در اینجا، لازم بود تا چهره‏ای كه برای همگان مورد پذیرش و احترام است، میانجی‌گری كند و آشوب را پایان بخشد. به همین منظور، امام علی‌علیه‌السلام فرزند بزرگش حسن‏‌علیه‌السلام را كه چهره‏ای پذیرفته شده بود، مأمور كرد تا از طرف ایشان مسئله را روشن و مشكل را حل كند. او باید نخست با دلایل قانع كننده، حكمی را كه ابوموسی اشعری صادر كرده بود، لغو می‏كرد و نیز برای جلوگیری از فتنه‏های مخالفان، مشروعیت حكمیت را نیز می‏پذیرفت. این كار در آن موقعیت حسّاس كه بیش‏تر حاضران جزو مخالفان بودند، بسیار دشوار می‏نمود و كسی جز امام مجتبی‏‌علیه‌السلام در میان هواداران علی‏‌علیه‌السلام توان انجام چنین مسئولیتی را نداشت. امام مجتبی‌علیه‌السلام در آن جمع این‌گونه فرمود:

«أَیهَا النَّاسُ! قَدْ أَكْثَرْتُمْ فِی هَذَینِ الرَّجُلَینِ وَ إنَّمَا بُعِثَا لِیحْكُمَا بِكِتَابِ اللَّهِ عَلی الهَوی فَحَكَمَا بِالْهَوَى عَلَى الْكِتَابِ وَ مَن هَکذا لَمْ یسَمَّ حَكَماً وَ لَكِنَّهُ مَحْكُومٌ عَلَیهِ؛‌ای مردم! بی‌گمان شما درباره این دو مرد [عمروعاص و ابوموسی‏] زیاده سخن گفتید و آنها را برگزیدید تا با كتاب خدا حكم كنند، نه از روی هوای نفسشان؛ ولی آنها با هوای نفس حكم كردند نه با كتاب خدا؛ و كسی كه چنین كند، حَكَم نامیده نمی‏شود؛ بلکه محكوم است.»

از منظر امام‌علیه‌السلام، ابو موسی در رابطه با خلیفه قرار دادن عبدالله بن عمر، مرتکب سه اشتباه شد:

1. با نظر پدرش عمر مخالفت كرده؛ زیرا عمر به خلیفه قرار دادن او راضی نبود و حتی او را از اعضای شورای شش نفره نیز قرار نداده بود.

2. با خود عبدالله بن عمر در این باره مشورت نكرده بود.

3. مهاجرین و انصار كه حكومت را منعقد كردند و نظر آنها مورد پذیرش مردم بود، نظری در این باره نداده‏اند و این حكم، تنها از آنِ این دو نفر است.

امام‌علیه‌السلام، اصل مسئله حكمیت و مشروعیت آن را پذیرفت و اذعان داشت که رسول خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نیز سعد بن معاذ را در جریان بنی قریظه حَكَم قرار داد و او نیز آنچه را كه مورد رضای خدا بود، حكم كرد؛ اما بی‌تردید اگر او مخالفت می‏كرد، رسول خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نیز رضایت نمی‏داد. (10)

سخنان شیوای امام مجتبی‌علیه‌السلام، مسئله را بر همگان آشكار ساخت؛ هر چند دشمن هیچ‌گاه دست از فتنه‌گری بر نمی‏داشت. این سخنان، جایگاه علمی و سیاسی امام حسن‏‌علیه‌السلام را برای همگان روشن ساخت.

6. مشاور سیاسی و جانشین امیرالمؤمنین علی‌علیه‌السلام

با بررسی جریانهای تاریخی عصر امام علی‌علیه‌السلام روشن می‏شود كه امام حسن‏‌علیه‌السلام در تمامی تصمیم‏گیریهای امام علی‌علیه‌السلام و برنامه‌ریزیهای او نقش مهم و تعیین كننده‏ای داشته است؛ زیرا امام علی‌علیه‌السلام همواره با امام حسن‌علیه‌السلام مشورت می‏كرد. همین مسئله توانایی والای ایشان را به اثبات می‏رساند؛ چه اگر فردی داناتر و تواناتر از او در میان هواداران علی‌علیه‌السلام یافت می‏شد، حتما او انجام این وظایف را بر دوش می‏گرفت. در كتابهای تاریخی آمده است كه پس از پایان جنگ جمل، علی‌علیه‌السلام مدت یك ماه را در بصره سپری كرد. امام علی‏‌علیه‌السلام در این مدت بیمار شد و امام مجتبی‏‌علیه‌السلام به جای آن حضرت‌علیه‌السلام نقش پدر را بر عهده گرفت. (11)

همچنین نوشته‏اند كه علی‌علیه‌السلام پیش از جنگ با معاویه، سرداران و فرماندهان سپاه خود را برای مشورت گرد آورد و از آنان درباره جنگ نظرخواهی كرد. در این هنگام، امام مجتبی‌علیه‌السلام به‏عنوان مشاور سیاسی علی‌علیه‌السلام پس از ستایش الهی، نظر خود را در اجتماع بر حق و دفاع از آن بیان داشت. (12)

ب. فعالیتهای فرهنگی‏

1. مشاور و جانشین فرهنگی امام علی‌علیه‌السلام‏‏

امام مجتبی‌علیه‌السلام در تبیین مسایل علمی و اعتقادی بسیار توانا بود. این امر از همان اوان كودكی در ایشان نمودار بود و حتی پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و علی‌علیه‌السلام به دلیل آگاهی از فرهیختگی امام مجتبی‏‌علیه‌السلام در كودكی به او دستور حلّ مسائل را می‏دادند.

نوشته‏اند علی‌علیه‌السلام در رُحبَه - از محله‏های كوفه - بود كه مردی نزد او آمد و بسیار ابراز ارادت نمود و گفت: «من از ارادتمندان شما هستم.» اما امام علی‌علیه‌السلام نپذیرفت و او را از ارادتمندانشان بر نشمرد؛ بلکه وی را فردی معرفی کرد كه از سوی پادشاه كشور روم برای پرسیدن پرسشهایی با پیكی به شام فرستاده و پاسخ آن را از معاویه خواسته است. و چون معاویه از پاسخ آن ناتوان مانده بود، او را برای حلّ آنها نزد ایشان فرستاده است. مرد با شگفتی سخنان علی‏‌علیه‌السلام را تصدیق كرد و گفت: «ولی من مخفیانه اینجا آمده‏ام و هیچ‌كس از آمدن من خبر نداشته است.» امام علی‏‌علیه‌السلام به او فرمود تا پرسشهایش را با یكی از این دو فرزندش (امام مجتبی‌علیه‌السلام یا امام حسین‌علیه‌السلام) در میان بگذارد. مرد گفت: «از فرزندت حسن‌علیه‌السلام می‏پرسم.» اما امام مجتبی‌علیه‌السلام زودتر به او فرمود که او می‌خواهد بپرسد؛ سپس فرمود: «فرق حق و باطل چقدر است؟ میان آسمان و زمین چه فاصله‏ای است؟ مسافت میان مشرق و مغرب چه اندازه است؟ قوس و قزح چیست؟ ارواح مشركان در كجا جمع است؟ ارواح مؤمنان كجا جمع‏اند؟ خنثی چیست؟ كدام ده چیز است كه هر كدام قوی‏تر از دیگری است؟» مرد شامی دوباره با شگفتی اقرار کرد که پرسشهایش همینها بوده كه امام مجتبی‌علیه‌السلام فرمود؛ و امام‌علیه‌السلام به یك یك پرسشهایش اینگونه پاسخ داد:

میان حق و باطل چهار انگشت فاصله است؛ آنچه را به چشم دیدی حق و آنچه را با گوش شنیدی باطل است.

فاصله میان آسمان و زمین به اندازه درخواست یك فرد ستمدیده و یك لحظه چشم بر هم زدن است و هر كس غیر این را بگوید، دروغ گفته است.

فاصله میان مشرق و مغرب، به اندازه حركت یك روز خورشید است كه صبحگاه از مشرق، طلوع و در مغرب، غروب می‏كند.

قوس را به قزح نسبت نده؛ زیرا قزح شیطان است. ولی رنگین كمان، نشانه قدرت خداست كه پس از بارش باران رحمتش، نمودار می‏شود و نشانه حاصل‌خیزی و بركت است.

ارواح مشركان در جایی به نام «برهوت» و ارواح مؤمنان در جایگاه گسترده‏ای به نام «سلمی» است.

خنثی كسی است كه جنسیت آن مشخص نیست. او باید صبر كند تا بزرگ شود.

امام‌علیه‌السلام در ادامه درباره این پرسش كه كدام ده چیز است كه بر یكدیگر غلبه دارد، فرمود: «سنگ را خدا محكم آفرید؛ ولی آهن از آن محكم‏تر است و آن را قطعه قطعه می‏كند؛ مقاوم‏تر از آهن، آتش است كه آهن را ذوب می‏كند؛ قوی‏تر از آتش، آب است كه آن را خاموش می‏سازد؛ چیره‏تر از آب، ابر است كه آب را به صورت باران جا به جا می‏كند؛ قوی‏تر از ابر، باد است كه آن‏ را انتقال می‏دهد؛ و پیروزتر از باد، فرشتگان‏اند كه به آن دستور جا به جایی می‏دهند؛ نیرومندتر از فرشتگان، عزرائیل است كه آنها را می‏میراند؛ نیرومندتر از عزرائیل، مرگ است كه او را نیز می‏میراند؛ و از همه اینها قوی‏تر و بالاتر، فرمان خداوند بزرگ است كه مرگ را نیز می‏میراند و خود همواره می‏ماند.»

مرد شامی كه پاسخ تمامی پرسشهای خود را گرفته بود، گفت: «شهادت می‏دهم كه تو فرزند رسول خدایی و به حق، علی بن ابی‏طالب از معاویه سزاوارتر بر خلافت و رهبری است.» (13)

این‏گونه مطالب كه نشانگر برتری علمی امام مجتبی‏‌علیه‌السلام است، در تاریخ فراوان است.

2. امام جمعه موقت كوفه

یكی از مسئولیتهای مهم فرهنگی امام مجتبی‌علیه‌السلام ‏در دوران خلافت امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام امامت جمعه بود. هرگاه امام علی‌علیه‌السلام كوفه را ترك می‌كردند و یا به دلیل عذری نمی‏توانستند نماز جمعه را اقامه كنند، این مهم را بر دوش فرزند بزرگ‌ترشان می‏گذاشتند. (14)

ج. فعالیتهای اقتصادی‏

یكی از چشم‏گیرترین تلاشهای اقتصادی امام مجتبی‌علیه‌السلام در دوران پیش از امامت، سرپرستی زمینها و اموالی بود كه از سوی پیامبر اكرم‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام و فاطمه زهرا‌سلام‌الله‌علیها به عنوان وقف مشخص شده بود و بیش‏تر آنها به حجاج بیت الله الحرام، یتیمان، مستمندان و خانواده اهل‏بیت‌علیهم‌السلام وقف شده بود. این داراییها به صورت نخلستان، زمین زراعی، چاه، قنات و... بود. موقوفات پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به وسیله علی‌علیه‌السلام اداره می‏شد و پس از درگذشت پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و جانشینی علی‏‌علیه‌السلام حضرت آنها را به اضافه موقوفات خود به تولیت و سرپرستی امام مجتبی‏‌علیه‌السلام درآورد. علی‌علیه‌السلام در حكمی، سرپرستی و ادارة آن را به حسن بن علی‌علیه‌السلام تفویض کرد و شرط ‏كرد اصل مال را حفظ كند و تنها از درآمد آن در راهی كه دستور داده شد، انفاق نماید و از فروش نخلها خوداری كند تا همه آن سرزمین، به صورت یكپارچه به نخلستان تبدیل شود. (15) همچنین حضرت زهرا‌سلام‌الله‌علیها نیز موقوفات و صدقاتی داشتند كه از سوی پدرشان به او رسیده بود. ایشان نیز آن را وقف نیازمندان كرد و سرپرستی آن را نخست به علی‌علیه‌السلام و پس از آن به فرزند بزرگشان - امام حسن مجتبی‌علیه‌السلام - واگذارد و در حكم اعطای این سرپرستی، حیطان سبعه را كه عبارت بود از مناطق عواف، دلال، برقه، میثب، حسنی، صافیه و حائط ام‏ابراهیم، در اختیار امام علی‌علیه‌السلام قرار ‏داد و چنانچه علی‌علیه‌السلام از دنیا رفت، سرپرستی آن را به فرزندش حسن‌علیه‌السلام واگذار نمود. اگر او هم از دنیا رفت، آن را در اختیار فرزند دیگرش امام حسین‌علیه‌السلام ‏گذاشت که پس از او نیز در اختیار بزرگ‏ترین فرزندانشان باشد.

شاهدان این وقف نامه، اول خدا، سپس مقداد بن اسود كندی و زبیر بن عوام هستند. این نامه، به دست علی بن ابی‏طالب‏‌علیه‌السلام نگاشته شد. (16)

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

(1). الغدیر، علامه امینی، دارالکتاب العربی، بیروت، 1403 هـ. ق، ج 9، ص 73.

(2). نهج البلاغه، محمد دشتی، موسسه امیرالمؤمنین، قم، چاپ هشتم، 1382 هـ. ش، خطبه 30، ص 80.

(3). الكامل فی التاریخ، ابن الاثیر الجزری، دارالاضواء، بیروت، 1410 هـ. ق، ج 2، ص168.

(4). حیاة الامام الحسن المجتبی‌علیه‌السلام، باقر شریف القرشی، دارالکتب الاسلامی، 1409هـ. ق، بی‏تا، ج1، ص 436.

(5). كشف الغمة فی معرفة الائمة، اربلى، على بن عیسى، مكتبة بنى‏هاشمى، تبریز، 1381 هـ. ق، ج3، ص 112.

(6). جناح راست لشكر.

(7). مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب المـازنـدرانی، مؤسسۀ الاضوا، بیــروت، 1403هـ. ق، ج 3، ص 168.

(8). حیاة امام الحسن‏ المجتبی‌علیه‌السلام، ج 1، ص497.

(9). مناقب آل ابی طالب، ج 3، صص 165 - 168.

(10). حیاة امام الحسن بن علی‌علیه‌السلام، ج 1، ص 53.

(11). مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 161.

(12). شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار الهدی الوطنیه، بیروت، بی تا، ج 1، ص 281.

(13). مرد شامی نزد معاویه بازگشت و معاویه نیز پاسخها را از قول خود برای پادشاه روم فرستاد؛ ولی او فهمید كه پاسخها را معاویه نداده است و به او نوشت: «سوگند به عیسی‌علیه‌السلام كه این پاسخها برخاسته از پیامبران‌علیهم‌السلام و خاندان آنها است و به تو ربطی ندارد. بحار الانوار، محمد باقر المجلسی، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1403 هـ. ق، ج 43، ص 325.

(14). مروج الذهب فی اخبار من ذهب، علی بن الحسین المسعودی، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1370هـ. ش، ج 3، ص 9.

(15). شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 15، ص 146، ح 34.

(16). بحارالانوار، ج 43، ص 235، ح 1.

960 دفعه
(0 رای‌ها)