آخرین تصاویر مذهبی

آخرین فیلم های مذهبی

آموزش تصویری احکام - آموزش وضو، نماز، غسل، تیمم و...

آموزش تصویری احکام - آموزش وضو، نماز، غسل، تیمم و...

در آموزشی نوشته شده در پنج شنبه, 23 آذر 1402
مجموعه تصویری احکام شامل آموزش مطهرات، نجاست و نجس شدن چیزهای پاک، تطهیر لباس، پارچه، فرش و دیگر اشیا، آموزش وضو، آموزش نماز، آموزش غسل، تیمم، احکام محتضر، آموزش کفن…
دانلود مجموعه سخنرانی های  تصویری از مرحوم دولابی

دانلود مجموعه سخنرانی های تصویری از مرحوم دولابی

در بزرگان و شخصیت ها نوشته شده در سه شنبه, 21 آذر 1402
دانلود مجموعه سخنرانی ها و نکات اخلاقی از مرحوم دولابی با موضوعات: رزق و روزی انسان، دوست داشتن، قلب مومن، گرفتاری بشر، رحمت الهی و ... شامل 10 فایل تصویری
دانلود مجموعه نماهنگ ها و تصاویر جدید ویژه فلسطین و غزه

دانلود مجموعه نماهنگ ها و تصاویر جدید ویژه فلسطین و غزه

در انقلاب، دفاع مقدس، مقاومت نوشته شده در چهارشنبه, 08 آذر 1402
دانلود و تماشای مجموعه نماهنگ های جدید ویژه فلسطین و غزه
مجموعه نماهنگ ها و مداحی های جدید ویژه ایام فاطمیه - تنظیم استودیویی

مجموعه نماهنگ ها و مداحی های جدید ویژه ایام فاطمیه - تنظیم استودیویی

در مداحی تصویری نوشته شده در چهارشنبه, 08 آذر 1402
دانلود و تماشای مجموعه مداحی های جدید ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با تنظیم استودیویی
مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم | تنظیم استودیویی

مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم | تنظیم استودیویی

در مداحی تصویری نوشته شده در یکشنبه, 19 تیر 1401
مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم با تنظیم استودیویی
مجموعه نماهنگ های زیبا ویژه عید غدیر | هدیه اسباب بازی | نادعلی ...

مجموعه نماهنگ های زیبا ویژه عید غدیر | هدیه اسباب بازی | نادعلی ...

در مداحی تصویری نوشته شده در یکشنبه, 19 تیر 1401
مجموعه کلیپ های تصویری زیبا ویژه عید غدیر خم با کیفیت بالا

آخرین مطالب سایت

شهریار ولایت

 شهریار در یك نگاه

سید محمد حسین شهریار تبریزی در سال 1285 هـ. ش در شهر تبریز پا به عرصه هستی نهاد.

او تحصیلات خود را با قرائت قرآن كریم و نصاب و گلستان سعدی آغاز كرد و بر اثر استعداد خدادادی و نبوغ فوق العاده در میان هم سن و سالان خود به نحو زیبایی درخشید و گوی سبقت را از همگان ربود و تحصیلات رائج عصر را در زادگاهش به پایان برد.

شهریار برای ادامه تحصیل به تهران سفر كرد و در مدرسه دار الفنون به همراه ابوالحسن صبا، ملك الشعرای بهار و عارف قزوینی به اندوختن ذخائر علمی و كمالات ادبی پرداخت. او سپس به رشته پزشكی روی آورد و بعد از فراغت از تحصیل به عنوان افسر ارتش در دانشكده افسری، رشته پزشكی ثبت نام كرد، ولی چون علاقه و روحیه‌اش با جراحی سازگار نبود، از شغل پزشكی دست كشید و تقدیر برایش سرنوشت دیگری را رقم زد و بر اثر حادثه‌ای گوهر عشق معنوی برایش كشف شد و در سرودن اشعار ناب و سحرآمیز به مراحل عالیه‌ای از كمال رسید كه منظومه‌های حیرت‌انگیز و دلنشین پدید آورد.

تخلص شهریار

این شاعر اهل بیت ـ علیهم السلام ـ در اوائل «بهجت» تخلص میكرد و هنگامی كه در رشته پزشكی بود وی را «دكتر بهجت» مینامیدند. بعدها با استعانت از دیوان خواجه حافظ شیرازی تخلص «شهریار» را انتخاب كرد. او چون از حافظ تخلص درخواست كرد، این شعر آمد كه:

غم غریبی و غربت چو بر نمی‌تابم                               به شهر خود روم و شهریار خود باشم

از شهریور سال 1320 هـ. ش دوران بیماری و انزوای این شاعر دلسوخته و شیفته اهل بیت ـ علیهم السلام ـ آغاز گردید و این دوران، تحول روحی بزرگی در وجودش پدید آورد. و از مطامع دنیوی گذشته و تنها فكر و ذكرش عبادت و تلاوت قرآن بود. در این دوران اغلب این جمله را تكرار می‌كرد كه: مرد خدا و مؤمن حقیقی باید امتحان بدهد و امتحان من بسیار سخت است.

در اوائل سال 1331 هـ. ش هیجانات روحی شهریار تخفیف یافت و او می‌گفت: امتحان من تمام شد و علم قرآن را یافته‌ام. بعد از این دوران، منظومه دلنشین و حیرتانگیز «حیدر بابا» را آفرید و قطعه عاطفی و هیجانآور «ای وای مادرم» را سرود.

آثار جاوید شهریار در آسمان فرهنگ و ادب ایران اسلامی از نظر تعالیم عالیه دینی، اخلاقی، اجتماعی و هنری، چون خورشید تابان و گنجینه فنا ناپذیری است كه هر صاحبدل و صاحب نظری می‌تواند به اندازه ذوق و استعداد خود از آن گنج شایان بهره مند گردد.

این آثار ثمره كوشش و نتیجه فكر و اندیشه سخندان بی بدیل و دانشمند متفكری است كه در خلق اشعار بدیع دینی و ادبی «حافظ قرن معاصر» لقب گرفت و در بیان مضامین زیبای انسانی و الهی در اوج اقتدار و عظمت قرار دارد و هر انسان سلیم النفس به اندازه ذوق و فهم خود آثار وی را ستایش می‌كند و تلاشهایش را ارج می‌گذارد؛ چرا كه شهریار سخن، در آثار خود نكات اخلاقی، عرفانی و اجتماعی را با لطیفترین و مؤثرترین بیان و به زیباترین شكلی بر مخاطبان عرضه داشته است.

شهریار تبریزی بعد از عمری تلاش در راه اعتلای فرهنگ ایران اسلامی و آفریدن منظومه‌ها و غزلهای ستودنی در 26 شهریور سال 1367 هـ. ش در تهراندار فانی را وداع گفت و در زادگاه خود، شهر تبریز، در مقبرة الشعراء شهر تبریز به خاك سپرده شد.

در میان اشعار شهریار تبریزی، عشق به اهل بیت ـ علیهم السلام ـ به ویژه اشتیاق به ولایت امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ جلوه خاصی دارد كه شیفتگان اهل بیت ـ علیهم السلام ـ را به شدت مفتون ساخته است. شعر علی و شب، علی انسان كامل، بال ولایت، علی‌ای همای رحمت، و مهر و ماه ولایت از جمله این موارد است.

اما شعر «علی‌ای همای رحمت» در دیوان شهریار درخشندگی بیشتری دارد كه هر چقدر روزگار می‌گذرد، تازه‌تر و دلچسب‌تر از روزهای قبل جلوه می‌كند و دل انسان را با نسیم ولایی و عرفانی خاص خود صفا و طراوتی دیگر می‌بخشد.

غزل «علی‌ای همای رحمت» كه از بركات و عنایات مولای متقیان شهرت جهانی یافته و مورد استقبال شیفتگان، ادیبان، دانشمندان و اهل ذوق و هنر قرار گرفته است، داستانی جالب و خواندنی دارد كه در ادامه با هم آن خاطره معروف را مرور می‌كنیم.

شهریار شعرت را بخوان

آقای حاج رضا حداد عادل، پدر جناب آقای دكتر غلامعلی حداد عادل، از قول حجة الاسلام آقای سید قاسم شجاعی واعظ معروف و مورد اعتماد نقل كرده است كه:

دو سه سال قبل از درگذشت مرحوم آیةالله مرعشی نجفی، به اتفاق چند نفر دیگر به حضورشان شرفیاب شدیم و ایشان خاطره معروف خود را در مورد شهریار اینگونه بیان فرمودند:

شبی توسلی پیدا كردم تا یكی از اولیاء خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب دیدم در زاویه مسجد كوفه نشسته‌ام و امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ با جمعی در آنجا حضور دارند. حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. چند تن از شعراء عرب را آوردند. فرمودند: شعرای فارسی زبان را نیز بیاورید. آنگاه محتشم و چند تن از شعراء فارسی زبان آمدند. فرمودند: شهریار را بیاورید. شهریار آمد. حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان! شهریار این غزل را خواند:

علی‌ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را                       كه به ما سوا فكندی همه سایه هما را

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین                        به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا كه در دو عالم اثر از فنا نماند                           چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را

مگر‌ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ                              به شرار قهر سوزد همه جان ما سوا را

برو‌ای گدای مسكین در خانه علی زن                           كه نگین پادشاهی دهد از كرم گدا را

به جز از علی كه گوید به پسر كه قاتل من                              چو اسیر توست اكنون به اسیر كن مدارا

به جز از علی كه آرد پسری ابو العجائب                       كه علم كند به عالم شهدای كربلا را

چو به دوست عهد بندد ز میان پاكبازان                         چو علی كه می‌تواند كه به سر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت                             متحیرم چه نامم شه ملك لا فتی را

به دو چشم خون فشانم هله‌ای نسیم رحمت                    كه ز كوی او غباری به من آر توتیا را

به امید آنكه شاید برسد به خاك پایت                          چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را

چو توئی قضای گردان به دعای مستمندان                      كه ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم                      كه لسان غیب خوش‌تر بنوازد این نوا را

«همه شب در این امیدم كه نسیم صبحگاهی                             به پیام آشنائی بنوازد آشنا را»

ز نوای مرغ یا حق، بشنو كه در دل شب                       غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا

آیةالله مرعشی در ادامه رؤیای صادقه‌اش فرمود: وقتی شعر شهریار تمام شد، از خواب بیدار شدم. چون من شهریار را ندیده بودم، فردای آن روز پرسیدم كه شهریار شاعر كیست؟ گفتند: شاعری است كه در تبریز زندگی می‌كند. گفتم: از جانب من او را دعوت كنید كه در قم به نزد من بیاید. چند روز بعد شهریار آمد، دیدم دقیقاً همان كسی است كه من او را در خواب در حضور حضرت امیر ـ علیه السلام ـ دیده‌ام.

از او پرسیدم: این شعر «علی‌ای همای رحمت» را كی ساخته‌ای؟ شهریار با حالت تعجب از من سؤال كرد كه شما از كجا خبر دارید كه من این شعر را ساخته ام؟ چون من نه این شعر را به كسی داده‌ام و نه درباره آن با كسی صحبت كرده‌ام.

آیةالله مرعشی در پاسخ شهریار فرمود: چند شب قبل من خواب دیدم كه در مسجد كوفه هستم و حضرت امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ تشریف دارند. حضرت، شاعران اهل بیت ـ علیهم السلام ـ را احضار فرمودند. ابتدا شاعران عرب آمدند. سپس فرمودند: شاعران فارسی زبان را بگویید بیایند. آنها نیز آمدند. بعد فرمودند: شهریار ما كجاست؟ شهریار را بیاورید! و شما هم آمدید. آنگاه حضرت فرمودند: شهریار شعرت را بخوان! و شما شعری را كه مطلع آن را بیاد دارم، خواندید.

شهریار فوق العاده منقلب می‌شود و می‌گوید: من فلان شب این شعر را ساخته‌ام و همان طور كه قبلا عرض كردم، تاكنون كسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده‌ام.

آیةالله مرعشی نجفی فرمود: وقتی شهریار، تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتی كه شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام كرده بود، من آن خواب را دیده بودم.

ایشان چندین بار به دنبال نقل این خواب فرمودند: «یقیناً در سرودن این غزل، به شهریار الهام شده كه توانسته است چنین غزلی با این مضامین عالی بسراید، البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا ـ علیها السلام ـ است.

خوشا به حال شهریار كه مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است. بلی، این بزرگواران، خاندان كَرَم هستند و همه ما در ذیل عنایات آنان به سر می‌بریم.‌» [1]

كسانی كه از سال 1357 هـ. ش به نجف اشرف مشرف شده اند، این غزل پرمحتوا را كه با خطی خوش در داخل قابی بالای ضریح مطهر حضرت علی ـ علیه السلام ـ قرار دارد، مشاهده كرده اند. معلوم نیست كه به وسیله چه كسی این شعر به آنجا برده شده و كی بالای ضریح مطهر گذاشته اند. در پایان این نوشتار، به مناسبت عشق و علاقه شهریارِ ولایت به نام مبارك علی ـ علیه السلام ـ شعر «علی انسان كامل» را نیز به خوانندگان گرامی تقدیم می‌داریم:

علی علیه السلام انسان کامل

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی                                          بـابـی انـت و امـّی

گوئیا هیچ نه همی به دلم بوده نه غمّی                                              بـابـی انـت و امّـی

تو كه از مرگ و حیات این همه فخری و مبـاهات                               علی‌ای قبله حاجات

گوئی آن دزد شقی، تیغ نیالوده به سمّــی                                         بـابـی انـت و امّـی

گوئی آن فاجعه دشت بـلا هیچ نبوده است                                        در این غم نگشوده است

سینه هیچ شهیـدی نخراشیـده به سُمّی                                             بـابـی انـت و امّـی

حق اگر جلوه با وجه اتـم كرده در انسان                                         كان نه سهل است و نه آسان

بخود حق كـه تـو آن جـلوه با وجه اتمـّی                                       بـابـی انـت و امّـی

منكر عید غدیر خم و آن خطبه و تنزیل                                            كر و كور است و عزازیل

با كـر و كـور چه عید و چه غدیری و چه خمّی                                بـابـی انـت و امـّی

در تولا هم اگر سهو ولایت، چه سفاهت؟                                         اف بر این شم فقاهت

بی ولای علی و آل چه فقهی و چه شمّی                                          بـابـی انـت و امـّی

آدمی، جامع جمعیت و مـوجود اتم است                                         گر به معنای اعم است

تو بهین مظهر انسان، بـه معنای اعمـی                                             بـابـی انـت و امـّی

تو كم و كیف جهانی و به كمبود تو دنیا                                           از ثـری تا بـه ثریا

شر و شور است و دگر هیچ، نه کیفی و نه کمّی                                  بـابـی انـت و امّـی

چون بود آدم کامل غرض از خلقت آدم                                           پس بـه ذریه آدم

جـز شمـا مهـد نبوت نبـود چیز مهمّی                                            بـابـی انـت و امّـی

عاشق توست كه مستوجب مدح است و معظّم                                   منكرت مستحق ذم

وز تو بیگانه نیرزد نه به مـدحی نه بذمّی                                          بـابـی انـت و امّـی

بیتو‌ای شیر خدا سبحه و دستار مسلمان                                             شده بازیچه شیـطان

این چه بوزینه كه سرها همه بسته به دمّی                                          بـابـی انـت و امّـی

لشکر كفر اگر موج زند در همه دنیـا                                              همه طوفان همه دریا

چه كند با تو كه چون صخره صمّا و اصمّی                                       بـابـی انـت و امّـی

یا علی! خواهمت آن شعشعه تیغ زر افشان                                        هم بدو كفر سر افشان

بایدم این لمعان دیده، ندانم به چه لمّی                                             بـابـی انـت و امّـی

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

[1] . ضمیمه وصیتنامه الهی ـ اخلاقی، آیةالله العظمی مرعشی نجفی، ص 50.

449 دفعه
(0 رای‌ها)