كلاسداری كودكان و نوجوانان (1)

(شروع ها)

پیشگفتار

یكی از وظایف مربیان و مبلغان دینی آشنا ساختن كودكان و نوجوانان با قرآن و معارف اسلامی است. از جمله راه‌های تبیین و انتقال مفاهیم دینی برای این گروه با توجه به ویژگی‌های جسمی، روحی و روانی آنان، اجرای برنامه‌های شاد و جذاب می‌باشد. با همه تلاشی كه مربیان دلسوز در این زمینه انجام داده اند، با كمال تاسف كمتر متنی كه انتقال دهنده شیوه‌های جذاب و موفق آنان در اجرای برنامه‌ها باشد به چشم می‌خورد.

از سوی دیگر بسیاری از مربیان محترم برای تنوع بخشیدن و ایجاد جذابیت در كار خود، بیشتر از معماها و جك‌ها و ضرب المثل‌ها و.... استفاده كرده و كمتر از آیات و روایات اهل بیت علیهم السلام بهره می‌گیرند در حالی كه هدف از اجرای این گونه برنامه‌ها، انتقال مفاهیم قرآنی و روایی بوده و ایجاد تنوع و جذابیت، تنها راهی برای ایجاد آمادگی و رفع خستگی است.

اینك كه به لطف خداوند متعال مدیریت نوجوان و جوان معاونت تبلیغ و آموزش‌های كاربردی حوزه علمیه قم با هدف پژوهش برای نوآوری و طراحی قالب‌ها و سبك‌های نو جهت آموزش مربیان و تربیت دینی نوجوانان و جوانان و تغذیه فكری آن‌ها، كار خود را آغاز كرده است، بر آن شدیم تا با استفاده از تجربیات مبلغان موفق در آموزش مفاهیم قرآن و مجریان توانمند در اجرای برنامه‌های نوجوانان و جوانان، روشی نو ارائه كنیم تا در ضمن شاد و جذاب بودن، حداكثر آشنایی با آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام ایجاد شود.

استفاده از تجربیات مربیان و مبلغان ارجمند ما را برای ارائه طرح‌ها و سبك‌های جدیدتر یاری خواهد داد، از این رو هماره نظرات و پیشنهادات مربیان محترم را با آغوش باز می‌پذیریم. همچنین با توجه به این كه شیوه‌ای كه اكنون ارائه می‌شود ابتكاری است، چنانكه ضعف و خطایی مشاهده گردید، با توصیه‌های شما مربیان محترم اصلاح خواهد شد.

آموزش یا تغییر رفتار

از جمله ویژگی‌های این روش این است كه صرفا به سخن گفتن در یك جمع اكتفا نشده است، بلكه به برانگیختن افراد نسبت به انجام یك كار یا بازداشتن آن‌ها از یك عمل توجه شده است.

با اجرای این روش حتما كودكان و نوجوانان دارای انگیزه «عمل‌» یا «ترك عمل‌» خواهند شد؛ مثلا كودك و نوجوان به انفاق، كار، تحقیق، خدمتگذاری، ایثار و... برانگیخته شده و یا از اموری همچون گناه، تنبلی، ترس و عقب نشینی دست خواهد كشید.

شرایط موفقیت

موفقیت مربی كودك و نوجوان و جوان در بكارگیری این سبك مشروط به داشتن توانائی‌های زیر است:

1 - آشنایی با معارف گسترده دین؛ هر چه مربی با معارف دینی (آیات قرآن و روایات معصومین علیهم السلام) آشناتر باشد، میدان سخن و بیان برای او بازتر خواهد بود. این مهمترین شرط موفقیت در این عرصه است.

2 - آگاهی از روحیات كودكان، نوجوانان و جوانان و «كشش ها»، «گرایش ها» و زمینه‌های «اثرپذیری‌» و شیوه‌های «اثرگذاری‌» بر آن‌ها، كه دانش روان شناسی آگاهی‌های مفیدی در این زمینه ارائه می‌دهد.

3 - آگاهی از اشعار، ضرب المثل‌ها، تمثیلات و تسلط بر ادبیات و توان استفاده به موقع از این گونه تعبیرات.

4 - شناخت زمان؛ از آنجا كه نیازهای كودكان و نوجوانان در هر عصر و شرایطی متفاوت است، مربی موفق كسی است كه با درك بهتر نیازهای آنان، برنامه‌ای مفید و جهت دهنده و مرتبط با زمینه‌های موجود تهیه، تنظیم و اجرا كند.

5 - توانایی جلب توجه كودكان و نوجوانان به مطالب با بكارگیری آداب و فنون كلاسداری.

6 - توان تاثیرگذاری از راه تحریك عواطف و برانگیختن نفوس كودكان و نوجوانان.

7 - توانایی اقناع و باوراندن مساله.

قانع كردن جوانان نیاز به استفاده از برهان و دلیل دارد ولی كودكان و نوجوانان با جلب توجه نمودن آنان به سخن، مطالب را خواهند پذیرفت. البته مطالب ارائه شده به این گروه نیز باید مستند و مستدل باشد ولی بیان دلیل و برهان‌های طولانی و خشك برای آن‌ها خسته كننده و غیرضروری است.

تنظیم محتوا

روش‌های زیادی جهت اجرای برنامه‌های شاد و جذاب برای نوجوانان و جوانان وجود دارد. آنچه در این نوشتار مطرح می‌شود، یكی از این روش هاست كه با عنوان روش «تنظیم محتوا» ارائه می‌گردد.

الف - اهمیت «تنظیم محتوا»

همه مربیان معتقدند كه اشكال عمده برخی از برنامه‌های مخصوص نوجوانان و جوانان دو چیز است: 1 - محتوای ضعیف. 2 - نامرتب بودن مطالب ارائه شده.

مجری قوی و توانمند كسی است كه محتوایی غنی، سودمند، جالب، سازنده و نو را در قالبی پیوسته، مرتبط و منسجم ارائه كند.

ضعیف بودن محتوا حاصلی جز هدر رفتن وقت و نیرو نخواهد داشت و نامرتب بودن مطالب موجب می‌شود كه مربی دارای معلومات قوی و دانسته‌های فراوان، هنگام روبرو شدن با نوجوانان و جوانان نداند از كجا باید شروع كرد.

قرار دادن هر مطلب در جای خود و تنظیم منطقی مجموعه سخن، یك هنر است.

امام علی علیه السلام فرمودند: «احسن الكلام مازانه حسن النظام و فهمه الخاص و العام؛ (1) بهترین سخن آن است كه نظام نیكو آن را آراسته باشد و خواص و عامه مردم آن را بفهمند.‌»

با یك تشبیه می‌توان اجراء یك برنامه و كلاس خوب و بد را این گونه بیان كرد:

- كلاس و اجراء خوب مثل ترتیب 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7 (مرتب)

- كلاس و اجراء بد مثل 2، 1، 4، 3، 6، 5، 7 (بی ترتیب)

- كلاس و اجراء بدتر مثل 2، 1، 3، 2، 1، 6، 7 (بی ترتیب و با تكرار)

ب - مراحل برنامه

اسكلت و چهارچوب یك برنامه جامع برای كودكان و نوجوانان در روش ابداعی، از پنج مرحله تشكیل می‌شود كه در واقع تنظیم شایسته و ترتیب مناسب مباحث می‌باشد. در اینجا شمای كلی هر یك از مراحل را آورده و تبیین و توضیح هر یك از آن‌ها را به محل خود موكول می‌كنیم.

مرحله اول: شروع‌ها

در پنج دقیقه اول برنامه باید با شگردهای مختلفی مخاطب را جذب كرد. شروع برنامه می‌تواند با بسم الله، بیان نعمت‌ها، پرسش، نكات اخلاقی، تشبیهات، همخوانی سوره، سلام و احوالپرسی و یا خواندن شعر باشد. برای این مرحله، شیوه‌ها و شرایط شروع با هر یك از موارد یاد شده را در مباحث بعدی توضیح خواهیم داد.

مرحله دوم: شیوه‌های ارائه آیات و روایات

در مرحله دوم پیام اصلی ارائه می‌شود. برای این مرحله شیوه‌های متنوعی را كه می‌توان آیات و روایات را با آن‌ها بیان كرد تا حتی الامكان تنوع حاصل شود مطرح خواهیم كرد.

مرحله سوم: رفع خستگی

در مرحله سوم فرض بر این است كه مخاطبین خسته شده اند و باید خستگی آن‌ها را زدود. برای این مرحله قالب‌های متنوع رفع خستگی مثل مسابقات، متن‌های ادبی، میان پرده‌ها و اشعار را معرفی خواهیم كرد.

مرحله چهارم: احكام

برای این مرحله قالب‌های ارائه احكام مث ل قالب‌های هوشی، داستان، عمل به احكام و سؤال و جشن تكلیف را توضیح خواهیم داد.

مرحله پنجم: تكالیف و دعا

در این مرحله فرض بر این است كه كلاس تمام شده و باید برای روز بعد تكلیف داد و دعا كرد. شیوه‌های ارائه تكلیف مثل توزیع برگه‌ها، حدیث با تصویر مناسب، تهیه مسابقات، عمل به احكام و انجام تكلیف ابتكاری و نیز شیوه‌های دعا متناسب با هر قشر و گروه از مخاطبین از قبیل گل‌ها و پرندگان، الفاظ زیبا، اشیای اطراف، نكات اعتقادی و دعاهای وارده مثل دعای امام زمان علیه السلام را برای این مرحله تبیین خواهیم كرد.

نمودار مرحله اول:

شروع ها: 1- بسم الله 2- پرسش‌ها 3- نكات اخلاقی 4- تشبیهات 5- همخوانی سوره 6- سلام و احوالپرسی 7- بیان نعمت‌ها و پیام اعضاء 8- شعر

مرحله اول: شروع‌ها

جز برای برخی مجریان و اجراءها كه نیازی به بیان مطالبی به عنوان شروع نیست، اغلب باید مربی مطالبی را به عنوان شروع و مدخل كلاس بیاورد تا كودكان و نوجوانان هم به موضوع، هم به سخنران و هم به اهمیت بحث توجه پیدا كنند. شروع از نظر تناسب با گوینده، موضوع، جلسه و مخاطبان باید تنظیم و اجراء شود. آنچه خوب است در شروع‌ها رعایت شود عبارتند از:

1 - متناسب با مقتضای حال و موقعیت كلاس باشد؛ مثلا اگر جلسه قرآن است، شروع آن هم یكی از نكات قرآنی باشد.

2 - طبیعی و دور از تصنع باشد.

3 - در صورتی كه فراگیران از سن كمتری برخوردارند، نكات ارائه شده در شروع كاملا محسوس و قابل تصور باشد.

4 - شروع، طولانی و ملال آور نباشد. به قول امام علی علیه السلام «آفة الكلام الاطالة؛ آفت سخن، طولانی كردن آن است.‌»

5 - مرتبط به بحث باشد.

6 - در صورتی كه مخاطبان جوانان هستند، آرام، سنگین و باوقار شروع شود و اگر كودكان بودند بسیار شاد و جذاب باشد.

7 - در شروع‌ها ضمن خودداری از دادن وعده‌های غیر عملی و لاف‌های گزاف، از خودستایی یا اظهار ناتوانی و عجز پرهیز شود.

8 - تهیه و تنظیم شروع‌ها كه پنجره‌ای به روی مباحث اصلی در مرحله دوم به بعد می‌باشد، پس ازتكمیل مواد اصلی در مرحله دوم انجام شود تا بهتر بتوان مطالب مرتبط به اصل موضوع را در شروع بیان كرد.

اینك به توضیح مختصری درباره هر یك از شروع‌ها می‌پردازیم.

الف - شروع با «بسم الله الرحمن الرحیم‌»

روش ساده و كاملا سنگین و متین این است كه برنامه را با «بسم الله الرحمن الرحیم‌» شروع كرده و بلافاصله وارد اصل موضوع شویم. این روش در شرایط زیر مفیدتر است:

1 - ایام سوگواری یكی از ائمه علیهم السلام باشد.

2 - فرصت كافی و به اندازه برای هیچ گونه شروع دیگری نباشد.

3 - مخاطبین ما خواهران یا برادران دبیرستانی باشند.

4 - اولین برنامه ما در این مكان باشد.

5 - از فرهنگ، روش و سنت‌های اجتماعی آن محیط اطلاعی نداشته باشیم.

6 - در بین نوجوانان و جوانان حضور بزرگسالان در اكثریت باشد.

7 - تكرار شیوه‌ها و روش‌های متنوع، دلزدگی ایجاد كرده باشد.

8 - امكان استفاده از تخته یا وایت برد وجود داشته باشد.

9 - مدتی است برای كودكان، نوجوانان و جوانان برنامه نداشته ایم و به هر دلیل امكان استفاده از هیچ شیوه دیگری برایمان فراهم نیست.

شكل‌های مختلف شروع با نام خدا

می توانیم شروع را با یكی از موارد ذیل انجام دهیم:

1 - بسم الله الرحمن الرحیم

2 - به نام خداوند مهربان، حافظ و دوستدار كودكان

3 - به نام خدائی كه هر كجا باشیم با ما است.

4 - به نام آن كه گل را رنگ و بو داد                                              ز شبنم لاله‌ها را آبرو داد

5 -‌ای نام تو بهترین سرآغاز                                                         بی‌نام تو نامه كی كنم باز

6 - به نام آن كه هستی را رقم زد                                                  نشان خویش بر لوح و قلم زد

7 - به نام خداوند جان آفرین                                                        حكیم سخن در زبان آفرین

8 - به نام آن كه باشد مهربانتر                                                       برای ما ز بابا و ز مادر

ب - شروع با پرسش‌ها

یكی از بهترین روش‌ها برای استفاده به موقع از توان فكری و اندوخته‌های علمی، استفاده از شیوه سؤال و جواب است. هرگاه بر جمعی وارد شدید و به هر علتی ترتیب اندوخته‌های شما به هم خورده بود، بهترین شیوه برای شروع، استفاده از پرسش‌ها است. سؤال‌ها باید به گونه‌ای باشد كه اگر به شما جواب هم ندادند خود سؤال بار تربیتی یا علمی داشته و بدون پیام نباشد. این شیوه جهت شروع غالبا در صورتی مفید است كه:

1 - موضوع جلسه پرسش و پاسخ باشد.

2 - مخاطبین ما جوانان دبیرستانی یا دانشگاهی باشند.

3 - با این شروع بخواهیم حدود سطح معلومات و دانش آن‌ها را در موضوع مورد سؤال مشخص كنیم.

4 - توان جواب گویی به سؤالاتی كه احیانا همراه با بعضی از جواب‌ها مطرح می‌شود، برای مربی وجود داشته باشد.

5 - امكان كنترل جلسه بعد از طرح سؤال برای مربی وجود داشته باشد.

6 - اگر هیچ كدام از مخاطبین جواب ندادند، برای مربی استعداد ادامه برنامه‌ای جذاب وجود داشته باشد.

7 - اطلاع كافی درمورد مطرح نبودن چنین سؤالی در این مكان وجود داشته باشد. (در غیر این صورت تا سؤال كردیم فورا یكی جواب می‌دهد. اشكال كار این جاست كه به جای این كه مخاطبین در پایان جلسه به ما بگویند: «احسنت‌» ، ما ناچاریم همان اول برنامه به او بگوییم: «احسنت‌» و این یعنی یك شروع ناموفق.)

8 - اگر مخاطبین ما عده‌ای خواهر و بقیه برادران بودند، از این شیوه برای شروع جدا خودداری كنیم.

نمونه‌ها

1 - اگر در موقعیت گناه قرار گرفتید چگونه خود را راضی می‌كنید كه گناه نكنید؟

2 - در ساعت دقت كنید. از حركت عقربه‌های آن، چه نتیجه‌ای می‌گیرید؟

3 - اگر روز قیامت یكی از شهدا از ما سؤال كند كه تو برای برقرار ماندن دین خدا چه كردی، چه جواب می‌دهیم؟

4 - اگر شخصی را می‌شناسید كه به وسیله دوستان و اشخاص ناباب منحرف شده است چه می‌كنید؟

5 - اگر كسی پشت سر شما یا در حضورتان از شما بد بگوید چه می‌كنید؟

6 - اگر قرار باشد ویژگی‌های شخصیتی خود را بیان كنید چه می‌نویسید؟

7 - اگر برای اولین بار جلوی دوربین صدا و سیما قرار بگیرید چه پیامی برای مردم دارید؟

8 - اگر شما یك نویسنده بودید، اولین كتابی كه می‌نوشتید در چه زمینه‌ای بود؟

9 - در برابر عمل ناشایست یك انسان نادان چگونه باید عمل كرد؟

10 - اگر دوست شما خطائی انجام دهد، شما چگونه او را از اشتباهش آگاه می‌كنید؟

11 - آنگاه كه به زمان جنگ با دشمن می‌اندیشید، عامل اصلی پیروزی مردم را در چه می‌بینید؟

12 - اگر در بین گروهی قرار گرفتید كه هیچ كدام به مسائل دینی اهمیت نمی‌دهند چه می‌كنید؟

13 - اگر یك دعای مستجاب داشته باشید از خدا چه می‌خواهید؟

14 - اگر تنهای تنها در یك بیابان قرار بگیرید چه می‌كنید؟

15 - هدف شما در زندگی چیست و نوع برنامه‌ریزی شما چگونه است؟

ج - شروع با نكات اخلاقی

بیان نكات زیبا و دلنشین اخلاقی در كلاس‌ها و مجالسی كه حضور كودكان و نوجوانان در اقلیت بوده و حضور بزرگسالان در اكثریت است، بهترین شروع برای جمع بین این دو گروه است، به طوری كه كودكان و نوجوانان می‌فهمند و جوانان و بزرگسالان می‌پسندند. در این قسمت با بیان یك نكته اخلاقی كلاس را شروع می‌كنیم. این نوع شروع در موارد زیر مفیدتر است:

1 - فرصت خیلی كم بوده و می‌خواهیم نتیجه فوری بگیریم.

2 - پیشنهاد نموده اند كه قبل از برنامه تخصصی یا بیان نكات سنگین علمی، یك نكته بیان شود تا همه استفاده كنند.

3 - وقت و فرصت هست ولی هوا مناسب نیست؛ زیاد سرد است یا زیاد گرم.

4 - دانش آموزان در موقعیتی نیستند كه بیشتر از پنج دقیقه توان گوش دادن به برنامه ما را داشته باشند. مثلا در برنامه صبحگاهی روی پا ایستاده اند و یا خود را برای امر مهمتری آماده كرده و حوصله سخن شنیدن ندارند مثل این كه لحظاتی دیگر امتحان داشته، یا برنامه دعا یا تلاوت قرآن دارند.

5 - هر لحظه احتمال دهیم كه این فرصت از دست ما گرفته شود؛ مثل این كه همگی منتظر اتوبوس در اردو هستیم و نهایتا گفته می‌شود كه برای رفع خستگی یك نكته بفرمائید.

6 - بنا باشد در كلاس ما نكات اعتقادی و اخلاقی یا سیره عملی ائمه علیهم السلام تدریس شود.

نمونه‌ها

1 - ابن عباس نقل می‌كند كه پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله سوار بر مركبی از راه می‌گذشت، مرا كه كودك بودم دید، به اطرافیان فرمود: «این غلام را همردیف من سوار كنید.‌» وقتی سوار شدم پیامبرصلی الله علیه وآله در حالی كه دست خود را به پشت من گذاشته بود فرمود: «یا غلام خف الله یكفیك؛ پسركم از خدا بترس [كه ترس از خدا] تو را كافی است.‌»

2 - برای این كه اگر در موقعیت گناه قرار گرفتیم بتوانیم خود را حفظ كنیم، شناخت دو عامل كافی است:

عامل اول - شناخت گناه: گناه تیر زهرآلود شیطان است. در روایت داریم كه: «النظر سهم مسموم من سهام ابلیس؛ نگاه [آلوده] تیری زهرآگین از تیرهای شیطان است.‌» آیا هیچ انسان عاقلی خود را در معرض تیرهای زهرآلود و كشنده قرار می‌دهد؟

عامل دوم - شناخت خدا: خداوند را این گونه بشناسیم كه «هو معكم اینما كنتم‌» ؛ «هر كجا باشید خدا با شماست.‌» ، «ان الله معنا»؛ «خدا با ما است.‌» ، «ان الله معكم‌» ؛ «خدا با شماست.‌» ، «الم یعلم بان الله یری‌» ؛ «آیا نمی‌داند كه خداوند می‌بیند؟»

وقتی دعوت حضرت نوح علیه السلام از طرف مردم پذیرفته نشد و اراده خداوند بر این تعلق گرفت كه قوم نوح را عذاب كند، به او فرمود: «واصنع الفلك باعیننا»؛ « [ای نوح!] كشتی بساز.‌» یعنی اگر مردم تو را به خاطر ساختن كشتی مسخره می‌كنند غصه نخور؛ چون در مقابل دیدگان علم ما كار می‌كنی و ما تو را می‌بینیم.

3 - به امام صادق علیه السلام خبر دادند، كه فلانی به شما فحش داده است. امام برخواسته، وضو گرفتند، دو ركعت نماز خواندند و فرمودند: خدایا من از او گذشتم. تو رحیم‌تر هستی، تو هم از او بگذر.

امام صادق علیه السلام در مسجد الحرام در حال طواف كعبه بودند. یكی از حاجی‌ها عبای امام صادق علیه السلام را محكم گرفت و گفت: كیسه پول من گم شده و 1000 دینار در آن پول بوده و شما برداشته ای. هر چه امام با او صحبت كرد كه: شاید كسی دیگر برداشته، شاید در خانه جاگذاشته‌ای و شاید اشتباه می‌كنی، فایده‌ای نداشت. حضرت فرمودند: حالا كه فكر می‌كنی من برداشته‌ام، دنبال من بیا. او را به منزل برد و در یك كیسه 1000 دینار گذاشت و به او تحویل داد. آن شخص همین كه وارد منزل شد، كیسه پولش را در خانه یافت. فورا خدمت امام صادق علیه السلام آمد، عذرخواهی كرد، كیسه پول را پس داد و گفت: من اشتباه كرده‌ام. حضرت خطاب به او فرمودند: «ما اهل بیت اگر چیزی را به كسی دادیم دیگر از او پس نمی‌گیریم.‌»

د - شروع با تشبیهات

یكی از ظریف‌ترین و در عین حال اثر گذارترین شروع‌ها، استفاده از تشبیهات است. به تجربه ثابت شده است كه القاء غیر مستقیم بهتر و زودتر اثر می‌گذارد. این هنر سابقه طولانی دارد و در طول تاریخ، اهل ذوق و هنر از این روش برای بیان بهتر مطالب استفاده كرده اند.

اگر چیزی برای كسی ارزش شد - اگر چه خلاف ارزش باشد - به راحتی نمی‌شود او را وادار كرد تا دست از ارزش هایش بردارد. در این شیوه خوب و بد، و ارزش و ضدارزش توسط مربی كنار هم گذارده می‌شود و حق انتخاب و قضاوت به عهده خود مخاطب است؛ نه این كه مربی حكم كند كه این كار را به عنوان یك ارزش بپذیر و یا به عنوان ضد ارزش ترك كن.

در القاء غیر مستقیم آنچه كمك زیادی به مربیان عزیز می‌كند تشبیهات است. این شیوه جهت شروع غالبا در صورتی مفید است كه:

1 - مربی با تمرینات و مطالعه تمثیلات توان بكارگیری به موقع تشبیهات را در خود ایجاد كرده باشد.

2 - كاملا موضوع درس با شروع آن مشابهت و مناسبت داشته باشد.

3 - مربی اطلاعات كافی و فراوانی نداشته و در القاء مطالب علمی، خود را ضعیف بداند.

4 - مخاطبین افرادی باشند كه به هر دلیل از مذهب و دلیل‌های قرآنی و روائی فاصله گرفته و با اصول اعتقادی خود میانه خوبی نداشته باشند.

5 - الگوهای مخاطبین و فضای كلاس متمایل به الگوهای غیر سنتی و علاقمند به الگوهای غربی شده باشد.

6 - متربیان ما غیر كودكان باشند و موضوع مورد تشبیه و درس، از مسائل و مشكلات روز و فعلی آن‌ها باشد.

نمونه‌ها

1 - حجاب، حافظ ارزش‌ها

برای القاء این مطلب كه «حجاب حافظ ارزش هاست.‌» از این تشبیه‌ها می‌توان استفاده كرد:

الف) تا زمانی كه سر شیشه عطر بسته است عطر داخل آن هم محفوظ خواهد بود، ولی به محض این كه چند ساعتی سرشیشه عطر برداشته شود عطر داخل آن می‌پرد و تنها شیشه خالی بدون عطر می‌ماند كه كسی بدان میلی ندارد. حجاب همانند سر شیشه عطر است كه بوی خوش و زیبایی و حلاوت و طراوت خواهرها را حفظ می‌كند و با برداشتن حجاب، آن زیبایی و حلاوت از بین می‌رود. رمز زیبایی خواهران مسلمان هم همین حجاب است. (2)

ب) هر چه ارزشش بیشتر باشد در نگهداری و حفظ آن بیشتر دقت می‌شود. شلغم را كه ارزش ندارد روی گاری می‌فروشند و قیمت آن دو تا ده تومان است، اما طلا را چون ارزش دارد در حجاب و پوشش و جعبه قرار می‌دهند.

2 - حجاب، عامل آسودگی

برای تبیین این نكته كه حجاب عامل آسودگی و راحتی است نه موجب مشقت، می‌توان از تشبیه زیر استفاده كرد:

چرا به دور خانه هایتان دیوار می‌كشید؟ اگر درب‌های خانه تان چوبی باشد چرا آن‌ها را آهنی می‌كنید و اگر دیوارها كوتاه باشد چرا بلند می‌كنید؟ آیا این همه برای راحتی شماست یا برای ناراحتی؟ حجاب همچون دیوار خانه و مانند درب آهنین است. حال اگر دیوار خانه هایتان بلند بود و كوتاه كردید، یا درب، بسته بود و باز كردید، آیا این موجب راحتی، آرامش و آسایش شما خواهد بود یا موجب ناآرامی؟ همان طور كه درب‌ها، دیوارها و... برای راحتی اهل خانه‌ها است، حجاب هم برای راحتی و آسودگی بانوان است. اگر اسلام برای زن حجاب آورده برای راحتی و آسودگی او است، نه برای مشقت او. مشقت در بی حجابی و بد حجابی است.

3 - انسان و انتخاب راه

برای تبیین اختیار انسان در انتخاب آگاهانه راه سعادت یا شقاوت، می‌توان از تشبیه زیر استفاده كرد:

مواد اولیه آفتابه‌های پلاستیكی و مواد اولیه گل‌های پلاستیكی هر دو یكی است. این مواد را در اختیار دو نفر می‌گذارید. یكی با آن‌ها گل می‌سازد. جایش كجاست؟ بهترین جای مجلس و منزل. و یكی با آن‌ها آفتابه درست می‌كند. جایش كجاست؟ بدترین جای منزل. انسان‌ها مواد اولیه وجودشان یكی است. یكی در این دنیا از مواد اولیه وجود خودش گل می‌سازد و امام خمینی قدس سره می‌شود. یكی دیگر از همین مواد اولیه صدام می‌سازد. قرآن كریم می‌فرماید: انسان در انتخاب راه آزاد است. «انا هدیناه السبیل اما شاكرا و اما كفورا». اما این را هم باید بدانیم كه از وجود خودمان هر آنچه ساختیم، با دست خودمان جایگاه خود را در این دنیا و آخرت انتخاب كرده ایم.

ه - شروع با همخوانی سوره

بهترین وسیله برای ایجاد آرامش روحی در كودكان و نوجوانان همخوانی آیه یا سوره‌ای كوتاه از قرآن كریم با صدای بلند است. بلند خواندن باعث صفای دل و زدوده شدن ناراحتی‌ها می‌شود. از پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه وآله سؤال كردند: یا رسول الله! چرا بهتر است صلوات را بلند بفرستیم؟ حضرت فرمودند: هر گاه دسته‌ای از مسلمانان شعار و جمله‌ای را با هم با صدای بلند ادا كنند، در آن لحظه از توجه به خود خارج شده، و اگر ناراحتی یا كدورت و حسادتی از یكدیگر داشته باشند، در آن لحظه فراموش می‌كنند و هر چه صدای این شعار بلندتر باشد، صفا و محبت و وحدت در دل‌ها بیشتر می‌شود.

روش شروع با همخوانی آیه یا سوره‌ای كوتاه از قرآن در هر حال خوب است، ولی در موارد زیر مفیدتر است:

1 - كلاس حالت آشفته‌ای دارد و قبل از شروع برنامه، سر و صدا زیاد است و حاضران صحبت می‌كنند.

2 - موضوع كلاس جنبه قرآنی دارد. (مانند: قرائت، تجوید، توضیح و تفسیر یا علوم و معارف قرآنی)

3 - اجراء كلاس در مسجد یا محل مقدس دیگری است.

4 - كلاس یا اجرای ما با صبحگاه همراه است.

5 - خود مجری و مربی از صوتی دلنشین برخوردار است. در این صورت بهتر است مربی به صورت تكخوان بخواند و آن‌ها تكرار كنند؟

6 - كلاس برای خواهران است و عنایت دارند كه با قرآن شروع شود.

نمونه‌ها

1 - بعد از خواندن سوره والعصر، فرمول آن را در یك جمله كوتاه روی تخته می‌نویسیم و یا شفاها بیان می‌كنیم. فرمول سوره والعصر چنین است:

ایمان + عمل صالح + سفارش به حق + سفارش و توصیه به صبر سعادت

2 - با ضبط صوت و نوار سه بار تكرار، سوره‌ای كوتاه را به صورت ترتیل با هم بخوانند و نكته‌ها و پیام‌های آن را مربی بیان كند.

و - شروع با سلام و احوالپرسی

یكی از مؤثرترین و در دسترس‌ترین ابزارهای ارتباط با قشر كودك، نوجوان و جوان، روش احوالپرسی فردی یا گروهی است. اگر این شیوه به صورت مطلوب اجرا شود از كارائی بالایی برخوردار است و بهترین روش برای شروع و خوش درخشیدن مربی در ذهن كودكان و نوجوانان می‌باشد.

انواع و اقسام احوالپرسی و سلام بستگی به روحیات مختلف و متفاوت مربیان (روحانی یا غیر روحانی، خواهر یا برادر) دارد كه هر كس با هنر ذاتی كه خداوند در وجود او به ودیعه گذاشته است، از این روش شروع استفاده می‌كند.

این نوع شروع در صورتی مفید است كه:

1 - اولین كلاس یا جلسه مربی در این مكان و با این گروه باشد.

2 - مدتی از جلسات قبل گذشته باشد.

3 - از مربی خواسته باشند خود را معرفی كند و كمی درباره روحیات و روش كاری خود توضیح دهد.

4 - سن مخاطبین كم بوده و در بین آن‌ها حضور بزرگسالان در اقلیت باشد. در غیر این صورت بعد از كسب اجازه از بزرگترها، با كودكان احوالپرسی می‌كنیم.

ز - شروع با بیان نعمت‌ها و پیام اعضا

در این نوع از شروع، كلاس را با بیان نعمت‌های «محسوس‌» و قابل دسترس و دید شروع می‌كنیم. این روش غالبا در صورتی مفید است كه:

1 - سن مخاطبین كم و تعداد آن‌ها خیلی زیاد باشد.

2 - تخته و سایر ابزارهای كمك آموزشی وجود نداشته باشد.

3 - فضای اجرای برنامه باز باشد.

4 - توان استفاده از آنچه به عنوان نعمت در دسترس مربی است، وجود داشته باشد مثل گلدان، هوا، آب، نور و...

5 - امكان بردن یكی از نعمت‌های الهی به سر كلاس و صحبت كردن در مورد آن وجود داشته باشد.

6 - امكان دیدن و رسیدن صدا به همه وجود داشته باشد.

7 - موضوع كلاس بیان حقوق اعضاء و پیام اعضاء بدن باشد. (آنگونه كه امام سجادعلیه السلام در رساله حقوق فرموده اند مانند: حقوق قلب، چشم، دست و....)

نمونه‌ها

1 - نعمت چشم

اگر ساختمانی را فرض كنیم كه تمامی شخصیت‌های سیاسی دنیا در آن جمع شده اند، جهت محافظت از آن‌ها در قسمت‌های مختلف این ساختمان، اعم از داخل سالن‌های ساختمان، درب ورودی ساختمان، پشت پنجره‌ها و درب‌های روی پشت بام، محافظ می‌گذارند و آسمان منطقه‌ای كه این ساختمان در آن واقع شده توسط هواپیما محافظت می‌شود. چرا؟ چون این افراد بزرگترین شخصیت‌های كشورهای جهان بوده و آدم‌های مهمی هستند.

چشم انسان هم مهم است، از این رو خداوند برای آن محافظهای متعددی قرار داده است.

الف: محافظ داخل ساختمان چشم؛ «اشك‌» ، كه توسط لوله فاضلابی دائما اشك چشم در حال عوض شدن است.

ب: محافظ درب چشم؛ «مژه ها» كه چشم را از گرد و غبار محافظت می‌كنند.

ج: محافظ پشت درب چشم؛ «پلك ها» كه چشم را از گرما و سرما محافظت می‌كنند.

د: محافظ روی پشت بام ساختمان چشم؛ «ابروها» كه عرق‌های پیشانی را به دو طرف صورت هدایت می‌كنند.

ه: «خطوط پیشانی‌» كه محافظان آسمان چشم می‌باشند و از داخل شدن عرق‌های سر - كه سموم دفع شده بدن هستند - به داخل چشم جلوگیری می‌كنند.

به این نكته توجه كنید: اگر وارد خانه خود شدید و مشاهده نمودید كه بسته‌ای كادو شده و روی آن نوشته شده: «تقدیم به شما.‌» اولین سؤالی كه به ذهن می‌آید چیست؟ چرا؟

لحظه‌ای همگی چشم‌های خود را ببندید، این چشمان بسته شما هدیه‌ای كادو شده از طرف خداوند است. حالا این كادو را باز كنید. به نظر شما ارزش آن چقدر است؟ به بزرگی همه دنیا. چرا؟ چون همه دنیا را با آن می‌بینیم.

به نظر شما ما در برابر خدائی كه چنین نعمتی را به ما هدیه كرده چه وظیفه‌ای داریم؟

امام سجادعلیه السلام در رساله حقوق خود می‌فرماید:

«حق چشم تو این است كه از هر آنچه بر تو روا نیست دیده فرو بندی و آن را در مقامی پست فرو نیفكنی جز در آن هنگام كه بتوانی از چیزی عبرت اندوزی یا دانش كسب كنی. به درستی كه چشم دریچه عبرت آموزی است.‌»

2 - نعمت دهان و زبان

آیا می‌دانید اگر دهان نداشتیم چه می‌كردیم؟ چگونه با هم صحبت می‌كردیم؟ یك دقیقه با دهان بسته زندگی كنید. حالا اگر زبان نداشتیم چه می‌كردیم؟ مزه غذاها و میوه‌ها را چگونه می‌چشیدیم؟ دستگاه خلقت آن را در نظر بگیرید. چگونه زیر دندان له نمی‌شود؟ تنها عضوی است كه كمتر دچار درد و بیماری می‌شود. ما در برابر این نعمت بزرگ الهی چه وظیفه‌ای داریم؟

3 - نعمت بدن

هر آنچه در اداره یك كشور وجود دارد، در كشور پهناور بدن ما نیز موجود است.

مغز انسان اداره اطلاعات، چشم و زبان اداره صدا و سیما، دست‌ها و بازوان اداره كار و امور اجتماعی، شكم اداره بسیج اقتصادی، پاها اداره راه و ترابری و انگشت شصت اداره آموزش و پرورش بدن است.

راستی می‌دانید كه اگر همه انسان‌ها این نعمت انگشت شصت را نداشتند نصف كارهایشان را به سختی انجام می‌دادند و نیمی از كارها تعطیل می‌شد؟ اگر انگشت شصت نبود، بندكفش را به راحتی بازو بسته نمی‌كردیم، چوب كبریت را نمی‌توانستیم بگیریم، جعبه كبریت به راحتی در دست ما نگه داشته نمی‌شد و استفاده از قلم و گچ برایمان مشكل بود. حالا شما بفرمایید ما در برابر این نعمت بزرگ چه وظیفه‌ای داریم؟

ح - شروع با خواندن شعر

مربیان محترم برای تكمیل موفقیت در راه رسیدن به هدف اصلی خود كه قرب الهی، رشد و كمال معنوی و جذب نونهالان و كودكان و نوجوانان مسلمان به اسلام و معارف اسلامی است، نیاز به ابزارهای جذاب، گیرا و مناسب با فضای كودكان، نوجوانان و جوانان دارند. شعر و سرود - كه وسیله است نه هدف - یكی از عوامل و روش‌های مؤثر در نشر معارف الهی و تعلیم و تربیت می‌باشد. دلنشینی كلام در شعر و جاذبه شگفت انگیز آن، دل و جان كودكان و نوجوانان را تسخیر می‌كند. در استفاده از شعر برای شروع حتما باید برای هر قطعه شعری كه خوانده می‌شود سؤالی را قبل از آن طرح نمود تا بعد از قرائت شعر، مخاطبان به آن سؤال پاسخ دهند.

خواندن شعر در شروع‌ها در صورتی مفیدتر است كه:

1 - در همان لحظه اول احساس شود كه شاگردان خسته هستند. در این صورت برای رفع خستگی آن‌ها از شعر استفاده می‌شود.

2 - ساعت آخر یا بعد از دو یا سه كلاس مختلف، مخاطبین یك ساعت در اختیار ما هستند.

3 - می‌خواهیم هوش و استعداد مخاطبان را بسنجیم نه معلومات آن‌ها را. (میزان معلومات را می‌توان با شروع از طریق پرسش‌ها سنجید.)

4 - از برنامه‌های روحانی یا مربی قرآن و معارف یك حالت خشكی و بی روحی در ذهن مخاطبان نقش بسته باشد. (این اطلاعات را از مربیان آن‌ها قبل از شروع كلاس به دست می‌آوریم.)

نمونه‌ها

1 - این سؤال قبل از خواندن شعر چند بار تكرار می‌شود: «در این شعر چند بار اسم گل و غنچه آمده است؟

این سؤال هوشی است و مراد ما اسم گل و غنچه است كه یك «گل یاس‌» و یك «غنچه‌» آمده است و حال آن كه اكثر آن‌ها فكر می‌كنند ما كلمه گل را می‌گوییم. لذا ممكن است تا 26 گل هم بگویند. این نمونه شعرها برای نوجوانان و جوانان در سن راهنمایی و دبیرستان خوب است و جواب صحیح یك گل و یك غنچه می‌باشد.

* * *

گل زهرائی

گل احمد گل خوشبوی زهراست                                         به چشم دل فقط این غنچه زیباست

همه گویند این گل همچو یاس است                                     دلم گوید كه حرفی بی اساس است

گل زهرا گل تنهای تنهاست                                                          گل زهرا ز عالم‌های بالاست

گل زهرا گل كوثر نشان است                                             گل زهرا گل هفت آسمان است

گل زهرا نشان از طور دارد                                                به سینه عالمی از نور دارد

گل زهرا گل الله سرشت است                                             گل زهرا گل باغ بهشت است

گل زهرا گل سوز و گداز است                                           گل زهرا گل عطر نماز است

گل زهرا ندا داده كمالش                                                   دلا بنگر همه محو جمالش

گل زهرا گل ایثار و جود است                                            گل زهرا گل صورت كبود است

گل زهرا گل زرد است و نیلی                                             نشان دارد ز شلاق و ز سیلی

بسوزم از برایت ‌ای گل زرد                                               كه زینب مانده بود و گریه می‌كرد

* * *

در صورتی كه این شعر را قبلا خوانده باشید و مخاطبان جواب را بدانند، می‌توانید بیت زیر را به اول آن اضافه كنید كه در این صورت جواب سؤال شما، 102 غنچه و یك گل یاس می‌شود.

گل به گل چینم و تعریف كنم كوی تو را                                صد و یك غنچه بچینم ندهد بوی تو را

2 - قبل از خواندن شعر سؤال شود: «چند اصطلاح ورزشی در شعری كه خواهیم خواند به كار برده شده است؟» یا بعد از خواندن شعر سؤال می‌كنیم: «چند بار كلمه توپ در شعر آمده بود؟»

این شعر ویژه نوجوانان دوره ابتدایی و راهنمایی و به خصوص پسرها است.

خواهی نخوری ز «تیم‌» ابلیس شكست                                   باید به «دفاع‌» از دل و دیده نشست

چون «شوت‌» شود به سوی دل «توپ‌» گناه                              «دروازه‌» دل به روی آن باید بست

* * *

بر دامن گل دست توسل نزدیم                                            از حرف به «میدان‌» عمل «پل‌» نزدیم

افسوس كه فرصت به تماشا بگذشت                                     صد «گیم‌» تمام گشت ما «گل‌» نزدیم

* * *

بگذشت زمان و دست به كاری نزدیم                                    بر گردن لحظه‌ها مهاری نزدیم

صد «توپ‌» زدی تمام را كردی «اوت‌»                                   صد «پاس‌» گرفته «آبشاری‌» نزدیم

 

پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) غرر الحكم، ج 1، ص 206.

2) كتاب تمثیلات، ج 1، ص 22.

741 دفعه
(2 رای‌ها)