نكته‌هایی درباره پژوهش و نگارش (1)

هر مبلغی خواه و ناخواه برای تبلیغ خود با پژوهش در زمینه موضوع تبلیغی خویش و در تبلیغ نوشتاری‌اش با قلم و تالیف سر و كار دارد. بدین منظور نكته‌هایی در زمینه پژوهش و نگارش را به قلم می‌آوریم.

1. به هیچ وجه، در تحقیقات و تالیفاتمان بر «مسموعات‌» و «منقولات‌» - هر چند مشهور و معروف نیز باشند - تكیه نكنیم مگر آنكه خودمان آنها را در منابع قابل اعتبار بیابیم تا این حدیث شریف شامل حالمان نگردد: «لاتحدث الناس بكل ما سمعت به فكفی بذلك كذبا؛ هر چه را شنیدی به مردم نگو؛ زیرا همین برای دروغ بودن بس است.‌» (1)

2. بكوشیم كه فضای تحقیقات و تالیفاتمان را حقیقتا از «تحقیق‌» و «تالیف‌» به معنای درست و فراگیر و با همه ویژگیهای آن پر سازیم و با «تحقیق بازی‌» و «تالیف سازی‌» آلوده نسازیم و مانند معماران بساز و بفروش، ما نیز «بچاپ و بفروش‌» نشویم و «ملای رومی‌» چه دُر سُفته است كه گفته است:

علم تقلیدی بود بهر فروخت                                                چون بیابد مشتری خوش برفروخت

مشتری علم تحقیقی حق است                                             دائما بازار او پر رونق است

لب ببسته مست در بیع و شری                                             مشتری بی حد كه الله اشتری

شایان توجه است این نكته مهم را در داوریهایمان نیز به خاطر داشته باشیم كه هماره پر برگی یك تحقیق و پرفروشی یك تالیف به معنای پرباری و پركاری آن و پرجوشی و پركوشی این نیست و حتی پر عنوانی فهرست منابع - تا چه رسد به پر عنوانی فهرست مطالب و فهرست تالیفات - نیز هماره به معنای پرمایگی و پراندیشگی آن نیست.

3. بكوشیم كه روحیه «نگرش تحقیقی‌» و «نگارش تحلیلی‌» را در خود زنده كنیم و روز به روز آن را بپرورانیم. برای به دست آوردن چنین روحیه‌ای می‌توانیم این كارها را انجام دهیم:

یك. مطالعه كتابها و منابعی كه با نگرشی تحقیقی و نگارشی تحلیلی نوشته شده اند. از این رو، محقق كسی است كه در تحقیقات خویش به كتابها و منابع دست چندم و حتی گاه به كتابها و منابع دست دوم نیز مراجعه نمی‌كند. مثلا یكی از محققان می‌گفت: «من در تحقیقاتم حتی به كتاب شریف «بحارالانوار» - جز در موارد ضرورت و اضطرار - نیز استناد نمی‌كنم، بلكه به مصادر و مآخذ اولیه‌ای كه محدث بزرگ و بزرگوار شیعه، مرحوم علامه مجلسی - اعلی الله مقامه الشریف - خود به آنها استناد كرده است مراجعه می‌نمایم و اصل حدیث را در آنجا می‌یابم و سپس با شرایطش به آن استناد می‌كنم‌»

دو. در زندگی علمی، همنشین شدن و نشست و برخاست كردن با كسانی كه در مسائل فكری و علمی، تحقیقی می‌نگرند و تحلیلی می‌نگارند. از این جهت، محقق كسی است كه در زندگی علمی خویش، با كسانی كه در اندیشه و اندیشیدن، «مقلد» هستند، نمی‌نشیند و «ملای رومی‌» چه خوش سروده است:

از محقق تا مقلد فرقهاست                                                                كاین چو داوود است و آن دیگر صداست

منبع گفتار این سوزی بود                                                   وان مقلد كهنه آموزی بود

سه. مطالعه زندگی و روش علمی كسانی كه مقلدانه نمی‌اندیشیده اند و محققانه می‌نوشته اند. بدین رو، زندگی و روش علمی «علامه امینی‌» ، «علامه طباطبائی‌» ، «علامه مطهری‌» و «علامه جعفری‌» - رضوان الله علیهم اجمعین - می‌تواند الگویی پسندیده در این زمینه‌ها باشد. یا مثلا گفته اند: «یكی از محققان در كتاب دائرة المعارف خویش می‌خواسته اند متراژ پل قدیمی و سمبلیك اهواز را بنویسند. بدین منظور، هیاتی را از تهران به اهواز می‌فرستند تا دقیقا متراژ آن را محاسبه نمایند و آن گاه در دائرة المعارف خود بنگارند.‌» مطالعه شیوه تحقیق و تالیف چنین انسانهایی، روحیه دقت و تحقیق را در انسان تقویت می‌كند.

چهار. حضور داشتن در جلسات و شركت كردن در مجالس علمی كه با نگرشی تحقیقی و تحلیلی تشكیل می‌شوند. بدین جهت، محقق كسی است كه در زندگی علمی‌اش، به جلسات و مجالس غیرعلمی و جلسات و مجالسی كه عنوان علمی دارند، اما روشی غیرتحقیقی و غیرتحلیلی نیز دارند، پا نمی‌گذارد.

پر روشن است كه این سخن و این پیشنهادها، موضوعات و مسائلی را كه اساسا باید با روشی تقلیدی و نه تحقیقی بدانها دست یافت، شامل نمی‌شوند.

4. آنچه را در تحقیقات و تالیفات برای خودمان واضح و مفهوم نشده است، برای دیگران توضیح ندهیم و به دیگران تفهیم نكنیم و حتی از ذكر آن نیز بپرهیزیم و عطایش را به لقایش ببخشیم كه ممكن است آثار نامطلوب و نامقبول و حتی نامشروعی را در پی داشته باشد؛ مثلا اگر تبیین و تحلیل عبارت «لولاك لما خلقت الافلاك ولولا علی لما خلقتك ولولا فاطمة لما خلقتكما» برای خودمان مفهوم و روشن نیست، آن را برای دیگران بر زبان جاری نسازیم و به قلم نیاوریم؛ هر چند شماری از پژوهندگان در اعتبار سندی آن نیز خدشه كرده اند.

5. پژوهشهای خویش را پس از نگارش نهایی و برای مطالعه و بازنگری و برخورداری از صحت و دقت بیشتر، دست كم به دو تن و با دیدگاه پژوهشی و نگارشی و با دو ویژگی دقت داشتن و وقت گذاشتن، بدهید.

البته چه شایسته است - اگر نگوییم بایسته است - هدیه‌ای نیز برای انجام دادن این دو كار و برای این دو بزرگوار در نظر بگیرید و یا به گونه‌ای دیگر و بهتر، این زحمت و خدمت را جبران نمایید و در هر دو صورت، آیه 61 سوره «مؤمنون‌» ، «اولئك یسارعون فی الخیرات وهم لها سابقون‌» ، را فراموش نكنید كه خوش گفته اند: «آش از دهان كه افتاد، از مزه خواهد افتاد.‌»

6. در تحقیقات و تالیفات خود و متناسب با مطالب و مخاطبان آن، از مواد و مطالب زیر به عنوان استناد و یا استشهاد استفاده نمایید:

یك. آیات قرآن؛

دو. روایات معصومان علیهم السلام؛

سه. اصول منطقی و قواعد عقلی؛

چهار. قوانین تجربی و نظریات علمی؛

پنج. نظریات و سخنان بزرگان دین و دانش؛

شش. اشعار؛

هفت. داستانها و خاطرات؛

هشت. آمار و اخبار؛

نه. تمثیلات و امثال و حكم؛

ده. طنزها و لطیفه‌ها.

7. چنانچه در تحقیقات و تالیفات خویش، از آیات قرآن كریم و روایات شریف معصومان علیهم السلام استفاده می‌نماییم، به این ظرایف و لطایف، خوب بنگریم:

یك. در برداشت از آیات و روایات دقیق باشیم و به كتابهای معتبر تفسیری مراجعه نماییم.

دو. در ترجمه آیات و روایات مواظب باشیم تا مثلا عبارت «ولاتحسبن‌» در آیه «ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا...‌» را به صورت جمع (و هرگز مپندارید) ترجمه ننماییم و آن را به صورت مفرد (و هرگز مپندار) ترجمه كنیم. (2)

سه. در نوشتن آیات و روایات دقت نماییم تا مثلا عبارت «وان لم تفعل‌» در آیه «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك وان لم تفعل فما بلغت رسالته...‌» را به صورت‌».. فان لم تفعل...‌» ننویسیم.

چهار. در اعراب گذاری آیات و روایات توجه داشته باشیم تا مثلا عبارت «یا ابا صالح المهدی‌» را به صورت «یا ابا صالح المهدی‌» و «یا ابا صالح المهدی‌» نخوانیم و ننگاریم.

8. اگر در تحقیقات و تالیفات خویش از شعر استفاده می‌نماییم، به این نكات ظریف و دقیق توجه كنیم:

یك. هیچ گاه از «شعر» به عنوان «دلیل‌» و «استناد» سخن استفاده ننماییم، بلكه از آن به عنوان «تایید» سخن و «استشهاد» برای آن و گاه برای تغییر ذائقه خوانندگان نوشته خود بهره ببریم و مواظب باشیم كه دیگران نیز در استفاده از شعر، فقط به گونه‌ای كه گفته شد، عمل كنند؛ زیرا كسی ممكن است در برخورد با دشمن و «مدارا كردن‌» ب ا او و پرهیز از خشونت به این شعر «حافظ‌» استناد كند:

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است                                            با دوستان مروت با دشمنان مدارا

كس دیگری نیز ممكن است در برخورد با دشمن و «مدارا نكردن‌» با او و خشونت داشتن به این شعر «سعدی‌» استناد نماید:

امروز بكُش، چو می‌توان كُشت                                            كآتش چو بلند شد، جهان سوخت

مگذار كه زه كند كمان ر                                                   دشمن كه به تیر می‌توان دوخت (3)

دو. در انتساب شعر به شاعر دقت كنیم تا مثلا بیت شعر «موجیم كه آسودگی ما عدم ماست/ما زنده به آنیم كه آرام نگیریم‌» را كه از «كلیم كاشانی/همدانی‌» و از نظر ترتیب مصراعها به صورت مذكور است، به «اقبال لاهوری‌» نسبت ندهیم. (4) گفتنی است این بیت شعر در ترجیع بند «ساقی نامه‌» ایشان است كه مطلع بند پنجم آن به صورت «مستیم و عنان دل خود كام نگیریم/تا جام بود عبرت از ایام نگیریم‌» است. (5)

سه. اشعار را از نظر كلمات و چینش به طور درست بخوانیم و بنویسیم تا مثلا این بیت شعر «ملای رومی‌» ، یعنی: «چون كه با كودك سر و كارم فتاد/هم زبان كودكان باید گشاد» را به صورت «چون كه با كودك سر و كارت فتاد/پس زبان كودكی باید گشاد» نخوانیم و ننویسیم.

چهار. اشعاری را در تحقیقات و تالیفاتمان به كار گیریم كه از نظر «وزن و قافیه‌» معیوب نباشند؛ به طور نمونه، شعر «یار جسمانی بود رویش چو مرگ/صحبتش شوم است باید كرد ترك‌» دارای عیب قافیه‌ای به نام «اكفاء» یا همان «اختلاف روی‌» است كه در این بیت شعر، حرفت روی در دو كلمه «مرگ‌» و «ترك‌» با یكدیگر مطابقت ندارند و یكی حرف «گ‌» و دیگری حرف «ك‌» است.

9. چنانچه دوست داریم كه تحقیقات و تالیفاتمان با استقبال روزافزون خوانندگان و مخاطبان آن رو به رو شوند، از گفتن سخنان كلیشه‌ای و مطالب كهنه و نخ نما دوری كنیم و به گفتن سخنان تروتازه و مطالب با طراوت و نو روی آوریم و خدا وكیلی حرفی برای گفتن داشته باشیم كه سه شاعر چه خوش گفته اند:

گر متاع سخن، امروز كساد است «كلیم‌»                                                   تازه كن طرز كه در چشم خریدار آید

* * *

قالب این خشت به آتش فكن                                              خشت نو از قالب دیگر بزن

* * *

فسانه گشت و كهن شد حدیث اسكندر                                                    سخن، نو آر كه نو را حلاوتی است دگر البته شمار فراوانی از ما - اگر (بنا بر احوط) نگوییم همه ما - همیشه بر این پندار و در این رؤیاییم كه حرفهای نو و تازه‌ای برای خوانندگان تحقیقات و تالیفات خود زده ایم.

10. اگر ما به این حقیقت روشن و ساده دست یازیم - هر چند با تلقین به خویشتن هم باشد - كه «مادرزاد محقق و مؤلف نبوده ایم‌» و همان گونه كه برای فراگیری علوم و فنون دیگر و یادگیری «ضرب زید عمرا»، وقت فراوانی را صرف و گاه تلف می‌نماییم، برای «محقق و مؤلف شدن‌» نیز باید وقت فراوانی را صرف كنیم، آن گاه پیش از آغاز هر تحقیقی و پژوهشی و هر تالیف و نگارشی، به فراگیری دو فن و هنر مهم روی می‌آوریم:

یك. روش تحقیق و پژوهش؛

دو. روش تالیف و نگارش.

11. پیش از فراگیری دو روش پیشین و یا همزمان با آن، باید روشهای دیگری را نیز فرا بگیریم و آن گاه خواهیم دید كه تحقیقات و تالیفاتمان از «صحت‌» ، «دقت‌» و «سرعت‌» بیشتری نیز برخوردار شده اند و چه زیبا گفته اند: «اگر به من روش ماهیگیری را یاد دهید، بهتر از آن است كه هر روز به من یك ماهی بدهید.‌»

و آن روشها عبارتند از:

یك. روش مطالعه و تندخوانی؛

دو. روش تلخیص و خلاصه نویسی؛

سه. روش فیش برداری و یادداشت برداری؛

چهار. روش تنظیم فیشها و دسته بندی یادداشتها؛

پنج. روش نقد و بازنگری مطالب و یادداشتها؛

شش. روش طبقه بندی كتابها و تنظیم كتابخانه؛

هفت. روش ماخذشناسی و كتاب شناسی؛

هشت. روش ترجمه؛

نه. روش كار با رایانه و استفاده از برنامه‌های رایانه ای. (6)

12. با توجه به اینكه امام حسین علیه السلام فرموده اند: «من دلائل العالم انتقاده لحدیثه؛ (7) از نشانه‌های دانشور آن است كه سخنان خویش را به نقد كشد.‌» هیچ پژوهشی را پیش از انجام دادن این دو كار مهم، به كسی و یا جایی عرضه نكنید:

یك. بازنگری؛

دو. بازنگاری.

پس از انجام دادن این دو كار، باز هم پژوهش خود را عرضه نكنید و این تجربه را آویزه گوش خویش قرار دهید و به مدت یك «اربعین‌» از كار پژوهشی تان فاصله بگیرید كه «حافظ‌» شیرین سخن گفته است:

سحرگه رهرُُوی در سرزمینی                                                         همی گفت این معما با قرینی

كه‌ای صوفی شراب آن گه شود صاف                                             كه در شیشه برآرد (8) اربعینی

پس از سپری شدن این مدت، دوباره به سراغش بروید و آن را مطالعه نمایید و سپس به دیگران عرضه كنید. اگر از این تجربه، بهره و یا بهره‌های علمی و تحقیقی و تالیفی جدیدی نصیبتان شد كه ان شاءالله خواهد شد، در حق گوینده این تجربه دعای خیری نیز بفرمایید:

غرض نقشی است كز ما باز ماند                                                    كه گیتی را نمی‌بینم بقایی

مگر صاحبدلی روزی به رحمت كند                                               در كار درویشان دعایی (9)

13. یكی از آفتهایی كه شماری از محققان و مراكز تحقیقاتی - اگر نگوییم بسیاری از آنها - به آن دچار می‌شوند و گاه همچون خوره به جانشان می‌افتد، «پراكنده كاری‌» و «نیمه كاری‌» در تحقیقات است. كمتر محقق یا مركز تحقیقاتی را می‌توان یافت و نام برد كه یا در موضوعات گونه گون و گاه متناقض گون تحقیق نكرده اند و یا تحقیق و تحقیقاتی را آغاز كرده اند، اما به انجام و فرجام نرسانده اند. یك روز در مجلسی كه تنی چند از محققان حضور داشتند، همگی آنان اجماعا و اتفاقا می‌گفتند و می‌نالیدند كه چقدر تحقیق یا تحقیقات نیمه كاره دارند. در این میان نیز، یكی از محققان حوزوی را نام می‌بردند كه تا یك تحقیق و تالیف خود را به پایان نمی‌رساند، به تحقیق و تالیف دیگرش نمی‌پردازد. به همین جهت هم بوده است كه تاكنون حدود 100 كتاب و مقاله را به نگارش درآورده است.

14. یكی دیگر از آفتهای شماری از محققان و مراكز تحقیقاتی، «نظم منطقی نداشتن در فهرست مطالب و مطالب فهرست‌» است. و سوگمندانه باید گفت كه گاه این بی نظمی تحقیقاتی را با عبارتهایی نامقبول و حتی گاه نامشروع همچون: «نظم ما در بی نظمی ماست‌» و «الكلام یجر الكلام‌» توجیه می‌كنیم در حالی كه مولایمان، حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام، چه زیبا همه ما را سفارش می‌كنند:

«اوصیكما وجمیع ولدی واهلی ومن بلغه كتابی بتقوی الله ونظم امركم؛ (10) شما دو تن (امام حسن و امام حسین علیهما السلام) و همه فرزندان و خاندانم و همه كسانی كه نوشته من به دست آنان می‌رسد، به تقوای الهی و نظم در كارتان سفارش می‌كنم.‌»

و شاعر نیز چه زیبا گفته است:

بیار‌ای سخنگوی چابك سرای                                              بساط سخن را یكایك به جای

15. طبق تحقیقاتی كه درباره نام و عنوان 100 كتاب پرفروش دنیا صورت گرفته، این نتیجه به دست آمده است كه كتابهای با نام و عنوانهای «3 كلمه‌» ‌ای، از بالاترین درصد برخوردار بوده اند. پس بكوشیم كه عنوانهای «3 كلمه‌» ‌ای را برای تحقیقات و تالیفاتمان بیشتر برگزینیم.

16. پس از به فرجام رسیدن تحقیق و تالیفمان و پیش از دادن آن به دیگران - بنابر احتیاط واجب - یك «كپی‌» پررنگ و - بنابر احتیاط مستحب - كپی یك رو از آن بگیریم. و هرگاه هزینه مالی سنگین آن در برابر چشمانمان مجسم شد، هزینه زمانی و روانی و سنگین‌تر گم شدن و از دست دادن پژوهش و نگارش چندین ماهه و حتی چندین ساله خود را در برابر چشمان اشك آلودمان مجسم نماییم. چه بسیار دیده یا شنیده ایم كه پژوهش پژوهنده‌ای و نگارش نویسنده‌ای در دست دوستی یا مشاوری یا صاحب نظری یا مؤسسه‌ای یا ویراستاری یا ناشری یا حروفچینی یا نمونه خوانی یا صفحه آرایی یا طراحی یا لیتوگرافی یا چاپخانه‌ای گم شده و یا از بین رفته است.

جای دوری نرویم و به عرض مباركتان برسانیم كه گاه پژوهندگان و نویسندگانی، خودشان، یك كار پژوهشی و نگارشی را انجام داده اند و اینك نمی‌دانند آن را به چه كسی داده اند كه دیگر آن پژوهش و نگارش را - با آن همه رنج و تلاش - به آنان باز نگردانده است.

17. اگر واقعا پژوهنده و نویسنده ایم، به فكر «قلم و كاغذ همراه‌» نیز باشیم. شایسته است این قلم و كاغذ از همان نوع قلم و كاغذی باشند كه در تحقیقات و تالیفاتمان از آنها استفاده می‌نماییم تا یكسانی و یكدستی یادداشتها از نظر جنس و رنگ قلم و برگه‌های یادداشت از نظر اندازه، فاصله سطرها و حاشیه‌ها، عنوان گذاری، دسته بندی و مانند آن محفوظ بماند و پاكیزگی و زیبایی ویژه خود را از دست ندهند. و اگر بخواهیم محكم كاری كنیم، بهتر است كه این قلم و كاغذ را در سه جای جیب و كیف و وسیله نقلیه خود نیز بگذاریم.

18. چنانچه می‌خواهید كه تعداد صفحات تحقیق و تالیفاتتان كمتر شود تا هزینه چاپ و نشر آن نیز كمتر گردد و در نتیجه، قیمت كتابتان برای خواننده ارزانتر تمام شود و كتابتان زودتر به فروش برسد، پیش از حروفچینی و پس از مشورت با ناشر و حروفچین كتابتان، از آنان بخواهید - در حدی كه زیبایی و خوشخوانی و چشم نوازی كتابتان از دست نرود - شش كار را هنگام حروفچینی و صفحه آرایی در نظر بگیرند و انجام دهند:

یك. نوع حروف كتابتان را - اگر مثلا با برنامه و حروف «زرنگار» حروفچینی می‌نمایند - از نوع حروف «میترا» یا «نازنین‌» برگزینند؛ زیرا این حروف اصطلاحا حروف جمع و جوری هستند و در یك سطر، كلمات بیشتری را در خود جای می‌دهند.

دو. پوینت یا همان اندازه حروف را كوچك‌تر برگزینند؛ مثلا به جای پوینت «14» با پوینت «13» حروفچینی نمایند.

سه. فاصله میان سطرها را كمتر بگیرند؛ به طور نمونه، سطرها را با فاصله «7» میلی متر حروفچینی و صفحه آرایی نمایند، نه با فاصله «5/7» میلی متر.

چهار. سطرها را با طول بیشتری حروفچینی كنند؛ مثلا سطرهای كتاب قطع وزیری را با طول «13» سانتی متر حروفچینی نمایند، نه با طول «12» سانتی متر.

پنج. اگر پاورقیهای تحقیق و تالیفتان كوتاهند، هر دو یا سه پاورقی را در یك سطر حروفچینی كنند.

شش. مقدار تورفتگی آغاز پاراگرافها را كمتر در نظر بگیرند. و چنانچه - خدای نخواسته - بخواهید كتابتان را چاقتر و فربه‌تر نشان دهید، عكس نكات گفته شده را انجام دهند.

19. از هم اكنون یك دفتر كلاسور بزرگ برای تحقیقات و تالیفات بعدی تان تهیه كنید و درباره هر موضوعی یك یا چند صفحه سفید باقی بگذارید و بالای صفحه اول آنها عنوان آن موضوعات و تاریخ شروع تحقیقات آن را بنویسید و برای هر بخش و موضوعات ذیل آن و به ترتیب حروف الفبا یك كد جداگانه در نظر بگیرید؛ مثلا كد «1» برای بخش «اخلاقی‌» ، كد «2» برای بخش «اقتصاد» و كد «3» برای بخش «فقه‌» و كد «1/1» برای موضوع اخلاقی «تقوا» و كد «1/2» برای موضوع اخلاقی «توبه‌» و كد «1/3» برای موضوع اخلاقی «صدق‌» و كد «3/1» برای موضوع فقهی «روزه‌» ، كد «3/2» برای موضوع فقهی «نماز» و قس علی هذا باب فعلل و تفعلل. البته در آغاز این دفتر كلاسور، فهرست این بخشها و موضوعات ذیل هر كدام و كد مربوط به آن را بنویسید.

آن گاه به مرور زمان، هر مطلب كوتاه و یا نكته‌ای درباره این موضوعات كه یافتید، فورا در قسمت و صفحه مربوط به آن بنویسید تا فراموشتان نگردد و در مرحله بعدی، این نكته‌ها و مطالب كوتاه را به طور كامل و مشروح، روی فیشهای تحقیقاتی خود بنویسید و یا به دستنوشت نهایی تان منتقل نمایید. پس از مدتی خواهید دید كه دارای انبوهی از مطالب و یادداشتهای نو و جالب و آماده هستید. این كار برای این قلمزن تاكنون آثار و فواید بسیاری داشته است و گاه افسوس و حسرت می‌خورد كه چرا از آغاز طلبگی به این كار مبادرت نورزیده است.

20. پژوهشهای خود را با قلم «سیاه‌» بنویسید تا همان گونه كه در روان شناسی رنگها گفته اند از رنگی وزین و با شخصیت و نیز رایج در چاپ اغلب كتابها استفاده كرده باشید و پس از كپی گرفتن از دستنوشته، با كمرنگی و یا ناخوانایی حروف و كلمات روبه رو نگردید.

21. حتما تحقیق و تالیف خود را با خط خوش و یا دست كم با خط خوانا به نگارش درآورید. و اگر دارای خط خوش یا خوانایی نیستید، انجام دادن و پاكنویس كردن این كار را به شخص دیگری بسپارید. و چنانچه هزینه پاكنویس كردن با هزینه حروفچینی كردن آن تفاوت چندانی ندارد، تحقیق و تالیف خود را حروفچینی كنید.

22. تلاش كنید كه مطالبتان را روی برگه «كلاسور بزرگ‌» و مانند آن بنویسید تا هرگاه خواستید، نسبتا بآسانی بتوانید از مطالب آن بكاهید و یا بر آن بیفزایید و آنها را آسانتر كپی نمایید و حروفچین نیز بتواند در هنگام انجام دادن كار خود، بآسانی و در زمان كمتری آنها را جابه جا نماید.

23. مطالبتان را به صورت یك سطر در میان و با فاصله تقریبی دو سانتی متر و روی یك طرف برگه بنویسید تا هم برای اصلاحات و اضافات احتمالی خودتان و اصلاحات و اضافات قطعی ویراستاران جای خالی گذاشته باشید و هم حروفچین براحتی و با غلطهای كمتری مطالب شما را حروفچینی نماید. و توجه داشته باشید كه برگه‌های كلاسور چهار حلقه‌ای دیرتر از برگه‌های دو حلقه‌ای كنده می‌شوند و از بین می‌روند؛ هر چند می‌دانیم كه برچسبهای حلقه داری برای جلوگیری از این كنده شدن در فروشگاههای لوازم التحریر وجود دارد.

                                                                                                              ادامه دارد... .

پی‌نوشـــــــــــــــــــت‌ها:

 

1) نهج البلاغه، نامه 69.

2) این مثال از جناب (ژرفا) فرا گرفته شده است.

3) گلستان، تصحیح و توضیح: دكتر غلامحسین یوسفی، چاپ پنجم، تهران، انتشارات خوارزمی، 1377، ص 171.

4) این مثال از جناب «اسفندیاری‌» فرا گرفته شده است.

5) كلیات طالب كلیم كاشانی، به تصحیح مهدی صدری، 2 جلد، چاپ اول، تهران، نشر همراه، 1376، ج 2، ص 833.

6) مطالعه كتاب «روشها» اثر حجت الاسلام استاد جواد محدثی (قم، نشر معروف) و «بر بال قلم‌» اثر حجت الاسلام استاد سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا) كه متن درسی و ادبی حوزه است، می‌تواند نقطه آغازین خوبی برای پیمودن این راه باشد.

7) تحف العقول، ابن شعبه حرانی، تصحیح و توضیح: علی اكبر غفاری، چاپ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1404، ص 248.

8) در برخی از نسخه‌ها به جای (برآرد) (بماند) دارد.

9) گلستان سعدی، تصحیح و توضیح، دكتر غلامحسین یوسفی، چاپ پنجم، تهران، انتشارات خوارزمی، 1377، ص 57.

10) نهج البلاغه، نامه 47.

329 دفعه
(0 رای‌ها)